در حال ویرایش تقیه مداراتی

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
'''تقیه مداراتی'''، یکی از اقسام [[تقیه]] است و منظور از آن همزیستی و ارتباط و دوستی با [[اهل سنت]] در شرایطی است که ترسی در میان نباشد.  
'''تقیه مداراتی'''، یکی از اقسام تقیه، به معنای همزیستی مسالمت آمیز با اهل سنت، به جهت جلب محبت آنها و ایجاد وحدت میان مسلمانان، بی آنکه ترسی در میان باشد است.  


در آثار برخی فقیهان متأخر،‌ تقیه به چند نوع تقسیم شده و تقیه مداراتی از تقیه‌های دیگر (تقیه خوفی و تقیه کتمانی) جدا شده است. منظور از تقیه مداراتی خوش برخوردی و همزیستی مسالمت‌آمیز با اهل سنت با هدف حفظ و ایجاد وحدت بین مسلمانان و تقویت اسلام و مسلمانان در مقابل کافران، و جلب محبت اهل سنت و جذب آنان استاز مصادیق این نوع تقیه، نشست و برخاست با اهل سنت و همراهی با آنان در آیین‌های مذهبی از جمله [[حج]] و شرکت در نماز‌های جماعت اهل سنت است.
با اینکه چنین تقیه­ای، به شهادت روایات، در طول دوران 250 ساله امامت پیشوایان معصوم، موضوعی مهم و جدی تلقی می‌شده و در روابط اجتماعی و اعمال عبادی، مانند نماز و حج جریان داشته است اما در کلمات فقهای شیعه به جز برخی از فقهای متأخر،‌ این تقیه از سایر اقسام تقیه تفکیک نشده و کمتر به آن توجه شده است.


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
تقیه از ماده «وقی، یقی»<ref>جوهری،1410ق، ج6 ، ص2527</ref> و به معنای «خودنگهداری» یا «خود نگهداشتن و محافظت کردن از خود» است.
تقیه از ماده «وقی، یقی»<ref>جوهری،1410ق، ج6 ، ص2527</ref> و به معنای «خودنگهداری» یا «خود نگهداشتن و محافظت کردن از خود» است.


تقیه در اصطلاح، عبارت است از پنهان کردن حق، از دیگری یا اظهار خلاف حق، به دلیل مصلحتی که مهم‌تر از اظهار حق است. آن مصلحت مهم‌تر، حفظ جان، یا مال، یا آبروی خود تقیه‌کننده،<ref>تقیه کننده</ref> یا متعلقات تقیه‌کننده، یا حفظ اسرار اهل بیت(ع)، یا ایجاد وحدت بین مسلمانان و جلب محبت اهل سنت است.  
تقیه در اصلاح، عبارت است از پنهان کردن حق، از دیگری یا اظهار خلاف حق، به دلیل مصلحتی که مهم‌تر از اظهار حق است. آن مصلحت مهم‌تر، حفظ جان، یا مال، یا آبروی خود تقیه‌کننده،<ref>تقیه کننده</ref> یا متعلقات تقیه‌کننده، یا حفظ اسرار اهل بیت(ع)، یا ایجاد وحدت بین مسلمانان و جلب محبت اهل سنت است.  


«مدارات»، به معنای پوشاندن دشمنی و نرمخویی معنا شده است.<ref>جوهری، 1410ق، ج6 ، ص‌2334 ؛ ابن منظور، 1414 ق، ج14، ص255</ref>
«مدارات»، به معنای پوشاندن دشمنی و نرمخویی معنا شده است.<ref>جوهری، 1410ق، ج6 ، ص‌2334 ؛ ابن منظور، 1414 ق، ج14، ص255</ref>
خط ۱۹: خط ۱۹:


== اصل مدارا ==
== اصل مدارا ==
عمل به تقیه مداراتی، مبتنی بر اصل مدارا و حسن همجواری است. اصل مدارا، نرمخویی و حسن همجواری با عموم مردم است؛ چه [[مسلمان]] (از هر فرقه‌ای)، چه غیر مسلمان. این مدارا و ملایمت اگر از روی مصلحتی مانند هدایت افراد به حق، یا مصلحت پیشگیری از زیان باشد به آن تقیه مداراتی گفته شده است.  
عمل به تقیه مداراتی، مبتنی بر اصل مدارا و حسن همجواری است. اصل مدارا نرمخویی و حسن همجواری با عموم مردم است؛ چه مسلمان (از هر فرقه‌ای)، چه غیر مسلمان. این مدارا و ملایمت اگر ار زوی مصلحتی مانند هدایت افراد به حق یا مصلحت پیشگیری از زیان باشد به آن تقیه مداراتی گفته شده است.  


به اصل مدارا، در آیه {{آیه|وَ قُولُوا لِلنّٰاسِ حُسْناً
به اصل مدارا، در آیه {{آیه|وَ قُولُوا لِلنّٰاسِ حُسْناً
}}،<ref>بقره : 83 </ref> اشاره شده و به باور [[عبدالله جوادی آملی]]، مفسر معاصر شیعه، تعبیر «ناس» شامل همه جامعه بشری می‌شود.<ref>جوادی آملی، 1382 ش، ج5، ص364</ref> در روایات نیز به آن سفارش شده است.<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص117؛ ابن شعبه حرانى، 1404ق، ص312.</ref> بر پایه روایتی، [[امام صادق(ع)]] به پیروان خود سفارش کرده با همه مردم چه مؤمن و چه غیر مؤمن با نیکی گفتگو کنند. او دستور داده با مخالفان با مدارا سخن بگویند تا جذب ایمان شوند.<ref>حسن­بن علی، 1409ق، ص354</ref>
}}،<ref>بقره : 83 </ref> اشاره شده و به باور عبدالله جوادی آملی، مفسر شیعه، تعبیر «ناس» شامل همه جامعه بشری می‌شود.<ref>جوادی آملی، 1382 ش، ج5، ص364</ref> در روایات نیز به آن سفارش شده است.<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص117؛ ابن شعبه حرانى، 1404ق، ص312.</ref> بر پایه روایتی، امام صادق(ع) به پیروان خود سفارش کرده با همه مردم چه مؤمن و چه غیر مؤمن با نیکی گفتگو کنند. او دستور داده با مخالفان با مدارا سخن بگویند تا جذب ایمان شوند.<ref>حسن­بن علی، 1409ق، ص354</ref>


