در حال ویرایش بوی خوش
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| منشاء و تاریخچه = | | منشاء و تاریخچه = | ||
| مکانهای وابسته = | | مکانهای وابسته = | ||
| اشیای وابسته = عطر، | | اشیای وابسته = عطر، گل، میوه و سبزی خوشبو | ||
| ذکرهای وابسته = | | ذکرهای وابسته = | ||
| دعاهای وابسته = | | دعاهای وابسته = | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==بوی خوش در زمان احرام== | ==بوی خوش در زمان احرام== | ||
از کارهای ممنوع در حال [[احرام]]، | از کارهای ممنوع در حال [[احرام]]، هرگونه بهره بردن از بوی خوش است مانند بوییدن عطرها، آغشتن لباس و بدن به مواد خوشبو کننده و دیگر کاربردهایی همچون خوردن، لمس کردن و مالیدن آنها است. ممنوعیت یاد شده شامل کودکی که محرِم شده<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص329؛ مواهب الجلیل، ج3، ص428.</ref> و نیز کاربرد مواد خوشبو مانند کافور برای غسل دادن شخصی که در حال احرام فوت کند<ref>المقنعه، ص440؛ الحدائق، ج3، ص431؛ نک: وسائل الشیعه، ج2، ص503-505.</ref> هم میشود. | ||
موضوع بوی خوش در زمان احرام، در مبحث [[حج]] و باب [[محرمات احرام]] در منابع فقهی با عنوان «طیب» آمده و به احکام مربوط به استفاده از عطرها و دیگر چیزهایی که بوی خوش میدهند پرداخته شده است. طیب در لغت به معنای عطر و هر چیز خوشبو است.<ref>العین، ج2، ص8، «عطر؛ الصحاح، ج1، ص173، «طیب»؛ ج2، ص751، «عطر؛ لسان العرب، ج1، ص565، «طیب».</ref> | موضوع بوی خوش در زمان احرام، در مبحث [[حج]] و باب [[محرمات احرام]] در منابع فقهی با عنوان «طیب» آمده و به احکام مربوط به استفاده از عطرها و دیگر چیزهایی که بوی خوش میدهند پرداخته شده است. طیب در لغت به معنای عطر و هر چیز خوشبو است.<ref>العین، ج2، ص8، «عطر؛ الصحاح، ج1، ص173، «طیب»؛ ج2، ص751، «عطر؛ لسان العرب، ج1، ص565، «طیب».</ref> | ||
==مواد خوشبوی ممنوع در حج== | ===برخی مواد خوشبوی ممنوع در حج=== | ||
در روایات امامان شیعه(ع) به مواردی از مواد خوشبو کننده و ممنوعیت آن در حال احرام اشاره شده است<ref>نک: التهذیب، ج5، ص299؛ وسائل الشیعه، ج12، ص446.</ref> که عبارتند از: مُشک، عود، عنبر، زعفران، کافور و اِسپَرَک (نوعی گیاه). برخی فقیهان امامی مانند [[شیخ طوسی]] نیز تنها همین چند گونه ماده معطر را مشمول این حکم دانستهاند.<ref>نک: التهذیب، ج5، ص299؛ وسائل الشیعه، ج12، ص446.</ref> | در روایات امامان شیعه(ع) به مواردی از مواد خوشبو کننده و ممنوعیت آن در حال احرام اشاره شده است<ref>نک: التهذیب، ج5، ص299؛ وسائل الشیعه، ج12، ص446.</ref> که عبارتند از: مُشک، عود، عنبر، زعفران، کافور و اِسپَرَک (نوعی گیاه). برخی فقیهان امامی مانند [[شیخ طوسی]] نیز تنها همین چند گونه ماده معطر را مشمول این حکم دانستهاند.<ref>نک: التهذیب، ج5، ص299؛ وسائل الشیعه، ج12، ص446.</ref> | ||
بر پایه دیدگاه مشهور، هر چیز که عرفاً «خوشبو» بهشمار رود که غرض اصلی یا آشکار از کاربردش بوی خوشِ آن باشد، مشمول حکم حرمت است<ref>المغنی، ج3، ص293؛ مغنی المحتاج، ج1، ص520؛ الحدائق، ج15، ص413؛ مستند الشیعه، ج11، ص374.</ref> که میتوان آن را در سه گروه اصلی جای داد: گیاهان خوشبو، خوراکیهای خوشبو و چیزهای خوشبوی غیرِ خوراکیهای مانند صابون و عطر. | بر پایه دیدگاه مشهور، هر چیز که عرفاً «خوشبو» بهشمار رود که غرض اصلی یا آشکار از کاربردش بوی خوشِ آن باشد، مشمول حکم حرمت است<ref>المغنی، ج3، ص293؛ مغنی المحتاج، ج1، ص520؛ الحدائق، ج15، ص413؛ مستند الشیعه، ج11، ص374.</ref> که میتوان آن را در سه گروه اصلی جای داد: گیاهان خوشبو، خوراکیهای خوشبو و چیزهای خوشبوی غیرِ خوراکیهای مانند صابون و عطر. | ||
