در حال ویرایش تلبیه
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{احکام احرام عمودی}} | {{احکام احرام عمودی}} | ||
'''تلبیه''' از [[واجبات احرام]] در [[حج]] و [[عمره]] است که با گفتن عباراتی خاص شامل «لَبَّیک» انجام میشود. برای تحقق [[احرام]] در حج و [[عمره تمتع]] و [[حج افراد|حج اِفراد]] و [[عمره مفرده]]، یکبار تلبیه [[واجب]] و شرط صحت احرام است که باید به هنگام [[نیت احرام|نیت احرام،]] به [[زبان عربی]] صحیح ادا شود. | |||
با گفتن تلبیه حجگزار باید از [[محرمات احرام]] اجتناب کند. عبارت تلبیه به این شکل است: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَالنِّعمَةَ لَکَ وَالمُلکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ.» بود را به مسلمانان آموخت. | |||
در خصوص حکمت تلبیه گفتهاند تلبیه پاسخ بندگان به ندای [[خداوند]] در رهایی احرامگزاران از [[آتش]] یا پاسخ بندگان به ندای [[حضرت ابراهیم(ع)]] است که به فرمان خداوند مردم را به حج فراخواند و تجدید عهد بندگی با خدا است. | |||
==واژهشناسی== | |||
در اصطلاح فقیهان، «تلبیه» یعنی بر زبان راندن جملاتی ویژه، شامل لبیک به [[خداوند]] است که هنگام [[احرام]] [[حج]] و [[عمره]] یاد میشود.<ref>مستطرفات السرائر، ص590؛ العده، ج1، ص161؛ غایة المراد، ص392.</ref> | |||
«تلبیه» از ریشه «ل ـ ب ـ ی» یا «ل ـ ب ـ ب» به معنای ثابت بودن، مقیم شدن و ماندن در یک مکان است. این مصدر به معنای اجابت، پاسخ مثبت دادن، و لبّیک گفتن است.<ref>العین، ج8، ص341، «لبی. </ref> <ref>معجم مقاییس اللغه، ج5، ص199، «لب. </ref> <ref>الصحاح، ج6، ص2479، «لبی. </ref> افزون بر این، ماده «ل ـ ب ـ ب» به معنای خالص و چکیده یک چیز است.<ref>معجم مقاییس اللغه، ج5، ص200؛ لسان العرب، ج1، ص732، «لبب. </ref> | |||
در | بر این اساس، معنای واژه «لبّیک» در پاسخ هر ندا دهنده، این است: «اخلاص من برای تو است یا من مقیم بر طاعتِ تو هستم.»<ref>القاموس المحیط، ج1، ص127، «الب. </ref> | ||
==عبارت تلبیه== | ==عبارت تلبیه== | ||
جملاتی که در تلبیه بیان میشود عبارت است از: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَالنِّعمَةَ لَکَ وَالمُلکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ.»<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص326-327؛ وسائل الشیعه، ج12، ص379.</ref> پیامبر اسلام در تلبیه خود همین جملات را ادا میکرد.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص250، 335؛ صحیح البخاری، ج2، ص147؛ صحیح مسلم، ج4، ص7.</ref> ایشان عبارت «لَبَّیکَ ذَا المَعارِجِ لَبَّیکَ» را نیز بسیار تکرار میکرد.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص250؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص325.</ref> روایت شده است که پس از سوار شدن بر مرکب، بر بالای بلندی رفتن، پایین رفتن از سرازیری، در پایان شب و پس از اقامه هر نماز هم تلبیه میگفت.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص250؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص325.</ref> | |||
==حکمتهای تلبیه== | |||
از جمله موارد و حکمتهای تلبیه که در منابع آمده، از این قرار است: | |||
پاسخ بندگان به ندای خداوند در رهایی احرامگزاران از [[آتش]]،<ref>علل الشرائع، ج2، ص416؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص196.</ref> پاسخ بندگان به ندای حضرت ابراهیم(ع) که به فرمان خداوند، مردم را به حج فراخواند،<ref>قرب الاسناد، ص239؛ علل الشرائع، ج2، ص416.</ref> پاسخ حضرت موسی(ع) به ندای خداوند،<ref>علل الشرائع، ج2، ص418؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص235.</ref> آمرزش [[گناهان]] با تلبیه،<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص222؛ التهذیب، ج5، ص313؛ کنز العمال، ج5، ص32.</ref> تصمیم به سخن گفتن برای خدا و در راه اطاعت او و خودداری از هرگونه [[گناه]]،<ref>مستدرک الوسائل، ج10، ص167.</ref> گزینش تلبیه از سوی خداوند بهعنوان یکی از شاخصهای [[مناسک حج]]،<ref>الخصال، ص225؛ بحار الانوار، ج96، ص384.</ref> انتخاب تلبیه به عنوان [[شعار حج]]<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص328.</ref> و [[احرام]].<ref>سنن ابن ماجه، ج2، ص975؛ المستدرک، ج1، ص450؛ علل الشرائع، ج2، ص418.</ref> | |||