اصل مدارا در سیره [[پیامبر اسلام(ص)]] و دیگر [[پیامبران]] وجود داشته داشته است. پیامبر(ص) علت برتری انبیا بر دیگر مخلوقات را، مدارای آنها با دشمنان دانسته است.<ref>حسن بن علی، 1409ق، ص355</ref>
اصل مدارا در سیره پیامبر اسلام(ص) و دیگر پیامبران وجود داشته داشته است. پیامبر(ص) علت برتری انبیا بر دیگر مخلوقات را، شدت مدارای آنها با دشمنان شمرده است.<ref>حسن بن علی، 1409ق، ص355</ref>


== در سیره امامان(ع) ==
== در سیره پیشوایان معصوم ==
به باور برخی، در سیره [[امامان(ع)|امامان شیعه]]، عمل به تقیه مداراتی وجود داشته است.<ref name=":0">«تقیه مداراتی در سنت و سیرة پیشوایان معصوم»، میقات حج.</ref> به باور آنها،<ref name=":0" /> از میان امامان(ع)، [[امام علی(ع)]] بیشتر از دیگران به این تقیه عمل کرده است؛ زیرا دلیل اصلی صبر و مبارزه نکردن او برای گرفتن حق خود (خلافت)، به جهت حفظ وحدت و انسجام مسلمانان بوده است.<ref>مجلسی، 1403 ق، ج29، ص633</ref><ref>مطهری، 1387ش، ص179</ref>برخی، شرکت امام علی(ع) در اجتماعات، نماز خواندن با خلفا و قبول فرمانداری برخی از شهرها توسط بعضی از یاران حضرت نیز از مصادیق تقیه مداراتی دانسته‌اند.<ref name=":0" /> در سخنان وی نیز اهمیت وحدت میان مسلمانان و پرهیز از تفرقه بیان شده است.<ref>شریف الرضی، 1414ق، صص52 ، 102، 451</ref>
به باور برخی، در سیره امامان شیعه، عمل به تقیه مداراتی وجود داشته است. از میان آنها، امام علی(ع) بیشتر از دیگران به این تقیه عمل کرده است؛ زیرا دلیل اصلی صبر و مبارزه نکردن او برای گرفتن حق خود (خلافت) به جهت حفظ وحدت و انسجام مسلمانان بوده است.<ref>مجلسی، 1403 ق، ج29، ص633</ref> برخی، شرکت امام علی(ع) در اجتماعات، نماز خواندن با خلفا و قبول فرمانداری برخی از شهرها توسط بعضی از یاران حضرت نیز از مصادیق تقیه مداراتی دانسته‌اند.  


تقیه امامان شیعه پس از امام علی(ع)، به دلیل روی کار آمدن [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] بیشتر تقیه خوفی بوده است. با این همه، گزارش‌هایی از حضور آنان در اجتماعات و مساجد اهل سنت و نماز خواندن با خلفا یا امام جماعت عامه وجود دارد. نماز خواندن امامان معصوم(ع) همیشه از روی ترس بر جان خود یا جان پیروانشان نبوده و گاهی به دلیل ایجاد وحدت بین مسلمانان و پرهیز از تفرقه بوده است.


در برخی از روایات نیز، سیره امامان معصوم(ع)، در مصادیق تقیه مداراتی بیان شده است.<ref>حر عاملی، 1409ق، ج8 ، ص301؛‌راوندی، بی­تا، ص30؛ حرّ عاملی، 1409 ق، ج12، ص6 و ج16، ص165.</ref>
در کلمات دیگر آن حضرت نیز اهمیت وحدت بین مسلمین و پرهیز از تشتت و تفرقه در صفوف آنها بیان شده است<ref>شریف الرضی، 1414ق، صص52 ، 102، 451</ref> شرکت آن حضرت در اجتماعات و نماز خواندن با غاصبین خلافت و قبول فرمانداری برخی از شهرها توسط بعضی از یاران حضرت نیز می‌تواند از مصادیق تقیه مداراتی باشد.


===== تقیه مداراتی امامان در حج =====
البته درست است که اگر آن حضرت و یارانشان در مقابل حکومت اعتراض می‌کردند و دست به مقابله و قیام می‌زدند و در صدد گرفتن حق خود بر می‌آمدند از ناحیه دستگاه حاکم مورد آزار، شکنجه و قتل قرار می‌گرفتند و این نشان می‌دهد که تقیه آنان از روی خوف بوده است نه به جهت حفظ وحدت. اما می‌توان ادعا کرد که خوف از دستگاه حاکم، علت اصلی تقیه آنان نبوده بلکه حفظ وحدت و استحکام اسلام عامل اصلی بوده است و الا تحمل شکنجه­ها و جانفشانی برای آن حضرت و یارانشان مطلوب و محبوب بود؛ استاد شهید مطهری در این رابطه می‌فرماید:
همراهی امامان(ع) در طول نزدیک به 250 سال با اهل سنت، در مراسم [[حج]]، [[وقوف در عرفات]] و [[وقوف در مشعر]]، با وجود اینکه در بعضی از سال­ها ثبوت هلال ذی الحجه مسلم نبود، یکی دیگر از مصادیق تقیه مداراتی در سیره امامان(ع) است. ادعای اینکه در طول همه ‌این سال‌­ها،‌ متابعت امامان به جهت تقیه خوفی بوده و تقیه مداراتی و حفظ و انسجام مسلمین مد نظر آنها نبوده است،‌ ادعای سختی است.


== در احادیث امامان(ع) ==
«طبعاً هرکس مى‏خواهد بداند آنچه على(ع) در باره آن مى‏اندیشید، آنچه على(ع) نمى‏خواست آسیب ببیند، آنچه على(ع) آن اندازه برایش اهمیت قائل بود که چنان رنج جانکاه را تحمل کرد، چه بود؟ حدساً باید گفت آن چیز وحدت صفوف مسلمین و راه نیافتن تفرقه در آن است. مسلمین قوّت و قدرت خود را که تازه داشتند به جهانیان نشان می‌دادند مدیون وحدت صفوف و اتفاق کلمه خود بودند. موفقیت‌هاى محیّرالعقول خود را در سال‌‌هاى بعد نیز از برکت همین وحدت کلمه کسب کردند. على القاعده على(ع) به خاطر همین مصلحت، سکوت و مدارا کرد.
در روایات بسیاری از منابع شیعه،‌امامان(ع) پیروانشان را به حُسن معاشرت با اهل سنت فرا خوانده‌اند. برخی از این روایات برداشت تقیه مداراتی کرده‌اند.<ref name=":0" /> برخی این روایات را متواتر دانسته<ref>روحانی، بی تا، ج11، ص422</ref> و به چهار دسته تقسیم کرده‌اند:


=== جلب محبت اهل سنت ===
اما مگر باورکردنى است که جوانى سى وسه ساله، دورنگرى و اخلاص را تا آنجا رسانده باشد و تا آن حد بر نفس خویش مسلط و نسبت به اسلام وفادار و متفانى باشد که به خاطر اسلام راهى را انتخاب کند که پایانش محرومیت و خرد شدن خود اوست؟! بلى باور کردنى است. شخصیت خارق العاده على(ع) در چنین مواقعى روشن مى‏گردد. تنها حدس نیست؛ على(ع) شخصاً در این موضوع بحث کرده و با کمال صراحت علت را که جز علاقه به عدم تفرقه میان مسلمین نیست بیان کرده است.»<ref>مطهری، 1387ش، ص179</ref>.
در بعضی از روایات، امامان(ع) به‌طور کلی و بدون ذکر مصداق، به جلب محبت اهل سنت و حسن معاشرت با آنها سفارش کرده‌اند؛<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص223؛ حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص220.</ref> مانند روایتی، که در آن [[امام صادق(ع)]] برای شیعیانی که [[اهل بیت(ع)]] را محبوب مردم قرار داده و مبغوض آنها نمی‌کنند [[دعا]] کرده است.<ref>کلینی، 1407 ق، ج8 ، ص229</ref> او در روایتی دیگر، طریقه ایجاد این محبت را، نشان دادن آنچه اهل سنت می‌پسندند و مخفی کردن آنچه نمی‌پسندند دانسته است.<ref>محمد بن ابراهیم، 1397ق، ص34</ref>


=== نشست و برخاست با اهل سنت ===
بعد از دوران امامت امیرالمومنین(ع) و با روی کار آمدن بنی امیه و بنی عباس پیشوایان معصوم: و شیعیان در خوف و فشار شدید حاکمان جور قرار گرفتند و غالباً تقیه آنها خوفی و به جهت حفظ جان خود یا شیعیان بود اما در عین حال بعضی از روایات حکایت از حضور پیشوایان معصوم: در اجتماعات و مساجد عامه و نماز خواندن با خلفا یا امام جماعت عامه دارد و روشن است که نماز خواندن پیشوایان معصوم: همیشه از روی خوف بر جان خودشان یا جان پیروانشان نبوده و گاهی به دلیل ایجاد وحدت و یکپارچگی بین مسلمانان
روایاتی که امامان معصوم(ع) به طور کلی و مطلق و بدون ذکر مصداق، شیعیان را به نشست و برخاست با اهل سنت و تقیه سفارش کرده‌اند؛<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص219؛ حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص207؛ حسن بن علی، 1409 ق، ص321</ref> مانند روایتی که در آن به شیعیان سفارش شده در مقابل کسانی که از آنها در امان است نیز تقیه کنند.<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج16، ص212</ref> به گفته [[آیت‌الله خویی،]] این روایت به تقیه مداراتی حمل می‌شود؛ زیرا ترس از ضرر در آن وجود ندارد و امکان حمل بر تقیه خوفی ندارد؛ چراکه در تقیه از کسی که از او در امانیم، خوف ضرری نیست.<ref>خویی، 1418 ق، ج5، ص318</ref>
و پرهیز از تفرقه و تشتت بوده است.


=== شرکت در اجتماعات اهل سنت  ===
همچنین متابعت و همراهی پیشوایان معصوم: در طول نزدیک به 250 سال، در مراسم حج و وقوف در عرفات و مشعر با عامه، با وجود اینکه در بعضی از سال­ها ثبوت هلال ذی الحجه مسلم نبود، یکی دیگر از مصادیق تقیه مداراتی در سیره پیشوایان معصوم: می‌باشد، چون ادعای اینکه در طول همه ‌این سال­ها،‌ متابعت امامان به جهت تقیه خوفی بوده و تقیه مداراتی و حفظ و انسجام مسلمین مد نظر آنها نبوده است،‌ ادعای سختی است و از آنجا که امامان معصوم غالباً نزد امیران حج مورد احترام بودند، گاهی متابعت و وقوف امامان و شیعیان به جهت حفظ انسجام و وحدت مسلمین بوده است.
روایاتی که پیشوایان معصوم با ذکر نمونه‌­هایی به پیروان خود دستور داده‌اند در اجتماعات اهل سنت شرکت کنند و خود را در جامعه مسلمانان نشان دهند و از سایر افراد جامعه خود را جدا نکنند، مانند اینکه در [[مسجد|مساجد]] اهل سنت حضور یافته و در نمازهای جماعت آنها شرکت کنند، در تشییع جنازه آنها شرکت کنند، مریضان آنها را عیادت نمایند و در محاکم قضایی به نفع یا ضرر آنها شهادت دهند؛ حتی در روایت آمده است که اگر می‌­توانید امام جماعت آنها یا مؤذن آنها شوید.<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج16، ص219؛ حرّ عاملی، 1409ق، ج12 و ج8 ، ص430  ص۵ و ۷؛ ابن شعبه حرانى، 1404 ق، ص478؛ </ref>


===== شرکت در نماز اهل سنت =====
در برخی از روایات سیره پیشوایان معصوم: در مصادیق تقیه مداراتی بیان شده است:
برخی از روایات در بین مصادیق تقیه مداراتی، فقط ناظر به نماز است؛ در این روایات امامان معصوم(ع) با ذکر ثواب‌­های زیاد، در صدد ترغیب و تشویق شیعیان به شرکت در نماز جماعت اهل سنت و نماز خواندن با آنها هستند. این روایات به دو مضمون وارد شده؛ در بعضی ترغیب به شرکت در نماز جماعت اهل سنت است و برای آن اجر و ثواب‌­های بسیار بیان گردیده؛<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج8 ، ص229-۳۰۱ و 368؛ ابن بابویه، 1414 ق، ص109؛ خویی، 1408 ق، ج5، ص318؛ </ref> در برخی دیگر، با فرض اینکه شخص نمازش را قبلاً خوانده به شرکت در نماز جماعت عامه ترغیب شده است.<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج8 ، ص۳۰۲ و ۳۰۴</ref>


