در حال ویرایش بنی‌سلیم

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات خاندان
{{در دست ویرایش|ماه=[[مرداد]]|روز=[[۲۱]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi }}
| نام            =بنی‌سلیم
 
| تصویر          =
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
| اندازه تصویر    =
بنی‌سُلَیم: از قبایل عَدنانی ساکن حجاز
| نام کامل        = بنی‌سلیم  
بنی‌سُلَیم از قبایل بزرگ و مشهور عدنانی شبه جزیره عربستان و از تبار سُلیم بن منصور بن عِکرمة بن خَصْفَة بن قَیس بن عیلان<ref>انساب الاشراف، ج13، ص301؛ جمهرة انساب العرب، ص261؛ الطبقات، خلیفه ص308.</ref> به شمار می‌آیند. منسوبان به این قبیله را سُلَمی گویند.<ref>الانساب، ج3، ص278-279.</ref> هَوازِن، <ref>الطبقات، ابن سعد، ج1، ص60؛ الطبقات، خلیفه، ص104.</ref> مازِن<ref>الانساب، ج5، ص165؛ الطبقات، ابن سعد، ج3، ص54؛ الطبقات، خلیفه، ص310.</ref> و سَلامان<ref>نهایة الارب، ج2، ص335؛ معجم قبائل العرب، ج2، ص531.</ref> از دیگر فرزندان منصور بن عِکرمه و برادر سلیم بودند که در کنار سلیم، سرسلسله قبایل دیگر شدند که در آن میان، هوازن و بنی‌سلیم از شهرت و کثرت بیشتر برخوردار شدند؛ منابع از بُهْثَه به عنوان فرزند سُلیم و از امرؤالقَیس، عوف، ثَعلبه، معاویه، سُلیم و حارث به عنوان فرزندان بُهثة بن سُلیم یاد کرده‌اند که هر یک به تیره‌ها و بطون گوناگون و گاهی مهم تقسیم شدند. از مشهورترین این تیره‌ها که بسیاری از آن‌ها به امرؤالقیس بن بُهثَه بازمی‌گردند، عبارتند از: بنوعُصَیَّة بن خُفاف، بنومالک بن ثَعلبه، بنوبَهزِ بن امرؤالقیس، بنوعوف بن بُهثه، بنوشرید، بنوزغب بن مالک، بنی‌یَرْبُوع بن سَمّاک، بنی‌رِعْل بن مالک، بنوذَکْوان بن رِفاعه، و بنومالک بن خُفاف.<ref>انساب الاشراف، ج13، ص301-302؛ جمهرة انساب العرب، ص261-264؛ معجم قبائل العرب، ج2، ص543.</ref>
| نسب            = سلیم بن منصور بن عکرمة بن خصفة بن قیس بن عیلان
موقعیت سیاسی و نظامی بنی‌سلیم: اینان با تیره‌ها وقبایل گوناگون هم‌پیمان بودند. بنوکبیر بن غنم بن دودان از کنانه، <ref>السیرة النبویه، ج2، ص502؛ الطبقات، ابن سعد، ج4، ص104.</ref> بنی‌حارث بن عبدالمطلب<ref>معجم البلدان، ج4، ص117.</ref> و بنی‌هاشم، هر دو از بنی‌عبدمناف قریش<ref>تاریخ طبری، ج2، ص340.</ref> از جمله این هم‌پیمانان هستند. دلیران و جنگاوران سُلیم نزد عرب زبانزد بودند.<ref>الانساب، ج1، ص48.</ref> حضور بنی‌سلیم پیشاپیش سپاه پیامبر(ص) در فتح مکه و حنین و نیز فتوحات پس از پیامبر(ص) بیانگر دلیری و جنگاوری سلمی‌ها است.
| محل حکومت      =
در منابع از نبردهای گوناگون و مشهور بنی‌سلیم بسیار یاد شده است؛ از جمله «یوم شمطه» از جنگ‌های فجار که سلمی‌ها کنار هوازن و ثقیف در برابر قریش و کنانه قرارگرفتند، <ref>المنمق، ص173؛ اسد الغابه، ج1، ص15-16.</ref>  «یوم کدید»،  «یوم بُرزه» و «یوم فیف» که بنی‌سلیم با بنوفراس از تیره‌های کنانه جنگیدند، <ref>الاغانی، ج16، ص64-65؛ العقد الفرید، ج6، ص37-38.</ref>  «یوم ذات رَمْرَم»<ref>مجمع الامثال، ج2، ص406؛ معجم قبائل العرب، ج2، ص544.</ref> و «یوم دفینه»<ref>معجم البلدان، ج2، ص458.</ref> که سُلمیان رو در روی بنومازن بن عمرو بن تمیم قرار گرفتند، «یوم تَثْلیث»، <ref>معجم البلدان، ج2، ص15.</ref>  «یوم الحوزة الاوّل»<ref>الاغانی، ج15، ص86؛ المفصل، ج5، ص363.</ref> و «یوم الحوزة الثانی».<ref>المفصل، ج5، ص363.</ref> 
| مدت حکومت      =
موقعیت جغرافیایی و اقتصادی: با توجه به گستردگی و نیز پراکندگی جمعیتی بنی‌سلیم، آن‌ها بیشتر در مناطق بالای نجد، نزدیک مدینه و خیبر در همسایگی غطفان در شمال نجد و هوازن در جنوب نجد و میان حرّه‌ها (زمین‌های سنگلاخی که از گدازه‌های آتشفشانی شکل گرفت) با آب‌های فراوان و معادن گوناگون و زمین‌های حاصلخیز زندگی می‌کردند. از این رو، مردمانی ثروتمند و در ارتباط کامل با یهودیان مدینه و بزرگان مکه بودند، به ویژه آن که منازل ایشان در مسیر عبور کاروان‌های تجاری عرب بود.<ref>المفصل، ج4، ص257-260.</ref>
| مکان قبیله      = [[نجد]]، [[مدینه]]، [[خیبر]]
در منابع از حره سلیم یا حرة الحجاز در جنوب مدینه<ref>المعالم الاثیره، ص26، 143.</ref> و در 10 فرسنگی مدینه<ref>البلدان، ص151.</ref> به عنوان یکی از مهم‌ترین حره‌های حجاز یاد کرده‌اند. همچنین از دونکان، <ref>معجم ما استعجم، ج1، ص275؛ ج2، ص566؛ معجم البلدان، ج2، ص489.</ref>  رولان<ref>معجم البلدان، ج3، ص97؛ ج4، ص393.</ref> نزدیک مدینه که دارای روستاهای گوناگون با درختان خرما بود، سُلْوان، <ref>معجم البلدان، ج3، ص241.</ref>  و ثعل نزدیک مکه<ref>معجم البلدان، ج2، ص79.</ref> نیز به عنوان آبراه‌ها و وادی‌های سلیم نام رده شده است. از آب‌های مهم اینان می‌توان به قَلَهی، <ref>معجم البلدان، ج4، ص393؛ معجم ما استعجم، ج3، ص907؛ معجم قبائل العرب، ج2، ص543.</ref>  مُریر، <ref>معجم البلدان، ج5، ص117.</ref> چاه معونه نزدیک حره
| سرسلسله        = [[سلیم بن منصور]]
سلیم<ref>معجم ما استعجم، ج4، ص1245؛ امتاع الاسماع، ج1، ص182.</ref> و از کوه‌های آن‌ها به ذوبحار<ref>معجم البلدان، ج1، ص340.</ref> در پشت حره سلیم، بِرام<ref>معجم البلدان، ج1، ص366.</ref> در حره سلیم، اُبْلی<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص98-99.</ref> در راه مکه به مدینه در منطقه بطن نخل اشاره کرد. معادن طلا، <ref>جمهرة انساب العرب، ص262.</ref>  دهنج<ref>معجم البلدان، ج2، ص246.</ref>  (سنگ‌های سبزرنگ) و آهن<ref>معجم ما استعجم، ج3، ص1013.</ref> آنان نیز مشهور است؛ بنی‌سلیم با توجه به دارا بودن زمین‌های حاصلخیز و آب‌های فراوان به کشاورزی نیز اشتغال داشتند. خرما، موز، زیتون، انگور و گلابی از محصولات کشاورزی آن‌ها بود.<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص100؛ معجم البلدان، ج3، ص276.</ref> برخی شهرت کوهستان‌های بنی‌سلیم را به عسل‌های آن می‌دانند.<ref>المفصل، ج7، ص119.</ref>
| اشخاص مهم      = [[ورد بن خالد بن حذیفه]]، [[خفاف بن ندبه]]، [[حجاج بن علاط]]، [[عروة بن اسماء]]، [[عباس بن مرداس]]،
عادات، آداب و باورهای بنی‌سلیم: سُلمی‌ها همچون بسیاری از قبایل شبه جزیره عربستان بت‌پرست بودند. در منابع از بت سُواع<ref>اسد الغابه، ج2، ص149.</ref> به عنوان بت بنی‌سلیم یاد شده است. آن‌ها همچنین مسؤولیت سدانت و نگهداری از بت عُزّی را بر عهده داشتند که در قرآن از آن نام برده شده و بتخانه‌ای نزدیک مکه داشت.<ref>الاصنام، ص22؛ تاریخ طبری، ج2، ص340؛ معجم البلدان، ج4، ص117.</ref> نیز برخی از مردان سلیم در خانه‌های خود بت‌هایی ویژه داشتند؛ چنان‌که از بت ضمار به عنوان بت عباس بن مرداس یاد کرده‌اند.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص881؛ معجم ما استعجم، ج3، ص881؛ معجم البلدان، ج3، ص462.</ref>
| جمعیت           =
برخی تیره ذکوان بن رفاعه سُلمی را از گروه حُمْسی‌ها می‌دانند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص179.</ref> اینان کنار قریش، کنانه، ثقیف و... برای خود و دیگر زائران کعبه در ایّام حج قوانین ویژه وضع کرده بودند. خداوند این بدعت‌ها را مردود دانسته است. (بقره/2، 189؛ اعراف/7، 26)
| جنگ‌ها          =
بنی‌سلیم همچنین باور داشتند که فرشتگان دختران خداوند هستند که از ازدواج خدا با جنیان زاده شده‌اند. مفسران آیه 158 صافّات/37 را در ردّ این باور دانسته‌اند: <ref>لباب النقول، ص167؛ نمونه، ج19، ص171-175.</ref>  (وَ جَعَلُوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ اِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ).  از دیگر بدعت‌های اینان، به تاخیر‌انداختن ماه‌های حرام بود. از آن جا که ترک نبرد در سه ماه پیاپی حرامِ ذی‌قعده، ذی‌حجه و محرّم بر آن‌ها سخت بود، همچون غطفان و هوازن، گاه با جابه‌جایی محرم و صفر، ایام پس از ذی‌حجه را ماه صفر اعلام می‌کردند و بدین شکل حرمت نبرد را در ماه پس از ذی‌حجه (محرم) برمی‌داشتند و این کار را یک سال در میان انجام می‌دادند. خداوند با نزول آیه 37 توبه/9 چنین بدعتی را کفری افزون بر دیگر کفرهای آن‌ها دانسته است: <ref>جامع البیان، ج10، ص169؛ التبیان، ج5، ص217.</ref>  (اِنَّمَا النَّسئُ زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ اَعْمالِهِمْ وَ اللهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ)؛  «همانا تاخیر[و تغییر] ماه حرام به ماهی دیگر[نسیء] افزایش در کفر است که کسانی که کافر شده‌اند، بدان گمراه می‌شوند. آن را در سالی حلال می‌شمرند و سالی دیگر حرام تا با شمار آن چه خدای حرام کرده است، همسان و برابر سازند. پس[بدان سبب] آن چه را خدا حرام کرده، حلال می‌کنند. کارهای بد و ناپسندشان در نظرشان آراسته شده و خدا گروه کافران را راه ننماید.» 
| شاخه‌ای از       =
شماری از پژوهشگران به پشتوانه اشعار فرزدق و نجاشی بر این باورند که برخی از بنی‌سلیم همانند گروهی دیگر از اعراب همچون اشجع، با برخی از حیوانات روابط ناپسند جنسی داشتند.<ref>المفصل، ج5، ص144.</ref>
| زیرشاخه‌ها      = [[بنوعصیة بن خفاف|بنوعُصَیَّة بن خُفاف]]، [[بنومالک بن ثعلبه|بنومالک بن ثَعلبه]]، [[بنوبهز بن امرؤالقیس|بنوبَهزِ بن امرؤالقیس]]، [[بنو عوف بن بهثه|بنوعوف بن بُهثه]]، [[بنوشرید]]، [[بنوزغب بن مالک]]، [[بنی‌یربوع بن سماک|بنی‌یَرْبُوع بن سَمّاک]]، [[بنی‌رعل بن مالک|بنی‌رِعْل بن مالک]]، [[بنوذکوان بن رفاعه|بنوذَکْوان بن رِفاعه]]، و [[بنومالک بن خفاف|بنومالک بن خُفاف]].
