در حال ویرایش بنیفهد
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
این خاندان برخلاف خاندانهای دیگر عهدهدار مناصب دینی و حکومتی نبودند و بیشترین سهم آنها در تاریخنگاری مکه بوده و علت شهرت آنها نیز بیشتر به همین خاطر بوده است. | این خاندان برخلاف خاندانهای دیگر عهدهدار مناصب دینی و حکومتی نبودند و بیشترین سهم آنها در تاریخنگاری مکه بوده و علت شهرت آنها نیز بیشتر به همین خاطر بوده است. | ||
از افراد مشهور این خاندان میتوان جمالالدین محمد بن عبدالله بن محمد، تقیالدین ابوالفضل محمد بن | از افراد مشهور این خاندان میتوان جمالالدین محمد بن عبدالله بن محمد، [[تقیالدین ابوالفضل محمد بن محمد]]، [[نجمالدین عمر بن محمد|نجمالدین عمر]] (محمد) بن محمد، [[ابوفارس عبدالعزیز بن عمر|ابوفارِس عبدالعزیز بن عمر]]، [[جارالله محمد بن عبدالعزیز]] و برخی دانشمندان دیگر را نام برد. | ||
== | ==معرفی اجمالی== | ||
اعضای خاندان بزرگ ابن فهد، از فقیهان شافعی [[مکه]]، در سدههای 8 تا 11 ق. جایگاه علمی و مذهبی ویژهای در مکه داشتند و مردان و زنانی بسیار از آنها در طلب دانش به مناطقی مانند [[مصر]] و [[شام]] سفر کردند و شاگردانی پرشمار پروراندند و در حدیث، تاریخ محلی و شرححالنگاری اعلام مکه آثاری مهم نگاشتند. دانشوران این خاندان همگی به لقب «ابنفهد» خوانده میشوند<ref>الضوء اللامع، ج6، ص126.</ref> که از نیای آنان، [[عبدالله بن فهد|عبدالله]] بن فهد بن نجمالدین بدانان رسیده است.<ref>نک: نظم العقیان، ص170؛ العقد الثمین، ج8، ص25؛ ذیل تذکرة الحفاظ، ص2، «مقدمه. </ref> | |||
از میان اعضای شناخته شده این خاندان، تنها عطیه (م. 874ق.) را [[مالکی مذهب]] دانستهاند.<ref>الضوء اللامع، ج5، ص148.</ref> | |||
==نسبشناسی== | |||
نسب بنیفهد به گفته خود آنها به [[محمد حنفیه]] فرزند [[امام علی(ع)]] میرسد.<ref>الکواکب السائره، ج1، ص239؛ خلاصة الاثر، ج2، ص457.</ref> از اینرو، بدانان لقب «هاشمی» و «علوی» نیز دادهاند. [[سیوطی]] به گزارش از ابراهیم بن عمر بقاعی (م. 885ق.) در صحت این ادعا تردید کرده؛ زیرا به گفته او، شمار پشتهای این خاندان در نسبنامه تا محمد حنفیه 11 تن است که از آن چه قاعده معروف نسبشناسی (در هر سده سه پشت) اقتضا میکند، کمتر است.<ref>نظم العقیان، ص170-171؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص427، «ابن فهد. </ref> این تردید به دلیلهای گوناگون از جمله وجود فهرست کامل نام پشتها در منابع تاریخی و شرححالنگاری ناموجّه است.<ref>نک: الدر الکمین، ص68؛ الضوء اللامع، ج9، ص231؛ النجم بن فهد مورخاً، ص100-101.</ref> | نسب بنیفهد به گفته خود آنها به [[محمد حنفیه]] فرزند [[امام علی(ع)]] میرسد.<ref>الکواکب السائره، ج1، ص239؛ خلاصة الاثر، ج2، ص457.