== جستارهای وابسته ==
* در موثقه سماعه، از امام(ع) در مورد ازدواج با عامه و نماز پشت سر آنها سؤال می­شود، امام(ع) می­فرمایند: این مسئله‌ای است سنگین و سخت و شیعیان توانایی انجام آن را ندارند، اما پیامبرخدا(ص) با آنها ازدواج و امام علی(ع) با آنها نماز خوانده است؛ بدون شک نماز امیرالمومنین(ع) با آنها همیشه از روی خوف نبوده و وحدت و یکپارچگی مسلمین مد نظر آن حضرت بوده است، کما اینکه ازدواج پیامبر با آنها نیز به جهت مصلحت وحدت و انسجام بین مسلمین بوده و خوفی در میان نبوده است: «سَأَلْتُهُ عَنْ مُنَاکَحَتِهِمْ وَ الصَّلَاهِ خَلْفَهُمْ فَقَالَ هَذَا أَمْرٌ شَدِیدٌ لَنْ تَسْتَطِیعُوا ذَاکَ قَدْ أَنْکَحَ رَسُولُ الله(ص) وَ صَلَّى عَلِیٌّ(ع) وَرَاءَهُمْ»<ref>حر عاملی، 1409ق، ج8 ، ص301</ref>.
* در صحیحه علی بن جعفر از امام موسی بن جعفر(ع) چنین نقل شده است: امام(ع) نماز خواندن امام حسن و امام حسین(ع) پشت سر مروان را نقل کرده و فرموده‌اند ما هم این کار را انجام می‌دهیم و با آنها<ref>خلفا یا عامه</ref> نماز می‌خوانیم.[3]<ref>همان</ref>.
* به همین مضمون روایت دیگری در کتاب نوادر راوندی از امام صادق(ع) نقل شده که در آن، به یکی از دو امام اعتراض می‌شود: «پدرتان وقتی به خانه باز می‌گشت نمازش را اعاده می‌کرد. امام ضمن اینکه قسم یاد می‌کنند فرموده‌اند: بر نماز امام جماعت اضافه نکرده؛ یعنی آن را اعاده نمی‌کرده‌اند.»[4]<ref>راوندی، بی­تا، ص30</ref>.
* در صحیحه معاویه بن وهب است که از امام صادق(ع) سوال شد: «کَیْفَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ قَوْمِنَا وَ بَیْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مِمَّنْ لَیْسُوا عَلَى أَمْرِنَا؟» پرسش معاویه بن وهب دو بخش دارد: ۱. شیوه رفتار شیعیان با یکدیگر ۲. شیوه رفتار و تعامل شیعیان با اهل سنت. اما امام(ع) در پاسخ، تفکیک نکرده و بدون فرق گذاشتن بین شیعه و غیر شیعه، در پاسخ فرموده‌اند: «به امامانتان که از آنها پیروی می‌کنید نگاه کنید، هر کاری که آنها انجام می‌دهند شما نیز انجام دهید، به خدا قسم امامانتان، از مریضان آنها عیادت و در تشییع جنازه آنها شرکت می‌کنند،‌ در اختلافاتشان به نفع یا ضررشان شهادت می‌دهند و امانت آنها را ادا می‌کنند.»[5]<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج12، ص6</ref> در این روایت، حضرت در پاسخ از دو پرسش، بین شیعه وغیر شیعه فرق نگذاشته و نسبت به تعامل با هر دو فرقه، سیره پیشوایان معصوم بر عیادت مریضان، شرکت در تشییع جنازه، حضور در محاکم قضایی و ادای امانت را متذکر شده‌اند و بر این سیره قسم یاد کرده‌اند.
* در روایتی از امام صادق(ع) رفاقت، دوستی، ملایمت و خوش برخوردی با مردم به عنوان نماد و علامت پیشوایان معصوم: معرفی شده است، در مقابل بنی امیه که نمادشان خونریزی، ظلم و ستم بوده است: «أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَهَ بَنِی أُمَیَّهَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَامَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِیَّهِ وَ حُسْنِ الْخِلْطَهِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِی دِینِکُمْ وَ فِی مَا أَنْتُمْ فِیهِ».<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج16، ص165</ref>


* [[تقیه]]
== در سنت گفتاری پیشوایان معصوم ==
با مراجعه به مجامع روایی شیعه،‌ به روایات زیادی بر می‌خوریم که پیشوایان معصوم: شیعیان را به حُسن معاشرت با عامه و عمل به تقیه مداراتی و مصادیق آن فرا می‌خوانند، تعداد این روایات تا حدی است که برخی قائل به تواتر آنها شده‌اند.<ref>روحانی، بی تا، ج11، ص422</ref> این روایات با مضامین مختلفی وارد شده است؛ از این رو،  این روایات را در 4 دسته ‌مطرح نموده و به دلیل کثرت و پرهیز از تطویل، اسناد روایات را حذف کرده­‌ایم.
 
این نکته قابل تذکر است که در لسان روایات پیشوایان معصوم: از اهل سنت، در بیشتر موارد به «ناس» تعبیر شده است؛ مانند صحیحه فضیل: «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ؛ عَلَى الصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَهِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَهِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ  وَ تَرَکُوا هَذِهِ یَعْنِی الْوَلَایَهَ»<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص18</ref>.
 
از آنجا که در عصر امامان معصوم: اکثریت اهل سنت بودند و یا به جهت به­وجود نیامدن حساسیت، از تعبیر «ناس» استفاده می‌کردند.
 
گاهی نیز در تعبیر از اهل سنت،‌ از کلمه «عامه» استفاده می‌کردند؛ مانند مقبوله عمربن حنظله: «مَا خَالَفَ الْعَامَّهَ، فَفِیهِ الرَّشَاد»<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج27، ص107</ref>.
 
در موارد معدودی نیز به «مخالفین» تعبیر کرده‌اند، گرچه‌ این تعبیر در السنه علما و فقها
به­وفور به چشم می‌خورد؛ مانند روایت زیر که نسبت به خلفا و کسانی که قدرت را در دست داشتند تعبیر مخالفین به کار رفته است: «عَلَیْهِ أِنْ یَدِینَ الله فِی الْبَاطِنِ بِخِلَافِ مَا یُظْهِرُ لِمَنْ یَخَافُهُ مِنَ الْمُخَالِفِینَ الْمُسْتَوْلِینَ عَلَى الْأُمَّهِ»<ref>حر عاملی، 1409ق، ج10، ص133</ref>.
 
