پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
ایران
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==مشکلات مذهبی ایرانیان در حج== بخشی از دشواریهای حج ایرانیان از مسائل مربوط به راه حج و دشواریهای حاصل از اوضاع سیاسی، در بخشهای پیشین این مقاله گذشت. اینگونه مشکلات اختصاص به ایرانیان نداشت و مسلمانان دیگر سرزمینها نیز با چنین دشواریهایی روبهرو بودند. مشکل ویژه ایرانیان، مشکلات مذهبی بود که پس از فراگیری مذهب تشیع در پی تشکیل دولت صفوی در سده دهم ق. پیش روی آنان قرار گرفت. از این دوران، اختلافهای مذهبی مردم ایران با حاکمان عثمانی و مردم حجاز در موارد بسیار به آزار و حتی کشتار ایرانیان میانجامید. معمولاً آنچه بیشتر به این اختلافها دامن میزد، دشمنی سیاسی میان حکومت ایران و عثمانی بود.<ref>نک: صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، ج2، ص827-828.</ref> میزان تعصبات دینی در حجاز بهاندازهای بود که شایعاتی همچون اعتقاد شیعیان به نجس کردن [[کعبه]] در میان مردم رواج یافته بود.<ref>تاریخ مکه، ص422.</ref> این اتهام چند بار دستاویز کشتار شیعیان قرار گرفت. برای نمونه، به سال ۱۰۸۸ق. پیدا شدن آلودگی همانند نجاست بر دیوار کعبه، بهانهای به دست متعصبان داد تا برخی شیعیان حاضر در [[مسجدالحرام]] را به گونهای دردناک با سنگ و چوب بکشند.<ref>منائح الکرم، ج4، ص488.</ref> در این رخداد، یکی از دانشوران ایرانی مجاور مکه به نام محمد مؤمن استرآبادی نیز کشته شد.<ref>وقایع السنین، ص534؛ خلاصة الاثر، ج3، ص432-433؛ صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، ج2، ص839.</ref> از دیگر دانشوران ایرانی که در این دوران کشته شدند، زینالعابدین فرزند نورالدین بود.<ref>ریاض العلماء، ج2، ص399.</ref> یک بار نیز یکی از دانشوران ایرانیتبار ساکن مکه به جرم دفاع از تشیع در مجلس درس، با اینکه قاضی حکم به برائت او داده بود، به دست متعصبان به قتل رسید.<ref>نیل المنی، ج2، ص763-764.</ref> به سال ۱۱۴۳ق؛ که شیعیان ایرانی دیرتر از موسم به مکه رسیدند و ناچار شدند تا سال آینده در مکه بمانند، برخی مردم مکه با همکاری نیروهای نظامی به بهانه آلودهساختن حرم بر آنان شوریدند و آنها را از شهر بیرون راندند.<ref>تاریخ مکه، ص422.</ref> اینگونه رفتارها نه تنها مردم عادی و دانشوران را آزار میداد، بلکه گریبان بزرگان سیاسی را نیز میگرفت. دولت عثمانی نگران تلاشهای جاسوسی حاجیان ایرانی بود، به ویژه اگر این حاجیان از بزرگان سیاسی ایران بودند.<ref>صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، ج2، ص828.</ref> معصوم بیگ که مدتی مقام وکالت شاه تهماسب را داشت، به سال ۹۷۶ق. نزدیک مکه همراه برخی نزدیکانش به دست راهزنان کشته شد.<ref>تکملة الاخبار، ص131؛ خلاصة التواریخ، ج1، ص559-560.</ref> شائبه سیاسی بودن این قتل درمنابع دوران صفوی آمده<ref>جواهر الاخبار، ص232؛ تاریخ عالمآرای عباسی، ج1، ص161.</ref> و امروزه نیز برخی محققان، قتل او را کاری سیاسی دانستهاند. گویا مقامهای عثمانی هدف سفر او را شوراندن گروههایی از جامعه بر ضد دولت عثمانی میدانستهاند.<ref>نک: تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص106-110.</ref> محمدهاشم پسر شاه نورالدین که در پی مشکلات سیاسی دربار به حج رفت و در مسجدالحرام به دلیل درگیری با [[اهل سنت]] کشته شد، نمونهای دیگر از این موارد است.