در حال ویرایش ثنیه کداء (بخش)

==جایگاه تاریخی==

به روایتی، [[حضرت ابراهیم]] دعای مشهور {{قلم رنگ|سبز|رَبَّنا اِنِّی اَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی...}} پس از بر جای گذاشتن [[ساره]] و [[اسماعیل]] در مکه، بر بالای ثنیه کداء خواند.<ref>مجمع البیان، ج1، ص389؛ نور الثقلین، ج2، ص549؛ بحار الانوار، ج12، ص97.</ref>

گزارش‌هایی درباره ورود پیامبر به مکه از این ثنیه در دست است.<ref>الحج و العمره، ص63.</ref> در [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. پیامبر(ص) پس از تماشای درگیری میان بخشی از نیروهای مسلمان و دسته‌ای کوچک از مکیان از بالای این ثنیه، در پی نماز خواندن در کوه حجون از ثنیه پایین آمد و وارد مکه شد.<ref>دلائل النبوه، ج5، ص44؛ اتحاف الوری، ج1، ص502.</ref>

ایشان هنگام تقسیم نیروها به [[زبیر بن عوام]] دستور داد که از ثنیه کداء به مکه وارد شود و پرچم [[مسلمانان]] را بر روی کوه حجون نصب کند.<ref>اتحاف الوری، ج1، ص496.</ref>

در گزارشی دیگر آمده که پیامبر(ص) به [[سعد بن عباده]] دستور داد تا نزد گروهی در ثنیه کداء برود. سعد در آن جا اشعاری در باره رسیدن زمان انتقام از مکیان سرود. [[رسول خدا]] با شنیدن این جملات، [[حضرت علی(ع)]] را مامور کرد که پرچم را از وی بگیرد.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص406؛ تاریخ طبری، ج3، ص56.</ref>

در [[حجة الوداع]] به سال دهم ق. نیز پیامبر از ثنیه کداء وارد مکه شد.<ref>الطبقات، ج2، ص106؛ بهجة النفوس، ج1، ص621.</ref><ref>التاریخ القویم، ج2، ص51.</ref>

آورده‌اند که در سال 73ق. جنازه ابن‌زبیر به دستور [[حجاج]] در ثنیه کداء بر دار آویخته شد و پس از مدتی به درخواست [[ابن‌عمر]]، جنازه او را پایین آوردند و دفن کردند.<ref>البدایة و النهایه، ج8، ص332، 342.</ref>
گردنه و ورودی دیگری در پایین مکه قرار دارد که به ثنیه کُدی معروف است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص214؛ الاماکن، ص199-200.</ref>