در حال ویرایش تکبیر
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[دی]]|روز=[[۱]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi }} | |||
'''تکبیر''' گفتن ذکر مخصوص؛ از کارهای مستحب در مناسک و آداب حج و حرمین | |||
==واژهشناسی== | |||
«تکبیر» از ریشه «ک ـ ب ـ ر» به معنای بزرگ شمردن<ref>العین، ج5، ص361؛ المحیط فی اللغه، ج6، ص257؛ الصحاح، ج2، ص802، «کبر. </ref> و در اصطلاح، به معنای جاری کردن جمله «الله اکبر» بر زبان است. در کاربردی عامتر، گاهی به بیان جملاتی حاوی عباراتی همچون: «اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ «لا اله الا الله» | |||
وَ اللهُ اَکْبَرُ وَ لله الحَمْدُ اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا هَدَانَا اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الْاَنْعَامِ»<ref>مسائل علی بن جعفر، ص141-142؛ الکافی، کلینی، ج4، ص516.</ref> و الفاظی مانند «الله الاکبر»، «الله الکبیر» و «الله کبیر» بر پایه نظر شماری از [[اهل سنت]]<ref>المبسوط، سرخسی، ج1، ص35-36؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص123-124.</ref> نیز تکبیر گفته شده است. | |||
جمله «الله اکبر» به چندگونه معنا شده است: خدا بزرگ است؛ خدا بزرگتر از هر چیز است؛ خدا بزرگتر از آن است که کُنه و ذات آن شناخته شود.<ref>تهذیب اللغه، ج10، ص122؛ لسان العرب، ج5، ص127؛ تاج العروس، ج7، ص430، «کبر. </ref> بر پایه آموزههای [[اهل بیت(ع)]] مقصود از «الله اکبر» آن است که [[خداوند]] بزرگتر از آن است که وصف شود.<ref>المحاسن، ج1، ص241؛ الکافی، کلینی، ج1، ص117؛ معانی الاخبار، ص11.</ref> | |||
==تکبیر در قرآن== | |||
== | |||
آیات گوناگون در [[قرآن کریم]] به تکبیر فرمان دادهاند؛ از جمله آیه 111 [[سوره اسراء]]: {{قلم رنگ|سبز|وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً}} نیز در آیه 185 [[سوره بقره]] {{قلم رنگ|سبز|لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ}} بزرگداشت خداوند به سبب هدایت [[مؤمنان]]، از حکمتهای وجوب روزه به شمار رفته است؛ زیرا معنویت برآمده از [[روزه]] برای روزهدار، او را به درک بیشتر کبریا و عظمت خداوند توفیق میبخشد.<ref>بیان السعاده، ج1، ص173؛ المیزان، ج2، ص24؛ من وحی القرآن، ج4، ص30.</ref> | |||
به | |||
برخی مقصود از این آیه را تکبیر گفتن پس از نمازها پس از شامگاه [[عید فطر]] یا در ضمن نماز عید فطر دانستهاند.<ref>مجمع البیان، ج2، ص499؛ زاد المسیر، ج1، ص144؛ مواهب علیه، ص57.</ref> در آیه 37 [[سوره حج]]: {{قلم رنگ|سبز|کَذلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ وَ بَشّـِرِ الْمُحْسِنِینَ}} تکبیر از حکمتهای قربانی کردن شمرده شده است. | |||
شماری از مفسران، مقصود از این تکبیر را یاد کردن خداوند به عظمت<ref>التفسیر الکبیر، ج23، ص227؛ تفسیر شاهی، ج1، ص381؛ المیزان، ج14، ص376.</ref> یا شناخت بزرگی خداوند<ref>مجمع البیان، ج7، ص138؛ نک: المیزان، ج14، ص376.</ref> دانستهاند و شماری نیز مقصود از آن را تکبیر گفتن با عباراتی ویژه در [[ایام تشریق]] (یازدهم تا سیزدهم [[ذیحجه]])<ref>تفسیر قمی، ج2، ص84؛ نک: مجمع البیان، ج7، ص138.</ref> یا هنگام ذبح [[قربانی]]<ref>احکام القرآن، ج3، ص1295؛ نک: التبیان، ج7، ص320؛ کشف الاسرار، ج6، ص369.</ref> دانستهاند. | |||
=== | ==پیشینه== | ||
تکبیر در منابع و متون اسلامی، دارای ارزشِ والا و پیشینه طولانی معرفی شده است. به روایتی، هنگام بنای [[کعبه]]، آن گاه که [[حضرت آدم(ع)]] از کنار [[کوه صفا]] به [[رکن حجر]] نگریست، تکبیر گفت<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص186؛ علل الشرائع، ج2، ص431.</ref> و در مناسکی که خداوند از طریق [[جبرئیل]] به او آموخت تا توبه وی را بپذیرد، در پی عبور از [[عرفات]] بر بالای هر یک از کوههای هفتگانه به دستور جبرئیل چهار تکبیر گفت و پس از انجام قربانی و [[حلق]] در [[منا]] در راه بازگشت به سوی مکه، هنگام ظاهر شدن [[شیطان]] در محل [[جمرات سهگانه]]، جبرئیل هر بار به او فرمان داد تا هفت سنگریزه به سوی شیطان پرتاب کند و با هر پرتاب تکبیر بگوید.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص191؛ علل الشرائع، ج2، ص401.</ref> | |||
نیز بر پایه روایات، [[هبةالله]] جانشین حضرت آدم در نماز بر جنازه او 30 تکبیر گفت.<ref>الکافی، کلینی، ج8، ص114؛ الوافی، ج2، ص284.</ref> در [[عهدین]] نیز به بزرگتر بودن یهُوَه از همه خدایان دیگر، <ref>کتاب مقدس، خروج 18: 11.</ref> بزرگتر بودن خدا از انسان<ref>کتاب مقدس، ایوب 33: 12.</ref> و از هر که در جهان است<ref>کتاب مقدس، رساله اول یوحنا 4: 4.</ref> و نیز بزرگ بودن خدا<ref>کتاب مقدس، ایوب 36: 22، 26.</ref> اشاره شده و به بزرگ شمردن کارهای وی سفارش گشته است.<ref>کتاب مقدس، ایوب، 36: 24.</ref> | |||
پیش از [[اسلام]]، تکبیر شعار یکتاپرستان در امور مهم بود؛ چنانکه به روایتی، هنگامی که [[عبدالمطلب]] توانست با حفر دیگر بار [[چاه زمزم]]، به آب و هدایای کعبه که در آن دفن شده بود، دست یابد، از خوشحالی تکبیر گفت و برخی قریشیان نیز با او همراهی کردند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص44؛ الکافی، کلینی، ج4، ص219-220؛ الوافی، ج12، ص74.</ref> | |||
==تکبیر در سیره پیامبر== | |||
در سیره [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز این واقعیت بسیار دیده میشود. در نبردهای گوناگون، از جمله [[بدر]] (2ق.)، <ref>المغازی، ج1، ص92؛ دلائل النبوه، ج3، ص95؛ امتاع الاسماع، ج12، ص166.</ref> [[احد]] (3ق.)، <ref>تاریخ طبری، ج2، ص509؛ الکامل، ج2، ص152.</ref> [[بنینضیر]] (4ق.) <ref>الطبقات، ج2، ص44؛ تاریخ طبری، ج2، ص553؛ المنتظم، ج3، ص204.</ref> و [[خندق]] (5ق.) ایشان تکبیر گفت و [[مسلمانان]] نیز همراهی کردند.<ref>الطبقات، ج4، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص569؛ الخصال، ج1، ص162؛ البدایة و النهایه، ج4، ص100.</ref> نیز ایشان با شنیدن تکبیر [[امام علی(ع)]] هنگام کشته شدن [[عمرو بن عبدود]]، تکبیر گفت.<ref>شرح نهج البلاغه، ج13، ص284؛ ارشاد القلوب، ج2، ص243.</ref> | |||
[[ | |||
همچنین | همچنین از تکبیر پیامبر(ص) هنگام استجابت دعای ایشان برای نزول باران در [[غزوه تبوک]] (9ق.) <ref>المغازی، ج2، ص1009؛ البدایة و النهایه، ج5، ص89؛ امتاع الاسماع، ج2، ص56.</ref> و نیز شب عروسی حضرت علی(ع) و [[حضرت فاطمه(س)]] که به سنت شدن تکبیرگویی در شب ازدواج انجامید، <ref>الامالی، ص258؛ دلائل الامامه، ص101؛ مکارم الاخلاق، ص208.</ref> گزارشهایی در دست است. | ||
==تکبیر بعد از دوران پیامبر== | ==تکبیر بعد از دوران پیامبر== | ||
در دورههای بعد نیز مسلمانان هنگام دریافت گزارش پیروزی یا شادی، تکبیر میگفتند. بدین سان، این کار را «تکبیر فتح» نامیدند.<ref>الطبقات، ج4، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص569؛ البدایة و النهایه، ج4، ص100.</ref> به سال 241ق. [[اسحق بن سلمه]]، سرپرست گروه اعزامی از سوی [[متوکل]] خلیفه عباسی برای بررسی گزارش خرابی دیوار کعبه، دیوارهای آن را سالم یافت و پس از استفسار از [[حاجبان کعبه]] در باره جواز تکبیر گفتن درون [[کعبه]]، به نشانه سپاس برای سالم بودن کعبه تکبیر گفت و حاضران در مسجد نیز با او همصدا شدند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص302.</ref> نیز تکبیر و [[تهلیل]] مسلمانان در نبردها، از جمله هنگام [[فتح بیتالمقدس]] به سال 492ق. در جنگهای صلیبی گزارش شده است.<ref>الکامل، ج11، ص551، 534؛ النجوم الزاهره، ج6، ص37.</ref> | در دورههای بعد نیز مسلمانان هنگام دریافت گزارش پیروزی یا شادی، تکبیر میگفتند. بدین سان، این کار را «تکبیر فتح» نامیدند.<ref>الطبقات، ج4، ص62؛ تاریخ طبری، ج2، ص569؛ البدایة و النهایه، ج4، ص100.</ref> به سال 241ق. [[اسحق بن سلمه]]، سرپرست گروه اعزامی از سوی [[متوکل]] خلیفه عباسی برای بررسی گزارش خرابی دیوار کعبه، دیوارهای آن را سالم یافت و پس از استفسار از [[حاجبان کعبه]] در باره جواز تکبیر گفتن درون [[کعبه]]، به نشانه سپاس برای سالم بودن کعبه تکبیر گفت و حاضران در مسجد نیز با او همصدا شدند.<ref>اخبار مکه، ج1، ص302.</ref> نیز تکبیر و [[تهلیل]] مسلمانان در نبردها، از جمله هنگام [[فتح بیتالمقدس]] به سال 492ق. در جنگهای صلیبی گزارش شده است.<ref>الکامل، ج11، ص551، 534؛ النجوم الزاهره، ج6، ص37.</ref> | ||
در روزگار [[فاطمیان]] (حک: 297-567ق.) در [[ماه رمضان]] برای بیدارکردن مردم در سحرگاه و مراسم مناجاتخوانی، تکبیر میگفتند.<ref>المواعظ و الاعتبار، ج2، ص438؛ النجوم الزاهره، ج4، ص223.</ref> | در روزگار [[فاطمیان]] (حک: 297-567ق.) در [[ماه رمضان]] برای بیدارکردن مردم در سحرگاه و مراسم مناجاتخوانی، تکبیر میگفتند.<ref>المواعظ و الاعتبار، ج2، ص438؛ النجوم الزاهره، ج4، ص223.</ref> | ||
