در حال ویرایش بنیعبدالدار
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[مرداد]]|روز=[[۲۲]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=M-mohammad }} | |||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
{{جعبه اطلاعات قبایل | {{جعبه اطلاعات قبایل | ||
| نام = بنیعبدالدار | | نام = بنیعبدالدار | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| نام کامل = بنیعبدالدار | | نام کامل = بنیعبدالدار | ||
| نسب = [[عبدالدار بن قصیّ|عبدالدار]] بن [[قصیّ بن کلاب]] | | نسب = [[عبدالدار بن قصیّ|عبدالدار]] بن [[قصیّ بن کلاب]] | ||
| محل حکومت = | | محل حکومت = | ||
| مدت حکومت = | | مدت حکومت = | ||
| مکان قبیله = [[مکه]] | | مکان قبیله = [[مکه]] | ||
| سرسلسله = عبدالدار بن قصیّ | | سرسلسله = عبدالدار بن قصیّ | ||
| اشخاص مهم = [[نضر بن حارث]]، [[مصعب بن عمیر]]، [[عثمان بن عبدالدار]]، [[بره بنت عبدالعزی|برّه بنت عبدالعزّی]]، [[قاسط بن شریح]]، [[ابوطلحه عبدالله بن عبدالعزّی]]، [[طلحة بن ابوطلحه]]، [[عثمان بن طلحه]]، [[سبّاق بن عبدالدار]]، [[اسماعیل بن عبدالله قرشی عبدری]]، [[عبدالله بن مسافع]]، [[شیبة بن عثمان]]، [[مغیرة بن ابیبرده]]، [[عامر بن وهب]]، [[رزین بن معاویه سرقسطی اندلسی]]، [[بیبش بن محمد]] | | اشخاص مهم = [[نضر بن حارث]]، [[مصعب بن عمیر]]، [[عثمان بن عبدالدار]]، [[بره بنت عبدالعزی|برّه بنت عبدالعزّی]]، [[قاسط بن شریح]]، [[ابوطلحه عبدالله بن عبدالعزّی]]، [[طلحة بن ابوطلحه]]، [[عثمان بن طلحه]]، [[سبّاق بن عبدالدار]]، [[اسماعیل بن عبدالله قرشی عبدری]]، [[عبدالله بن مسافع]]، [[شیبة بن عثمان]]، [[مغیرة بن ابیبرده]]، [[عامر بن وهب]]، [[رزین بن معاویه سرقسطی اندلسی]]، [[بیبش بن محمد]] | ||
| جمعیت = | | جمعیت = | ||
| جنگها = | | جنگها = | ||
| شاخهای از = [[قریش]] | | شاخهای از = [[قریش]] | ||
| زیرشاخهها = | | زیرشاخهها = | ||
| مهمترین اقدامات = شرکت در [[نبرد فجار]]، شرکت در [[نبرد بدر]]، شرکت در [[نبرد خندق]]، شرکت در [[نبرد احد]] | | مهمترین اقدامات = شرکت در [[نبرد فجار]]، شرکت در [[نبرد بدر]]، شرکت در [[نبرد خندق]]، شرکت در [[نبرد احد]] | ||
| مناصب مهم = منصب پردهداری [[کعبه]]، [[منصب لواء]]، [[منصب حجابت]]، [[منصب دار الندوه]]، [[منصب سدانت]]، [[منصب سقایت]]، [[منصب رفادت]] | | مناصب مهم = منصب پردهداری [[کعبه]]، [[منصب لواء]]، [[منصب حجابت]]، [[منصب دار الندوه]]، [[منصب سدانت]]، [[منصب سقایت]]، [[منصب رفادت]] | ||
خط ۲۰: | خط ۲۳: | ||
'''بنیعبدالدار''' تیرهای از [[قریش]]، که دارای مناصب گوناگون [[کعبه]] بودند. | '''بنیعبدالدار''' تیرهای از [[قریش]]، که دارای مناصب گوناگون [[کعبه]] بودند. | ||
بنیعبدالدار از طوائف بزرگ | بنیعبدالدار از طوائف بزرگ قریش به شمار میروند که ریاست مناصب پردهداری کعبه، [[پرچمداری]] در جنگها، [[حجابت]] (كليدداری) و [[دار الندوه]] (مرکز مشورتی قریش) در اختیارشان بود. از این جهت، افراد این خاندان از تاثیری ویژه در پیشبرد یا ممانعت از گسترش [[اسلام]] برخوردار بودند. | ||
==نسب بنیعبدالدار== | ==نسب بنیعبدالدار== | ||
خط ۲۹: | خط ۳۳: | ||
===فرزندان عبدالدار=== | ===فرزندان عبدالدار=== | ||
[[بلاذری]] (م. 279ق.) پنج پسر برای عبدالدار به نام عثمان، وهب، کلده، عبدمناف و سبّاق یاد کرده که چهار فرزند نخست از هند بنت لؤیّ بن ملکان خزاعی و مادر فرزند پنجم نیز از [[طایفه هوازن]] بود. اما [[ابنحزم]] (م. 456ق.) تنها سه فرزند به نام عثمان، عبدمناف و سبّاق را نام میبرد.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403؛ جمهرة انساب العرب، ص125.</ref> | [[بلاذری]] (م. 279ق.) پنج پسر برای عبدالدار به نام عثمان، وهب، کلده، عبدمناف و سبّاق یاد کرده که چهار فرزند نخست از هند بنت لؤیّ بن ملکان خزاعی و مادر فرزند پنجم نیز از [[طایفه هوازن]] بود. | ||
