در حال ویرایش بنی‌امیه

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱۸: خط ۱۸:
| مذهب            = [[مشرک]]، [[اسلام]]
| مذهب            = [[مشرک]]، [[اسلام]]
}}
}}
'''بنی‌امیه''' تیره‌ای مشهور از [[قریش]] که در [[حرمین شریفین]] صاحب مناصبی بودند.  
'''بنی‌امیه''' تیره‌ای مشهور از [[قریش]] که در [[حرمین شریفین]] صاحب مناصبی بودند. بنی‌امیه از نسل [[امیة بن عبدشمس|امیة]] بن [[عبدشمس بن عبدمناف|عبدشمس]] بن [[عبدمناف بن قصی]] بودند و نسبشان به عبدمناف جد سوم [[پیامبر(ص)]] می‌رسید. آنها ساکن پیرامون [[کعبه]] و در [[دوران جاهلی]] از تاجران قریش بودند.  بنی امیه که از قدیم با [[بنی‌هاشم]] رقابت داشتند، پس از برخاستن پیامبر(ص) از میان بنی‌هاشم، در صف دشمنان آن حضرت قرار گرفتند و سرپرست مکیان در مبارزه با مسلمانان شدند، تا اینکه با [[فتح مکه]] به ناچار [[مسلمان]] شدند و در [[غزوات پیامبر]](ص) شرکت داشتند و از جمله کارگزاران پیامبر(ص) در مناطق مختلف قرار گرفتند.
 
بنی‌امیه از نسل [[امیة بن عبدشمس|امیة]] بن [[عبدشمس بن عبدمناف|عبدشمس]] بن [[عبدمناف بن قصی]] بودند و نسبشان به عبدمناف جد سوم [[پیامبر(ص)]] می‌رسید. آنها ساکن پیرامون [[کعبه]] و در [[دوران جاهلی]] از تاجران قریش بودند.  بنی امیه که از قدیم با [[بنی‌هاشم]] رقابت داشتند، پس از برخاستن پیامبر(ص) از میان بنی‌هاشم، در صف دشمنان آن حضرت قرار گرفتند و سرپرست مکیان در مبارزه با مسلمانان شدند، تا اینکه با [[فتح مکه]] به ناچار [[مسلمان]] شدند و در [[غزوات پیامبر]](ص) شرکت داشتند و از جمله کارگزاران پیامبر(ص) در مناطق مختلف قرار گرفتند.


بنی‌امیه در زمان خلفای نخستین با حکومت همراه شدند و جایگاه و منزلتی یافتند و زمینه حکومتشان توسط خلفا ایجاد شد و با روی کار آمدن [[عثمان]] که اموی بود عملا حکومت را در دست گرفتند و تا قیام [[عباسیان]] پابرجا بودند.
بنی‌امیه در زمان خلفای نخستین با حکومت همراه شدند و جایگاه و منزلتی یافتند و زمینه حکومتشان توسط خلفا ایجاد شد و با روی کار آمدن [[عثمان]] که اموی بود عملا حکومت را در دست گرفتند و تا قیام [[عباسیان]] پابرجا بودند.
خط ۲۷: خط ۲۵:


==نسب‌ و خاندان==
==نسب‌ و خاندان==
بنی‌امیه از نسل امیة بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصی هستند<ref>انساب الاشراف، ج5، ص7؛ جمهرة انساب العرب، ص74.</ref> که نسبشان به [[عبدمناف]] جد سوم [[پیامبر(ص)]] می‌رسد.<ref>المعارف، ص72-74؛ النسب، ص198-199.</ref> از میان فرزندان عبدشمس، یعنی امیه اکبر، امیه اصغر، نوفل، عبدامیه، حبیب، ربیعه، عبدالعزی و عبدالله، نسل امیه اکبر به بنی‌امیه شهرت دارند.<ref>النسب، ص198-199؛ جمهرة انساب العرب، ص78.</ref>
بنی‌امیه از نسل امیة بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصی هستند<ref>انساب الاشراف، ج5، ص7؛ جمهرة انساب العرب، ص74.</ref> که نسبشان به [[عبدمناف]] جد سوم [[پیامبر(ص)]] می‌رسد.<ref>المعارف، ص72-74؛ النسب، ص198-199.</ref>
0از میان فرزندان عبدشمس، یعنی امیه اکبر، امیه اصغر، نوفل، عبدامیه، حبیب، ربیعه، عبدالعزی و عبدالله، نسل امیه اکبر به بنی‌امیه شهرت دارند.<ref>النسب، ص198-199؛ جمهرة انساب العرب، ص78.</ref>


فرزندان امیه به دو گروه «[[عنابس]]» و «[[اعیاص]]» تقسیم شده‌اند. حرب، ابوحرب، سفیان،ابوسفیان<ref>المنمق، ص140؛ جمهرة النسب، ص38؛ معجم قبائل العرب، ج1، ص42-43.</ref> و بر پایه گزارشی، عمرو و ابوعمرو<ref>النسب، ص199؛ جمهرة انساب العرب، ص78؛ تاج العروس، ج8، ص378، «عموس. </ref>به سبب مقاومتشان در [[نبرد عکاظ|نبرد عُکاظ]]، از جنگ‌های فجار، به عنابس (جمع عنبسه به معنای شیر) شناخته می‌شدند.<ref>العقد الفرید، ج3، ص316؛ الکامل، ج1، ص594.</ref> از میان عنابس، تنها نسل حرب ادامه یافت.<ref>جمهرة النسب، ص38؛ المنمق، ص140.</ref> معاویة بن ابی‌سفیان و جانشینانش، [[یزید]] و [[معاویة بن یزید]]، که از سال 41 تا 64 ق. بر جهان اسلام حکومت کردند، از عنابس<ref>جمهرة النسب، ص38.</ref> و به «[[آل ابی‌سفیان]]» مشهور بودند.
فرزندان امیه به دو گروه «[[عنابس]]» و «[[اعیاص]]» تقسیم شده‌اند. حرب، ابوحرب، سفیان،ابوسفیان<ref>المنمق، ص140؛ جمهرة النسب، ص38؛ معجم قبائل العرب، ج1، ص42-43.</ref> و بر پایه گزارشی، عمرو و ابوعمرو<ref>النسب، ص199؛ جمهرة انساب العرب، ص78؛ تاج العروس، ج8، ص378، «عموس. </ref>به سبب مقاومتشان در [[نبرد عکاظ|نبرد عُکاظ]]، از جنگ‌های فجار، به عنابس (جمع عنبسه به معنای شیر) شناخته می‌شدند.<ref>العقد الفرید، ج3، ص316؛ الکامل، ج1، ص594.</ref>
 
از میان عنابس، تنها نسل حرب ادامه یافت.<ref>جمهرة النسب، ص38؛ المنمق، ص140.</ref> معاویة بن ابی‌سفیان و جانشینانش، [[یزید]] و [[معاویة بن یزید]]، که از سال 41 تا 64 ق. بر جهان اسلام حکومت کردند، از عنابس<ref>جمهرة النسب، ص38.</ref> و به «[[آل ابی‌سفیان]]» مشهور بودند.


عاص (عاصی)، ابوالعاص (ابوالعاصی)، عیص (عیصی)، ابوالعیص و عویص به دلیل تشابه در نام، به اعیاص شهرت یافتند.<ref>المعارف، ص73-74؛ جمهرة انساب العرب، ص78.</ref>
عاص (عاصی)، ابوالعاص (ابوالعاصی)، عیص (عیصی)، ابوالعیص و عویص به دلیل تشابه در نام، به اعیاص شهرت یافتند.<ref>المعارف، ص73-74؛ جمهرة انساب العرب، ص78.</ref>
خط ۴۹: خط ۵۰:


دشمنی بنی‌امیه در پی هجرت پیامبر به یثرب ادامه یافت. ابوسفیان رهبری و فرماندهی قریش را جز در [[نبرد بدر]] (2ق.) که وی به عنوان رئیس کاروان تجاری قریش به شام غایب بود، بر عهده داشت.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص619؛ انساب الاشراف، ج5، ص11-12.</ref>
دشمنی بنی‌امیه در پی هجرت پیامبر به یثرب ادامه یافت. ابوسفیان رهبری و فرماندهی قریش را جز در [[نبرد بدر]] (2ق.) که وی به عنوان رئیس کاروان تجاری قریش به شام غایب بود، بر عهده داشت.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص619؛ انساب الاشراف، ج5، ص11-12.</ref>
در این غزوه که در غیاب ابوسفیان رخ داد، کسانی از بنی‌عبدشمس و بنی‌امیه و هم‌پیمانانشان شرکت داشتند<ref>الآحاد و المثانی، ج1، ص262.</ref> و چند تن از آن‌ها مانند حنظلة بن ابی‌سفیان، <ref>السیرة النبویه، ج1، ص708؛ الارشاد، ج1، ص69.</ref>  عقبة بن ابی‌معیط، <ref>النزاع و التخاصم، ص42.</ref>  عتبه و شیبه فرزندان ربیعه، [[ولید بن عتبه]]، و نیز عاص و عبیده پسران سعید بن عاص<ref>تاریخ دمشق، ج6، ص129؛ شرح نهج البلاغه، ج15، ص199.</ref> به قتل رسیدند و 12 تن از آنان به اسارت درآمدند.<ref>سبل الهدی، ج4، ص78.</ref>


'''سرکردگی ابوسفیان در نبرد با مسلمانان''': پس از غزوه بدر، روابط بنی‌امیه با پیامبر وارد مرحله‌ای تازه‌ای شد؛ زیرا کشته شدن بزرگانی از بنی‌مخزوم و بنی‌عبدشمس و برخی دیگر از تیره‌های قریش، به ابوسفیان این امکان را داد تا افزون بر رهبری بنی‌امیه، به رهبری قریش هم برسد.<ref>شرح نهج البلاغه، ج1، ص334؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> وی به عنوان وارث منصب قیادت، در نبردهایی بزرگ مانند [[غزوه احد|اُحد]]<ref>الطبقات، ج2، ص28؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص47؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> و [[غزوه احزاب|احزاب]]<ref>الطبقات، ج2، ص50؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص50؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> هدایت سپاه قریش را بر عهده داشت.  
در این غزوه نیز که در غیاب ابوسفیان رخ داد، کسانی از بنی‌عبدشمس و بنی‌امیه و هم‌پیمانانشان شرکت داشتند<ref>الآحاد و المثانی، ج1، ص262.</ref> و چند تن از آن‌ها مانند حنظلة بن ابی‌سفیان، <ref>السیرة النبویه، ج1، ص708؛ الارشاد، ج1، ص69.</ref>  عقبة بن ابی‌معیط، <ref>النزاع و التخاصم، ص42.</ref>  عتبه و شیبه فرزندان ربیعه، [[ولید بن عتبه]]، و نیز عاص و عبیده پسران سعید بن عاص<ref>تاریخ دمشق، ج6، ص129؛ شرح نهج البلاغه، ج15، ص199.</ref> به قتل رسیدند و 12 تن از آنان به اسارت درآمدند.<ref>سبل الهدی، ج4، ص78.</ref>
 
پس از غزوه بدر، روابط بنی‌امیه با پیامبر وارد مرحله‌ای تازه‌ای شد؛ زیرا کشته شدن بزرگانی از بنی‌مخزوم و بنی‌عبدشمس و برخی دیگر از تیره‌های قریش، به ابوسفیان این امکان را داد تا افزون بر رهبری بنی‌امیه، به رهبری قریش هم برسد.<ref>شرح نهج البلاغه، ج1، ص334؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> وی به عنوان وارث منصب قیادت، در نبردهایی بزرگ مانند [[غزوه احد|اُحد]]<ref>الطبقات، ج2، ص28؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص47؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> و [[غزوه احزاب|احزاب]]<ref>الطبقات، ج2، ص50؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص50؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص3.</ref> هدایت سپاه قریش را بر عهده داشت.  