==فضیلت تکبیر در روایات== | |||
احادیث متعدد از فضیلت و اهمیت تکبیرگویی نقل شده است. پیامبر(ص) 100 بار تکبیر گفتن را بهتر از آزاد کردن 100 برده دانسته است.<ref>ثواب الاعمال، ص10؛ هدایة الامه، ج3، ص139.</ref> در روایات [[امامان شیعه(ع)]]، تکبیر ذکری با پاداش بسیار زیاد، <ref>الکافی، کلینی، ج2، ص506؛ الوافی، ج9، ص1455.</ref> برترین ذکر<ref>الکافی، کلینی، ج2، ص506؛ ثواب الاعمال، ص4.</ref> و از ارکان چهارگانه اسلام<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص191؛ علل الشرائع، ج2، ص398؛ بحار الانوار، ج55، ص5.</ref> خوانده شده است. | |||
از جمله آداب سفر، بر پایه احادیث، تکبیر گفتن است.<ref>المزار، مفید، ص65؛ الدعوات، ص295؛ بحار الانوار، ج73، ص277.</ref> نیز تکبیر گفتن در اوقات گوناگون، از جمله پیش از طلوع آفتاب، <ref>الکافی، کلینی، ج2، ص526.</ref> هنگام زوال شمس، <ref>مصباح المتهجد، ص31-32؛ جمال الاسبوع، ص254؛ .</ref> پیش از غروب آفتاب، <ref>فلاح السائل، ص221-222.</ref> پیش از خواب، <ref>الدعوات، ص84.</ref> هنگام رؤیت هلال رمضان، <ref>الاقبال، ج1، ص67.</ref> پس از ورود به [[کوفه]]<ref>المزار، مشهدی، ص155.</ref> و مسجد آن، <ref>المزار، مشهدی، ص162، 164.</ref> هنگام دیدن جنازه، <ref>الدعوات، ص259.</ref> موقع خاکسپاری، <ref>الدعوات، ص268.</ref> و هنگام بالا رفتن از تپهها و عبور از پلها<ref>المزار، مفید، ص66؛ المزار، مشهدی، ص51.</ref> سفارش شده است. | |||
همچنین در ادعیه گوناگون، مانند دعای روزهای هفته، <ref>مصباح المتهجد، ص449، 460، 464، 478.</ref> دعای عشرات، <ref>مصباح المتهجد، ص84.</ref> ادعیه ماه رمضان<ref>الاقبال، ج1، ص134.</ref> و شبهای قدر<ref>الاقبال، ج1، ص337.</ref> و دعاهای روز عرفه<ref>الاقبال، ج2، ص70.</ref> تکبیر به چشم میخورد. | |||
==تکبیر هنگام زیارت اولیاءالله== | ==تکبیر هنگام زیارت اولیاءالله== | ||
در زیارت پیامبر(ص)، امامان(ع) و برخی اولیاء نیز تکبیر گفتن سفارش شده است؛ از جمله زیارت [[امیر مؤمنان علی(ع)]]،<ref>المزار، مفید، ص76؛ مصباح المتهجد، ص740؛ المزار، مشهدی، ص181، 252، 302.</ref> زیارت [[امام حسین(ع)]]،<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص576؛ کامل الزیارات، ص255؛ المزار، مشهدی، ص421، 430، 462.</ref> زیارت سرداب مقدس<ref>المزار، مشهدی، ص657.</ref> و زیارت [[حضرت معصومه]].<ref>بحار الانوار، ج99، ص266.</ref> نیز در [[زیارت جامعه کبیره]]، پس از ورود به حرم و دیدن قبر و پیش از خواندن زیارت، 100 بار تکبیر در سه مرحله جداگانه با فاصله سفارش شده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص609؛ التهذیب، ج6، ص95-96؛ المزار، مشهدی، ص524.</ref> | در زیارت پیامبر(ص)، امامان(ع) و برخی اولیاء نیز تکبیر گفتن سفارش شده است؛ از جمله زیارت [[امیر مؤمنان علی(ع)]]، <ref>المزار، مفید، ص76؛ مصباح المتهجد، ص740؛ المزار، مشهدی، ص181، 252، 302.</ref> زیارت [[امام حسین(ع)]]، <ref>الکافی، کلینی، ج4، ص576؛ کامل الزیارات، ص255؛ المزار، مشهدی، ص421، 430، 462.</ref> زیارت سرداب مقدس<ref>المزار، مشهدی، ص657.</ref> و زیارت [[حضرت معصومه]].<ref>بحار الانوار، ج99، ص266.</ref> نیز در [[زیارت جامعه کبیره]]، پس از ورود به حرم و دیدن قبر و پیش از خواندن زیارت، 100 بار تکبیر در سه مرحله جداگانه با فاصله سفارش شده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص609؛ التهذیب، ج6، ص95-96؛ المزار، مشهدی، ص524.</ref> | ||
در حدیثی، تکبیر گفتن پیش روی امام(ع) همراه با ذکر «لا اِلَهَ اِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ» مایه دستیابی به رضوان خداوند دانسته شده است.<ref>بصائر الدرجات، ص332.</ref> از این رو، شماری از فقیهان امامی تکبیرگویی را هنگام دیدن قبر مطهر معصومان(ع) پیش از آغاز زیارت، از آداب آن شمردهاند.<ref>مناسک حج و عمره، ص280.</ref> | در حدیثی، تکبیر گفتن پیش روی امام(ع) همراه با ذکر «لا اِلَهَ اِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ» مایه دستیابی به رضوان خداوند دانسته شده است.<ref>بصائر الدرجات، ص332.</ref> از این رو، شماری از فقیهان امامی تکبیرگویی را هنگام دیدن قبر مطهر معصومان(ع) پیش از آغاز زیارت، از آداب آن شمردهاند.<ref>مناسک حج و عمره، ص280.</ref> | ||
حکمت این همه تاکید بر تکبیر و ذکر خداوند در زیارت معصومان(ع) را اموری از این قبیل دانستهاند: غافل نشدن از بزرگی خداوند و توجه به عظمت او که چنین چهرههای برجستهای آفریده است؛ توجه دادن به رسالت اصلی معصومان برای دعوت انسانها به یکتاپرستی و پرهیز از [[غلو|غلوّ]] و افراط در باره آنها تا مردم آنان را بندگان مخلص خداوند بدانند و کرامات آنها و برکات قبرهای ایشان را از سوی خداوندگار بشمارند و از تعابیر این زیارات دچار غلوّ نشوند.<ref>لوامع صاحبقرانی، ج8، ص666-667؛ رهتوشه حج، ج1، ص231-233؛ فرهنگ زیارت، ص344.</ref> | حکمت این همه تاکید بر تکبیر و ذکر خداوند در زیارت معصومان(ع) را اموری از این قبیل دانستهاند: غافل نشدن از بزرگی خداوند و توجه به عظمت او که چنین چهرههای برجستهای آفریده است؛ توجه دادن به رسالت اصلی معصومان برای دعوت انسانها به یکتاپرستی و پرهیز از [[غلو|غلوّ]] و افراط در باره آنها تا مردم آنان را بندگان مخلص خداوند بدانند و کرامات آنها و برکات قبرهای ایشان را از سوی خداوندگار بشمارند و از تعابیر این زیارات دچار غلوّ نشوند.<ref>لوامع صاحبقرانی، ج8، ص666-667؛ رهتوشه حج، ج1، ص231-233؛ فرهنگ زیارت، ص344.</ref> | ||
برخی دانشوران امامی بر حضور قلب هنگام تکبیرگویی و توجه به معنای آن تاکید کرده و با تذکر به آگاهی [[خداوند]] از اسرار درونی انسان، آثار بزرگداشت خداوند در ظاهر و باطن انسان و مطابقت رفتار و گفتار او در بزرگداشت خداوند را از آداب تکبیر دانستهاند.<ref>الاقبال، ج2، ص71.</ref> | برخی دانشوران امامی بر حضور قلب هنگام تکبیرگویی و توجه به معنای آن تاکید کرده و با تذکر به آگاهی [[خداوند]] از اسرار درونی انسان، آثار بزرگداشت خداوند در ظاهر و باطن انسان و مطابقت رفتار و گفتار او در بزرگداشت خداوند را از آداب تکبیر دانستهاند.<ref>الاقبال، ج2، ص71.</ref> | ||
==تکبیر در نماز== | ==تکبیر در نماز== | ||
تکبیر در مهمترین عبادت مسلمانان یعنی [[نماز]]، جایگاهی ویژه دارد. همه مذاهب اسلامی تکبیر را از اجزای [[اذان]] و [[اقامه]] میدانند که دو بند از آنها را تشکیل میدهد.<ref>الخلاف، ج1، ص278-279؛ بدایة المجتهد ج1، ص88.</ref> امامیان شش تکبیر را در اذان و چهار تکبیر را در اقامه واجب شمردهاند.<ref>المهذب، ج1، ص88؛ السرائر، ج1، ص213؛ جواهر الکلام، ج9، ص81-82.</ref> در باره تعداد آن در بندهای اذان و اقامه، میان فقیهان [[اهل سنت]] اختلاف دیده میشود.<ref>الخلاف، ج1، ص278-279؛ الکافی، | تکبیر در مهمترین عبادت مسلمانان یعنی [[نماز]]، جایگاهی ویژه دارد. همه مذاهب اسلامی تکبیر را از اجزای [[اذان]] و [[اقامه]] میدانند که دو بند از آنها را تشکیل میدهد.<ref>الخلاف، ج1، ص278-279؛ بدایة المجتهد ج1، ص88.</ref> امامیان شش تکبیر را در اذان و چهار تکبیر را در اقامه واجب شمردهاند.<ref>المهذب، ج1، ص88؛ السرائر، ج1، ص213؛ جواهر الکلام، ج9، ص81-82.</ref> در باره تعداد آن در بندهای اذان و اقامه، میان فقیهان [[اهل سنت]] اختلاف دیده میشود.<ref>الخلاف، ج1، ص278-279؛ الکافی، ابن عبدالبر، ج1، ص197؛ بدایة المجتهد، ج1، ص91.</ref> | ||
در باور مشهور فقهی، [[تکبیرة الاحرام]] از ارکان نماز به شمار میرود؛ یعنی ذکر نشدن سهوی یا عمدی آن، مایه بطلان نماز است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج1، ص11؛ بدائع الصنائع، ج1، ص114؛ منتهی المطلب ج5، ص25؛ الاقناع، ج1، ص120.</ref> نیز تکبیر از ذکرهای تسبیحات چهارگانه در رکعتهای سوم و چهارم نماز است.<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص342؛ مدارک الاحکام، ج3، ص379؛ جواهر الکلام، ج10، ص26.</ref> | در باور مشهور فقهی، [[تکبیرة الاحرام]] از ارکان نماز به شمار میرود؛ یعنی ذکر نشدن سهوی یا عمدی آن، مایه بطلان نماز است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج1، ص11؛ بدائع الصنائع، ج1، ص114؛ منتهی المطلب ج5، ص25؛ الاقناع، ج1، ص120.</ref> نیز تکبیر از ذکرهای تسبیحات چهارگانه در رکعتهای سوم و چهارم نماز است.<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص342؛ مدارک الاحکام، ج3، ص379؛ جواهر الکلام، ج10، ص26.</ref> | ||
