در حال ویرایش بنی‌کنانه

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۵۳: خط ۵۳:
کنانی‌ها در دوران جاهلی در مناطقی گسترده از [[حجاز]]، [[تهامه]] و [[یمن]]<ref>النسب، ص221؛ انساب الاشراف، ج11، ص83-145؛ سبائک الذهب، ص265.</ref> از جمله [[مکه]] و پیرامون آن<ref>انساب الاشراف، ج11، ص138؛ جامع انساب قبائل العرب، ص124؛ معجم قبائل العرب، ج3، ص996-997، 1019-1020.</ref> و [[مدینه]]<ref>سیر اعلام النبلاء، ج7، ص374.</ref> پراکنده بودند.
کنانی‌ها در دوران جاهلی در مناطقی گسترده از [[حجاز]]، [[تهامه]] و [[یمن]]<ref>النسب، ص221؛ انساب الاشراف، ج11، ص83-145؛ سبائک الذهب، ص265.</ref> از جمله [[مکه]] و پیرامون آن<ref>انساب الاشراف، ج11، ص138؛ جامع انساب قبائل العرب، ص124؛ معجم قبائل العرب، ج3، ص996-997، 1019-1020.</ref> و [[مدینه]]<ref>سیر اعلام النبلاء، ج7، ص374.</ref> پراکنده بودند.


[[مجنه|مَجَنَّه]] بازاری در پیرامون مکه، به کنانی‌ها اختصاص داشته و از زمین‌های آن‌ها بوده است.<ref>اخبار مکه، ج1، ص190.</ref> این بازار پس از [[بازار عکاظ]] در 10 روز پایانی [[ماه ذی‌قعده]] برپا می‏‌شده و بر پایه گزارشی، به قبیله بنی‌دوئَل از کنانه تعلق داشته است.<ref>معجم البلدان، ج5، ص58-59.</ref>  
[[مجنه|مَجَنَّه]] بازاری در پیرامون مکه، به کنانی‌ها اختصاص داشته و از زمین‌های آن‌ها بوده است.<ref>اخبار مکه، ج1، ص190.</ref> این بازار پس از [[بازار عکاظ]] در 10 روز پایانی [[ماه ذی‌قعده]] برپا می‏‌شده و بر پایه گزارشی، به قبیله بنی‌دوئَل از کنانه تعلق داشته است.<ref>معجم البلدان، ج5، ص58-59.</ref>  


==آداب و باورها==
==آداب و باورها==
خط ۵۹: خط ۵۹:
خوی بخشندگی از ویژگی‌های کنانیان در دوران جاهلیت بود. [[سلمی بن نوفل|سُلمی بن نَوْفل]] از بنی‌دوئَل در شمار بخشنده‌‏ترین عرب‌های جاهلی (اجواد الجاهلیه) جای داشت.<ref>جمهرة النسب، ج1، ص211؛ المحبر، ص141؛ انساب الاشراف، ج11، ص107.</ref>  
خوی بخشندگی از ویژگی‌های کنانیان در دوران جاهلیت بود. [[سلمی بن نوفل|سُلمی بن نَوْفل]] از بنی‌دوئَل در شمار بخشنده‌‏ترین عرب‌های جاهلی (اجواد الجاهلیه) جای داشت.<ref>جمهرة النسب، ج1، ص211؛ المحبر، ص141؛ انساب الاشراف، ج11، ص107.</ref>  


بنی‌کنانه به مهمان‌نوازی شهره بودند. آن‌ها رسم مهمان‌دوستی را از [[حضرت ابراهیم(ع)]] به ارث برده<ref>تفسیر قرطبی، ج12، ص317.</ref> و خوردن و آشامیدن به‌تنهایی را بر خود حرام کرده بودند. چون سفره‌‏ای می‏‌گستردند، آن‏قدر می‏‌ماندند تا مهمانی فرارسد. این سنت آن‌ها در دوران اسلامی نیز ادامه داشت تا این‌که با فرود این فقره از آیه 61 [[سوره نور]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿... لَیسَ عَلَیکُم جُناحٌ اَن تَاکُلوا جَمیعًا اَو اَشتاتًا...﴾}} خداوند آن‌ها را در این رفتار مخیّر کرد.
بنی‌کنانه به مهمان‌نوازی شهره بودند. آن‌ها رسم مهمان‌دوستی را از [[حضرت ابراهیم(ع)]] به ارث برده<ref>تفسیر قرطبی، ج12، ص317.</ref> و خوردن و آشامیدن به‌تنهایی را بر خود حرام کرده بودند. چون سفره‌‏ای می‏‌گستردند، آن‏قدر می‏‌ماندند تا مهمانی فرارسد. این سنت آن‌ها در دوران اسلامی نیز ادامه داشت تا این‌که با فرود این فقره از آیه 61 [[سوره نور]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿... لَیسَ عَلَیکُم جُناحٌ اَن تَاکُلوا جَمیعًا اَو اَشتاتًا...﴾}} خداوند آن‌ها را در این رفتار مخیّر کرد.


