پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
بنی هاشم
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
====از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه==== در این فاصله، حمایت بنیهاشم از رسول خدا(ص) بیشترین نقش را در عدم توفیق دیگر تیرههای قریش در آسیب رساندن به پیامبر(ص) داشت. از آن پس که پیغمبر(ص) ماموریت یافت تا خویشاوندان نزدیک خود شامل بنیهاشم و بنیمطلب را به اسلام فراخواند ([[سوره شعراء]]، 214)، به تدریج گروهی از آنها این دعوت را پذیرفتند. برخی از آنها نیز در برابر این فراخوان از خود ایستادگی نشان دادند. بدینترتیب، میان فرزندان عبدالمطلب بر سر [[ایمان]] به پیامبر و پشتیبانی از او اختلاف پدید آمد. بغدادی مدعی است تنها کسانی از بنیعبدالمطلب که اسلام آوردند، حمزه و عباس بودند.<ref>المنمق، ص36.</ref> اما روشن است که وی کتاب خود را در روزگار عباسیان و با محوریت عباس بن عبدالمطلب و فرزندانش نوشته است. طبیعی است که وی ابوطالب نیای بزرگ علویان را در شمار مسلمانشدگان به شمار نیاورد تا بخشی از فضیلتهای [[علویان]] را انکار کند. به گواهی انبوه روایتهای تاریخی و نیز اشعاری که از ابوطالب بر جای مانده است، وی از نخستین ایمانآورندگان به پیامبر(ص) بوده است. در این دوره، حمزه به اسلام گروید و در زمره حامیان جدی پیامبر درآمد. عباس نیز اگرچه مسلمان نشده بود، از یاری پیامبر(ص) دریغ نداشت. از جمله دشمنان مشهور دعوت پیامبر(ص)، [[ابولهب|ابولَهَب]] [[عبدالعزی بن عبدالمطلب|عبدالعُزی بن عبدالمطلب]] عموی او بود. به نظر میرسد یکی از علل این دشمنی، تحریکات همسرش امجمیل دختر حرب بن امیه، خواهر [[ابوسفیان]]<ref>الاکتفاء، ج1، ص196.</ref> بوده که در [[قرآن]] ([[سوره تبت]]، 4) نیز به این موضوع اشاره شده است. حلبی اسلام نیاوردن گروهی از بنیهاشم یا تاخر آنها را در پذیرش اسلام، از جمله حکمتهای الهی میداند؛ زیرا اگر آنها بیدرنگ اسلام میآوردند، ممکن بود این گمان پیش آید که گروهی برای فخرفروشی دینی را ابداع کردند و به آن تعصب قبیلهای یافتند. چون بیگانگان این آیین را پذیرفتند، دانسته شد که این تعالیم از روی بینشی صادقانه پدید آمده است.<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص46.</ref> حتی در آن وضعیت که بخشی از بنیهاشم اسلام نیاورده بودند، بیشتر طوایف قریش از بیم خونخواهی بنیهاشم و بنیزهره، به علت انتساب مادر رسول خدا به آنان، از آسیب رساندن به پیامبر(ص) هراس داشتند. آنگاه که [[عمر بن خطاب]] به قصد کشتن پیامبر(ص) حرکت کرد، فردی از او پرسید: آیا از انتقام بنیهاشم و بنیزهره نمیترسی؟<ref>انساب الاشراف، ج10، ص289؛ اسد الغابه، ج3، ص646.</ref> از آن پس که گروهی از مسلمانان به انگیزه رهایی از آزار [[مشرکان مکه]] به حبشه کوچ کردند، سختگیری بر مسلمانان مکه افزایش یافت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص164؛ الطبقات، ابنسعد، ج1، ص207؛ البدایة و النهایه، ج3، ص66.</ref> آنها حتی تصمیم گرفتند پیامبر(ص) را آشکارا به قتل برسانند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص188؛ تاریخ طبری، ج1، ص566-567.</ref> =====همپیمانی بنیهاشم===== در [[ماه محرم|محرم]] سال هفتم [[بعثت]]، تیرههای گوناگون قریش عهدنامهای درباره قطع کامل ارتباط با بنیهاشم منعقد کردند. قریش تعهد سپردند که هرگز با بنیهاشم و بنیمطلب<ref>سیره ابناسحق، ص156.</ref> داد و ستد نکنند، با آنها عقد نبندند و به خانههای ایشان وارد نشوند، مگر اینکه آنها محمد(ص) را به قریشیان بسپارند تا او را بکشند.<ref>سیره ابناسحق، ص156.</ref> آنان پیمان خود را در صحیفهای نوشتند و در کعبه نهادند.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref> مراسم نگارش این پیمان در مکانی به نام [[خیف بنیکنانه]] در اَبطَح مشهور به «[[عصب|عَصَب]]» در بالاترین نقطه مکه انجام پذیرفت.<ref>السیرة الحلبیه، ج3، ص498؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص253.</ref> از آن پس [[مؤمن]] و [[کافر]] بنیهاشم<ref>زاد المعاد، ج3، ص30.</ref> جز ابولهب<ref>السیرة النبویه، ج2، ص196؛ تاریخ طبری، ج2، ص336.</ref> بطحاء را وانهادند و تا سه سال در شعب ابیطالب محاصره شدند و دشواریهای فراوان را به جان خریدند؛ به گونهای که گاهی صدای شیون کودکان گرسنه آنها از درون دره به گوش میرسید.<ref>سیره ابناسحق، ص159.</ref> سرانجام به سال دهم بعثت<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref> مردانی از بنیعبدمناف و بنیقصی که زنانی از بنیهاشم آنها را به دنیا آورده بودند، تصمیم به ابطال عهدنامه گرفتند.<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص84-85.</ref> =====نقشه قتل پیامبر===== در سال سیزدهم بعثت، سران قریش در اجتماع [[دار الندوه]] بر آن شدند که پیامبر(ص) را به گونهای به قتل برسانند که همه تیرههای این قبیله در آن مشارکت داشته باشند و بنیهاشم نتوانند خونخواهی کنند.<ref>اعلام النبوه، ص128؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص191.</ref> این نقشه با هجرت مسلمانان و پیامبر(ص) از مکه به مدینه نقش بر آب شد.
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
بنی هاشم
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width