بنی‌سلیم و ظهور اسلام: با توجه به ارتباط بنی‌سلیم با مکّیان، آشنایی آن‌ها با پیامبر(ص) و دین جدید را می‌توان در همان سال‌های آغازین بعثت دانست. با حضور پیامبر در مدینه، منابع از اسلام آوردن برخی از مردان بنی‌سلیم و حضور آن‌ها در غزوه‌های پیامبر یاد کرده‌اند که در آن میان، می‌توان به حضور ثقف بن عمرو و برادرانش از تیره بنی‌حجر در غزوه بدر (2ق.) <ref>السیرة النبویه، ج2، ص502.</ref> و عروة بن اسماء سُلمی از مبلّغان پیامبر در غزوه بئر معونه (4ق.) <ref>الطبقات، ابن سعد، ج4، ص377؛ الاستیعاب، ج3، ص1064-1065.</ref> اشاره کرد. همچنین بر پایه گزارشی، قیس بن نسیبه/نشبه<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص107.</ref> سُلمی پس از نبرد خندق، در مدینه نزد پیامبر آمد. وی که فردی آگاه و پارسا بود، پس از طرح پرسش‌هایی درباره آسمان‌های هفت‌گانه و ساکنان آن‌ها، به حقانیت او ایمان آورد و در بازگشت نزد بنی‌سلیم کلام پیامبر را از سخنان رومیان، ایرانیان، اشعار عرب و پیشگویی کاهنان برتر شمرد و آن‌ها را به اسلام فرا‌خواند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج1، ص307؛ اسد الغابه، ج4، ص228؛ البدایة و النهایه، ج5، ص107.</ref> برخی منابع از این رخداد به «وفد سلیم» یاد کرده‌اند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج1، ص307.</ref> از قِدْر/قُدَد بن عمّار نیز که پیش از فتح مکه با حضور در مدینه اسلام آورد، <ref>الطبقات، ابن سعد، ج1، ص308؛ اسد الغابه، ج4، ص200.</ref>  به عنوان دیگر سلمی یاد شده که مسلمان گشت؛ در سوی دیگر، از غزوه‌های پیامبر و اعزام سرایا به جانب بنی‌سلیم گزارش‌های گوناگون آمده است. نخستین اعزام به سوی بنی‌سلیم در دهم شوال سال دوم ق. یعنی ماه بیستم ق. در قالب سریه‌ای به فرماندهی غالب بن عبدالله لیثی صورت گرفت که مسلمانان پس از درگیری و یافتن غنائم بازگشتند.<ref>المحبر، ص117؛ تاریخ طبری، ج2، ص175؛ الکامل، ج2، ص139.</ref> نیز پیامبر(ص) در پی آگاهی از گرد آمدن بنی‌سلیم و غطفان در کُدر، از آب‌های بنی‌سلیم، با 200 تن از اصحاب در حالی که پرچم سپاه به دست علی(ع) بود، به سوی آن‌ها رهسپار شد؛ ولی در آن منطقه، هیچ یک از آن‌ها را نیافتند و تنها 500 شتر به غنیمت آوردند. برخی این غزوه را که به غزوه «قرقرة الکدر» یا «قرارة الکدر» مشهور شد، هفت شب پس از بدر در اول شوال سال دوم ق. دانسته‌اند. این تاریخ با هنگام اعزام غالب بن عبدالله همخوانی ندارد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص558؛ الطبقات، ابن سعد، ج2، ص31؛ المحبر، ص117.</ref> واقدی و ابن سعد این غزوه را در نیمه محرم<ref>المغازی، ج1، ص182-184؛ الطبقات، ابن سعد، ج2، ص31.</ref>  (ماه 23 ق.) می‌دانند؛ چند ماه پس از این غزوه، پیامبر اعزامی دیگر را به سوی بنی‌سلیم در قالب غزوه بحران انجام داد. این غزوه در ششم جمادی الاولی سال سوم ق. (ماه 27 ق.) با حرکت 300 تن از مسلمانان به بُحران در ناحیه فُرُع از سرزمین‌های بنی‌سلیم آغاز شد و در آن، هیچ برخوردی صورت نگرفت و پیامبر پس از 10 شب به مدینه بازگشت.<ref>المغازی، ج1، ص196؛ الطبقات، ابن سعد، ج2، ص35-36؛ المنتظم، ج3، ص159.</ref>
| مهم‌ترین اقدامات =
در صفر سال چهارم ق. (4 ماه پس از غزوه احد) هنگامی که برخی از مسلمانان مدینه با هدف تبلیغ اسلام میان بنی‌عامر بن صعصعه به دعوت ابوبراء عامر بن مالک، بزرگ بنی‌کلاب از تیره‌های بنی‌عامر، به نزدیکی چاه معونه، از آب‌های مشترک میان بنی‌عامر و بنی‌سلیم در منطقه نجد و در چند منزلی مدینه<ref>السیرة النبویه، ج3، ص677-678؛ معجم ما استعجم، ج4، ص1245-1246؛ معجم البلدان، ج1، ص78.</ref> رسیدند، افرادی از بنی‌سلیم به تحریک عامر بن طفیل عامری و بدون توجه به آن که این مسلمانان در حمایت ابوبراء عامری هستند، به کشتار آن‌ها پرداختند. منابع از حضور سه تیره سُلمی بنوذکوان، بنورعل و بنوعصیّه در این درگیری که به «سریه بئر معونه» مشهور شد، یاد کرده‌اند.<ref>المغازی، ج1، ص346-349؛ السیرة النبویه، ج3، ص677-682.</ref>
| مناصب مهم      =
پیامبر پس از این رویداد تا 30<ref>دلائل النبوه، ج3، ص350؛ السنن الکبری، ج2، ص199.</ref> یا 40<ref>مسند احمد، ج3، ص210؛ الاستیعاب، ج2، ص797.</ref> روز در قنوت نماز خود، قاتلان شهدای معونه، از جمله تیره‌های بنی‌سلیم، را نفرین می‌کرد. برخی از مفسّران نزول آیه 128 آل‌عمران/3 را در این زمینه می‌دانند: <ref>زاد المسیر، ج1، ص324.</ref>  (لَیْسَ لَکَ مِنَ الْاَمْرِ شَیْءٌ اَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ اَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَاِنَّهُمْ ظالِمُونَ)؛  «امر[عذاب یا پذیرفتن توبه آنان] در اختیار تو نیست. [خداوند] یا از آن‌ها درمی‌گذرد و یا عذابشان می‌کند؛ زیرا آن‌ها ظالم هستند.» 
| مذهب            = [[بت‌پرستی]]، [[اسلام]]
جمعی از بزرگان یهود بنی‌نضیر که به تازگی پس از پیمان‌شکنی با مسلمانان از مدینه اخراج و در خیبر مستقر شده بودند، با هدف از پای درآوردن مسلمانان، با حضور میان قریش مکه و تایید باورهای مشرکان (نساء/4، 51-55) به تحریک قریش برای نبردی فراگیر با پیامبر پرداختند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص233؛ عیون الاثر، ج2، ص33.</ref> آن‌ها پس از جلب نظر قریش، در بازگشت از مکه با حضور نزد بزرگان بنی‌سلیم آن‌ها را نیز به نبرد ترغیب کردند. پس از این ماجرا که بیانگر جایگاه سیاسی و نظامی بنی‌سلیم است، سُلمی‌ها با 700 تن از مردان جنگی خود به فرماندهی سُفیان بن عبد شمس، هم‌پیمان حَرْب بن امیه، در مَرّ الظَهْران به سپاه احزاب پیوستند و در نبرد خندق شرکت کردند.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج2، ص66؛ المنتظم، ج3، ص228.</ref> به رغم کارشکنی‌های بسیار منافقان اوس و خزرج و خیانت بنی‌قُرَیظه (احزاب/33، 10-27؛ بقره/2، 214؛ آل‌عمران/3، 26) با دعای پیامبر(ص) و امداد خداوند<ref>المغازی، ج2، ص488؛ تاریخ المدینه، ج1، ص59.</ref>  (احزاب/33، 9) بنی‌سلیم کنار دیگر مشرکان پس از مدت‌ها محاصره مدینه، بدون نتیجه به سرزمین‌های خود بازگشتند.<ref>السیرة النبویه، ج3، ص725؛ زاد المسیر، ج3، ص450.</ref>
منابع همچنین از اعزام‌های دیگر که بیانگر دشمنی سخت آن‌ها بود، یاد کرده‌اند؛ از جمله: سریه زید بن حارثه به منطقه «جَموم» بنی‌سلیم در ربیع الآخر سال ششم ق.، <ref>الطبقات، ابن سعد، ج2، ص86؛ المنتظم، ج3، ص256؛ البدایة و النهایه، ج5، ص236.</ref> سریه ابن ابی‌العَوْجاء همراه 50 تن از مسلمانان در ذی‌حجه سال هفتم ق.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج2، ص123؛ البدایة و النهایه، ج4، ص268.</ref> که همه یاران او در برخورد با بنی‌سلیم به شهادت رسیدند، سریه غزاة السلسله که در آن پیامبر در پی آگاهی از توطئه بنی‌سلیم برای حمله به مدینه، به ترتیب ابوبکر، عمر و عمرو بن عاص را همراه مسلمانان برای درهم کوبیدن دشمنان اعزام کرد؛ ولی این سه تن پس از شکست خوردن از سُلمی‌ها و دادن تلفات سنگین بازگشتند. سپس پیامبر(ص) علی بن ابی‌طالب(ع) را همراه گروهی اعزام کرد و او با پیروزی بر بنی‌سلیم به مدینه بازگشت.<ref>الارشاد، ج1، ص162؛ المستجاد، ص100؛ کشف الغمه، ج1، ص230-231.</ref>
برخی مفسران از برخوردی دیگر میان بنی‌سلیم و مسلمانان گزارش داده‌اند.<ref>جامع البیان، ج6، ص282؛ تفسیر ابن کثیر، ج3، ص89؛ الدر المنثور، ج2، ص278.</ref> بر پایه این گزارش، دسته‌ای از بنی‌سلیم با حضور در مدینه نزد پیامبر(ص) به دروغ مسلمان شدند و چون پیامبر(ص) ماده شتر خود را در اختیار آن‌ها گذارد تا از شیر آن بدوشند، پس از خوردن شیر شتر، آن را کشتند و گریختند. پیامبر فرمان تعقیب آن‌ها را داد و پس از به اسارت درآوردن آن‌ها، به دستور خداوند حکم محارب را بر آن‌ها جاری ساخت. مفسران نزول آیات 33-34 مائده/5 را در این زمینه می‌دانند: <ref>جامع البیان، ج6، ص133؛ تفسیر ابن کثیر، ج3، ص85-87؛ الدر المنثور، ج2، ص278.</ref>  (اِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْاَرْضِ فَساداً اَنْ یُقَتَّلُوا اَوْ یُصَلَّبُوا اَوْ تُقَطَّعَ اَیْدیهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ اَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْاَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ* اِلاَّ الَّذینَ تابُوا مِنْ قَبْلِ اَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُوا اَنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحیمٌ)؛  «جز این نیست که سزای کسانی که با خدا و فرستاده او می‌جنگند و در زمین به تباهی می‌کوشند ـ در جامعه ایجاد ناامنی می‌کنند یا به راهزنی و قتل و غارت می‌پردازند ـ این است که آن‌ها را بکشند یا بر دار کنند یا دست‌ها و پاهایشان را بر خلاف یکدیگر ـ قسمتی از دست راست و پای چپ ـ ببرند و یا از آن سرزمین بیرونشان کنند. این است خواری و رسوایی برای آن‌ها در این جهان؛ و در آن جهان عذابی بزرگ دارند.» 
نقش بنی‌سلیم در فتح مکه و نبرد حنین: از آن پس که قِدْر/قُدَد بن عمّار در مدینه اسلام پذیرفت، به پیامبر(ص) وعده داد تا 1000 تن از مردم قوم خود را برای فتح مکه آماده سازد و پس از بازگشت با سازماندهی سه گروه 300 نفره از مردان جنگی سلیم به فرماندهی عباس بن مرداس، جبّار بن حکم و اخنس بن یزید آماده شرکت در فتح مکه شد. ولی خود تا پیش از پیوستن به پیامبر درگذشت.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج1، ص308؛ اسد الغابه، ج4، ص200.</ref> بنی‌سلیم به استعداد 700، <ref>البدایة و النهایه، ج5، ص354؛ اسد الغابه، ج4، ص200.</ref>  900<ref>الطبقات، ابن سعد، ج1، ص308؛ اسد الغابه، ج4، ص200.</ref> یا 1000 تن<ref>السیرة النبویه، ج4، ص877؛ البدایة و النهایه، ج4، ص354.</ref> برای شرکت در فتح مکه در قدید یا مر الظهران به پیامبر پیوستند. آن‌ها در دیدار با پیامبر درخواست کردند تا پیشاپیش سپاه با پرچم سرخ حرکت کنند. پیامبر نیز پذیرفت و آن‌ها کنار بنی‌غفار و بنی‌اسلم و به فرماندهی خالد بن ولید مخزومی، از بخش پایین مکه وارد شهر شدند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص333؛ الطبقات، ابن سعد، ج1، ص307؛ البدایة و النهایه، ج5، ص107.</ref> پس از فتح مکه به فرمان پیامبر، خالد بن ولید پنج روز مانده به پایان رمضان سال هشتم ق. همراه گروهی از بنی‌سلیم مامور شکستن بت عزّی شد که در دست بنی‌شیبان از تیره‌های بنی‌سلیم نگهداری می‌شد.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص340؛ المنتظم، ج3، ص329-330.</ref> وی همچنین همراه بنی‌سلیم و گروهی از انصار و مهاجر در شوّال همان سال به سوی بنی‌جَذیمه که در جنوب مکه و در منطقه غمیصاء سکونت داشتند، رهسپار شد. اعزام این سریه که با هدف دعوت به اسلام صورت گرفت، بر اثر کینه‌ای که خالد بن ولید و بنی‌سلیم از بنی‌جذیمه، از قبایل کنانی، داشتند، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص61؛ معجم ما استعجم، ج3، ص1006.</ref> به کشتار و اسارت بنی‌جذیمه انجامید. خالد پس از اسارت بنی‌جذیمه، دستور قتل اسیران را داد. جز بنی‌سلیم، هیچ یک از انصار و مهاجران اسیران خود را نکشتند و آن‌ها را نزد رسول خدا بردند. در منابع از این نبرد با عنوان «یوم غمیصاء» یاد شده است.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج2، ص147-148؛ المنتظم، ج3، ص331.</ref>