همچنین آورده‌اند که مردی از [[بنی‌عتواره]]، از قبایل بنی‌ضمره کنانی، به نام الهادی برای راهنمایی و دعوت مهمانان به سوی خود، هرشب آتش می‌افروخت.<ref>سبائک الذهب، ص272.</ref> کنار این دو خوی پسندیده، از دو باور ناروای بنی‌کنانه نیز یاد شده است: ‌
همچنین آورده‌اند که مردی از [[بنی‌عتواره]]، از قبایل بنی‌ضمره کنانی، به نام الهادی برای راهنمایی و دعوت مهمانان به سوی خود، هرشب آتش می‌افروخت.<ref>سبائک الذهب، ص272.</ref> کنار این دو خوی پسندیده، از دو باور ناروای بنی‌کنانه نیز یاد شده است: ‌
خط ۶۷: خط ۶۷:
بنی‌کنانه می‏‌پنداشتند فرشتگان دختران خدایند. آن‌ها با اصرار می‌گفتند: خدا با جنیان ازدواج کرده و حاصل آن دخترانی به نام ملائکه است.<ref>تفسیر قرطبی، ج15، ص134-135.</ref> خداوند در آیه 57 [[سوره نحل]] با اشاره به این‌باور نادرست، خود را از داشتن فرزند منزه دانست: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما یَشْتَهُونَ﴾}} برخی گزارش‌ها نزول این آیه را درباره کنانه و [[خزاعه]] می‏‌دانند.<ref>تفسیر قرطبی، ج10، ص116.</ref>  
بنی‌کنانه می‏‌پنداشتند فرشتگان دختران خدایند. آن‌ها با اصرار می‌گفتند: خدا با جنیان ازدواج کرده و حاصل آن دخترانی به نام ملائکه است.<ref>تفسیر قرطبی، ج15، ص134-135.</ref> خداوند در آیه 57 [[سوره نحل]] با اشاره به این‌باور نادرست، خود را از داشتن فرزند منزه دانست: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما یَشْتَهُونَ﴾}} برخی گزارش‌ها نزول این آیه را درباره کنانه و [[خزاعه]] می‏‌دانند.<ref>تفسیر قرطبی، ج10، ص116.</ref>  


همچنین خداوند در آیه 158 [[سوره صافات|سوره صافّات]] از احضار جنیان برای کیفر در روز قیامت گزارش داده و نسبت آن‌ها را با خود، نسبت عبودیت و ربوبیت دانسته است، نه نسبت ولادت و فرزندی:<ref>المیزان، ج17، ص173.</ref> {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ جَعَلُوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ اِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ﴾}}.
همچنین خداوند در آیه 158 [[سوره صافات|سوره صافّات]] از احضار جنیان برای کیفر در روز قیامت گزارش داده و نسبت آن‌ها را با خود، نسبت عبودیت و ربوبیت دانسته است، نه نسبت ولادت و فرزندی:<ref>المیزان، ج17، ص173.</ref> {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ جَعَلُوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ اِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ﴾}}.


===شرک ورزیدن به خداوند===
===شرک ورزیدن به خداوند===


کنانی‌ها همچون دیگر قبایل عرب جاهلی از آیین [[یگانه‌پرستی]] دست کشیده و با پرستش بت به شِرک‌وَرزی روی آورده بودند. بت «[[عزی|عُزّی]]» به قریش و کنانه اختصاص داشت و از آن به بزرگی یاد می‏‌کردند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص55؛ اخبار مکه، ج1، ص126؛ المفصل، ج6، ص237.</ref> برخی مفسران ذیل آیه 19 [[سوره نجم]] به این امر اشاره کرده‌‏اند:<ref>تفسیر قرطبی، ج17، ص99؛ تفسیر ابن کثیر، ج4، ص272.</ref> {{قلم رنگ|سبز|﴿اَفَرَاَیْتُمُ اللاَّتَ وَ الْعُزَّی﴾}}؛ «آیا [[بت لات]] و عزّی را دیدید؟»
کنانی‌ها همچون دیگر قبایل عرب جاهلی از آیین [[یگانه‌پرستی]] دست کشیده و با پرستش بت به شِرک‌وَرزی روی آورده بودند. بت «[[عزی|عُزّی]]» به قریش و کنانه اختصاص داشت و از آن به بزرگی یاد می‏‌کردند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص55؛ اخبار مکه، ج1، ص126؛ المفصل، ج6، ص237.</ref> برخی مفسران ذیل آیه 19 [[سوره نجم]] به این امر اشاره کرده‌‏اند:<ref>تفسیر قرطبی، ج17، ص99؛ تفسیر ابن کثیر، ج4، ص272.</ref> {{قلم رنگ|سبز|﴿اَفَرَاَیْتُمُ اللاَّتَ وَ الْعُزَّی﴾}}؛ «آیا [[بت لات]] و عزّی را دیدید؟»


پرستش بت «[[بت سواع|سُواع]]» در [[وادی نعمان|وادی نَعمان]]، نزدیک [[مکه]]<ref>المحبر، ص316؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص255؛ الاعلام، ج5، ص234.</ref> و عبادت «[[بت هبل|هُبَل]]»<ref>المحبر، ص318؛ الاعلام، ج5، ص234.</ref> از آیین‌های جاهلی بنی‌کنانه به شمار می‏‌رفت. خُزیمه، جد کنانه، نخستین کسی بود که بت هبل را درون [[کعبه]] نصب کرد.<ref>الاصنام، ص28.</ref>  
پرستش بت «[[بت سواع|سُواع]]» در [[وادی نعمان|وادی نَعمان]]، نزدیک [[مکه]]<ref>المحبر، ص316؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص255؛ الاعلام، ج5، ص234.</ref> و عبادت «[[بت هبل|هُبَل]]»<ref>المحبر، ص318؛ الاعلام، ج5، ص234.</ref> از آیین‌های جاهلی بنی‌کنانه به شمار می‏‌رفت. خُزیمه، جد کنانه، نخستین کسی بود که بت هبل را درون [[کعبه]] نصب کرد.<ref>الاصنام، ص28.</ref>  