در باور فقیهان امامی، تکبیرگویی پیش و پس از تکبیرة الاحرام،<ref>ریاض المسائل، ج3، ص259؛ الحدائق، ج8، ص54-55؛ جواهر الکلام، ج10، ص345.</ref> پیش از هر [[سجده]] و [[رکوع]] و پس از هر سجده،<ref>الاشراف، ص23؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص111؛ مستند الشیعه، ج5، ص217.</ref> پیش از [[قنوت]]،<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص111؛ الحدائق، ج8، ص384؛ کشف الغطاء، ص245.</ref> در تعقیبات نماز<ref>السرائر، ج1، ص232-233؛ نهایة الاحکام، ج1، ص510؛ الدروس، ج1، ص184.</ref> از جمله سه تکبیر پس از سلام<ref>فلاح السائل، ص163؛ تحریر الاحکام، ج1، ص263؛ الروضة البهیه، ج1، ص634.</ref> و نیز 34 تکبیر در تسبیحات حضرت زهرا3<ref>المقنعه، ص109-110؛ الدروس، ج1، ص184؛ المصباح، ص18.</ref> مستحب به شمار میرود. | در باور فقیهان امامی، تکبیرگویی پیش و پس از تکبیرة الاحرام، <ref>ریاض المسائل، ج3، ص259؛ الحدائق، ج8، ص54-55؛ جواهر الکلام، ج10، ص345.</ref> پیش از هر [[سجده]] و [[رکوع]] و پس از هر سجده، <ref>الاشراف، ص23؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص111؛ مستند الشیعه، ج5، ص217.</ref> پیش از [[قنوت]]، <ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص111؛ الحدائق، ج8، ص384؛ کشف الغطاء، ص245.</ref> در تعقیبات نماز<ref>السرائر، ج1، ص232-233؛ نهایة الاحکام، ج1، ص510؛ الدروس، ج1، ص184.</ref> از جمله سه تکبیر پس از سلام<ref>فلاح السائل، ص163؛ تحریر الاحکام، ج1، ص263؛ الروضة البهیه، ج1، ص634.</ref> و نیز 34 تکبیر در تسبیحات حضرت زهرا3<ref>المقنعه، ص109-110؛ الدروس، ج1، ص184؛ المصباح، ص18.</ref> مستحب به شمار میرود. | ||
نیز در برخی احادیث، مجموع تکبیرهای نمازهای پنجگانه در شبانهروز 95 تکبیر دانسته شده<ref>الکافی، کلینی، ج3، ص310؛ التهذیب، ج2، ص87.</ref> که از این میان، پنج تکبیر مربوط به تکبیرة الاحرام، پنج تکبیر مربوط به قنوت، و 85 تکبیر مربوط به رکوع و سجده است. بدین سان، در هر رکعت پنج تکبیر گفته میشود: 1. پیش از رکوع. 2. پیش از سجده اول. 3. پس از سجده اول. 4. پیش از سجده دوم. 5. پس از سجده دوم. | نیز در برخی احادیث، مجموع تکبیرهای نمازهای پنجگانه در شبانهروز 95 تکبیر دانسته شده<ref>الکافی، کلینی، ج3، ص310؛ التهذیب، ج2، ص87.</ref> که از این میان، پنج تکبیر مربوط به تکبیرة الاحرام، پنج تکبیر مربوط به قنوت، و 85 تکبیر مربوط به رکوع و سجده است. بدین سان، در هر رکعت پنج تکبیر گفته میشود: 1. پیش از رکوع. 2. پیش از سجده اول. 3. پس از سجده اول. 4. پیش از سجده دوم. 5. پس از سجده دوم. | ||
بر این اساس، نماز صبح دارای 12 تکبیر، هریک از نمازهای ظهر و عصر و عشا شامل 22 تکبیر، و نماز مغرب حاوی 17 تکبیر است.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص111؛ نزهة الناظر، ص32-33.</ref> در نماز آیات نیز پس از هر رکوع، جز رکوع پنجم و دهم، تکبیرگویی استحباب دارد.<ref>روض الجنان، ص305؛ الدروس، ج1، ص196؛ الحدائق، ج10، ص338.</ref> | بر این اساس، نماز صبح دارای 12 تکبیر، هریک از نمازهای ظهر و عصر و عشا شامل 22 تکبیر، و نماز مغرب حاوی 17 تکبیر است.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص111؛ نزهة الناظر، ص32-33.</ref> در نماز آیات نیز پس از هر رکوع، جز رکوع پنجم و دهم، تکبیرگویی استحباب دارد.<ref>روض الجنان، ص305؛ الدروس، ج1، ص196؛ الحدائق، ج10، ص338.</ref> | ||
در برخی نمازهای مستحب هم گفتن تکبیر سفارش شده است؛ از جمله در نماز حضرت علی(ع)، <ref>مصباح المتهجد، ص298-299؛ جمال الاسبوع، ص170.</ref> نماز امام صادق(ع)، <ref>الدعوات، ص88.</ref> نماز جعفر طیار، <ref>مصباح المتهجد، ص304؛ مسالک الافهام، شهید، ج1، ص279-280؛ الدروس، ج1، ص198.</ref> پس از نافلههای [[رجب]] و [[شعبان]] و رمضان، <ref>مصباح المتهجد، ص548، 575، 806، 813، 831؛ المزار، مشهدی، ص194، 196، 199، 405.</ref> و پس از نماز باران.<ref>الدروس، ج1، ص196.</ref> | |||
==تکبیر در حج و عمره== | |||
در حدیثی، تکبیرگویی حجگزار و عمرهگزار، مایه اوجیابی شرف و بزرگی او خوانده شده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص421.</ref> به روایت [[سعید بن جبیر]]، از آن جا که امیر مؤمنان علی(ع) در [[روز عرفه]] تکبیر میگفت، [[معاویه]] برای مخالفت با او، این تکبیر را ترک کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص6.</ref> بر پایه گزارشی دیگر، تکبیرگویی مردم در [[ایام حج]] در بازارهای مکه تا هنگامی که [[حجاج بن یوسف ثقفی]] (حک: 73-75ق.) به حکومت [[مکه]] رسید، رایج بوده است. | |||
بر پایه این گزارش، حجاج این کار را ممنوع کرد؛ اما پس از او این سنت دیگر بار تداوم یافت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص373.</ref> [[خالد بن عبدالله قسری]]، حاکم اموی مکه (حک: 87-96ق.) برای شمارش تعداد طوافها و نیز ایجاد آمادگی برای خواندن [[نماز تراویح]] در ماههای رمضان، شماری از خدمتکاران [[کعبه]] را موظف کرده بود که در هر [[شوط]] [[طواف]]، در پیرامون کعبه تکبیر گویند.<ref>اخبارمکه، فاکهی، ج2، ص101؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص65-66؛ تاریخ مکة المشرفه، ج1، ص150.</ref> | |||
==تکبیر در برخی از مناسک حج== | ==تکبیر در برخی از مناسک حج== | ||
خط ۷۴: | خط ۸۳: | ||
===آغاز سفر حج=== | ===آغاز سفر حج=== | ||
شماری از منابع، تکبیرگویی را هنگام سوار شدن بر مرکب برای آغاز سفر حج مستحب دانستهاند.<ref>مصباح المتهجد، ص675؛ البلد الامین، ص269.</ref> | شماری از منابع، تکبیرگویی را هنگام سوار شدن بر مرکب برای آغاز سفر حج مستحب دانستهاند.<ref>مصباح المتهجد، ص675؛ البلد الامین، ص269.</ref> | ||
بر پایه احادیث، مقصود از «ایام معلومات» که در آیه 28 [[سوره حج]] ذکر خداوند در آنها سفارش شده، 10 روز اول ماه ذیحجه است.<ref>قرب الاسناد، ص174؛ مصباح المتهجد، ص671؛ الجامع للشرائع، ص219.</ref> پیامبر(ص) این روزها را محبوبترین ایام نزد خداوند خوانده و به تکبیر و تهلیل و یادکرد خدا در آنها سفارش فرموده است.<ref>المصنف، | بر پایه احادیث، مقصود از «ایام معلومات» که در آیه 28 [[سوره حج]] ذکر خداوند در آنها سفارش شده، 10 روز اول ماه ذیحجه است.<ref>قرب الاسناد، ص174؛ مصباح المتهجد، ص671؛ الجامع للشرائع، ص219.</ref> پیامبر(ص) این روزها را محبوبترین ایام نزد خداوند خوانده و به تکبیر و تهلیل و یادکرد خدا در آنها سفارش فرموده است.<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج4، ص332؛ شعب الایمان، ج3، ص353.</ref> شماری از فقیهان امامی، استحباب تکبیر پیش از [[عید قربان]] را نفی کرده و حتی در این زمینه ادعای اجماع نمودهاند.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص380؛ تذکرة الفقهاء، ج4، ص153؛ الدروس، ج1، ص462.</ref> | ||
بر پایه گزارشهایی، تکبیرگویی در دهه اول ذیحجه در [[بازارهای مکه]]، به [[عمر]] و [[عبدالله بن عمر]] منسوب است. آوردهاند که مردم از آن دو پیروی کردند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص373؛ ج4، ص227.</ref> از این رو، شماری از فقیهان اهل سنت به استحباب تکبیر در این ایام فتوا دادهاند و آن را «تکبیر مطلق» خواندهاند و تکبیر پس از نمازهای واجب را در ایام تشریق «تکبیر مقید» نامیدهاند.<ref>الکافی، | بر پایه گزارشهایی، تکبیرگویی در دهه اول ذیحجه در [[بازارهای مکه]]، به [[عمر]] و [[عبدالله بن عمر]] منسوب است. آوردهاند که مردم از آن دو پیروی کردند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص373؛ ج4، ص227.</ref> از این رو، شماری از فقیهان اهل سنت به استحباب تکبیر در این ایام فتوا دادهاند و آن را «تکبیر مطلق» خواندهاند و تکبیر پس از نمازهای واجب را در ایام تشریق «تکبیر مقید» نامیدهاند.<ref>الکافی، ابن قدامه، ج1، ص343؛ الشرح الکبیر، ج2، ص252؛ اعانة الطالبین، ج1، ص303؛ منار السبیل، ج1، ص153.</ref> | ||
===هنگام رؤیت کعبه و حجرالاسود و استلام آن=== | ===هنگام رؤیت کعبه و حجرالاسود و استلام آن=== | ||
شماری از فقیهان اهل سنت به پشتوانه روایاتی،<ref>السنن الکبری، ج5، ص73.</ref> تکبیرگویی هنگام دیدن کعبه را مستحب دانستهاند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص9.</ref> | شماری از فقیهان اهل سنت به پشتوانه روایاتی، <ref>السنن الکبری، ج5، ص73.</ref> تکبیرگویی هنگام دیدن کعبه را مستحب دانستهاند.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص9.</ref> | ||