==احکام فقهی== | |||
مهمترین احکام فقهی تلبیه از دیدگاه فقیهان [[امامی]] و اهلسنت، در عناوین ذیل درخور بررسی است: | |||
==وجوب تلبیه و شرط صحت احرام== | ===وجوب تلبیه و شرط صحت احرام=== | ||
به فتوای فقیهان | به فتوای مشهور فقیهان امامی، برای تحقق احرام در حج و [[عمره تمتع]] و [[حج افراد|حج اِفراد]] و [[عمره مفرده]]، یکبار تلبیه [[واجب]] و شرط صحت احرام است؛ ولی در [[حج قران|حج قِران]]، حجگزار برای انعقاد احرام، میان تلبیه و [[اشعار|اِشعار]] و [[تقلید]] مخیر است.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص248؛ العروة الوثقی، ج4، ص666؛ معتمد العروه، ج2، ص528.</ref> شماری از فقیهان پیشین امامی انعقاد حج قران را نیز تنها با تلبیه صحیح دانستهاند.<ref>الانتصار، ص254؛ السرائر، ج1، ص532.</ref> | ||
فقیهان [[شافعی]]<ref>المجموع، ج7، ص224-246؛ اعانة الطالبین، ج2، ص324، 350.</ref> و [[حنبلی]]<ref>المغنی، ج3، ص254؛ کشاف القناع، ج2، ص486؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص254، 256.</ref> تلبیه را مستحب شمردهاند؛ ولی فقیهان [[مالکی]]<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص21، 39-40؛ الثمر الدانی، ص363.</ref> آن را واجب دانستهاند. فقیهان [[حنفی]] بر آنند که تلبیه با نیت تلبیه یا گفتن یکی از ذکرهای لا اله الا الله، الحمد لله و سبحان الله یا | فقیهان [[شافعی]]<ref>المجموع، ج7، ص224-246؛ اعانة الطالبین، ج2، ص324، 350.</ref> و [[حنبلی]]<ref>المغنی، ج3، ص254؛ کشاف القناع، ج2، ص486؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص254، 256.</ref> بدین استناد که تلبیه ذکر است و ذکر در مناسک حج واجب نیست، تلبیه را مستحب شمردهاند؛ ولی فقیهان [[مالکی]]<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص21، 39-40؛ الثمر الدانی، ص363.</ref> به پشتوانه روایات حکایتگر تلبیه پیامبر(ص)<ref>مسند احمد، ج2، ص53؛ صحیح البخاری، ج2، ص147؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص974.</ref> آن را واجب دانستهاند. فقیهان [[حنفی]] با مقایسه تلبیه در حج با [[تکبیرة الاحرام]] در [[نماز]]، بر آنند که تلبیه با نیت تلبیه یا گفتن یکی از ذکرهای لا اله الا الله، الحمد لله و سبحان الله یا تقلید منعقد میگردد؛<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص398-400؛ بدائع الصنائع، ج2، ص161.</ref> ؛ ولی گفتن عبارات تلبیه مستحب است.<ref>البحر الرائق، ج2، ص565؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص533.</ref> | ||
===رکن بودن تلبیه=== | ===رکن بودن تلبیه=== | ||
در باور مشهور فقیهان امامی<ref>مسالک الافهام، ج2، ص226؛ کشف اللثام، ج5، ص20؛ جواهر الکلام، ج18، ص3-4.</ref> و اهلسنت،<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص381؛ مواهب الجلیل، ج4، ص11؛ مغنی المحتاج، ج1، ص513.</ref> تلبیه از [[ارکان حج]] و [[ارکان عمره|عمره]] بهشمار نمیرود؛<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص59.</ref>ولی شماری از فقیهان امامی بر این باورند که تلبیه در حج و عمره، رکن بهشمار میرود.<ref>الکافی، حلبی، ص193؛ السرائر، ج1، ص532؛ مختلف الشیعه، ج4، ص58-59.</ref> | در باور مشهور فقیهان امامی<ref>مسالک الافهام، ج2، ص226؛ کشف اللثام، ج5، ص20؛ جواهر الکلام، ج18، ص3-4.</ref> و اهلسنت،<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص381؛ مواهب الجلیل، ج4، ص11؛ مغنی المحتاج، ج1، ص513.</ref> بدین استناد که حج بدون تلبیه صحیح است، تلبیه از [[ارکان حج]] و [[ارکان عمره|عمره]] بهشمار نمیرود؛<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص59.</ref>ولی شماری از فقیهان امامی به پشتوانه احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص44.</ref> و نیز تشبیه تلبیه در حج به تکبیرة الاحرام در نماز، بر این باورند که تلبیه در حج و عمره، رکن بهشمار میرود.<ref>الکافی، حلبی، ص193؛ السرائر، ج1، ص532؛ مختلف الشیعه، ج4، ص58-59.</ref> | ||