[[مالک بن کنانه|مالک]] و [[ملکان بن کنانه|ملکان]]، پسران کنانه، در محل سکونت خود بتی به نام «[[بت سعد|سعد]]» داشتند.<ref>الاصنام، ص28؛ السیرة النبویه، ج1، ص53.</ref> برخی این بت را از آنِ بنی‌بکر بن کنانه دانسته‌‏اند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص255.</ref> بر پایه گزارش‌های موجود، هر قبیله‏‌ای که می‏‌خواست [[حج]] بگزارد، نزد بت خود می‏‌رفت و [[نماز]] می‌خواند و سپس [[تلبیه]] می‌گفت و روانه مکه می‏‌شد. تلبیه بنی‌کنانه عبارت بود از: «لبیک اللهم لبیک، الیوم یوم التعریف، یوم الدعاء و الوقوف.».<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص255.</ref>  
[[مالک بن کنانه|مالک]] و [[ملکان بن کنانه|ملکان]]، پسران کنانه، در محل سکونت خود بتی به نام «[[بت سعد|سعد]]» داشتند.<ref>الاصنام، ص28؛ السیرة النبویه، ج1، ص53.</ref> برخی این بت را از آنِ بنی‌بکر بن کنانه دانسته‌‏اند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص255.</ref> بر پایه گزارش‌های موجود، هر قبیله‏‌ای که می‏‌خواست [[حج]] بگزارد، نزد بت خود می‏‌رفت و [[نماز]] می‌خواند و سپس [[تلبیه]] می‌گفت و روانه مکه می‏‌شد. تلبیه بنی‌کنانه عبارت بود از: «لبیک اللهم لبیک، الیوم یوم التعریف، یوم الدعاء و الوقوف.».<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص255.</ref>  


==جنگ‌های‌ جاهلی==
==جنگ‌های‌ جاهلی==
خط ۸۲: خط ۸۲:


===جنگ‌های فجار===
===جنگ‌های فجار===
{{اصلی|جنگ‌های فجار}}
[[جنگ‌های فجار|نبردهای فجار]] از نبردهای عرب جاهلی در ماه‌های حرام بود که به‌‌دلیل شکستن حرمت ماه‌های حرام، به این نام مشهور شد. این جنگ‌ها چهار بار رخ داد که بنی‌کنانه در سه نوبت آن شرکت داشتند.


فجار اول، میان کنانه و قریش با [[قبیله قیس بن عیلان]]<ref>السیرة النبویه، ج1، ص119؛ المحبر، ص196؛ المنمق، ص160-161.</ref> یا میان کنانه و [[هوازن]]، از شاخه‌های قیس بن عیلان، درگرفت.<ref>معجم قبائل العرب، ج3، ص996-997.</ref>
[[جنگ‌های فجار|نبردهای فُجار]] از نبردهای عرب جاهلی در ماه‌های حرام بود که به‌‌دلیل شکستن حرمت ماه‌های حرام، به این نام مشهور شد. این جنگ‌ها چهار بار رخ داد که بنی‌کنانه در سه نوبت آن شرکت داشتند.


فجار دوم، میان قریش و کنانه<ref>المنمق، ص161؛ سبائک الذهب، ص449؛ معجم قبائل العرب، ج3، ص996-997.</ref> یا میان قیس و کنانه رخ داد.<ref>المعارف، ص603-604.</ref>  
فجار اول، میان کنانه و قریش با [[قبیله قیس بن عیلان]]<ref>السیرة النبویه، ج1، ص119؛ المحبر، ص196؛ المنمق، ص160-161.</ref> یا میان کنانه و [[هوازن]]، از شاخه‌های قیس بن عیلان، درگرفت.<ref>معجم قبائل العرب، ج3، ص996-997.</ref>  


در فجار سوم، بنی‌کنانه با تیره‏ای از هوازن<ref>سبائک الذهب، ص449.</ref> یا با [[قریش]] درگیر شدند.<ref>معجم قبائل العرب، ج3، ص997.</ref>
فجار دوم، میان قریش و کنانه<ref>المنمق، ص161؛ سبائک الذهب، ص449؛ معجم قبائل العرب، ج3، ص996-997.</ref>  یا میان قیس و کنانه رخ داد.<ref>المعارف، ص603-604.</ref>
 
در فجار سوم، بنی‌کنانه با تیره‏ای از هوازن<ref>سبائک الذهب، ص449.</ref> یا با [[قریش]] درگیر شدند.<ref>معجم قبائل العرب، ج3، ص997.</ref>  


===نبرد با قریش===
===نبرد با قریش===


نبرد کنانه با قریش در [[ذات نکیف]]<ref>المحبر، ص246؛ المنمق، ص113-115.</ref> و [[یوم مشلل]]<ref>المحبر، ص246.</ref> و درگیری [[بنی‌ضمره|بنی‌ضمره کنانی]] با قریش<ref>المنمق، ص123-125.</ref> از دیگر ستیزهای بنی‌کنانه در روزگار جاهلیت بوده است.
نبرد کنانه با قریش در [[ذات نکیف]]<ref>المحبر، ص246؛ المنمق، ص113-115.</ref> و [[یوم مشلل]]<ref>المحبر، ص246.</ref> و درگیری [[بنی‌ضمره|بنی‌ضمره کنانی]] با قریش<ref>المنمق، ص123-125.</ref> از دیگر ستیزهای بنی‌کنانه در روزگار جاهلیت بوده است.