</ref> از اینرو، بدانان لقب «هاشمی» و «علوی» نیز دادهاند. [[سیوطی]] به گزارش از ابراهیم بن عمر بقاعی (م. 885ق.) در صحت این ادعا تردید کرده؛ زیرا به گفته او، شمار پشتهای این خاندان در نسبنامه تا محمد حنفیه 11 تن است که از آن چه قاعده معروف نسبشناسی (در هر سده سه پشت) اقتضا میکند، کمتر است.<ref>نظم العقیان، ص170-171؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص427، «ابن فهد. </ref> این تردید به دلیلهای گوناگون از جمله وجود فهرست کامل نام پشتها در منابع تاریخی و شرححالنگاری ناموجّه است.<ref>نک: الدر الکمین، ص68؛ الضوء اللامع، ج9، ص231؛ النجم بن فهد مورخاً، ص100-101.</ref> | ||
درباره خاندان ابنفهد | ==آثار تالیف شده درباره خاندان ابنفهد== | ||
درباره خاندان ابنفهد آثاری نوشته شده است؛ همچون: [[المجموعة المستطابة فی تراجم فی معرفة بنیفهد و من یلتحق بهم من القرابه]] نوشته [[تقیالدین بن فهد]]، و [[بذل الجهد فی من سمّی بفهد او ابن فهد]] نوشته [[نجم بن فهد]].<ref>الضوء اللامع، ج6، ص128؛ التاریخ و المورخون، ص100.</ref> [[تقیالدین فاسی]] و شاگردش [[سخاوی]] که هر دو با این خاندان رابطه نزدیک علمی و دوستی داشتهاند، بسیاری از آنها را در آثار خود یاد کردهاند. | |||
خاندان | |||
===کتابخانه | ==بهعهدهنگرفتن مناصب== | ||
خاندان ابن فهد، به ظاهر، بر خلاف دیگر خاندانهای علمی مکه، کمتر عهدهدار مناصب رسمی دینی و حکومتی مانند قضا، افتاء، امامت [[مسجدالحرام]] و وظایف سیاسی و حکومتی بودهاند.<ref>التاریخ و المورخون، ص99-100.</ref> [[جمالالدین محمد بن فهد]] (م. 736ق.) مدتی قاضی و مفتی مکه بوده است.<ref>نک: العقد الثمین، ج2، ص79-80.</ref> | |||
==کتابخانه بنیفهد== | |||
خانه بنیفهد نزدیک مسجدالحرام بوده و کتابخانهای غنی در آن وجود داشته است.<ref>الضوء اللامع، ج9، ص282؛ الکواکب السائره، ج1، ص222-223؛ التاریخ و المورخون، ص101-102.</ref> برخی از نسخههای خطی این کتابخانه هنوز موجودند و برخی از این نسخهها همراه کتابخانههایی که در آنها نگهداری میشوند، در منابع کتابشناسی معرفی شدهاند.<ref>التاریخ و المورخون، ص103-105.</ref> | خانه بنیفهد نزدیک مسجدالحرام بوده و کتابخانهای غنی در آن وجود داشته است.<ref>الضوء اللامع، ج9، ص282؛ الکواکب السائره، ج1، ص222-223؛ التاریخ و المورخون، ص101-102.</ref> برخی از نسخههای خطی این کتابخانه هنوز موجودند و برخی از این نسخهها همراه کتابخانههایی که در آنها نگهداری میشوند، در منابع کتابشناسی معرفی شدهاند.<ref>التاریخ و المورخون، ص103-105.</ref> | ||
سخاوی از غنای این کتابخانه گزارش داده و آورده که در این کتابخانه آثاری کمیاب نگهداری میشده است.<ref>الضوء اللامع، ج4، ص226؛ النجم بن فهد مورخاً، ص101؛ التاریخ و المورخون، ص103-105.</ref> | سخاوی از غنای این کتابخانه گزارش داده و آورده که در این کتابخانه آثاری کمیاب نگهداری میشده است.<ref>الضوء اللامع، ج4، ص226؛ النجم بن فهد مورخاً، ص101؛ التاریخ و المورخون، ص103-105.</ref> این خاندان آرامگاهی اختصاصی در قبرستان معلات داشتهاند.<ref>الکواکب السائره، ج1، ص222-223.</ref> محتمل است یکی از درهای مسجدالحرام که در قدیم «باب الفهود» خوانده میشده، منسوب بدین خاندان باشد.<ref>التاریخ و المورخون، ص102.</ref> | ||
