پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
بنیعبدالدار
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==مناصب بنیعبدالدار== بر پایه گزارش تاریخنگاران، عبدالدار از بهره هوشی پایینی برخوردار بود<ref>المنمق، ص390؛ المحبر، ص379؛ تاریخ طبری، ج2، ص259.</ref> و برای آنکه از دیگر برادران عقب نماند، پدرش مناصب مربوط به کعبه و [[حج]] را به وی واگذارد. وی مورد دلبستگی فراوان قصی و نخستزاده او بود.<ref>المنمق، ص188؛ تاریخ طبری، ج2، ص259؛ انساب الاشراف، ج1، ص59-60.</ref> درباره شمار و گونه این مناصب اختلاف بسیار به چشم میخورد. برخی این مناصب را ریاست دار الندوه، [[حجابت]] (کلیدداری کعبه)، [[لواء]] (پرچمداری در جنگها)، [[رفادت]] (پذیرایی از حجّاج) و [[سقایت]] (آب دادن به حجّاج) خواندهاند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص131-132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref> برخی نیز از این مجموعه، سقایت را استثناء کرده و آن را متعلق به عبدمناف در روزگار زندگانی قصی دانسته<ref>المعارف، ص604.</ref> یا رفادت و سقایت را از آنِ عبدقصی شمردهاند که پس از وفات قصی، به دستور وی به عبدالدار منتقل شده است<ref>نک: انساب الاشراف، ج1، ص59-60.</ref> و یا از این میان، تنها ریاست دار الندوه را متعلق به عبدالدار دانسته و ریاست و سقایت را از آن عبدمناف و رفادت را از آنِ عبدالعزّی و دو طرف وادی [[مکه]] را متعلق به عبدقصی دانستهاند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص241.</ref> برخی نیز از زبان معمر بن مثنّی (م. 203ق.) سقایت و رفادت را دو منصب واگذارده به عبدمناف در روزگار قصی خواندهاند<ref>التنبیه و الاشراف، ص180.</ref> و یا از میان همه مناصب، تنها حجابت و لواء را مناصب تفویض شده به عبدالدار شمرده و سقایت و دار الندوه را به عبدمناف و رفادت و مهمانداری [[ایام منی]] را متعلق به عبدالعزّی دانستهاند.<ref>سبل الهدی، ج1، ص276.</ref> سازگار با شواهد روایی، [[منصب سدانت]] (خدمتگزاری و محافظت از کعبه) نیز در اختیار بنیعبدالدار بوده است.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210؛ المنتظم، ج2، ص216.</ref> این منصب از افتخارات [[عرب جاهلی]] به شمار میرفت<ref>المحبر، ص241؛ انساب الاشراف، ج4، ص16.</ref> که قصیّ از [[خزاعیان]] دریافت نمود.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55.</ref> برخی نیز این منصب را همان حجابت دانستهاند.<ref>العین، ج7، ص228، «سدن. </ref><ref>السیرة النبویه، ج2، ص412.</ref> شماری نیز آن را کنار حجابت از مناصب عبدالدار شمردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55-56؛ المنتظم، ج2، ص216؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210.</ref> با این حال، تفاوت میان سدانت و حجابت چندان آشکار نمینماید. پیرامون برخی از این مناصب پس از وفات قصّی نزاعی درگرفت که به سازش انجامید. نتیجه این سازش، واگذاری سه منصب دارالندوه، حجابت، و لواء<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ المنمق، ص34.</ref> و به روایتی حجابت و لواء<ref>المحبر، ص167؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص401.</ref> به بنیعبدالدار بود. [[ابنحبیب]] (م. 245ق.) سرپرستی این مناصب را با ابوطلحة بن عبدالعزّی دانسته است.<ref>المنمق، ص34، 190.</ref> ===منصب دار الندوه=== دار الندوه به جایی برای مشورت قریش در امور جنگ و صلح و بستن پیمانها و حتی تزویج اطلاق میگشت<ref>انساب الاشراف، ج1، ص58-59.