===نبردهای دیگر===
===نبردهای دیگر===
خط ۹۹: خط ۹۹:
در [[نبرد یوم شهوره|نبرد یوم شَهوره]]، بنی‌‏ضمره از تیره‏‌های بنی‌کنانه، با قریش و دو تیره دیگر از کنانه به نام بنی‌دوئَل و بنی‌لیث درگیر شدند. این جنگ از بزرگ‏ترین نبردهای کنانه شمرده شده است.<ref>جمهرة النسب، ج1، ص208؛ المنمق، ص132-133؛ انساب الاشراف، ج11، ص106.</ref>  
در [[نبرد یوم شهوره|نبرد یوم شَهوره]]، بنی‌‏ضمره از تیره‏‌های بنی‌کنانه، با قریش و دو تیره دیگر از کنانه به نام بنی‌دوئَل و بنی‌لیث درگیر شدند. این جنگ از بزرگ‏ترین نبردهای کنانه شمرده شده است.<ref>جمهرة النسب، ج1، ص208؛ المنمق، ص132-133؛ انساب الاشراف، ج11، ص106.</ref>  


بنی‌کنانه چندین‌بار با [[قبیله خزاعه]] جنگیدند؛ از جمله [[نبرد عتود]] و ستیزی که در محلی از [[یمامه]] رخ داد.<ref>معجم قبائل العرب، ج3، ص997.</ref> درگیری [[بنی‏‌فراس]]، تیره‌‏ای از کنانه، با گروهی از هوازن در [[منطقه کدید]]، نبردی دیگر بود که به [[یوم کدید]] شهرت یافت.<ref>انساب الاشراف، ج11، ص138-140.</ref>  
بنی‌کنانه چندین‌بار با [[قبیله خزاعه]] جنگیدند؛ از جمله [[نبرد عتود]] و ستیزی که در محلی از [[یمامه]] رخ داد.<ref>معجم قبائل العرب، ج3، ص997.</ref> درگیری [[بنی‏‌فراس]]، تیره‌‏ای از کنانه، با گروهی از هوازن در [[منطقه کدید]]، نبردی دیگر بود که به [[یوم کدید]] شهرت یافت.<ref>انساب الاشراف، ج11، ص138-140.</ref>  


==کنانی‌ها و کعبه==
==کنانی‌ها و کعبه==
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
در دوره‌‏های بعد، [[قصی بن کلاب|قُصَی بن کِلاب کنانی]] برای پایان دادن به تسلط خزاعی‌ها، با یاری بعضی از بنی‌کنانه بر مکه دست یافت و مالک و کلیددار آن شد.
در دوره‌‏های بعد، [[قصی بن کلاب|قُصَی بن کِلاب کنانی]] برای پایان دادن به تسلط خزاعی‌ها، با یاری بعضی از بنی‌کنانه بر مکه دست یافت و مالک و کلیددار آن شد.


وی پس از پیروزی بر خزاعیان، تیره‏‌های منتسب به [[نضر بن کنانه]] را که بعدها به [[قریش]] معروف شدند، در مکه گرد هم آورد و برای اداره امور مکه، این مناصب را تأسیس کرد:<ref>اخبار مکه، ج1، ص103-107؛ المفصل، ج4، ص43-45.</ref> [[حجابت]]، [[رفادت|رَفادت]]، [[سقایت|سَقایت]]، [[ندوه|نَدوه]]، [[قیادت|لَواء و قِیادت]]؛
وی پس از پیروزی بر خزاعیان، تیره‏‌های منتسب به [[نضر بن کنانه]] را که بعدها به [[قریش]] معروف شدند، در مکه گرد هم آورد و برای اداره امور مکه، این مناصب را تاسیس کرد:<ref>اخبار مکه، ج1، ص103-107؛ المفصل، ج4، ص43-45.</ref> [[حجابت]]، [[رفادت|رَفادت]]، [[سقایت|سَقایت]]، [[ندوه|نَدوه]]، [[قیادت|لَواء و قِیادت]]؛


===رویارویی با ابراهه===
===رویارویی با ابراهه===
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
از این رو، در موسم حج با اعلام جابه‏‌جایی ماه‌ها و تاخیر‌ انداختن ماه محرم، توالی سه ماه حرام را از میان ‏بردند. این بدعت را که از آن به «نَسیء» یاد شده است، حذیفه از بنی‌مالک بن کنانه بنا نهاد و فرزندانش تا پس از [[اسلام]] ادامه دادند.<ref>انساب الاشراف، ج11، ص141-144؛ المحبر، ص156-157؛ السیرة النبویه، ج1، ص28-29.</ref>  
از این رو، در موسم حج با اعلام جابه‏‌جایی ماه‌ها و تاخیر‌ انداختن ماه محرم، توالی سه ماه حرام را از میان ‏بردند. این بدعت را که از آن به «نَسیء» یاد شده است، حذیفه از بنی‌مالک بن کنانه بنا نهاد و فرزندانش تا پس از [[اسلام]] ادامه دادند.<ref>انساب الاشراف، ج11، ص141-144؛ المحبر، ص156-157؛ السیرة النبویه، ج1، ص28-29.</ref>  