با حرکت پیامبر به سوی حنین برای رویارویی با هوازن و ثقیف، بنی‌سلیم نیز پیامبر را همراهی کردند. مسلمانان که در این روز از فراوانی جمعیت دچار غرور شده بودند، پس از حمله هوازنی‌ها، گریختند. در این میان، بنی‌سلیم که به فرماندهی خالد بن ولید پیشاپیش سپاه حرکت می‌کردند، نخستین فراریان نبرد بودند.<ref>الطبقات، ج2، ص149-151؛ السیرة الحلبیه، ج3، ص77؛ سبل الهدی، ج5، ص317-319، 325.</ref>  (توبه/9، 25) اما با نصرت خداوند و پایداری گروهی‌اندک از مسلمانان، سپاه اسلام بر هوازن چیره شدند (توبه/9، 26) و از آن‌ها غنیمت‌های فراوان به دست آوردند. هوازنی‌ها که با این شکست چاره‌ای جز قبول اسلام نداشتند، نزد پیامبر آمده، اسلام آوردند و خواهان آزادی اسیران خود شدند. پیامبر نیز سهم خود و بنی‌عبدالمطلب را در غنیمت‌های هَوازِن بدان‌ها بخشید. ولی بنی‌تمیم و بنوفزاره به تحریک بزرگان خود، از بازگرداندن غنیمت‌هایشان خودداری ورزیدند. عباس بنِ مِرْداس، از بزرگان بنی‌سلیم، از مردم خود خواست که آن‌ها نیز غنیمت‌های خویش را حفظ کنند و به هَوازِن بازنگردانند؛ ولی آن‌ها به پیروی از پیامبر(ص) سهم خود را به هَوازِن پس دادند.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص925-926؛ تاریخ طبری، ج2، ص352-357؛ البدایة و النهایه، ج4، ص368-369.</ref>
بنی‌سلیم پس از پیامبر(ص):  با رحلت پیامبر و ارتداد بسیاری از نومسلمانان، گروهی از بنی‌سلیم بر اسلام خود ماندند و حتی در سرکوب سپاه مرتد طُلیحه همراه مَعَنِ بن حاجز، امیر خود که از سوی ابوبکر منصوب شده بود، به خالد بن ولید پیوستند. در برابر این گروه، بسیاری از بنی‌سلیم و از جمله بزرگان آن‌ها از اسلام بازگشتند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص493.</ref> دسته‌ای به رهبری اِیاس بن عَبْدیالیل (فُجائه سُلمی) که توانسته بود با فریب دادن ابوبکر، سلاحی فراوان از مدینه دریافت کند، پس از کشتن 10 تن از مسلمانانی که از سوی ابوبکر از مدینه همراه فُجائه اعزام شده بودند، به کشتار و غارت مردم پرداختند. این گروه شورشی پس از دستور ابوبکر به دست طریفة بن حاجز سرکوب شدند و فُجائه اسیر گشت و به فرمان ابوبکر در آتش سوزانده شد.<ref>فتوح البلدان، ص103؛ تاریخ طبری، ج2، ص492-493؛ البدایة و النهایه، ج6، ص351-352.</ref> گروه دیگر از سلیم به تحریک زنی به نام امّ زِمل سلمی در برابر سپاه خالد بسیج شدند؛ ولی در نبرد با خالد شکست خوردند. بنی‌سلیم با این شکست و همچنین آگاهی یافتن از شکست سپاه طُلیحه، پس از تحویل دادن مرتدان خود که به قتل عام مسلمانان پرداخته بودند، خویشتن را از گزند سپاه خالد در امان داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص491-493؛ البدایة و النهایه، ج6، ص351.</ref>
در رویدادهای دوره خلفا نیز از بنی‌سلیم گزارش‌های گوناگون در دست است. برخی از آن‌ها از کارگزاران حکومت شدند<ref>الانساب، ج3، ص278؛ اسد الغابه، ج4، ص108.</ref> یا فرماندهی فتوحات را بر عهده گرفتند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص262؛ اسد الغابه، ج4، ص108.</ref> در دوره حکومت امام علی (علیه‌السّلام) نیز برخی کنار عایشه، معاویه و خوارج در نبردهای جمل<ref>تاریخ خلیفه، ص142.</ref> و صفین در برابر امام صف‌آرایی کردند.<ref>انساب الاشراف، ج3، ص145-148؛ وقعة صفین، ص468، 507؛ الاصابه، ج4، ص529.</ref> برخی نیز با امام همراهی نمودند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج3، ص41؛ وقعة صفین، ص140؛ الاصابه، ج2، ص532؛ ج4، ص431.</ref> با آغاز فتوحات در دوره خلفای نخستین و گسترش آن در دوران اموی و عباسی، مجموعه‌هایی از سلیم به کوفه، بصره، شام،‌اندلس، خراسان و دیگر مناطق زیر سلطه حکومت‌های مسلمان مهاجرت کردند.<ref>الطبقات، ج4، ص274؛ جمهرة انساب العرب، ص262-264؛ معجم قبائل العرب، ج2، ص544-545؛ معجم المؤلفین، ج6، ص181.</ref>
شخصیت‌های بنی‌سلیم: در معرفی شخصیت‌های برجسته بنی‌سلیم در دوران پیامبر(ص) باید به این افراد اشاره کرد: ورد بن خالد بن حذیفه از تیره بنی‌مالک بن ثعلبه که از دوستان پیامبر در روزگار جاهلیت و از نخستین مسلمانان بود، <ref>جمهرة انساب العرب، ص264.</ref> خُفاف بن نُدْبَه از ثابت‌قدمان بر اسلام در جریان ارتداد، <ref>اسد الغابه، ج2، ص118.</ref> حجاج بن عِلاط از تیره بنی‌بَهْز و از ثروتمندان بنی‌سلیم و صاحب معدن طلا، <ref>جمهرة انساب العرب، ص262.</ref>  عُروَة بن اَسماء از مبلّغان و شهیدان بِئرمعونه، <ref>الطبقات، ابن سعد، ج4، ص377؛ جمهرة انساب العرب، ص262؛ اسد الغابه، ج3، ص402.</ref>  قیس بن نُشْبَه/نُسَیبه که پیامبر(ص) او را بهترینِ فرد بنی‌سلیم خواند، <ref>المنمق، ص144-145؛ الطبقات، ابن سعد، ج1، ص307.</ref>  غاوی بن عبدالعزی که مامور نگهداری بت سُواع از بت‌های بنی‌سلیم بود و پیامبر نام او را به راشد بن عبد ربه تغییر داد، <ref>الطبقات، ابن سعد، ج1، ص307-308؛ اسد الغابه، ج1، ص149.</ref>  عباس بنِ مرْداس از بزرگان بنی‌سلیم و از مؤلفة القلوب، <ref>الطبقات، ابن سعد، ج4، ص271-272.</ref> اسماء دختر صَلْت از تیره بنی‌حرام که با پیامبر ازدواج کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص319.</ref> برخی منابع تفسیری از خوله دختر حکیم به عنوان همسر پیامبر یاد کرده‌اند که بدون مهر به ازدواج پیامبر(ص) درآمد و خداوند چنین ازدواجی را به پیامبر(ص) منحصر دانست (احزاب/33، 50). <ref>روض الجنان، ج16، ص7.</ref>
در میان شخصیت‌های سلمی در دوران خلفای نخستین و حکومت اموی، می‌توان از این افراد یاد کرد: عتبة بن فرقد حاکم جزیره در دوره عمر<ref>الفتوح، ج1، ص261.</ref> که از سوی ساکنان کوفه به عنوان برترین مردم کوفه برگزیده شد<ref>تاریخ دمشق، ج3، ص107؛ النهایه، ج3، ص180.</ref>؛ معن بن یزید از صحابه مورد توجه عمر که پس از مهاجرت به کوفه و مصر سرانجام در شام ساکن شد<ref>تاریخ دمشق، ج59، ص439-440؛ تقریب التهذیب، ج2، ص204.</ref> و فرزند او از محرکان و مشوقان معاویه برای طرح جانشینی یزید بود<ref>الامامة و السیاسه، ج1، ص189-190.</ref>؛ ابوالاعور عمرو بن سفیان که در دوره عمر از سوی شامیان به عنوان برترین مردم آن منطقه برگزیده شد<ref>الفائق، ج2، ص330.</ref> و از دشمنان سرسخت علی(ع) بود که در درگیری‌های معاویه و علی(ع) نقش بسزایی داشت و در صفین از سوی معاویه به فرماندهی 5000 تن برای پیشگیری از دستیابی سپاه امام به آب منصوب شد<ref>تاریخ خلیفه، ص145؛ تهذیب الکمال، ج3، ص291؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص40.</ref> ؛ عبدالملک بن حارث که از سوی ابن زیاد مامور خبررسانی شهادت امام حسین(ع) به مدینه بود<ref>اعیان الشیعه، ج1، ص614.</ref> ؛ عبدالله بن شجره از بزرگان خوارج و فرمانده جناح چپ آن‌ها در نبرد نهروان<ref>تاریخ طبری، ج4، ص62-65.</ref> ؛ کعب بن مره از اصحاب که در کتب رجالی شیعه از او به سبب جعل حدیث به سود معاویه، به عنوان دروغگو و پلید یاد کرده‌اند<ref>قاموس الرجال، ج10، ص45.</ref> ؛ عبدالله بن خازم از دلیران و امیران خراسان در دوره معاویه<ref>تاریخ دمشق، ج28، ص6-8؛ تهذیب التهذیب، ج5، ص170-171.</ref> ؛ عمیر بن حباب بن جعده از فرماندهان نظامی عبدالملک بن مروان.<ref>فتوح البلدان، ص184؛ تاریخ دمشق، ج46، ص475-476.</ref>
در دوران عباسیان از این افراد می‌توان یاد کرد: یزید بن اُسید از فرماندهان نظامی منصور عباسی و از حاکمان ارمنستان در این دوره<ref>تاریخ خلیفه، ص346؛ تاریخ دمشق، ج65، ص119؛ الاعلام، ج8، ص179.</ref> ؛ ابوولید اشجع بن عمرو که در دوره‌هارون الرشید به بغداد عزیمت نمود و مورد توجه برامکه دربار قرار گرفت<ref>تاریخ الاسلام، ج13، ص109-110؛ الاعلام، ج1، ص331.</ref> و او را از ستایشگران امام صادق(ع) و مرثیه‌سرایان امام رضا(ع) دانسته‌اند.<ref>تاریخ دمشق، ج9، ص105؛ مقاتل الطالبیین، ص378؛ اعیان الشیعه، ج3، ص447.</ref>
در کنار شخصیت‌های سیاسی و نظامی بنی‌سلیم، باید از برخی چهره‌های علمی این قبیله نیز نام برد: عبدالملک بن حبیب از سرآمدان فقه، حدیث، لغت و نحو در‌اندلس که باورهای مالک را نخستین بار در‌اندلس تبلیغ کرد<ref>سیر اعلام النبلاء، ج12، ص102-104؛ تقریب التهذیب، ج1، ص614.</ref> ؛ ابوعدنان عبدالرحمن بن عبدالاعلی از دانشوران لغت و تفسیر در بصره<ref>الفهرست، ص51؛ الوافی بالوفیات، ج18، ص93.</ref> ؛ عرام بن اصبغ مؤلف کتاب اسماء جبال تهامه و سکانها و ما فیها من القری<ref>معجم المؤلفین، ج6، ص275.</ref> ؛ و معمر بن عباد از بزرگان معتزله که پیروان او به معمریه مشهور شدند.<ref>الفهرست، ص207؛ الملل و النحل، ج1، ص65-66.</ref>
==پانویس==
{{پانویس}}
==منابع ==
{{منابع}}
{{دانشنامه
| آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7845
| عنوان = بنی‌سلیم
| نویسنده = سیدعلی خیرخواه علوی
}}
}}
'''بنی‌سُلَیم'''، از قبایل [[عدنانی|عَدنانی]] ساکن [[حجاز]] و از تبار [[منصور بن عکرمه]] است.
* '''اخبار مکه''': الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.