=== سفارش شیعیان به جلب محبت عامه ===
در بعضی از روایات پیشوایان معصوم: به­طور کلی و بدون ذکر مصداق بر جلب محبت عامه و حسن معاشرت با آنها سفارش کرده‌اند؛ مانند:
 
* امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند رحمت کند کسی که ما<ref>اهل بیت</ref> را محبوب مردم قرار دهد و مبغوض آنها قرار ندهد.»[6]<ref>کلینی، 1407 ق، ج8 ، ص229</ref>
* در ضمن وصایای امام صادق(ع) به عبد الأعلی بن اعین آمده است: «خدا رحمت کند کسی را که محبت مردم را به خودش و ما بکشاند؛ به‌این طریق­که آنچه مردم می‌پسندند را نشان دهد و آنچه نمی‌پسندند را مخفی کند.»<ref>محمد بن ابراهیم، 1397ق، ص34</ref>در کافی این‌گونه آمده است: «خداوند رحمت کند کسی را که محبت مردم را به خودش جلب کند به‌این طریق که به آنچه مردم می‌پسندند گفتگو کنید و آنچه آنها نمی‌پسندند را مخفی بدارید.»<ref>کلینی، 1407 ق، ج2، ص223</ref>.
* مدرک بن هزهاز از امام صادق(ع) روایت می‌کند که فرمود: «خداوند رحمت کند کسی را که محبت مردم را به خودش جلب کند. پس گفتارش به آنچه مردم می‌پسندند باشد و آنچه نمی‌پسندند را ترک کند.»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص220</ref>
 
=== سفارش شیعیان به نشست و برخاست با عامه ===
روایاتی که پیشوایان معصوم: به طور کلی و مطلق و بدون ذکر مصداق، شیعیان را به مخالطه و نشست و برخاست با عامه و تقیه سفارش کرده‌اند؛ به برخی از این روایات اشاره می‌شود:
 
* «... از ما نیست کسی­که در مقابل افرادی­که از او در امان است تقیه نکند وتقیه را مانند لباس زیرین و رویین خود قرار ندهد<ref>کنایه از ظاهر و باطن</ref> تا این تقیه سجیه و رفتار ثابت او شود در برابر کسی­که از خطر او در حذر است.»[10] <ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج16، ص212</ref>.
* دلالت روایت بر تقیه مداراتی روشن است، چون در تقیه از کسی که از ضرر او در امان هستیم خوفی متصور نیست و در واقع تقیه مداراتی مقدمه تقیه خوفی است. آیت‌الله خویی در ذیل این روایت فرموده‌اند: «این روایت بایستی حمل بر تقیه مداراتی شود چون خوف ضرر در آن متصور نیست و امکان حمل بر تقیه اصطلاحی یعنی تقیه خوفی ندارد؛ چون در تقیه از کسی که از او در امانیم خوف ضرری نیست.»<ref>خویی، 1418 ق، ج5، ص318</ref>.
* حضرت در روایتی دیگر فرموده‌اند: «خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِیَّهِ وَ خَالِفُوهُمْ بِالْجَوَّانِیَّهِ إِذَا کَانَتِ الْإِمْرَهُ صِبْیَانِیَّهً»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص219</ref> «برّانیه» کنایه از ظاهر و «جوانیه» کنایه از باطن می‌باشد؛ یعنی با عامه در ظاهر مخالطه و همراهی کنید اما در باطن مخالفشان باشید و عمل به‌ این دستور تا زمانی است که حکومت در دست کوته فکران است؛ کوته­فکرانی که در عقل مانندکودکان هستند. روایت شامل تقیه مداراتی نیز می‌شود؛ چون امر به مخالطه و معاشرت با عامه مطلق است و شامل مواردی که ضرری در بین نباشد نیز می‌شود.
* در روایت دیگری از آن حضرت آمده است: بر شما باد به خوش رفتاری با اهل باطل و تحمل ظلم آنها و بپرهیزید از نزاع و درگیری با آنها و در نشست و برخاست و معاشرت با آنها که چاره‌ای از آن ندارید متدین به تقیه باشید، تقیه‌ای که خداوند امر کرده در معاشرت با آنها به آن عمل کنید.[11]<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج16، ص207</ref>اطلاق این روایت نیز نسبت به فرض عدم ضرر و تقیه مداراتی مانعی ندارد.
 
* در روایتی از امام حسن عسکری(ع) چنین آمده است: «خداوند به سبب تقیه امت را اصلاح می‌کند و برای صاحب تقیه مانند اجر اعمال امت ثبت می‌شود. پس تارک تقیه امت را نابود کرده است.»[12] <ref>حسن بن علی، 1409 ق، ص321</ref>.
 
بیان اجر به جهت ترغیب در عمل به تقیه و نشست و برخاست با عامه است و تقیه‌ای که اصلاح امت را در پی دارد تقیه مداراتی است و تقیه خوفی بیشتر از اینکه باعث اصلاح امت شود، اصلاح مذهب یا شخص متقی را به دنبال دارد.
 
=== ترغیب شیعیان به شرکت در اجتماعات عامه ===
روایاتی که پیشوایان معصوم با ذکر نمونه­هایی به شیعیان خود دستور داده‌اند در اجتماعات عامه شرکت کنند و خود را در جامعه مسلمین نشان دهند و از سایر افراد جامعه خود را جدا نکنند، مانند اینکه در مساجد عامه حضور بهم رسانند و در نمازهای جماعت آنها شرکت کنند، در تشییع جنازه آنها شرکت کنند، مریضان آنها را عیادت نمایند و در محاکم قضایی به نفع یا ضرر آنها شهادت دهند؛ حتی در روایت زید شحام آمده است که اگر می­توانید امام جماعت آنها یا مؤذن آنها شوید.
 