==نقش خاندان در تاریخنگاری مکه== | |||
خاندان ابن فهد سهمی مهم در تاریخنگاری مکه داشتهاند و شهرت آنها بیشتر از اینرو است. آثار تاریخی آنها شامل آگاهیهای مذهبی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مکه و از دقتی ویژه برخوردار است. تاریخنگاران این خاندان، تاریخ مکه را از سال اول ق. تا هنگام خود نگاشتهاند. اهمیت کار آنها بیشتر در گزارشهای تاریخی مربوط به روزگار خود آنها و دیگر، فهرستوار و روزشمار کردن تاریخ محلی مکه است. | |||
نجمالدین عمر بن فهد، عز بن عمر بن فهد، و جارالله بن عز بن عمر بن فهد سه تن از اعضای این خاندان هستند که آگاهیهای تاریخی مکه در زمانه خود را از سال 885 تا 946ق. در سه کتاب [[اتحاف الوری]]، [[بلوغ القری]] و [[نیل المنی]] ثبت کردند و منابع بعد به همین آثار استناد جستهاند. | |||
فهرستنگاری بر آثار تاریخی و نیز سالشمار کردن تاریخ محلی مکه برای آسان ساختن دسترسی محققان، از ابتکارات تاریخنگاران این خاندان است. | |||
نخست بار نجمالدین عمر بن فهد، کار سالشماری تاریخ مکه را آغاز کرد<ref>نک: الضوء اللامع، ج6، ص129.</ref> و سپس فرزند و نوه و نتیجهاش این کار را ادامه دادند. | |||
در عصر بنیفهد، حکومت ممالیک اندکاندک پایان یافت و زمینه سلطه عثمانیان بر مکه فراهم آمد و رویدادهایی مهم رخ داد؛ از جمله رواج مذهب حنفی، مذهب رسمی عثمانیان، در مکه و ورود فرهنگ ترکی به [[حجاز]] که در زبان عربی نیز نمود داشته و واژگان بیگانه بسیار را با خود آورده است. | |||
آثار بنیفهد این رویدادها را افزون بر آگاهیهایی مهم از آداب و رسمهای مردم مکه، وظایف و مناصب مذهبی در مسجدالحرام، موالید و وفیات و به ویژه معرفی مکانهای مذهبی، به صورت روزشمار و با تفصیل و جزئیات فهرست کرده است. بنیفهد در این کار از دیدهها و شنیدههای خود و آثار تاریخی پیشین بهره بردهاند. | |||
== | ==اعضای مشهور== | ||
برخی از مشهورترین اعضای خاندان ابن فهد عبارتند از: | برخی از مشهورترین اعضای خاندان ابن فهد عبارتند از: | ||
خط ۵۳: | خط ۷۰: | ||
===جمالالدین محمد=== | ===جمالالدین محمد=== | ||
جمالالدین محمد بن عبدالله بن محمد (م. 736ق.)، محدث، فقیه و مفتی مکه، مشهور به قاضی جمالالدین بوده و در تجارت نیز دست داشته است. جمالالدین نخستین دانشور این خاندان است که آگاهیهای درخوری از زندگی او در دست است و دانشوران خاندان ابن فهد بیشتر از نسل ابوالخیر محمد، فرزند او، هستند. منابع، مراتب علمی و اخلاقی او را ستودهاند. اثر مکتوبی به او نسبت ندادهاند. جمالالدین در مکه درگذشت و در [[قبرستان معلات]] به خاک سپرده شد.<ref>العقد الثمین، ج2، ص79-80؛ ج4، ص82؛ النجم بن فهد مورخاً، ص77-78.</ref> | جمالالدین محمد بن عبدالله بن محمد (م. 736ق.)، محدث، فقیه و مفتی مکه، مشهور به قاضی جمالالدین بوده و در تجارت نیز دست داشته است. جمالالدین نخستین دانشور این خاندان است که آگاهیهای درخوری از زندگی او در دست است و دانشوران خاندان ابن فهد بیشتر از نسل ابوالخیر محمد، فرزند او، هستند. | ||
