در حال ویرایش جنگ بنی‌نضیر

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۳۹: خط ۳۹:


آیه دوم سوره حشر گزارش می‌دهد: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ ظَنُّوا اَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ﴾}}؛ «گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود». (سوره حشر، آیه2) گفته‌های سلاّم حکایت دارد که [[پیامبر(ص)]] در این مرحله در صدد تصرف دارایی آن‌ها نبوده است. این سخن شاهدی بر بطلان نظر ولفنسون است که هدف اصلی از نبرد با یهود را دستیابی به ثروت آن‌ها دانسته است.<ref>تاریخ الیهود، ص135.</ref>
آیه دوم سوره حشر گزارش می‌دهد: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ ظَنُّوا اَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ﴾}}؛ «گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود». (سوره حشر، آیه2) گفته‌های سلاّم حکایت دارد که [[پیامبر(ص)]] در این مرحله در صدد تصرف دارایی آن‌ها نبوده است. این سخن شاهدی بر بطلان نظر ولفنسون است که هدف اصلی از نبرد با یهود را دستیابی به ثروت آن‌ها دانسته است.<ref>تاریخ الیهود، ص135.</ref>
==جزئیات نبرد بنی‌نضیر==
==جزئیات نبرد بنی‌نضیر==
در روایت زهری جزئیات نبرد نیامده است. بر پایه روایت ابن‌ اسحاق، پیامبر(ص) پس از آن که از ترور نافرجام آن‌ها جان سالم به در برد، به مدینه بازگشت. در دوازدهم [[ربیع الاول]] سال چهارم ق.<ref>المحبر، ص113.</ref> با گماردن [[ابن‌ ام مکتوم]] بر مدینه<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683.</ref> به سوی قلعه‌های آن‌ها به راه افتاد. او [[علی(ع)]] را به‌عنوان فرمانده تعیین کرد<ref>المغازی، ج1، ص371؛السیرة الحلبیه، ج2، ص562.</ref> و پرچم خود را به دستش داد.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص226؛الطبقات، ج2، ص58؛الکامل، ج2، ص174.</ref>
در روایت زهری جزئیات نبرد نیامده است. بر پایه روایت ابن‌ اسحاق، پیامبر(ص) پس از آن که از ترور نافرجام آن‌ها جان سالم به در برد، به مدینه بازگشت. در دوازدهم [[ربیع الاول]] سال چهارم ق.<ref>المحبر، ص113.</ref> با گماردن [[ابن‌ ام مکتوم]] بر مدینه<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص683.</ref> به سوی قلعه‌های آن‌ها به راه افتاد. او [[علی(ع)]] را به‌عنوان فرمانده تعیین کرد<ref>المغازی، ج1، ص371؛السیرة الحلبیه، ج2، ص562.</ref> و پرچم خود را به دستش داد.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص226؛الطبقات، ج2، ص58؛الکامل، ج2، ص174.</ref>
خط ۴۵: خط ۴۴:
[[مسلمانان]] به دستور پیامبر(ص) به سوی بنی‌نضیر حرکت کردند<ref>تفسیر قمی، ج2، ص359؛السیرة الحلبیه، ج2، ص562؛بحار الانوار، ج20، ص169.</ref> و هنگام عصر به زمین‌های بنی‌نضیر رسیدند.<ref>تاریخ الخمیس، ج1، ص461.</ref> بنی‌نضیر با مشاهده پیامبر از فراز دژهای خود، به پرتاب تیر و سنگ پرداختند.<ref>الطبقات، ج2، ص58.</ref> مسلمانان پس از برپا کردن نماز عصر، در آن‌جا مستقر شدند.
[[مسلمانان]] به دستور پیامبر(ص) به سوی بنی‌نضیر حرکت کردند<ref>تفسیر قمی، ج2، ص359؛السیرة الحلبیه، ج2، ص562؛بحار الانوار، ج20، ص169.</ref> و هنگام عصر به زمین‌های بنی‌نضیر رسیدند.<ref>تاریخ الخمیس، ج1، ص461.</ref> بنی‌نضیر با مشاهده پیامبر از فراز دژهای خود، به پرتاب تیر و سنگ پرداختند.<ref>الطبقات، ج2، ص58.</ref> مسلمانان پس از برپا کردن نماز عصر، در آن‌جا مستقر شدند.


خیمه پیامبر را نخست در زمین‌های تیره [[بنی‌خطمه]] از [[اوس]] و هم‌پیمانان بنی‌نضیر که همچنان ایمان نیاورده بودند،<ref>المناقب، ج1، ص169-170؛بحار الانوار، ج20، ص172.</ref> برپا کردند که بعدها به [[مسجد صغیر]] شهرت یافت؛ اما چون از جانب تیراندازان بنی‌نضیر هدف تیر قرار گرفت، خیمه را به‌منطقه‌ای میان زمین‌های بنی‌نضیر و بنی‌قریظه که بعدها [[مسجد فضیخ]] نام گرفت، منتقل کردند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص69؛بحار الانوار، ج20، ص172.</ref>
خیمه پیامبر را نخست در زمین‌های تیره [[بنی‌خطمه]] از [[اوس]] و هم‌پیمانان بنی‌نضیر که همچنان ایمان نیاورده بودند، <ref>المناقب، ج1، ص169-170؛بحار الانوار، ج20، ص172.</ref> برپا کردند که بعدها به [[مسجد صغیر]] شهرت یافت؛ اما چون از جانب تیراندازان بنی‌نضیر هدف تیر قرار گرفت، خیمه را به‌منطقه‌ای میان زمین‌های بنی‌نضیر و بنی‌قریظه که بعدها [[مسجد فضیخ]] نام گرفت، منتقل کردند.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص69؛بحار الانوار، ج20، ص172.</ref>