سیاق این روایات ظهور در تقیه مداراتی و فرض انتفای ضرر دارد و در بعضی از این روایات قرائنی است که‌ این سیاق را تقویت می‌کند؛ اگر کسی منکر این سیاق شود، لا اقل این روایات مطلق است و شامل موارد تقیه مداراتی نیز می‌شود؛ چون اختصاص این روایات به فرض خوف ضرر، حمل بر فرد نادر یا حمل بدون دلیل است. برخی از این روایات عبارتند از:
 
* در صحیحه هشام کندی آمده است: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: «برحذر باشید از انجام دادن عملی که ما را به سبب آن سرزنش کنند؛ چون پدر، به سبب عمل فرزند بدش سرزنش می‌شود،‌ نسبت به­کسانی­که برای آنها منقطع شده‌اید<ref>یعنی پیشوایان معصوم</ref> زینت باشید و مایه زشتی بر ما نباشید،‌ در قبایل آنها نماز بخوانید، مریضان آنها را عیادت کنید و در تشییع جنازه آنها حاضر شوید، مبادا شما را به کار خیری سبقت بگیرند، شما به کار خیر از آنها سزاوارتر هستید، به خدا قسم پرستیده نشده است خداوند به چیزی بهتر از خبء ،‌گفتم: خبء چیست؟‌ فرمودند: تقیه.»[13]<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج16، ص219</ref>.
* در صحیحه عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) با تعبیر «اوصیکم» آمده است که فرمودند: «شما را به تقوای الهی سفارش می‌کنم و اینکه مردم را بر دوش خود سوار نکنید تا در جامعه ذلیل شوید<ref>کنایه از اینکه برای خود زحمت و گرفتاری نتراشید</ref> خداوند متعال می‌فرماید: با مردم به نیکی گفتگو کنید. سپس حضرت فرمودند: از مریضان ایشان عیادت و در تشییع جنازه­شان شرکت کنید، در اختلافاتشان به نفع یا ضررشان شهادت دهید و با آنان در مساجدشان نماز بخوانید.»[14]<ref>حرّ عاملی، 1409ق، ج12، ص7</ref>سیاق این روایت نیز ظهور در تقیه مداراتی دارد و استشهاد به‌ آیه شریفه، فرض احتمال ضرر را منتفی و این ظهور را تقویت می‌کند.
* در صحیحه معاویه بن وهب از امام صادق(ع) سؤال شده است: «کَیْفَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَضَعَ فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ قَوْمِنَا وَ فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاس‏». پرسش معاویه بن وهب دو بخش دارد: ۱. شیوه رفتار شیعیان با یکدیگر ۲. شیوه رفتار و تعامل آنان با اهل سنت. اما امام(ع) در پاسخ، تفکیک نکرده و هر دو پرسش را یک پاسخ داده­اند؛ یعنی نسبت به شیعیان و اهل سنت، هر دو، باید این رفتار اجتماعی را داشته باشید: «امانت­های آنها را برگردانید، در اختلافاتشان به نفع یا ضررشان شهادت دهید، از مریضشان عیادت کنید و در تشییع جنازه­شان حاضر شوید.»[15] <ref>همان، ص5</ref>.
* در صحیحه زید شحام، امام صادق(ع) در ضمن وصایایی به شیعیان خود فرموده‌اند: «در قبائلتان نماز بخوانید، در تشییع جنازه­شان شرکت کنید، مریضان آنها را عیادت و حقوق آنها را ادا کنید؛ چون وقتی مردی از شما شیعیان، اهل ورع و راستگو باشد و امانت را برگرداند و با مردم خوش اخلاق باشد، گفته می‌شود این جعفری است و این مرا خوشحال می‌کند و باعث مسرت من می‌شود و گفته می‌شود این ادب جعفربن محمد است ولی اگر این‌گونه نباشید بلا و ننگ عملتان متوجه من می‌شود و گفته می‌شود این ادب جعفر بن محمد است.»[16]<ref>همان</ref>شبیه‌ این روایت در کتاب «تحف العقول» به عنوان سفارش­ها و توصیه­های امام حسن عسکری(ع) به شیعیانشان نقل شده است<ref>ابن شعبه حرانى، 1404 ق، ص478</ref>.
* در روایت زید شحام از امام صادق(ع) وارد شده است: «با مردم با اخلاق خودشان برخورد کنید، در مساجدشان نماز بخوانید،‌ از مریضانشان عیادت، در تشییع جنازه­شان شرکت کنید و اگر توانایی دارید امام جماعت یا مؤذن آنها باشید، این کار را انجام دهید، اگر این‌گونه با آنها معاشرت کردید می‌گویند این­ها جعفری هستند خداوند جعفر بن محمد را رحمت کند که پیروان خود را این چنین نیکو تربیت نموده است و اگر این‌گونه معاشرت را ترک کنید می‌گویند این­ها جعفری هستند. خداوند از جعفر بن محمد انتقام بگیرد که پیروان خود را بد تربیت نموده است.»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج8 ، ص430</ref>.
* در روایت کثیر بن علقمه است که وی از امام صادق(ع) طلب وصیت کرده و در وصایای حضرت آمده است: «در میان قبایل خود نماز بخوانید، از مریضانتان عیادت و در تشییع جنازهایشان شرکت کنید، مایه زینت ما باشید نه مایه ننگ ما. ما را نزد مردم محبوب کنید، ما را نزد آنها مبغوض قرار ندهید، تمام محبت و دوستی را به سمت ما بکشید و تمام شر را از ما دور کنید، هر آنچه از خوبی گفته شود ما اهلش هستیم و هر آنچه از بدی گفته شود قسم به خدا از آن دوریم.»<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج12، ص8</ref>.
* در روایت مرازم از قول امام صادق(ع) آمده است: «بر شما باد به نماز خواندن در مساجد، حسن همجواری با مردم، اقامه شهادت و حضور در تشییع جنازه­ها، چون چاره‌ای از برخورد با مردم ندارید، هیچ­کس در زندگی­اش بی نیاز از مردم نیست و مردم به یکدیگر نیاز دارند.»<ref>همان، ص6</ref>.
 
=== ترغیب شیعیان به شرکت در نماز جماعت عامه ===
روایاتی­که در بین مصادیق تقیه مداراتی فقط ناظر به نماز است؛ در این روایات پیشوایان معصوم: با ذکر ثواب­های زیاد در صدد ترغیب و تشویق شیعیان به شرکت در نماز جماعت عامه و نماز خواندن با آنها می‌باشند.
 
این روایات به دو مضمون وارد شده؛ در بعضی ترغیب به شرکت در نماز جماعت عامه است و برای آن اجر و ثواب­های بسیار بیان گردیده؛ در برخی دیگر، با فرض اینکه شخص نمازش را قبلاً خوانده به شرکت در نماز جماعت عامه ترغیب شده است؛ روایات در قالب روایات مطلق و مقید<ref>مقید به‌اینکه قبلاً نمازش را خوانده است</ref> بیان می‌شود:
 
==== روایات مطلق ====
1. در صحیحه حماد بن عثمان از قول امام صادق(ع) آمده است:
 
«مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَانَ کَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ الله(ص) فِی الصَّفِّ الْأَوَّل‏»<ref>حرّ عاملی، 1409 ق، ج8 ، ص229</ref>.
 
