در حال ویرایش ثنیة الوداع
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ثَنِیةُ الوَداع''' گردنهای در شمال [[مدینه]] در مسیر [[شام]] | '''ثَنِیةُ الوَداع''' گردنهای در شمال [[مدینه]] در مسیر [[شام]] است. ثنیه به راهی از کوه و نیز گردنه گفته میشود. این ثنیه نزدیک محل شهادت [[نفس زکیه]] قرار دارد. | ||
در مورد وجه تسمیه این ثنیه به ثنیة الوداع اختلاف نظر وجود دارد. برخی این نامگذاری را به دوران جاهلی ربط دادهاند و برخی دیگر این اسم را اسلامی دانسته و قرینهای مربوط به [[جاهلیت]] برای آن نیافتهاند. به باور [[اهل سنت]] این ثنیه محل وداع با همسران متعهای به دلیل نهی [[پیامبر(ص)]] از [[متعه]] بوده است. | |||
این مکان حوادث تاریخی متعدد را به خود دیده است؛ این ثنیه محل توقف پیامبر(ص) هنگام عزیمت به [[غزوه تبوک]] و نیز محل غارت گله شتران ایشان بوده است. | |||
== | در برخی از منابع تاریخی ثنیهای در جنوب مدینه به این نام ذکر شده اما تنها سند آن یک مصرع شعر بوده که از حیث سند و محتوا مورد مناقشه است. | ||
==معرفی اجمالی== | |||
[[ثنیه]] به معنای راهی تونلمانند در کوه و گردنه است و گاه در باره خود کوه نیز به کار میرود.<ref>النهایه، ج1، ص266؛ لسان العرب، ج14، ص123، «ثنی. </ref> وداع نیز به معنای خداحافظی است. این نام بر تپهای بیضی شکل با سنگهای سرخ و سیاه<ref>معالم المدینه، ج1، ص38.</ref> در شمال غربی [[مدینه]] و در مسیر [[شام]] و میان کوههای [[ذباب|ذُباب]] و [[سلع|سَلع]] و نزدیک [[مشهد نفس زکیه]] اطلاق میشد.<ref>معالم المدینه، ج1، ص267، 283.</ref> ارتفاع این ثنیه پنج متر و قطر آن 50 متر بوده است.<ref>معالم المدینه، ج1، ص284.</ref> | |||
==نامگذاری== | ==نامگذاری== | ||
برخی نام | برای نامگذاری ثنیة الوداع وجوه گوناگون برشمردهاند. برخی این نام را کهن و مربوط به روزگار [[جاهلیت]] و سبب آن را تودیع با مسافران در این مکان دانستهاند.<ref>معجم البلدان، ج2، ص86؛ نک: تاج العروس، ج1، ص92، «مقدمه. </ref> گروهی ثنیة الوداع را تنها ورودی مدینه در دوران جاهلی دانستهاند و از این باور مردم یاد کردهاند که اگر کسی هنگام گذر از آن تعشیر (تقلید صدای الاغ) نکند، با این جهان وداع خواهد نمود.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص269؛ وفاء الوفاء، ج4، ص43؛ العالم الاثیره، ص80.</ref> | ||
برخی از محققان با برشمردن ادلهای چون ضعف سندی و متنی حدیث و اینکه ثنیة الوداع نامی اسلامی است و قرینهای بر جاهلی بودن آن یافت نشده، این وجه نامگذاری را نپذیرفتهاند.<ref>المعالم الاثیره، ص80-81.</ref> | |||
شماری از [[اهل سنت]] در جهت باور خویش در مسأله متعه، دستور [[پیامبر(ص)]] در نهی از [[متعه]] و وداع با همسران متعهای را دلیل اشتهار این ثنیه به این نام دانستهاند. آنان روایتی از [[جابر بن عبدالله انصاری]] نقل کردهاند که این ثنیه مشهور به ثنیة الرکاب بوده و پس از تحریم متعه، به ثنیة الوداع تغییر نام یافته است.<ref>مجمع الزوائد، ج4، ص264؛ فتح الباری، ج9، ص146؛ نک: تاریخ المدینه، ج1، ص270؛ وفاء الوفاء، ج4، ص43.</ref> | |||