جز گزارشی که قبیله بنی‌کنانه را پایه‏‌گذار این بدعت شمرده است،<ref>الکشاف، ج2، ص270.</ref> دیگر گزارش‌ها تنها مردی از کنانه را بدعت‏‌گذار معرفی کرده و نامی از وی نبرده‌‏اند.<ref>تفسیر قمی، ج1، ص290؛ جامع البیان، ج10، ص169؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج6، ص1794.</ref> اما برخی با ذکر نام افرادی از کنانه، آن‌ها را پایه‌گذار این بدعت شمرده‌اند.<ref>المحبر، ص156-157؛ اخبار مکه، ج1، ص182-183؛ مجمع البیان، ج5، ص45.</ref>  
جز گزارشی که قبیله بنی‌کنانه را پایه‏‌گذار این بدعت شمرده است،<ref>الکشاف، ج2، ص270.</ref> دیگر گزارش‌ها تنها مردی از کنانه را بدعت‏‌گذار معرفی کرده و نامی از وی نبرده‌‏اند.<ref>تفسیر قمی، ج1، ص290؛ جامع البیان، ج10، ص169؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج6، ص1794.</ref> اما برخی با ذکر نام افرادی از کنانه، آن‌ها را پایه‌گذار این بدعت شمرده‌اند.<ref>المحبر، ص156-157؛ اخبار مکه، ج1، ص182-183؛ مجمع البیان، ج5، ص45.</ref>  


با پیدایش اسلام، این بدعت کنانی‌ها برچیده شد و حرمت سه ماه حرام به حالت نخست خود بازگشت. خداوند با نزول آیه 37 [[سوره توبه]] نسی‏ء و به تاخیر افکندن ماه‌های حرام را نشانه فزونی کفر معرفی کرد: {{قلم رنگ|سبز|﴿اِنَّمَا النَّسـِیءُ زیادَةٌ فِی الکُفرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَروا یُحِلّونَهُ عامًا ویُحَرِّمونَهُ عامًا لِیواطِوا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللهُ فَیُحِلّوا ما حَرَّمَ اللهُ زُیِّنَ لَهُم سوءُ اَعملِهِم واللهُ لا یَهدِی القَومَ الکفِرین‌﴾}}.  
با پیدایش اسلام، این بدعت کنانی‌ها برچیده شد و حرمت سه ماه حرام به حالت نخست خود بازگشت. خداوند با نزول آیه 37 [[سوره توبه]] نسی‏ء و به تاخیر افکندن ماه‌های حرام را نشانه فزونی کفر معرفی کرد: {{قلم رنگ|سبز|﴿اِنَّمَا النَّسـِیءُ زیادَةٌ فِی الکُفرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَروا یُحِلّونَهُ عامًا ویُحَرِّمونَهُ عامًا لِیواطِوا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللهُ فَیُحِلّوا ما حَرَّمَ اللهُ زُیِّنَ لَهُم سوءُ اَعملِهِم واللهُ لا یَهدِی القَومَ الکفِرین‌﴾}}.  
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
===طواف با بدن برهنه===
===طواف با بدن برهنه===


[[ابن عسکر]] در تفسیر آیه 28 [[سوره اعراف]] بنی‌کنانه را از کسانی شمرده است که برهنه [[طواف]] می‌کردند.<ref>التکمیل و الاتمام، ص148-149.</ref> [[طبرسی]] نیز در تفسیر همین آیه، چنین بدعتی را به حُمسی‌ها نسبت داده که کنانیان هم از ایشان بوده‌اند.<ref>مجمع البیان، ج4، ص633.</ref> در گزارشی دیگر آمده است که [[بنی‌عامر بن صعصعه]]، از قبایل حُمسی، بدون لباس طواف می‌کردند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص182؛ المحبر، ص181.</ref>  
[[ابن عسکر]] در تفسیر آیه 28 [[سوره اعراف]] بنی‌کنانه را از کسانی شمرده است که برهنه [[طواف]] می‌کردند.<ref>التکمیل و الاتمام، ص148-149.</ref> [[طبرسی]] نیز در تفسیر همین آیه، چنین بدعتی را به حُمسی‌ها نسبت داده که کنانیان هم از ایشان بوده‌اند.<ref>مجمع البیان، ج4، ص633.</ref> در گزارشی دیگر آمده است که [[بنی‌عامر بن صعصعه]]، از قبایل حُمسی، بدون لباس طواف می‌کردند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص182؛ المحبر، ص181.</ref>  


از این سه گزارش برمی‌آید که حُمسی‌ها، از جمله بنی‌کنانه، چنین بدعتی را مرتکب شده، طواف را برهنه انجام می‌دادند. به فرض که چنین طوافی از حُمسیان و بنی‌کنانه سر نزده باشد، آن‌ها را باید از مسببان و پایه‌گذاران این بدعت شمرد؛ زیرا قانونی را وضع کرده بودند که بر پایه آن، هر غیر حُمسی تنها در لباس حُمسیان می‌توانست طواف کند.
از این سه گزارش برمی‌آید که حُمسی‌ها، از جمله بنی‌کنانه، چنین بدعتی را مرتکب شده، طواف را برهنه انجام می‌دادند. به فرض که چنین طوافی از حُمسیان و بنی‌کنانه سر نزده باشد، آن‌ها را باید از مسببان و پایه‌گذاران این بدعت شمرد؛ زیرا قانونی را وضع کرده بودند که بر پایه آن، هر غیر حُمسی تنها در لباس حُمسیان می‌توانست طواف کند.
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
در گزارشی دیگر آمده که برخی کنانی‌ها نزد پیامبر(ص) آمدند تا اسلام آورند؛ اما گروهی راه را بر ایشان بسته، آن‌ها را کشتند و اموالشان را به غارت بردند. پس از این رویداد، آیه 33 [[سوره مائده]] نازل شد<ref>روض الجنان، ج6، ص355.</ref> و این‌گونه رفتار را محاربه و فساد شمرد و سزای محاربان و مفسدان را در دنیا اعدام یا بر صلیب آویخته شدن یا قطع عضو یا تبعید و در آخرت عذابی بزرگ معرفی کرد؛
در گزارشی دیگر آمده که برخی کنانی‌ها نزد پیامبر(ص) آمدند تا اسلام آورند؛ اما گروهی راه را بر ایشان بسته، آن‌ها را کشتند و اموالشان را به غارت بردند. پس از این رویداد، آیه 33 [[سوره مائده]] نازل شد<ref>روض الجنان، ج6، ص355.</ref> و این‌گونه رفتار را محاربه و فساد شمرد و سزای محاربان و مفسدان را در دنیا اعدام یا بر صلیب آویخته شدن یا قطع عضو یا تبعید و در آخرت عذابی بزرگ معرفی کرد؛