این مضمون را حلبی با کمی تفاوت از امام صادق(ع) چنین نقل کرده است: «مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ الله(ص)»<ref>همان، ص300</ref>.
 
شیخ صدوق نیز مضمون این روایت را به نحو مرسل از امیرالمومنین(ع) نقل کرده است:
 
«مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ، فَکَأَنَّمَا صَلَّى مَعَ رَسُولِ الله فِی الصَّفِّ الْأَوَّل»<ref>ابن بابویه، 1414 ق، ص109</ref>.
 
روایت دلالت بر این دارد که نماز با عامه دارای ثواب زیادی است و اطلاق این روایت و روایات بعدی، شامل موارد تقیه مدارتی نیز می‌شود و حمل آنها بر موارد خوف ضرر،‌ حمل بر فرد نادر یا حمل بدون دلیل است. آیت‌الله خویی در ذیل صحیحه حماد فرموده‌اند:
 
«این روایت و مانند آن، مقید به صورت ترتب ضرر در فرض ترک تقیه نیست بلکه حمل این روایات بر صورت ترتب ضرر حمل بر فرد نادر است؛ چون بعید است شخصی با ترک حضور در مساجد آنها یا ترک نماز جماعت با آنها، در یک یا دو یا چند مرتبه مشهور به تشیع یا امر دیگری شود و متضرر گردد.»<ref>خویی، 1408 ق، ج5، ص318</ref>
 
2. در صحیحه حفص بن بختری از امام صادق(ع) وارد شده است:
 
«وقتی در جماعت عامه وارد می‌شوی ولو به آنها اقتدا نکنی مانند آن است که به اشخاص شایسته اقتدا، اقتدا کرده‌ای.»[20]<ref>حر عاملی، 1409 ق، ج8 ، ص299</ref>.
 
3. اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) در مورد نماز با عامه در مسجد آن­ها می­پرسد و حضرت بعد از پاسخ مثبت می­فرمایند: «با آنها نماز بخوان چون گزاردن نماز با آنها در صف اول، مانند آن است که در راه خدا شمشیر بکشد.»[21]<ref>همان، ص301</ref>.
 
4. در روایت دیگر، اسحاق بن عمار، از امام صادق(ع) سؤال می‌کند: داخل مسجد می‌شوم در حالی که نمازگزاران در رکوع هستند و امکان گفتن اذان و اقامه برایم نیست؟ حضرت، وی را به شرکت در جماعت عامه تشویق نموده، فرمودند: «به رکعتی که با آنها می‌خوانی اعتنا کن، چرا که از بهترین رکعاتت به شمار می‌آید؛‌ «فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَادْخُلْ مَعَهُمْ فِی الرَّکْعَهِ وَ اعْتَدَّ بِهَا فَإِنَّهَا مِنْ أَفْضَلِ رَکَعَاتِک‏...»<ref>همان، ص368</ref>.
 
5. در روایت ابو علی، امام صادق(ع) او را به حضور در مسجد آنها تشویق کرده، خطاب به وی فرموده‌اند: «اولین کسی باش که وارد مسجد شده و آخرین کسی باش که از آن خارج می‌شوی. اخلاقت با مردم نیکو و گفتارت بر نیکی باشد.»[22]<ref>همان، ص300</ref>.
 
6. در مرسله صدوق است که امام صادق(ع) فرمودند: با حضور در نماز عامه، به عدد کسانی که با مخالفت می‌کنند، از گناهانت بخشیده می‌شود؛ «إِذَا صَلَّیْتَ مَعَهُمْ غُفِرَ لَکَ بِعَدَدِ مَنْ خَالَفَک‏»<ref>همان، ص229</ref>.
 
==== روایات مقید ====
1. در صحیحه عمربن یزید است که امام صادق(ع) به جهت ترغیب به خواندن نماز همراه عامه فرموده‌اند: اگر متقی نماز واجبش را در وقت بخواند سپس با عامه از روی تقیه دوباره بخواند، در حالی که وضو نیز دارد در این صورت برای متقی 25 درجه نوشته می‌شود: «مَا مِنْکُمْ أَحَدٌ یُصَلِّی صَلَاهً فَرِیضَهً فِی وَقْتِهَا ثُمَّ یُصَلِّی مَعَهُمْ صَلَاهً تَقِیَّهً وَ هُوَ مُتَوَضِّئٌ إِلَّا کَتَبَ الله لَهُ بِهَا خَمْساً وَ عِشْرِینَ دَرَجَهً فَارْغَبُوا فِی ذَلِکَ»<ref>همان، ص302</ref>.
 
دلالت این روایت و سایر روایات مقید بر تقیه مداراتی، نسبت به روایات مطلق اقوی است؛ زیرا فرض تکرار نماز توسط مکلف، با وجود داشتن مندوحه و راه گریز، نشانگر این است که مکلف ناچار از نماز خواندن با آنها نبوده و خوف ضرری در میان نیست، اگر این ظهور پذیرفته نشود، اطلاق این روایات جای انکار ندارد.
 
2.  مشابه روایت فوق با سند دیگری نقل شده است؛ «مَا مِنْ عَبْدٍ یُصَلِّی فِی الْوَقْتِ وَ یَفْرُغُ ثُمَّ یَأْتِیهِمْ وَ یُصَلِّی مَعَهُمْ وَ هُوَ عَلَى وُضُوءٍ إِلَّا کَتَبَ الله لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِینَ دَرَجَهً»<ref>همان</ref>.
 
3. در صحیحه عبدالله بن سنان است که وی از امام صادق(ع) می­پرسد: نزدیک محل سکونتم مسجد مخالفین معاند است و آنها نماز عصر را نزدیک غروب خورشید می­خوانند، من نیز نماز عصرم را می‌خوانم و آنگاه با ایشان دوباره اقامه می‌کنم؟ امام(ع) در تأیید کار وی و تشویقش فرموده‌اند: «أَ مَا تَرْضَى أَنْ تُحْسَبَ لَکَ بِأَرْبَعٍ وَ عِشْـرِینَ صَلَاهً»<ref>همان، 302</ref>.
 