سلیمیان با قبایل مختلف هم‌پیمان بوده و به جنگاوری و دلیری زبان‌زد [[عرب]] بودند. محل سکونت آنان قسمت های شمالی [[نجد]]، نزدیکی [[مدینه]]، [[خیبر]] و جنوب نجد در حره‌ها با آب‌های فراوان و معادن گوناگون و زمین‌های حاصلخیز بود و به دلیل ارتباط با یهودیان مدینه و بزرگان [[مکه]] و نیز به خاطر اینکه محل زندگیشان در مسیر عبور کاروان‌های تجاری بود، مردمان ثروتمند بودند.
* '''الارشاد''': المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق.


سلیمیان [[بت‌پرست]] بودند و [[بت سواع]] را می‌پرستیدند و نیز مسئول حفاظت از [[بت عزی]] بودند. از جمله بدعت‌های آنان وضع قوانین زائران [[کعبه]] و مراسم [[حج]] و نیز به تأخیرانداختن [[ماه‌های حرام]] بود. در [[قرآن کریم]] نیز به این بدعت‌ها اشاره شده است.
* '''الاستیعاب''': ابن عبدالبر (م. 463ق.به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق.


بنی‌سلیم از همان اوایل ظهور [[اسلام]] با دین نوظهور آشنا شدند و برخی از آنان مسلمان شده و در بعضی از غزوه‌های [[پیامبر(ص)]] شرکت داشتند. بنابر گزارشی بسیاری از آنان در زمان رخداد [[وفد سلیم]] با مراجعه [[قیس بن نسیبه]] بعد از نبرد خندق نزد پیامبر(ص) مسلمانان شدند.
* '''اسد الغابه''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی.


بنی‌سلیم در [[فتح مکه]] با فرماندهی [[عباس بن مرداس]] و نیز در [[نبرد حنین]] حضور داشتند و اولین فراریان از جنگ حنین بودند. بعد از رحلت پیامبر(ص) عده کمی از بنی‌سلیم در اسلام خود ماندند و اکثر آنان از دین بازگشتند و به کشتار و غارت مسلمانان پرداختن اما در نهایت مغلوب مسلمانان شده و با تحویل مرتدان خود از گزند سپاه اسلام در امان ماندند. آنان در زمان خلافت [[امام علی(ع)]] با [[معاویه]] در [[جنگ صفین]] و با [[عایشه]] در [[جنگ جمل]] همراهی کردند و در روبروی امام ایستادند.
* '''الاصنام (تنکیس الاصنام)''':  هشام بن محمد کلبی (م. 204ق.)، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، 1348ش.


شخصیت‌های زیادی از بنی‌سلیم در زمان خلفای نخستین، [[امویان]] و [[عباسیان]] در مناصب حکومتی وجود داشتند.
* '''الاعلام''': الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م.
==نسب‌شناسی==
بنی‌سُلَیم از قبایل بزرگ و مشهور عدنانی شبه جزیره [[عربستان]] و از تبار سُلیم بن منصور بن عِکرمة بن خَصْفَة بن قَیس بن عیلان<ref>انساب الاشراف، ج13، ص301؛ جمهرة انساب العرب، ص261؛ الطبقات، خلیفه ص308.</ref> به شمار می‌آیند.


منسوبان به این قبیله را سُلَمی گویند.<ref>الانساب، ج3، ص278-279.</ref> [[هوازن|هَوازِن]]، <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص60؛ الطبقات، خلیفه، ص104.</ref>  [[مازن|مازِن]]<ref>الانساب، ج5، ص165؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص54؛ الطبقات، خلیفه، ص310.</ref> و [[سلامان|سَلامان]]<ref>نهایة الارب، ج2، ص335؛ معجم قبائل العرب، ج2، ص531.</ref> از دیگر فرزندان [[منصور بن عکرمه|منصور بن عِکرمه]] و برادر سلیم بودند که در کنار سلیم، سرسلسله قبایل دیگر شدند که در آن میان، هوازن و بنی‌سلیم از شهرت و کثرت بیشتر برخوردار شدند.
* '''اعیان الشیعه''': سید محسن الامین (م. 1371ق.)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.


منابع از بُهْثَه به عنوان فرزند سُلیم و از امرؤالقَیس، عوف، ثَعلبه، معاویه، سُلیم و حارث به عنوان فرزندان [[بهثة بن سلیم|بُهثة بن سُلیم]] یاد کرده‌اند که هر یک به تیره‌ها و بطون گوناگون و گاهی مهم تقسیم شدند.
* '''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.)، به کوشش علی مهنّا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر.


از مشهورترین این تیره‌ها که بسیاری از آن‌ها به [[امرؤالقیس بن بهثه|امرؤالقیس بن بُهثَه]] بازمی‌گردند، عبارتند از: [[بنوعصیة بن خفاف|بنوعُصَیَّة بن خُفاف]]، [[بنومالک بن ثعلبه|بنومالک بن ثَعلبه]]، [[بنوبهز بن امرؤالقیس|بنوبَهزِ بن امرؤالقیس]]، [[بنو عوف بن بهثه|بنوعوف بن بُهثه]]، [[بنوشرید]]، [[بنوزغب بن مالک]]، [[بنی‌یربوع بن سماک|بنی‌یَرْبُوع بن سَمّاک]]، [[بنی‌رعل بن مالک|بنی‌رِعْل بن مالک]]، [[بنوذکوان بن رفاعه|بنوذَکْوان بن رِفاعه]]، و [[بنومالک بن خفاف|بنومالک بن خُفاف]].<ref>انساب الاشراف، ج13، ص301-302؛ جمهرة انساب العرب، ص261-264؛ معجم قبائل العرب، ج2، ص543.</ref>
* '''الامامة و السیاسه''': ابن قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، الرضی، 1413ق.
==موقعیت سیاسی و نظامی==


اینان با تیره‌ها و قبایل گوناگون هم‌پیمان بودند. [[بنوکبیر بن غنم بن دودان]] از [[کنانه]]، <ref>السیرة النبویه، ج2، ص502؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج4، ص104.</ref> [[بنی‌حارث بن عبدالمطلب]]<ref>معجم البلدان، ج4، ص117.</ref> و [[بنی‌هاشم]]، هر دو از [[بنی‌عبدمناف]] [[قریش]]<ref>تاریخ طبری، ج2، ص340.</ref> از جمله این هم‌پیمانان هستند.
* '''امتاع الاسماع''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق.