پیامبر(ص) در [[فتح مکه]]، هنگام [[استلام حجرالاسود]] تکبیر گفت و [[مسلمانان]] با ایشان همراهی کردند.<ref>امتاع الاسماع، ج1، ص390.</ref> [[امام صادق(ع)]] سفارش فرموده که حجگزار هنگام ورود به [[مسجدالحرام]]، روبهروی [[حجرالاسود]] قرار گیرد و این ذکر را به زبان آورد: «اللهُ اَکْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ وَ اَکْبَرُ مِمَّنْ اَخْشَی وَ اَحْذَر»؛ «خداوند از آفریدگانش بزرگتر است و نیز بزرگتر است از هر که از او میترسم و بیم دارم.»<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص403؛ وسائل الشیعه، ج13، ص315.</ref> در حدیثی دیگر، ایشان به تکبیرگویی و درود فرستادن بر پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان هنگام روبهرو شدن با حجرالاسود سفارش کرده است.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص407.</ref> نیز امام صادق هرگاه نزد حجرالاسود میآمد، میفرمود: «اللهُ اَکْبَرُ السَّلَامُ عَلَی رسولِ الله.»<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص407.</ref> | پیامبر(ص) در [[فتح مکه]]، هنگام [[استلام حجرالاسود]] تکبیر گفت و [[مسلمانان]] با ایشان همراهی کردند.<ref>امتاع الاسماع، ج1، ص390.</ref> [[امام صادق(ع)]] سفارش فرموده که حجگزار هنگام ورود به [[مسجدالحرام]]، روبهروی [[حجرالاسود]] قرار گیرد و این ذکر را به زبان آورد: «اللهُ اَکْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ وَ اَکْبَرُ مِمَّنْ اَخْشَی وَ اَحْذَر»؛ «خداوند از آفریدگانش بزرگتر است و نیز بزرگتر است از هر که از او میترسم و بیم دارم.» <ref>الکافی، کلینی، ج4، ص403؛ وسائل الشیعه، ج13، ص315.</ref> در حدیثی دیگر، ایشان به تکبیرگویی و درود فرستادن بر پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان هنگام روبهرو شدن با حجرالاسود سفارش کرده است.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص407.</ref> نیز امام صادق هرگاه نزد حجرالاسود میآمد، میفرمود: «اللهُ اَکْبَرُ السَّلَامُ عَلَی رسولِ الله.» <ref>الکافی، کلینی، ج4، ص407.</ref> | ||
بر پایه حدیثی، [[امام باقر(ع)]] هنگام استلام حجر دعایی دیگر حاوی تکبیر را سفارش فرموده<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص404؛ وسائل الشیعه، ج13، ص315.</ref> که فقیهان امامی بر پایه آن، این ذکر را مستحب شمردهاند.<ref>الحدائق، ج16، ص119؛ مستند الشیعه، ج12، ص64؛ جواهر الکلام، ج19، ص340-341.</ref> در منابع اهل سنت نیز ذکر «بِسْمِ اللهِ وَ اللهُ اَکْبَرُ» هنگام استلام حجر از ابنعمر به نقل از پیامبر(ص) سفارش شده است<ref>مسند احمد، ج2، ص14.</ref> و شماری از فقیهان بر پایه آن فتوا دادهاند.<ref>تبیین الحقائق، ج2، ص16.</ref> | بر پایه حدیثی، [[امام باقر(ع)]] هنگام استلام حجر دعایی دیگر حاوی تکبیر را سفارش فرموده<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص404؛ وسائل الشیعه، ج13، ص315.</ref> که فقیهان امامی بر پایه آن، این ذکر را مستحب شمردهاند.<ref>الحدائق، ج16، ص119؛ مستند الشیعه، ج12، ص64؛ جواهر الکلام، ج19، ص340-341.</ref> در منابع اهل سنت نیز ذکر «بِسْمِ اللهِ وَ اللهُ اَکْبَرُ» هنگام استلام حجر از ابنعمر به نقل از پیامبر(ص) سفارش شده است<ref>مسند احمد، ج2، ص14.</ref> و شماری از فقیهان بر پایه آن فتوا دادهاند.<ref>تبیین الحقائق، ج2، ص16.</ref> | ||
به روایتی دیگر، پیامبر(ص) به عمر بن خطاب که در ازدحام جمعیت، با دشواری به سوی حجرالاسود راه میگشود، سفارش فرمود که دیگران را آزار ندهد، بلکه روبهروی حجر بایستد و ذکر «لا اله الا الله و الله اکبر» را بگوید.<ref>المصنف، صنعانی، ج5، ص32؛ مسند احمد، ج1، ص28؛ السنن الکبری، ج5، ص80.</ref> اهل سنت به پشتوانه این حدیث و روایات مشابه<ref>صحیح البخاری، ج2، ص163-164؛ عمدة القاری، ج9، ص257.</ref> هنگام استلام حجرالاسود و در صورت ممکن نبودن استلام، همانند فقیهان امامی،<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص377؛ السرائر، ج1، ص603؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص352.</ref> به جای استلام، تکبیر گفتن را مستحب شمردهاند.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص296، 364؛ المغنی، ج3، ص384؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص548.</ref> | به روایتی دیگر، پیامبر(ص) به عمر بن خطاب که در ازدحام جمعیت، با دشواری به سوی حجرالاسود راه میگشود، سفارش فرمود که دیگران را آزار ندهد، بلکه روبهروی حجر بایستد و ذکر «لا اله الا الله و الله اکبر» را بگوید.<ref>المصنف، صنعانی، ج5، ص32؛ مسند احمد، ج1، ص28؛ السنن الکبری، ج5، ص80.</ref> اهل سنت به پشتوانه این حدیث و روایات مشابه<ref>صحیح البخاری، ج2، ص163-164؛ عمدة القاری، ج9، ص257.</ref> هنگام استلام حجرالاسود و در صورت ممکن نبودن استلام، همانند فقیهان امامی، <ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص377؛ السرائر، ج1، ص603؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص352.</ref> به جای استلام، تکبیر گفتن را مستحب شمردهاند.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص296، 364؛ المغنی، ج3، ص384؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص548.</ref> | ||
===تکبیر در ایام تشریق=== | ===تکبیر در ایام تشریق=== | ||
در باور مشهور فقیهان امامی،<ref>الهدایه، صدوق، ص209-210؛ السرائر، ج1، ص319؛ جواهر الکلام، ج20، ص34-35.</ref> تکبیرگویی در ایام تشریق در [[منا]] برای حجگزاران، پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح روز سیزدهم ذیحجه (15 نماز) و در دیگر مکانها، جز منا، پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح روز دوازدهم (10 نماز) مستحب است. پشتوانه آنان، آیات قرآن (سوره بقره،آیه 203) است که به ذکر خدا در «ایام معدودات» فرمان داده و نیز آیه 37 سوره حج که تکبیر را حکمت [[مناسک حج]] شمرده است. پشتوانه دیگر آنان، احادیث<ref>الکافی، ج4، ص517.</ref> است.<ref>نهایة الاحکام، ج2، ص66؛ ذکری، ج4، ص178.</ref> | در باور مشهور فقیهان امامی،<ref>الهدایه، صدوق، ص209-210؛ السرائر، ج1، ص319؛ جواهر الکلام، ج20، ص34-35.</ref> تکبیرگویی در ایام تشریق در [[منا]] برای حجگزاران، پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح روز سیزدهم ذیحجه (15 نماز) و در دیگر مکانها، جز منا، پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح روز دوازدهم (10 نماز) مستحب است. پشتوانه آنان، آیات قرآن (سوره بقره،آیه 203) است که به ذکر خدا در «ایام معدودات» فرمان داده و نیز آیه 37 سوره حج که تکبیر را حکمت [[مناسک حج]] شمرده است. پشتوانه دیگر آنان، احادیث<ref>الکافی، ج4، ص517.</ref> است.<ref>نهایة الاحکام، ج2، ص66؛ ذکری، ج4، ص178.</ref> | ||
از فقیهان شیعه، تنها [[سید مرتضی]]<ref>جمل العلم، ص75؛ الانتصار، ص172.</ref> و [[ابنحمزه طوسی]]<ref>الوسیله، ص189-190.</ref> به پشتوانه احادیثی<ref>الاستبصار، ج2، ص299؛ التهذیب، ج5، ص270.</ref> این تکبیرها را برای حاجیان واجب دانستهاند. ذکر این تکبیر بر پایه برخی روایات شیعه<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص517.</ref> چنین است: «اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ «لا اله الا الله» وَ اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ وَ لِلهِ الْحَمْدُ اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا هَدَانَا اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الْاَنْعَام.»<ref>تحریر الاحکام، ج2، ص12؛ جواهر الکلام، ج20، ص36؛ مهذب الاحکام، ج14، ص386.</ref> | از فقیهان شیعه، تنها [[سید مرتضی]]<ref>جمل العلم، ص75؛ الانتصار، ص172.</ref> و [[ابنحمزه طوسی]]<ref>الوسیله، ص189-190.</ref> به پشتوانه احادیثی<ref>الاستبصار، ج2، ص299؛ التهذیب، ج5، ص270.</ref> این تکبیرها را برای حاجیان واجب دانستهاند. ذکر این تکبیر بر پایه برخی روایات شیعه<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص517.</ref> چنین است: «اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ «لا اله الا الله» وَ اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ وَ لِلهِ الْحَمْدُ اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا هَدَانَا اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الْاَنْعَام.» <ref>تحریر الاحکام، ج2، ص12؛ جواهر الکلام، ج20، ص36؛ مهذب الاحکام، ج14، ص386.</ref> | ||
در برخی روایات، عبارت «وَ الْحَمْدُ لِلهِ عَلَی مَا اَبْلَانَا» یا «و الحمدُ لله علی ما اولانا» به ذکر پیشین افزوده شده است.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص431، 517؛ فقه الرضا، ص209.</ref> | در برخی روایات، عبارت «وَ الْحَمْدُ لِلهِ عَلَی مَا اَبْلَانَا» یا «و الحمدُ لله علی ما اولانا» به ذکر پیشین افزوده شده است.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص431، 517؛ فقه الرضا، ص209.</ref> | ||