4. در صحیحه نشیط بن صالح، از امام موسی بن جعفر(ع) سؤال می‌کند از شیعه‌ای که در اندرون منزلش و با بسته بودن درب منزل نمازش را می‌خواند سپس از منزل خارج می‌شود و با همسایه­اش که از عامه است نمازش را به صورت جماعت اعاده می‌کند، حضرت فرمودند:
 
«کسی­که نماز را در خانه می‌خواند، خداوند دو برابر ثواب نماز جماعت یعنی 50 درجه به او عطا می‌کند و کسی که نمازش را با همسایه­اش به صورت جماعت بخواند نمازش ثواب بیشتری دارد و به وی ثواب کسی که نمازش را پشت سر رسول خدا(ص) خوانده است، عطا می‌شود و با داخل شدن در نماز جماعت آنها گناهان خود را برای آنها باقی گذاشته و حسنات آنها را با خود می‌برد.»[23]<ref>همان،‌ 304</ref>.
 
5 . در روایت أرجانی از امام صادق(ع) نقل شده است: کسی که نمازش را در منزل اقامه کند، آنگاه به مسجد عامه رفته و در مسجد آنها نماز بخواند، اجرش این است که حسنات آنها را با خود می‌برد.»[24]<ref>همان</ref>.
 
== نتیجه ==
در این پژوهش، به اثبات این مهم پرداختیم که تقیه مداراتی مانند تقیه خوفی از اهمیت به سزایی برخوردار است و شایسته است بیشتر مورد توجه فقها قرار بگیرد.‌ در ابتدا سیره پیشوایان معصوم: در عمل به‌ این تقیه تبیین شد و گذشت که پیشوایان معصوم همراه خلفا یا امام جماعت عامه نماز می‌خواندند و همچنین در مراسم حج و وقوف در عرفات و مشعر از عامه متابعت می‌کرده‌اند و روشن است که اقتدا در نماز و همراهی در حج همیشه از روی خوف نبوده بلکه گاهی به جهت تقیه مداراتی و حفظ و ایجاد وحدت و انسجام بین مسلمین بوده است.
 
سپس سنت گفتاری و روایات پیشوایان معصوم در باب این تقیه تبیین شد و آنچه در این روایات نسبت به آن سفارش و تشویق شده عبارت است از: جلب محبت و معاشرت با عامه، مخالطه، نشست و برخاست و همراهی با آنها، شرکت و حضور در اجتماعات آنها از قبیل: نماز جماعت، تشییع جنازه، عیادت مریض، ادای امانت و حضور در محاکم قضایی با شهادت دادن به نفع یا ضرر آنها...
 
نتیجه حضور شیعیان در اجتماعات عامه ‌این است که شیعیان از آنها که اکثریت را تشکیل می‌دادند تمییز و تشخیص داده نشوند و از طرفی بین مسلمانان اتحاد و یکپارچگی حکمفرما باشد، اما در بین واجبات عبادی بر نماز که مهمترین رکن دین است و در آشکارا اقامه می‌شود و مسلمانان در طول شبانه روز انجام می‌دهند ترغیب و تشویق بیشتری شده است و اجر و ثوابی همچون نماز با پیامبرخدا(ص) برای آن شمرده شده است و می‌توان گفت مهمترین مصداق تقیه مداراتی نماز جماعت با عامه است. از مجموع این روایات، اهمیت تقیه مداراتی کشف می‌شود و لازم است این تقیه مانند تقیه خوفی بیشتر مورد توجه علما قرار گرفته و زوایای مختلف آن بررسی شود.
 
مباحثی­که در این تقیه مجال دارد و در کتب بعضی از فقهای متأخر؛ مانند امام خمینی<ref>1420ق، ص7، 48،70 ؛ بی تا، صص539 ، 552</ref> و آیت‌الله خویی<ref>1408ق، ج5، صص319 ـ 315</ref> مورد اشاره قرار گرفته است:
 
1. حکم تکلیفی تقیه مداراتی؛ مشروعیت و استحباب این تقیه مسلم است اما آیا به حد وجوب نیز می‌رسد؟
 
2. حکم وضعی تقیه مداراتی و اجزا یا عدم اجزای عمل مقرون به ‌این تقیه،
 
3. آیا عمل به تقیه مداراتی مشروط به عدم مندوحه و نداشتن راه گریز است یا مطلق است و در فرض داشتن مندوحه هم این تقیه مشروعیت دارد؟
 
4. محدوده عمل به تقیه مداراتی در ناحیه متقی منه<ref>شخص یا اشخاصی که از آنها تقیه می‌شود</ref> چه مقدار است؟ آیا اختصاص به اهل سنت دارد؟
 
5. محدوده ‌این تقیه در ناحیه متقی فیه<ref>امری که در آن تقیه می‌شود</ref> چه مقدار است؟ آیا اختصاص به مصادیقی دارد که در روایات آمده است یا هر عبادت دسته جمعی در شرایطی که مصلحت وحدت را به دنبال داشته باشد، می‌تواند مصداق این تقیه باشد.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۶۰: خط ۱۶۶:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{برگرفتگی
| پیش از لینک = مقاله
| منبع = تقیه مداراتی در سنت و سیرة پیشوایان معصوم،
| لینک = http://miqat.hajj.ir/article_60820.html
|‌ توضیحات منبع = میقات حج، دوره 26، شماره 101
پاییز 1396
صفحه 33-54
}}
* شریف الرضی، محمدبن حسین، ‏نهج البلاغة، مصحح: صبحی صالح‏، هجرت‏، قم‏، 1414ق.‏
* شریف الرضی، محمدبن حسین، ‏نهج البلاغة، مصحح: صبحی صالح‏، هجرت‏، قم‏، 1414ق.‏
* ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة‏، چاپ اول، مصحح: غفارى، على اکبر، نشر صدوق‏، تهران‏، 1397ق.
* ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة‏، چاپ اول، مصحح: غفارى، على اکبر، نشر صدوق‏، تهران‏، 1397ق.
خط ۹۲: خط ۱۹۰:
* موسوی خمینی، سید روح الله، کتاب الطهارة (تقریرات)، مقرر: فاضل موحدى لنکرانی، محمد، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینى(قدس سره)، قم، بی تا.
* موسوی خمینی، سید روح الله، کتاب الطهارة (تقریرات)، مقرر: فاضل موحدى لنکرانی، محمد، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینى(قدس سره)، قم، بی تا.
* موسوی خویی، سید ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، مقرر: غروی میرزا على‌، چاپ اول، علمیه، قم، 1418ق.
* موسوی خویی، سید ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، مقرر: غروی میرزا على‌، چاپ اول، علمیه، قم، 1418ق.
[[رده:اصطلاحات فقهی]]
[[رده:اعتقادات شیعه]]
[[رده:اصطلاحات کلامی]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)