اما [[ابنحزم]] (م. 456ق.) تنها سه فرزند به نام عثمان، عبدمناف و سبّاق را نام میبرد.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403؛ جمهرة انساب العرب، ص125.</ref> | |||
در منابع پیش از بلاذری، نامی از وهب بن عبدالدار نیامده و کلده نیز تنها از جانب [[ابنسعد]] (م. 230ق.) در ذیل نسب رقیه بنت هاله آمده است. ولی در جای دیگر، نسب وی را به صورت کلدة بن عبدمناف بن عبدالدار میآورد<ref>الطبقات، ج8، ص41.</ref> که در این صورت، سخن ابنحزم درست به نظر میرسد.<ref>جمهرة انساب العرب، ص125.</ref> | در منابع پیش از بلاذری، نامی از وهب بن عبدالدار نیامده و کلده نیز تنها از جانب [[ابنسعد]] (م. 230ق.) در ذیل نسب رقیه بنت هاله آمده است. ولی در جای دیگر، نسب وی را به صورت کلدة بن عبدمناف بن عبدالدار میآورد<ref>الطبقات، ج8، ص41.</ref> که در این صورت، سخن ابنحزم درست به نظر میرسد.<ref>جمهرة انساب العرب، ص125.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۴۵: | ||
از نسل عبدمناف بن عبدالدار شخصیتهایی اثرگذار در آغاز اسلام پدید آمدهاند: | از نسل عبدمناف بن عبدالدار شخصیتهایی اثرگذار در آغاز اسلام پدید آمدهاند: | ||
[[نضر بن حارث]]، دشمن سرسخت پیامبر؛<ref>السیرة النبویه، ج1، ص350؛ البدایة و النهایه، ج3، ص86-87.</ref> فرزندش فراس از مهاجران به [[حبشه]]؛<ref>السیرة النبویه، ج1، ص325.</ref> برادرش نضیر در زمره «[[مؤلفة قلوبهم]]»<ref>الطبقات، ج6، ص6؛ تاریخ طبری، ج3، ص90.</ref> و بر پایه روایتی دیگر، از مهاجران به حبشه.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص232؛ الاستیعاب، ج4، ص1525.</ref> | [[نضر بن حارث]]، دشمن سرسخت پیامبر؛<ref>السیرة النبویه، ج1، ص350؛ البدایة و النهایه، ج3، ص86-87.</ref> فرزندش فراس از مهاجران به [[حبشه]]؛<ref>السیرة النبویه، ج1، ص325.</ref> برادرش نضیر در زمره «[[مؤلفة قلوبهم]]»<ref>الطبقات، ج6، ص6؛ تاریخ طبری، ج3، ص90.</ref> و بر پایه روایتی دیگر، از مهاجران به حبشه.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص232؛ الاستیعاب، ج4، ص1525.</ref> | ||
[[مصعب بن عمیر]] (مصعب الخیر) پرچمدار [[مسلمانان]] در [[نبرد بدر]]<ref>الطبقات، ج3، ص89؛ انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> و [[نبرد احد|احد]].<ref>المغازی، ج1، ص221؛ الطبقات، ج3، ص89.</ref> | [[مصعب بن عمیر]] (مصعب الخیر) پرچمدار [[مسلمانان]] در [[نبرد بدر]]<ref>الطبقات، ج3، ص89؛ انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> و [[نبرد احد|احد]].<ref>المغازی، ج1، ص221؛ الطبقات، ج3، ص89.</ref> | ||
خط ۶۹: | خط ۷۵: | ||
===نسل سباق بن عبدالدار=== | ===نسل سباق بن عبدالدار=== | ||
از [[سبّاق بن عبدالدار]] نیز نسلی فراوان پدید آمدند که بسیاری از آنها بر پایه گزارش تاریخنگاران به سبب ظلم هلاک شدند.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403.</ref> از میان آنها میتوان به اسود بن عامر که در نبرد بدر کشته شد و نیز [[سویبط بن سعد]] که از مهاجران به حبشه و بدریان به شمار میرود، اشاره نمود.<ref>جمهرة انساب العرب، ص126.</ref> | از [[سبّاق بن عبدالدار]] نیز نسلی فراوان پدید آمدند که بسیاری از آنها بر پایه گزارش تاریخنگاران به سبب ظلم هلاک شدند.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403.</ref> | ||
از میان آنها میتوان به اسود بن عامر که در نبرد بدر کشته شد و نیز [[سویبط بن سعد]] که از مهاجران به حبشه و بدریان به شمار میرود، اشاره نمود.<ref>جمهرة انساب العرب، ص126.</ref> | |||
==مناصب بنیعبدالدار== | ==مناصب بنیعبدالدار== | ||
خط ۸۱: | خط ۸۹: | ||