برخی دیگر از تیره‌‏های کنانی در سال نهم ق. معروف به «[[عام الوفود]]» کنار دیگر هیئت‌ها و گروه‌ها نزد پیامبر آمدند و اسلام آوردند. در این میان، می‏‌توان به هیئت‌های [[بنی‌علیم]] به ریاست قُطن و انس پسران حارثه، بنی‌لیث به ریاست صَعب بن جُثامه، و [[بنی‌بکیر|بنی‌بُکیر]] به ریاست [[عدی بن شراحیل]] اشاره کرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص61.</ref> بر این اساس، بیشتر کنانیان تا سال‌های پایانی زندگانی پیامبر(ص) مسلمان نشده بودند.
برخی دیگر از تیره‌‏های کنانی در سال نهم ق. معروف به «[[عام الوفود]]» کنار دیگر هیئت‌ها و گروه‌ها نزد پیامبر آمدند و اسلام آوردند. در این میان، می‏‌توان به هیئت‌های [[بنی‌علیم]] به ریاست قُطن و انس پسران حارثه، بنی‌لیث به ریاست صَعب بن جُثامه، و [[بنی‌بکیر|بنی‌بُکیر]] به ریاست [[عدی بن شراحیل]] اشاره کرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص61.</ref> بر این اساس، بیشتر کنانیان تا سال‌های پایانی زندگانی پیامبر(ص) مسلمان نشده بودند.


===پیمان کنانیان مدینه با پیامبر===
===پیمان کنانیان مدینه با پیامبر===
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
===حضور در سپاه مشرکان===
===حضور در سپاه مشرکان===


افزون بر این، برخی گزارش‌ها از حضور مردان کنانی در سپاه مشرکان در [[احد|اُحُد]]<ref>المغازی، ج1، ص203؛ سیره ابن اسحق، ص322-323؛ المحبر، ص246.</ref> و نیز گروهی از آن‌ها از جمله [[عمرو بن عبدود]] در [[نبرد خندق|خندق]]<ref>المغازی، ج2، ص455؛ المحبر، ص246؛ الاشتقاق، ص110.</ref> گزارش داده‌‏اند.
افزون بر این، برخی گزارش‌ها از حضور مردان کنانی در سپاه مشرکان در [[احد|اُحُد]]<ref>المغازی، ج1، ص203؛ سیره ابن اسحق، ص322-323؛ المحبر، ص246.</ref> و نیز گروهی از آن‌ها از جمله [[عمرو بن عبدود]] در [[نبرد خندق|خندق]]<ref>المغازی، ج2، ص455؛ المحبر، ص246؛ الاشتقاق، ص110.</ref> گزارش داده‌‏اند.


به نظر می‏‌رسد که واپسین رویارویی مسلمانان با کنانی‌ها در [[سریه بنی‌جزیمه|سریّه بنی‌جُزیمه]] بود که پس از [[فتح مکه]] رخ داد. [[خالد بن ولید]] در این سریّه بسیاری از افراد این تیره را به ناحق کشت.<ref>المغازی، ج3، ص883؛ جمهرة النسب، ج1، ص228؛ انساب الاشراف، ج11، ص135-136.</ref>  
به نظر می‏‌رسد که واپسین رویارویی مسلمانان با کنانی‌ها در [[سریه بنی‌جزیمه|سریّه بنی‌جُزیمه]] بود که پس از [[فتح مکه]] رخ داد. [[خالد بن ولید]] در این سریّه بسیاری از افراد این تیره را به ناحق کشت.<ref>المغازی، ج3، ص883؛ جمهرة النسب، ج1، ص228؛ انساب الاشراف، ج11، ص135-136.</ref>  
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
===استواری در پیمان با پیامبر===
===استواری در پیمان با پیامبر===


در سال نهم ق. و با نزول [[سوره برائت]]، از حضور مشرکان در مکه پیشگیری شد؛ اما این حکم شامل قبایل مشرک هم‌پیمان با پیامبر(ص) که بیشتر کنانی بودند، نمی‌‏شد. از این‌رو، ذیل برخی آیات [[سوره توبه]]، از پایبندی آنان به پیمان‌هایشان سخن به میان آمده است. برابر گزارش‌هایی که ذیل آیه 7 سوره توبه در دست است، [[بنی‌ضمره]]<ref>الکشاف، ج2، ص176.</ref> و [[بنی‌بکر]]<ref>جامع البیان، ج10، ص107.</ref> از تیره‏‌های مشهور کنانی، بر پیمان خود با پیامبر استوار مانده، همانند قریش و دیگر گروه‌ها عهد نشکستند.
در سال نهم ق. و با نزول [[سوره برائت]]، از حضور مشرکان در مکه پیشگیری شد؛ اما این حکم شامل قبایل مشرک هم‌پیمان با پیامبر(ص) که بیشتر کنانی بودند، نمی‌‏شد. از این‌رو، ذیل برخی آیات [[سوره توبه]]، از پایبندی آنان به پیمان‌هایشان سخن به میان آمده است. برابر گزارش‌هایی که ذیل آیه 7 سوره توبه در دست است، [[بنی‌ضمره]]<ref>الکشاف، ج2، ص176.</ref> و [[بنی‌بکر]]<ref>جامع البیان، ج10، ص107.</ref> از تیره‏‌های مشهور کنانی، بر پیمان خود با پیامبر استوار مانده، همانند قریش و دیگر گروه‌ها عهد نشکستند.