===گیاهان خوشبو=== | ====گیاهان خوشبو==== | ||
برخی منابع فقهی امامیه<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریر الاحکام، ج2، ص26-27.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.</ref> گیاهان خوشبو را سهگونه دانستهاند: | برخی منابع فقهی امامیه<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریر الاحکام، ج2، ص26-27.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.</ref> گیاهان خوشبو را سهگونه دانستهاند: | ||
1. گیاهانی که به سبب معطر بودن کاشته نمیشوند و از آنها عطر گرفته نمیشود، مانند گیاهان صحرایی از جمله اذخر و شببو و درمنه و گلهای میوهها. | |||
2. گیاهانی که بهسبب خوشبو بودن تکثیر میشوند و از آنها عطر هم بهدست میآید؛ مانند گل سرخ، بنفشه، یاسمن و نیلوفر. | |||
3. گیاهانی که به سبب معطر بودن کاشته میشوند، ولی از آنها عطر به دست نمیآید؛ مانند گل نرگس، ریحان و مرزنجوش. | |||
مشهور فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص304-305؛ مجمع الفائده، ج6، ص286-287.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.</ref> کاربرد گونه اول از گیاهان خوشبو را بر احرامگزار | مشهور فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص304-305؛ مجمع الفائده، ج6، ص286-287.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.</ref> کاربرد گونه اول از گیاهان خوشبو را بر احرامگزار حرام نمیدانند؛ چنانکه در حدیثی<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص355.</ref> از [[امام صادق(ع)]] کاربرد گیاهان صحرایی یاد شده تجویز گشته است. ولی درباره دوگونه دیگر اختلاف نظر وجود دارد: برخی<ref>المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص277؛ تحریر الاحکام، ج2، ص27.</ref> کاربرد گونه دوم و برخی<ref>المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص278؛ تحریر الاحکام، ج2، ص27.</ref> از جمله شافعی، استعمال گونه سوم آنها را ممنوع شمردهاند، بهویژه گونه دوم که مصداقهای آن به تصریح برخی فقیهان «طیب» بهشمار میروند. شماری از فقیهان هم در دوگونه اخیر یا یکی از آنها قائل به جواز یا کراهت شدهاند.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص276-278.</ref> | ||
===خوراکیهای خوشبو=== | ====خوراکیهای خوشبو==== | ||
به تصریح فقیهان امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریرالاحکام، ج2، ص26.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ فتح العزیز، ج7، ص456؛ مواهب الجلیل، ج4، ص223.</ref> خوردن و بوییدن میوههای خوشبو مانند سیب و نیز عصاره آنها<ref>نک: المبسوط، طوسی، ج1، ص352.</ref> برای احرامگزار جایز است. اما [[شیخ طوسی]]، فقیه شیعه در قرن چهارم و پنجم هجری خودداری از آنها را بهتر دانسته<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352.</ref> و به نظر برخی فقیهان معاصر شیعه، احتیاط در ترک بوییدن آنهاست.<ref>مناسک نوین، ص۹۶-۹۷.</ref> | به تصریح فقیهان امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریرالاحکام، ج2، ص26.</ref> و اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص293-294؛ فتح العزیز، ج7، ص456؛ مواهب الجلیل، ج4، ص223.