</ref> که تا هنگام خلافت [[معاویه]] در دست بنیعبدالدار بود. معاویه این منصب را از عکرمة بن عامر به صد هزار درهم خریداری نمود و [[دارالاماره]] خویش گرداند.<ref>المنمق، ص34؛ انساب الاشراف، ج1، ص59؛ ج9، ص412، 454.</ref> بر پایه گزارشی دیگر، منصب سرپرستی دار الندوه در [[روزگار جاهلیت]] به دست [[حکیم بن حزام]] از تیره [[بنیعبدالعزی بن قصی]] در برابر ظرف شرابی از بنیعبدالدار خریداری شد و حکیم بن حزام دار الندوه را به صد یا صدهزار درهم یا چهل هزار دینار به معاویه فروخت و در پاسخ طعنه [[عبدالله بن زبیر]] به وی که شرف قریش ـ یا: قوم خود ـ را فروخته است، پاسخ داد: شرف به تقوا است و من در روزگار جاهلیت، آن را به ظرف شرابی خریدم و اکنون پول آن را صدقه قرار دادم.<ref>جمهرة انساب العرب، ص121؛ الاستیعاب، ج1، ص362؛ البدایة و النهایه، ج2، ص207؛ ج8، ص69.</ref> [[ابنقتیبه]] (م. 276ق.) بدون اشاره به دار الندوه، به فروخته شدن خانه حکیم بن حزام که در روزگار جاهلیت در برابر ظرف شرابی خریداری شده بود، به معاویه در برابر 60000 دینار اشاره نموده<ref>المعارف، ص311.</ref> و بلاذری (م. 279ق.) این پنداشت را که آن خانه دار الندوه بوده، اشتباه دانسته است.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص454.</ref> ===منصب حجابت=== [[حجابت]] سمتی است که به حاجب اختیار اجازه یا ممانعت از ورود دیگران به مکان یا محضر شخصی ویژه را میدهد. حجابت کعبه به معنای امتیاز کلیدداری و ممانعت از ورود دیگران به آن است.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج1، ص299؛ دائرة المعارف اسلام انگلیسی، مدخل: حجابت EI (The Encyclopaedia of Islam): hadjib.</ref> ====حاجبان نخستین==== حاجبان نخستین کعبه را عبدالدار، عثمان بن عبدالدار، [[عبدالعزّی بن عثمان]]، [[ابیطلحه عبدالله بن عبدالعزی]] و [[طلحة بن ابیطلحه]] دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص59-60.</ref> ====ابقای منصب در فتح مکه==== [[واقدی]] (م. 207ق.) در گزارش فتح مکه، به نحوه ابقای این منصب میان بنیعبدالدار به دست [[پیامبر اسلام(ص)]] اشارت نموده که [[عثمان بن طلحه]] به فرمان پیامبر اسلام(ص) و ابلاغ [[بلال]] و دخالت [[ابابکر]] و [[عمر]]<ref>المغازی، ج2، ص833.</ref> و بر پایه گزارشی، بدون دخالت بلال و ابابکر، کلید کعبه را که نزد مادرش امسعید از قبیله بنیعمرو بن عوف و دختر شیبه بود، به اکراه دریافت نمود و آن را به پیامبر(ص) واگذارد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> پیامبر(ص) این منصب را پس از پاکیزه نمودن کعبه برای همیشه به عثمان بن طلحه بازگرداند و فرمود: جز ظالم آن را بازنستاند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص412.</ref> آوردهاند که آن را به [[شیبة بن عثمان]] فرزند<ref>المعارف، ص70.</ref> یا پسر عموی عثمان بن طلحه<ref>انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> یا هر دو آنها سپرد.<ref>نک: الاستیعاب، ج2، ص712؛ الوافی بالوفیات، ج2، ص23.</ref> برخی نیز بر آنند که پیامبر(ص) کلید را نخست به عثمان بن طلحه و پس از وفات وی به شیبه داد.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص110.</ref> اما تاریخ وفات عثمان بن طلحه در روزگار خلافت معاویه دانسته شده است.<ref>الطبقات، ج6، ص6.</ref> [[ذهبی]] (م. 748ق.) نیز به گزارش از واقدی (م. 207ق.) تفویض حجابت به شیبه را به سبب [[کفر]] وی درست نمیداند.<ref>تاریخ الاسلام، ج2، ص551.</ref> درباره عثمان بن طلحه، برخی بر اسلام آوردن وی پیش از فتح مکه اصرار دارند. اما بعضی اسلام آوردن او را پس از تحویل منصب از جانب پیامبر(ص) دانستهاند.