===الفاظ تلبیه=== | |||
در باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص91-92، 284.</ref> صیغه تلبیه واجب چنین است: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیک.» <ref>مختصر النافع، ص82؛ مستند الشیعه، ج11، ص312؛ جواهرالکلام، ج18، ص228.</ref> البته در منابع فقهی امامیان، عباراتی دیگر نیز به عنوان صیغه تلبیه واجب یاد شده است؛ از جمله: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَهَ لَکَ وَ المُلکَ، لا شَریکَ لَکَ.» <ref>المقنع، ص220؛ الهدایه، ص220؛ العروة الوثقی، ج4، ص663.</ref> ؛ «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَةَ لَکَ وَ المُلکَ، لا شَریکَ لَکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ.» <ref>رسائل المرتضی، ج3، ص67؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص316.</ref> «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَةَ وَ المُلکَ لَکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ»<ref>تبصرة المتعلمین، ص89.</ref> ؛ «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَالنِّعمَةَ وَالمُلکَ لَکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، بِحَجَّةٍ وَ عُمرَهٍ اَو حَجَّةٍ مُفرَدَهٍ تَمامُها عَلَیکَ لَبَّیکَ.»<ref>الاقتصاد، ص301.</ref> | |||
به پشتوانه احادیث،<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص250، 335؛ التهذیب، ج5، ص91.</ref> گفتن برخی تعابیر مشتمل بر لبیک پس از تلبیه واجب، مستحب است، از جمله: «لَبَّیکَ ذَا لمَعَارِجِ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ دَاعِیاً اِلَی دارِ السَّلامِ لَبَّیکَ.» <ref>الکافی، حلبی، ص193؛ الدروس، ج1، ص347؛ مناسک حج، ص66.</ref> و «لَبّیَکَ اتَقَرَّبُ الَیکَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ بِحَجَّةٍ وَ عُمرَهٍ لَبَّیکَ.» <ref>رسائل الکرکی، ج2، ص153؛ دلیل الناسک، ص138؛ المعتمد، ج5، ص473.</ref> | |||
فقیهان | به باور فقیهان اهلسنت، صیغه اصلی تلبیه چنین است: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَ النِّعمَةَ لَکَ وَالمُلکَ، لا شَریکَ لَکَ»<ref>الموطا، ج1، ص331؛ المجموع، ج7، ص241؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص42؛ المغنی، ج3، ص255.</ref> برخی این عبارت را اجماعی شمردهاند.<ref>کشاف القناع، ج2، ص488.</ref> در باور فقیهان حنفی، افزودن عباراتی دیگر نیز مستحب است؛ همچون: «لَبَّیکَ ذِی المَعَارِجِ لَبَّیکَ» یا «لَبَّیکَ مَرهوبٌ مِنهُ وَ مَرغوبٌ الَیکَ وَ النُّعمَی وَالفَضلُ وَ الحُسنُ لَکَ لَبَّیکَ لَبَّیکَ.» | ||
== | ===آغاز تلبیه=== | ||
فقیهان | شماری از فقیهان امامی به پشتوانه احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص82، 84؛ الاستبصار، ج2، ص188.</ref> و نیز اصل برائت (واجب نبودن تقارن تلبیه با [[نیت احرام]])<ref>جواهر الکلام، ج18، ص220؛ مستند الشیعه، ج11، ص259.</ref> برآنند که تاخیر تلبیه از هنگام پوشیدن [[لباس احرام]] و نیت آن، جایز است.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص259؛ الحدائق، ج15، ص41؛ العروة الوثقی، ج4، ص667.</ref> آنان درباره هنگام آغاز تلبیه، دیدگاههای متفاوت دارند؛ از جمله: استحباب تاخیر تلبیه تا هنگام رسیدن به [[منطقه بیداء]] برای شخص سواره و پیاده یا تنها برای شخص سواره در صورت احرام از [[مسجد شجره]]؛ تلبیه پس از برداشتن چند گام در صورت [[محرم]] شدن از جایی جز مسجد شجره؛ تلبیه از [[مکه]] برای شخص پیاده و از [[منطقه رقطاء]] یا [[شعب الدب|شِعب الدُّب]] برای شخص سواره، در صورت احرام از مکه.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص316.</ref> | ||