منابع، مراتب علمی و اخلاقی او را ستودهاند. اثر مکتوبی به او نسبت ندادهاند. جمالالدین در مکه درگذشت و در [[قبرستان معلات]] به خاک سپرده شد.<ref>العقد الثمین، ج2، ص79-80؛ ج4، ص82؛ النجم بن فهد مورخاً، ص77-78.</ref> | |||
===تقیالدین ابوالفضل=== | ===تقیالدین ابوالفضل=== | ||
[[ | [[تقیالدین ابوالفضل محمد بن محمد]] (م. 871ق.)، وی از نامدارترین دانشمندان خاندان ابن فهد است. | ||
پدرش نجمالدین ابونصر محمد (م. 811ق.) در جوانی از مکه به اصفون در مصر علیا رفت که در آنجا موقوفات خانوادگی داشتند.<ref>الضوء اللامع، ج9، ص281.</ref> تقیالدین (م. 787ق.) در همان جا زاده شد. از اینرو، به او «اصفونی» نیز گویند. وی همراه پدر در سال 795ق. به مکه آمد.<ref>العقد الثمین، ج2، ص334.</ref> از شیوخ مکه مانند [[جمالالدین ابن ظهیره]]، [[عبدالرحمن فاسی]] و [[ابوهریرة بن نقاش|ابوهُرَیرة بن نقاش]] و نیز غیرمکیان که بدین شهر میآمدند، مانند [[مقریزی]] و [[ابنحجر عسقلانی]] در حدیث، تاریخ و فقه بهره برد. سپس به [[مدینه]] رفت و از رقیه بنت ابن مزروع و عبدالرحمن زرندی حدیث شنید و دو بار در سالهای 805 و 816ق. به [[یمن]] رفت و از [[مجد لغوی]] صاحب القاموس و موفق [[علی بن ابیبکر ازرق]] و دیگران دانش آموخت.<ref>الضوء اللامع، ج9، ص281-282.</ref> | |||
کسانی بسیار به ویژه در دریافت حدیث از محضرش بهره بردند<ref>الضوء اللامع، ج9، ص283؛ النجم ابن فهد مورخاً، ص81-82.</ref> از جمله سخاوی تاریخنگار مشهور مکه که مقام علمی او و فرزندش نجمالدین عمر بن فهد را بسیار ستوده و از آثارشان یاد کرده است.<ref>نک: الضوء اللامع، ج4، ص224، 284؛ ج5، ص174؛ ج6، ص94، 126، 129؛ الاعلان بالتوبیخ، ص71، 196-197.</ref> | |||
از علایق تقیالدین، فهرستبندی آثار پیشین، ذیلنویسی و استخراج مطالب بوده و به ظاهر، این دلبستگی از او به فرزندانش به ارث رسیده است. | |||
====آثار==== | |||
تقیالدین آثاری پرشمار، بیشتر در حدیث، از خود بر جا نهاد که به صورت نسخه خطی در کتابخانهها موجودند و برخی مفقود شدهاند.<ref>نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، «ابن فهد.</ref> کتاب [[الابانة مما ورد فی الجعرانه]]، [[اقتطاف النور و بهجة الدماثة بما ورد فی فضل المساجد الثلاثه]] از آثار او درباره مکه بودهاند که سخاوی از آنها یاد کرده است.<ref>الضوء اللامع، ج9، ص282.</ref> | |||
