در حال ویرایش ایرانیان در جزیرةالعرب
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
ایرانیان یمن، در سالهای پایانی حیات رسول خدا(ص)، به اسلام گرویدند و پیامبر(ص)، حکومت [[باذان]] و جانشینانش را پذیرفت و آنان بر مسئولیت خود باقی ماندند. گفتنی است که برخی از همین ایرانیان پیشتر به مدینه رفته و مسلمان شده بودند، اما اسلام آوردن گروهی آنان، پس از مسلمان شدن حاکم ایرانی یمن بود. | ایرانیان یمن، در سالهای پایانی حیات رسول خدا(ص)، به اسلام گرویدند و پیامبر(ص)، حکومت [[باذان]] و جانشینانش را پذیرفت و آنان بر مسئولیت خود باقی ماندند. گفتنی است که برخی از همین ایرانیان پیشتر به مدینه رفته و مسلمان شده بودند، اما اسلام آوردن گروهی آنان، پس از مسلمان شدن حاکم ایرانی یمن بود. | ||
==بحرین== | ==بحرین== | ||
[[بحرین]]، شامل سرزمین وسیعی در شرق جزیرةالعرب، از [[بصره]] تا [[عمان]]، بود و کشورهای کوچک امروزی، از جمله [[امارات]]، [[قطر]]، بحرین، [[کویت]] و بخش وسیعی از کرانههای جنوبی خلیج فارس و مناطقی مانند «[[قطیف]]» و «[[احساء]]» را شامل میشد.<ref>احسنالتقاسیم، ص٩6؛ معجم البلدان، ج، ١، ص٣4٧.</ref> | [[بحرین]]، شامل سرزمین وسیعی در شرق جزیرةالعرب، از [[بصره]] تا [[عمان]]، بود و کشورهای کوچک امروزی، از جمله [[امارات]]، [[قطر]]، بحرین، [[کویت]] و بخش وسیعی از کرانههای جنوبی خلیج فارس و مناطقی مانند «[[قطیف]]» و «[[احساء]]» را شامل میشد. <ref>احسنالتقاسیم، ص٩6؛ معجم البلدان، ج، ١، ص٣4٧.</ref> | ||
بزرگترین و معروفترین بخش بحرین، «هَجر» بود؛ چنانکه تمام سرزمین بحرین امروزی را شامل میشد<ref>احسن التقاسیم، ص٩٣؛ معجم البلدان، ج، 5، ص٣٩٣.</ref> و بحرین امروزی، بخش کوچکی از این سرزمین وسیع بود که در گذشته آن را «اُوال» میخواندند.<ref>المسالک و الممالک، ص٣٢؛ معجم البلدان، ج١، ص٢٧4.</ref> | بزرگترین و معروفترین بخش بحرین، «هَجر» بود؛ چنانکه تمام سرزمین بحرین امروزی را شامل میشد<ref>احسن التقاسیم، ص٩٣؛ معجم البلدان، ج، 5، ص٣٩٣.</ref> و بحرین امروزی، بخش کوچکی از این سرزمین وسیع بود که در گذشته آن را «اُوال» میخواندند. <ref>المسالک و الممالک، ص٣٢؛ معجم البلدان، ج١، ص٢٧4.</ref> | ||
بحرین، پیش از اسلام در محدوده قلمرو ایرانیان بود و حاکم آنجا را پادشاهان ایران انتخاب میکردند. ساکنان این منطقه، ترکیبی از عرب و عجم (ایرانی) بودند. پس از ظهور اسلام و گسترش دعوت رسول خدا(ص)، مردم بحرین طی وفدهایی به [[مدینه]] رفتند و پس از ملاقات با رسول الله(ص)، مسلمان شدند که عدهای از آنها ایرانی بودند.<ref>فتوح البلدان، ص٨٩؛ الطبقات الکبری، ج١، ص٨٣.</ref> | بحرین، پیش از اسلام در محدوده قلمرو ایرانیان بود و حاکم آنجا را پادشاهان ایران انتخاب میکردند. ساکنان این منطقه، ترکیبی از عرب و عجم (ایرانی) بودند. پس از ظهور اسلام و گسترش دعوت رسول خدا(ص)، مردم بحرین طی وفدهایی به [[مدینه]] رفتند و پس از ملاقات با رسول الله(ص)، مسلمان شدند که عدهای از آنها ایرانی بودند. <ref>فتوح البلدان، ص٨٩؛ الطبقات الکبری، ج١، ص٨٣.</ref> | ||
==بندر جده== | ==بندر جده== | ||
این بندر در سواحل شرقی دریای سرخ و نزدیک به [[مکه]] است. براساس گزارش منابع، ایرانیهایی که از گذشتههای دور در آنجا ساکن بودند، در آبادانی این بندر مهم و استراتژیک، نقش اساسی داشتند. ایرانیان این بندر از زمانهای بسیار دور در آنجا زندگی میکردند<ref>تاریخ مدینه جده، ص٢٧.</ref> و برخی معتقدند که این بندر را ایرانیان ساختند. دلیل ساخت جده را از بین رفتن بندر سیراف (در جنوب ایران) و کوچ بازرگانان ایرانی به جده میدانند.<ref>تاریخ المستبصر، ابن مجاور، ص4٣؛ تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ج٣، صص ١٣5 و ١٣6.