در برابر، شماری دیگر از فقیهان امامی، از جمله بسیاری از معاصران، بر این باورند که تلبیه باید همزمان با نیت احرام باشد و با تقدّم بر آن یا تاخّر از آن، [[احرام]] منعقد نمیشود.<ref>الدروس، ج1، ص347؛ مدارک الاحکام، ج7، ص263.</ref> تشابه تلبیه در حج با تکبیرة الاحرام در نماز، از شواهد این دیدگاه است.<ref>السرائر، ج1، ص536.</ref> بعضی برآنند که تلبیه باید همزمان با پوشیدن لباس احرام باشد.<ref>الدروس، ج1، ص347؛ ذخیرة المعاد، ج1، ص578؛ الحدائق، ج15، ص40.</ref> | |||
فقیهان شافعی<ref>الام، ج2، ص225؛ روضة الطالبین، ج2، ص349.</ref> و شماری از فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص254-255؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص254.</ref> به پشتوانه برخی روایات،<ref>صحیح البخاری، ج2، ص147؛ سنن ابی داود، ج1، ص398؛ فتح الباری، ج3، ص327.</ref> تلبیه را هنگام سوار شدن بر مرکب مستحب شمردهاند و فقیهان حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص4-5؛ بدائع الصنائع، ج2، ص145؛ الدر المختار، ج2، ص530.</ref> به پشتوانه روایاتی دیگر،<ref>سنن الترمذی، ج2، ص157؛ سنن النسائی، ج5، ص162.</ref> آن را پس از گزاردن دو رکعت نماز، مستحب دانستهاند. فقیهان مالکی<ref>مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص39-40.</ref> و شماری از فقیهان حنبلی<ref>کشاف القناع، ج2، ص486.</ref> به استحباب تلبیه بیدرنگ پس از احرام باور دارند. | |||
== | ===موارد استحباب تکرار تلبیه=== | ||
فقیهان | فقیهان امامی،<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص253؛ مجمع الفائده، ج6، ص235؛ جواهر الکلام، ج18، ص273.</ref> شافعی،<ref>الام، ج2، ص170؛ فتح العزیز، ج7، ص259-261؛ المجموع، ج7، ص240.</ref> حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص8؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص401.</ref> و حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص258-259؛ کشاف القناع، ج2، ص488-489.</ref> به پشتوانه احادیث<ref>سنن ابی داود، ج1، ص408؛ الکافی، کلینی، ج4، ص335-337؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص204، 325، 529.</ref> تکرار تلبیه را برای احرامگزار، بهویژه در پارهای موارد [[مستحب]] شمردهاند؛ از جمله: | ||
در | آخر شب یا آغاز روز، هنگام سحر، در حال بالا رفتن یا پایین آمدن از بلندی یا درّه، پس از گزاردن نمازهای واجب یا مستحب، و هنگام روبهرو شدن با همسفران. | ||
افزون بر این، فقیهان [[شافعی]] و [[حنبلی]] به استحباب تلبیه در [[مسجدالحرام]]، [[مسجد خیف]] در [[منا]]، و [[مسجد ابراهیم]] در [[عرفات]] باور دارند.<ref>المغنی، ج3، ص258-259؛ فتح العزیز، ج7، ص260-261؛ المجموع، ج7، ص240.</ref> در باور فقیهان [[مالکی]]، تکرار تلبیه مستحب است؛ ولی باید اعتدال در تکرار آن رعایت گردد.<ref>حاشیة الدسوقی، ج2، ص39-40؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص40؛ الفواکه، ج2، ص798.</ref> نیز فقیهان امامی و حنبلی، تلبیه را پس از ارتکاب برخی [[محرمات احرام]]، از جمله نگاه کردن به آینه مستحب دانستهاند.<ref>الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص260؛ مناسک الحج، فاضل، ص86؛ تحریر الوسیله، ج1، ص422.</ref> فقیهان حنبلی نیز آن را پس از شنیدن تلبیه فرد دیگر<ref>العده، ج1، ص162؛ الفروع، ج5، ص390.</ref> مستحب شمردهاند. | |||
===هنگام قطع تلبیه=== | |||
فقیهان امامی<ref>السرائر، ج1، ص520؛ الحدائق، ج15، ص96؛ جواهر الکلام، ج18، ص274.</ref> و نیز مشهور فقیهان مالکی<ref>المدونة الکبری، ج1، ص364؛ رساله ابن ابی زید، ص365؛ الثمر الدانی، ص371.</ref> برآنند که حجگزار باید تکرار تلبیه حج را هنگام ظهر [[روز عرفه]] قطع کند؛ ولی فقیهان شافعی<ref>مختصر المزنی، ص68؛ فتح العزیز، ج7، ص370؛ المجموع، ج8، ص154.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج2، ص43؛ ج4، ص20؛ بدائع الصنائع، ج2، ص156.</ref> و حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص451-452؛ کشاف القناع، ج2، ص583.</ref> هنگام قطع تلبیه را آغاز [[رمی جمره عقبه]] در روز [[عید قربان]] دانستهاند. شماری از فقیهان مالکی زمان پایان تلبیه را هنگام آغاز [[طواف]] در حج میدانند.<ref>الفواکه، ج2، ص798.</ref> به باور مشهور فقیهان امامی، زمان قطع تلبیه در [[عمره تمتع]]، هنگام مشاهده خانههای مکه است.<ref>الخلاف، ج2، ص331؛ جواهر الکلام، ج18، ص276.</ref> | |||