ابوسفیان بزرگ امویان که نقش اصلی را در فرماندهی احزاب (5ق.) داشت، پس از ناکامی در آن نبرد<ref>السیرة النبویه، ج2، ص215؛ التنبیه و الاشراف، ص216.</ref> به ناچار همراه قریش تن به مصالحه با پیامبر(ص) در [[غزوه حدیبیه]] (6ق.) داد.<ref>نک: الطبقات، ج2، ص72-74؛ البدایة و النهایه، ج4، ص164-165.</ref> پس از نقض این پیمان از سوی قریش، ابوسفیان تلاش‌هایی از جمله سفر به مدینه، برای تجدید پیمان با رسول خدا به کار بست. بی‌نتیجه ماندن این کوشش‌ها به [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. انجامید.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص397.</ref>  
ابوسفیان بزرگ امویان که نقش اصلی را در فرماندهی احزاب (5ق.) داشت، پس از ناکامی در آن نبرد<ref>السیرة النبویه، ج2، ص215؛ التنبیه و الاشراف، ص216.</ref> به ناچار همراه قریش تن به مصالحه با پیامبر(ص) در [[غزوه حدیبیه]] (6ق.) داد.<ref>نک: الطبقات، ج2، ص72-74؛ البدایة و النهایه، ج4، ص164-165.</ref> پس از نقض این پیمان از سوی قریش، ابوسفیان تلاش‌هایی از جمله سفر به مدینه، برای تجدید پیمان با رسول خدا به کار بست. بی‌نتیجه ماندن این کوشش‌ها به [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. انجامید.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص397.</ref>  


'''بنی امیه پس از فتح مکه''': پیامبر در فتح مکه با توجه به نفوذ ابوسفیان، خانه او را از مکان‌هایی خواند که مردم با پناهنده شدن به آن‌ها، در امان خواهند بود.<ref>الطبقات، ج2، ص103؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص235-236؛ الاستیعاب، ج4، ص240.</ref>
===بنی امیه پس از فتح مکه===
پیامبر در فتح مکه با توجه به نفوذ ابوسفیان، خانه او را از مکان‌هایی خواند که مردم با پناهنده شدن به آن‌ها، در امان خواهند بود.<ref>الطبقات، ج2، ص103؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص235-236؛ الاستیعاب، ج4، ص240.</ref>
 
نیز درباره بنی‌امیه گذشت فراوان نشان داد و با صدور فرمان عفو عمومی، قریش از جمله بنی‌امیه را با عنوان [[طُلَقا]] (آزاد شدگان) مخاطب ساخت.<ref>الثقات، ج2، ص56؛ تاریخ طبری، ج3، ص61؛ البدایة و النهایه، ج4، ص344.</ref> بدین ترتیب، بنی‌امیه پس از 21 سال موضع‌گیری ستیزآمیز بر ضد پیامبر، با او بیعت کردند و مسلمان شدند.
نیز درباره بنی‌امیه گذشت فراوان نشان داد و با صدور فرمان عفو عمومی، قریش از جمله بنی‌امیه را با عنوان [[طُلَقا]] (آزاد شدگان) مخاطب ساخت.<ref>الثقات، ج2، ص56؛ تاریخ طبری، ج3، ص61؛ البدایة و النهایه، ج4، ص344.</ref> بدین ترتیب، بنی‌امیه پس از 21 سال موضع‌گیری ستیزآمیز بر ضد پیامبر، با او بیعت کردند و مسلمان شدند.
بنی‌امیه در غزوه‌های [[غزوه‌ حنین|حُنین]] و [[غزوه‌ طائف|طائف]]<ref>السیرة النبویه، ج2، ص486؛ الارشاد، ج1، ص145.</ref> که پس از فتح مکه انجام شد، حضور داشتند.
بنی‌امیه در غزوه‌های [[غزوه‌ حنین|حُنین]] و [[غزوه‌ طائف|طائف]]<ref>السیرة النبویه، ج2، ص486؛ الارشاد، ج1، ص145.</ref> که پس از فتح مکه انجام شد، حضور داشتند.


'''مولفه قلوبهم''': در نبرد حُنین، پیامبر به چند تن از چهره‌های اموی مانندابوسفیان و پسرانش یزید و معاویه، <ref>الطبقات، ج7، ص285.</ref>  [[طلیق بن سفیان|طُلیق]] بن سفیان بن امیه و فرزندش [[حکیم بن طلیق]]<ref>النسب، ص201؛ جمهرة انساب العرب، ص79.</ref> و [[خالد بن اسید]]، غنایمی برای تالیف قلوب آن‌ها بخشید. از این‌رو، آن‌ها را در شمار «[[مؤلفة قلوبهم]]» دانسته‌اند.<ref>المغازی، ج3، ص944؛ السیرة النبویه، ج2، ص488؛ تاریخ خلیفه، ص55.</ref>
در نبرد حُنین، پیامبر به چند تن از چهره‌های اموی مانندابوسفیان و پسرانش یزید و معاویه، <ref>الطبقات، ج7، ص285.</ref>  [[طلیق بن سفیان|طُلیق]] بن سفیان بن امیه و فرزندش [[حکیم بن طلیق]]<ref>النسب، ص201؛ جمهرة انساب العرب، ص79.</ref> و [[خالد بن اسید]]، غنایمی برای تالیف قلوب آن‌ها بخشید. از این‌رو، آن‌ها را در شمار «[[مؤلفة قلوبهم]]» دانسته‌اند.<ref>المغازی، ج3، ص944؛ السیرة النبویه، ج2، ص488؛ تاریخ خلیفه، ص55.</ref>


'''کارگزاران پیامبر از بین بنی امیه:'''بعد از این تاریخ، تعدادی از بنی امیه از کارگزاران پیامبر(ص) در نواحی مختلف بودند. [[عتاب بن اسید]] (8-10ق.)  در مکه، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص122؛ الانساب ج1، ص159؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص49.</ref>  عمرو بن سعید بن عاص در [[وادی القری]]<ref>فتوح البلدان، ص44؛ تاریخ دمشق، ج46، ص24-25.</ref> و پسرانش ابان و خالد بن سعید در مناطقی از [[یمن]]<ref>انساب الاشراف، ج2، ص189؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص122؛ تاریخ طبری، ج3، ص388.</ref> یا [[بحرین]]<ref>النزاع و التخاصم، ص72؛ تاریخ دمشق، ج6، ص137.</ref> و ابوسفیان به عنوان مامور گردآوری خراج [[نجران]]، از آن جمله هستند.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص190؛ المحبر، ص126؛ اسد الغابه، ج2، ص392.</ref>
بعد از این تاریخ، تعدادی از بنی امیه از کارگزاران پیامبر(ص) در نواحی مختلف بودند. [[عتاب بن اسید]] (8-10ق.)  در مکه، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص122؛ الانساب ج1، ص159؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص49.</ref>  عمرو بن سعید بن عاص در [[وادی القری]]<ref>فتوح البلدان، ص44؛ تاریخ دمشق، ج46، ص24-25.</ref> و پسرانش ابان و خالد بن سعید در مناطقی از [[یمن]]<ref>انساب الاشراف، ج2، ص189؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص122؛ تاریخ طبری، ج3، ص388.</ref> یا [[بحرین]]<ref>النزاع و التخاصم، ص72؛ تاریخ دمشق، ج6، ص137.</ref> و ابوسفیان به عنوان مامور گردآوری خراج [[نجران]]، از آن جمله هستند.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص190؛ المحبر، ص126؛ اسد الغابه، ج2، ص392.</ref>


==بنی‌امیه در دوره خلفای نخستین==
==بنی‌امیه در دوره خلفای نخستین==
ابوسفیان پس از خلافت یافتن ابوبکر، در آغاز به مخالفت با او پرداخت<ref>انساب الاشراف، ج2، ص271؛ تاریخ طبری، ج3، ص209.</ref> اما[[ابوبکر]]  با بخشیدن زکات نجران به ابوسفیان که خود وی گرد آورده بود، او را با خود همراه کرد.<ref>العقد الفرید، ج4، ص240؛ شرح نهج البلاغه، ج2، ص44.</ref> ابوبکر همچنیین یزید بن ابی‌سفیان را فرمانده بخشی از سپاه مسلمانان در شام کرد.<ref>فتوح البلدان، ص134؛ تاریخ طبری، ج3، ص387.</ref> و نیز عثمان را کاتب خویش قرار داد.<ref>تاریخ دمشق، ج39، ص185؛ المحبر، ص377.</ref>
ابوسفیان پس از خلافت یافتن ابوبکر، به مخالفت با او پرداخت<ref>انساب الاشراف، ج2، ص271؛ تاریخ طبری، ج3، ص209.</ref> اما[[ابوبکر]]  با بخشیدن زکات نجران به ابوسفیان که خود وی گرد آورده بود، او را با خود همراه کرد.<ref>العقد الفرید، ج4، ص240؛ شرح نهج البلاغه، ج2، ص44.</ref> ابوبکر همچنیین یزید بن ابی‌سفیان را فرمانده بخشی از سپاه مسلمانان در شام کرد.<ref>فتوح البلدان، ص134؛ تاریخ طبری، ج3، ص387.</ref> و نیز عثمان را کاتب خویش قرار داد.<ref>تاریخ دمشق، ج39، ص185؛ المحبر، ص377.</ref>


بنی‌امیه در خلافت عمر دارای منزلت بودند؛ چنان‌که دو تن از فرزندان ابوسفیان در شمار کارگزاران او قرار داشتند. پس از مرگ یزید بن ابی‌سفیان، به جای او برادرش معاویه امیر شامات شد<ref>فتوح البلدان، ص166-167؛ تاریخ دمشق، ج59، ص111.</ref> توجه ویژه عمر به معاویه سبب شد تا وی بعدها تسلط خود بر مردم را برآمده از منزلتش نزد این خلیفه معرفی کند.<ref>نک: انساب الاشراف، ج5، ص17.</ref>  
بنی‌امیه در خلافت عمر دارای منزلت بودند؛ چنان‌که دو تن از فرزندان ابوسفیان در شمار کارگزاران او قرار داشتند. پس از مرگ یزید بن ابی‌سفیان، به جای او برادرش معاویه امیر شامات شد<ref>فتوح البلدان، ص166-167؛ تاریخ دمشق، ج59، ص111.</ref> توجه ویژه عمر به معاویه سبب شد تا وی بعدها تسلط خود بر مردم را برآمده از منزلتش نزد این خلیفه معرفی کند.<ref>نک: انساب الاشراف، ج5، ص17.</ref>  


'''خلافت عثمان''': دوره خلافت عثمان که خود اموی بود، دوره قدرت یافتن بنی امیه بود. عملکرد نامناسب کارگزاران عثمان که بیشتر از خویشاوندان وی بودند، میان مسلمانان نارضایتی برانگیخت و منجر به قیام و گرد آمدن آن‌ها بر ضد عثمان در مدینه شد. در این رخداد، بر خلاف معاویه که در اعزام نیرو برای حمایت از عثمان و بر خلاف دستور وی تعلل کرد، <ref>الجمل، ص73.</ref>  امویان ساکن در آن شهر از عثمان حمایت کردند و حتی با طولانی شدن محاصره، تصمیم گرفتند عثمان را شبانه به مکه بفرستند که با آگاهی قیام‌کنندگان، تدبیرشان نافرجام ماند.<ref>الجمل، ص75.</ref>
دوره خلافت عثمان که خود اموی بود، دوره قدرت یافتن بنی امیه بود. عملکرد نامناسب کارگزاران عثمان که بیشتر از خویشاوندان وی بودند، میان مسلمانان نارضایتی برانگیخت و منجر به قیام و گرد آمدن آن‌ها بر ضد عثمان در مدینه شد. در این رخداد، بر خلاف معاویه که در اعزام نیرو برای حمایت از عثمان و بر خلاف دستور وی تعلل کرد، <ref>الجمل، ص73.</ref>  امویان ساکن در آن شهر از عثمان حمایت کردند و حتی با طولانی شدن محاصره، تصمیم گرفتند عثمان را شبانه به مکه بفرستند که با آگاهی قیام‌کنندگان، تدبیرشان نافرجام ماند.<ref>الجمل، ص75.</ref>


با قتل عثمان، برخی از بنی‌امیه ساکن در مدینه، بیمناکانه نخست به‌ ام‌حبیبه دختر ابوسفیان و همسر رسول خدا پناه بردند<ref>الغدیر، ج9، ص198.</ref> و سپس به شام<ref>تاریخ طبری، ج4، ص430؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص607.</ref> یا مکه گریختند.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص433؛ الکامل، ج3، ص192.</ref>
با قتل عثمان، برخی از بنی‌امیه ساکن در مدینه، بیمناکانه نخست به‌ ام‌حبیبه دختر ابوسفیان و همسر رسول خدا پناه بردند<ref>الغدیر، ج9، ص198.</ref> و سپس به شام<ref>تاریخ طبری، ج4، ص430؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص607.</ref> یا مکه گریختند.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص433؛ الکامل، ج3، ص192.</ref>


'''خلافت امام علی(ع)''':در آغاز خلافت [[امام علی]]، برخی از چهره‌های مشهور اموی مانند مروان، سعید بن عاص، ولید بن عقبه و معاویه<ref>تاریخ طبری، ج4، ص450.</ref> از بیعت با امیرمؤمنان(ع) خودداری کردند و شماری از امویان در مکه نزد [[عبدالله بن حضرمی]]، هم پیمان بنی‌عبدشمس و کارگزار عثمان در آن شهر، رفتند و پس از پیوستن عبدالله بن عامر حکمران عثمان بر [[بصره]] به جمع آنان، خونخواهی عثمان را بهانه کردند<ref>تاریخ طبری، ج4، ص450.</ref> و [[نبرد جمل]] را به سرکردگی [[عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]] برپا نمودند.
در آغاز خلافت امام علی، برخی از چهره‌های مشهور اموی مانند مروان، سعید بن عاص، ولید بن عقبه و معاویه<ref>تاریخ طبری، ج4، ص450.</ref> از بیعت با امیرمؤمنان(ع) خودداری کردند و شماری از امویان در مکه نزد [[عبدالله بن حضرمی]]، هم پیمان بنی‌عبدشمس و کارگزار عثمان در آن شهر، رفتند و پس از پیوستن عبدالله بن عامر حکمران عثمان بر [[بصره]] به جمع آنان، خونخواهی عثمان را بهانه کردند<ref>تاریخ طبری، ج4، ص450.</ref> و [[نبرد جمل]] را به سرکردگی [[عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]] برپا نمودند.