</ref> | این بندر در سواحل شرقی دریای سرخ و نزدیک به [[مکه]] است. براساس گزارش منابع، ایرانیهایی که از گذشتههای دور در آنجا ساکن بودند، در آبادانی این بندر مهم و استراتژیک، نقش اساسی داشتند. ایرانیان این بندر از زمانهای بسیار دور در آنجا زندگی میکردند<ref>تاریخ مدینه جده، ص٢٧.</ref> و برخی معتقدند که این بندر را ایرانیان ساختند. دلیل ساخت جده را از بین رفتن بندر سیراف (در جنوب ایران) و کوچ بازرگانان ایرانی به جده میدانند.<ref>تاریخ المستبصر، ابن مجاور، ص4٣؛ تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ج٣، صص ١٣5 و ١٣6.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
در کتاب «[[تاریخ مدینه جده]]» آمده است که این بندر را ایرانیان پیش از اسلام ساختند و آباد کردند و از آن بهعنوان یک مرکز بازرگانی دریایی و داد و ستد کالا برای مکه بهره میبردند که آن هم یک مرکز مهم بازرگانی و مبادله کالا در بخش غربی شبهجزیره [[عربستان]] بود.<ref>تاریخ مدینة جده، عبدالقدوس الانصاری، مکتبة کنوز المعرفة، ص45.</ref> | در کتاب «[[تاریخ مدینه جده]]» آمده است که این بندر را ایرانیان پیش از اسلام ساختند و آباد کردند و از آن بهعنوان یک مرکز بازرگانی دریایی و داد و ستد کالا برای مکه بهره میبردند که آن هم یک مرکز مهم بازرگانی و مبادله کالا در بخش غربی شبهجزیره [[عربستان]] بود.<ref>تاریخ مدینة جده، عبدالقدوس الانصاری، مکتبة کنوز المعرفة، ص45.</ref> | ||
از برخی گزارشها درمییابیم که زمان بنای جده به دوره «[[خسرو انوشیروان]]» میرسد. وی پس از پیروزی بر روم، از «باب المندب» گذشت و به سمت شمال پیش رفت و محل جده را برای | از برخی گزارشها درمییابیم که زمان بنای جده به دوره «[[خسرو انوشیروان]]» میرسد. وی پس از پیروزی بر روم، از «باب المندب» گذشت و به سمت شمال پیش رفت و محل جده را برای تاسیس یک مرکز بازرگانی برای ایرانیها برگزید یا هیئتی که برای این کار به دریای سرخ روانه کرده بود، این محل را انتخاب کردند. <ref>تاریخ مدینة جده، عبدالقدوس الانصاری، مکتبة کنوز المعرفة، ص46؛ تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ج٣، ص١٣٧.</ref> البته چون این بندر در تاریخ طولانی خود دورههای چندی از آبادانی و ویرانی به خود دیده که خود نمایانگر عوامل مختلفی است که در آن دورهها در آنجا رخ داده است، میتوان گفت که ایرانیها دو بار بندر جده را ساختند. یکبار در دورهای بسیار پیشتر از دوره انوشیروان، بازرگانانی که از سیراف آمده بودند، آن را احداث کردند و بار دوم در دوره انوشیروان ساخته شد. | ||
==مدینه منوره== | ==مدینه منوره== | ||
به نقل «مسعودی»، از نوشته برخی مورخان درمییابیم که در آستانه هجرت رسولخدا(ص) به [[یثرب]] (مدینه)، تعدادی از ایرانیان در آن شهر بودند؛ چنانکه «[[زید بن ثابت خزرجی انصاری]]»، از کاتبان و مترجمان پیامبر(ص)، افزون بر ترجمه زبانهای فارسی، رومی، قبطی و حبشی برای آن حضرت، این زبانها را از آنان فرا گرفته بود. با توجه به وجود چنین گزارشهایی مسلم است که در این شهر مقدس، کسانی با اصل و نسب ایرانی بودند و همچون دیگر ساکنان شهر با پیامبر(ص) بیعت و آن حضرت را در پیشبرد اهداف متعالیاش یاری کردند. | به نقل «مسعودی»، از نوشته برخی مورخان درمییابیم که در آستانه هجرت رسولخدا(ص) به [[یثرب]] (مدینه)، تعدادی از ایرانیان در آن شهر بودند؛ چنانکه «[[زید بن ثابت خزرجی انصاری]]»، از کاتبان و مترجمان پیامبر(ص)، افزون بر ترجمه زبانهای فارسی، رومی، قبطی و حبشی برای آن حضرت، این زبانها را از آنان فرا گرفته بود. با توجه به وجود چنین گزارشهایی مسلم است که در این شهر مقدس، کسانی با اصل و نسب ایرانی بودند و همچون دیگر ساکنان شهر با پیامبر(ص) بیعت و آن حضرت را در پیشبرد اهداف متعالیاش یاری کردند. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