این روایت نیز به جهت تعارض با روایات فراوان در باره حلیت متعه و نیز تشتت احادیث حرمت متعه و تعیین زمانهای متفاوت برای تحریم و نیز آشفتگیهای متنی، چندان درخور اعتنا نیست.<ref>نک: المتعه، ص37 به بعد؛ زواج المتعه، ج1، ص398-400.</ref> | |||
همچنین تودیع پیامبر(ص) در برخی سفرها با مسلمانان و یا مشایعت فرماندهان برخی سرایا از جانب ایشان در این مکان، از دیگر دلیلهای این نامگذاری دانسته شده است.<ref>مشارق الانوار، ج1، ص136.</ref> | |||
این گردنه در دورههای متاخر با نام کوشک یوسف پاشا نیز شناخته میشد.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص311.</ref> شاید علت شهرت یافتنش به این نام، گسترش راه و هموار شدن قسمتی از ثنیه به دست [[یوسف پاشا]] (م. 1215ق.) حاکم مدینه و [[جده]] به سال 1214ق. باشد.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص311؛ تاریخ المدینه، ج1، ص269، «پاورقی. </ref><ref>فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص102.</ref> قرین نیز از دیگر نامهای ثنیه است<ref>مدینهشناسی، ص225؛ نک: تاریخ المدینه، ج1، ص269، «پاورقی. </ref>که وجه نامگذاری به آن مشخص نیست. | این گردنه در دورههای متاخر با نام کوشک یوسف پاشا نیز شناخته میشد.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص311.</ref> شاید علت شهرت یافتنش به این نام، گسترش راه و هموار شدن قسمتی از ثنیه به دست [[یوسف پاشا]] (م. 1215ق.) حاکم مدینه و [[جده]] به سال 1214ق. باشد.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص311؛ تاریخ المدینه، ج1، ص269، «پاورقی. </ref><ref>فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص102.</ref> قرین نیز از دیگر نامهای ثنیه است<ref>مدینهشناسی، ص225؛ نک: تاریخ المدینه، ج1، ص269، «پاورقی. </ref>که وجه نامگذاری به آن مشخص نیست. | ||
== رویدادهای تاریخی == | ==رویدادهای تاریخی== | ||
ثنیة الوداع که در فاصله حدود یک کیلومتری [[مسجد نبوی]] قرار دارد، <ref>معالم المدینه، ج1، ص38.</ref> رویدادهای تاریخی متعدد را شاهد بوده است. پیامبر(ص) به سال سوم ق. هنگام عزیمت به [[نبرد احد]]، در ثنیة الوداع یاری شماری از [[یهودیان]] همپیمان با [[عبدالله بن ابیسلول]]، از سران منافقان مدینه، را به دلیل مسلمان نبودنشان نپذیرفت.<ref>الطبقات، ج2، ص37؛ سبل الهدی، ج9، ص121.</ref> | |||
به سال ششم ق. گله شتران پیامبر نزدیک ثنیة الوداع غارت شد و غلام [[طلحة بن عبیدالله]] با ایستادن بر فراز ثنیة الوداع با فریادی بلند همگان را از این رخداد آگاه کرد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص281.</ref> پیامبر(ص) به سال هشتم ق. هنگام اعزام نیرویی به فرماندهی [[زید بن حارثه|زید]] بن [[حارثه به موته]] برای نبرد با [[رومیان]]، آنها را تا ثنیة الوداع بدرقه نمود و در آن جا با آنها خداحافظی کرد.<ref>الطبقات، ج2، ص98.</ref> | |||
ثنیة الوداع محل توقف پیامبر(ص) هنگام عزیمت به [[غزوه تبوک]] (9ق.) برای جمع شدن نیروها از مناطق گوناگون بود. در همین غزوه، [[امام علی(ع)]] که به فرمان ایشان برای پاسداری از مدینه در برابر توطئههای [[منافقان]] در شهر مانده بود، با شنیدن طعنههای آنان در ثنیة الوداع به پیامبر(ص) پیوست و ایشان [[حدیث منزلت|حدیث مشهور منزلت]] را در باره او بیان فرمود.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص519.</ref> هنگام بازگشت از تبوک نیز لشکر اسلام در ثنیة الوداع مورد استقبال مردم شهر قرار گرفت.<ref>دلائل النبوه، ج5، ص265-266.</ref> | |||