بر پایه حدیثی از امام صادق(ع) گفتن این تکبیرها، پیروی از فرمان خداوند در آیات 198 و 200 سوره بقره است که پس از گزاردن مناسک در [[عرفات]] و منا به ذکر خدا به جای فخرفروشی به نیاکان که در میان [[مشرکان]] رایج بوده، فرمان داده است.<ref>نک: الکافی، کلینی، ص517؛ هدایة الامه، ج5، ص434.</ref> شماری از فقیهان امامی، تکبیر را برای حاضران در منا واجب و برای دیگران مستحب شمردهاند.<ref>الوسیله، ص189-190؛ نک: جواهر الکلام، ج11، ص382.</ref> [[شافعیان]]<ref>المجموع، ج5، ص33-34.</ref> و [[مالکیان]]<ref>المدونة الکبری، ج1، ص171-172؛ الثمر الدانی، ص252.</ref> و [[حنبلیان]]<ref>المغنی، ج2، ص227؛ ج3، ص483؛ کشاف القناع، ج2، ص64-65.</ref> به پشتوانه آیاتی، از جمله آیه 37 سوره حج و روایات،<ref>السنن الکبری، ج3، ص315.</ref> تکبیرگویی را در [[ایام تشریق]] مستحب دانستهاند؛ ولی در باور مشهور حنفیان، به پشتوانه آیه 203 سوره بقره: {{قلم رنگ|سبز|وَاذْکُرُوا اللهَ فِی اَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ}} و روایات حاکی از سنت نبوی(ص)<ref>السنن الکبری، ج3، ص395.</ref> این تکبیر واجب است. | بر پایه حدیثی از امام صادق(ع) گفتن این تکبیرها، پیروی از فرمان خداوند در آیات 198 و 200 سوره بقره است که پس از گزاردن مناسک در [[عرفات]] و منا به ذکر خدا به جای فخرفروشی به نیاکان که در میان [[مشرکان]] رایج بوده، فرمان داده است.<ref>نک: الکافی، کلینی، ص517؛ هدایة الامه، ج5، ص434.</ref> شماری از فقیهان امامی، تکبیر را برای حاضران در منا واجب و برای دیگران مستحب شمردهاند.<ref>الوسیله، ص189-190؛ نک: جواهر الکلام، ج11، ص382.</ref> [[شافعیان]]<ref>المجموع، ج5، ص33-34.</ref> و [[مالکیان]]<ref>المدونة الکبری، ج1، ص171-172؛ الثمر الدانی، ص252.</ref> و [[حنبلیان]]<ref>المغنی، ج2، ص227؛ ج3، ص483؛ کشاف القناع، ج2، ص64-65.</ref> به پشتوانه آیاتی، از جمله آیه 37 سوره حج و روایات، <ref>السنن الکبری، ج3، ص315.</ref> تکبیرگویی را در [[ایام تشریق]] مستحب دانستهاند؛ ولی در باور مشهور حنفیان، به پشتوانه آیه 203 سوره بقره: {{قلم رنگ|سبز|وَاذْکُرُوا اللهَ فِی اَیَّامٍ مَعْدُودَاتٍ}} و روایات حاکی از سنت نبوی(ص)<ref>السنن الکبری، ج3، ص395.</ref> این تکبیر واجب است. | ||
در باور فقیهان اهل سنت، هنگام گفتن تکبیر پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح واپسین روز ایام تشریق است.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص172؛ المبسوط، سرخسی، ج2، ص43-44؛ المغنی، ج3، ص483؛ المجموع، ج5، ص33-34.</ref> البته برخی از آنان آغاز این تکبیرها را پس از نماز صبح [[روز عرفه]] دانستهاند<ref>بدائع الصنائع، ج1، ص195؛ اخصر المختصرات، ج1، ص130؛ المجموع، ج5، ص34.</ref> و شماری از حنبلیان بر آغاز آن از روز عرفه، ادعای اجماع کردهاند.<ref>الشرح الکبیر، ج2، ص252؛ الکافی، | در باور فقیهان اهل سنت، هنگام گفتن تکبیر پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح واپسین روز ایام تشریق است.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص172؛ المبسوط، سرخسی، ج2، ص43-44؛ المغنی، ج3، ص483؛ المجموع، ج5، ص33-34.</ref> البته برخی از آنان آغاز این تکبیرها را پس از نماز صبح [[روز عرفه]] دانستهاند<ref>بدائع الصنائع، ج1، ص195؛ اخصر المختصرات، ج1، ص130؛ المجموع، ج5، ص34.</ref> و شماری از حنبلیان بر آغاز آن از روز عرفه، ادعای اجماع کردهاند.<ref>الشرح الکبیر، ج2، ص252؛ الکافی، ابن قدامه، ج1، ص343.</ref> | ||
در باره هنگام پایان این تکبیرها، در فقه اهل سنت، سه دیدگاه یافت میشود: پس از نماز صبح روز آخر ایام تشریق، پس از نماز ظهر، و پس از نماز عصر این روز.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص172؛ بدائع الصنائع، ج1، ص195-196؛ المغنی، ج3، ص255؛ المجموع، ج5، ص33-34.</ref> عبارت این تکبیر در باور شافعیان و مالکیان چنین است: «الله اکبر الله اکبر الله اکبر «لا اله الا الله» و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد.»<ref>المجموع، ج5، ص40؛ الثمر الدانی، ص252-253.</ref> در باور حنفیان و حنبلیان، جمله «الله اکبر» در آغاز تکبیر، به جای سه بار، دو بار تکرار میشود.<ref>بدائع الصنائع، ج1، ص195؛ المغنی، ج3، ص483؛ کشاف القناع، ج2، ص65.</ref> | در باره هنگام پایان این تکبیرها، در فقه اهل سنت، سه دیدگاه یافت میشود: پس از نماز صبح روز آخر ایام تشریق، پس از نماز ظهر، و پس از نماز عصر این روز.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص172؛ بدائع الصنائع، ج1، ص195-196؛ المغنی، ج3، ص255؛ المجموع، ج5، ص33-34.</ref> عبارت این تکبیر در باور شافعیان و مالکیان چنین است: «الله اکبر الله اکبر الله اکبر «لا اله الا الله» و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد.» <ref>المجموع، ج5، ص40؛ الثمر الدانی، ص252-253.</ref> در باور حنفیان و حنبلیان، جمله «الله اکبر» در آغاز تکبیر، به جای سه بار، دو بار تکرار میشود.<ref>بدائع الصنائع، ج1، ص195؛ المغنی، ج3، ص483؛ کشاف القناع، ج2، ص65.</ref> | ||
===تکبیر در رمی جمرات=== | ===تکبیر در رمی جمرات=== | ||
فقیهان امامی گفتن تکبیر را هنگام پرتاب هر سنگ در [[رمی جمرات]]، به پشتوانه احادیث<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص191، 481؛ التهذیب، ج5، ص261-262.</ref> مستحب دانستهاند.<ref>غنیة النزوع، ص188؛ جامع الخلاف، ص214؛ منتهی المطلب، ج11، ص394.</ref> حنفیان تکبیر را در ضمن عباراتی چون: «بسم الله و الله اکبر»، «بسم الله و الله اکبر رغماً للشیطان و حزبه»، «بسم الله و الله اکبر اللهم اجعله حجا مبرورا و ذنبا مغفورا و سعیا مشکورا» مستحب شمردهاند؛ هر چند در باور آنان، گفتن تسبیح و ذکرهای دیگر هم به جای آن کافی است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص20؛ البنایه، ج4، ص240-241؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص565.</ref> | فقیهان امامی گفتن تکبیر را هنگام پرتاب هر سنگ در [[رمی جمرات]]، به پشتوانه احادیث<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص191، 481؛ التهذیب، ج5، ص261-262.</ref> مستحب دانستهاند.<ref>غنیة النزوع، ص188؛ جامع الخلاف، ص214؛ منتهی المطلب، ج11، ص394.</ref> حنفیان تکبیر را در ضمن عباراتی چون: «بسم الله و الله اکبر»، «بسم الله و الله اکبر رغماً للشیطان و حزبه»، «بسم الله و الله اکبر اللهم اجعله حجا مبرورا و ذنبا مغفورا و سعیا مشکورا» مستحب شمردهاند؛ هر چند در باور آنان، گفتن تسبیح و ذکرهای دیگر هم به جای آن کافی است.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص20؛ البنایه، ج4، ص240-241؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص565.</ref> | ||
مالکیان تنها تکبیرگویی را ماثور شمردهاند و آن را هنگام رَمی، مستحب میدانند.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص421؛ التاج و الاکلیل، ج3، ص126؛ الذخیره، ج3، ص279.</ref> نظر شافعیان<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص195؛ حواشی الشروانی، ج4، ص118؛ المجموع، ج8، ص170.</ref> و حنبلیان<ref>الموطا، ج2، ص378؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص228؛ کشاف القناع، ج2، ص500.</ref> نیز همین است. اذکاری چون «لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد» از شافعی گزارش شده است.<ref>المجموع، ج8، ص170؛ حواشی الشروانی، ج4، ص118.</ref> | مالکیان تنها تکبیرگویی را ماثور شمردهاند و آن را هنگام رَمی، مستحب میدانند.<ref>المدونة الکبری، ج1، ص421؛ التاج و الاکلیل، ج3، ص126؛ الذخیره، ج3، ص279.</ref> نظر شافعیان<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص195؛ حواشی الشروانی، ج4، ص118؛ المجموع، ج8، ص170.</ref> و حنبلیان<ref>الموطا، ج2، ص378؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص228؛ کشاف القناع، ج2، ص500.</ref> نیز همین است. اذکاری چون «لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد» از شافعی گزارش شده است.<ref>المجموع، ج8، ص170؛ حواشی الشروانی، ج4، ص118.</ref> | ||
پشتوانه فقیهان اهل سنت، سیره پیامبر(ص) در تکبیرگویی با هر پرتاب است که روایات متعدد از [[عایشه]]،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص195؛ المجموع، ج8، ص235.</ref> [[ابنعمر]]<ref>المغنی، ج3، ص448؛ العده، ج1، ص178؛ المبدع، ج3، ص229.</ref> [[جابر بن عبدالله]] و [[ابنعباس]]<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص228، 262.</ref> از آن حکایت دارد. | پشتوانه فقیهان اهل سنت، سیره پیامبر(ص) در تکبیرگویی با هر پرتاب است که روایات متعدد از [[عایشه]]، <ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص195؛ المجموع، ج8، ص235.</ref> [[ابنعمر]]<ref>المغنی، ج3، ص448؛ العده، ج1، ص178؛ المبدع، ج3، ص229.</ref> [[جابر بن عبدالله]] و [[ابنعباس]]<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص228، 262.</ref> از آن حکایت دارد. | ||