برخی نیز از زبان معمر بن مثنّی (م. 203ق.) سقایت و رفادت را دو منصب واگذارده به عبدمناف در روزگار قصی خواندهاند<ref>التنبیه و الاشراف، ص180.</ref> و یا از میان همه مناصب، تنها حجابت و لواء را مناصب تفویض شده به عبدالدار شمرده و سقایت و دار الندوه را به عبدمناف و رفادت و مهمانداری [[ایام منی]] را متعلق به عبدالعزّی دانستهاند.<ref>سبل الهدی، ج1، ص276.</ref> | برخی نیز از زبان معمر بن مثنّی (م. 203ق.) سقایت و رفادت را دو منصب واگذارده به عبدمناف در روزگار قصی خواندهاند<ref>التنبیه و الاشراف، ص180.</ref> و یا از میان همه مناصب، تنها حجابت و لواء را مناصب تفویض شده به عبدالدار شمرده و سقایت و دار الندوه را به عبدمناف و رفادت و مهمانداری [[ایام منی]] را متعلق به عبدالعزّی دانستهاند.<ref>سبل الهدی، ج1، ص276.</ref> | ||
سازگار با شواهد روایی، [[منصب سدانت]] (خدمتگزاری و محافظت از کعبه) نیز در اختیار بنیعبدالدار بوده است.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210؛ المنتظم، ج2، ص216.</ref> این منصب از افتخارات [[عرب جاهلی]] به شمار میرفت<ref>المحبر، ص241؛ انساب الاشراف، ج4، ص16.</ref> که قصیّ از [[خزاعیان]] دریافت نمود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55.</ref> برخی نیز این منصب را همان حجابت دانستهاند.<ref>العین، ج7، ص228، «سدن. </ref><ref>السیرة النبویه، ج2، ص412.</ref> شماری نیز آن را کنار حجابت از مناصب عبدالدار شمردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55-56؛ المنتظم، ج2، ص216؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210.</ref> با این حال، تفاوت میان سدانت و حجابت چندان آشکار نمینماید. | سازگار با شواهد روایی، [[منصب سدانت]] (خدمتگزاری و محافظت از کعبه) نیز در اختیار بنیعبدالدار بوده است.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210؛ المنتظم، ج2، ص216.</ref> | ||
این منصب از افتخارات [[عرب جاهلی]] به شمار میرفت<ref>المحبر، ص241؛ انساب الاشراف، ج4، ص16.</ref> که قصیّ از [[خزاعیان]] دریافت نمود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55.</ref> برخی نیز این منصب را همان حجابت دانستهاند.<ref>العین، ج7، ص228، «سدن. </ref><ref>السیرة النبویه، ج2، ص412.</ref> | |||
شماری نیز آن را کنار حجابت از مناصب عبدالدار شمردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55-56؛ المنتظم، ج2، ص216؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210.</ref> با این حال، تفاوت میان سدانت و حجابت چندان آشکار نمینماید. | |||
پیرامون برخی از این مناصب پس از وفات قصّی نزاعی درگرفت که به سازش انجامید. نتیجه این سازش، واگذاری سه منصب دارالندوه، حجابت، و لواء<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ المنمق، ص34.</ref> و به روایتی حجابت و لواء<ref>المحبر، ص167؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص401.</ref> به بنیعبدالدار بود. | پیرامون برخی از این مناصب پس از وفات قصّی نزاعی درگرفت که به سازش انجامید. نتیجه این سازش، واگذاری سه منصب دارالندوه، حجابت، و لواء<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ المنمق، ص34.</ref> و به روایتی حجابت و لواء<ref>المحبر، ص167؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص401.</ref> به بنیعبدالدار بود. | ||
خط ۸۹: | خط ۱۰۱: | ||
===منصب دار الندوه=== | ===منصب دار الندوه=== | ||
دار الندوه به جایی برای مشورت قریش در امور جنگ و صلح و بستن پیمانها و حتی تزویج اطلاق میگشت<ref>انساب الاشراف، ج1، ص58-59.</ref> که تا هنگام خلافت [[معاویه]] در دست بنیعبدالدار بود. معاویه این منصب را از عکرمة بن عامر به صد هزار درهم خریداری نمود و [[دارالاماره]] خویش گرداند.<ref>المنمق، ص34؛ انساب الاشراف، ج1، ص59؛ ج9، ص412، 454.</ref> | دار الندوه به جایی برای مشورت قریش در امور جنگ و صلح و بستن پیمانها و حتی تزویج اطلاق میگشت<ref>انساب الاشراف، ج1، ص58-59.</ref> که تا هنگام خلافت [[معاویه]] در دست بنیعبدالدار بود. | ||
