در حال ویرایش حاضر و بادی
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حاضر و بادی'''، مقیمان و غیر مقیمان [[مکه]] هستند که در قرآن نیز ذکر شده و در احکام حج مواردی از آن وجود دارد. | |||
==واژه== | ==واژه== | ||
خط ۱۲: | خط ۷: | ||
در منابع تاریخی، تفسیری و فقهی اسلامی به بومیان [[مکه]] و کسانی که در اطراف آن ساکنند، حاضر یا [[عاکف]] و به آنان که [[اهل حرم|اهل مکه]] و ساکن آن نیستند و برای انجام [[مناسک حج]] و [[عمره]] به مکه میآیند، بادی یا طائف میگویند.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص285، ج2، ص136؛ تفسیرشاهی، ج1، ص418-419؛ التبیان، ج1، ص454-455.</ref> | در منابع تاریخی، تفسیری و فقهی اسلامی به بومیان [[مکه]] و کسانی که در اطراف آن ساکنند، حاضر یا [[عاکف]] و به آنان که [[اهل حرم|اهل مکه]] و ساکن آن نیستند و برای انجام [[مناسک حج]] و [[عمره]] به مکه میآیند، بادی یا طائف میگویند.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص285، ج2، ص136؛ تفسیرشاهی، ج1، ص418-419؛ التبیان، ج1، ص454-455.</ref> | ||
در صدر | در صدر اسلام و پیش از آن، بیشتر حاجیان غیر مکّی از بادیه به حج میآمدند؛ از این رو، به آنها بادی گفته میشد. بعدها به همه غیر مقیمان مکه حتی اگر از بادیه نبودند، بادی گفته شد. خاستگاه کاربرد اصطلاح یاد شده در منابع اسلامی به عبارتهای قرآنی {{آیه|حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ | ||
}}<ref name=":0">سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶.</ref> و {{آیه|سَواءً العاکِفُ فیهِ وَالبادِ | |||
}}<ref name=":1">سوره حج(۲۲)، آیه ۲۵.</ref> برمیگردد. | |||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
پیش از [[اسلام]]، ویژگی سکونت داشتن یا نداشتن در [[مکه]] سبب تمایزهایی میان حاضر و بادی شد. بر پایه گزارشهایی در آستانه ظهور اسلام، بادی مهمان خدا و محترم شمرده میشد. [[قریش]] که مقیمان مکه بودند خود را اهل الله دانسته و بادیان را [[اطعام]] میکردند. با ظهور اسلام، این سنت که [[رفادت]] نام داشت تأیید شده و ادامه یافت.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص260.</ref> | پیش از [[اسلام]]، ویژگی سکونت داشتن یا نداشتن در [[مکه]] سبب تمایزهایی میان حاضر و بادی شد. بر پایه گزارشهایی در آستانه ظهور اسلام، بادی مهمان خدا به شمار آمده و محترم شمرده میشد. [[قریش]] که مقیمان مکه بودند خود را اهل الله دانسته و بادیان را [[اطعام]] میکردند. با ظهور اسلام، این سنت که [[رفادت]] نام داشت تأیید شده و ادامه یافت.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص260.</ref> | ||
==تعیین محدوده== | ==تعیین محدوده== | ||
مفسران و فقیهان در تعیین معیاری برای تشخیص حاضر و بادی از جهت مکان، میزان فاصله و مبدأ آن اختلاف نظر دارند. برخی مبدأ محاسبه را [[مسجدالحرام]]،<ref>نک: الوسیله، ص157- 158.</ref> برخی شهر [[مکه]]<ref>الانصاف، ج3، ص440؛ مدارک الاحکام، ج7، ص189.</ref> و برخی حرم<ref>الانصاف، ج3، ص440.</ref> دانستهاند. در دیدگاه مشهور عالمان [[شیعه]]، کسانی که در محدوده ۴۸ میلی{{یادداشت|حدود ۸۸ کیلومتر.}} قرار دارند «حاضر» به شمار آمدهاند؛<ref>تهذیب، ج5، ص32- 33، 492؛ المعتبر، ج2، ص785؛ تفسیر شاهی، ج1، ص361.</ref> ولی برخی، حداقل فاصله را ۱۲ میل{{یادداشت|حدود ۲۲ کیلومتر.}} دانستهاند.<ref>التبیان، ج2، ص161؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص306؛ مجمع البیان، ج2، ص39-40.