===تکبیر هنگام قربانی کردن و حلق=== | ===تکبیر هنگام قربانی کردن و حلق=== | ||
بر پایه احادیثی از امام صادق(ع)، دعایی مشتمل بر تکبیر هنگام ذبح یا قربانی کردن، سفارش شده است<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص498؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص504.</ref> و فقیهان شیعه بر پایه آن به استحباب این ذکر فتوا دادهاند.<ref>المقنعه، ص418؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص374؛ منتهی المطلب، ج11، ص301-302.</ref> برخی از [[اهل سنت]] نیز به استحباب تکبیرگویی هنگام قربانی کردن باور دارند و به آیه 37 حج استناد کردهاند.<ref>احکام القرآن، ج3، ص1295.</ref> | بر پایه احادیثی از امام صادق(ع)، دعایی مشتمل بر تکبیر هنگام ذبح یا قربانی کردن، سفارش شده است<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص498؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص504.</ref> و فقیهان شیعه بر پایه آن به استحباب این ذکر فتوا دادهاند.<ref>المقنعه، ص418؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص374؛ منتهی المطلب، ج11، ص301-302.</ref> برخی از [[اهل سنت]] نیز به استحباب تکبیرگویی هنگام قربانی کردن باور دارند و به آیه 37 حج استناد کردهاند.<ref>احکام القرآن، ج3، ص1295.</ref> | ||
شماری از فقیهان شافعی پس از [[حلق]] در روز عید قربان، تکبیرگویی را مستحب دانستهاند.<ref>المجموع، ج8، ص204؛ مغنی المحتاج، ج1، ص502؛ اسنی المطالب، ج1، ص492.</ref> | شماری از فقیهان شافعی پس از [[حلق]] در روز عید قربان، تکبیرگویی را مستحب دانستهاند.<ref>المجموع، ج8، ص204؛ مغنی المحتاج، ج1، ص502؛ اسنی المطالب، ج1، ص492.</ref> | ||
===تکبیر در عید قربان=== | ===تکبیر در عید قربان=== | ||
در باور فقیهان امامی و اهل سنت، تکبیرهای متعدد در نماز عید قربان مستحب است. روایات شیعه این تکبیرها را پیش از قنوتها در رکعت اول، پنج تکبیر و در رکعت دوم، چهار تکبیر دانستهاند که با احتساب تکبیرة الاحرام و تکبیرهای پیش از رکوع، 12 تکبیر میشود.<ref>تاویل الدعائم، ج1، ص323؛ الکافی، کلینی، ج3، ص460؛ الاستبصار، ج1، ص448.</ref> فقیهان امامی بر پایه این روایات فتوا دادهاند.<ref>النهایه، ص281.</ref> | در باور فقیهان امامی و اهل سنت، تکبیرهای متعدد در نماز عید قربان مستحب است. روایات شیعه این تکبیرها را پیش از قنوتها در رکعت اول، پنج تکبیر و در رکعت دوم، چهار تکبیر دانستهاند که با احتساب تکبیرة الاحرام و تکبیرهای پیش از رکوع، 12 تکبیر میشود.<ref>تاویل الدعائم، ج1، ص323؛ الکافی، کلینی، ج3، ص460؛ الاستبصار، ج1، ص448.</ref> فقیهان امامی بر پایه این روایات فتوا دادهاند.<ref>النهایه، ص281.</ref> | ||
شماری از روایات در منابع اهل سنت، تعداد تکبیرهای نماز عید را هفت بار در رکعت اول و پنج بار در رکعت دوم، پیش از قرائت حمد، دانستهاند.<ref>السنن الکبری، ج3، ص286؛ المعجم الکبیر، ج6، ص40.</ref> به گزارش از | شماری از روایات در منابع اهل سنت، تعداد تکبیرهای نماز عید را هفت بار در رکعت اول و پنج بار در رکعت دوم، پیش از قرائت حمد، دانستهاند.<ref>السنن الکبری، ج3، ص286؛ المعجم الکبیر، ج6، ص40.</ref> به گزارش از ابن عباس، پیامبر(ص) در رکعت اول پنج بار و در رکعت دوم چهار (یا پنج) بار تکبیر میگفت و خلفای عباسی بر پایه این روایت رفتار میکردند.<ref>البحر الرائق، ج2، ص281.</ref> نیز فقیهان اهل سنت در باره تعداد و محل این تکبیرها تفاوت دیدگاه دارند.<ref>النتف، ج1، ص101؛ المجموع، ج5، ص15؛ اعانة الطالبین، ج1، ص302؛ تبیین الحقائق، ج1، ص226.</ref> | ||
بر پایه شماری از منابع شیعی، هنگام ورود به [[مسجدالنبی]] برای زیارت پیامبر(ص) مستحب است کنار ذکرهای دیگر 100 بار تکبیر گفته شود.<ref>المزار، مشهدی، ص56؛ المصباح، ص506.</ref> نیز گفتن تکبیر هنگام زیارت [[حضرت فاطمه(س)]] و دیگر معصومان، از جمله [[امامان بقیع]] مستحب به شمار رفته است.<ref>المزار، مشهدی، ص88؛ المصباح، ص506؛ بحار الانوار، ج97، ص211.</ref> | بر پایه شماری از منابع شیعی، هنگام ورود به [[مسجدالنبی]] برای زیارت پیامبر(ص) مستحب است کنار ذکرهای دیگر 100 بار تکبیر گفته شود.<ref>المزار، مشهدی، ص56؛ المصباح، ص506.</ref> نیز گفتن تکبیر هنگام زیارت [[حضرت فاطمه(س)]] و دیگر معصومان، از جمله [[امامان بقیع]] مستحب به شمار رفته است.<ref>المزار، مشهدی، ص88؛ المصباح، ص506؛ بحار الانوار، ج97، ص211.</ref> | ||
===موارد دیگر=== | ===موارد دیگر=== | ||
بر پایه روایتی از اهل سنت، پیامبر(ص) هنگام [[طواف]]، [[ابوبکر]] را در حال خواندن شعر یافت و تکبیر گفت و او را نیز به تکبیرگویی تشویق کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج1، ص302؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص144.</ref> | بر پایه روایتی از اهل سنت، پیامبر(ص) هنگام [[طواف]]، [[ابوبکر]] را در حال خواندن شعر یافت و تکبیر گفت و او را نیز به تکبیرگویی تشویق کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج1، ص302؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص144.</ref> | ||
فقیهان امامی سه بار تکبیرگویی را هنگام بیرون آمدن از [[کعبه]]، به پشتوانه حدیثی حاکی از سه بار تکبیرگویی امام صادق(ع)<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص529؛ التهذیب، ج5، ص279.</ref> مستحب دانستهاند.<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص266؛ جواهر الکلام، ج20، ص64؛ الحدائق، ج17، ص338.</ref> | فقیهان امامی سه بار تکبیرگویی را هنگام بیرون آمدن از [[کعبه]]، به پشتوانه حدیثی حاکی از سه بار تکبیرگویی امام صادق(ع)<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص529؛ التهذیب، ج5، ص279.</ref> مستحب دانستهاند.<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص266؛ جواهر الکلام، ج20، ص64؛ الحدائق، ج17، ص338.</ref> | ||
بر پایه حدیثی از امام صادق(ع) مستحب است که انسان پس از پایان یافتن طواف، بر بالای [[کوه صفا]] رود و به حجرالاسود روی کند و پس از حمد و ثنای خداوند و یاد کردن از نعمتهای او، با ترتیب و آداب مشخص بیش از 100 بار تکبیر گوید و این کار را تا حد ممکن تکرار کند و مدتی در مکان صفا درنگ نماید و تکبیر گوید.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص431؛ التهذیب، ج5، ص146؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص535.</ref> بر پایه روایات اهل سنت، توقف و تکبیرگویی بر صفا پس از طواف، سنت پیامبر(ص) در [[حجة الوداع]] بوده است.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص40؛ سنن النسائی، ج5، ص225.</ref> فقیهان امامی<ref>الحدائق، ج16، ص261؛ جواهر الکلام، ج19، ص415؛ جامع المدارک، ص522.</ref> و اهل سنت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص148؛ المغنی، ج3، ص403؛ البنایه، ج4، ص203؛ التاج و الاکلیل، ج3، ص110.</ref> به پشتوانه روایات یاد شده، به استحباب تکبیرگویی پیش از آغاز [[سعی]] باور دارند. | بر پایه حدیثی از امام صادق(ع) مستحب است که انسان پس از پایان یافتن طواف، بر بالای [[کوه صفا]] رود و به حجرالاسود روی کند و پس از حمد و ثنای خداوند و یاد کردن از نعمتهای او، با ترتیب و آداب مشخص بیش از 100 بار تکبیر گوید و این کار را تا حد ممکن تکرار کند و مدتی در مکان صفا درنگ نماید و تکبیر گوید.<ref>الکافی، کلینی، ج4، ص431؛ التهذیب، ج5، ص146؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص535.</ref> بر پایه روایات اهل سنت، توقف و تکبیرگویی بر صفا پس از طواف، سنت پیامبر(ص) در [[حجة الوداع]] بوده است.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص40؛ سنن النسائی، ج5، ص225.</ref> فقیهان امامی<ref>الحدائق، ج16، ص261؛ جواهر الکلام، ج19، ص415؛ جامع المدارک، ص522.</ref> و اهل سنت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص148؛ المغنی، ج3، ص403؛ البنایه، ج4، ص203؛ التاج و الاکلیل، ج3، ص110.</ref> به پشتوانه روایات یاد شده، به استحباب تکبیرگویی پیش از آغاز [[سعی]] باور دارند. | ||
از جمله ذکرهای مستحب در آغاز و نیز هنگام سعی میان صفا و [[مروه]]، تکبیر است.<ref>فقه الرضا، ص220؛ الجامع للشرائع، ص202؛ الاختیار، ج1، ص160.</ref> در باور برخی از اهل سنت، مستحب است سعی کننده هنگام استقرار بر صفا و مروه در میان سعی، تکبیر بگوید.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص40؛ الهدایه، مرغینانی، ج1، ص139؛ الاختیار، ج1، ص160.</ref> | از جمله ذکرهای مستحب در آغاز و نیز هنگام سعی میان صفا و [[مروه]]، تکبیر است.<ref>فقه الرضا، ص220؛ الجامع للشرائع، ص202؛ الاختیار، ج1، ص160.</ref> در باور برخی از اهل سنت، مستحب است سعی کننده هنگام استقرار بر صفا و مروه در میان سعی، تکبیر بگوید.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص40؛ الهدایه، مرغینانی، ج1، ص139؛ الاختیار، ج1، ص160.</ref> | ||