معاویه این منصب را از عکرمة بن عامر به صد هزار درهم خریداری نمود و [[دارالاماره]] خویش گرداند.<ref>المنمق، ص34؛ انساب الاشراف، ج1، ص59؛ ج9، ص412، 454.</ref> | |||
بر پایه گزارشی دیگر، منصب سرپرستی دار الندوه در [[روزگار جاهلیت]] به دست [[حکیم بن حزام]] از تیره [[بنیعبدالعزی بن قصی]] در برابر ظرف شرابی از بنیعبدالدار خریداری شد و حکیم بن حزام دار الندوه را به صد یا صدهزار درهم یا چهل هزار دینار به معاویه فروخت و در پاسخ طعنه [[عبدالله بن زبیر]] به وی که شرف قریش ـ یا: قوم خود ـ را فروخته است، پاسخ داد: شرف به تقوا است و من در روزگار جاهلیت، آن را به ظرف شرابی خریدم و اکنون پول آن را صدقه قرار دادم.<ref>جمهرة انساب العرب، ص121؛ الاستیعاب، ج1، ص362؛ البدایة و النهایه، ج2، ص207؛ ج8، ص69.</ref> | بر پایه گزارشی دیگر، منصب سرپرستی دار الندوه در [[روزگار جاهلیت]] به دست [[حکیم بن حزام]] از تیره [[بنیعبدالعزی بن قصی]] در برابر ظرف شرابی از بنیعبدالدار خریداری شد و حکیم بن حزام دار الندوه را به صد یا صدهزار درهم یا چهل هزار دینار به معاویه فروخت و در پاسخ طعنه [[عبدالله بن زبیر]] به وی که شرف قریش ـ یا: قوم خود ـ را فروخته است، پاسخ داد: شرف به تقوا است و من در روزگار جاهلیت، آن را به ظرف شرابی خریدم و اکنون پول آن را صدقه قرار دادم.<ref>جمهرة انساب العرب، ص121؛ الاستیعاب، ج1، ص362؛ البدایة و النهایه، ج2، ص207؛ ج8، ص69.</ref> | ||
خط ۹۷: | خط ۱۱۱: | ||
===منصب حجابت=== | ===منصب حجابت=== | ||
حجابت سمتی است که به حاجب اختیار اجازه یا ممانعت از ورود دیگران به مکان یا محضر شخصی ویژه را میدهد. حجابت کعبه به معنای امتیاز کلیدداری و ممانعت از ورود دیگران به آن است.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص299؛ دائرة المعارف اسلام انگلیسی، مدخل: حجابت EI (The Encyclopaedia of Islam): hadjib.</ref> | |||
====حاجبان نخستین==== | ====حاجبان نخستین==== | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۲۱: | ||
[[واقدی]] (م. 207ق.) در گزارش فتح مکه، به نحوه ابقای این منصب میان بنیعبدالدار به دست [[پیامبر اسلام(ص)]] اشارت نموده که [[عثمان بن طلحه]] به فرمان پیامبر اسلام(ص) و ابلاغ [[بلال]] و دخالت [[ابابکر]] و [[عمر]]<ref>المغازی، ج2، ص833.</ref> و بر پایه گزارشی، بدون دخالت بلال و ابابکر، کلید کعبه را که نزد مادرش امسعید از قبیله بنیعمرو بن عوف و دختر شیبه بود، به اکراه دریافت نمود و آن را به پیامبر(ص) واگذارد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> | [[واقدی]] (م. 207ق.) در گزارش فتح مکه، به نحوه ابقای این منصب میان بنیعبدالدار به دست [[پیامبر اسلام(ص)]] اشارت نموده که [[عثمان بن طلحه]] به فرمان پیامبر اسلام(ص) و ابلاغ [[بلال]] و دخالت [[ابابکر]] و [[عمر]]<ref>المغازی، ج2، ص833.</ref> و بر پایه گزارشی، بدون دخالت بلال و ابابکر، کلید کعبه را که نزد مادرش امسعید از قبیله بنیعمرو بن عوف و دختر شیبه بود، به اکراه دریافت نمود و آن را به پیامبر(ص) واگذارد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> | ||
پیامبر(ص) این منصب را پس از پاکیزه نمودن کعبه برای همیشه به عثمان بن طلحه بازگرداند و فرمود: جز ظالم آن را بازنستاند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص412 | پیامبر(ص) این منصب را پس از پاکیزه نمودن کعبه برای همیشه به عثمان بن طلحه بازگرداند و فرمود: جز ظالم آن را بازنستاند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص412.</ref> | ||