</ref> در جمع میان دو دیدگاه گفتهاند مقصود قول مشهور، ۱۲ میل در هر یک از | مفسران و فقیهان در تعیین معیاری برای تشخیص حاضر و بادی از جهت مکان، میزان فاصله و مبدأ آن اختلاف نظر دارند. برخی مبدأ محاسبه را [[مسجدالحرام]]،<ref>نک: الوسیله، ص157- 158.</ref> برخی شهر [[مکه]]<ref>الانصاف، ج3، ص440؛ مدارک الاحکام، ج7، ص189.</ref> و برخی حرم<ref>الانصاف، ج3، ص440.</ref> دانستهاند. در دیدگاه مشهور عالمان [[شیعه]]، کسانی که در محدوده ۴۸ میلی{{یادداشت|حدود ۸۸ کیلومتر.}} قرار دارند «حاضر» به شمار آمدهاند؛<ref>تهذیب، ج5، ص32- 33، 492؛ المعتبر، ج2، ص785؛ تفسیر شاهی، ج1، ص361.</ref> ولی برخی، حداقل فاصله را ۱۲ میل{{یادداشت|حدود ۲۲ کیلومتر.}} دانستهاند.<ref>التبیان، ج2، ص161؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص306؛ مجمع البیان، ج2، ص39-40.</ref> در جمع میان دو دیدگاه گفتهاند مقصود قول مشهور، ۱۲ میل در هر یک از جهات چهارگانه است.<ref>نک: مجمع البیان، ج2، ص39-40؛ السرائر، ج1، ص519؛ مجمع الفائدة، ج6، ص15.</ref> برخی نیز، افرادِ با فاصله بیش از ۱۸ میل{{یادداشت|حدود ۳۲ کیلومتر.}} را غیر حاضر دانستهاند.<ref>نک: الکافی، ج4، ص300؛ جواهر الکلام، ج18، ص8.</ref> | ||
در تطبیق ساکنان مناطق مکه و پیرامون آن بر مفهوم حاضر، باورهای گوناگونی میان عالمان مسلمان وجود دارد که برخی از آنها چنیناند: | در تطبیق ساکنان مناطق مکه و پیرامون آن بر مفهوم حاضر، باورهای گوناگونی میان عالمان مسلمان وجود دارد که برخی از آنها چنیناند: | ||
#[[اهل حرم]]؛ | #[[اهل حرم]]؛ | ||
خط ۲۹: | خط ۲۶: | ||
==تفاوت در حجگزاری== | ==تفاوت در حجگزاری== | ||
{{اصلی|اهل حرم|اهل حل|آفاقی}} | {{اصلی|اهل حرم|اهل حل|آفاقی}} | ||
بر پایه آیه {{آیه|فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ... ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ}}<ref name=":0" /> منابع تفسیری،<ref>مجمع البیان، ج2، ص39-40.</ref> روایی<ref>الکافی، ج4، ص299؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص312؛ تهذیب، ج5، ص25، 32- 34.</ref> و فقهی شیعه<ref>المقنعة، ص389؛ الکافی فی الفقه، ص191- 192.</ref> [[حج تمتع|حج تمتّع]] را بر بادی واجب و وظیفه حاضر را [[حج قران|حج قِران]] یا [[حج افراد|اِفراد]] دانستهاند. به باور آنها، به جا آوردن تمتّع از سوی حاضر، تنها در حالتی جایز است که از محدوده حرم بیرون رفته و هنگام بازگشت به یکی از [[میقات|میقاتها]] برسد. در مقابل، اهل سنت میان حاضر و بادی تفاوتی نگذاشته و آنها را در به جا آوردن یکی از انواع حج مخیر دانستهاند.<ref>نک: الخلاف، ج2، ص272؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ص916- 922، «پاورقی».</ref> برخی فقیهان اهل سنت، وجوب عمره را به بادی اختصاص دادهاند.<ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج7، ص13.</ref> بر پایه روایاتی در منابع اهل سنت، [[حضرت محمد(ص)]] حاضران را به نماز و بادیان را به [[طواف]] تشویق میکرد.<ref>الدر المنثور، ج1، ص121.</ref> | بر پایه آیه {{آیه|فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ... ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ | ||