دلیران و جنگاوران سُلیم نزد عرب زبانزد بودند.<ref>الانساب، ج1، ص48.</ref> حضور بنی‌سلیم پیشاپیش سپاه [[پیامبر(ص)]] در [[فتح مکه]] و [[حنین]] و نیز فتوحات پس از پیامبر(ص) بیانگر دلیری و جنگاوری سلمی‌ها است.
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
در منابع از نبردهای گوناگون و مشهور بنی‌سلیم بسیار یاد شده است؛ از جمله «[[یوم شمطه]]» از [[جنگ‌های فجار]] که سلمی‌ها کنار هوازن و ثقیف در برابر قریش و کنانه قرارگرفتند،<ref>المنمق، ص173؛ اسد الغابه، ج1، ص15-16.</ref> «[[یوم کدید]]»، «[[یوم برزه|یوم بُرزه]]» و «[[یوم فیف]]» که بنی‌سلیم با [[بنوفراس]] از تیره‌های کنانه جنگیدند، <ref>الاغانی، ج16، ص64-65؛ العقد الفرید، ج6، ص37-38.</ref> «[[یوم ذات رمرم|یوم ذات رَمْرَم]]»<ref>مجمع الامثال، ج2، ص406؛ معجم قبائل العرب، ج2، ص544.</ref> و «[[یوم دفینه]]»<ref>معجم البلدان، ج2، ص458.</ref> که سُلمیان رو در روی بنومازن بن عمرو بن تمیم قرار گرفتند، «[[یوم تثلیث|یوم تَثْلیث]]»، <ref>معجم البلدان، ج2، ص15.</ref> «[[یوم الحوزة الاوّل]]»<ref>الاغانی، ج15، ص86؛ المفصل، ج5، ص363.</ref> و «[[یوم الحوزة الثانی]]».<ref>المفصل، ج5، ص363.</ref> 
==موقعیت جغرافیایی و اقتصادی==


با توجه به گستردگی و نیز پراکندگی جمعیتی بنی‌سلیم، آن‌ها بیشتر در مناطق بالای [[نجد]]، نزدیک [[مدینه]] و [[خیبر]] در همسایگی [[غطفان]] در شمال نجد و هوازن در جنوب نجد و میان حرّه‌ها (زمین‌های سنگلاخی که از گدازه‌های آتشفشانی شکل گرفت) با آب‌های فراوان و معادن گوناگون و زمین‌های حاصلخیز زندگی می‌کردند.
* '''الانساب''': عبدالکریم السمعانی (م. 562ق.)، به کوشش عبدالله عمر، بیروت، دار الجنان، 1408ق.


از این رو، مردمانی ثروتمند و در ارتباط کامل با [[یهودیان مدینه]] و بزرگان [[مکه]] بودند، به ویژه آن که منازل ایشان در مسیر عبور کاروان‌های تجاری عرب بود.<ref>المفصل، ج4، ص257-260.</ref>
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
در منابع از حره سلیم یا [[حرة الحجاز]] در جنوب مدینه<ref>المعالم الاثیره، ص26، 143.</ref> و در 10 فرسنگی مدینه<ref>البلدان، ص151.</ref> به عنوان یکی از مهم‌ترین حره‌های حجاز یاد کرده‌اند.


همچنین از [[دونکان]]،<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص275؛ ج2، ص566؛ معجم البلدان، ج2، ص489.</ref>[[رولان]] <ref>معجم البلدان، ج3، ص97؛ ج4، ص393.</ref> نزدیک مدینه که دارای روستاهای گوناگون با درختان خرما بود، [[سلوان|سُلْوان]]،<ref>معجم البلدان، ج3، ص241.</ref>  و [[ثعل]] نزدیک مکه<ref>معجم البلدان، ج2، ص79.</ref> نیز به عنوان آبراه‌ها و وادی‌های سلیم نام رده شده است.
* '''البلدان''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق.


از آب‌های مهم اینان می‌توان به [[قلهی|قَلَهی]]، <ref>معجم البلدان، ج4، ص393؛ معجم ما استعجم، ج3، ص907؛ معجم قبائل العرب، ج2، ص543.</ref>  [[مریر|مُریر]]، <ref>معجم البلدان، ج5، ص117.</ref> [[چاه معونه]] نزدیک حره سلیم<ref>معجم ما استعجم، ج4، ص1245؛ امتاع الاسماع، ج1، ص182.</ref> و از کوه‌های آن‌ها به [[ذوبحار]]<ref>معجم البلدان، ج1، ص340.</ref> در پشت حره سلیم، [[برام|بِرام]]<ref>معجم البلدان، ج1، ص366.</ref> در حره سلیم، [[ابلی|اُبْلی]]<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص98-99.</ref> در راه مکه به مدینه در منطقه [[بطن نخل]] اشاره کرد.
* '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق.


معادن طلا، <ref>جمهرة انساب العرب، ص262.</ref>  [[دهنج]]<ref>معجم البلدان، ج2، ص246.</ref>  (سنگ‌های سبزرنگ) و آهن<ref>معجم ما استعجم، ج3، ص1013.</ref> آنان نیز مشهور است؛ بنی‌سلیم با توجه به دارا بودن زمین‌های حاصلخیز و آب‌های فراوان به کشاورزی نیز اشتغال داشتند. خرما، موز، زیتون، انگور و گلابی از محصولات کشاورزی آن‌ها بود.<ref>معجم ما استعجم، ج1، ص100؛ معجم البلدان، ج3، ص276.</ref>
* '''تاریخ خلیفه''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.


برخی شهرت کوهستان‌های بنی‌سلیم را به عسل‌های آن می‌دانند.<ref>المفصل، ج7، ص119.</ref>
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''':  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق.
==آداب و باورها==


سُلمی‌ها هم‌چون بسیاری از قبایل شبه جزیره عربستان بت‌پرست بودند. در منابع از [[بت سواع|بت سُواع]]<ref>اسد الغابه، ج2، ص149.</ref> به عنوان بت بنی‌سلیم یاد شده است.
* '''تاریخ مدینة دمشق''': ابن عساکر (م. 571ق.به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق.


آن‌ها همچنین مسؤولیت سدانت و نگهداری از [[بت عزی|بت عُزّی]] را بر عهده داشتند که در [[قرآن]] از آن نام برده شده و بتخانه‌ای نزدیک مکه داشت.<ref>الاصنام، ص22؛ تاریخ طبری، ج2، ص340؛ معجم البلدان، ج4، ص117.</ref> نیز برخی از مردان سلیم در خانه‌های خود بت‌هایی ویژه داشتند؛ چنان‌که از [[بت ضمار]] به عنوان بت [[عباس بن مرداس]] یاد کرده‌اند.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص881؛ معجم ما استعجم، ج3، ص881؛ معجم البلدان، ج3، ص462.</ref>
* '''تاریخ المدینة المنوره''': ابن شبّه (م. 262ق.به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.


==بدعت‌ها==
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
برخی تیره ذکوان بن رفاعه سُلمی را از گروه [[حمسی‌ها|حُمْسی‌ها]] می‌دانند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص179.</ref> اینان کنار قریش، کنانه، ثقیف و... برای خود و دیگر زائران [[کعبه]] در ایّام [[حج]] قوانین ویژه وضع کرده بودند.


[[خداوند]] این بدعت‌ها را مردود دانسته است. ([[سوره بقره]]، آیه 189؛ [[سوره اعراف]]، آیه 26)
* '''التبیان''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
بنی‌سلیم همچنین باور داشتند که [[فرشتگان]] دختران خداوند هستند که از ازدواج خدا با جنیان زاده شده‌اند.


مفسران آیه 158 [[صافّات]]/37 را در ردّ این باور دانسته‌اند: <ref>لباب النقول، ص167؛ نمونه، ج19، ص171-175.</ref> {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ جَعَلُوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ اِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ﴾}}.
* '''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق.


از دیگر بدعت‌های اینان، به تاخیر‌انداختن [[ماه‌های حرام]] بود. از آن جا که ترک نبرد در سه ماه پیاپی حرامِ [[ذی‌قعده]]، [[ذی‌حجه]] و [[محرّم]] بر آن‌ها سخت بود، هم‌چون غطفان و هوازن، گاه با جابه‌جایی محرم و [[صفر]]، ایام پس از ذی‌حجه را ماه صفر اعلام می‌کردند و بدین شکل حرمت نبرد را در ماه پس از ذی‌حجه (محرم) برمی‌داشتند و این کار را یک سال در میان انجام می‌دادند.
* '''تقریب التهذیب''': ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش مصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.


خداوند با نزول آیه 37 توبه/9 چنین بدعتی را کفری افزون بر دیگر کفرهای آن‌ها دانسته است: <ref>جامع البیان، ج10، ص169؛ التبیان، ج5، ص217.</ref> {{قلم رنگ|سبز|﴿اِنَّمَا النَّسئُ زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ اَعْمالِهِمْ وَ اللهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ﴾}}؛
* '''تهذیب التهذیب''': ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار الفکر، 1404ق.


«همانا تاخیر [و تغییر] ماه حرام به ماهی دیگر [نسیء] افزایش در [[کفر]] است که کسانی که کافر شده‌اند، بدان گمراه می‌شوند. آن را در سالی حلال می‌شمرند و سالی دیگر حرام تا با شمار آن چه خدای حرام کرده است، همسان و برابر سازند. پس [بدان سبب] آن چه را خدا حرام کرده، حلال می‌کنند. کارهای بد و ناپسندشان در نظرشان آراسته شده و خدا گروه کافران را راه ننماید.» 
* '''تهذیب الکمال''': المزی (م. 742ق.به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، 1415ق.
شماری از پژوهشگران به پشتوانه اشعار [[فرزدق]] و [[نجاشی]] بر این باورند که برخی از بنی‌سلیم همانند گروهی دیگر از اعراب هم‌چون [[اشجع]]، با برخی از حیوانات روابط ناپسند جنسی داشتند.<ref>المفصل، ج5، ص144.</ref>


==بنی‌سلیم و ظهور اسلام==
* '''جامع البیان''': الطبری (م. 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
با توجه به ارتباط بنی‌سلیم با مکّیان، آشنایی آن‌ها با [[پیامبر(ص)]] و دین جدید را می‌توان در همان سال‌های آغازین [[بعثت]] دانست. با حضور پیامبر در مدینه، منابع از اسلام آوردن برخی از مردان بنی‌سلیم و حضور آن‌ها در غزوه‌های پیامبر یاد کرده‌اند که در آن میان، می‌توان به حضور [[ثقف بن عمرو]] و برادرانش از تیره [[بنی‌حجر]] در [[غزوه بدر]] (2ق.) <ref>السیرة النبویه، ج2، ص502.</ref> و [[عروة بن اسماء سلمی]] از مبلّغان پیامبر در [[غزوه بئر معونه]] (4ق.) <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج4، ص377؛ الاستیعاب، ج3، ص1064-1065.</ref> اشاره کرد.


همچنین بر پایه گزارشی، [[قیس بن نسیبه]]/نشبه<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص107.</ref> سُلمی پس از [[نبرد خندق]]، در [[مدینه]] نزد پیامبر آمد. وی که فردی آگاه و پارسا بود، پس از طرح پرسش‌هایی درباره آسمان‌های هفت‌گانه و ساکنان آن‌ها، به حقانیت او ایمان آورد و در بازگشت نزد بنی‌سلیم کلام پیامبر را از سخنان رومیان، ایرانیان، اشعار عرب و پیشگویی کاهنان برتر شمرد و آن‌ها را به [[اسلام]] فرا‌خواند.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص307؛ اسد الغابه، ج4، ص228؛ البدایة و النهایه، ج5، ص107.</ref>
* '''جمهرة انساب العرب''': ابن حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.


برخی منابع از این رخداد به «[[وفد سلیم]]» یاد کرده‌اند.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص307.</ref> از [[قدد بن عمار|قِدْر/قُدَد بن عمّار]] نیز که پیش از فتح مکه با حضور در مدینه اسلام آورد، <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص308؛ اسد الغابه، ج4، ص200.</ref> به عنوان دیگر سلمی یاد شده که مسلمان گشت؛ در سوی دیگر، از غزوه‌های پیامبر و اعزام سرایا به جانب بنی‌سلیم گزارش‌های گوناگون آمده است.
* '''الدر المنثور''': السیوطی (م. 911ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1365ق.