برخی نیز بر آنند که پیامبر(ص) کلید را نخست به عثمان بن طلحه و پس از وفات وی به شیبه داد.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص110.</ref> اما تاریخ وفات عثمان بن طلحه در روزگار خلافت معاویه دانسته شده است.<ref>الطبقات، ج6، ص6.</ref> [[ذهبی]] (م. 748ق.) نیز به گزارش از واقدی (م. 207ق.) تفویض حجابت به شیبه را به سبب [[کفر]] وی درست نمیداند.<ref>تاریخ الاسلام، ج2، ص551.</ref> | آوردهاند که آن را به [[شیبة بن عثمان]] فرزند<ref>المعارف، ص70.</ref> یا پسر عموی عثمان بن طلحه<ref>انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> یا هر دو آنها سپرد.<ref>نک: الاستیعاب، ج2، ص712؛ الوافی بالوفیات، ج2، ص23.</ref> | ||
برخی نیز بر آنند که پیامبر(ص) کلید را نخست به عثمان بن طلحه و پس از وفات وی به شیبه داد.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص110.</ref> اما تاریخ وفات عثمان بن طلحه در روزگار خلافت معاویه دانسته شده است.<ref>الطبقات، ج6، ص6.</ref> | |||
[[ذهبی]] (م. 748ق.) نیز به گزارش از واقدی (م. 207ق.) تفویض حجابت به شیبه را به سبب [[کفر]] وی درست نمیداند.<ref>تاریخ الاسلام، ج2، ص551.</ref> | |||
درباره عثمان بن طلحه، برخی بر اسلام آوردن وی پیش از فتح مکه اصرار دارند. اما بعضی اسلام آوردن او را پس از تحویل منصب از جانب پیامبر(ص) دانستهاند.<ref>المغازی، ج2، ص661؛ المنمق، ص275؛ انساب الاشراف، ج1، ص59-60، 361؛ تاریخ طبری، ج3، ص31.</ref> | درباره عثمان بن طلحه، برخی بر اسلام آوردن وی پیش از فتح مکه اصرار دارند. اما بعضی اسلام آوردن او را پس از تحویل منصب از جانب پیامبر(ص) دانستهاند.<ref>المغازی، ج2، ص661؛ المنمق، ص275؛ انساب الاشراف، ج1، ص59-60، 361؛ تاریخ طبری، ج3، ص31.</ref> | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۶۱: | ||
===منصب لواء=== | ===منصب لواء=== | ||
این منصب به معنای رهبری نظامی قریش در جنگها، از دیگر سمتهای بنیعبدالدار به شمار میرود.این منصب کنار سرپرستی دار الندوه گزارش از جایگاه ممتاز بنیعبدالدار در سیاست و امور نظامی میدهد. | این منصب به معنای رهبری نظامی قریش در جنگها، از دیگر سمتهای بنیعبدالدار به شمار میرود. | ||
این منصب کنار سرپرستی دار الندوه گزارش از جایگاه ممتاز بنیعبدالدار در سیاست و امور نظامی میدهد. | |||
پیش از ظهور اسلام، در قالب نبردهای فجّار به رهبری طلحة بن ابیطلحه<ref>نک: جمهرة انساب العرب، ص127.</ref> یا عکرمة بن عامر<ref>الطبقات، ج1، ص102؛ انساب الاشراف، ج11، ص88.</ref> و نیز در سالهای آغازین هجرت، شاهد پرچمداری بنیعبدالدار هستیم؛ پرچمدار مسلمانان در نبرد بدر را مصعب بن عمیر عبدری دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص60؛ الطبقات، ج3، ص89.</ref> | پیش از ظهور اسلام، در قالب نبردهای فجّار به رهبری طلحة بن ابیطلحه<ref>نک: جمهرة انساب العرب، ص127.</ref> یا عکرمة بن عامر<ref>الطبقات، ج1، ص102؛ انساب الاشراف، ج11، ص88.</ref> و نیز در سالهای آغازین هجرت، شاهد پرچمداری بنیعبدالدار هستیم؛ پرچمدار مسلمانان در نبرد بدر را مصعب بن عمیر عبدری دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص60؛ الطبقات، ج3، ص89.</ref> | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۸۷: | ||
====لواء مسلمانان در نبرد احد==== | ====لواء مسلمانان در نبرد احد==== | ||
در سپاه اسلام نیز مصعب بن عمیر پرچمدار مهاجران شمرده شده است. پیامبر(ص) با آگاهی از پرچمداری بنیعبدالدار در سپاه مشرکان اظهار داشت: ما برای وفاداری سزاوارتریم.<ref>المغازی، ج1، ص215، 221؛ الطبقات، ج2، ص30.</ref> اما منابع گوناگون از پرچمداری علی(ع) کنار مصعب<ref>تاریخ خلیفه، ص27؛ الطبقات، ج2، ص29.</ref> یا پس از شهادت وی<ref>السیرة النبویه، ج2، ص73؛ تاریخ طبری، ج2، ص516.</ref> حکایت دارند. | در سپاه اسلام نیز مصعب بن عمیر پرچمدار مهاجران شمرده شده است. پیامبر(ص) با آگاهی از پرچمداری بنیعبدالدار در سپاه مشرکان اظهار داشت: ما برای وفاداری سزاوارتریم.<ref>المغازی، ج1، ص215، 221؛ الطبقات، ج2، ص30.</ref> | ||