}}،<ref name=":0" /> منابع تفسیری،<ref>مجمع البیان، ج2، ص39-40.</ref> روایی<ref>الکافی، ج4، ص299؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص312؛ تهذیب، ج5، ص25، 32- 34.</ref> و فقهی شیعه<ref>المقنعة، ص389؛ الکافی فی الفقه، ص191- 192.</ref> [[حج تمتع|حج تمتّع]] را بر بادی واجب و وظیفه حاضر را [[حج قران|حج قِران]] یا [[حج افراد|اِفراد]] دانستهاند. به باور آنها، به جا آوردن تمتّع از سوی حاضر، تنها در حالتی جایز است که از محدوده حرم بیرون رفته و هنگام بازگشت به یکی از [[میقات|میقاتها]] برسد. در مقابل، اهل سنت میان حاضر و بادی تفاوتی نگذاشته و آنها را در به جا آوردن یکی از انواع حج مخیر دانستهاند.<ref>نک: الخلاف، ج2، ص272؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ص916- 922، «پاورقی».</ref> برخی فقیهان اهل سنت، وجوب عمره را به بادی اختصاص دادهاند.<ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج7، ص13.</ref> بر پایه روایاتی در منابع اهل سنت، [[حضرت محمد(ص)]] حاضران را به نماز و بادیان را به [[طواف]] تشویق میکرد.<ref>الدر المنثور، ج1، ص121.</ref> | |||
تفاوتهای میان حاضر و بادی نباید سبب سوء استفاده مقیمان و مانع بهرهمندی غیر مقیمان از [[مسجدالحرام]] شود. از این رو، خداوند تأکید میکند آنان که مردم را از راه خدا و مسجدالحرام بازمیدارند به کیفری دردناک دچار میشوند.{{یادداشت|{{آیه|إِنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ وَیصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمسجدالحرام الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ}}}}<ref name=":1" /> بر پایه برخی روایاتِ شأن نزول، [[قریش]] از ورود حضرت محمد(ص) و مسلمانان به | تفاوتهای میان حاضر و بادی نباید سبب سوء استفاده مقیمان و مانع بهرهمندی غیر مقیمان از [[مسجدالحرام]] شود. از این رو، خداوند تأکید میکند آنان که مردم را از راه خدا و مسجدالحرام بازمیدارند به کیفری دردناک دچار میشوند.{{یادداشت|{{آیه|إِنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ وَیصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمسجدالحرام الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ}}}}<ref name=":1" /> بر پایه برخی روایاتِ شأن نزول، [[قریش]] از ورود حضرت محمد(ص) و مسلمانان به مکه جلوگیری کرده بودند و آیه نیز به مساوی بودن حاضر و بادی در ورود به مکه تأکید کرده است.<ref>تفسیر قمی، ج2، ص83.</ref> | ||
==دیگر احکام== | ==دیگر احکام== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۵: | ||
===اجاره دادن خانههای مکه=== | ===اجاره دادن خانههای مکه=== | ||
{{اصلی|خانههای مکه}} | {{اصلی|خانههای مکه}} | ||
بر پایه سنتی که در | بر پایه سنتی که در مکه بود، مردم برای خانههایشان در نمیگذاشتند تا غیر مقیمانی که برای مراسم حج میآیند به راحتی از خانههایشان بهرهمند شوند. [[معاویه بن ابی سفیان|معاویة بن ابیسفیان]] نخستین کسی دانسته شده است که با قرار دادن در برای خانه خود، از ورود آنها جلوگیری کرد. روایتی در منابع شیعه، آیه بیست و پنجم سوره حج{{یادداشت|{{آیه|إِنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ وَیصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمسجدالحرام الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ}}}} را اشاره به همین سنت دانسته است.<ref>الکافی، ج4، ص243- 244؛ تهذیب، ج5، ص420.</ref> | ||
به باور | به باور برخی مراد از «مسجد الحرام» در آیه پیشگفته همه حرم است؛ از این رو، حاضر و بادی در بهرهمندی از [[خانههای مکه]] حقی یکسان دارند<ref>التبیان، ج7، ص305- 306.</ref> و فروش یا اجاره زمینها و خانههای مکه حرام است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج2، ص168؛ الخلاف، ج3، ص189؛ بدائع الصنائع، ج5، ص146.</ref> | ||