<ref>تذکره صفویه کرمان، ص469؛ تاریخ حجگزاری ایرانیان، ص111.</ref> از مواردی که در مکه برای حاجیان شیعه مشکل ساخت، مسئله اختلاف در رؤیت هلال [[ماه ذیحجه]] بود که به اختلاف در زمان [[عید قربان]] و وقوف میان شیعه و سنی میانجامید. شیعیان بر پایه مبانی فقهی در حکم رؤیت هلال باید به دانشوران شیعه اقتدا میکردند و در موارد فراوان، حکم دانشوران شیعه با علمای سنی حجاز متفاوت بود. معمولاً دانشوران اهل سنت حلول هلال ماه ذیحجه را یک روز زودتر از علمای شیعه اعلان میکردند. این موضوع از دوران صفویه باعث گرفتاری حاجیان ایرانی بود. در سالهایی که احتمال وقوع حج اکبر میرفت، یعنی [[روز عرفه]] همزمان با روز جمعه بود، مشکلات حاجیان ایرانی بیشتر میشد؛ زیرا این شائبه در میان بود که حاکمان سنی مذهب مکه تمایل داشتند حلول ماه را با یک روز اختلاف اعلان کنند تا روز عرفه با جمعه همزمان شود؛ زیرا در سال حج اکبر حضور حاجیان بسیار بیشتر میشد و منافع مالی فراوان در پی داشت.<ref>صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، ج2، ص835-836؛ پنجاه سفرنامه، ج4، ص106.</ref> این مشکل از دوره صفویه تا روزگار معاصر ادامه داشت. به سال ۱۲۶۰ق. حاجیان ایرانی برای اینکه بتوانند یک روز بیشتر در عرفات بمانند، ۵۰۰ غازی به شریف مکه پرداختند که از حاجیان گردآوری شد.<ref>به سویام القری، ص245.</ref> گاه نیز بدون دریافت پول، اجازه وقوف شیعیان در عرفات یک روز پس از دیگران داده میشد.<ref>تذکرة الطریق، ص93؛ نک: حرفی از هزاران کهاندر عبارت آمد، ص121-122.</ref> معمولاً در صورت وجود یکی از بزرگان دولت ایران در کاروان حج، امکان وقوف در غیر روز اعلان شده از سوی اهل سنت برای حاجیان ایرانی فراهم میشد. به سال ۱۲۷۹ق؛ که حسامالسلطنه، یکی از بزرگان قاجار، به حج رفت و بسیار مورد احترام شریف مکه قرار گرفت، به دستور حسامالسلطنه، حاجیان شیعه یک روز پس از اهل سنت اعمال حج را انجام دادند و کسی اعتراضی نکرد.<ref>سفرنامه مکه حسام السلطنه، ص118-120.</ref> این مشکل در دوران پهلوی نیز ادامه داشت. در دوران حکومت [[آلسعود]] در عربستان، اجازه وقوف حاجیان شیعه در غیر وقت اعلان شده داده نمیشد. به سال ۱۳۷۱ق. آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی به حج رفت و در نامهای به پادشاه سعودی درخواست کرد تا اجازه وقوف ایرانیان با یک روز اختلاف در [[عرفه]] داده شود. این درخواست با مخالفت سرسختانه پادشاه عربستان روبهرو و موجب ناراحتی [[آیتالله کاشانی]] شد.<ref>میقات حج، ش43، ص67، «سفر حج مرحوم آیتالله کاشانی.</ref> با فتوای دانشوران شیعه از جمله [[آیتالله بروجردی]] درباره درستی اعمال حج در صورت عمل به اعلان رسمی حکومت عربستان در رؤیت هلال، از اختلاف در این زمینه کاسته شد.<ref>با من به خانه خدا بیایید، ص7؛ خسی در میقات، ص64.</ref> مشکلات شیعیان در مکه و مدینه به اینجا ختم نمیشد. حاجیان ایرانی در انجام اعمال مذهبی خود به ویژه در زیارت آزادانه حرم و مزارهای امامان در مدینه با دشواری فراوان روبهرو بودند. آنان با ورود به حجاز ناچار بودند نماز به روش شیعیان را تعطیل و بر شیوه تقیه، به امامان دیگر مذاهب اقتدا کنند. حتی گاه که دشمنی با شیعه اوج میگرفت، ایرانیان لباس عربی یا ترکی میپوشیدند.