===غزوه قرقرة الکدر===
* '''دلائل النبوه''': البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق.


نخستین اعزام به سوی بنی‌سلیم در دهم [[شوال]] سال دوم ق. یعنی ماه بیستم ق. در قالب سریه‌ای به فرماندهی [[غالب بن عبدالله لیثی]] صورت گرفت که [[مسلمانان]] پس از درگیری و یافتن غنائم بازگشتند.<ref>المحبر، ص117؛ تاریخ طبری، ج2، ص175؛ الکامل، ج2، ص139.</ref>
* '''روض الجنان''': ابوالفتوح رازی (م. 554ق.به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش.


نیز [[پیامبر(ص)]] در پی آگاهی از گرد آمدن بنی‌سلیم و غطفان در کُدر، از آب‌های بنی‌سلیم، با 200 تن از اصحاب در حالی که پرچم سپاه به دست [[علی(ع)]] بود، به سوی آن‌ها رهسپار شد؛ ولی در آن منطقه، هیچ یک از آن‌ها را نیافتند و تنها 500 شتر به غنیمت آوردند.
* '''زاد المسیر''': ابن جوزی (م. 597ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، 1422ق.


برخی این غزوه را که به غزوه «[[قرقرة الکدر]]» یا «قرارة الکدر» مشهور شد، هفت شب پس از بدر در اول شوال سال دوم ق. دانسته‌اند. این تاریخ با هنگام اعزام غالب بن عبدالله همخوانی ندارد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص558؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج2، ص31؛ المحبر، ص117.</ref> [[واقدی]] و [[ابن‌سعد]] این غزوه را در نیمه محرم<ref>المغازی، ج1، ص182-184؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج2، ص31.</ref> (ماه 23 ق.) می‌دانند؛ چند ماه پس از این غزوه، پیامبر اعزامی دیگر را به سوی بنی‌سلیم در قالب [[غزوه بحران]] انجام داد. این غزوه در ششم [[جمادی الاولی]] سال سوم ق. (ماه 27 ق.) با حرکت 300 تن از مسلمانان به بُحران در ناحیه فُرُع از سرزمین‌های بنی‌سلیم آغاز شد و در آن، هیچ برخوردی صورت نگرفت و پیامبر پس از 10 شب به مدینه بازگشت.<ref>المغازی، ج1، ص196؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج2، ص35-36؛ المنتظم، ج3، ص159.</ref>
* '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.


===سریه بئر معونه===
* '''السنن الکبری''': البیهقی (م. 458ق.)، بیروت، دار الفکر.
در صفر سال چهارم ق. (4 ماه پس از [[غزوه احد]]) هنگامی که برخی از مسلمانان مدینه با هدف تبلیغ اسلام میان [[بنی‌عامر بن صعصعه]] به دعوت [[ابوبراء عامر بن مالک]]، بزرگ [[بنی‌کلاب]] از تیره‌های [[بنی‌عامر]]، به نزدیکی چاه معونه، از آب‌های مشترک میان بنی‌عامر و بنی‌سلیم در منطقه نجد و در چند منزلی مدینه<ref>السیرة النبویه، ج3، ص677-678؛ معجم ما استعجم، ج4، ص1245-1246؛ معجم البلدان، ج1، ص78.</ref> رسیدند، افرادی از بنی‌سلیم به تحریک [[عامر بن طفیل عامری]] و بدون توجه به آن که این مسلمانان در حمایت ابوبراء عامری هستند، به کشتار آن‌ها پرداختند.


منابع از حضور سه تیره سُلمی بنوذکوان، بنورعل و بنوعصیّه در این درگیری که به «سریه بئر معونه» مشهور شد، یاد کرده‌اند.<ref>المغازی، ج1، ص346-349؛ السیرة النبویه، ج3، ص677-682.</ref>
* '''سیر اعلام النبلاء''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، 1413ق.
پیامبر پس از این رویداد تا 30<ref>دلائل النبوه، ج3، ص350؛ السنن الکبری، ج2، ص199.</ref> یا 40<ref>مسند احمد، ج3، ص210؛ الاستیعاب، ج2، ص797.</ref> روز در قنوت نماز خود، قاتلان شهدای معونه، از جمله تیره‌های بنی‌سلیم، را نفرین می‌کرد. برخی از مفسّران نزول آیه 128 [[آل‌عمران]]/3 را در این زمینه می‌دانند: <ref>زاد المسیر، ج1، ص324.</ref> {{قلم رنگ|سبز|لَیْسَ لَکَ مِنَ الْاَمْرِ شَیْءٌ اَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ اَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَاِنَّهُمْ ظالِمُونَ}}؛ «امر [عذاب یا پذیرفتن توبه آنان] در اختیار تو نیست. [خداوند] یا از آن‌ها درمی‌گذرد و یا عذابشان می‌کند؛ زیرا آن‌ها ظالم هستند.» 


===شرکت در احزاب===
* '''السیرة الحلبیه''': الحلبی (م. 1044ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1400ق.
جمعی از بزرگان [[یهود]] [[بنی‌نضیر]] که به تازگی پس از پیمان‌شکنی با مسلمانان از مدینه اخراج و در [[خیبر]] مستقر شده بودند، با هدف از پای درآوردن مسلمانان، با حضور میان قریش مکه و تایید باورهای [[مشرکان]] ([[سوره نساء]]، آیه 51-55) به تحریک قریش برای نبردی فراگیر با پیامبر پرداختند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص233؛ عیون الاثر، ج2، ص33.</ref>


آن‌ها پس از جلب نظر قریش، در بازگشت از مکه با حضور نزد بزرگان بنی‌سلیم آن‌ها را نیز به نبرد ترغیب کردند. پس از این ماجرا که بیانگر جایگاه سیاسی و نظامی بنی‌سلیم است، سُلمی‌ها با 700 تن از مردان جنگی خود به فرماندهی [[سفیان بن عبد شمس]]، هم‌پیمان [[حرب بن امیه|حَرْب بن امیه]]، در [[مرالظهران|مَرّ الظَهْران]] به سپاه احزاب پیوستند و در نبرد خندق شرکت کردند.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج2، ص66؛ المنتظم، ج3، ص228.</ref> به رغم کارشکنی‌های بسیار [[منافقان]] [[اوس]] و [[خزرج]] و خیانت [[بنی‌قریظه|بنی‌قُرَیظه]] ([[سوره احزاب]]، آیه 10-27؛ [[سوره بقره]]، آیه 214؛ سوره آل‌عمران، آیه 26) با دعای [[پیامبر(ص)]] و امداد خداوند<ref>المغازی، ج2، ص488؛ تاریخ المدینه، ج1، ص59.</ref> (سوره احزاب، آیه 9) بنی‌سلیم کنار دیگر مشرکان پس از مدت‌ها محاصره مدینه، بدون نتیجه به سرزمین‌های خود بازگشتند.<ref>السیرة النبویه، ج3، ص725؛ زاد المسیر، ج3، ص450.</ref>
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، 1383ق.


===اعزام‌های دیگر===
* '''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م. 230ق.)، بیروت، دار صادر.
منابع همچنین از اعزام‌های دیگر که بیانگر دشمنی سخت آن‌ها بود، یاد کرده‌اند؛ از جمله: [[سریه زید بن حارثه]] به منطقه «[[جموم|جَموم]]» بنی‌سلیم در [[ربیع الآخر]] سال ششم ق.، <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج2، ص86؛ المنتظم، ج3، ص256؛ البدایة و النهایه، ج5، ص236.</ref> [[سریه ابن‌ابی‌العوجاء|سریه ابن‌ابی‌العَوْجاء]] همراه 50 تن از مسلمانان در [[ذی‌حجه]] سال هفتم ق.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج2، ص123؛ البدایة و النهایه، ج4، ص268.</ref> که همه یاران او در برخورد با بنی‌سلیم به شهادت رسیدند، [[سریه غزاة السلسله]] که در آن پیامبر در پی آگاهی از توطئه بنی‌سلیم برای حمله به مدینه، به ترتیب [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عمرو بن عاص]] را همراه مسلمانان برای درهم کوبیدن دشمنان اعزام کرد؛ ولی این سه تن پس از شکست خوردن از سُلمی‌ها و دادن تلفات سنگین بازگشتند.


سپس پیامبر(ص) [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] را همراه گروهی اعزام کرد و او با پیروزی بر بنی‌سلیم به مدینه بازگشت.<ref>الارشاد، ج1، ص162؛ المستجاد، ص100؛ کشف الغمه، ج1، ص230-231.</ref>
* '''طبقات المحدثین''': عبدالله بن حبان (م. 369ق.)، به کوشش عبدالغفور، بیروت، الرساله، 1412ق.
برخی مفسران از برخوردی دیگر میان بنی‌سلیم و مسلمانان گزارش داده‌اند.<ref>جامع البیان، ج6، ص282؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج3، ص89؛ الدر المنثور، ج2، ص278.</ref> بر پایه این گزارش، دسته‌ای از بنی‌سلیم با حضور در مدینه نزد پیامبر(ص) به دروغ مسلمان شدند و چون پیامبر(ص) ماده شتر خود را در اختیار آن‌ها گذارد تا از شیر آن بدوشند، پس از خوردن شیر شتر، آن را کشتند و گریختند.


پیامبر فرمان تعقیب آن‌ها را داد و پس از به اسارت درآوردن آن‌ها، به دستور خداوند حکم محارب را بر آن‌ها جاری ساخت. مفسران نزول آیات 33-34 مائده/5 را در این زمینه می‌دانند: <ref>جامع البیان، ج6، ص133؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج3، ص85-87؛ الدر المنثور، ج2، ص278.</ref> {{قلم رنگ|سبز|﴿اِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْاَرْضِ فَساداً اَنْ یُقَتَّلُوا اَوْ یُصَلَّبُوا اَوْ تُقَطَّعَ اَیْدیهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ اَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْاَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ* اِلاَّ الَّذینَ تابُوا مِنْ قَبْلِ اَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُوا اَنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحیمٌ﴾}}؛ «جز این نیست که سزای کسانی که با خدا و فرستاده او می‌جنگند و در زمین به تباهی می‌کوشند ـ در جامعه ایجاد ناامنی می‌کنند یا به راهزنی و قتل و غارت می‌پردازند ـ این است که آن‌ها را بکشند یا بر دار کنند یا دست‌ها و پاهایشان را بر خلاف یکدیگر ـ قسمتی از دست راست و پای چپ ـ ببرند و یا از آن سرزمین بیرونشان کنند. این است خواری و رسوایی برای آن‌ها در این جهان؛ و در آن جهان عذابی بزرگ دارند.» 
* '''الطبقات''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
==نقش بنی‌سلیم در فتح مکه و نبرد حنین==


از آن پس که قِدْر/قُدَد بن عمّار در مدینه اسلام پذیرفت، به پیامبر(ص) وعده داد تا 1000 تن از مردم قوم خود را برای فتح مکه آماده سازد و پس از بازگشت با سازماندهی سه گروه 300 نفره از مردان جنگی سلیم به فرماندهی عباس بن مرداس، [[جبّار بن حکم]] و [[اخنس بن یزید]] آماده شرکت در فتح مکه شد.
* '''العقد الفرید''': احمد بن عبدربه (م. 328ق.)، به کوشش مفید قمیحه، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1404ق.