==حکومت امویان==
==حکومت امویان==
در دوران حکومت 90 ساله امویان، 14 تن حکومت کردند. حکومت امویان شاخصه‌هایی چون تبدیل نظام خلافت به نظام استبدادی موروثی، برخورد تبعیض‌آمیز با غیر عرب و موالی، بی‌عدالتی<ref>نک: مروج الذهب، ج3، ص232.</ref> و ستم بر رعیت به ویژه مخالفان، قداست بخشیدن به خلیفه و دستگاه خلافت، تقویت و ترویج جبرگرایی، و حمایت از مرجئه داشت.<ref>نک: تاریخ اجتماعی ایران، ج10، ص44.</ref>
در دوران حکومت حدود 90 ساله امویان، 14 تن حکومت کردند. حکومت امویان شاخصه‌هایی چون تبدیل نظام خلافت به نظام استبدادی موروثی، برخورد تبعیض‌آمیز با غیر عرب و موالی، بی‌عدالتی<ref>نک: مروج الذهب، ج3، ص232.</ref> و ستم بر رعیت به ویژه مخالفان، قداست بخشیدن به خلیفه و دستگاه خلافت، تقویت و ترویج جبرگرایی، و حمایت از مرجئه داشت.<ref>نک: تاریخ اجتماعی ایران، ج10، ص44.</ref>


در حکومت آن‌ها، دیوان‌های جدید با الهام از تشکیلات ایرانیان و رومیان تأسیس شد یا گسترش یافت. دیوان بَرید (پست امروزین)، خاتم (مهر) و رسائل از آن جمله هستند.<ref>تجارب السلف، ص59.</ref> در این دوره، با پدید آمدن منصب حجابت، دسترسی مردم به حاکم دشوار گشت.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص296.</ref>
در حکومت آن‌ها، دیوان‌های جدید با الهام از تشکیلات ایرانیان و رومیان تاسیس شد یا گسترش یافت. دیوان بَرید (پست امروزین)، خاتم (مهر) و رسائل از آن جمله هستند.<ref>تجارب السلف، ص59.</ref> در این دوره، با پدید آمدن منصب حجابت، دسترسی مردم به حاکم دشوار گشت.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص296.</ref>


'''فتوحات در عصر امویان:''' امویان مناطق بسیار را در شرق و غرب قلمرو اسلام فتح کردند. در حکومت [[ولید بن عبدالملک]] (85-95ق.) مسلمانان به فرماندهی [[قتیبة بن مسلم باهلی]]، در آسیای مرکزی بر قبایلی از ترکان چیره شدند و مناطق گسترده را فتح کردند.<ref>تاریخ خلیفه، ص225؛ مشاهیر علماء الامصار، ص238؛ الثقات، ج7، ص366.</ref> در غرب نیز دامنه فتوحات آن‌ها از شمال آفریقا به غرب اروپا و اسپانیا و جنوب فرانسه و‌ اندلس به سال 92ق. رسید.<ref>فتوح البلدان، ص228.</ref>
===فتوحات در عصر امویان===
 
امویان مناطق بسیار را در شرق و غرب قلمرو اسلام فتح کردند. در حکومت [[ولید بن عبدالملک]] (85-95ق.) مسلمانان به فرماندهی [[قتیبة بن مسلم باهلی]]، در آسیای مرکزی بر قبایلی از ترکان چیره شدند و مناطق گسترده را فتح کردند.<ref>تاریخ خلیفه، ص225؛ مشاهیر علماء الامصار، ص238؛ الثقات، ج7، ص366.</ref> در غرب نیز دامنه فتوحات آن‌ها از شمال آفریقا به غرب اروپا و اسپانیا و جنوب فرانسه و‌ اندلس به سال 92ق. رسید.<ref>فتوح البلدان، ص228.</ref>


===سقوط امویان===
===سقوط امویان===
از چالش‌های داخلی پیش روی امویان در طول حکومت آنان، تلاش‌های سیاسی علویان، شیعیان و [[خوارج]] و در اواخر حکومت آن‌ها [[عباسیان]] بود که حرکت‌هایی را برضد بنی‌امیه به راه‌ انداختند. قیام [[امام حسین(ع)]]، شورش ابن‌زبیر (حک: 64-73ق.)، قیام توابین (65ق.)، مختار (66-67ق.)، زید بن علی (122ق.)، یحیی بن زید، عبدالله بن معاویه و قیام‌های خوارج از جمله قیام ابوحمزه خارجی و تسلط کوتاه مدت وی بر حرمین شریفین به سال 129ق. از آن جمله است.
از چالش‌های داخلی پیش روی امویان در طول حکومت آنان، تلاش‌های سیاسی علویان، شیعیان و [[خوارج]] و در اواخر حکومت آن‌ها [[عباسیان]] بود که حرکت‌هایی را برضد بنی‌امیه به راه‌ انداختند. قیام [[امام حسین(ع)]]، شورش ابن‌زبیر (حک: 64-73ق.)، قیام توابین (65ق.)، مختار (66-67ق.)، زید بن علی (122ق.)، یحیی بن زید، عبدالله بن معاویه و قیام‌های خوارج از جمله قیام ابوحمزه خارجی و تسلط کوتاه مدت وی بر حرمین شریفین به سال 129ق. از آن جمله است.


سرانجام حکومت بنی‌امیه را نهضت عباسیان با تکیه بر قوای خراسانی و با شعار «الرضا من آل محمد»<ref>انساب الاشراف، ج4، ص109.</ref> به سال 132ق. سرنگون کردند.
سرانجام حکومت بنی‌امیه را نهضت عباسیان با تکیه بر قوای خراسانی و با شعار «الرضا من آل محمد»<ref>انساب الاشراف، ج4، ص109.</ref> به سال 132ق. سرنگون کردند.
با سقوط حکومت اموی، بسیاری از بنی‌امیه به دست عباسیان کشته شدند<ref>الامامة و السیاسه، ج2، ص166-168؛ المحبر، ص485؛ الاغانی، ج4، ص343-351.</ref> و یکی از امویان به نام [[عبدالرحمن بن معاویه]] از شام به‌ اندلس گریخت و به سال 138ق. حکومتی تأسیس کرد<ref>تاریخ الاسلام، ج8، ص362.</ref> که به حکومت امویان‌ اندلس شهرت یافت و تا 422ق. حدود سه سده دوام آورد.<ref>التنبیه و الاشراف، ص285.</ref>
 
با سقوط حکومت اموی، بسیاری از بنی‌امیه به دست عباسیان کشته شدند<ref>الامامة و السیاسه، ج2، ص166-168؛ المحبر، ص485؛ الاغانی، ج4، ص343-351.</ref> و یکی از امویان به نام [[عبدالرحمن بن معاویه]] از شام به‌ اندلس گریخت و به سال 138ق. حکومتی تاسیس کرد<ref>تاریخ الاسلام، ج8، ص362.</ref> که به حکومت امویان‌ اندلس شهرت یافت و تا 422ق. حدود سه سده دوام آورد.<ref>التنبیه و الاشراف، ص285.</ref>


==امویان و حرمین شریفین==
==امویان و حرمین شریفین==
امویان به حرمین شریفین اهتمام داشتند تا با بهره‌گیری از فضاهای سیاسی و عبادی [[حج]] افزون بر احراز مشروعیت دینی، به قوام حکومت خویش بیفزایند؛ جز در خلافت کوتاه مدت ابن‌زبیر (65-73ق.) که بر حجاز و دیگر مناطق قلمرو اسلامی جز شام و [[مصر]] حکم می‌راند<ref>تاریخ الاسلام، ج6، ص137؛ البدایة و النهایه، ج9، ص62.</ref> و نیز به سال 129ق. که خوارج ازارقه مدتی کوتاه بر آن استیلاء یافتند، این امویان بودند که بر حرمین تسلط داشتند. در مدت حکومت ایشان، حرمین شاهد رویدادهایی مهم و تکان‌دهنده بود.


به دلیل حضور مخالفان اموی در مدینه و حمایت‌های مردم این شهرها از [[امام علی]] <ref>نک: التاریخ الشامل، ج1، ص435-438؛ فصول من تاریخ المدینه، ص22.</ref> آن‌ها می‌کوشیدند تا از قداست حرمین بکاهند. شاید کوشش آن‌ها برای تبدیل مکه و مدینه به مرکز لهو و لعب و بها دادن به رقاصان و کنیزکان آوازه‌خوان، در این مسیر صورت می‌گرفت. یزید بن عبدالملک (حک: 101-105ق.) و پسرش ولید (حک: 126ق.) از آن جمله هستند.<ref>الاغانی، ج8، ص353.</ref>
امویان به حرمین شریفین از این‌رو که برخی تلاشگران سیاسی و رقبای بنی‌امیه در آن جا حضور داشتند و نیز برای کسب مشروعیت، اهتمام داشتند تا با بهره‌گیری از فضاهای سیاسی و عبادی [[حج]] افزون بر احراز مشروعیت دینی، به قوام حکومت خویش بیفزایند؛ جز در خلافت کوتاه مدت ابن‌زبیر (65-73ق.) که بر حجاز و دیگر مناطق قلمرو اسلامی جز شام و [[مصر]] حکم می‌راند<ref>تاریخ الاسلام، ج6، ص137؛ البدایة و النهایه، ج9، ص62.</ref> و نیز به سال 129ق. که خوارج ازارقه مدتی کوتاه بر آن استیلاء یافتند، این امویان بودند که بر حرمین تسلط داشتند. در مدت حکومت ایشان، حرمین شاهد رویدادهایی مهم و تکان‌دهنده بود.


سیاست بنی‌امیه در مدت حکومتشان به کارگیری خویشاوندانشان یا تیره‌های مهم قریش مانند [[بنی‌مخزوم]] برای اداره حرمین بود. در دوران حکومت بنی‌امیه، حدود 30 تن بر مدینه حکم راندند که بسیاری از آن‌ها اموی و از خویشاوندان یا تیره‌های مشهور قریش مانند بنی‌مخزوم بودند. امویان با گسترش دیوان برید و راه ارتباطی حجاز با شام، <ref>تاریخ مکه، ص172.</ref> در اشراف کامل بر حرمین کوشیدند.
حضور مخالفان اموی در مدینه و حمایت‌های آن‌ها از امام علی برای آن‌ها اهمیت داشت.<ref>نک: التاریخ الشامل، ج1، ص435-438؛ فصول من تاریخ المدینه، ص22.</ref> با توجه به خطر جدی حرمین برای امویان، آن‌ها می‌کوشیدند تا از قداست حرمین بکاهند. شاید کوشش آن‌ها برای تبدیل مکه و مدینه به مرکز لهو و لعب و بها دادن به رقاصان و کنیزکان آوازه‌خوان، در این مسیر صورت می‌گرفت. یزید بن عبدالملک (حک: 101-105ق.) و پسرش ولید (حک: 126ق.) از آن جمله هستند.<ref>الاغانی، ج8، ص353.</ref>


امویان در حرمین صاحب منازل، باغ‌ها و املاک گوناگون بودند؛ از جمله باغی که معاویه در برابر یکصد هزار درهم از حسان بن ثابت شاعر در مدینه خرید و [[قصر بنی‌حدیله|قصر بنی‌حُدَیله]]، از تیره‌های [[خزرج]]<ref>تهذیب الکمال، ج2، ص262.</ref> را در آن بنا کرد که [[چاه حاء]] در میان آن قرار داشت.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص345؛ معجم ما استعجم، ج2، ص413.</ref>
سیاست بنی‌امیه در مدت حکومتشان به کارگیری خویشاوندانشان یا تیره‌های مهم قریش مانند [[بنی‌مخزوم]] برای اداره حرمین بود.
امویان با گسترش دیوان برید و راه ارتباطی حجاز با شام، <ref>تاریخ مکه، ص172.</ref> در اشراف کامل بر حرمین کوشیدند.  


==حرمین در دوران معاویه==
==حرمین در حکومت معاویه==


معاویه (حک: 41-60ق.) به سال 39ق. در دوران خلافت امام علی(ع) سپاهی را به فرماندهی [[بسر بن ارطاه|بُسر بن ارطاه]] به حجاز گسیل داشت که با غارت و تهدید، برای معاویه بیعت گرفت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص197-198؛ الغارات، ج2، ص603-607؛ انساب الاشراف، ج3، ص210.</ref>
معاویه (حک: 41-60ق.) به سال 39ق. در دوران خلافت امام علی(ع) سپاهی را به فرماندهی [[بسر بن ارطاه|بُسر بن ارطاه]] به حجاز گسیل داشت که با غارت و تهدید، برای معاویه بیعت گرفت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص197-198؛ الغارات، ج2، ص603-607؛ انساب الاشراف، ج3، ص210.</ref>
بُسر پس از ورود به مدینه، با تهدید مردم بر منبر [[مسجد نبوی]]<ref>مروج الذهب، ج3، ص21.</ref> و کشتار شماری<ref>تاریخ طبری، ج5، ص139.</ref> از آن‌ها به قصد خون‌خواهی عثمان بیعت گرفت<ref>مروج الذهب، ج3، ص22؛ تاریخ دمشق، ج59، ص119.</ref> و همه مردم مدینه را به بهانه قتل عثمان تهدید به کشتار کرد.<ref>انساب الاشراف، ج3، ص211؛ مروج الذهب، ج3، ص21.</ref>
بُسر پس از ورود به مدینه، با تهدید مردم بر منبر [[مسجد نبوی]]<ref>مروج الذهب، ج3، ص21.</ref> و کشتار شماری<ref>تاریخ طبری، ج5، ص139.</ref> از آن‌ها به قصد خون‌خواهی عثمان بیعت گرفت<ref>مروج الذهب، ج3، ص22؛ تاریخ دمشق، ج59، ص119.</ref> و همه مردم مدینه را به بهانه قتل عثمان تهدید به کشتار کرد.<ref>انساب الاشراف، ج3، ص211؛ مروج الذهب، ج3، ص21.</ref>


بر پایه گزارشی، بسر پس از تسلط بر مدینه، خانه ابوایوب، میزبان پیامبر، را به آتش کشید<ref>الغارات، ج2، ص603-604؛ الفتوح، ج4، ص232؛ شرح نهج البلاغه، ج2، ص10.</ref> و [[ابوهریره]] را به عنوان حاکم آن شهر منصوب کرد. بسر سپس به مکه رفت و از مردم آن شهر برای معاویه بیعت گرفت.<ref>الغارات، ج2، ص607؛ تاریخ طبری، ج5، ص139-140.</ref>
بر پایه گزارشی، بسر پس از تسلط بر مدینه، خانه ابوایوب، میزبان پیامبر، را به آتش کشید<ref>الغارات، ج2، ص603-604؛ الفتوح، ج4، ص232؛ شرح نهج البلاغه، ج2، ص10.</ref> و [[ابوهریره]] را به عنوان حاکم آن شهر منصوب کرد. بسر سپس به مکه رفت و از مردم آن شهر برای معاویه بیعت گرفت.<ref>الغارات، ج2، ص607؛ تاریخ طبری، ج5، ص139-140.</ref>