پس از وفات پیامبر(ص) [[ابوبکر]] سپاهیان مسلمان را که رهسپار نبرد با رومیان بودند، تا ثنیة الوداع مشایعت کرد.<ref>الفتوح، ج1، ص82.</ref> این مکان به سال 145ق. محل درگیری نیروهای [[محمد بن عبدالله بن حسن]]، مشهور به نفس زکیه، و نیروهای اعزامی [[منصور خلیفه عباسی]] (حک: 136-158ق.) بود.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص587.</ref> در سدههای نخست، آبانباری مشهور به ثنیه، نزدیک ثنیة الوداع قرار داشت که آب آن از [[عین زرقاء]] تامین میشد.<ref>المناسک، ص409-410.</ref> | |||
==موقعیت کنونی== | |||
با گسترش شهر مدینه، ثنیه در محدوده شهر قرار گرفت و پس از آنکه میان خیابان [[عثمان بن عفان]] و راه سلطانیه قرار گرفت، به سال 1406ق. در دوره سعودی، در عملیات توسعه شهری از میان رفت.<ref>معالم المدینه، ج1، ص284.</ref> به جهت از میان رفتن همه نشانههایی که ثنیه بدان شناخته میشد، حتی ساکنان مدینه نیز از محل دقیق آن آگاهی نداشتند.<ref>معالم المدینه، ج1، ص267.</ref> در دوره سعودی، مسجدی بر بالای تپه ساختند که به [[مسجد ثنیة الوداع]] شهرت یافت.<ref>معالم المدینه، ج1، ص27؛ مدینهشناسی، ص225.</ref> | |||
==ثنیهای در جنوب مدینه== | ==ثنیهای در جنوب مدینه== | ||
در شماری از منابع، از ثنیهای دیگر در جنوب مدینه و در مسیر مکه به نام ثنیة الوداع یاد شده است؛ ولی از ویژگیهای جغرافیایی آن سخن نرفته است.<ref>وفاء الوفاء، ج4، ص45.</ref> تنها نشان از این ثنیه، گزارشی مربوط به [[هجرت پیامبر(ص)]] از [[مکه]] به [[مدینه]] است. بر پایه این گزارش، یثربیان منتظر پیامبر(ص)، در ثنیة الوداع به استقبال ایشان شتافتند و زنان چنین خواندند: | |||
طلع البدر علینا من ثنیات الوداع<ref>دلائل النبوه، ج2، ص507.</ref> | |||
با دقت در گزارش یاد شده، به نکاتی مبهم برمیخوریم. در این حدیث، تنها به ورود [[پیامبر(ص)]] به مدینه اشاره شده و به هجرت ایشان از مکه تصریح نگشته است. پیامبر(ص) ورودهای متعدد به مدینه داشته است. | |||
هنگام کاربرد به صورت مطلق، متبادر از ثنیة الوداع، ثنیة الوداع شامی است. این روایت از طریق [[عبیدالله بن عایشه]] (م. پس از سال 200ق.) گزارش شده و سند آن متصل نیست. نیز این نقل در هیچ یک از کتابهای پیشین سیره، یاد نشده و نخستین بار، [[بیهقی]] (م. 458ق.) به آن پرداخته است. افزون بر اینها، ناهمگونیهایی در متن شعر نیز دیده میشود.<ref>نک: المعالم الاثیره، ص83-84.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۸۴: | خط ۱۱۲: | ||
* '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م؛ | * '''معجم البلدان''': یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م؛ | ||
* '''المناسک و اماکن طرق الحج''': ابواسحق الحربی (م. 285ق.)، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، 1401ق؛ | * '''المناسک و اماکن طرق الحج''': ابواسحق الحربی (م. 285ق.)، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، 1401ق؛ |