اما منابع گوناگون از پرچمداری علی(ع) کنار مصعب<ref>تاریخ خلیفه، ص27؛ الطبقات، ج2، ص29.</ref> یا پس از شهادت وی<ref>السیرة النبویه، ج2، ص73؛ تاریخ طبری، ج2، ص516.</ref> حکایت دارند. | |||
بلاذری (م. 279ق.) مینویسد: پرچمداری سپاه اسلام نخست با علی(ع) بود و پیامبر آن را به مصعب سپرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص387.</ref> به باور وی، پس از شهادت مصعب، مالک یا برادرش ابوالروم پرچم را در دست گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص61.</ref> قاتل مصعب، ابنقمئه/قمیئه لیثی بود.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص73؛ تاریخ خلیفه، ص28.</ref> برخی منابع به نزول آیه 23 [[سوره احزاب]] در شان مصعب و اصحاب وی اشاره دارند.<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص484؛ تفسیر بغوی، ج3، ص624.</ref> | بلاذری (م. 279ق.) مینویسد: پرچمداری سپاه اسلام نخست با علی(ع) بود و پیامبر آن را به مصعب سپرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص387.</ref> به باور وی، پس از شهادت مصعب، مالک یا برادرش ابوالروم پرچم را در دست گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص61.</ref> قاتل مصعب، ابنقمئه/قمیئه لیثی بود.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص73؛ تاریخ خلیفه، ص28.</ref> برخی منابع به نزول آیه 23 [[سوره احزاب]] در شان مصعب و اصحاب وی اشاره دارند.<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص484؛ تفسیر بغوی، ج3، ص624.</ref> | ||
خط ۱۸۵: | خط ۲۰۷: | ||
برخی این ستیز را میان فرزندان قصیّ و بنیعبدالدار دانستهاند؛ اما گروهی [[بنیعبدشمس]] را از این دایره بیرون نمودهاند.<ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> ریاست بنیعبدمناف با عبدشمس، برادر بزرگتر آنها، یا هاشم بود و رهبری بنیعبدالدار را عامر بن هاشم بر عهده داشت.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص63.</ref> | برخی این ستیز را میان فرزندان قصیّ و بنیعبدالدار دانستهاند؛ اما گروهی [[بنیعبدشمس]] را از این دایره بیرون نمودهاند.<ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> ریاست بنیعبدمناف با عبدشمس، برادر بزرگتر آنها، یا هاشم بود و رهبری بنیعبدالدار را عامر بن هاشم بر عهده داشت.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص63.</ref> | ||
این تنش در روزگار زندگانی مطّلب و هاشم و پیش از آوازه یافتن [[عبدالمطّلب]] و هنگامی که وی تنها نخستزادهاش حارث را داشت، به وقوع پیوست.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص246-247.</ref> این تاریخگذاری با برخی دیگر از گزارهها درباره شرکت یکی از دختران عبدالمطلّب در بستن پیمان منافات دارد.<ref>المحبر، ص166؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص17؛ التنبیه و الاشراف، ص180.</ref> به هر حال، در تقدم [[حلف المطیبین]] بر [[حلف الفضول]] تردید نیست. | این تنش در روزگار زندگانی مطّلب و هاشم و پیش از آوازه یافتن [[عبدالمطّلب]] و هنگامی که وی تنها نخستزادهاش حارث را داشت، به وقوع پیوست.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص246-247.</ref> این تاریخگذاری با برخی دیگر از گزارهها درباره شرکت یکی از دختران عبدالمطلّب در بستن پیمان منافات دارد.<ref>المحبر، ص166؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص17؛ التنبیه و الاشراف، ص180.</ref> به هر حال، در تقدم [[حلف المطیبین]] بر [[حلف الفضول]] تردید نیست. | ||