پیامبر با تنی چند از اصحاب خود به مدینه بازگشت و شب را آن‌جا گذراند و روز بعد به جمع سپاه [[اسلام]] بازگشت.<ref>المغازی، ج1، ص371.</ref> به نظر می‌رسد منطقه جنگی از امنیت کافی برخوردار نبوده و بیم ترور پیامبر می‌رفته است. همچنین حضور پیامبر(ص) در مدینه می‌توانست زمینه توطئه عبدالله بن ابیّ در پیوستن او به بنی‌نضیر را خنثا کند.
پیامبر با تنی چند از اصحاب خود به مدینه بازگشت و شب را آن‌جا گذراند و روز بعد به جمع سپاه [[اسلام]] بازگشت.<ref>المغازی، ج1، ص371.</ref> به نظر می‌رسد منطقه جنگی از امنیت کافی برخوردار نبوده و بیم ترور پیامبر می‌رفته است. همچنین حضور پیامبر(ص) در مدینه می‌توانست زمینه توطئه عبدالله بن ابیّ در پیوستن او به بنی‌نضیر را خنثا کند.
خط ۷۱: خط ۷۰:
در این هنگام، گروهی از انصار نزد پیامبر آمدند و از او خواستند تا مانع همراهی فرزندانشان با بنی‌نضیر شود؛ زیرا در [[دوران جاهلیت]] برخی زنان اوس برای زنده ماندن فرزندان خود نذر می‌کردند آن‌ها را یهودی کنند و فرزندان خود را به بنی‌نضیر می‌سپردند. بر پایه روایات، در پاسخ آن‌ها آیه 256 [[سوره بقره]] نازل شد و از مسلمانان خواست که چون حق از باطل روشن شده، دیگران را بر پذیرش دین وادار نکنند.<ref>سنن ابی داود، ج1، ص606؛اسباب النزول، ص52؛لباب النقول، ص48.</ref>
در این هنگام، گروهی از انصار نزد پیامبر آمدند و از او خواستند تا مانع همراهی فرزندانشان با بنی‌نضیر شود؛ زیرا در [[دوران جاهلیت]] برخی زنان اوس برای زنده ماندن فرزندان خود نذر می‌کردند آن‌ها را یهودی کنند و فرزندان خود را به بنی‌نضیر می‌سپردند. بر پایه روایات، در پاسخ آن‌ها آیه 256 [[سوره بقره]] نازل شد و از مسلمانان خواست که چون حق از باطل روشن شده، دیگران را بر پذیرش دین وادار نکنند.<ref>سنن ابی داود، ج1، ص606؛اسباب النزول، ص52؛لباب النقول، ص48.</ref>
===غنائم===
===غنائم===
340 شمشیر،<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص567.</ref>  50 زره و 50 نیزه غنیمت‌هایی بود که پیامبر به‌‌دست آورد.<ref>عیون الاثر، ج2، ص73؛بحار الانوار، ج20، ص166.</ref> از میان آن‌ها، رسول خدا­(ص) شمشیر معروف ابی‌الحُقَیق را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]] از بزرگان اوس بخشید.<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص569.</ref>
340 شمشیر، <ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص567.</ref>  50 زره و 50 نیزه غنیمت‌هایی بود که پیامبر به‌‌دست آورد.<ref>عیون الاثر، ج2، ص73؛بحار الانوار، ج20، ص166.</ref> از میان آن‌ها، رسول خدا­(ص) شمشیر معروف ابی‌الحُقَیق را به [[سعد بن معاذ|سعد بن مُعاذ]] از بزرگان اوس بخشید.<ref>السیرة الحلبیه، ج2، ص569.</ref>


پیامبر درباره باغ‌ها، زمین‌ها و منابع ابی‌بنی‌نضیر دو پیشنهاد کرد تا [[انصار]] یکی را برگزینند. نخست آن‌که پیامبر اموال بنی‌نضیر را میان مهاجران و انصار نیازمند پخش کند و دوم آن که بخشی از آن زمین‌ها را تنها میان [[مهاجران]] توزیع کند و در برابر، انصار اموالی را که در یثرب از آغاز هجرت در اختیار مهاجران قرار داده بودند، بازستانند. سعد بن معاذ و [[سعد بن عباده]] ضمن مشورت با یکدیگر از پیامبر خواستند تا افزون بر این که آن زمین‌ها را میان مهاجران تقسیم کند، مهاجران همچنان در اموال انصار شریک بمانند.
پیامبر درباره باغ‌ها، زمین‌ها و منابع ابی‌بنی‌نضیر دو پیشنهاد کرد تا [[انصار]] یکی را برگزینند. نخست آن‌که پیامبر اموال بنی‌نضیر را میان مهاجران و انصار نیازمند پخش کند و دوم آن که بخشی از آن زمین‌ها را تنها میان [[مهاجران]] توزیع کند و در برابر، انصار اموالی را که در یثرب از آغاز هجرت در اختیار مهاجران قرار داده بودند، بازستانند. سعد بن معاذ و [[سعد بن عباده]] ضمن مشورت با یکدیگر از پیامبر خواستند تا افزون بر این که آن زمین‌ها را میان مهاجران تقسیم کند، مهاجران همچنان در اموال انصار شریک بمانند.
خط ۹۱: خط ۹۰:
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
| آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7722
| آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7722
| عنوان = بنی‌نضیر
| عنوان = بنی‌نضیر
| نویسنده = مهران اسماعیلی
| نویسنده = مهران اسماعیلی
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)