====حضور معاویه در مراسم حج====
===حضور در مراسم حج===
 
معاویه دو بار در سال‌های 44 و51ق. در [[مراسم حج]] حضور یافت.<ref>مروج الذهب، ج4، ص303.</ref>
معاویه دو بار در سال‌های 44 و51ق. در [[مراسم حج]] حضور یافت.<ref>مروج الذهب، ج4، ص303.</ref>
وی امیران مکه را بیشتر از میان امویان مانند مروان بن حکم، سعید بن عاص، عبدالله بن خالد بن اسید، عمرو بن سعید بن عاص، عتبة بن ابی‌سفیان، ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان، و عثمان بن محمد بن ابی‌سفیان<ref>نک: شفاء الغرام، ج2، ص194 به بعد.</ref> برگزید.
وی امیران مکه را بیشتر از میان امویان مانند مروان بن حکم، سعید بن عاص، عبدالله بن خالد بن اسید، عمرو بن سعید بن عاص، عتبة بن ابی‌سفیان، ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان، و عثمان بن محمد بن ابی‌سفیان<ref>نک: شفاء الغرام، ج2، ص194 به بعد.</ref> برگزید.
او با سفر به مکه به سال 56ق. مشکل مخالفت برخی بزرگان آن شهر با ولایت‌عهدی پسرش یزید را حل کرد.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص301-303؛ البدایة و النهایه، ج8، ص78-79.</ref>
او با سفر به مکه به سال 56ق. مشکل مخالفت برخی بزرگان آن شهر با ولایت‌عهدی پسرش یزید را حل کرد.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص301-303؛ البدایة و النهایه، ج8، ص78-79.</ref>


====اقدامات معاویه در مکه====
===اقدامات در مکه===
 
معاویه کوشش‌هایی سودمند همانند جاری ساختن چند چشمه در حرم انجام داد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص227.</ref>
معاویه کوشش‌هایی سودمند همانند جاری ساختن چند چشمه در حرم انجام داد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص227.</ref>
چاهی در [[عسفان|عُسفان]] و [[چاه شوذب]]، از موالی معاویه، از آن جمله هستند.<ref>مراصد الاطلاع، ج1، ص142؛ معجم البلدان، ج1، ص302.</ref> وی همچنین کعبه را با پارچه‌های قباطی که از مصر آورده شده بود، پوشاند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص501-502.</ref>
چاهی در [[عسفان|عُسفان]] و [[چاه شوذب]]، از موالی معاویه، از آن جمله هستند.<ref>مراصد الاطلاع، ج1، ص142؛ معجم البلدان، ج1، ص302.</ref> وی همچنین کعبه را با پارچه‌های قباطی که از مصر آورده شده بود، پوشاند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج3، ص501-502.</ref>
در این دوره، از آن‌جا که برخی از سنگ نشانه‌های حرم (انصاب) از میان رفته بود، معاویه در نامه‌ای به مروان بن حکم، امیر مدینه، به وی دستور داد تا در صورت زنده بودن کُرز بن علقمه خزرجی که در مدینه می‌زیست، وی را مامور بازسازی انصاب کند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص122؛ الاصابه، ج5، ص436.</ref>
در این دوره، از آن‌جا که برخی از سنگ نشانه‌های حرم (انصاب) از میان رفته بود، معاویه در نامه‌ای به مروان بن حکم، امیر مدینه، به وی دستور داد تا در صورت زنده بودن کُرز بن علقمه خزرجی که در مدینه می‌زیست، وی را مامور بازسازی انصاب کند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص122؛ الاصابه، ج5، ص436.</ref>


====اقدامات معاویه در مدینه====
===اقدامات در مدینه===
معاویه در سال 50ق. قصد انتقال عصا و منبر پیامبر به شام را داشت؛ اما خورشید گرفتگی<ref>مروج الذهب، ج3، ص26.</ref> و یا سخنان برخی [[صحابه]] مانند جابر و ابوهریره، او را از تصمیمش منصرف کرد.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص239.</ref>
 
از کوشش‌های معاویه در مدینه این بود که به سال 50ق. قصد انتقال عصا و منبر پیامبر به شام را داشت؛ اما خورشید گرفتگی<ref>مروج الذهب، ج3، ص26.</ref> و یا سخنان برخی [[صحابه]] مانند جابر و ابوهریره، او را از تصمیمش منصرف کرد.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص239.</ref>
 
او شش پله بر منبر رسول خدا افزود.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص239.</ref>
او شش پله بر منبر رسول خدا افزود.<ref>تاریخ طبری، ج5، ص239.</ref>


معاویه در مدینه سدهایی ساخت؛ از جمله سدی میان مَدینه و [[رحضیه]]، سدی به نام عنتر نزدیک [[کوه عیر]] نزدیک [[ذوالحلیفه]] و سدی نزدیک به صَبِر.<ref>حجاز در صدر اسلام، ص140.</ref>
همچنین در مدینه سدهایی ساخت؛ از جمله سدی میان مَدینه و [[رحضیه]]، سدی به نام عنتر نزدیک [[کوه عیر]] نزدیک [[ذوالحلیفه]] و سدی نزدیک به صَبِر.<ref>حجاز در صدر اسلام، ص140.</ref>
 
به گزارش [[سمهودی]]، مروان به دستور معاویه، از جنوب مدینه قناتی را به سوی شمال آن شهر کنار [[کوه احد]] جاری ساخت. در این میان، بدن برخی [[شهدای احد]] بیرون آمد و فرزندانشان به دفن آن‌ها پرداختند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج3، ص190؛ وفاء الوفاء، ج3، ص115، 149-150.</ref>
به گزارش [[سمهودی]]، مروان به دستور معاویه، از جنوب مدینه قناتی را به سوی شمال آن شهر کنار [[کوه احد]] جاری ساخت. در این میان، بدن برخی [[شهدای احد]] بیرون آمد و فرزندانشان به دفن آن‌ها پرداختند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج3، ص190؛ وفاء الوفاء، ج3، ص115، 149-150.</ref>
بر پایه گزارشی دیگر، در سال 49ق. که سیل اجساد برخی شهدای احد را نمایان کرد، آن‌ها در جای دیگر دفن شدند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص127-128.</ref> همچنین مروان با حفر قنات از پشت [[مسجد قبا]]، چشمه معروف به [[زرقاء]] را تا کنار [[مسجدالنبی]] روان ساخت.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص150؛ المعالم الاثیره، ص204.</ref>
بر پایه گزارشی دیگر، در سال 49ق. که سیل اجساد برخی شهدای احد را نمایان کرد، آن‌ها در جای دیگر دفن شدند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص127-128.</ref> همچنین مروان با حفر قنات از پشت [[مسجد قبا]]، چشمه معروف به [[زرقاء]] را تا کنار [[مسجدالنبی]] روان ساخت.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص150؛ المعالم الاثیره، ص204.</ref>


به گزارشی، معاویه مروان بن حکم را مامور کرد تا حُش کوکب را که عثمان در آن مدفون بود، به [[بقیع]] ملحق سازد.<ref>الدرة الثمینه، ص168؛ شرح نهج البلاغه، ج10، ص7؛ وفاء الوفاء، ج3، ص98-99.</ref> شماری از منابع این کار را به عثمان (حک: 23-35ق.) <ref>تاریخ دمشق، ج39، ص520.</ref> و برخی بدون نام بردن از معاویه، آن را به بنی‌امیه نسبت داده‌اند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص113.</ref> نیز آن‌ها سنگی را که به دست پیامبر بر قبر [[عثمان بن مظعون جمحی]]، از مسلمانان پیشگام، قرار گرفته بود، بر روی قبر عثمان بن عفان نهادند.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص84.</ref>
به گزارشی، معاویه مروان بن حکم را مامور کرد تا حُش کوکب را که عثمان در آن مدفون بود، به [[بقیع]] ملحق سازد.<ref>الدرة الثمینه، ص168؛ شرح نهج البلاغه، ج10، ص7؛ وفاء الوفاء، ج3، ص98-99.</ref> شماری از منابع این کار را به عثمان (حک: 23-35ق.) <ref>تاریخ دمشق، ج39، ص520.</ref> و برخی بدون نام بردن از معاویه، آن را به بنی‌امیه نسبت داده‌اند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص113.</ref> نیز آن‌ها سنگی را که به دست پیامبر بر قبر [[عثمان بن مظعون جمحی]]، از مسلمانان پیشگام، قرار گرفته بود، بر روی قبر عثمان بن عفان نهادند.<ref>وفاء الوفاء، ج3، ص84.</ref>


از دیگر کارهای معاویه در مدینه، دستور سنگفرش کردن [[بلاط|بِلاط]]، بازار تا ورودی مسجد نبوی، و زمین‌های پیرامونی آن بود که به دست مروان در میان سال‌های 42 تا 48ق. صورت پذیرفت.<ref>آثار المدینه، ص144.</ref>
از دیگر کارهای معاویه، دستور سنگفرش کردن [[بلاط|بِلاط]]، بازار تا ورودی مسجد نبوی، و زمین‌های پیرامونی آن بود که به دست مروان در میان سال‌های 42 تا 48ق. صورت پذیرفت.<ref>آثار المدینه، ص144.</ref>


==حرمین در دوران یزید==
==یزید و حرمین شریفین==


در دوران حکومت کوتاه یزید (حک: 61-64ق.)رویدادهایی مهم همچون ماجرای [[عاشورا]]، سرکوب قیام مردم مدینه ([[قیام حره]]) و حمله به مکه برای سرکوب ابن‌زبیر رخ داد که هر سه را می‌توان از علل سقوط امویان دانست. شاید یزید به سبب همین بحران‌ها فرصت انجام حج را نیافت.
یزید (حک: 61-64ق.)، در دوران حکومت کوتاه او رویدادهایی مهم همچون ماجرای عاشورا، سرکوب قیام مردم مدینه ([[قیام حره]]) و حمله به مکه برای سرکوب ابن‌زبیر رخ داد که هر سه را می‌توان از علل سقوط امویان دانست.
 
شاید یزید به سبب این بحران‌ها فرصت انجام حج را نیافت.


به سال 60ق.[[عمرو بن سعید اموی]] و به سال 61 و 62ق. ولید بن عقبه از امیران مکه، [[امیر الحاج]] بودند. از تلاش‌های عمرو، محدود کردن تحرک ابن‌زبیر بود که با موفقیت همراه نشد.<ref>الطبقات، ج5، ص141؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص198؛ الکامل، ج4، ص99.</ref> ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان از دیگر امیران مکه در این عصر بود. در اواخر حکومت یزید (64ق.) به سبب تحرکات ابن زبیر در مکه، مردم شام امکان حضور در آن شهر و موسم را نیافتند.<ref>نک: مروج الذهب، ج4، ص303.</ref>
به سال 60ق.[[عمرو بن سعید اموی]] و به سال 61 و 62ق. ولید بن عقبه از امیران مکه، [[امیر الحاج]] بودند. از تلاش‌های عمرو، محدود کردن تحرک ابن‌زبیر بود که با موفقیت همراه نشد.<ref>الطبقات، ج5، ص141؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص198؛ الکامل، ج4، ص99.</ref> ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان از دیگر امیران مکه در این عصر بود. در اواخر حکومت یزید (64ق.) به سبب تحرکات ابن زبیر در مکه، مردم شام امکان حضور در آن شهر و موسم را نیافتند.<ref>نک: مروج الذهب، ج4، ص303.</ref>


====واقعه حره====
===واقعه حره===
{{اصلی|حره}}
{{اصلی|حره}}
از کارهای فاجعه‌آمیز یزید در حرمین، فرستادن لشکری به مدینه (63ق.) به فرماندهی [[مسلم بن عقبه]] مری و غارت و کشتار مردم مدینه<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص250؛ الامامة و السیاسه، ج1، ص236؛ تاریخ طبری، ج5، ص495.</ref> و تجاوز به نوامیس بود توسط این لشکر بود که فاجعه حره نام یافت.<ref>البدایة و النهایه، ج8، ص221؛ وفاء الوفاء، ج1، ص102.</ref> علت این اقدام، قیام مردم مدینه بر ضد حکومت یزید و اخراج بنی‌امیه از شهر و نیز کینه امویان از [[انصار]] به دلیل حضور آن‌ها کنار امام علی(ع) در نبرد جمل<ref>تاریخ خلیفه، ص138.</ref> و صفین<ref>الاخبار الطوال، ص146؛ انساب الاشراف، ج5، ص61-62.</ref> گرایش برخی قیام‌کنندگان مدینه به [[ابن‌زبیر]]، علت دیگر حمله سپاه یزید به مدینه بود. <ref>انساب الاشراف، ج5، ص347.</ref> و موجب راندن امویان از مدینه شد.<ref>الطبقات، ج5، ص141، 149؛ البدایة و النهایه، ج8، ص212.</ref> <ref>تاریخ خلیفه، ص183؛ مروج الذهب، ج3، ص69-70.</ref> بر پایه گزارشی، در این واقعه 1700 تن از بزرگان انصار و [[مهاجر]] و از دیگر مردم ده هزار تن کشته شدند.<ref>الامامة و السیاسه، ج1، ص237؛ الروض الانف، ج6، ص254.</ref>
از کارهای فاجعه‌آمیز یزید در حرمین، فرستادن لشکری به مدینه (63ق.) به فرماندهی مسلم (مسرف) بن عقبه مری، محاصره و راهیابی به شهر، غارت و کشتار مردم مدینه<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص250؛ الامامة و السیاسه، ج1، ص236؛ تاریخ طبری، ج5، ص495.</ref> و تجاوز به نوامیس بود که فاجعه حره نام یافت.<ref>البدایة و النهایه، ج8، ص221؛ وفاء الوفاء، ج1، ص102.</ref> علت این اقدام، قیام مردم مدینه بر ضد حکومت یزید و اخراج بنی‌امیه از شهر و نیز کینه امویان از [[انصار]] به دلیل حضور آن‌ها کنار امام علی(ع) در نبرد جمل<ref>تاریخ خلیفه، ص138.</ref> و صفین<ref>الاخبار الطوال، ص146؛ انساب الاشراف، ج5، ص61-62.</ref> گرایش برخی قیام‌کنندگان مدینه به [[ابن‌زبیر]]، علت دیگر حمله سپاه یزید به مدینه بود. <ref>انساب الاشراف، ج5، ص347.</ref> و موجب راندن امویان از مدینه شد.<ref>الطبقات، ج5، ص141، 149؛ البدایة و النهایه، ج8، ص212.</ref>  