تنها یک اثر از تقیالدین با عنوان [[لحظ الالحاظ بذیل طبقات الحفاظ]] چاپ شده است. لحظ الالحاظ کتابی مهم در رجال و ذیلی است بر ذیل ابوالمحاسن محمد بن علی علوی حسینی دمشقی بر [[طبقات الحفاظ]] [[شمسالدین محمد ذهبی]]. در لحظ الالحاظ، شرح حال رجال به ترتیب سال مرگ آنها آمده و بر 12 شرح حال از کتاب ذهبی و هشت شرح حال از ذیل حسینی، مطالبی افزوده شده است.<ref>لحظ الالحاظ، ص69-71؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص427، «ابنفهد. </ref> <ref>مجلة العرب، ج11، ص909-913.</ref> | |||
===نجمالدین عمر=== | ===نجمالدین عمر=== | ||
مشهورترین آثار او در تاریخ محلی مکه، عبارتند از: [[ | [[نجمالدین عمر بن محمد|نجمالدین عمر]] (محمد) بن محمد (812-885ق.)، محدث و فقیه شافعی از مشهورترین تاریخنگاران مکه و نامش محمد است، ولی او را بیشتر عمر خواندهاند. | ||
زیر نظر پدرش تقیالدین ابوالفضل محمد، مقدمات فقه و حدیث و [[قرآن]] را آموخت. همراه پدر از مذهب حنبلی به [[شافعی]] تغییر مذهب داد و فقه شافعی را فراگرفت.<ref>الضوء اللامع، ج6، ص126؛ البدر الطالع، ص512-513.</ref> از برخی مانند ابوعبدالله فاسی، [[عبدالرحمن زرندی]] و [[ابوبکر مراغی]] حدیث دریافت کرد و اجازه روایت گرفت.<ref>الضوء اللامع، ج6، ص126-127.</ref> | |||
به ممالک گوناگون از جمله مصر و شام بارها سفر کرد و از دانشورانی بسیار بهره جست، مانند ابنحجر عسقلانی که در سفر [[قاهره]] در خانه همو سکنا گزید.<ref>الضوء اللامع، ج6، ص126.</ref> سخاوی نیز رابطه علمی و دوستی نزدیکی با نجمالدین داشته و از او با تعابیری مانند «صاحِبُنا» یاد کرده است.<ref>نک: الضوء اللامع، ج4، ص224، 284؛ ج5، ص174؛ ج6، ص94، 126، 129؛ الاعلان بالتوبیخ، ص71، 196-197.</ref> | |||
سالشماری تاریخ محلی مکه را نخست بار او آغاز کرد و فرزندانش پی گرفتند. | |||
====آثار==== | |||
نجمالدین آثاری بسیار در تاریخ محلی مکه، حدیث و شرح حال دانشوران و محدثان نگاشته است. | |||
مشهورترین آثار او در تاریخ محلی مکه، عبارتند از: | |||
[[اتحاف الوری باخبار امّ القری]]، کهنترین کتاب سالشمار تاریخ محلی مکه که رخدادهای مکه را از سال اول ق. تا سال 885ق. در خود دارد. دو اثر دیگر، یکی [[الدر الکمین|الدّر ّالکمین]] بذیل العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین ذیلی است بر کتاب [[العقد الثمین]] فاسی و دیگر، [[غایة المرام باخبار ولاة البلد الحرام]] در معرفی والیان مکه به ترتیب تاریخی که از عتاب بن اُسَید نخستین حکمران مکه پس از اسلام آغاز شده است. نجمالدین پیش از اتمام نگارش این کتاب، درگذشته و پسرش عبدالعزیز آن را کامل نموده است. این اثر در دانشگاه امالقری با تحقیق شلتوت در سه مجلد چاپ شده است. | |||
برخی از آثار او ویژه شرح حال رجال مکه و مشایخ وی و دیگران است، همچون: بذل الجهد فی من سُمّی بفهد و ابن فهد، التبیین للطبریین، تذکرة الاناسی باولاد ابیعبدالله الفاسی، السرّ الظهیری باولاد احمد النوَیری، غایة الامانی فی تراجم اولاد القسطلانی، المخضرمین، المشارق المنیر فی ذکر بنیظهیره، معجم الشیوخ یا المعجم. | |||
===ابوفارس=== | |||
