پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
بنیمدلج
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==بنیمدلج در دوران رسول خدا(ص)== از روابط بنیمدلج با [[پیامبر(ص)]] تا هنگام [[هجرت]] ایشان به [[یثرب]] گزارشی در دست نیست. این امر با دوری سکونتگاههای آنها از مکه ارتباط داشته است. با آغاز هجرت، منابع از کوشش [[سراقة بن مالک|سراقة بن مالک مدلجی]] برای دستگیری پیامبر در هنگام هجرت حکایت دارند. بر پایه این گزارشها، سراقه در پی آگاهی از تعیین جایزه به دست [[قریش]] برای دستگیری رسول خدا، کوشش کرد تا حضرت را که به مناطق مسکونی بنیمدلج رسیده بود، دستگیر کند. اما با دیدن معجزاتی از پیامبر، در اقدام خود ناکام ماند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص40؛ السیرة النبویه، ج2، ص338-339.</ref> رسول خدا در [[غزوه ذوالعشیره|غزوه ذوالعُشَیره]] (2ق.) برای تعقیب کاروان تجاری قریش به ذوالعشیره از مناطق مسکونی بنیمدلج وارد شد و مورد استقبال آنها قرار گرفت.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص343.</ref> ===پیمان با پیامبر=== منابع از انعقاد پیمان عدم تعرض میان پیامبر و بنیمدلج و متحدان کنانی آنها، بنیضمره، یاد کردهاند<ref>الطبقات، ج2، ص10؛ المحبر، ص110؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص66.</ref>؛ اما به متن پیماننامه اشاره ننمودهاند. در گزارشی به نقل از سراقه، پس از [[بدر]] و [[احد]] و بعد از اسلام آوردن برخی قبایل پیرامون مدینه، پیامبر تصمیم گرفت که دستهای را به فرماندهی [[خالد بن ولید]] به سوی مدلج اعزام کند.<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج8، ص458؛ تفسیر ابن کثیر، ج1، ص546.</ref> از اینرو، سراقه در مدینه با پیامبر(ص) دیدار کرد و با طرح پیمان عدم تعرض از ایشان خواست تا به مدلجیان تا هنگام قبول [[اسلام]] از سوی قریش فرصت دهد. پیامبر نیز به خالد فرمان داد تا پس از حضور نزد بنیمدلج با آنها رفتاری ملایم داشته باشد. مدلجیان نیز تعهد سپردند که هیچ گروهی را بر ضد پیامبر یاری ندهند. برخی مفسران نزول آیه 90 [[سوره نساء]] را درباره بنیمدلج دانستهاند که نه خواهان مبارزه با پیامبر بودند و نه رویارویی با قریش.<ref>التبیان، ج3، ص285؛ مجمع البیان، ج3، ص152.</ref> بر پایه مفاد این آیه، مؤمنان مامور شدهاند با [[کافران]] مبارزه کنند، مگر آنها که با مسلمانان پیمان دارند یا کافرانی که نزد مسلمانان آمدهاند و از اینکه با قوم خود، همپیمانان قریشی، یا مسلمانان بجنگند، ناخرسند هستند. اینان اگر در پی جنگافروزی نیستند، باید با آنها در آشتی به سر برند: {{قلم رنگ|سبز|﴿اِلاَّ الَّذینَ یَصِلُونَ اِلی قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاقٌ اَوْ جاؤُکُمْ حَصِـرَتْ صُدُورُهُمْ اَنْ یُقاتِلُوکُمْ اَوْ یُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ...﴾}}. با این همه به سال هشتم ق. که پیامبر(ص) رهسپار [[فتح مکه]] بود، برخی یاران ایشان در منطقه قدید پیشنهاد حمله به بنیمدلج را که هنوز [[مشرک]] بودند و روابطشان با دولت نبوی بر اساس پیمانهای عدم تعرض بود، به میان آوردند؛ ولی پیامبر نپذیرفت.<ref>اعلام الوری، ج1، ص227.</ref> ===رویدادهای بعد از فتح مکه=== پس از فتح مکه در دو رویداد از بنیمدلج یاد شده است. نخست همکاری آنها با [[خزاعه]] در پرداخت دیه فردی از [[بنیبکر]] بود. بر این اساس، خزاعه در برابر قتل یکی از افرادشان به دست بنیبکر، فردی از بکریان را کشتند. پیامبر(ص) خزاعه را به پرداخت دیه به بنیبکر موظف کرد. بنیمدلج نیز به سبب همپیمانی با [[بنیکعب]] از تیرههای خزاعه<ref>السنن الکبری، ج8، ص29.</ref> در پرداخت دیه، خزاعه را یاری کردند.<ref>المغازی، ج2، ص845.</ref> همچنین بنیمدلج پس از فتح مکه، خالد بن ولید را که از جانب [[رسول خدا(ص)]] به سوی [[قبیله بنیجذیمه]] میرفت، همراهی کردند.<ref>السیرة النبویه، ج4، ص882؛ تاریخ طبری، ج2، ص341.</ref> با این که بنیمدلج و بنیجذیمه هر دو از قبایل کنانی بودند، از حمایت و همراهی بنیمدلج با بنیجذیمه در برابر اقدام ناجوانمردانه خالد در قتل عام آنها گزارشی در دست نیست. در سال نهم ق. با فرمان پیامبر، مشرکان از حضور در مکه منع شدند و تنها آن دسته از آنان که همچون بنیمدلج با او همپیمان بودند، از این حکم مستثنا شدند. این فرمان در آیات نخست [[سوره توبه]] بازتاب یافت. این آیات نشان دهنده بیزاری خداوند و پیامبر(ص) از مشرکان و لغو یک جانبه همه پیمانهایی است که با مسلمانان داشتند، مگر آنان که به پیمان خود وفادار ماندند: <ref>جامع البیان، ج10، ص80؛ مجمع البیان، ج5، ص18.</ref> {{قلم رنگ|سبز|﴿اِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْـرِکینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً... * کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْـرِکینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ اِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمسجدالحرام...﴾}} (سوره توبه، آیات 4-7).
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
بنیمدلج
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width