در منابع اهل سنت، تکبیرگویی در مسیر حرکت به سوی عرفات، از پیامبر(ص) نقل شده و مستحب به شمار رفته است.<ref>سنن النسائی، ج5، ص241؛ صحیح مسلم، نووی، ج9، ص29-30.</ref> | در منابع اهل سنت، تکبیرگویی در مسیر حرکت به سوی عرفات، از پیامبر(ص) نقل شده و مستحب به شمار رفته است.<ref>سنن النسائی، ج5، ص241؛ صحیح مسلم، نووی، ج9، ص29-30.</ref> | ||
بر پایه روایتی، امام صادق(ص) 100 بار تکبیر را همراه با ذکرهای دیگر هنگام [[وقوف در عرفات]] سفارش فرموده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص542؛ وسائل الشیعه، ج13، ص540-541.</ref> فقیهان امامی<ref>المقنعه، ص409؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص652.</ref> و اهل سنت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص153؛ الاستذکار، ج4، ص74؛ مواهب الجلیل، ج4، ص128.</ref> نیز تکبیرگویی را هنگام وقوف مستحب شمردهاند. | بر پایه روایتی، امام صادق(ص) 100 بار تکبیر را همراه با ذکرهای دیگر هنگام [[وقوف در عرفات]] سفارش فرموده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص542؛ وسائل الشیعه، ج13، ص540-541.</ref> فقیهان امامی<ref>المقنعه، ص409؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص652.</ref> و اهل سنت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص153؛ الاستذکار، ج4، ص74؛ مواهب الجلیل، ج4، ص128.</ref> نیز تکبیرگویی را هنگام وقوف مستحب شمردهاند. | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۵۱: | ||
فقیهان امامی<ref>زبدة البیان، ص271؛ انوار الفقاهه، ص161.</ref> و اهل سنت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص151؛ حاشیة الجمل، ج2، ص463.</ref> به پشتوانه آیه 198 سوره بقره که به ذکر خدا در [[مشعر الحرام]] فرمان داده: {{قلم رنگ|سبز|فَاذْکُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ}} و نیز روایتی از پیامبر9<ref>صحیح البخاری، ج5، ص159.</ref> ذکر خدا از جمله تکبیر را هنگام وقوف در مشعر الحرام در شب عید قربان مستحب دانستهاند. | فقیهان امامی<ref>زبدة البیان، ص271؛ انوار الفقاهه، ص161.</ref> و اهل سنت<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص151؛ حاشیة الجمل، ج2، ص463.</ref> به پشتوانه آیه 198 سوره بقره که به ذکر خدا در [[مشعر الحرام]] فرمان داده: {{قلم رنگ|سبز|فَاذْکُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ}} و نیز روایتی از پیامبر9<ref>صحیح البخاری، ج5، ص159.</ref> ذکر خدا از جمله تکبیر را هنگام وقوف در مشعر الحرام در شب عید قربان مستحب دانستهاند. | ||
<ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج2، ص896.</ref> مستحب است حاجیان هنگام عبور از [[مازمین]]، اگر دچار ازدحام جمعیت شوند، تکبیر گویند؛ زیرا بر پایه احادیث، این کار، شیاطینی را که بر حاجیان راه تنگ میکنند، دور میسازد و فرشتگان را به یاری آنان میفرستد.<ref>علل الشرائع، ج2، ص450؛ هدایة الامه، ج5، ص370.</ref> | <ref>موسوعة مرآة الحرمین، ج2، ص896.</ref> مستحب است حاجیان هنگام عبور از [[مازمین]]، اگر دچار ازدحام جمعیت شوند، تکبیر گویند؛ زیرا بر پایه احادیث، این کار، شیاطینی را که بر حاجیان راه تنگ میکنند، دور میسازد و فرشتگان را به یاری آنان میفرستد.<ref>علل الشرائع، ج2، ص450؛ هدایة الامه، ج5، ص370.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۷۱: | ||
}} | }} | ||
* '''احکام القرآن''': | * '''احکام القرآن''': ابن العربی (م. 543ق.)، به کوشش محمد عطا، لبنان، دار الفکر؛ | ||
* '''اخبار مکه''': الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق؛ | * '''اخبار مکه''': الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق؛ | ||
* '''اخبار مکه''': الفاکهی (م. 279ق.)، به کوشش | * '''اخبار مکه''': الفاکهی (م. 279ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق؛ | ||
* '''الاختیار لتعلیل المختار''': عبدالله بن محمود الموصلی (م. 683ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق؛ | * '''الاختیار لتعلیل المختار''': عبدالله بن محمود الموصلی (م. 683ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق؛ | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۸۵: | ||
* '''الاستبصار''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1363ش؛ | * '''الاستبصار''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1363ش؛ | ||
* '''الاستذکار''': | * '''الاستذکار''': ابن عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش سالم عطا و محمد معوض، دار الکتب العلمیه، 2000م؛ | ||
* '''اسنی المطالب فی شرح روض الطالب''': ذکریا الانصاری، به کوشش محمد تامر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق؛ | * '''اسنی المطالب فی شرح روض الطالب''': ذکریا الانصاری، به کوشش محمد تامر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق؛ | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۹۳: | ||
* '''اعانة الطالبین''': السید البکری الدمیاطی (م. 1310ق.)، بیروت، دار الفکر، 1418ق؛ | * '''اعانة الطالبین''': السید البکری الدمیاطی (م. 1310ق.)، بیروت، دار الفکر، 1418ق؛ | ||
* '''اقبال الاعمال''': | * '''اقبال الاعمال''': ابن طاوس (م. 664ق.)، به کوشش القیومی، قم، دفتر تبلیغات، 1418ق؛ | ||
* '''الاقناع''': الشربینی (م. 977ق.)، بیروت، دار المعرفه؛ | * '''الاقناع''': الشربینی (م. 977ق.)، بیروت، دار المعرفه؛ | ||
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۹: | ||
* '''البحر الرائق''': ابونجیم المصری (م. 970ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛ | * '''البحر الرائق''': ابونجیم المصری (م. 970ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛ | ||
* '''بدایة المجتهد''': | * '''بدایة المجتهد''': ابن رشد القرطبی (م. 595ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛ | ||
* '''البدایة و النهایه''': | * '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛ | ||
* '''بدائع الصنائع''': علاء الدین الکاسانی (م. 587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق؛ | * '''بدائع الصنائع''': علاء الدین الکاسانی (م. 587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق؛ | ||
خط ۲۲۲: | خط ۲۳۱: | ||
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک) ''': الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ | * '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک) ''': الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ | ||
* '''تاریخ مکة المشرفه''': محمد | * '''تاریخ مکة المشرفه''': محمد ابن الضیاء (م. 854ق.)، به کوشش علاء و ایمن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424ق؛ | ||
* '''تاویل الدعائم''': النعمان بن محمد (م. 363ق.)، به کوشش الاعظمی، قاهره، دار المعارف؛ | * '''تاویل الدعائم''': النعمان بن محمد (م. 363ق.)، به کوشش الاعظمی، قاهره، دار المعارف؛ | ||
خط ۲۵۶: | خط ۲۶۵: | ||
* '''الجامع للشرائع''': یحیی بن سعید الحلی (م. 690ق.)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، 1405ق؛ | * '''الجامع للشرائع''': یحیی بن سعید الحلی (م. 690ق.)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، 1405ق؛ | ||
* '''جمال الاسبوع''': | * '''جمال الاسبوع''': ابن طاوس (م. 664ق.)، به کوشش قیومی، الآفاق، 1371ش؛ | ||
* '''جمل العلم و العمل''': السید المرتضی (م. 436ق.)، النجف، مطبعة الآداب، 1387ق؛ | * '''جمل العلم و العمل''': السید المرتضی (م. 436ق.)، النجف، مطبعة الآداب، 1387ق؛ | ||
خط ۲۶۴: | خط ۲۷۳: | ||
* '''حاشیة الجمل''': سلیمان الجمل (م. 1204ق.)، بیروت، دار الفکر؛ | * '''حاشیة الجمل''': سلیمان الجمل (م. 1204ق.)، بیروت، دار الفکر؛ | ||
* '''حاشیة رد المحتار''': | * '''حاشیة رد المحتار''': ابن عابدین (م. 1252ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛ | ||
* '''الحاوی الکبیر''': الماوردی (م. 450ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق؛ | * '''الحاوی الکبیر''': الماوردی (م. 450ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق؛ | ||
خط ۲۹۸: | خط ۳۰۷: | ||