====حمله به مکه====
مسلم بن عقبه در 28 [[ذی‌حجه]] سال 63ق. با مردم مدینه جنگید<ref>المنتظم، ج6، ص16.</ref> و پس از پیروزی، به دستور یزید سه روز مدینه را در اختیار سپاه خود قرار داد<ref>تاریخ دمشق، ج39، ص350؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص25.</ref> و سپس از مردم شهر به عنوان بردگان یزید بیعت گرفت.<ref>تاریخ خلیفه، ص183؛ مروج الذهب، ج3، ص69-70.</ref> بر پایه گزارشی، در این واقعه 1700 تن از بزرگان انصار و [[مهاجر]] و از دیگر مردم ده هزار تن کشته شدند.<ref>الامامة و السیاسه، ج1، ص237؛ الروض الانف، ج6، ص254.</ref>
 
===حمله به مکه===
سپاه مسلم بن عقبه بعد از مدینه با هدف سرکوبی ابن زبیر به سوی مکه حرکت کرد. مسلم بن عقبه در راه مُرد و [[حصین بن نمیر کندی|حُصَین بن نُمَیر کِنْدی]]<ref>انساب الاشراف، ج5، ص355؛ تاریخ خلیفه، ص195؛ معجم البلدان، ج2، ص249.</ref> جانشین او شد و مکه را محاصره کرد و کعبه را به منجنیق بست که پیامد آن آتش گرفتن پرده کعبه و ویران شدن دیوار آن بود. با مرگ یزید به سال 64ق. حصین به شام بازگشت و بدین ترتیب، محاصره 64 روزه مکه شکسته شد<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص65، 196-198.</ref> و از این هنگام خلافت ابن‌زبیر آغاز شد و حدود نه سال تا 73ق. ادامه یافت.
سپاه مسلم بن عقبه بعد از مدینه با هدف سرکوبی ابن زبیر به سوی مکه حرکت کرد. مسلم بن عقبه در راه مُرد و [[حصین بن نمیر کندی|حُصَین بن نُمَیر کِنْدی]]<ref>انساب الاشراف، ج5، ص355؛ تاریخ خلیفه، ص195؛ معجم البلدان، ج2، ص249.</ref> جانشین او شد و مکه را محاصره کرد و کعبه را به منجنیق بست که پیامد آن آتش گرفتن پرده کعبه و ویران شدن دیوار آن بود. با مرگ یزید به سال 64ق. حصین به شام بازگشت و بدین ترتیب، محاصره 64 روزه مکه شکسته شد<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص65، 196-198.</ref> و از این هنگام خلافت ابن‌زبیر آغاز شد و حدود نه سال تا 73ق. ادامه یافت.


====اقدامات یزید در مکه====
===اقدامات یزید در مکه===
 
بر پایه گزارش‌هایی، به دستور یزید، خانه خدا با پارچه ابریشمی پوشانده شد. از او به عنوان کسی نام برده‌اند که برای کعبه خواجگانی را تعیین کرد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص253؛ التاریخ القویم، ج4، ص26-27.</ref> برخی این کار را به ابن‌زبیر یا افراد دیگر نسبت داده‌اند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص253؛ الاوائل، ص55.</ref>
بر پایه گزارش‌هایی، به دستور یزید، خانه خدا با پارچه ابریشمی پوشانده شد. از او به عنوان کسی نام برده‌اند که برای کعبه خواجگانی را تعیین کرد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص253؛ التاریخ القویم، ج4، ص26-27.</ref> برخی این کار را به ابن‌زبیر یا افراد دیگر نسبت داده‌اند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص253؛ الاوائل، ص55.</ref>


==حرمین در دوران عبدالملک بن مروان==
==عبدالملک بن مروان و حرمین==
پس از مرگ یزید مدتی فرزندش معاویة بن یزید (حک: 64ق.) حکومت کرد<ref>الامامة و السیاسه، ج2، ص17-18؛ انساب الاشراف، ج5، ص380؛ البدایة و النهایه، ج13، ص232.</ref> و پس از او حکومت از شاخه آل ابی‌سفیان به [[آل مروان]] انتقال یافت. نخستین خلیفه از این خاندان یعنی مروان بن حکم (حک: 65ق.) به سبب رویارویی با هواداران ابن‌زبیر در شام، فرصت نیافت در حرمین کوششی انجام دهد.<ref>نک: الاصابه، ج6، ص204؛ البدایة و النهایه، ج8، ص239-240.</ref> پس از او فرزندش [[عبدالملک بن مروان]] (حک: 65-85ق.) به خلافت رسید و او نیز تا تا سال 73ق. از این‌رو که ابن زبیر بر مکه تسلط داشت و نیز به سبب قیام مختار و خوارج در عراق و بخش‌هایی از [[ایران]]، نتوانست به حرمین بپردازد.
پس از مرگ یزید مدتی فرزندش معاویة بن یزید (حک: 64ق.) حکومت کرد<ref>الامامة و السیاسه، ج2، ص17-18؛ انساب الاشراف، ج5، ص380؛ البدایة و النهایه، ج13، ص232.</ref> و پس از او حکومت از شاخه آل ابی‌سفیان به [[آل مروان]] انتقال یافت. نخستین خلیفه از این خاندان یعنی مروان بن حکم (حک: 65ق.) به سبب رویارویی با هواداران ابن‌زبیر در شام، فرصت نیافت در حرمین کوششی انجام دهد.<ref>نک: الاصابه، ج6، ص204؛ البدایة و النهایه، ج8، ص239-240.</ref> پس از او فرزندش [[عبدالملک بن مروان]] (حک: 65-85ق.) به خلافت رسید و او نیز تا تا سال 73ق. از این‌رو که ابن زبیر بر مکه تسلط داشت و نیز به سبب قیام مختار و خوارج در عراق و بخش‌هایی از [[ایران]]، نتوانست به حرمین بپردازد.
عبدالملک بن مروان به سال 75ق. حج گزارد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج3، ص193؛ تاریخ دمشق، ج12، ص118؛ البدایة و النهایه، ج9، ص9.</ref>
====منع از حج‌گذاری====
بنابر برخی گزارش‌ها، عبدالملک بن مروان، شامیان را به سبب بیم از گرایش آن‌ها به ابن‌زبیر در ایام حج و بیعت با او، از رفتن به حج بازمی‌داشت و در پاسخ به اعتراض ایشان، با یاری فتوای [[ابن‌شهاب زهری]]، از فقیهان شام و عالمان دربار، آن‌ها را به حج گزاردن در [[بیت المقدس]] و طواف پیرامون قبه‌ای که به دستور این خلیفه در [[مسجدالاقصی]] ساخته شده بود، تشویق می‌کرد. از این‌رو، شامیان اعمال حج را در [[روز عرفه]] و [[عید قربان]] در همان‌جا انجام می‌دادند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص261؛ البدایة و النهایه، ج8، ص280.</ref>


====جنگ با ابن زبیر در مکه====
===منع از حج‌گذاری===
{{اصلی|عبدالله بن زبیر}}
او شامیان را به سبب بیم از گرایش آن‌ها به ابن‌زبیر در ایام حج و بیعت با او، از رفتن به حج بازمی‌داشت و در پاسخ به اعتراض ایشان، با یاری فتوای [[ابن‌شهاب زهری]]، از فقیهان شام و عالمان دربار، آن‌ها را به حج گزاردن در [[بیت المقدس]] و طواف پیرامون قبه‌ای که به دستور این خلیفه در [[مسجدالاقصی]] ساخته شده بود، تشویق می‌کرد. از این‌رو، شامیان اعمال حج را در [[روز عرفه]] و [[عید قربان]] در همان‌جا انجام می‌دادند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص261؛ البدایة و النهایه، ج8، ص280.</ref>
 
=====تسلط بر عراق=====
 
عبدالملک پس از تسلط بر عراق، هم‌زمان با تطمیع بزرگان و مراکز رهبری [[زبیریان]] در حجاز، <ref>تاریخ مکه، ص145.</ref> [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را به سال 73ق. مامور سرکوب ابن‌زبیر در مکه کرد.
عبدالملک پس از تسلط بر عراق، هم‌زمان با تطمیع بزرگان و مراکز رهبری [[زبیریان]] در حجاز، <ref>تاریخ مکه، ص145.</ref> [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را به سال 73ق. مامور سرکوب ابن‌زبیر در مکه کرد.
بزرگان شام به پاس حرمت مکه، حاضر به پذیرش چنین کاری نبودند.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج2، ص149.</ref> حجاج پس از محاصره طولانی مکه که مدت آن‌را هشت ماه و 17 روز دانسته‌اند<ref>تاریخ طبری، ج6، ص174-175؛ المنتظم، ج6، ص124.</ref> و با کشتن ابن‌زبیر به سال 73ق. توانست حجاز را دوباره زیر سلطه امویان درآورد.<ref>المعارف، ص355؛ جمهرة انساب العرب، ص145.</ref>
بزرگان شام به پاس حرمت مکه، حاضر به پذیرش چنین کاری نبودند.<ref>تاریخ حبیب السیر، ج2، ص149.</ref> حجاج پس از محاصره طولانی مکه که مدت آن‌را هشت ماه و 17 روز دانسته‌اند<ref>تاریخ طبری، ج6، ص174-175؛ المنتظم، ج6، ص124.</ref> و با کشتن ابن‌زبیر به سال 73ق. توانست حجاز را دوباره زیر سلطه امویان درآورد.<ref>المعارف، ص355؛ جمهرة انساب العرب، ص145.</ref>


====تخریب کعبه====
=====فجایع ایام محاصره مکه=====
 
از فجایع ایام محاصره مکه، نصب منجنیق بر کوه‌های پیرامون [[مسجدالحرام]] بود که به کعبه سنگ افکند و به آن آسیب زد.<ref>تاریخ خلیفه، ص206؛ الانباء، ص50؛ البدایة و النهایه، ج8، ص329.</ref> افزون بر فروریختن دیوار مشرف بر [[چاه زمزم]]، کناره‌های کعبه نیز ویران<ref>الفتوح، ج6، ص340؛ حیاة الحیوان، ج2، ص59.</ref> و [[حجرالاسود]] از جای خود کنده شد.<ref>تاریخ الاسلام، ج5، ص315.</ref>
از فجایع ایام محاصره مکه، نصب منجنیق بر کوه‌های پیرامون [[مسجدالحرام]] بود که به کعبه سنگ افکند و به آن آسیب زد.<ref>تاریخ خلیفه، ص206؛ الانباء، ص50؛ البدایة و النهایه، ج8، ص329.</ref> افزون بر فروریختن دیوار مشرف بر [[چاه زمزم]]، کناره‌های کعبه نیز ویران<ref>الفتوح، ج6، ص340؛ حیاة الحیوان، ج2، ص59.</ref> و [[حجرالاسود]] از جای خود کنده شد.<ref>تاریخ الاسلام، ج5، ص315.</ref>
استفاده از گلوله‌های آتشین نیز پرده کعبه را سوزاند.<ref>الفتوح، ج6، ص340؛ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص203.</ref>
استفاده از گلوله‌های آتشین نیز پرده کعبه را سوزاند.<ref>الفتوح، ج6، ص340؛ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص203.</ref>


====اقدامات حجاج در مکه و مدینه====
=====اقدامات حجاج در مکه=====
پس از تسخیر مکه، خلیفه، حجاج بن یوسف را امیر مدینه کرد. حجاج سه سال (73-75ق.)  افزون بر امارت حج، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص281؛ المحبر، ص24.</ref>  بر مکه و مدینه و حجاز نیز حکمرانی داشت.<ref>مروج الذهب، ج3، ص115.</ref>
 
او با انصار رفتار ناشایست در پیش گرفت و آن‌ها را قاتلان عثمان خواند و بر دست و گردن بزرگان انصاری به سان بردگان داغ نهاد.<ref>تاریخ طبری، ج6، ص195؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص317-318؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص265-266.</ref>
حجاج سه سال (73-75ق.)  افزون بر امارت حج، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص281؛ المحبر، ص24.</ref>  بر مکه و مدینه و حجاز نیز حکمرانی داشت.<ref>مروج الذهب، ج3، ص115.</ref>
وی مدینه را از آلوده‌ترین شهر‌ها و ساکنانش را خیانتکار‌ترین افراد به عبدالملک خواند. نیز احترام مردم مدینه به منبر و قبر مطهر رسول خدا را به سخره و ریشخند گرفت و سوگند خورد که اگر سفارش‌های خلیفه نبود، مدینه را ویران می‌کرد.<ref>انساب الاشراف، ج7، ص136؛ الکامل، ج4، ص359.</ref>
 