همچنین از اخباری که ذیل آیه 4 همین سوره آمده است، دانسته می‏‌شود که مقصود از {{قلم رنگ|سبز|﴿اِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکینَ...﴾}} گروه‌هایی از بنی‌کنانه شامل بنی‌ضمره و بنی‌مدلج بوده‌اند. آن‌ها از هم‌پیمانان پیامبر بودند و بر پیمان خود استوار ماندند.<ref>مجمع البیان، ج5، ص15؛ روض الجنان، ج9، ص178.</ref>  
همچنین از اخباری که ذیل آیه 4 همین سوره آمده است، دانسته می‏‌شود که مقصود از {{قلم رنگ|سبز|﴿اِلاَّ الَّذینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکینَ...﴾}} گروه‌هایی از بنی‌کنانه شامل بنی‌ضمره و بنی‌مدلج بوده‌اند. آن‌ها از هم‌پیمانان پیامبر بودند و بر پیمان خود استوار ماندند.<ref>مجمع البیان، ج5، ص15؛ روض الجنان، ج9، ص178.</ref>  
خط ۱۹۹: خط ۱۹۹:
===همراهی با پیامبر در جنگ‌ها===
===همراهی با پیامبر در جنگ‌ها===


نبردهای [[نبرد خیبر|خیبر]]،<ref>انساب الاشراف، ج11، ص129-130، 134.</ref> [[نبرد حنین|حنین]]،<ref>انساب الاشراف، ج11، ص129-130.</ref> فتح مکه<ref>المغازی، ج2، ص820.</ref> و چندین غزوه و سریه دیگر از میدان‌هایی بود که‌اندک مسلمانان کنانه در آن‌ها شرکت کردند؛ اعتماد پیامبر(ص) به بعضی از مسلمانان بنی‌کنانه چنان بود که چون برای [[حج]] یا غزوه‌‏ای به بیرون از مدینه می‏‌رفت، کسی از کنانی‌ها را در جای خود می‏‌نشاند.
نبردهای [[نبرد خیبر|خیبر]]،<ref>انساب الاشراف، ج11، ص129-130، 134.</ref> [[نبرد حنین|حنین]]،<ref>انساب الاشراف، ج11، ص129-130.</ref> فتح مکه<ref>المغازی، ج2، ص820.</ref> و چندین غزوه و سریه دیگر از میدان‌هایی بود که‌اندک مسلمانان کنانه در آن‌ها شرکت کردند؛ اعتماد پیامبر(ص) به بعضی از مسلمانان بنی‌کنانه چنان بود که چون برای [[حج]] یا غزوه‌‏ای به بیرون از مدینه می‏‌رفت، کسی از کنانی‌ها را در جای خود می‏‌نشاند.


[[عویف بن اضبط]]،<ref>جمهرة النسب، ص226؛ انساب الاشراف، ج11، ص109.</ref> [[کلثوم بن حصین]]<ref>مسند احمد، ج1، ص266؛ المستدرک، ج3، ص593.</ref> و [[سباع بن عرفطه]]<ref>جمهرة النسب، ج1، ص216؛ انساب الاشراف، ج11، ص132.</ref> از این افراد بودند.
[[عویف بن اضبط]]،<ref>جمهرة النسب، ص226؛ انساب الاشراف، ج11، ص109.</ref> [[کلثوم بن حصین]]<ref>مسند احمد، ج1، ص266؛ المستدرک، ج3، ص593.</ref> و [[سباع بن عرفطه]]<ref>جمهرة النسب، ج1، ص216؛ انساب الاشراف، ج11، ص132.</ref> از این افراد بودند.


پیامبر(ص) از برخی مسلمانان کنانی از جمله [[عمرو بن امیه|عمرو بن امیه ضمری]] برای اجرای ماموریت‌های ویژه مانند قتل [[ابوسفیان]]، دعوت [[نجاشی]] به اسلام، استقبال از سپاه [[جعفر بن ابی‌طالب]]، و بازگرداندن جنازه [[خبیب بن عدی]]، از یاران پیامبر کمک می‌گرفت.
پیامبر(ص) از برخی مسلمانان کنانی از جمله [[عمرو بن امیه|عمرو بن امیه ضمری]] برای اجرای ماموریت‌های ویژه مانند قتل [[ابوسفیان]]، دعوت [[نجاشی]] به اسلام، استقبال از سپاه [[جعفر بن ابی‌طالب]]، و بازگرداندن جنازه [[خبیب بن عدی]]، از یاران پیامبر کمک می‌گرفت.
خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:
===رهبران سیاسی===
===رهبران سیاسی===