در برابر، به باور برخی مراد از «مسجد الحرام» در آیه پیشگفته محدوده مسجد است و مراد از تساوی، برابری آنها در بزرگداشت حرم، حق بهرهمندی یکسان از [[قبله]]، انجام [[مناسک]]، دفن اموات و مانند آن است.<ref>تفسیر سمعانی، ج3، ص432؛ تفسیر قرطبی، ج12، ص32.</ref> | در برابر، به باور برخی مراد از «مسجد الحرام» در آیه پیشگفته محدوده مسجد است و مراد از تساوی، برابری آنها در بزرگداشت حرم، حق بهرهمندی یکسان از [[قبله]]، انجام [[مناسک]]، دفن اموات و مانند آن است.<ref>تفسیر سمعانی، ج3، ص432؛ تفسیر قرطبی، ج12، ص32.</ref> | ||
===نماز بادی در مسجدالحرام=== | ===نماز بادی در مسجدالحرام=== | ||
برخی فقیهان شیعه با استناد به عبارت قرآنی {{آیه|سَواءً العاکِفُ فیهِ وَالبادِ}}<ref name=":1" /> بر تمام بودن نماز بادی در [[مسجدالحرام]] استدلال کردهاند.<ref>مختلف الشیعه، ج3، ص135؛ فتاوی ابن الجنید، ص89.</ref> | برخی فقیهان شیعه با استناد به عبارت قرآنی {{آیه|سَواءً العاکِفُ فیهِ وَالبادِ | ||
}}<ref name=":1" /> بر تمام بودن نماز بادی در [[مسجدالحرام]] استدلال کردهاند.<ref>مختلف الشیعه، ج3، ص135؛ فتاوی ابن الجنید، ص89.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۱: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22125 | | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22125/حاضر-و-بادي | ||
| عنوان = حاضر و بادی | | عنوان = حاضر و بادی | ||
| نویسنده = حسین خانی، شجاد آقایی | | نویسنده = حسین خانی، شجاد آقایی | ||
}} | }} | ||
* | * اخبار مکه و ما جاء فيها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقي( -248ق.)، به کوشش رشدي الصالح ملحس، مکه، دارالثقافه، 1415ق. | ||
* | * اخبار مکه في قديم الدهر و حديثه، محمد بن اسحق الفاکهي ( -275ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دارخضر، 1414ق. | ||
* | * الانصاف في معرفه الراجح من الخلاف علي مذهب الامام احمد بن حنبل، علي بن سليمان المرداوي ( -885ق.)، به کوشش محمد حامد فيقي، بيروت، دار احياءالتراث العربي، 1377ق. | ||
* | * بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع، ابوبکر بن مسعود الکاساني ( -587ق.)، پاکستان، المکتبه الحبيبيه، 1409ق. | ||
* | * البرهان في علوم القرآن، بدرالدين محمد بن عبدالله الزرکشي ( -794ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، احياءالکتب العربيه، 1376ق. | ||
* | * تاريخ الطبري (تاريخ الامم و الملوک)، محمد بن جرير الطبري (224-310ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي. | ||
* | * التبيان في تفسير القرآن، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش احمد حبيب قصير عاملي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1963م. | ||
* | * تذکرة الفقهاء، حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، قم، انتشارات موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1414-1423ق. | ||
* | * تفسير القمي، علي بن ابراهيم قمي ( -307ق.)، به کوشش سيد طيب موسوي جزائري، قم، انتشارات دارالکتاب، 1404ق. | ||
* | * تفسير سمعاني (تفسير القرآن)، منصور بن محمد السمعاني ( -489ق.)، به کوشش ياسر ابراهيم و غنيم بن عباس، رياض، دارالوطن، 1418ق. | ||
* | * تفسير شاهي (آيات الاحکام)، ابوالفتح بن مختوم جرجاني ( -976ق.)، به کوشش اشراقي، تهران، نويد، 1362ش. | ||
* | * تفسير قرطبي (الجامع لاحکام القرآن)، محمد بن احمد القرطبي ( -671ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق. | ||
* | * تهذيب الاحکام في شرح المقنعه للشيخ المفيد، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1365ش. | ||
* | * جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام، محمد حسين نجفي ( -1266ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، بيتا. | ||
* | * الخلاف في الاحکام، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1407ق. | ||
* | * الدر المنثور في التفسير بالماثور و هو مختصر تفسير ترجمان القرآن، عبدالرحمن بن ابيبکر السيوطي (849-911ق.)، بيروت، دارالمعرفه، 1365ق. | ||
* | * الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه، زين الدين بن علي، شهيد ثاني (911-966ق.)، تحقيق سيد محمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوري، 1410ق. | ||
* | * السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، محمد بن احمد ابن ادريس ( -598ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1411ق. | ||
* | * الشرح الکبير، عبدالرحمن بن قدامه ( -682ق.)، بيروت، دارالکتب العلميه. | ||
* | * العين، الخليل بن احمد ( -175ق.)، به کوشش المخزومي و السامرائي، دارالهجره، 1409ق. | ||
* | * فتاوي ابن الجنيد، به کوشش علي پناه اشتهاردي (1296-1387ش.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1416ق. | ||
* | * الفقه علي المذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت. عبدالرحمن الجزيري، محمد غروي و مازج ياسر، بيروت، الثقلين، 1419ق. | ||
* | * الکافي، محمد بن يعقوب کليني ( -329ق.)، به کوشش علي اکبر غفاري، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1375ش. | ||
* | * لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (630-711ق.)، قم، انتشارات ادب الحوزه، 1405ق. | ||
* | * المبسوط في فقه الاماميه، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش محمد باقر بهبودي و سيد محمد تقي کشفي، تهران، انتشارات مکتبه المرتضويه، 1351ش. | ||
* | * مجمع البيان في تفسير القرآن، الفضل بن الحسن الطبرسي (468-548ق.)، به کوشش گروهي از علما، بيروت، موسسه الاعلمي، 1415ق. | ||
* | * مجمع الفائده و البرهان في شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبيلي احمد بن محمد ( -993ق.)، به کوشش مجتبي عراقي و حسين يزدي و علي پناه اشتهاردي (1296-1387ش.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1403ق. | ||
* | * مختلف الشيعه في احکام الشريعه، حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1412ق. | ||
* | * مدارک الاحکام في شرح شرائع الاسلام، سيد محمد بن علي موسوي عاملي (956 – 1009ق.)، قم، انتشارات موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1410ق. | ||
* | * المعتبر في شرح المختصر، جعفر بن حسن محقق حلي (602-676ق.)، قم، انتشارات سيد الشهداء، 1364ش. | ||
* | * المغني، عبدالله بن قدامه ( -620ق.)، بيروت، دارالکتب العلميه. | ||
* | * مفردات في غريب القرآن، الحسين بن محمد الراغب الاصفهاني ( -425ق.)، بي جا، نشر الکتاب، 1404ق. | ||
* | * المقنعه، شيخ مفيد محمد بن محمد بن النعمان (336-413ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1410ق. | ||
* | * من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (311-381ق.)، تحقيق و تصحيح علي اکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ دوم، 1404ق. | ||
* | * نهج البلاغه، شريف الرضي (م 406ق.)، شرح صبحي صالح، قم، دارالاسوه، 1415ق. | ||
* | * الوسيلة الي نيل الفضيله، محمد بن علي بن حمزه ( -560ق.)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفي، 1408ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||