[[ابوفارس عبدالعزیز بن عمر|ابوفارِس عبدالعزیز بن عمر]] (850-926/922ق.)، فرزند نجمالدین عمر، یکی از سه تاریخنگار مشهور خاندان ابن فهد و به عز ابن فهد مشهور، در دانش حدیث، فقه، تاریخ محلی مکه، نحو و خوشنویسی چیره بود.<ref>نک: الضوء اللامع، ج4، ص224-225.</ref> در مکه زاده شد و تحصیلات خود را نزد دانشوران خاندانش از جمله پدر و پدر بزرگ آغاز کرد و نزد دانشورانی بسیار از جمله [[ابوالفتح مراغی]] و سخاوی، حدیث و فقه و تفسیر آموخت و اجازه دریافت کرد.<ref>الضوء اللامع، ج4، ص224-226.</ref> او نیز همچون پدرش به نمایهنویسی کتابها و فهرستبندی متون و سالشمار کردن تاریخ محلی مکه دلبستگی داشت و سرانجام در زادگاهش مکه درگذشت.<ref>شذرات الذهب، ج8، ص144-146.</ref> | |||
=== | ====آثار==== | ||
[[غایة المرام]] باخبار سلطنة البلد الحرام | عبدالعزیز آثاری بسیار در حدیث، فقه، نحو و تاریخ از خود بر جای نهاد. مهمترین آثار او در تاریخ محلی مکه عبارتند از: | ||
بلوغ القری بذیل اتحاف الوری باخبارام القری که ذیلی بر اتحاف الوری نوشته نجمالدین عمر است. او در این کتاب، گزارشهای تاریخی سال 885 تا 922ق. را بر گزارشهای کتاب پدرش افزوده است. بسیاری از گزارشها درباره حکومت اشراف بر مکه در آن دوره تاریخی، تنها در این کتاب آمده است. از مطالب این اثر، گزارشهایی درباره وظایف و مناصب دینی مسجدالحرام مانند امامت، پردهداری و فرّاشی است. این کتاب در انتشارات دار القاهره مصر با تصحیح و تحقیق صلاحالدین بن خلیل به سال 2005م. در سه مجلد چاپ شده است. | |||
[[غایة المرام]] باخبار سلطنة البلد الحرام کتابی است که نجمالدین عمر پدر عبدالعزیز در حال تالیف آن درگذشت و عبدالعزیز آن را کامل کرد. این کتاب با تصحیح و تحقیق فهیم شلتوت در سه مجلد در دانشگاه امالقری به سال 1998م. چاپ شده است. از اثر دیگر عبدالعزیز در تاریخ به نام نزهة ذوی الاحلام باخبار الخطباء و الائمة و القضاة بالبلد الحرام نشانی در دست نیست.<ref>نک: الکواکب السائره، ج1، ص239؛ هدیة العارفین، ج1، ص583؛ التاریخ و المورخون، ص178.</ref> | |||
===محمد بن عبدالعزیز=== | ===محمد بن عبدالعزیز=== | ||
جارالله محمد بن عبدالعزیز (891-954ق.)، او را محبالدین و ابوالفضل نیز خواندهاند؛ ولی به جارالله مشهورتر است. | [[جارالله محمد بن عبدالعزیز]] (891-954ق.)، او را محبالدین و ابوالفضل نیز خواندهاند؛ ولی به جارالله مشهورتر است. | ||
وی واپسین تاریخنگار خاندان ابن فهد است که در مکه زاده شد.<ref>الضوء اللامع، ج3، ص52؛ شذرات الذهب، ج10، ص432؛ مجلة العرب، ج11، ص927.</ref> کراچکوفسکی، محقق روس، سبب این لقب را آن دانسته که وی سالها در [[جده|جدّه]] اقامت کرده و سپس به مکه بازگشته است.<ref>تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص532.</ref> | |||