وی در مدت امارتش، به دستور عبدالملک، کعبه را به سال 74ق. به صورت پیش از بازسازی ابن‌زبیر، بازسازی کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج8، ص250؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص315؛ شفاء الغرام، ج1، ص157-161.</ref>
 
تفکیک حِجر اسماعیل از کعبه، <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص210؛ الروض المعطار، ص94، 139، 499.</ref>  پوشاندن کعبه با ابریشم، <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص253؛ البدء و التاریخ، ج4، ص84.</ref>  بازسازی نردبان داخلی کعبه و ایجاد اتاقکی برای آن ([[باب التوبه]])<ref>الروض المعطار، ص499.</ref> و نیز تعمیر چاهی در مکه به نام [[یاقوته]] و احداث سدهایی در پیرامون مکه برای ذخیره آب، از جمله کوشش‌های حجاج در مکه بود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص224، 281-282.</ref>


'''بازسازی کعبه''':حجاج در مدت امارتش، به دستور عبدالملک، کعبه را به سال 74ق. به صورت پیش از بازسازی ابن‌زبیر، بازسازی کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج8، ص250؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص315؛ شفاء الغرام، ج1، ص157-161.</ref>
به دستور عبدالملک، حجاج در دوم کعبه (در غربی) را مسدود نمود<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص210؛ الروض المعطار، ص499.</ref> و در بیت را از سطح زمین بالاتر برد<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص289؛ اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص229.</ref> و ستون میانی را از پایین تا بالا با ورقی از طلا پوشاند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص224؛ التاریخ القویم، ج3، ص472.</ref>
تفکیک حِجر اسماعیل از کعبه، <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص210؛ الروض المعطار، ص94، 139، 499.</ref>  پوشاندن کعبه با ابریشم، <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص253؛ البدء و التاریخ، ج4، ص84.</ref>  بازسازی نردبان داخلی کعبه و ایجاد اتاقکی برای آن ([[باب التوبه]])<ref>الروض المعطار، ص499.</ref> از جمله اقدامات او بود. به دستور عبدالملک، حجاج در دوم کعبه (در غربی) را مسدود نمود<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص210؛ الروض المعطار، ص499.</ref> و در بیت را از سطح زمین بالاتر برد<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص289؛ اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص229.</ref> و ستون میانی را از پایین تا بالا با ورقی از طلا پوشاند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص224؛ التاریخ القویم، ج3، ص472.</ref>


'''ساخت و سازها در مکه''': تعمیر چاهی در مکه به نام [[یاقوته]] و احداث سدهایی در پیرامون مکه برای ذخیره آب، از جمله کوشش‌های حجاج در مکه بود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص224، 281-282.</ref>
عبدالملک همچنین دو سایبان و دو قدح شیشه‌ای به کعبه اهدا کرد. وی پس از جاری شدن سیل در مکه (80ق.)  به کارگزارش دستور داد تا در کم‌ترین زمان، بر کوچه‌ها سیل‌بند احداث کند. وی بدین منظور فردی نصرانی را روانه مکه کرد تا سیل‌بند مسجدالحرام را بسازد. احداث سیل‌بند بنی‌قراد معروف به [[بنی‌جمح]] و نیز سیل‌بندی در پایین شهر مکه و همچنین سیل‌بند سرای اویس در [[نحر الوادی]] از دیگر کارهایی است که به دستور عبدالملک در مکه انجام شد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص168-169.</ref>
عبدالملک همچنین دو سایبان و دو قدح شیشه‌ای به کعبه اهدا کرد. وی پس از جاری شدن سیل در مکه (80ق.)  به کارگزارش دستور داد تا در کم‌ترین زمان، بر کوچه‌ها سیل‌بند احداث کند. وی بدین منظور فردی نصرانی را روانه مکه کرد تا سیل‌بند مسجدالحرام را بسازد. احداث سیل‌بند بنی‌قراد معروف به [[بنی‌جمح]] و نیز سیل‌بندی در پایین شهر مکه و همچنین سیل‌بند سرای اویس در [[نحر الوادی]] از دیگر کارهایی است که به دستور عبدالملک در مکه انجام شد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص168-169.</ref>


وی به سال 75ق. چند تن از کهنسالان خزاعه، قریش و [[بنی‌بکر]] را مامور تجدید انصاب و نشانه‌های ویران شده حرم کرد.<ref>المغازی، ج2، ص842؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص130؛ اتحاف الوری، ج2، ص105.</ref>
وی به سال 75ق. چند تن از کهنسالان خزاعه، قریش و [[بنی‌بکر]] را مامور تجدید انصاب و نشانه‌های ویران شده حرم کرد.<ref>المغازی، ج2، ص842؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص130؛ اتحاف الوری، ج2، ص105.</ref>


====حمکرانان مکه در ایام عبدالملک====
=====خلافت فرزندان=====
در دوران خلافت عبدالملک بن مروان، فرزندش مسلمة بن عبدالملک، حارث بن خالد مخزومی<ref>نسب قریش، ص313.</ref> و خالد بن عبدالله قسری<ref>شفاء الغرام، ج2، ص199.</ref> بر مکه حکمرانی داشتند.


==حرمین در حکومت ولید بن عبدالملک==
در دوران خلافت وی، فرزندش مسلمة بن عبدالملک، حارث بن خالد مخزومی<ref>نسب قریش، ص313.</ref> و خالد بن عبدالله قسری<ref>شفاء الغرام، ج2، ص199.</ref> بر مکه حکمرانی داشتند.


[[ولید بن عبدالملک]] (حک: 85-96ق.) که در دوران حکومتش با بحران جدی روبه‌رو نبود، در قیاس با دیگر امویان، بیشترین کوشش‌ را در حرمین انجام داد.ولید در سال‌های 78، <ref>البدایة و النهایه، ج9، ص22.</ref>  79<ref>انساب الاشراف، ج10، ص234.</ref> و 91ق. حج گزارد.<ref>الاخبار الطوال، ص328.</ref>
=====سال حج‌گذاری=====


====اقدامات ولید در مکه====
عبدالملک بن مروان به سال 75ق. حج گزارد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج3، ص193؛ تاریخ دمشق، ج12، ص118؛ البدایة و النهایه، ج9، ص9.</ref>
برخی از این تلاش‌ها در روزگار حکمرانی خالد بن عبدالله قسری (به اختلاف، بین سال‌های 75 تا 96ق.) بر آن شهر انجام شد.<ref>تاریخ خلیفه، ص234؛ الکامل، ج4، ص536.</ref> ساختن برکه‌ای برای وضو با جاری ساختن آب از پیرامون مکه، <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص107-108.</ref>  تشکیل صف‌های نماز جماعت به صورت دایره‌ای پیرامون کعبه برای نخستین بار، <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص65؛ اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص107.</ref>  اخراج عراقی‌ها از مکه به دستور ولید، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص290.</ref>  و جدا ساختن مردان و زنان در حال طواف<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص20؛ اخبار مکه، فاکهی، ج1، ص251.</ref> از کارهای او است.
 
=====اقدامات در مکه و مدینه=====
 
عبدالملک به سال 65ق. [[حبیش بن دلجه|حُبیش بن دلجه]] را برای حمله به مدینه تجهیز کرد که کاری از پیش نبرد.<ref>الامامة و السیاسه، ج2، ص24.</ref>
 
پس از تسخیر مکه، حجاج بن یوسف را امیر مدینه کرد.
 
او با انصار رفتار ناشایست در پیش گرفت و آن‌ها را قاتلان عثمان خواند و بر دست و گردن بزرگان انصاری به سان بردگان داغ نهاد.<ref>تاریخ طبری، ج6، ص195؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص317-318؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص265-266.</ref>
 
وی مدینه را از آلوده‌ترین شهر‌ها و ساکنانش را خیانتکار‌ترین افراد به عبدالملک خواند. نیز احترام مردم مدینه به منبر و قبر مطهر رسول خدا را به سخره و ریشخند گرفت و سوگند خورد که اگر سفارش‌های خلیفه نبود، مدینه را ویران می‌کرد.<ref>انساب الاشراف، ج7، ص136؛ الکامل، ج4، ص359.</ref>
 
====ولید بن عبدالملک====
 
[[ولید بن عبدالملک]] (حک: 85-96ق.)، ولید که در دوران حکومتش با بحران جدی روبه‌رو نبود، در قیاس با دیگر امویان، بیشترین کوشش‌ را در حرمین انجام داد.
 
=====اقدامات ولید در مکه=====
 
در مکه، برخی از این تلاش‌ها در روزگار حکمرانی خالد بن عبدالله قسری (به اختلاف، بین سال‌های 75 تا 96ق.) بر آن شهر انجام شد.<ref>تاریخ خلیفه، ص234؛ الکامل، ج4، ص536.</ref> ساختن برکه‌ای برای وضو با جاری ساختن آب از پیرامون مکه، <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص107-108.</ref>  تشکیل صف‌های نماز جماعت به صورت دایره‌ای پیرامون کعبه برای نخستین بار، <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص65؛ اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص107.</ref>  اخراج عراقی‌ها از مکه به دستور ولید، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص290.</ref>  و جدا ساختن مردان و زنان در حال طواف<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص20؛ اخبار مکه، فاکهی، ج1، ص251.</ref> از کارهای او است.


خالد نخستین بار در [[ماه رمضان]] کسی را روی [[کوه ابوقبیس]] گماشت که با صدای بلند مردم را از هنگام طلوع فجر آگاه کند.<ref>تاریخ مکه، ص177.</ref>
خالد نخستین بار در [[ماه رمضان]] کسی را روی [[کوه ابوقبیس]] گماشت که با صدای بلند مردم را از هنگام طلوع فجر آگاه کند.<ref>تاریخ مکه، ص177.</ref>
خط ۱۸۷: خط ۲۳۰:
درون مسجد را هم با سنگ‌های مرمر که از مصر و شام آورده بودند، سنگفرش شد. وی همچنین دو هلال و یک تخت طلا به کعبه اهدا کرد.<ref>نک: تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص23.</ref>
درون مسجد را هم با سنگ‌های مرمر که از مصر و شام آورده بودند، سنگفرش شد. وی همچنین دو هلال و یک تخت طلا به کعبه اهدا کرد.<ref>نک: تاریخ عمارة المسجد الحرام، ص23.</ref>


====اقدامات ولید در مدینه====
=====اقدامات ولید در مدینه=====
{{بیشتر|بازسازی مسجدالنبی (ولیدبن عبدالملک)}}
 
از کارهای ولید در مدینه، ویران کردن خانه امام علی و [[فاطمه(س)]] در شرق مسجد نبوی<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص89-90؛ بهجة النفوس، ج1، ص527-528.</ref> و نیز حجره‌های همسران پیامبر و خرید منازل پشت مسجد و پیرامون آن در مساحت 200 ذراع در 200 ذراع<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص52-53.</ref> و افزودن آن‌ها به مسجد بود.<ref>سبل الهدی، ج3، ص384؛ البدایة و النهایه، ج9، ص75.</ref> ا
از کارهای ولید در مدینه، ویران کردن خانه امام علی و [[فاطمه(س)]] در شرق مسجد نبوی<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص89-90؛ بهجة النفوس، ج1، ص527-528.</ref> و نیز حجره‌های همسران پیامبر و خرید منازل پشت مسجد و پیرامون آن در مساحت 200 ذراع در 200 ذراع<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص52-53.</ref> و افزودن آن‌ها به مسجد بود.<ref>سبل الهدی، ج3، ص384؛ البدایة و النهایه، ج9، ص75.</ref> ا
این کارها را به دستور او [[عمر بن عبدالعزیز]] که در این هنگام امیر حرمین بود، انجام داد. وی مسجد را با کاشی‌های ارسالی امپراتور روم که ولید از او درخواست کرده بود، زینت بخشید.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص284.</ref>
این کارها را به دستور او [[عمر بن عبدالعزیز]] که در این هنگام امیر حرمین بود، انجام داد. وی مسجد را با کاشی‌های ارسالی امپراتور روم که ولید از او درخواست کرده بود، زینت بخشید.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص284.</ref>


==حرمین در دوران سلیمان بن عبدالملک==
=====سال حج‌گذاری ولید=====
 
ولید در سال‌های 78، <ref>البدایة و النهایه، ج9، ص22.</ref>  79<ref>انساب الاشراف، ج10، ص234.</ref> و 91ق. حج گزارد.<ref>الاخبار الطوال، ص328.</ref>


[[سلیمان بن عبدالملک]] (حک: 96-99ق.)، از این خلیفه اقدامی ویژه در حرمین به ثبت نرسیده، جز آن که خالد بن عبدالله قسری را از حکمرانی مکه برکنار و طلحة بن داود حضرمی و سپس عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد را امیر مکه کرد.<ref>تاریخ خلیفه، ص247؛ تاریخ طبری، ج6، ص522.</ref> سلیمان به سال 98ق. حج به جا آورد.<ref>الامامة و السیاسه، ج2، ص119.</ref>
====سلیمان بن عبدالملک====
 
[[سلیمان بن عبدالملک]] (حک: 96-99ق.)، از این خلیفه اقدامی ویژه در حرمین به ثبت نرسیده، جز آن که خالد بن عبدالله قسری را از حکمرانی مکه برکنار و طلحة بن داود حضرمی و سپس عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد را امیر مکه کرد.<ref>تاریخ خلیفه، ص247؛ تاریخ طبری، ج6، ص522.</ref>