در روایات شیعیان، برای قطع تلبیه در [[عمره مفرده]]، چند زمان یاد شده است؛ از جمله: | |||
هنگام رسیدن به عقبه مدنیین، ورود به [[حرم]]، مشاهده [[کعبه]]، مشاهده مسجدالحرام، و هنگام عبور از [[منطقه ذیطوی]]. <ref>الکافی، کلینی، ج4، ص537؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص453-456؛ الاستبصار، ج2، ص177-178.</ref> از اینرو، به باور مشهور فقیهان امامی،<ref>مصباح الهدی، ج12، ص501-502.</ref> در صورتی که احرامگزار عمره مفرده از بیرون حرم [[محرم]] شده باشد، هنگام ورود به حرم، تلبیه وی قطع میگردد؛ اما اگر در مکه و از [[ادنی الحل]] محرم شده باشد، زمان قطع تلبیه او، هنگام مشاهده کعبه است.<ref>النهایه، ص216؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ مجمع الفائده، ج6، ص238.</ref> | |||
در [[فقه شافعی]]<ref>الام، ج7، ص200؛ مختصر المزنی، ص67.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص30؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص401، 404.</ref> و حنبلی،<ref>المغنی، ج3، ص418؛ کشاف القناع، ج2، ص569.</ref> هنگام پایان تلبیه در عمره، زمان رسیدن به خانه خدا یا آغاز [[طواف]] یا [[استلام رکن]] است. به باور فقیهان مالکی، عمرهگزار آفاقی و نیز عمرهگزاری که حج خود را به سبب فوت حج به عمره تبدیل کرده، باید هنگام رسیدن به حرم، تلبیه خود را قطع کند؛ ولی عمرهگزاری که از [[جعرانه]] یا [[تنعیم]] محرم شده، باید هنگام رسیدن به خانههای مکه، تلبیه را قطع نماید.<ref>التاج و الاکلیل، ج3، ص107؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص40.</ref> | |||
===تلفظ تلبیه به عربی=== | |||
به باور فقیهان امامی، تلبیه باید به [[زبان عربی]] صحیح ادا شود؛ زیرا تلبیهای که در روایات بدان امر شده، به زبان عربی است؛ همچنان که در دیگر ذکرهای واجب مانند [[تکبیرة الاحرام]] در [[نماز]] چنین است.<ref>معتمد العروه، ج2، ص523.</ref> در صورت ناتوانی احرامگزار از تلفظ به عربی صحیح، در [[فقه امامی]] چند نظر به پشتوانه احادیث<ref>قرب الاسناد، ص49؛ الکافی، کلینی، ج4، ص504.</ref> یاد شده است؛ از جمله: | |||
به باور شماری از فقیهان، در صورت ناتوانی کامل احرامگزار از تلفظ تلبیه به هر صورت ممکن، او از گزاردن مناسک در آن سال معذور خواهد بود و باید برای گزاردن مناسک در سال بعد، تلفظ صحیح عربی را فراگیرد.<ref>معتمد العروه، ج2، ص525-526.</ref> | 1. وجوب گرفتن نایب.<ref>الجامع للشرائع، ص180.</ref> 2. وجوب ترجمه عبارت تلبیه.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص266.</ref> 3. تلفظ عبارت تلبیه به هر صورت مقدور.<ref>مستمسک العروه، ج11، ص392؛ معتمد العروه، ج2، ص525-526.</ref> 4. تلفظ عبارت به شکل ممکن و نیز ترجمه آن و نایب گرفتن برای ادای آن.<ref>کشف اللثام، ج5، ص270؛ مستند الشیعه، ج11، ص315.</ref> به باور شماری از فقیهان، در صورت ناتوانی کامل احرامگزار از تلفظ تلبیه به هر صورت ممکن، او از گزاردن مناسک در آن سال معذور خواهد بود و باید برای گزاردن مناسک در سال بعد، تلفظ صحیح عربی را فراگیرد.<ref>معتمد العروه، ج2، ص525-526.</ref> | ||
فقیهان مالکی و حنبلی برآنند که تلبیه باید به زبان عربی گفته شود؛ زیرا ذکرهای آن به زبان عربی تشریع شده است و تنها در صورت ممکن نبودن فراگیری عربی، تلبیه به زبان غیرعربی جایز | فقیهان مالکی و حنبلی برآنند که تلبیه باید به زبان عربی گفته شود؛ زیرا ذکرهای آن به زبان عربی تشریع شده است و تنها در صورت ممکن نبودن فراگیری عربی، تلبیه به زبان غیرعربی جایز است<ref>المغنی، ج3، ص260؛ مواهب الجلیل، ج4، ص148؛ کشاف القناع، ج2، ص488.</ref> ؛ ولی فقیهان شافعی<ref>المجموع، ج7، ص246؛ مغنی المحتاج، ج1، ص482.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص399.</ref> بدین استناد که اصل تلبیه مستحب است، تلبیه به زبان غیرعربی را حتی در صورت امکان فراگیری زبان عربی، جایز دانستهاند. | ||