آموختن حدیث را در چهار سالگی نزد پدرش عبدالعزیز آغاز و قرآن را حفظ کرد و از دانشوران مکه مانند سخاوی بهره برد. او سفرهای علمی بسیار داشت و بارها به مدینه، یمن، شام و مصر سفر کرد و از [[عبدالغنی بن بساطی]]، [[عایشه بنت ابن عبدالهادی]] و [[محمد بن شهاب بوصیری]] و دیگران اجازه دریافت نمود. در [[حلب]] با [[شمسالدین محمد بن طولون]] آشنا شد و به او اجازه روایت داد و میان آنها مکاتبه علمی برقرار شد.<ref>الکواکب السائره، ج2، ص131؛ الضوء اللامع، ج3، ص52.</ref> | |||
جارالله در زادگاهش مکه درگذشت و در قبرستان معلات دفن گشت. | |||
====آثار==== | |||
جارالله به تاریخ محلی به ویژه مسائل جغرافیایی بسیار علاقهمند بود و آثاری درخور در این زمینه<ref>نک: تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص532-533.</ref> و دیگر رشتههای علمی از جمله حدیث دارد که بیشتر آنها چاپ نشدهاند. | |||
مهمترین اثر او نیل المنی بذیل بلوغ القری لتکملة اتحاف الوری در تاریخ محلی مکه است که ذیلی بر ذیل پدرش عبدالعزیز بر اتحاف الوری نوشته جدّش نجمالدین عمر است. او آگاهیهای دوره خویش را بر اتحاف الوری تا سال 949ق. افزوده است. | |||
دیگر آثار او درباره مکه، عبارتند از: [[بهجة الزمان بعمارة الحرمین لملوک آل عثمان]]، [[تحفة الکرام بمرویات حجّاج بیت الله الحرام]]، [[التحفة اللطیفة فی انباء المسجدالحرام و الکعبة الشریفه]]، [[حسن القری فی اودیة ام القری]]. | |||
===دانشمندان دیگر خاندان=== | ===دانشمندان دیگر خاندان=== | ||
خط ۸۷: | خط ۱۴۸: | ||
===زنان مشهور=== | ===زنان مشهور=== | ||
زنانی نیز از خاندان فهد در تدریس حدیث مشهور بوده و از دانشوران پرشماری اجازه روایت داشته و خود به طلاب حدیث اجازه گزارش میدادهاند. منابع، مراتب علمی و سجایای اخلاقی این زنان را بسیار ستودهاند. | زنانی نیز از خاندان فهد بیشتر در تدریس حدیث مشهور بوده و از دانشوران پرشماری اجازه روایت داشته و خود به طلاب حدیث اجازه گزارش میدادهاند. منابع، مراتب علمی و سجایای اخلاقی این زنان را بسیار ستودهاند. | ||
برخی از مشهورترین آنها عبارتند از: | برخی از مشهورترین آنها عبارتند از: | ||
خط ۹۴: | خط ۱۵۵: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
[http://lib.eshia.ir/23022/4/1612 مرکز دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه بزرگ | [http://lib.eshia.ir/23022/4/1612 مرکز دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله ابن فهد] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http:// | | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7791 | ||
| عنوان = بنیفهد | | عنوان = بنیفهد | ||
| نویسنده = ابراهیم احمدیان | | نویسنده = ابراهیم احمدیان | ||
خط ۱۴۳: | خط ۲۰۴: | ||
{{خاندانهای علمی}} | {{خاندانهای علمی}} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[رده:خاندانهای تاثیرگذار در حرمین]] | [[رده:خاندانهای تاثیرگذار در حرمین]] | ||
[[رده:خاندانهای علمی]] | [[رده:خاندانهای علمی]] | ||