<ref>المغازی، ج2، ص661؛ المنمق، ص275؛ انساب الاشراف، ج1، ص59-60، 361؛ تاریخ طبری، ج3، ص31.</ref> [[جبرائیل بن شاذان]] (قرن ششم ق.) این منصب را نخست در اختیار [[بنیامیه]] و سپس [[عامر بن شیبه]] دانسته است.<ref>الفضائل، ص50.</ref> ====اختلاف در تفویض حجابت==== درباره تفویض حجابت به بنیعبدالدار، اختلاف فراوان به چشم میخورد. برخی به درخواست عباس از پیامبر(ص) برای اعطای منصب کلیدداری کعبه به خاندان وی و مخالفت پیامبر(ص) اشاره نمودهاند.<ref>المغازی، ج2، ص833؛ شرف النبی، ص402؛ امتاع الاسماء، ج1، ص392.</ref> شماری این پیشنهاد را از زبان [[علی(ع)]] در حالی که کلید کعبه در دستش بود، یاد نمودهاند که خطاب به پیامبر(ص) گفت: حجابت را با سقایت برای ما جمع نما! اما پیامبر(ص) عثمان بن طلحه را فراخواند و فرمود: امروز روز نیکی و وفا است.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ عیون الاثر، ج2، ص227؛ البدایة و النهایه، ج4، ص301.</ref> همچنین از پیشنهاد علی(ع) به عباس برای ستاندن این منصب از پیامبر، اشاره شده است که پیامبر به عباس فرمود: من منصبی بهتر از حجابت، یعنی سقایت را به شما دادم.<ref>الطبقات، ج4، ص18.</ref> بر پایه گزارش [[فسوی]] (م. 277ق.) خود عباس در پاسخ علی(ع) گفت: آن چه بهتر است را به شما داده است.<ref>المعرفة و التاریخ، ج1، ص514.</ref> برخی نیز بی آن که به درخواست عباس اشاره نمایند از تمایل پیامبر برای اعطای این منصب به عباس و یا اعطا و سپس بازپسگیری آن از وی سخن گفتهاند.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403.</ref> درباره علت بازگشت این منصب به عثمان بن طلحه، آیه ({{قلم رنگ|سبز|اِنَّ اللهَ یَاْمُرُکُمْ اَن تُؤدُّواْ الاَمَانَاتِ اِلَی اَهْلِهَا...}}) ([[سوره نساء]]، 58) نازل شد.<ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص381؛ الدر المنثور، ج2، ص174.</ref> ابنحبیب (م. 245ق.) در این زمینه میافزاید: عثمان بن طلحه از آن پس که کلید را به پیامبر تحویل داد، به وی گفت: ای پیامبر(ص) این کلید را به امانت الهی بستان! پیامبر(ص) مایل بود این منصب را به عباس تفویض نماید و از اینرو، آیه نازل شد.<ref>المنمق، ص287.</ref> در گزارش پیشگفته از مقاتل، خود رسول اسلام(ص) جمله یاد شده را پس از نزول آیه به عثمان فرمود. بلاذری نیز بی آن که سخن عثمان بن طلحه را بازگوید، به نزول آیه یاد شده در این زمینه اشاره نموده است.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص60؛ ج4، ص23؛ ج9، ص403.</ref> ====منصب ارزشمند==== منصب حجابت از مناصب بسیار ارزشمند و مایه مباهات عبدریان بر دیگران شمرده شده است. در ذیل آیه ({{قلم رنگ|سبز|مَا کَانَ لِلْمُـشْرِکِینَ اَن یَعْمُرُواْ مَسَاجِدَ الله شَاهِدِینَ عَلَی اَنفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ}}) و نیز: ({{قلم رنگ|سبز|اَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمسجدالحرام کَمَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبیلِ اللهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللهِ وَ اللهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ}}) ([[سوره توبه]]، 17، 19) فخرفروشی بنو ابیطلحه از جمله [[شیبة بن عثمان]] بر علی(ع) آنگاه که در نبرد بدر اسیر گشتند، به چشم میخورد.<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص162-163؛ تفسیر قمی، ج1، ص284؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج6، ص1767-1768.