===تلبیه شخص ناتوان و محجور=== | ===تلبیه شخص ناتوان و محجور=== | ||
بیشتر فقیهان امامی برآنند که شخص گنگ باید افزون بر نیت قلبی،<ref>الدروس، ج1، ص347؛ الحدائق، ج15، ص64.</ref> با حرکت دادن زبان و اشاره کردن با | بیشتر فقیهان امامی به پشتوانه احادیث<ref>الکافی، کلینی، ج3، ص315؛ ج4، ص335؛ التهذیب، ج5، ص93.</ref> برآنند که شخص گنگ باید افزون بر نیت قلبی،<ref>الدروس، ج1، ص347؛ الحدائق، ج15، ص64.</ref> با حرکت دادن زبان و اشاره کردن با انگشت، تلبیه گوید.<ref>السرائر، ج1، 537؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ جامع المقاصد، ج3، ص167.</ref> برخی باور دارند که انجام دادن یکی از این دو کار کافی است.<ref>ارشاد الاذهان، ج1، ص253؛ المهذب، ج2، ص165.</ref> شماری دیگر گرفتن نایب را برای او لازم شمردهاند.<ref>فتاوی ابن الجنید، ص126.</ref> شماری از فقیهان، نایب گرفتن را برای شخصی که هم کر باشد و هم لال، واجب دانستهاند.<ref>کشف اللثام، ج5، ص270.</ref> برخی بر پایه اصل احتیاط، به جمع میان اشاره کردن با انگشت و حرکت دادن زبان و نایب گرفتن باور دارند.<ref>العروةالوثقی، ج4، ص664؛ مستمسکالعروه، ج11، ص392.</ref> | ||
در [[فقه مالکی]]، تکلیف تلبیه از شخص گنگ برداشته میشود؛ زیرا به باور مالکیان، تلبیه از اعمال بدنی محض بهشمار میرود و نیابتپذیر نیست؛<ref>مواهب الجلیل، ج3، ص437.</ref> ولی به باور فقیهان حنفی، تلبیه گنگ با نیت و حرکت دادن زبان صورت میگیرد.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص188.</ref> بیشتر فقیهان امامی برآنند که تلبیه کودکان و افراد بیهوش را که ناتوان از گفتن تلبیه صحیح هستند، ولیّ یا نایب آنها انجام میدهد.<ref>مختلف الشیعه، ج4، ص56؛ مستمسک العروه، ج11، ص392؛ معتمد العروه، ج2، ص526؛ المعتمد، ج3، ص336.</ref> البته شماری از آنان به کافی نبودن نیابت برای شخص بیهوش و صحیح نبودن [[احرام]] او باور دارند.<ref>السرائر، ج1، ص529.</ref> | در [[فقه مالکی]]، تکلیف تلبیه از شخص گنگ برداشته میشود؛ زیرا به باور مالکیان، تلبیه از اعمال بدنی محض بهشمار میرود و نیابتپذیر نیست؛<ref>مواهب الجلیل، ج3، ص437.</ref> ولی به باور فقیهان حنفی، تلبیه گنگ با نیت و حرکت دادن زبان صورت میگیرد.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص188.</ref> بیشتر فقیهان امامی به پشتوانه احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص60، 409.</ref> برآنند که تلبیه کودکان و افراد بیهوش را که ناتوان از گفتن تلبیه صحیح هستند، ولیّ یا نایب آنها انجام میدهد.<ref>مختلف الشیعه، ج4، ص56؛ مستمسک العروه، ج11، ص392؛ معتمد العروه، ج2، ص526؛ المعتمد، ج3، ص336.</ref> البته شماری از آنان به کافی نبودن نیابت برای شخص بیهوش و صحیح نبودن [[احرام]] او باور دارند.<ref>السرائر، ج1، ص529.</ref> | ||
===تلبیه با صدای بلند=== | ===تلبیه با صدای بلند=== | ||
به فتوای فقیهان امامی،<ref>السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشیعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> شافعی،<ref>فتح العزیز، ج7، ص262-263؛ المجموع، ج7، ص240-241؛ مغنی المحتاج، ج1، ص481.</ref> حنفی،<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ بدائع الصنائع، ج2، ص145؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> مالکی<ref>الموطا، ج1، ص334؛ الثمر الدانی، ص364.</ref> و حنبلی،<ref>المغنی، ج3، ص240-241، 254-255؛ کشاف القناع، ج2، ص487.</ref> تلبیه با صدای بلند برای احرامگزار مستحب است. البته این کار برای زنان مستحب نیست.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص316؛ مسالک الافهام، ج2، ص244؛ ریاض المسائل، ج6، ص266.