برخی به پشتوانه روایت نبوی حاکی از حضور پیامبر اسلام(ص) در حلف مطیبین<ref>دلائل النبوه، ج2، ص38-39.</ref> این دیدگاه را تقویت نمودهاند؛ اما این روایت به قرینه روایتهای همسیاق، مربوط به حلف الفضول است.<ref>البدایة و النهایه، ج2، ص291.</ref> | برخی به پشتوانه روایت نبوی حاکی از حضور پیامبر اسلام(ص) در حلف مطیبین<ref>دلائل النبوه، ج2، ص38-39.</ref> این دیدگاه را تقویت نمودهاند؛ اما این روایت به قرینه روایتهای همسیاق، مربوط به حلف الفضول است.<ref>البدایة و النهایه، ج2، ص291.</ref> | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۲۵: | ||
بر پایه گزارش مشهور، طوائف [[بنیاسد بن عبدالعزّی]]، [[بنیزهرة بن کلاب]]، [[بنیتیم بن مرّه]]، و [[بنیحارث بن فهر]] به هواداری از بنیعبدمناف برخاستند و طوائف [[بنیمخزوم بن یقظه]]، [[بنیسهم بن عمرو]]، [[بنیجمح بن عمرو]]، و [[بنیعدیّ بن کعب]] نیز به هواداری از بنیعبدالدار پرداختند و برخی نیز اعلام بیطرفی نمودند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص64.</ref> | بر پایه گزارش مشهور، طوائف [[بنیاسد بن عبدالعزّی]]، [[بنیزهرة بن کلاب]]، [[بنیتیم بن مرّه]]، و [[بنیحارث بن فهر]] به هواداری از بنیعبدمناف برخاستند و طوائف [[بنیمخزوم بن یقظه]]، [[بنیسهم بن عمرو]]، [[بنیجمح بن عمرو]]، و [[بنیعدیّ بن کعب]] نیز به هواداری از بنیعبدالدار پرداختند و برخی نیز اعلام بیطرفی نمودند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص64.</ref> | ||
این دو طایفه میان خود پیمانی استوار بستند تا خیانت نورزند و یکدیگر را تسلیم طرف مخالف ننمایند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-132.</ref> در این جریان، دو گروه احلاف و مطیّبین پدید آمدند و [[پیمان لعقة الدم|پیمان لَعَقة الدم]] شکل گرفت. | این دو طایفه میان خود پیمانی استوار بستند تا خیانت نورزند و یکدیگر را تسلیم طرف مخالف ننمایند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-132.</ref> | ||
در این جریان، دو گروه احلاف و مطیّبین پدید آمدند و [[پیمان لعقة الدم|پیمان لَعَقة الدم]] شکل گرفت. | |||
احلاف به بنیعبدالدار و طایفههای حامی او اطلاق شد؛ از آنرو که او به ابتکار بنیعدی و به روایتی بنیسهم، <ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> ماده شتری نحر نمود و خون آن را در ظرفی ریخته، کنار کعبه نهاد و آنان به نشان پیمان بستن، دست در ظرف فروکردند و بر کعبه کشیدند.<ref>الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166؛ المنمق، ص33.</ref> در این هنگام، فردی از بنیعدی اندکی از آن خون را لیسید. دیگران نیز به نشانه پیمان چنین کردند و از اینرو، اصطلاح «لعقة الدم» را بر همپیمانان یا تنها بر بنیعدی اطلاق نمودند.<ref>المحبر، ص166-167؛ انساب الاشراف، ج1، ص55.</ref> | احلاف به بنیعبدالدار و طایفههای حامی او اطلاق شد؛ از آنرو که او به ابتکار بنیعدی و به روایتی بنیسهم، <ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> ماده شتری نحر نمود و خون آن را در ظرفی ریخته، کنار کعبه نهاد و آنان به نشان پیمان بستن، دست در ظرف فروکردند و بر کعبه کشیدند.<ref>الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166؛ المنمق، ص33.</ref> در این هنگام، فردی از بنیعدی اندکی از آن خون را لیسید. دیگران نیز به نشانه پیمان چنین کردند و از اینرو، اصطلاح «لعقة الدم» را بر همپیمانان یا تنها بر بنیعدی اطلاق نمودند.<ref>المحبر، ص166-167؛ انساب الاشراف، ج1، ص55.</ref> | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۳۵: | ||