گفتنی است که حضور ایرانیان در مدینه، در عصر خلفا بیشتر و پررنگتر شد؛ زیرا در جریان فتوحات، اسیران ایرانی بسیاری را به مدینه منتقل کردند؛ چنانکه در خلافت [[عثمان بن عفان|عثمان]]، اسیران عجم نزدیک مدینه کنار [[چاه جمل]] که از املاک خلیفه بود، کار میکردند.<ref>الطبقات الکبری، ج٧، ص٢64؛ مدینهشناسی، ص65٩.</ref> بنابر گزارشی، تعداد موالی در دورههای بعدی در مدینه منوره بسیار چشمگیر بود؛ چنانکه در [[جنگ حره]] (سال 6٣ ه. ق) که سپاهیان [[شام]] به مدینه منوره حمله کردند، «[[یزید بن هرمز ایرانی]]» فرمانده موالی بود.<ref>وفاء الوفاء، ج٢، ص٢5٠.</ref> | گفتنی است که حضور ایرانیان در مدینه، در عصر خلفا بیشتر و پررنگتر شد؛ زیرا در جریان فتوحات، اسیران ایرانی بسیاری را به مدینه منتقل کردند؛ چنانکه در خلافت [[عثمان بن عفان|عثمان]]، اسیران عجم نزدیک مدینه کنار [[چاه جمل]] که از املاک خلیفه بود، کار میکردند.<ref>الطبقات الکبری، ج٧، ص٢64؛ مدینهشناسی، ص65٩.</ref> بنابر گزارشی، تعداد موالی در دورههای بعدی در مدینه منوره بسیار چشمگیر بود؛ چنانکه در [[جنگ حره]] (سال 6٣ ه. ق) که سپاهیان [[شام]] به مدینه منوره حمله کردند، «[[یزید بن هرمز ایرانی]]» فرمانده موالی بود. <ref>وفاء الوفاء، ج٢، ص٢5٠.</ref> | ||
==مکه مکرمه== | ==مکه مکرمه== | ||
بنا به روایاتی، ایرانیان در عصر باستان، [[مکه]] را میشناختند و با آن ارتباط داشتند. افزون بر طبیعی بودن ارتباط ایرانیان ساکن جده با مکه، به گزارشی، ایرانیان جواهر، شمشیر و طلای بسیار به [[کعبه]] هدیه میکردند. «[[ساسان]]» پسر بابک (جد ساسانیان)، دو آهوی طلا، جواهر، چند شمشیر و طلای فراوان به کعبه هدیه کرد که در [[چاه زمزم]] دفن شد. | بنا به روایاتی، ایرانیان در عصر باستان، [[مکه]] را میشناختند و با آن ارتباط داشتند. افزون بر طبیعی بودن ارتباط ایرانیان ساکن جده با مکه، به گزارشی، ایرانیان جواهر، شمشیر و طلای بسیار به [[کعبه]] هدیه میکردند. «[[ساسان]]» پسر بابک (جد ساسانیان)، دو آهوی طلا، جواهر، چند شمشیر و طلای فراوان به کعبه هدیه کرد که در [[چاه زمزم]] دفن شد. | ||
برخی این اموال را به جرهمیها نسبت دادهاند. مسعودی این انتساب به جرهمیها را رد کرده است؛ چون آنها فقیر بودند. وقتی نوبت [[پردهداری]] به «[[عبدالمطلب]]» رسید، چاه زمزم را که پرشده بود، حفاری کرد و شمشیرها و جواهر مدفونی که ساسان به کعبه هدیه کرده بود را بیرون آورد.<ref>مروج الذهب، ج١، ص٣٣6.</ref> | برخی این اموال را به جرهمیها نسبت دادهاند. مسعودی این انتساب به جرهمیها را رد کرده است؛ چون آنها فقیر بودند. وقتی نوبت [[پردهداری]] به «[[عبدالمطلب]]» رسید، چاه زمزم را که پرشده بود، حفاری کرد و شمشیرها و جواهر مدفونی که ساسان به کعبه هدیه کرده بود را بیرون آورد. <ref>مروج الذهب، ج١، ص٣٣6.</ref> | ||
در آستانه ظهور اسلام و عصر نبوی در مکه مکرمه، تعدادی غلام ایرانی بودند که برخی از آنان پس از انتشار دعوت پیامبر(ص)، مسلمان شدند و در زمره صحابی آن حضرت قرار گرفتند. برخی صحابینگاران و سیرهنویسان، ضمن اختصاص مدخلی به آنان، عدهای از ایشان را از «موالی رسول الله(ص)» دانستهاند. | در آستانه ظهور اسلام و عصر نبوی در مکه مکرمه، تعدادی غلام ایرانی بودند که برخی از آنان پس از انتشار دعوت پیامبر(ص)، مسلمان شدند و در زمره صحابی آن حضرت قرار گرفتند. برخی صحابینگاران و سیرهنویسان، ضمن اختصاص مدخلی به آنان، عدهای از ایشان را از «موالی رسول الله(ص)» دانستهاند. |