خالد در دوران امارتش بر مکه، با عبدالله بن شیبه، از پرده‌داران کعبه، که در کعبه را در وقت غیر معمول باز کرده بود، برخوردی تند نمود و بر پایه گزارشی، به ضرب و شتم وی پرداخت که با شکایت پرده‌دار به خلیفه، خالد قصاص شد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص168-169؛ اتحاف الوری، ج2، ص124-125.</ref>
خالد در دوران امارتش بر مکه، با عبدالله بن شیبه، از پرده‌داران کعبه، که در کعبه را در وقت غیر معمول باز کرده بود، برخوردی تند نمود و بر پایه گزارشی، به ضرب و شتم وی پرداخت که با شکایت پرده‌دار به خلیفه، خالد قصاص شد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص168-169؛ اتحاف الوری، ج2، ص124-125.</ref>


==حرمین در دوران عمر بن عبدالعزیز==
=====سال حج‌گذاری سلیمان=====


عمر بن عبدالعزیز (حک: 99-101ق.) به عبدالعزیز بن خالد، امیر خود در مکه، نوشت تا از کرایه دادن خانه‌های مکه پیشگیری کند و خانه‌های ساخته شده در منا را ویران نماید؛ زیرا همه مکان‌های مکه، مسجد به شمار می‌آیند و نباید اجاره داده شوند. از این‌رو، مردم به صورت پنهان خانه‌هایشان را اجاره می‌دادند.<ref>فتوح البلدان، ص52؛ شفاء الغرام، ج2، ص204.</ref>
سلیمان به سال 98ق. حج به جا آورد.<ref>الامامة و السیاسه، ج2، ص119.</ref>
 
====عمر بن عبدالعزیز====
 
عمر بن عبدالعزیز (حک: 99-101ق.)، این خلیفه به عبدالعزیز بن خالد، امیر خود در مکه، نوشت تا از کرایه دادن خانه‌های مکه پیشگیری کند و خانه‌های ساخته شده در منا را ویران نماید؛ زیرا همه مکان‌های مکه، مسجد به شمار می‌آیند و نباید اجاره داده شوند. از این‌رو، مردم به صورت پنهان خانه‌هایشان را اجاره می‌دادند.<ref>فتوح البلدان، ص52؛ شفاء الغرام، ج2، ص204.</ref>


عمر بن عبدالعزیز برای پیشگیری از ورود چارپایان به درون مسجد نبوی، زنجیری بر [[باب الرحمه]] نصب کرد که آثار آن بر کناره‌های در تا سده نهم ق. برجا بود.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص226.</ref>
عمر بن عبدالعزیز برای پیشگیری از ورود چارپایان به درون مسجد نبوی، زنجیری بر [[باب الرحمه]] نصب کرد که آثار آن بر کناره‌های در تا سده نهم ق. برجا بود.<ref>وفاء الوفاء، ج2، ص226.</ref>


==دیگر خلفای اموی==
====دیگر خلفای اموی====


از کوشش‌های خلفای پسین بنی‌امیه در حرمین، نشانی نیست، جز آن‌که از حج‌گزاری هشام بن عبدالملک به سال 106ق.<ref>انساب الاشراف، ج10، ص456؛ تاریخ الاسلام، ج7، ص441.</ref> و تصمیم ولید بن یزید (حک: 125-127ق.) برای ساختن اتاقکی بر بام کعبه که در آن به نوشیدن شراب بپردازد، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص331؛ تاریخ طبری، ج7، ص209؛ المنتظم، ج7، ص236.</ref>  گزارشی در دست است.
از کوشش‌های خلفای پسین بنی‌امیه در حرمین، نشانی نیست، جز آن‌که از حج‌گزاری هشام بن عبدالملک به سال 106ق.<ref>انساب الاشراف، ج10، ص456؛ تاریخ الاسلام، ج7، ص441.</ref> و تصمیم ولید بن یزید (حک: 125-127ق.) برای ساختن اتاقکی بر بام کعبه که در آن به نوشیدن شراب بپردازد، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص331؛ تاریخ طبری، ج7، ص209؛ المنتظم، ج7، ص236.</ref>  گزارشی در دست است.


نیز در دوران خلافت مروان بن محمد (حک: 127-132ق.) واپسین خلیفه اموی، ابوحمزه خارجی به سال 129ق. به مکه هجوم برد و با گریختن امیر اموی آن، عبدالواحد، شهر بدون درگیری به تصرف ابوحمزه درآمد<ref>انساب الاشراف، ج9، ص289؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص167.</ref> و وی حدود 40 روز در مکه ماند. با پایان یافتن موسم حج، میان حکمران اموی و ابوحمزه نبردی رخ داد که منجر به شکست سپاه اموی و گریختن آن‌ها شد.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص296-304؛ البدایة و النهایه، ج10، ص35؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص167.</ref>  اما نبرد بعد در [[جمادی‌الاولی]] 130ق. به شکست خوارج و فرار آن‌ها و قتل ابوحمزه انجامید.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص297؛ تاریخ خلیفه، ص314-316؛ مروج الذهب، ج3، ص242.</ref>
نیز در دوران خلافت مروان بن محمد (حک: 127-132ق.) واپسین خلیفه اموی، ابوحمزه خارجی به سال 129ق. به مکه هجوم برد و با گریختن امیر اموی آن، عبدالواحد، شهر بدون درگیری به تصرف ابوحمزه درآمد<ref>انساب الاشراف، ج9، ص289؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص167.</ref> و وی حدود 40 روز در مکه ماند. با پایان یافتن موسم حج، میان حکمران اموی و ابوحمزه نبردی رخ داد که منجر به شکست سپاه اموی و گریختن آن‌ها شد.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص296-304؛ البدایة و النهایه، ج10، ص35؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص167.</ref>  اما نبرد بعد در [[جمادی‌الاولی]] 130ق. به شکست خوارج و فرار آن‌ها و قتل ابوحمزه انجامید.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص297؛ تاریخ خلیفه، ص314-316؛ مروج الذهب، ج3، ص242.</ref>
امویان در حرمین صاحب منازل، باغ‌ها و املاک گوناگون بودند؛ از جمله باغی که معاویه در برابر یکصد هزار درهم از حسان بن ثابت شاعر در مدینه خرید و [[قصر بنی‌حدیله|قصر بنی‌حُدَیله]]، از تیره‌های [[خزرج]]<ref>تهذیب الکمال، ج2، ص262.</ref> را در آن بنا کرد که [[چاه حاء]] در میان آن قرار داشت.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص345؛ معجم ما استعجم، ج2، ص413.</ref>
در دوران حکومت بنی‌امیه، حدود 30 تن بر مدینه حکم راندند که بسیاری از آن‌ها اموی و از خویشاوندان یا تیره‌های مشهور قریش مانند بنی‌مخزوم بودند.


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
خط ۲۱۴: خط ۲۷۰:


[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/644292/بنی-امیه-در-تاریخ?q= بنی امیه در تاریخ،  فقیهی، علی اصغر، مجله مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، شماره 87 (54 صفحه - از 3 تا 56)]
[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/644292/بنی-امیه-در-تاریخ?q= بنی امیه در تاریخ،  فقیهی، علی اصغر، مجله مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، شماره 87 (54 صفحه - از 3 تا 56)]
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
خط ۲۲۶: خط ۲۸۰:
}}
}}


* '''آثار المدینة المنوره''': عبدالقدوس الانصاری، المکتبة العلمیه، 1406ق.
'''آثار المدینة المنوره''': عبدالقدوس الانصاری، المکتبة العلمیه، 1406ق.
*
 
* '''الآحاد و المثانی''': ابن ابی‌عاصم (م. 287ق.)، به کوشش باسم فیصل، ریاض، دار الدرایه، 1411ق.
'''الآحاد و المثانی''': ابن ابی‌عاصم (م. 287ق.)، به کوشش باسم فیصل، ریاض، دار الدرایه، 1411ق.
*
 
* '''اتحاف الوری''': عمر بن محمد بن فهد (م. 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق.
'''اتحاف الوری''': عمر بن محمد بن فهد (م. 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق.
*
 
* '''الاخبار الطوال''': ابن داود الدینوری (م. 282ق.)، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، 1412ق.
'''الاخبار الطوال''': ابن داود الدینوری (م. 282ق.)، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، 1412ق.
*
 
* '''اخبار مکه''': الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
'''اخبار مکه''': الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
*
 
* '''اخبار مکه''': الفاکهی (م. 279ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق.
'''اخبار مکه''': الفاکهی (م. 279ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق.
*
 
* '''الارشاد''': المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق.
'''الارشاد''': المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق.
*
 
* '''اسباب النزول''': الواحدی (م. 468ق.)، قاهره، الحلبی و شرکاه، 1388ق.
'''اسباب النزول''': الواحدی (م. 468ق.)، قاهره، الحلبی و شرکاه، 1388ق.
*
 
* '''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
'''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
*
 
* '''اسد الغابه''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
'''اسد الغابه''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
*
 
* '''الاصابه''': ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
'''الاصابه''': ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
*
 
* '''الاعلام''': الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م.
'''الاعلام''': الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م.
*
 
* '''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.)، به کوشش علی مهنّا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر.
'''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.)، به کوشش علی مهنّا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر.
*
 
* '''الامام علی صوت العدالة الانسانیه''': جورج جرداق، بیروت، دار و مکتبة الحیاة، 1970م.
'''الامام علی صوت العدالة الانسانیه''': جورج جرداق، بیروت، دار و مکتبة الحیاة، 1970م.
*
 
* '''الامامة و السیاسه''': ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، الرضی، 1413ق.
'''الامامة و السیاسه''': ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، الرضی، 1413ق.
*
 
* '''الانباء فی تاریخ الخلفاء''': ابن العمرانی (580 ش)،  به کوشش السامرائی، قاهره، الآفاق العربیه، 1419ق.
'''الانباء فی تاریخ الخلفاء''': ابن العمرانی (580 ش)،  به کوشش السامرائی، قاهره، الآفاق العربیه، 1419ق.
*
 
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
'''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
*
 
* '''الانساب''': عبدالکریم السمعانی (م. 562ق.)، به کوشش عبدالله عمر، بیروت، دار الجنان، 1408ق.
'''الانساب''': عبدالکریم السمعانی (م. 562ق.)، به کوشش عبدالله عمر، بیروت، دار الجنان، 1408ق.
*
 
* '''الاوائل''': ابوهلال العسکری (م. 395ق.)، دار البشیر، 1408ق.
'''الاوائل''': ابوهلال العسکری (م. 395ق.)، دار البشیر، 1408ق.
*
 
* '''بحار الانوار''': المجلسی (م. 1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
'''بحار الانوار''': المجلسی (م. 1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
*
 
* '''البدء و التاریخ''': المطهر المقدسی (م. 355ق.)، بیروت، دار صادر، 1903م.
'''البدء و التاریخ''': المطهر المقدسی (م. 355ق.)، بیروت، دار صادر، 1903م.
*
 
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
'''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
*
 
* '''بهجة النفوس و الاسرار''': عبدالله المرجانی (م. 699ق.)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 2002م.
'''بهجة النفوس و الاسرار''': عبدالله المرجانی (م. 699ق.)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 2002م.
*
 
* '''بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغه''': محمد تقی التستری، تهران، امیر کبیر، 1376ش.
'''بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغه''': محمد تقی التستری، تهران، امیر کبیر، 1376ش.
*
 
* '''تاج العروس''': الزبیدی (م. 1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
'''تاج العروس''': الزبیدی (م. 1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
*
 
* '''تاریخ ابن خلدون''': ابن خلدون (م. 808ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1391ق.
'''تاریخ ابن خلدون''': ابن خلدون (م. 808ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1391ق.
*
 
* '''تاریخ اجتماعی ایران''': مرتضی راوندی، تهران، نگاه، 1382ش.
'''تاریخ اجتماعی ایران''': مرتضی راوندی، تهران، نگاه، 1382ش.
*
 
* '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق.
'''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق.
*
 
* '''التاریخ الشامل للمدینة المنوره''': عبدالباسط بدر، مدینه، 1414ق.
'''التاریخ الشامل للمدینة المنوره''': عبدالباسط بدر، مدینه، 1414ق.
*
 
* '''التاریخ القویم''': محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1420ق.
'''التاریخ القویم''': محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1420ق.
*
 
* '''تاریخ حبیب السیر''': غیاث الدین خواند امیر (م. 942ق.)، به کوشش سیاقی، خیام، 1380ش.
'''تاریخ حبیب السیر''': غیاث الدین خواند امیر (م. 942ق.)، به کوشش سیاقی، خیام، 1380ش.
*
 
* '''تاریخ خلیفه''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
'''تاریخ خلیفه''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
*
 
* '''تاریخ صدر اسلام''': غلامحسین زرگری‌نژاد، تهران، سمت، 1378ش.
'''تاریخ صدر اسلام''': غلامحسین زرگری‌نژاد، تهران، سمت، 1378ش.
*
 
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''':  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
'''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''':  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
*
 
* '''تاریخ عمارة المسجدالحرام''': حسین عبدالله باسلامه، جده، تهامه، 1400ق.
'''تاریخ عمارة المسجدالحرام''': حسین عبدالله باسلامه، جده، تهامه، 1400ق.
*
 
* '''تاریخ مدینة دمشق''': ابن عساکر (م. 571ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
'''تاریخ مدینة دمشق''': ابن عساکر (م. 571ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
*
 
* '''تاریخ المدینة المنوره''': ابن شبّه (م. 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.
'''تاریخ المدینة المنوره''': ابن شبّه (م. 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.
*
 
* '''تاریخ مکه از آغاز تا پایان دولت شرفای مکه''': احمد السباعی (م. 1404ق.)، ترجمه: جعفریان، تهران، مشعر، 1385ش.
'''تاریخ مکه از آغاز تا پایان دولت شرفای مکه''': احمد السباعی (م. 1404ق.)، ترجمه: جعفریان، تهران، مشعر، 1385ش.
*
 