* '''ریاض المسائل''': سید علی الطباطبائی (م. 1231ق.)، قم، مؤسسة آل البیت، 1418ق؛ | * '''ریاض المسائل''': سید علی الطباطبائی (م. 1231ق.)، قم، مؤسسة آل البیت، 1418ق؛ | ||
* '''زاد المسیر''': | * '''زاد المسیر''': ابن الجوزی (م. 597ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، 1422ق؛ | ||
* '''زبدة البیان''': المقدس الاردبیلی (م. 993ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛ | * '''زبدة البیان''': المقدس الاردبیلی (م. 993ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛ | ||
خط ۳۰۴: | خط ۳۱۳: | ||
* '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛ | * '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛ | ||
* '''السرائر''': | * '''السرائر''': ابن ادریس (م. 598ق.)، قم، نشر اسلامی، 1411ق؛ | ||
* '''السنن الکبری''': البیهقی (م. 458ق.)، بیروت، دار الفکر؛ | * '''السنن الکبری''': البیهقی (م. 458ق.)، بیروت، دار الفکر؛ | ||
خط ۳۱۲: | خط ۳۲۱: | ||
* '''الشرح الکبیر''': عبدالرحمن بن قدامه (م. 682ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ | * '''الشرح الکبیر''': عبدالرحمن بن قدامه (م. 682ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ | ||
* '''شرح نهج البلاغه''': | * '''شرح نهج البلاغه''': ابن ابیالحدید (م. 656ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، 1378ق؛ | ||
* '''شعب الایمان''': البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش محمد سعید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1410ق؛ | * '''شعب الایمان''': البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش محمد سعید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1410ق؛ | ||
خط ۳۲۴: | خط ۳۳۳: | ||
* '''صحیح مسلم''': مسلم (م. 261ق.)، بیروت، دار الفکر؛ | * '''صحیح مسلم''': مسلم (م. 261ق.)، بیروت، دار الفکر؛ | ||
* '''الطبقات الکبری''': | * '''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛ | ||
* '''العده شرح العمره''': عبدالرحمن المقدسی (م. 624ق.)، به کوشش عویضه، دار الکتب العلمیه، 1426ق؛ | * '''العده شرح العمره''': عبدالرحمن المقدسی (م. 624ق.)، به کوشش عویضه، دار الکتب العلمیه، 1426ق؛ | ||
خط ۳۳۴: | خط ۳۴۳: | ||
* '''العین''': خلیل (م. 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق؛ | * '''العین''': خلیل (م. 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق؛ | ||
* '''عیون الاثر''': | * '''عیون الاثر''': ابن سید الناس (م. 734ق.)، بیروت، دار القلم، 1414ق؛ | ||
* '''غنیة النزوع''': | * '''غنیة النزوع''': ابن زهرة الحلبی (م. 585ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق7، 1417ق؛ | ||
* '''فتح العزیز''': عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. 623ق.)، دار الفکر؛ | * '''فتح العزیز''': عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. 623ق.)، دار الفکر؛ | ||
خط ۳۴۴: | خط ۳۵۳: | ||
* '''فقه الرضا7''': الصدوق (م. 329ق.)، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضا7، 1406ق؛ | * '''فقه الرضا7''': الصدوق (م. 329ق.)، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضا7، 1406ق؛ | ||
* '''فلاح السلائل''': | * '''فلاح السلائل''': ابن طاوس (م. 644ق.) ؛ | ||
* '''قرب الاسناد''': الحمیری (م. قرن3ق.)، قم، آل البیت، 1413ق؛ | * '''قرب الاسناد''': الحمیری (م. قرن3ق.)، قم، آل البیت، 1413ق؛ | ||
* '''الکافی فی فقه اهل المدینه''': | * '''الکافی فی فقه اهل المدینه''': ابن عبدالبر (م. 462ق.)، محمد مورتیانی، ریاض، مکتبة الریاض، 1400ق؛ | ||
* '''الکافی فی فقه الامام احمد''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛ | * '''الکافی فی فقه الامام احمد''': عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛ | ||
خط ۳۵۴: | خط ۳۶۳: | ||
* '''الکافی''': الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش؛ | * '''الکافی''': الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش؛ | ||
* '''کامل الزیارات''': | * '''کامل الزیارات''': ابن قولویه القمی (م. 368ق.)، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، 1417ق؛ | ||
* '''الکامل فی التاریخ''': علی | * '''الکامل فی التاریخ''': علی ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛ | ||
* '''کتاب مقدس''': ترجمه''': فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران، اساطیر، 1380ش؛ | * '''کتاب مقدس''': ترجمه''': فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران، اساطیر، 1380ش؛ | ||
خط ۳۶۴: | خط ۳۷۳: | ||
* '''کشف الغطاء''': کاشف الغطاء (م. 1227ق.)، اصفهان، مهدوی؛ | * '''کشف الغطاء''': کاشف الغطاء (م. 1227ق.)، اصفهان، مهدوی؛ | ||
* '''لسان العرب''': | * '''لسان العرب''': ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛ | ||
* '''لوامع صاحبقرانی''': محمد تقی المجلسی (م. 1070ق.)، قم، اسماعیلیان، 1414ق؛ | * '''لوامع صاحبقرانی''': محمد تقی المجلسی (م. 1070ق.)، قم، اسماعیلیان، 1414ق؛ | ||
* '''المبدع شرح المقنع''': ابراهیم بن محمد | * '''المبدع شرح المقنع''': ابراهیم بن محمد ابن مفلح (م. 844ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛ | ||
* '''المبسوط فی فقه الامامیه''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛ | * '''المبسوط فی فقه الامامیه''': الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛ | ||
خط ۳۸۰: | خط ۳۸۹: | ||
* '''المجموع شرح المهذب''': النووی (م. 676ق.)، دار الفکر؛ | * '''المجموع شرح المهذب''': النووی (م. 676ق.)، دار الفکر؛ | ||
* '''المحاسن''': | * '''المحاسن''': ابن خالد البرقی (م. 274ق.)، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1326ش؛ | ||
* '''المحیط فی اللغه''': صاحب بن عباد (م. 385ق.)، به کوشش آل یاسین، بیروت، عالم الکتاب، 1415ق؛ | * '''المحیط فی اللغه''': صاحب بن عباد (م. 385ق.)، به کوشش آل یاسین، بیروت، عالم الکتاب، 1415ق؛ | ||
خط ۴۰۸: | خط ۴۱۷: | ||
* '''المصباح''': الکفعمی (م. 905ق.)، بیروت، اعلمی، 1403ق؛ | * '''المصباح''': الکفعمی (م. 905ق.)، بیروت، اعلمی، 1403ق؛ | ||
* '''المصنّف''': | * '''المصنّف''': ابن ابیشیبه (م. 235ق.)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، 1409ق؛ | ||
* '''المصنّف''': عبدالرزاق الصنعانی (م. 211ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی؛ | * '''المصنّف''': عبدالرزاق الصنعانی (م. 211ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی؛ | ||
خط ۴۳۶: | خط ۴۴۵: | ||
* '''مناسک حج و عمره''': بهجت، قم، شفق، 1424ق؛ | * '''مناسک حج و عمره''': بهجت، قم، شفق، 1424ق؛ | ||
* '''المنتظم''': | * '''المنتظم''': ابن الجوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛ | ||
* '''منتهی المطلب''': العلامة الحلی (م. 726ق.)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1412ق؛ | * '''منتهی المطلب''': العلامة الحلی (م. 726ق.)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1412ق؛ | ||
خط ۴۵۲: | خط ۴۶۱: | ||
* '''مهذب الاحکام''': السید عبدالاعلی السبزواری (م. 1414ق.)، قم، المنار، 1413ق؛ | * '''مهذب الاحکام''': السید عبدالاعلی السبزواری (م. 1414ق.)، قم، المنار، 1413ق؛ | ||
* '''المهذب''': القاضی | * '''المهذب''': القاضی ابن البراج (م. 481ق.)، قم، نشر اسلامی، 1406ق؛ | ||
* '''المیزان''': الطباطبائی (م. 1402ق.)، بیروت، اعلمی، 1393ق؛ | * '''المیزان''': الطباطبائی (م. 1402ق.)، بیروت، اعلمی، 1393ق؛ | ||
خط ۴۶۸: | خط ۴۷۷: | ||
* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت، 1412ق؛ | * '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت، 1412ق؛ | ||
* '''الوسیلة الی نیل الفضیله''': | * '''الوسیلة الی نیل الفضیله''': ابن حمزه (م. 560ق.)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، 1408ق؛ | ||
* '''هدایة الامة الی احکام الائمه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، 1412ق؛ | * '''هدایة الامة الی احکام الائمه''': الحر العاملی (م. 1104ق.)، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، 1412ق؛ | ||
خط ۴۷۵: | خط ۴۸۴: | ||
* '''الهدایه''': الصدوق (م. 381ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی7، 1418ق. | * '''الهدایه''': الصدوق (م. 381ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی7، 1418ق. | ||
[[رده: | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||