</ref>و<ref>فتح العزیز، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> بهسخن شماری از فقیهان امامی، استحباب تلبیه با صدای بلند، ویژه احرامگزاران از [[مسجد شجره | به فتوای فقیهان امامی،<ref>السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشیعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> شافعی،<ref>فتح العزیز، ج7، ص262-263؛ المجموع، ج7، ص240-241؛ مغنی المحتاج، ج1، ص481.</ref> حنفی،<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ بدائع الصنائع، ج2، ص145؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> مالکی<ref>الموطا، ج1، ص334؛ الثمر الدانی، ص364.</ref> و حنبلی،<ref>المغنی، ج3، ص240-241، 254-255؛ کشاف القناع، ج2، ص487.</ref> تلبیه با صدای بلند برای احرامگزار مستحب است. البته این کار برای زنان مستحب نیست.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص316؛ مسالک الافهام، ج2، ص244؛ ریاض المسائل، ج6، ص266.</ref>و<ref>فتح العزیز، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> بهسخن شماری از فقیهان امامی، به پشتوانه روایات، استحباب تلبیه با صدای بلند، ویژه احرامگزاران از [[مسجد شجره]] و نیز احرامگزارانی است که از [[مکه]] [[محرم]] میشوند. تلبیه هنگام عبور از [[منطقه ابطح]] بر این افراد مستحب است.<ref>الحدائق، ج15، ص62-63.</ref> | ||
===ذکر حج یا عمره در تلبیه=== | ===ذکر حج یا عمره در تلبیه=== | ||
خط ۱۳۴: | خط ۹۵: | ||
===طهارت هنگام ذکر تلبیه=== | ===طهارت هنگام ذکر تلبیه=== | ||
به باور فقیهان امامی<ref>المقنع، ص226؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ الدروس، ج1، ص348.</ref> و اهلسنت،<ref>الام، ج2، ص171؛ مواهب الجلیل، ج4، ص148، 219؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> [[طهارت]] از [[حدث اکبر]] و [[حدث اصغر]]، یعنی پاک بودن و نداشتن موانع نماز مانند [[جنابت]] و [[حیض]] یا [[وضو]] | به باور فقیهان امامی<ref>المقنع، ص226؛ تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ الدروس، ج1، ص348.</ref> و اهلسنت،<ref>الام، ج2، ص171؛ مواهب الجلیل، ج4، ص148، 219؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> به پشتوانه احادیث،<ref>صحیح البخاری، ج1، ص79؛ صحیح مسلم، ج4، ص30؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص326.</ref> [[طهارت]] از [[حدث اکبر]] و [[حدث اصغر]]، یعنی پاک بودن و نداشتن موانع نماز مانند [[جنابت]] و [[حیض]] یا [[وضو]] نداشتن<ref>الروضة البهیه، ج1، ص251.</ref> هنگام تلبیه شرط نیست؛ ولی مستحب است. | ||
===فراموشی تلبیه=== | ===فراموشی تلبیه=== | ||
شماری از فقیهان | شماری از فقیهان متاخر امامی به پشتوانه احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص58.</ref> بر آنند که اگر محرم پس از نیت، تلبیه را فراموش کند و از [[میقات]] بگذرد، باید به میقات بازگردد و آن را جبران کند.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص668؛ مستمسک العروه، ج11، ص407؛ معتمد العروه، ج2، ص539-540.</ref> اگر امکان بازگشت فراهم نباشد، وی بهاندازه امکان باید بازگردد.<ref>کلمة التقوی، ج3، ص288؛ مناسک الحج، الگلپایگانی، ص80.</ref> اگر این نیز ممکن نباشد، باید در همان محلی که آن را بهیاد آورده، تلبیه گوید.<ref>العروة الوثقی، ج4، ص668.</ref> شماری دیگر حالت جهل را به فراموشی افزودهاند و برآنند که اگر در [[عمره تمتع]]، بازگشت حجگزار به میقات یا [[ادنی الحل]] ممکن نباشد، عمره او باطل و بر چنین حجگزاری [[حج افراد|حج اِفراد]] واجب میشود.<ref>مناسک حج، فاضل، ص128.</ref> | ||
به باور شماری از فقیهان معاصر [[امامی]]، وجوب بازگشت به میقات در صورت جهل یا فراموشی، وابسته به آن است که تحقق احرام با تلبیه باشد یا تلبیه، احرام را کامل | به باور شماری از فقیهان معاصر [[امامی]]، وجوب بازگشت به میقات در صورت جهل یا فراموشی، وابسته به آن است که تحقق احرام با تلبیه باشد یا تلبیه، احرام را کامل کند. در غیر این صورت، به استناد عدم شمول روایات یاد شده بر این موارد، میتوان گفت که بازگشت اینگونه افراد به میقات لازم نیست؛<ref>معتمدالعروه، ج2، ص539؛ تفصیل الشریعه، ج3، ص196.</ref> همچنانکه شماری از فقیهان پیشین تصریح کردهاند.<ref>النهایه، ص272؛ الجامع للشرائع، ص183.</ref> | ||