ولی خود تا پیش از پیوستن به پیامبر درگذشت.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص308؛ اسد الغابه، ج4، ص200.</ref> بنی‌سلیم به استعداد 700، <ref>البدایة و النهایه، ج5، ص354؛ اسد الغابه، ج4، ص200.</ref>  900<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص308؛ اسد الغابه، ج4، ص200.</ref> یا 1000 تن<ref>السیرة النبویه، ج4، ص877؛ البدایة و النهایه، ج4، ص354.</ref> برای شرکت در فتح مکه در قدید یا مر الظهران به پیامبر پیوستند.
* '''عیون الاثر''': ابن سید الناس (م. 734ق.)، بیروت، مؤسسة عزالدین، 1406ق.


آن‌ها در دیدار با پیامبر درخواست کردند تا پیشاپیش سپاه با پرچم سرخ حرکت کنند. پیامبر نیز پذیرفت و آن‌ها کنار [[بنی‌غفار]] و [[بنی‌اسلم]] و به فرماندهی [[خالد بن ولید مخزومی]]، از بخش پایین [[مکه]] وارد شهر شدند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص333؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص307؛ البدایة و النهایه، ج5، ص107.</ref>
* '''الفائق فی غریب الحدیث''': الزمخشری (م. 538ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق.


پس از فتح مکه به فرمان پیامبر، خالد بن ولید پنج روز مانده به پایان [[رمضان]] سال هشتم ق. همراه گروهی از بنی‌سلیم مامور شکستن [[بت عزّی]] شد که در دست [[بنی‌شیبان]] از تیره‌های بنی‌سلیم نگهداری می‌شد.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص340؛ المنتظم، ج3، ص329-330.</ref>
* '''فتوح البلدان''': البلاذری (م. 279ق.)، بیروت، دار الهلال، 1988م.


وی همچنین همراه بنی‌سلیم و گروهی از [[انصار]] و مهاجر در شوّال همان سال به سوی [[بنی‌جذیمه|بنی‌جَذیمه]] که در جنوب مکه و در منطقه غمیصاء سکونت داشتند، رهسپار شد. اعزام این سریه که با هدف دعوت به اسلام صورت گرفت، بر اثر کینه‌ای که [[خالد بن ولید]] و بنی‌سلیم از بنی‌جذیمه، از قبایل کنانی، داشتند، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص61؛ معجم ما استعجم، ج3، ص1006.</ref> به کشتار و اسارت بنی‌جذیمه انجامید. خالد پس از اسارت بنی‌جذیمه، دستور قتل اسیران را داد.
* '''الفتوح''': ابن اعثم الکوفی (م. 314ق.به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.


جز بنی‌سلیم، هیچ یک از انصار و مهاجران اسیران خود را نکشتند و آن‌ها را نزد رسول خدا بردند. در منابع از این نبرد با عنوان «[[یوم غمیصاء]]» یاد شده است.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج2، ص147-148؛ المنتظم، ج3، ص331.</ref>
* '''الفهرست''': ابن الندیم (م. 438ق.)، به کوشش تجدد.
با حرکت پیامبر به سوی [[حنین]] برای رویارویی با [[هوازن]] و [[ثقیف]]، بنی‌سلیم نیز پیامبر را همراهی کردند. مسلمانان که در این روز از فراوانی جمعیت دچار غرور شده بودند، پس از حمله هوازنی‌ها، گریختند. در این میان، بنی‌سلیم که به فرماندهی خالد بن ولید پیشاپیش سپاه حرکت می‌کردند، نخستین فراریان نبرد بودند.<ref>الطبقات، ج2، ص149-151؛ السیرة الحلبیه، ج3، ص77؛ سبل الهدی، ج5، ص317-319، 325.</ref> ([[سوره توبه]]، آیه25) اما با نصرت خداوند و پایداری گروهی‌ اندک از مسلمانان، سپاه اسلام بر هوازن چیره شدند (سوره توبه، آیه26) و از آن‌ها غنیمت‌های فراوان به دست آوردند. هوازنی‌ها که با این شکست چاره‌ای جز قبول اسلام نداشتند، نزد پیامبر آمده، اسلام آوردند و خواهان آزادی اسیران خود شدند.


پیامبر نیز سهم خود و [[بنی‌عبدالمطلب]] را در غنیمت‌های هَوازِن بدان‌ها بخشید. ولی [[بنی‌تمیم]] و [[بنوفزاره]] به تحریک بزرگان خود، از بازگرداندن غنیمت‌هایشان خودداری ورزیدند. عباس بنِ مِرْداس، از بزرگان بنی‌سلیم، از مردم خود خواست که آن‌ها نیز غنیمت‌های خویش را حفظ کنند و به هَوازِن بازنگردانند؛ ولی آن‌ها به پیروی از پیامبر(ص) سهم خود را به هَوازِن پس دادند.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص925-926؛ تاریخ طبری، ج2، ص352-357؛ البدایة و النهایه، ج4، ص368-369.</ref>
* '''قاموس الرجال''': محمد تقی شوشتری، قم، نشر اسلامی، 1418ق.
==بنی‌سلیم پس از پیامبر(ص)==


با رحلت پیامبر و [[ارتداد]] بسیاری از نومسلمانان، گروهی از بنی‌سلیم بر اسلام خود ماندند و حتی در سرکوب سپاه مرتد طُلیحه همراه [[معن بن حاجز|مَعَنِ بن حاجز]]، امیر خود که از سوی [[ابوبکر]] منصوب شده بود، به خالد بن ولید پیوستند. در برابر این گروه، بسیاری از بنی‌سلیم و از جمله بزرگان آن‌ها از اسلام بازگشتند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص493.</ref> دسته‌ای به رهبری اِیاس بن عَبْدیالیل (فُجائه سُلمی) که توانسته بود با فریب دادن ابوبکر، سلاحی فراوان از مدینه دریافت کند، پس از کشتن 10 تن از مسلمانانی که از سوی ابوبکر از مدینه همراه فُجائه اعزام شده بودند، به کشتار و غارت مردم پرداختند.
* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.


این گروه شورشی پس از دستور ابوبکر به دست [[طریفة بن حاجز]] سرکوب شدند و فُجائه اسیر گشت و به فرمان ابوبکر در آتش سوزانده شد.<ref>فتوح البلدان، ص103؛ تاریخ طبری، ج2، ص492-493؛ البدایة و النهایه، ج6، ص351-352.</ref> گروه دیگر از سلیم به تحریک زنی به نام امّ زِمل سلمی در برابر سپاه خالد بسیج شدند؛ ولی در نبرد با خالد شکست خوردند. بنی‌سلیم با این شکست و همچنین آگاهی یافتن از شکست سپاه طُلیحه، پس از تحویل دادن مرتدان خود که به قتل عام مسلمانان پرداخته بودند، خویشتن را از گزند سپاه خالد در امان داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص491-493؛ البدایة و النهایه، ج6، ص351.</ref>
* '''کشف الغمه''': علی بن عیسی الاربلی (م. 693ق.)، بیروت، دار الاضواء، 1405ق.


در رویدادهای دوره خلفا نیز از بنی‌سلیم گزارش‌های گوناگون در دست است. برخی از آن‌ها از کارگزاران حکومت شدند<ref>الانساب، ج3، ص278؛ اسد الغابه، ج4، ص108.</ref> یا فرماندهی فتوحات را بر عهده گرفتند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص262؛ اسد الغابه، ج4، ص108.</ref> در دوره حکومت امام علی(ع) نیز برخی کنار [[عایشه]]، معاویه و خوارج در نبردهای [[جمل]]<ref>تاریخ خلیفه، ص142.</ref> و [[صفین]] در برابر امام صف‌آرایی کردند.<ref>انساب الاشراف، ج3، ص145-148؛ وقعة صفین، ص468، 507؛ الاصابه، ج4، ص529.</ref>
* '''لباب النقول''': السیوطی (م. 911ق.)، به کوشش احمد عبدالشافی، بیروت، دار الکتب العلمیه.


برخی نیز با امام همراهی نمودند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج3، ص41؛ وقعة صفین، ص140؛ الاصابه، ج2، ص532؛ ج4، ص431.</ref> با آغاز فتوحات در دوره خلفای نخستین و گسترش آن در دوران اموی و عباسی، مجموعه‌هایی از سلیم به کوفه، بصره، شام،‌ اندلس، خراسان و دیگر مناطق زیر سلطه حکومت‌های مسلمان مهاجرت کردند.<ref>الطبقات، ج4، ص274؛ جمهرة انساب العرب، ص262-264؛ معجم قبائل العرب، ج2، ص544-545؛ معجم المؤلفین، ج6، ص181.</ref>
* '''مجمع الامثال''': احمد بن محمد المیدانی (م. 518ق.)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1407ق.
==شخصیت‌های بنی‌سلیم==


شخصیت‌های بنی‌سلیم بر اساس دوران‌های مختلف تقسیم‌بندی شده است:
* '''المحبّر''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.


===دوران پیامبر(ص)===
* '''المستجاد من کتاب الارشاد''': العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، مکتبة النجفی، 1406ق.


در معرفی شخصیت‌های برجسته بنی‌سلیم در دوران پیامبر(ص) باید به این افراد اشاره کرد: [[ورد بن خالد بن حذیفه]] از تیره بنی‌مالک بن ثعلبه که از دوستان پیامبر در روزگار جاهلیت و از نخستین مسلمانان بود، <ref>جمهرة انساب العرب، ص264.</ref> [[خفاف بن ندبه|خُفاف بن نُدْبَه]] از ثابت‌قدمان بر اسلام در جریان ارتداد، <ref>اسد الغابه، ج2، ص118.</ref> [[حجاج بن علاط|حجاج بن عِلاط]] از تیره بنی‌بَهْز و از ثروتمندان بنی‌سلیم و صاحب معدن طلا، <ref>جمهرة انساب العرب، ص262.</ref>  [[عروة بن اسماء|عُروَة بن اَسماء]] از مبلّغان و شهیدان [[بئر معونه|بِئرمعونه]]،<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج4، ص377؛ جمهرة انساب العرب، ص262؛ اسد الغابه، ج3، ص402.</ref>  قیس بن نُشْبَه/نُسَیبه که پیامبر(ص) او را بهترینِ فرد بنی‌سلیم خواند، <ref>المنمق، ص144-145؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص307.</ref>  غاوی بن عبدالعزی که مامور نگهداری [[بت سواع|بت سُواع]] از بت‌های بنی‌سلیم بود و پیامبر نام او را به [[راشد بن عبد ربه]] تغییر داد، <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج1، ص307-308؛ اسد الغابه، ج1، ص149.</ref>  [[عباس بن مرداس|عباس بنِ مرْداس]] از بزرگان بنی‌سلیم و از [[مؤلفة القلوب]]، <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج4، ص271-272.</ref> اسماء دختر صَلْت از تیره بنی‌حرام که با پیامبر ازدواج کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص319.</ref> برخی منابع تفسیری از خوله دختر حکیم به عنوان همسر پیامبر یاد کرده‌اند که بدون مهر به ازدواج پیامبر(ص) درآمد و [[خداوند]] چنین ازدواجی را به پیامبر(ص) منحصر دانست (سوره احزاب، آیه50). <ref>روض الجنان، ج16، ص7.</ref>
* '''مسند احمد''': احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار صادر.