</ref> خوردن و بوییدن میوههای خوشبو مانند سیب و نیز عصاره آنها<ref>نک: المبسوط، طوسی، ج1، ص352.</ref> برای احرامگزار جایز است. اما [[شیخ طوسی]]، فقیه شیعه در قرن چهارم و پنجم هجری خودداری از آنها را بهتر دانسته<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص352.</ref> و به نظر برخی فقیهان معاصر شیعه، احتیاط در ترک بوییدن آنهاست.<ref>مناسک نوین، ص۹۶-۹۷.</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
از دیدگاه فقیهان معاصر شیعه، خوردن و بوییدن نعنا و دیگر سبزیهای خوشبو بنابر احتیاط، جایز نیست و باید از آن اجتناب شود.<ref>مناسک نوین، ص۹۸.</ref> البته برخی نیز خوردن و بوییدن این سبزیها را جایز میدانند.<ref>مناسک نوین، ص۹۸.</ref> | از دیدگاه فقیهان معاصر شیعه، خوردن و بوییدن نعنا و دیگر سبزیهای خوشبو بنابر احتیاط، جایز نیست و باید از آن اجتناب شود.<ref>مناسک نوین، ص۹۸.</ref> البته برخی نیز خوردن و بوییدن این سبزیها را جایز میدانند.<ref>مناسک نوین، ص۹۸.</ref> | ||
===چیزهای خوشبوی غیر خوراکی=== | ====چیزهای خوشبوی غیر خوراکی==== | ||
به نظر فقیهان شیعه، استفاده از صابون و شامپوهای بودار -که در عرف مردم به آن خوشبو بگویند- در حال احرام بنابر احتیاط جایز نیست و باید از آن اجتناب شود<ref>مناسک نوین، ص۹۸.</ref> اما اگر به آن صابون و شامپو، خوشبو گفته نمیشود استفاده از آنها مانعی ندارد.<ref>مناسک نوین، ص۹۹.</ref> | به نظر فقیهان شیعه، استفاده از صابون و شامپوهای بودار -که در عرف مردم به آن خوشبو بگویند- در حال احرام بنابر احتیاط جایز نیست و باید از آن اجتناب شود<ref>مناسک نوین، ص۹۸.</ref> اما اگر به آن صابون و شامپو، خوشبو گفته نمیشود استفاده از آنها مانعی ندارد.<ref>مناسک نوین، ص۹۹.</ref> | ||
همچنین مالیدن عطر بر بدن و لباس، جایز نیست؛ و همینطور پوشیدن لباسی که بوی عطر | همچنین مالیدن عطر بر بدن و لباس، جایز نیست؛ و همینطور پوشیدن لباسی که بوی عطر می دهد اگرچه قبلا به آن عطر مالیده باشد جایز نیست.<ref>مناسک نوین، ص۹۶.</ref> | ||
==کفاره بوی خوش== | ==کفاره بوی خوش== | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
کفاره بوی خوش در فقه اهلسنت عبارت است از تخییر میان سه گزینه: قربانی کردن یک گوسفند، اطعام شش مسکین، و سه روز روزه گرفتن.<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص191؛ المجموع، ج7، ص377؛ کشاف القناع، ج2، ص524-525.</ref> فقیهان اهلسنت نیز همه مصداقهای ممنوع بوی خوش و نیز همه روشهای کاربرد آن مانند استفاده به صورت عطر، خوراک و بُخور را مشمول کفاره دانستهاند.<ref>نک: المجموع، ج7، ص269؛ الفقه الاسلامی، ج3، ص235-238.</ref> | کفاره بوی خوش در فقه اهلسنت عبارت است از تخییر میان سه گزینه: قربانی کردن یک گوسفند، اطعام شش مسکین، و سه روز روزه گرفتن.<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص191؛ المجموع، ج7، ص377؛ کشاف القناع، ج2، ص524-525.</ref> فقیهان اهلسنت نیز همه مصداقهای ممنوع بوی خوش و نیز همه روشهای کاربرد آن مانند استفاده به صورت عطر، خوراک و بُخور را مشمول کفاره دانستهاند.<ref>نک: المجموع، ج7، ص269؛ الفقه الاسلامی، ج3، ص235-238.</ref> | ||
===کفاره در صورت | ===کفاره در صورت جهل و فراموشی و اضطرار=== | ||