این پیمان کنار کعبه یا در خانه [[عبدالله بن جدعان]] که از نفوذمندان قریش به شمار میرفت، بسته شد.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ قس: انساب الاشراف، ج1، ص62-63.</ref> برخی خانه ابن جدعان را محلّ حلف الفضول دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص12؛ ج10، ص157.</ref> اما منافاتی میان این دو گزاره نیست.<ref>التنبیه و الاشراف، ص180؛ البدایة و النهایه، ج2، ص291.</ref> گویا این راه حلّی مناسب درباره روایت نبوی حاکی از مشارکت پیامبر در حلف الفضول در خانه ابنجدعان<ref>السیرة النبویه، ج1، ص134؛ المنمق، ص279.</ref> باشد. | این پیمان کنار کعبه یا در خانه [[عبدالله بن جدعان]] که از نفوذمندان قریش به شمار میرفت، بسته شد.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ قس: انساب الاشراف، ج1، ص62-63.</ref> برخی خانه ابن جدعان را محلّ حلف الفضول دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج2، ص12؛ ج10، ص157.</ref> اما منافاتی میان این دو گزاره نیست.<ref>التنبیه و الاشراف، ص180؛ البدایة و النهایه، ج2، ص291.</ref> گویا این راه حلّی مناسب درباره روایت نبوی حاکی از مشارکت پیامبر در حلف الفضول در خانه ابنجدعان<ref>السیرة النبویه، ج1، ص134؛ المنمق، ص279.</ref> باشد. | ||
عموم تاریخنگاران این دو پیمان را مربوط به پیش از صفآرایی و سپس سازش آنها دانستهاند. اما [[مقدسی]] (م. 507ق.) هنگام این دو پیمان را پس از سازش میداند.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص127-128.</ref> | عموم تاریخنگاران این دو پیمان را مربوط به پیش از صفآرایی و سپس سازش آنها دانستهاند. | ||
اما [[مقدسی]] (م. 507ق.) هنگام این دو پیمان را پس از سازش میداند.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص127-128.</ref> | |||
درباره درگرفتن نبرد میان مطیبین و احلاف نیز اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری، نبرد را منتفی میشمارند<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166-167.</ref> اما بلاذری (م. 279ق.) سازش را پس از نبرد میداند.<ref>نک: انساب الاشراف، ج1، ص63.</ref> | درباره درگرفتن نبرد میان مطیبین و احلاف نیز اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری، نبرد را منتفی میشمارند<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166-167.</ref> اما بلاذری (م. 279ق.) سازش را پس از نبرد میداند.<ref>نک: انساب الاشراف، ج1، ص63.</ref> | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۷۵: | ||
===دوره پس از هجرت=== | ===دوره پس از هجرت=== | ||
دوره مدنی با نقشه کشتن پیامبر(ص) در دار الندوه آغاز میگردد. مرحله آغازین این دوره تا پیش از فتح مکه، دوره حرکتهای نظامی عبدریان است. | دوره مدنی با نقشه کشتن پیامبر(ص) در دار الندوه آغاز میگردد. | ||
مرحله آغازین این دوره تا پیش از فتح مکه، دوره حرکتهای نظامی عبدریان است. | |||
نبرد بدر با اسیر شدن دو تن از بنیعبدالدار به نام نضر بن حارث، از مطعمان قریش در نبرد بدر<ref>المعارف، ص154-155.</ref> و ابوعزیز بن عمیر همراه بود.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص460؛ سبل الهدی، ج4، ص66.</ref> | نبرد بدر با اسیر شدن دو تن از بنیعبدالدار به نام نضر بن حارث، از مطعمان قریش در نبرد بدر<ref>المعارف، ص154-155.</ref> و ابوعزیز بن عمیر همراه بود.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص460؛ سبل الهدی، ج4، ص66.</ref> | ||
خط ۲۸۰: | خط ۳۰۸: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http:// | | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7798 | ||
| عنوان = بنیعبدالدار | | عنوان = بنیعبدالدار | ||
| نویسنده = سید محسن کاظمی | | نویسنده = سید محسن کاظمی | ||
خط ۳۸۵: | خط ۴۱۳: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{قبایل عرب}} | {{قبایل عرب}} | ||