===دوران خلفای نخستین===
* '''المعالم الاثیره''': محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، 1411ق.
در میان شخصیت‌های سلمی در دوران خلفای نخستین و حکومت اموی، می‌توان از این افراد یاد کرد: [[عتبة بن فرقد]] حاکم جزیره در دوره [[عمر]]<ref>الفتوح، ج1، ص261.</ref> که از سوی ساکنان کوفه به عنوان برترین مردم کوفه برگزیده شد<ref>تاریخ دمشق، ج3، ص107؛ النهایه، ج3، ص180.</ref>؛ معن بن یزید از صحابه مورد توجه عمر که پس از مهاجرت به [[کوفه]] و [[مصر]] سرانجام در [[شام]] ساکن شد<ref>تاریخ دمشق، ج59، ص439-440؛ تقریب التهذیب، ج2، ص204.</ref> و فرزند او از محرکان و مشوقان [[معاویه]] برای طرح جانشینی [[یزید]] بود.<ref>الامامة و السیاسه، ج1، ص189-190.</ref>


[[ابوالاعور عمرو بن سفیان]] که در دوره عمر از سوی شامیان به عنوان برترین مردم آن منطقه برگزیده شد<ref>الفائق، ج2، ص330.</ref> و از دشمنان سرسخت [[علی(ع)]] بود که در درگیری‌های معاویه و علی(ع) نقش بسزایی داشت و در [[صفین]] از سوی معاویه به فرماندهی 5000 تن برای پیشگیری از دستیابی سپاه امام به آب منصوب شد؛<ref>تاریخ خلیفه، ص145؛ تهذیب الکمال، ج3، ص291؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص40.</ref> [[عبدالملک بن حارث]] که از سوی [[ابن‌زیاد]] مامور خبررسانی شهادت [[امام حسین(ع)]] به [[مدینه]] بود؛<ref>اعیان الشیعه، ج1، ص614.</ref> [[عبدالله بن شجره]] از بزرگان [[خوارج]] و فرمانده جناح چپ آن‌ها در نبرد [[نهروان]]؛<ref>تاریخ طبری، ج4، ص62-65.</ref> [[کعب بن مره]] از اصحاب که در کتب رجالی [[شیعه]] از او به سبب جعل حدیث به سود معاویه، به عنوان دروغگو و پلید یاد کرده‌اند؛<ref>قاموس الرجال، ج10، ص45.</ref> [[عبدالله بن خازم]] از دلیران و امیران [[خراسان]] در دوره معاویه؛<ref>تاریخ دمشق، ج28، ص6-8؛ تهذیب التهذیب، ج5، ص170-171.</ref> عمیر بن حباب بن جعده از فرماندهان نظامی [[عبدالملک بن مروان]].<ref>فتوح البلدان، ص184؛ تاریخ دمشق، ج46، ص475-476.</ref>
* '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.


===دوران عباسیان===
* '''معجم المؤلفین''': عمر کحّاله، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مکتبة المثنی.
در دوران عباسیان از این افراد می‌توان یاد کرد: [[یزید بن اسید|یزید بن اُسید]] از فرماندهان نظامی [[منصور عباسی]] و از حاکمان [[ارمنستان]] در این دوره؛<ref>تاریخ خلیفه، ص346؛ تاریخ دمشق، ج65، ص119؛ الاعلام، ج8، ص179.</ref> ابوولید [[اشجع بن عمرو]] که در دوره‌ [[هارون الرشید]] به [[بغداد]] عزیمت نمود و مورد توجه [[برامکه]] دربار قرار گرفت<ref>تاریخ الاسلام، ج13، ص109-110؛ الاعلام، ج1، ص331.</ref> و او را از ستایشگران [[امام صادق(ع)]] و مرثیه‌سرایان [[امام رضا(ع)]] دانسته‌اند.<ref>تاریخ دمشق، ج9، ص105؛ مقاتل الطالبیین، ص378؛ اعیان الشیعه، ج3، ص447.</ref>


===چهره‌های علمی===
در کنار شخصیت‌های سیاسی و نظامی بنی‌سلیم، باید از برخی چهره‌های علمی این قبیله نیز نام برد: [[عبدالملک بن حبیب]] از سرآمدان [[فقه]]، [[حدیث]]، [[لغت]] و [[نحو]] در‌ [[اندلس]] که باورهای مالک را نخستین بار در‌ اندلس تبلیغ کرد؛<ref>سیر اعلام النبلاء، ج12، ص102-104؛ تقریب التهذیب، ج1، ص614.</ref> ابوعدنان [[عبدالرحمن بن عبدالاعلی]] از دانشوران لغت و تفسیر در [[بصره]]؛<ref>الفهرست، ص51؛ الوافی بالوفیات، ج18، ص93.</ref> [[عرام بن اصبغ]] مؤلف کتاب [[اسماء جبال تهامه و سکان‌ها و ما فیها من القری]]؛<ref>معجم المؤلفین، ج6، ص275.</ref> و [[معمر بن عباد]] از بزرگان [[معتزله]] که پیروان او به [[معمریه]] مشهور شدند.<ref>الفهرست، ص207؛ الملل و النحل، ج1، ص65-66.</ref>
==برای مطالعه بیشتر==
*'''قبایل بنی سلیم فی الماضی و الحاضر'''، عبدالله بن حسین بن ناصر ال بن علی.
*'''غزوه بني سليم و دو سريه'''، دائرةالمعارف اسلامی طهور.
==پانویس==
{{پانویس}}
==منابع ==
{{منابع}}
{{دانشنامه
| آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7845
| عنوان = بنی‌سلیم
| نویسنده = سیدعلی خیرخواه علوی
}}
* '''اخبار مکه''': الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
* '''الارشاد''': المفید (م. 413ق.)، بیروت، دار المفید، 1414ق.
* '''الاستیعاب''': ابن‌عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
* '''اسد الغابه''': ابن‌اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی.
* '''الاصنام (تنکیس الاصنام)''':  هشام بن محمد کلبی (م. 204ق.)، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، 1348ش.
* '''الاعلام''': الزرکلی (م. 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م.
* '''اعیان الشیعه''': سید محسن الامین (م. 1371ق.)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.
* '''الاغانی''': ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.)، به کوشش علی مهنّا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر.
* '''الامامة و السیاسه''': ابن‌قتیبه (م. 276ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، الرضی، 1413ق.
* '''امتاع الاسماع''': المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق.
* '''انساب الاشراف''': البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
* '''الانساب''': عبدالکریم السمعانی (م. 562ق.)، به کوشش عبدالله عمر، بیروت، دار الجنان، 1408ق.
* '''البدایة و النهایه''': ابن‌کثیر (م. 774ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
* '''البلدان''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق.
* '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق.
* '''تاریخ خلیفه''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''':  الطبری (م. 310ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق.
* '''تاریخ مدینة دمشق''': ابن‌عساکر (م. 571ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
* '''تاریخ المدینة المنوره''': ابن‌شبّه (م. 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
* '''التبیان''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
* '''تفسیر ابن‌کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''':  ابن‌کثیر (م. 774ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق.
* '''تقریب التهذیب''': ابن‌حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش مصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
* '''تهذیب التهذیب''': ابن‌حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار الفکر، 1404ق.
* '''تهذیب الکمال''': المزی (م. 742ق.)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، 1415ق.
* '''جامع البیان''': الطبری (م. 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
* '''جمهرة انساب العرب''': ابن‌حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
* '''الدر المنثور''': السیوطی (م. 911ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1365ق.
* '''دلائل النبوه''': البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق.
* '''روض الجنان''': ابوالفتوح رازی (م. 554ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش.
* '''زاد المسیر''': ابن‌جوزی (م. 597ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، 1422ق.
* '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
* '''السنن الکبری''': البیهقی (م. 458ق.)، بیروت، دار الفکر.
* '''سیر اعلام النبلاء''': الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، 1413ق.
* '''السیرة الحلبیه''': الحلبی (م. 1044ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1400ق.
* '''السیرة النبویه''': ابن‌هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، 1383ق.
* '''الطبقات الکبری''': ابن‌سعد (م. 230ق.)، بیروت، دار صادر.
* '''طبقات المحدثین''': عبدالله بن حبان (م. 369ق.)، به کوشش عبدالغفور، بیروت، الرساله، 1412ق.
* '''الطبقات''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
* '''العقد الفرید''': احمد بن عبدربه (م. 328ق.)، به کوشش مفید قمیحه، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1404ق.
* '''عیون الاثر''': ابن‌سید الناس (م. 734ق.)، بیروت، مؤسسة عزالدین، 1406ق.
* '''الفائق فی غریب الحدیث''': الزمخشری (م. 538ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق.
* '''فتوح البلدان''': البلاذری (م. 279ق.)، بیروت، دار الهلال، 1988م.
* '''الفتوح''': ابن‌اعثم الکوفی (م. 314ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.
* '''الفهرست''': ابن‌الندیم (م. 438ق.)، به کوشش تجدد.
* '''قاموس الرجال''': محمد تقی شوشتری، قم، نشر اسلامی، 1418ق.
* '''الکامل فی التاریخ''': ابن‌اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
* '''کشف الغمه''': علی بن عیسی الاربلی (م. 693ق.)، بیروت، دار الاضواء، 1405ق.
* '''لباب النقول''': السیوطی (م. 911ق.)، به کوشش احمد عبدالشافی، بیروت، دار الکتب العلمیه.
* '''مجمع الامثال''': احمد بن محمد المیدانی (م. 518ق.)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1407ق.
* '''المحبّر''': ابن‌حبیب (م. 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
* '''المستجاد من کتاب الارشاد''': العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، مکتبة النجفی، 1406ق.
* '''مسند احمد''': احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار صادر.
* '''المعالم الاثیره''': محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، 1411ق.
* '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.
* '''معجم المؤلفین''': عمر کحّاله، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مکتبة المثنی.
* '''معجم قبائل العرب''': عمر کحّاله، بیروت، الرساله، 1405ق.
* '''معجم قبائل العرب''': عمر کحّاله، بیروت، الرساله، 1405ق.
* '''معجم ما استعجم''': عبدالله البکری (م. 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق.
* '''معجم ما استعجم''': عبدالله البکری (م. 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق.
* '''المغازی''': الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.
* '''المغازی''': الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.
* '''المفصل''': جواد علی، بیروت، دار العلم للملایین، 1976م.
* '''المفصل''': جواد علی، بیروت، دار العلم للملایین، 1976م.
* '''مقاتل الطالبیین''': ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.)، به کوشش مظفر، قم، دار الکتاب، 1385ق.
* '''مقاتل الطالبیین''': ابوالفرج الاصفهانی (م. 356ق.)، به کوشش مظفر، قم، دار الکتاب، 1385ق.
* '''الملل و النحل''': الشهرستانی (م. 548ق.)، به کوشش سید کیلانی، بیروت، دار المعرفه، 1395ق.
* '''الملل و النحل''': الشهرستانی (م. 548ق.)، به کوشش سید کیلانی، بیروت، دار المعرفه، 1395ق.
* '''المنتظم''': ابن‌جوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق.
 
* '''المنمق''': ابن‌حبیب (م. 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق.
* '''المنتظم''': ابن جوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق.
 
* '''المنمق''': ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق.
 
* '''نمونه''': مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
* '''نمونه''': مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
* '''نهایة الارب''': احمد بن عبدالوهاب النویری (م. 733ق.)، قاهره، دار الکتب و الوثائق، 1423ق.
* '''نهایة الارب''': احمد بن عبدالوهاب النویری (م. 733ق.)، قاهره، دار الکتب و الوثائق، 1423ق.
* '''النهایه''': مبارک ابن‌اثیر (م. 606ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، 1367ش.
 
* '''النهایه''': مبارک ابن اثیر (م. 606ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، 1367ش.
 
* '''الوافی بالوفیات''': الصفدی (م. 764ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق.
* '''الوافی بالوفیات''': الصفدی (م. 764ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق.
* '''وقعة صفین''': ابن‌مزاحم المنقری (م. 212ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، مکتبة النجفی، 1404ق.
{{پایان}}
{{قبایل عرب}}


[[رده:قبایل عرب]]
* '''وقعة صفین''': ابن مزاحم المنقری (م. 212ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، مکتبة النجفی، 1404ق.
[[رده:قبایل مدینه]]
[[رده:قبایل صاحب منصب]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)