</ref> ====ابقای منصب پس از اسلام==== منصب حجابت پس از ظهور اسلام نیز باقی ماند. در روایتهای نبوی با الفاظ مشابه، از نادیده انگاشتن همه مناصب جز دو منصب سقایت و سدانت سخن به میان آمده است.<ref>نک: المغازی، ج2، ص836؛ السیرة النبویه، ج2، ص412؛ مسند احمد، ج2، ص11، 36؛ ج3، ص410؛ ج5، ص411.</ref> برخی منابع نیز به تصریح پیامبر اسلام درباره همیشگی بودن منصب حجابت برای بنیعبدالدار اشاره نمودهاند.<ref>المغازی، ج2، ص838؛ الطبقات، ج2، ص104؛ انساب الاشراف، ج9، ص404.</ref> در برخی گزارشها، به واگذاری این منصب به شیبة بن عثمان پس از عثمان بن طلحه، و باقی ماندن این منصب میان بنیشیبه، تیرهای از بنیعبدالدار، اشاره شده است.<ref>المعارف، ص70؛ انساب الاشراف، ج1، ص59؛ ج9، ص405.</ref> ===منصب لواء=== این منصب به معنای رهبری نظامی قریش در جنگها، از دیگر سمتهای بنیعبدالدار به شمار میرود.این منصب کنار سرپرستی دار الندوه گزارش از جایگاه ممتاز بنیعبدالدار در سیاست و امور نظامی میدهد. پیش از ظهور اسلام، در قالب نبردهای فجّار به رهبری طلحة بن ابیطلحه<ref>نک: جمهرة انساب العرب، ص127.</ref> یا عکرمة بن عامر<ref>الطبقات، ج1، ص102؛ انساب الاشراف، ج11، ص88.</ref> و نیز در سالهای آغازین هجرت، شاهد پرچمداری بنیعبدالدار هستیم؛ پرچمدار مسلمانان در نبرد بدر را مصعب بن عمیر عبدری دانستهاند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص60؛ الطبقات، ج3، ص89.</ref> اما ابنسعد (م. 230ق.) در گزارشی، علی(ع) را پرچمدار اسلام در همه جنگها به شمار میآورد.<ref>الطبقات، ج3، ص16.</ref> پرچمداران سپاه کفر نیز ابیعزیز بن عمیر، نضر بن حارث، و طلحة بن ابیطلحه بودهاند که همگی عبدری هستند. آوردهاند که تنها [[طلحة بن ابیطلحه]] پرچمدار بوده است.<ref>الطبقات، ج2، ص10؛ تاریخ خلیفه، ص27-28؛ انساب الاشراف، ج1، ص59.</ref> ====لواء مشرکان در نبرد احد==== در نبرد احد، در سپاه مشرکان، [[سفیان بن عویف]]، فردی از حبشیها و طلحة بن ابیطلحه لواء را بر عهده گرفتند. آوردهاند که سرپرستی پرچم با طلحة بن ابیطلحه پرچمدار قریشیان بود.<ref>المغازی، ج1، ص203، 220؛ الطبقات، ج2، ص30؛ تاریخ خلیفه، ص27.</ref> طلحة بن ابیطلحه به دست علی(ع) کشته شد.<ref>المغازی، ج1، ص225-226؛ الطبقات، ج2، ص31.</ref> کشته شدن وی را پیامبر اسلام(ص) پیشتر در خواب دیده و مژده آن را به مسلمانان داده بود.<ref>المغازی، ج1، ص209، 226.</ref> با کشته شدن وی که کبش الکتیبه (فرمانده سواره نظام) بود، پیامبر و مسلمانان تکبیر گفتند و اظهار خشنودی نمودند و نبرد عمومی درگرفت.<ref>المغازی، ج1، ص226؛ الطبقات، ج2، ص31.</ref> [[حسّان بن ثابت]] نیز در مدح علی(ع) شعر سرود.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص151.</ref> پس از وی، پرچمداری با عثمان بن ابیطلحه در پیشاپیش زنان<ref>المغازی، ج1، ص226؛ الطبقات، ج2، ص31.</ref> یا ابوسعد/ابوسعید بن ابیطلحه بود<ref>السیرة النبویه، ج2، ص74؛ تاریخ خلیفه، ص27؛ انساب الاشراف، ج1، ص60.</ref> که به دست سعد بن ابیوقاص یا علی بن ابیطالب کشته شد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص74، 127؛ الطبقات، ج2، ص31؛ انساب الاشراف، ج1، ص60.</ref> عثمان بن ابیطلحه نیز به دست [[حمزة بن عبدالمطلب]] هلاک شد.<ref>المغازی، ج1، ص226؛ السیرة النبویه، ج2، ص74، 127.</ref> پس از این سه تن، [[مسافع بن طلحه]]، [[کلاب بن طلحه]]، [[جلاس بن طلحه]]، [[ارطاة بن شرحبیل|ارطاة]] بن (عبد) شرحبیل، و سپس [[شریح بن قارض]] که همگی از بنیعبدالدار بودند، به ترتیب پرچم را برگرفتند و سپس پرچم به دست صواب، غلام او، افتاد. به گزارش دیگر، پس از مسافع، حارث بن طلحه و سپس ارطاة و شریح و صواب پرچمداران سپاه قریش بودند. <ref>المغازی، ج1، ص228؛ الطبقات، ج2، ص31.