<ref>حدیث قافلهها، ص111؛ نک: سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ص199.</ref> وضعیت برخورد با ایرانیان و شیعیان در مدینه بسیار بدتر از مکه بود و حاجیان شیعی برای زیارت بقیع و حتی [[مسجدالنبی]] آزادی نداشتند. در سفرنامههای قاجاری، بیش از هر چیز از رفتار بسیار بد مردم مدینه با شیعیان و ایرانیان گلایه شده است. مردم مدینه جان و مال ایرانیان را حلال میدانستند و اگر فرصتی مییافتند، در ضرب و شتم و حتی کشتار ایرانیان کوتاهی نمیکردند.<ref>حدیث قافلهها، ص110؛ سفرنامه مکه معظمه، ص170-171.</ref> حاجیان ایرانی حتی نمیتوانستند در مسجد مدینه بسیار توقف کنند و معمولاً از مسجد رانده میشدند.<ref>تذکرة الطریق، ص123؛ حدیث قافلهها، ص111.</ref> خادمان حرم نیز با ایرانیان بسیار بد رفتار میکردند و به بهانههای گوناگون آنان را به چوب میبستند؛ تا جایی که آنها ناچار بودند در میان دیگر گروهها به حرم بروند.<ref>به سویام القری، ص249.</ref> همچین برای زیارت قبرهای بقیع نیز از حاجیان پول میگرفتند.<ref>به سویام القری، ص249؛ حدیث قافلهها، ص111.</ref> این مشکلات معمولاً وجود داشت؛ اما گاه نیز در سفرنامههای ایرانی دوران قاجار از آسایش ایرانیان در انجام اعمال مذهبی بدون نیاز به تقیه به ویژه در مکه سخن رفته است. یکی از عوامل رفتار بهتر مکیان، حمایت شریف مکه از شیعیان و به ویژه ایرانیان بود. چنانکه پیشتر اشاره شد، شرفای مکه در برابر ایرانیان رفتاری احترامآمیز داشتند و برای جلب نظر بزرگانی که به حج میآمدند، با شیعیان خوشرفتاری میکردند.<ref>سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ص237؛ پنجاه سفرنامه، ج1، ص625-626؛ ج7، ص294؛ سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی، ص148.</ref> ===اختلافات در دوران پهلوی=== در دوران پهلوی نیز اختلاف مذهبی وهابیان با ایرانیها برای حاجیان ایرانی مشکلساز بود. در عصر پهلوی اول، در پی بهبود روابط ایران و عربستان به سال ۱۳۰۸ش. گزارشهایی از بدرفتاری مأموران حکومت سعودی با حاجیان ایرانی به ایران ارسال میشد. حتی به سال ۱۳۰۹ش. کمیسیونی در ایران برای بررسی شکایات حاجیان در این زمینه تشکیل گشت.<ref>روابط سیاسی ایران و عربستان، ص69-70.</ref> بدترین این رخدادها چنانکه دیدیم، به قتل یکی از حاجیان ایرانی به بهانه آلودن مسجدالحرام به سال ۱۳۲۲ش؛ و قطع رابطه سیاسی و تعطیلی چند ساله حج ایرانیان انجامید. به سال ۱۳۲۷ش؛ که حاجیان ایرانی پس از چند سال دیگر بار به حج رفتند، مأموران سعودی باز هم دو تن از ایرانیان را به اتهام اهانت به مسجدالحرام دستگیر کردند که با دخالت امیرالحاج ایران آزاد شدند.<ref>مجله خواندنیها، سال9، ش3، ص2؛ ش4، ص8.</ref> برخوردهای مذهبی با ایرانیان در سالهای دیگر نیز ادامه یافت؛ از جمله به سال ۱۳۴۰ش. میان حاجیان ایرانی و خادمان مسجد نبوی برخوردی صورت گرفت که به دستگیری ۳۶ تن از حاجیان انجامید.<ref>با من به خانه خدا بیایید، ص217-218.