به نظر مشهور فقیهان امامیه<ref>قواعد الاحکام، ج1، ص472؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص317، 350؛ ج8، ص13؛ مدارک الاحکام، ج8، ص431.</ref> و شماری از اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص528؛ المجموع، ج7، ص338.</ref> از جمله بیشتر حنبلیان و شافعیان، استفاده از بوی خوش در صورت ندانستن، فراموشی و اضطرار، کفاره ندارد. اما دیگر فقیهان اهلسنت در صورت کاربرد بوی خوش به سبب فراموشی یا جهل نیز کفاره را | به نظر مشهور فقیهان امامیه<ref>قواعد الاحکام، ج1، ص472؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص317، 350؛ ج8، ص13؛ مدارک الاحکام، ج8، ص431.</ref> و شماری از اهلسنت<ref>المغنی، ج3، ص528؛ المجموع، ج7، ص338.</ref> از جمله بیشتر حنبلیان و شافعیان، استفاده از بوی خوش در صورت ندانستن، فراموشی و اضطرار، کفاره ندارد. اما دیگر فقیهان اهلسنت در صورت کاربرد بوی خوش به سبب فراموشی یا جهل نیز کفاره را واجب دانستهاند.<ref>المغنی، ج3، ص527؛ المجموع، ج7، ص343.</ref> حتی برخی شافعیان در صورت کاربرد چیزی خوشبو با علم به حکم و جهل به وجوب کفاره یا ناآگاهی از طیب بودن آن (جهل به موضوع) به وجوب کفاره باور دارند.<ref>المجموع، ج7، ص340.</ref> | ||
به نظر شیخ طوسی، در موارد اضطرار به کاربرد بوی خوش، کفاره واجب است از جمله درباره کاربرد روغن یا داروی خوشبو.<ref>نک: المبسوط، طوسی، ج1، ص350-351؛ بدائع الصنائع، ج2، ص191.</ref> | به نظر شیخ طوسی، در موارد اضطرار به کاربرد بوی خوش، کفاره واجب است از جمله درباره کاربرد روغن یا داروی خوشبو.<ref>نک: المبسوط، طوسی، ج1، ص350-351؛ بدائع الصنائع، ج2، ص191.</ref> | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
===تداخل کفارات=== | ===تداخل کفارات=== | ||
اگر احرامگزار به گونه مکرّر به کاربرد بوی خوش اقدام کند، به باور شماری از فقیهان، در صورتی که این کارها در یک زمان صورت گیرد، تنها یک کفاره و در غیر این صورت، کفارههای گوناگون واجب خواهد شد.<ref>الخلاف، ج2، ص299؛ المغنی، ج3، ص527؛ المجموع، ج7، ص376.</ref> | اگر احرامگزار به گونه مکرّر به کاربرد بوی خوش اقدام کند، به باور شماری از فقیهان، در صورتی که این کارها در یک زمان صورت گیرد، تنها یک کفاره و در غیر این صورت، کفارههای گوناگون واجب خواهد شد.<ref>الخلاف، ج2، ص299؛ المغنی، ج3، ص527؛ المجموع، ج7، ص376.</ref> | ||
شماری دیگر در صورت تقارب زمانی وقوع اسباب گوناگون (اتحاد مجلس)، به تداخل کفارات (وجوب یک کفاره) باور دارند و بعضی اتحاد صنف را معیار تداخل شمردهاند.<ref>نک: المجموع، ج7، ص378-379، 382؛ الحدائق، ج15، ص552؛ جواهر الکلام، ج20، ص435-436.</ref> | |||
== | ==پیوند به بیرون== | ||
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1218364/فقه-و-مناسک-حج-در-اتباط-با-امور-پزشکی-و-بهداشتی فقیهی، سید محمدعلی، فقه و مناسک حج در ارتباط با امور پزشکی و بهداشتی، مجله میقات حج، تابستان 1391 - شماره 80 (14 صفحه - از 58 تا 71).] | |||
* | |||
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/926221/فقه-حج-نقد-و-بررسی-پاره-ای-از-مسائل-مناسک-2 | *[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/926221/فقه-حج-نقد-و-بررسی-پاره-ای-از-مسائل-مناسک-2 مختاری، رضا، فقه حج: نقد و بررسی پاره ای از مسائل مناسک -2، مجله میقات حج، زمستان 1385 - شماره 58 (32 صفحه - از 81 تا 112).] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۳۱۹: | خط ۲۸۸: | ||
[[رده:محرمات احرام]] | [[رده:محرمات احرام]] | ||