</ref> به گزارش سوم، پس از وی، برادرش جلاس و سپس کلاب و حارث پرچم را بر دوش گرفتند. آنگاه ارطاة بن (عبد) شرحبیل یا شرحبیل بن هاشم و سپس زرارة بن عمیر (بن هاشم) و آنگاه صواب غلام حبشی یا نخست قاسط بن شریح و سپس صواب به ترتیب پرچم را به دست گرفتند.<ref>تاریخ خلیفه، ص27-28؛ انساب الاشراف، ج1، ص60-61.</ref> مسافع و جلاس به دست عاصم بن ثابت اوسی کشته شدند.<ref>المغازی، ج1، ص227؛ السیرة النبویه، ج2، ص74، 127؛ تاریخ خلیفه، ص27.</ref> کلاب نیز به دست زبیر بن عوام یا عبدالرحمن بن عوف و به روایتی، قزمان به قتل رسید<ref>المغازی، ج1، ص228؛ السیرة النبویه، ج2، ص127؛ تاریخ خلیفه، ص27.</ref> و حارث هم به دست قزمان کشته شد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص127؛ تاریخ خلیفه، ص27؛ انساب الاشراف، ج1، ص61.</ref> شرحبیل بنهاشم به دست مصعب بن عمیر و زرارة بن عمیر؛ قاسط بن شریح به دست قزمان<ref>تاریخ خلیفه، ص28؛ انساب الاشراف، ج1، ص60.</ref> ؛ ارطاة بن (عبد) شرحبیل به دست علی(ع) یا مصعب و به روایتی حمزه<ref>المغازی، ج1، ص228؛ السیرة النبویه، ج2، ص128؛ تاریخ خلیفه، ص28.</ref> و شریح بن قارض به دست فردی نامعلوم<ref>المغازی، ج1، ص228؛ الطبقات، ج2، ص31.</ref> کشته شدند. ====لواء مسلمانان در نبرد احد==== در سپاه اسلام نیز مصعب بن عمیر پرچمدار مهاجران شمرده شده است. پیامبر(ص) با آگاهی از پرچمداری بنیعبدالدار در سپاه مشرکان اظهار داشت: ما برای وفاداری سزاوارتریم.<ref>المغازی، ج1، ص215، 221؛ الطبقات، ج2، ص30.</ref> اما منابع گوناگون از پرچمداری علی(ع) کنار مصعب<ref>تاریخ خلیفه، ص27؛ الطبقات، ج2، ص29.</ref> یا پس از شهادت وی<ref>السیرة النبویه، ج2، ص73؛ تاریخ طبری، ج2، ص516.</ref> حکایت دارند. بلاذری (م. 279ق.) مینویسد: پرچمداری سپاه اسلام نخست با علی(ع) بود و پیامبر آن را به مصعب سپرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص387.</ref> به باور وی، پس از شهادت مصعب، مالک یا برادرش ابوالروم پرچم را در دست گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص61.</ref> قاتل مصعب، ابنقمئه/قمیئه لیثی بود.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص73؛ تاریخ خلیفه، ص28.</ref> برخی منابع به نزول آیه 23 [[سوره احزاب]] در شان مصعب و اصحاب وی اشاره دارند.<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص484؛ تفسیر بغوی، ج3، ص624.</ref> در این نبرد، ابوسفیان با ترفندی زیرکانه برای تشجیع بنیعبدالدار، با یادآوری شکست آنها در رویداد بدر و جایگاه پرچمداران در سپاه، آنها را برای ایستادگی مصمم میکند.<ref>المغازی، ج1، ص221؛ السیرة النبویه، ج2، ص67.</ref> در این میان، هند و گروهی از زنان نیز با خواندن این شعر: «ویها بنیعبدالدّار، ویها حماة الادبار، ضربا بکلّ بتار» آنها را برای نبرد تحریک مینمودند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص67.</ref> در نبرد احزاب نیز پرچمداری مشرکان با عثمان بن طلحة بن ابیطلحه بوده است.<ref>الطبقات، ج2، ص50.</ref> ====بطلان حق انحصاری منصب==== درباره سرگذشت این منصب پس از فتح مکه نیز آوردهاند که پیامبر(ص) به رغم درخواست عبدریان، فرمود: اسلام فراتر از منصب لواء است. بدین وسیله، حق انحصاری این منصب باطل شد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص62؛ الکامل، ج2، ص22.</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
بنیعبدالدار
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width