===تلبیه در حال طواف=== | ===تلبیه در حال طواف=== | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۰۹: | ||
===بازگفتن تلبیه پس از طواف در قران و افراد=== | ===بازگفتن تلبیه پس از طواف در قران و افراد=== | ||
حجگزار در [[حج قران | حجگزار در [[حج قران]] و اِفراد میتواند پس از ورود به مکه و پیش از اعمال [[عرفات]] و [[منا]]، [[طواف]] مستحب انجام دهد و یا طواف زیارت حج قران یا افراد را پیش از [[وقوف در عرفات]] ادا کند. در اینصورت، به باور شماری از فقیهان امامی، وی باید پس از گزاردن طواف و نماز آن، تلبیه را تکرار کند تا در احرام باقی بماند؛ وگرنه، حج او به [[عمره مفرده]] تبدیل میگردد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج8، ص70؛ شرائع الاسلام، ج1، ص176؛ الحدائق، ج17، ص263-264.</ref> شماری دیگر از فقیهان امامی تنها در حج افراد به تبدیل شدن حج به عمره با نگفتن تلبیه پس از طواف فتوا داده اند و بعضی اصولاً تبدیل [[حج]] به عمره مفرده را نپذیرفتهاند.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص176؛ جواهر الکلام، ج18، ص64-65؛ مختلف الشیعه، ج4، ص36؛ وسائل الشیعه، ج1، ص48.</ref> | ||
==احکام جزئی== | ==احکام جزئی== | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۱۶: | ||
استحباب فاصله نینداختن میان کلمات تلبیه با سخنی دیگر.<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص573؛ المجموع، ج7، ص246؛ البحر الرائق، ج2، ص570.</ref> شماری از فقیهان فاصله انداختن را مکروه شمردهاند.<ref>اعانة الطالبین، ج4، ص217؛ نک: شرح صحیح مسلم، ج8، ص91.</ref> البته در جواب دادن به سلام دیگران، به باور فقیهان شیعه<ref>منتهی المطلب، ج10، ص255-256؛ تحریر الاحکام، ج1، ص573.</ref> و بیشتر فقیهان اهلسنت،<ref>البحر الرائق، ج2، ص570؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> اینکار کراهت ندارد و حتی واجب است. | استحباب فاصله نینداختن میان کلمات تلبیه با سخنی دیگر.<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص573؛ المجموع، ج7، ص246؛ البحر الرائق، ج2، ص570.</ref> شماری از فقیهان فاصله انداختن را مکروه شمردهاند.<ref>اعانة الطالبین، ج4، ص217؛ نک: شرح صحیح مسلم، ج8، ص91.</ref> البته در جواب دادن به سلام دیگران، به باور فقیهان شیعه<ref>منتهی المطلب، ج10، ص255-256؛ تحریر الاحکام، ج1، ص573.</ref> و بیشتر فقیهان اهلسنت،<ref>البحر الرائق، ج2، ص570؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> اینکار کراهت ندارد و حتی واجب است. | ||
==پیوند به بیرون== | |||
[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/92763/عبادت-های-جاهلی-از-منظر-قرآن جباری، محمدرضا، مجاه تاریخ اسلام در آینه پژوهش، عبادت های جاهلی از منظر قرآن، پاييز 1384 - شماره 7 ISC (30 صفحه - از 113 تا 142).] | |||
[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/937689/فقه-حج-بررسی-حقیقت-احرام فاضل لنکرانی، محمد، مجله میقات حج، فقه حج: بررسی حقیقت احرام، زمستان 1372 - شماره 6 ISC (14 صفحه - از 45 تا 58).] | |||
[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/937667/فقه-حج-احرام-3 حجتی کرمانی، علی، مجله میقات حج، فقه حج : احرام - 3، پاییز 1372 - شماره 5 ISC (12 صفحه - از 45 تا 56).] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۴۱۷: | خط ۳۸۶: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{اصطلاحات فقهی}} | |||
{{حج | {{احکام حج}} | ||
{{ar:التلبية}} | |||
[[رده:احکام احرام]] | [[رده:احکام احرام]] | ||
[[رده:اصطلاحات فقهی]] | [[رده:اصطلاحات فقهی]] | ||
[[رده:مقالههای تکمیلشده]] | [[رده:مقالههای تکمیلشده]] |