</ref> از دوران پهلوی، دانشوران مذهبی ایران و مسؤولان برگزاری حج کوشیدند تا با آموزش از میزان برخوردهای ایرانیان با متعصبان حجاز بکاهند. از سال ۱۳۲۷ش. مسؤولان حج با تهیه جزوات و مذاکره با روحانیانی که در میان حاجیان بودند، سفارش کردند تا حاجیان از کارهای تحریککننده خودداری ورزند. در این سالها، کارهایی مانند استفاده حاجیان از مهر در نماز و بوسیدن ضریح [[مسجد پیامبر]] و خواندن زیارت برای قبور [[بقیع]]، مورد اختلاف بود. در صورت بوسیدن دیوارها، خادمان حرمین حاجی را به باد کتک میگرفتند. حاجیان ایرانی نمیتوانستند بلند اذان بگویند و در محل اقامت خود در مدینه این موضوع را رعایت میکردند. آنان معمولاً برای زیارت بقیع نیز محدودیت داشتند و باید در وقت مشخص از قبور دیدن میکردند. دانشوران شیعه ایران در این دوران، برای از میان بردن عوامل اختلاف میان ایرانیان و سنیهای وهابی میکوشیدند؛ از جمله بسیاری از دانشوران بزرگ که در حج حاضر بودند، در نماز جماعت مسجد شرکت میکردند.<ref>مجله خواندنیها، سال9، ش2، ص27، «مصاحبه با نخستین حاجی ایرانی.</ref><ref>میقات حج، ش51، ص178-179، «خاطرات سرپرست حجاج در سفر حج سال 1327ش.»؛ خاطرات وحید، ش7، ص37، «مقدمات عزیمت مکه.</ref><ref>با من به خانه خدا بیایید، ص213، 229.</ref> یکی از کارهای دانشوران ایران در این زمینه، صدور فتاوی دینی بود که مسائل مورد اختلاف را حل میکرد.<ref>با من به خانه خدا بیایید، ص159-160.</ref> اختلافهای مذهبی پس از انقلاب اسلامی نیز ادامه داشت و گاه درگیریهایی میان مردم ایران با نیروهای امنیتی عربستان صورت میگرفت که البته هیچگاه دامنهای گسترده نیافت. بازرسی افراد و بارهایشان در فرودگاه هنگام ورود به جده و گرفتن کتابهای مذهبی ویژه شیعه از زائران،<ref>یار کجاست، ص20-21؛ در حریم کعبه، ص141؛ میقات حج، ش15، ص155، «حج 75 از دیدگاه نماینده محترم ولی فقیه و امیر الحاج.</ref> پیشگیری از زیارت آزادانه بقیع،<ref>یار کجاست، ص52؛ نک: راهی به سوی خدا، ص282؛ حج 27، ص104.</ref> بدرفتاری مأموران سعودی با ایرانیان به دلیل برگزاری مناسک ویژه شیعه در حرم پیامبر و بقیع<ref>میقات حج، ش18، ص172، «نامه رئیس سازمان حج و زیارت به وزیر حج عربستان.</ref> و… از موارد معمول در این دوران است. گاه نیز توهین به شیعیان و اعتقادات آنان در نمازهای جماعت و نماز جمعه بر زبان خطیبان جاری شده است.<ref>میقات حج، ش30، ص71، «مصاحبه با آیتاللههاشمی رفسنجانی.</ref><ref>ش18، ص172، «نامه رئیس سازمان حج و زیارت به وزیر عربستان.</ref><ref>ش15، ص154؛ شنیدنیهای سفر حج، ص93.</ref> پس از انقلاب اسلامی تلاش مسؤولان ایرانی برای کاستن از اختلافهای حاجیان ایرانی و مسؤولان عربستان ادامه داشته است. بخشی از این تلاشها از راه ارتباطهای دیپلماتیک صورت گرفته و بخشی نیز با آموزش حاجیان ایرانی برای پرهیز از کارهای مورد اختلاف میان [[شیعه]] و [[سنی]] انجام شده است. عالمان شیعه با صدور فتواهایی کوشیدهاند تا از مشکلات حاجیان ایرانی بکاهند. از مسائل یاد شده در فقه امروز شیعی، لزوم تقیه مداراتی برای پیشگیری از درگیری میان ایرانیان و شرطه عربستان در [[موسم حج]] است. قبول نظر دولت عربستان در مسئله رؤیت هلال، تأکید بر استحباب شرکت در نماز جماعت در مساجد عربستان، درستی نماز در صورت استفاده نکردن از مهر، و حتی تحریم اعمالی که موجب وهن شیعیان و بروز اختلاف شود، از فتواهایی است که مراجع تقلید شیعه در این زمینه صادر کردهاند.<ref>میقات حج، ش30، ص151-175، «تقیه مداراتی.</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
ایران
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width