بعضی از آنان رهبر سیاسی یا نظامی قبیله خود بوده‌‏اند؛ همچون: [[معاویة بن عروه|ابونوفل معاویة بن عروة]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص208؛ انساب الاشراف، ج11، ص106.</ref> [[مالک بن صخر]] از [[بنی‌ضمره]]،<ref>جمهرة النسب، ج1 ص215؛ انساب الاشراف، ج11، ص120.</ref> [[صفوان بن امیه]]،<ref>المحبر، ص133.</ref> [[معن بن حرمله]] از [[بنی‌مدلج]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص226؛ انساب الاشراف، ج11، ص134.</ref> [[حلیس بن علقمه|حُلَیس بن علقمه]] از [[بنی‌حارث بن عبدمناة]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص229-230؛ انساب الاشراف، ج11، ص137؛ النسب، ص223.</ref> [[صعب بن جثامه|صعب بن جثامه لیثی]]، و عدی بن شراحیل.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص79.</ref>  
بعضی از آنان رهبر سیاسی یا نظامی قبیله خود بوده‌‏اند؛ همچون: [[معاویة بن عروه|ابونوفل معاویة بن عروة]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص208؛ انساب الاشراف، ج11، ص106.</ref> [[مالک بن صخر]] از [[بنی‌ضمره]]،<ref>جمهرة النسب، ج1 ص215؛ انساب الاشراف، ج11، ص120.</ref> [[صفوان بن امیه]]،<ref>المحبر، ص133.</ref> [[معن بن حرمله]] از [[بنی‌مدلج]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص226؛ انساب الاشراف، ج11، ص134.</ref> [[حلیس بن علقمه|حُلَیس بن علقمه]] از [[بنی‌حارث بن عبدمناة]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص229-230؛ انساب الاشراف، ج11، ص137؛ النسب، ص223.</ref> [[صعب بن جثامه|صعب بن جثامه لیثی]]، و عدی بن شراحیل.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص79.</ref>  


===در ویژگی اخلاقی و رفتاری===
===در ویژگی اخلاقی و رفتاری===


گروهی در ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری همانند بخشندگی، مهمان‌دوستی، دلیری و شرافت شهره بودند؛ ازجمله: [[سلمی بن نوفل|سُلمی بن نوفل]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص211؛ انساب الاشراف، ج11، ص107؛ المحبر، ص141.</ref> [[علقمة بن مرحل]]،<ref>انساب الاشراف، ج11، ص107.</ref> [[ابواناس]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص211؛ انساب الاشراف، ج11، ص107-108.</ref> [[ابومالک بن کلثوم]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص226؛ انساب الاشراف، ج11، ص134.</ref> و [[هشام بن خلف]] از [[بنی‌فراس]].<ref>انساب الاشراف، ج11، ص146.</ref>  
گروهی در ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری همانند بخشندگی، مهمان‌دوستی، دلیری و شرافت شهره بودند؛ ازجمله: [[سلمی بن نوفل|سُلمی بن نوفل]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص211؛ انساب الاشراف، ج11، ص107؛ المحبر، ص141.</ref> [[علقمة بن مرحل]]،<ref>انساب الاشراف، ج11، ص107.</ref> [[ابواناس]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص211؛ انساب الاشراف، ج11، ص107-108.</ref> [[ابومالک بن کلثوم]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص226؛ انساب الاشراف، ج11، ص134.</ref> و [[هشام بن خلف]] از [[بنی‌فراس]].<ref>انساب الاشراف، ج11، ص146.</ref>  


===رزمندگان و سواران===
===رزمندگان و سواران===


شماری همچون علقمة بن مرحل،<ref>انساب الاشراف، ج11، ص107.</ref> [[ربیعة بن مکدم]] از بنی‌فراس،<ref>الاشتقاق، ص311؛ سبائک الذهب، ص265.</ref> و [[عمرو بن عبدود]]<ref>الاشتقاق، ص110.</ref> از رزمندگان و سواران نامی بنی‌کنانه در زمانه خود به‌شمار می‏‌آمدند.
شماری همچون علقمة بن مرحل،<ref>انساب الاشراف، ج11، ص107.</ref> [[ربیعة بن مکدم]] از بنی‌فراس،<ref>الاشتقاق، ص311؛ سبائک الذهب، ص265.</ref> و [[عمرو بن عبدود]]<ref>الاشتقاق، ص110.</ref> از رزمندگان و سواران نامی بنی‌کنانه در زمانه خود به‌شمار می‏‌آمدند.


===ادیبان و شاعران===
===ادیبان و شاعران===


ادیبان و شاعرانی نیز میان این قبیله بوده‌اند که می‌توان از ابواناس دوئلی و فرزندش [[انس بن ابواناس|انس]]<ref>جمهرة النسب، ج1، ص211؛ انساب الاشراف، ج11، ص107-109.</ref> و نیز [[ابوالاسود دوئلی]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص212؛ انساب الاشراف، ج11، ص110-118؛ سبائک الذهب، ص271.</ref> بنیان‌گذار دانش نحو، نام برد.
ادیبان و شاعرانی نیز میان این قبیله بوده‌اند که می‌توان از ابواناس دوئلی و فرزندش [[انس بن ابواناس|انس]]<ref>جمهرة النسب، ج1، ص211؛ انساب الاشراف، ج11، ص107-109.</ref> و نیز [[ابوالاسود دوئلی]]،<ref>جمهرة النسب، ج1، ص212؛ انساب الاشراف، ج11، ص110-118؛ سبائک الذهب، ص271.</ref> بنیان‌گذار دانش نحو، نام برد.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۲۳۵: خط ۲۳۵:
{{دانشنامه
{{دانشنامه


  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7757
  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7757


  | عنوان = بنی کنانه
  | عنوان = بنی کنانه
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)