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
'''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
*
 
* '''تجارب السلف''': هندوشاه صاحبی نخجوانی (م. 730ق.)، به کوشش عباس اقبال، تهران، طهوری، 1357ش.
'''تجارب السلف''': هندوشاه صاحبی نخجوانی (م. 730ق.)، به کوشش عباس اقبال، تهران، طهوری، 1357ش.
*
 
* '''التحفة اللطیفه''': شمس الدین السخاوی (م. 902ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
'''التحفة اللطیفه''': شمس الدین السخاوی (م. 902ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
*
 
* '''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''':  ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1409ق.
'''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''':  ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1409ق.
*
 
* '''تفسیر بغوی (معالم التنزیل)''':  البغوی (م. 510ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق.
'''تفسیر بغوی (معالم التنزیل)''':  البغوی (م. 510ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق.
*
 
* '''تفسیر العیاشی''': العیاشی (م. 320ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.
'''تفسیر العیاشی''': العیاشی (م. 320ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.
*
 
* '''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)''':  القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
'''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)''':  القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
*
 
* '''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (م. 606ق.)، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق.
'''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (م. 606ق.)، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق.
*
 
* '''التنبیه و الاشراف''': المسعودی (م. 345ق.)، بیروت، دار صعب.
'''التنبیه و الاشراف''': المسعودی (م. 345ق.)، بیروت، دار صعب.
*
 
* '''تهذیب الکمال''': المزی (م. 742ق.)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، 1415ق.
'''تهذیب الکمال''': المزی (م. 742ق.)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، 1415ق.
*
 
* '''الثقات''': ابن حبان (م. 354ق.)، الکتب الثقافیه، 1393ق.
'''الثقات''': ابن حبان (م. 354ق.)، الکتب الثقافیه، 1393ق.
*
 
* '''جامع البیان''': الطبری (م. 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
'''جامع البیان''': الطبری (م. 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
*
 
* '''الجمل و النصرة لسید العتره''': المفید (م. 413ق.)، قم، مکتبة الداوری.
'''الجمل و النصرة لسید العتره''': المفید (م. 413ق.)، قم، مکتبة الداوری.
*
 
* '''جمهرة النسب''': ابن الکلبی (م. 204ق.)، به کوشش ناجی حسن، بیروت، عالم الکتب، 1407ق.
'''جمهرة النسب''': ابن الکلبی (م. 204ق.)، به کوشش ناجی حسن، بیروت، عالم الکتب، 1407ق.
*
 
* '''جمهرة انساب العرب''': ابن حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
'''جمهرة انساب العرب''': ابن حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
*
 
* '''حجاز در صدر اسلام''': صالح احمد العلی، ترجمه: آیتی، مشعر، 1375ش.
'''حجاز در صدر اسلام''': صالح احمد العلی، ترجمه: آیتی، مشعر، 1375ش.
*
 
* '''حیاة الحیوان الکبری''': الدمیری (م. 808ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق.
'''حیاة الحیوان الکبری''': الدمیری (م. 808ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق.
*
 
* '''دائرة المعارف قرآن کریم''': مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، 1386ش.
'''دائرة المعارف قرآن کریم''': مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، 1386ش.
*
 
* '''الدر المنثور''': السیوطی (م. 911ق.)، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
'''الدر المنثور''': السیوطی (م. 911ق.)، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
*
 
* '''الدرة الثمینة فی اخبار المدینه''': محمد ابن النجار (م. 643ق.)، به کوشش صلاح الدین، مرکز بحوث و دراسات المدینه، 1427ق.
'''الدرة الثمینة فی اخبار المدینه''': محمد ابن النجار (م. 643ق.)، به کوشش صلاح الدین، مرکز بحوث و دراسات المدینه، 1427ق.
*
 
* '''ربیع الابرار''': الزمخشری (م. 538ق.)، به کوشش عبدالامیر، بیروت، اعلمی، 1412ق.
'''ربیع الابرار''': الزمخشری (م. 538ق.)، به کوشش عبدالامیر، بیروت، اعلمی، 1412ق.
*
 
* '''الروض الانف''': السهیلی (م. 581ق.)، به کوشش عبدالرحمن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1412ق.
'''الروض الانف''': السهیلی (م. 581ق.)، به کوشش عبدالرحمن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1412ق.
*
 
* '''روض الجنان''': ابوالفتوح رازی (م. 554ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش.
'''روض الجنان''': ابوالفتوح رازی (م. 554ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش.
*
 
* '''الروض المعطار''': محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. 900ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، 1984م.
'''الروض المعطار''': محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. 900ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، 1984م.
*
 
* '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
'''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
*
 
* '''سیر اعلام النبلاء''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، 1413ق.
'''سیر اعلام النبلاء''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، 1413ق.
*
 
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
'''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
*
 
* '''شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار''': النعمان المغربی (م. 363ق.)، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، 1414ق.
'''شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار''': النعمان المغربی (م. 363ق.)، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، 1414ق.
*
 
* '''شرح نهج البلاغه''': ابن ابی‌الحدید (م. 656ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، 1378ق.
'''شرح نهج البلاغه''': ابن ابی‌الحدید (م. 656ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، 1378ق.
*
 
* '''شفاء الغرام''': محمد الفاسی (م. 832ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق.
'''شفاء الغرام''': محمد الفاسی (م. 832ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق.
*
 
* '''شواهد التنزیل''': الحاکم الحسکانی (م. 506ق.)، به کوشش محمودی، تهران، وزارت ارشاد، 1411ق.
'''شواهد التنزیل''': الحاکم الحسکانی (م. 506ق.)، به کوشش محمودی، تهران، وزارت ارشاد، 1411ق.
*
 
* '''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م. 230ق.)، بیروت، دار صادر.
'''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م. 230ق.)، بیروت، دار صادر.
*
 
* '''العقد الفرید''': احمد بن عبدربه (م. 328ق.)، به کوشش الابیاری، بیروت، دار الکتاب العربی.
'''العقد الفرید''': احمد بن عبدربه (م. 328ق.)، به کوشش الابیاری، بیروت، دار الکتاب العربی.
*
 
* '''عیون الاثر''': ابن سید الناس (م. 734ق.)، بیروت، مؤسسة عزالدین، 1406ق.
'''عیون الاثر''': ابن سید الناس (م. 734ق.)، بیروت، مؤسسة عزالدین، 1406ق.
*
 
* '''الغارات''': ابراهیم الثقفی الکوفی (م. 283ق.)، به کوشش المحدث، بهمن، 1355ش.
'''الغارات''': ابراهیم الثقفی الکوفی (م. 283ق.)، به کوشش المحدث، بهمن، 1355ش.
*
 
* '''الغدیر''': الامینی (م. 1390ق.)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1366ش.
'''الغدیر''': الامینی (م. 1390ق.)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1366ش.
*
 
* '''الفتن''': نعیم بن حماد المروزی (م. 228ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
'''الفتن''': نعیم بن حماد المروزی (م. 228ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
*
 
* '''الفتنة الکبری''': طه حسین، قاهره، دار المعارف.
'''الفتنة الکبری''': طه حسین، قاهره، دار المعارف.
*
 
* '''فتوح البلدان''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش صلاح الدین، قاهره، النهضة المصریه، 1956م.
'''فتوح البلدان''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش صلاح الدین، قاهره، النهضة المصریه، 1956م.
*
 
* '''الفتوح''': ابن اعثم الکوفی (م. 314ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.
'''الفتوح''': ابن اعثم الکوفی (م. 314ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.
*
 
* '''فخری''': ابن الطقطقی (م. 709ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار القلم، 1418ق.
'''فخری''': ابن الطقطقی (م. 709ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار القلم، 1418ق.
*
 
* '''فصول من تاریخ المدینه''': علی حافظ، شرکة المدینة المنوره، 1405ق.
'''فصول من تاریخ المدینه''': علی حافظ، شرکة المدینة المنوره، 1405ق.
*
 
* '''القاموس المحیط''': الفیروزآبادی (م. 817ق.)، بیروت، دار العلم.
'''القاموس المحیط''': الفیروزآبادی (م. 817ق.)، بیروت، دار العلم.
*
 
* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
'''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
*
 
* '''کنز العمال''': المتقی الهندی (م. 975ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، 1413ق.
'''کنز العمال''': المتقی الهندی (م. 975ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، 1413ق.
*
 
* '''لسان العرب''': ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
'''لسان العرب''': ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
*
 
* '''مبهمات القرآن''': بلنسی (م. 782ق.)، به کوشش القاسمی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1411ق.
'''مبهمات القرآن''': بلنسی (م. 782ق.)، به کوشش القاسمی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1411ق.
*
 
* '''مجمع البیان''': الطبرسی (م. 548ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
'''مجمع البیان''': الطبرسی (م. 548ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
*
 
* '''المحبّر''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
'''المحبّر''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
*
 
* '''مراصد الاطلاع''': صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (م. 739ق.)، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
'''مراصد الاطلاع''': صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (م. 739ق.)، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
*
 
* '''مروج الذهب''': المسعودی (م. 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق.
'''مروج الذهب''': المسعودی (م. 346ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق.
*
 
* '''المستدرک علی الصحیحین''': الحاکم النیشابوری (م. 405ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
'''المستدرک علی الصحیحین''': الحاکم النیشابوری (م. 405ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
*
 
* '''مشاهیر علماء الامصار''': ابن حبان (م. 354ق.)، به کوشش مرزوق علی، دار الوفاء، 1411ق.
'''مشاهیر علماء الامصار''': ابن حبان (م. 354ق.)، به کوشش مرزوق علی، دار الوفاء، 1411ق.
*
 
* '''المعارف''': ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش.
'''المعارف''': ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش.
*
 
* '''المعالم الاثیره''': محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، 1411ق.
'''المعالم الاثیره''': محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، 1411ق.
*
 
* '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.
'''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.
*
 
* '''المعجم الصغیر''': الطبرانی (م. 360ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
'''المعجم الصغیر''': الطبرانی (م. 360ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
*
 
* '''معجم قبائل العرب''': عمر کحّاله، بیروت، الرساله، 1405ق.
'''معجم قبائل العرب''': عمر کحّاله، بیروت، الرساله، 1405ق.
*
 
* '''معجم ما استعجم''': عبدالله البکری (م. 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق.
'''معجم ما استعجم''': عبدالله البکری (م. 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق.
*
 
* '''المغازی''': الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.
'''المغازی''': الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.
*
 
* '''المفصل''': جواد علی، بیروت، دار العلم للملایین، 1976م.
'''المفصل''': جواد علی، بیروت، دار العلم للملایین، 1976م.
*
 
* '''المنتظم''': ابن جوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق.
'''المنتظم''': ابن جوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق.
*
 
* '''المنمق''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق.
'''المنمق''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق.
*
 
* '''موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره''': احمد زکی یمانی، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق.
'''موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره''': احمد زکی یمانی، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق.
*
 
* '''النزاع و التخاصم''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش حسین مونس، قاهره، دار المعارف.
'''النزاع و التخاصم''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش حسین مونس، قاهره، دار المعارف.
*
 
* '''نسب قریش''': مصعب بن عبدالله الزبیری (م. 236ق.)، به کوشش بروفسال، قاهره، دار المعارف.
'''نسب قریش''': مصعب بن عبدالله الزبیری (م. 236ق.)، به کوشش بروفسال، قاهره، دار المعارف.
*
 
* '''النسب''': ابن سلّام الهروی (م. 224ق.)، به کوشش مریم محمد، بیروت، دار الفکر، 1410ق.
'''النسب''': ابن سلّام الهروی (م. 224ق.)، به کوشش مریم محمد، بیروت، دار الفکر، 1410ق.
*
 
* '''النصائح الکافیه''': السید محمد بن عقیل (م. 1350ق.)، قم، دار الثقافه، 1412ق.
'''النصائح الکافیه''': السید محمد بن عقیل (م. 1350ق.)، قم، دار الثقافه، 1412ق.
*
 
* '''نظام ادارای مسلمانان در صدر اسلام''': عبدالحی کتانی، ترجمه: ذکاوتی، سمت، 1384ش.
'''نظام ادارای مسلمانان در صدر اسلام''': عبدالحی کتانی، ترجمه: ذکاوتی، سمت، 1384ش.
*
 
* '''نهج البلاغه''': صبحی صالح، تهران، دار الاسوه، 1415ق.
'''نهج البلاغه''': صبحی صالح، تهران، دار الاسوه، 1415ق.
*
 
* '''وفاء الوفاء''': السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م.
'''وفاء الوفاء''': السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م.
*
 
* '''ینابیع الموده''': القندوزی (م. 1294ق.)، به کوشش حسینی، تهران، اسوه، 1416ق.
'''ینابیع الموده''': القندوزی (م. 1294ق.)، به کوشش حسینی، تهران، اسوه، 1416ق.
 
 
 
{{پایان}}
{{پایان}}
{{خاندان‌ها}}
{{خاندان‌ها}}


[[Category:خاندان‌های حکومت‌گر]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[Category:قبیله قریش]]
[[Category:قبایل صاحب منصب]]
[[Category:قبایل عربستان]]
[[Category:خاندان‌های تاثیرگذار در حرمین]]
[[Category:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
 
[[رده:خاندان‌های حکومت‌گر]]
[[رده:خاندان‌های حکومت‌گر]]
[[رده:قبیله قریش]]
[[رده:قبیله قریش]]
خط ۴۶۱: خط ۵۱۱:
[[رده:قبایل عربستان]]
[[رده:قبایل عربستان]]
[[رده:خاندان‌های تاثیرگذار در حرمین]]
[[رده:خاندان‌های تاثیرگذار در حرمین]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)

این صفحه عضوی از یک ردهٔ پنهان است: