در حال ویرایش حجابت
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:کلید کعبه (سده هشتم قمری).jpg|بندانگشتی|یکی از کهنترین | [[پرونده:کلید کعبه (سده هشتم قمری).jpg|بندانگشتی|یکی از کهنترین کلیدهای موجود کعبه، که در سال ۷۶۵ق. ساخته شده و امروزه در متحف الفن الاسلامی در قاهره نگهداری میشود. یکی از وظایف منصب حجابتِ کعبه، کلیدداری خانه خدا است.]] | ||
'''حجابت''' | '''حجابت'''، پردهداری و کلیدداری [[کعبه]] است، که به عنوان یک منصب به فردی واگزار میشد و در طول تاریخ وظایفی مانند خدمتگزاری، دربانی و گاه خبررسانی داشته است. | ||
منصب | |||
==واژه== | ==واژه== | ||
واژه «حجابت»، از ریشه «ح، ج، ب» به معنای منع<ref>معجم مقاییس اللغه، ج2، ص143؛ المصباح، ج2، ص121، «حجب».</ref> یا ستر<ref>الصحاح، ج1، ص107؛ المحکم و المحیط، ج3، ص92، «حجب».</ref> و واژه «حاجب» به معنای شخص پردهدار است<ref>العین، ج3، ص86، «حجب».</ref>؛ از این جهت به او حاجب میگویند که با پوشاندن شخص یا شیئ خاصی، دیدگان را از تماشای آن منع میکند و این وظیفه را بیشتر از راه دربانی انجام میدهد.<ref>المحکم و المحیط، ج8، ص453، «سدن».</ref> به شخص حاجب، «حَجَبیّ» گفته میشود.<ref>صحیح مسلم، ج2، ص966.</ref> | واژه «حجابت»، از ریشه «ح، ج، ب» به معنای منع<ref>معجم مقاییس اللغه، ج2، ص143؛ المصباح، ج2، ص121، «حجب».</ref> یا ستر<ref>الصحاح، ج1، ص107؛ المحکم و المحیط، ج3، ص92، «حجب».</ref> و واژه «حاجب» به معنای شخص پردهدار است<ref>العین، ج3، ص86، «حجب».</ref>؛ از این جهت به او حاجب میگویند که با پوشاندن شخص یا شیئ خاصی، دیدگان را از تماشای آن منع میکند و این وظیفه را بیشتر از راه دربانی انجام میدهد.<ref>المحکم و المحیط، ج8، ص453، «سدن».</ref> به شخص حاجب، «حَجَبیّ» گفته میشود.<ref>صحیح مسلم، ج2، ص966.</ref> | ||
خط ۱۴: | خط ۹: | ||
[[سدانت|سِدانت]] به معنای سرپرستی، کلیدداری و خدمتگزاری [[کعبه]]<ref>تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ کتاب الافعال، ج2، ص144؛ النهایه، ج1، ص340، «سدن».</ref> از ریشه «س، د، ن»<ref group="یادداشت">به معنای پوشاندن.</ref><ref>العین، ج7، ص228؛ تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> نیز، به معنای حجابت به کار رفته است.<ref>المصنّف، ج9، ص281-282؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص36؛ ج3، ص410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> گاه نیز با تردید در همانندی آن دو،<ref>نک: معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> تفاوتهایی میان این دو واژه گذاشته شده است؛<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55؛ المنتظم، ج2، ص216؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210.</ref> چنانچه سدانت را به معنای پردهداری بدون نیاز به کسب اجازه از دیگران و حجابت را نیازمند به کسب اجازه شمردهاند.<ref>لسان العرب، ج13، ص207، «سدن»؛ المفصل، ج13، ص207.</ref> | [[سدانت|سِدانت]] به معنای سرپرستی، کلیدداری و خدمتگزاری [[کعبه]]<ref>تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ کتاب الافعال، ج2، ص144؛ النهایه، ج1، ص340، «سدن».</ref> از ریشه «س، د، ن»<ref group="یادداشت">به معنای پوشاندن.</ref><ref>العین، ج7، ص228؛ تهذیب اللغه، ج12، ص253؛ معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> نیز، به معنای حجابت به کار رفته است.<ref>المصنّف، ج9، ص281-282؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص36؛ ج3، ص410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> گاه نیز با تردید در همانندی آن دو،<ref>نک: معجم مقاییس اللغه، ج3، ص150، «سدن».</ref> تفاوتهایی میان این دو واژه گذاشته شده است؛<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55؛ المنتظم، ج2، ص216؛ البدایة و النهایه، ج2، ص210.</ref> چنانچه سدانت را به معنای پردهداری بدون نیاز به کسب اجازه از دیگران و حجابت را نیازمند به کسب اجازه شمردهاند.<ref>لسان العرب، ج13، ص207، «سدن»؛ المفصل، ج13، ص207.</ref> | ||
اصطلاح «ولایة البیت» نیز، در اشعار [[جاهلیت]] به معنای حجابت به کار رفته است.<ref>الاصابه، ج4، ص444.</ref> این اصطلاح، در ادبیات قرآنی<ref group="یادداشت">{{آیه|وَمَا لَهُمْ أَلَّا | اصطلاح «ولایة البیت» نیز، در اشعار [[جاهلیت]] به معنای حجابت به کار رفته است.<ref>الاصابه، ج4، ص444.</ref> این اصطلاح، در ادبیات قرآنی<ref group="یادداشت">{{آیه|وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا كَانُوا أَوْلِيَاءَهُ إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}} و چه چيزى مانع آنان است كه خدا عذابشان نكند، در حالى كه [مردم مؤمن را] از ورود به مسجدالحرام [و عبادت در آن] با آنكه متولّيان آن نيستند، بازمى دارند؛ متولّيانِ [شايسته و واقعىِ ] اين [مكان مقدس] فقط پرهيزكارانند، ولى بيشتر مشركان نمى دانند [كه تولّيت آنجا شايستۀ آنان نيست.]</ref><ref>سوره انفال(۸)، آیه ۳۴.</ref> به معنای حق اجازه یا جلوگیری از ورود زائران به [[مسجدالحرام]] است که از مشرکان گرفته شد و تنها در اختیار پرهیزکاران نهاده شد.<ref>المیزان، ج9، ص72.</ref> | ||
==حجابت کعبه== | ==حجابت کعبه== | ||
خط ۲۰: | خط ۱۵: | ||
===در قرآن و حدیث=== | ===در قرآن و حدیث=== | ||
قرآن به تصریح، نامی از منصب حجابت یا سدانت به میان نیاورده است؛ ولی آیاتی درباره خدمت به کعبه و پاکیزه کردن آن از آلودگیهای ظاهری و باطنی وجود دارد. برای نمونه، آیه {{آیه|وَعَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهرَا بَیتِی لِلطائِفِینَ وَالْعَاکفِینَ وَالرکعِ السجُودِ}}<ref group="یادداشت">و به | قرآن به تصریح، نامی از منصب حجابت یا سدانت به میان نیاورده است؛ ولی آیاتی درباره خدمت به کعبه و پاکیزه کردن آن از آلودگیهای ظاهری و باطنی وجود دارد. برای نمونه، آیه {{آیه|وَعَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهرَا بَیتِی لِلطائِفِینَ وَالْعَاکفِینَ وَالرکعِ السجُودِ | ||
}}<ref group="یادداشت">و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم كه: خانهام را براى طوافكنندگان و اعتكافكنندگان و ركوعكنندگان و سجدهگزاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاكيزه كنيد!</ref><ref name=":2">سوره بقره(۲)، آیه ۱۲۵؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۱۹.</ref> به حجابت حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) اشاره دارد. | |||
در آیاتی دیگر،<ref group="یادداشت">سوره توبه(۹)، آیات ۱۷-۱۹.</ref> صلاحیت آباد کردن [[مسجدالحرام]] را از مشرکان گرفته و این کار را تنها حق مؤمنان دانسته است. این آیات، درباره فخرفروشی برخی از تازهمسلمانان بر سر منصب حجابت نازل شد و ارزش ایمان و جهاد را از این منصبها بالاتر دانست. مراد از تازهمسلمانها [[عباس بن عبدالمطلب]] به عنوان صاحب [[سقایت]]، شیبة بن عثمان به عنوان صاحب حجابت بودند<ref>و به روایتی همچنین [[حمزه]] به عنوان صاحب عمارت مسجد، یا عثمان بن طلحه بودند.</ref> و مراد از مؤمن و مجاهد [[امام علی(ع)]] بود.<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص163؛ قس: تفسیر قمی، ج1، ص284؛ جامع البیان، ج10، ص68؛ تفسیر عیاشی، ج2، ص83.</ref> | در آیاتی دیگر،<ref group="یادداشت">سوره توبه(۹)، آیات ۱۷-۱۹.</ref> صلاحیت آباد کردن [[مسجدالحرام]] را از مشرکان گرفته و این کار را تنها حق مؤمنان دانسته است. این آیات، درباره فخرفروشی برخی از تازهمسلمانان بر سر منصب حجابت نازل شد و ارزش ایمان و جهاد را از این منصبها بالاتر دانست. مراد از تازهمسلمانها [[عباس بن عبدالمطلب]] به عنوان صاحب [[سقایت]]، شیبة بن عثمان به عنوان صاحب حجابت بودند<ref>و به روایتی همچنین [[حمزه]] به عنوان صاحب عمارت مسجد، یا عثمان بن طلحه بودند.</ref> و مراد از مؤمن و مجاهد [[امام علی(ع)]] بود.<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص163؛ قس: تفسیر قمی، ج1، ص284؛ جامع البیان، ج10، ص68؛ تفسیر عیاشی، ج2، ص83.</ref> | ||
برخی، آیه {{آیه|إِن اللهَ یأْمُرُکمْ أَن تُؤدواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا}}<ref group="یادداشت">خدا قاطعانه به شما فرمان | برخی، آیه {{آیه|إِن اللهَ یأْمُرُکمْ أَن تُؤدواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا | ||
}}<ref group="یادداشت">خدا قاطعانه به شما فرمان مىدهد كه: امانت ها را به صاحبانش بازگردانيد!</ref><ref>سوره نساء(۴)، آیه ۵۸؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۸۷.</ref> را ناظر به لزوم بازگرداندن کلیدهای کعبه به دست حاجبان پیشین آن میدانند.<ref>المنمق، ص287؛ انساب الاشراف، ج1، ص59؛ ج4، ص23؛ ج9، ص403؛ احکام القرآن، ج2، ص259.</ref> | |||
در احادیث نیز، به منصب حجابت اشاره شده است. برای نمونه [[حضرت محمد(ص)]]، در خطبهای هنگام فتح [[مکه]] در کنار [[کعبه]]، بر بطلان همه امتیازهای [[جاهلیت]] جز [[سقایت]] و حجابت تأکید کرد.<ref>المصنّف، ج9، ص281؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص11، 36، 410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> | در احادیث نیز، به منصب حجابت اشاره شده است. برای نمونه [[حضرت محمد(ص)]]، در خطبهای هنگام فتح [[مکه]] در کنار [[کعبه]]، بر بطلان همه امتیازهای [[جاهلیت]] جز [[سقایت]] و حجابت تأکید کرد.<ref>المصنّف، ج9، ص281؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج2، ص11، 36، 410؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص878.</ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۲: | ||
حاجبان در سدههای نخستین، جایگاه ویژهای داشته و از طبقه اشراف جامعه به شمار میآمدند.<ref>معجم قبائل العرب، ج1، ص30.</ref> پست حجابت گاه دارای کارکرد سیاسی نیز بوده و حاجبان در منازعات سیاسی دخالت داده میشدند<ref>تاریخ الطبری، ج8، ص377؛ المنتظم، ج10، ص27.</ref> و گاه خانه آنان به عنوان مأمنی برای مردم در جنگها به شمار میرفت.<ref>انساب الاشراف، ج7، ص126.</ref> | حاجبان در سدههای نخستین، جایگاه ویژهای داشته و از طبقه اشراف جامعه به شمار میآمدند.<ref>معجم قبائل العرب، ج1، ص30.</ref> پست حجابت گاه دارای کارکرد سیاسی نیز بوده و حاجبان در منازعات سیاسی دخالت داده میشدند<ref>تاریخ الطبری، ج8، ص377؛ المنتظم، ج10، ص27.</ref> و گاه خانه آنان به عنوان مأمنی برای مردم در جنگها به شمار میرفت.<ref>انساب الاشراف، ج7، ص126.</ref> | ||
==پیشینه== | ===پیشینه=== | ||
کاربست حجابت در پردهداریِ | کاربست حجابت در پردهداریِ عبادتخانهها از پیشینهای طولانی برخوردار است و نمونه آن در ادیان و فرهنگهای دیگر نیز به کار رفته است.<ref name=":1">البدایة و النهایه، ج2، ص58؛ البلدان، ص617؛ البدء و التاریخ، ج6، ص104.</ref> | ||
====بنیاسماعیل==== | ====بنیاسماعیل==== | ||
نخستین حاجبان [[کعبه]] را بر پایه قرآن،<ref group="یادداشت">{{آیه|وَعَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهرَا بَیتِی لِلطائِفِینَ وَالْعَاکفِینَ وَالرکعِ السجُودِ}} | نخستین حاجبان [[کعبه]] را بر پایه قرآن،<ref group="یادداشت">{{آیه|وَعَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهرَا بَیتِی لِلطائِفِینَ وَالْعَاکفِینَ وَالرکعِ السجُودِ | ||
}} | |||
و به | و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم كه: خانهام را براى طوافكنندگان و اعتكافكنندگان و ركوعكنندگان و سجدهگزاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاكيزه كنيد!</ref><ref name=":2" /> [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل(ع)]] دانستهاند، که از جانب خداوند به پاکیزه کردن کعبه از پلیدی دستور یافتند.<ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص138؛ جامع البیان، ج1، ص423-424؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج1، ص227-228؛ تفسیر قمی، ج1، ص59.</ref> تا زمان زنده بودن حضرت اسماعیل(ع)، منصب حجابت در اختیار او بود.<ref>البدء و التاریخ، ج4، ص124.</ref> پس از درگذشت او سه باور درباره حاجبان کعبه وجود دارد که چنین است: | ||
#بر پایه روایتی، پس از درگذشت حضرت اسماعیل(ع)، حجابت در اختیار فرزندش نابت<ref group="یادداشت">نبت.</ref> و پس از او در اختیار «مُضاض بن عمرو» رهبر قبیله [[جرهم|جُرهُم]] قرار گرفت. | #بر پایه روایتی، پس از درگذشت حضرت اسماعیل(ع)، حجابت در اختیار فرزندش نابت<ref group="یادداشت">نبت.</ref> و پس از او در اختیار «مُضاض بن عمرو» رهبر قبیله [[جرهم|جُرهُم]] قرار گرفت. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۰: | ||
با تسلط خزاعه بر منصب حجابت، بتپرستی در مکه رواج یافت. عمرو بن لُحَی در سفری که به شام داشت با مشاهده بتپرستی و استشفای از بتان، برخی از آن بتها را برگرفته و در اطراف کعبه قرار داد. مکیان نیز بنا بر عادت پیشین خود در تقدیس سنگها، این بار به تقدیس بتان روی آوردند.<ref>الاصنام، ص8؛ المنمق، ص288؛ قس: الاعلام، ج5، ص84.</ref> بنیاسماعیل در زمان نضر بن کنانه هفتمین نواده عدنان، خزاعیان را از مکه بیرون کردند؛<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص271ـ272؛ المسالک و الممالک، ج1، ص384-388؛ معجم البلدان، ج5، ص186.</ref> ولی گویا دیری نپایید که خزاعیان بازگشته و چون بیشتر بنیاسماعیل در خارج از مکه ساکن بودند، نضر بن کنانه تاب مقابله در برابر آنها نیاورد و سرانجام از میان دو منصب حجابت و [[سقایت]]، تنها به سقایت بسنده کرد.<ref>تاریخ بلعمی، ج3، ص7.</ref> قبیله خزاعه، به مدت سیصد سال حاجبان کعبه بودند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص32.</ref> | با تسلط خزاعه بر منصب حجابت، بتپرستی در مکه رواج یافت. عمرو بن لُحَی در سفری که به شام داشت با مشاهده بتپرستی و استشفای از بتان، برخی از آن بتها را برگرفته و در اطراف کعبه قرار داد. مکیان نیز بنا بر عادت پیشین خود در تقدیس سنگها، این بار به تقدیس بتان روی آوردند.<ref>الاصنام، ص8؛ المنمق، ص288؛ قس: الاعلام، ج5، ص84.</ref> بنیاسماعیل در زمان نضر بن کنانه هفتمین نواده عدنان، خزاعیان را از مکه بیرون کردند؛<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص271ـ272؛ المسالک و الممالک، ج1، ص384-388؛ معجم البلدان، ج5، ص186.</ref> ولی گویا دیری نپایید که خزاعیان بازگشته و چون بیشتر بنیاسماعیل در خارج از مکه ساکن بودند، نضر بن کنانه تاب مقابله در برابر آنها نیاورد و سرانجام از میان دو منصب حجابت و [[سقایت]]، تنها به سقایت بسنده کرد.<ref>تاریخ بلعمی، ج3، ص7.</ref> قبیله خزاعه، به مدت سیصد سال حاجبان کعبه بودند.<ref>مروج الذهب، ج2، ص32.</ref> | ||
====قصی بن کلاب و بنیعبدالدار==== | ====قصی بن کلاب و بنیعبدالدار==== | ||
دومین تلاش بنیاسماعیل برای گرفتن منصب حجابت از خزاعیان، به رهبری قُصَی بن کلاب انجام شد. او پانزدهمین نواده عدنان و نام اصلیش زید بود.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117؛ المعارف، ص70.</ref> او که با دختر حلیل بن حبشیه، رئیس وقت خزاعه و کلیددار کعبه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117.</ref> ازدواج کرده بود،<ref>الطبقات، ج1، ص56؛ تاریخ الطبری، ج2، ص255.</ref> پس از درگذشت حلیل دعوی حجابت کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55ـ56؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص239؛ تاریخ الطبری، ج2، ص256.</ref> | دومین تلاش بنیاسماعیل برای گرفتن منصب حجابت از خزاعیان، به رهبری قُصَی بن کلاب انجام شد. او پانزدهمین نواده عدنان و نام اصلیش زید بود.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117؛ المعارف، ص70.</ref> او که با دختر حلیل بن حبشیه، رئیس وقت خزاعه و کلیددار کعبه<ref>السیرة النبویه، ج1، ص117.</ref> ازدواج کرده بود،<ref>الطبقات، ج1، ص56؛ تاریخ الطبری، ج2، ص255.</ref> پس از درگذشت حلیل دعوی حجابت کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص55ـ56؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص239؛ تاریخ الطبری، ج2، ص256.</ref> | ||
خط ۶۹: | خط ۶۶: | ||
به هر رو این انتخاب، موجب پدید آمدن تنش میان فرزندان دو برادر شد.<ref group="یادداشت">گرچه برخی دلیل بروز این نزاع را دو منصب رفادت و سقایتی دانستهاند که عبدالدار پس از مرگ قصی آن را از برادرش عبد بن قصی گرفته بود.</ref><ref>انساب الاشراف، ج1، ص61ـ62.</ref> این اختلاف در زمانی روی داد که عبدالمطلب تنها نخستزادهاش حارث را داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص247-248.</ref> در یک طرف نزاع، بنی عبد مناف<ref group="یادداشت">هاشم، مطلب و نوفل.</ref> و متحدان آنها از بنیاسد و [[بنیزهره]] و [[بنیتیم]] و بنیحارث، و در طرف دیگر، [[بنیعبدالدار]] و متحدانشان [[بنیمخزوم]]، [[بنی سهم|بنیسَهم]]، [[بنیجمح|بنیجُمَح]]، و بنیعَدِی قرار گرفتند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص64، 209؛ قس: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> پیش از جنگ، هر دو جناح با آدابی ویژه پیمانی سخت بر حمایت از یکدیگر بستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref><ref group="یادداشت">کاربست اصطلاحات أحلاف، و لعَقَة الدم درباره بنی عبدالدار مربوط به این مراسم است.</ref> کار به جنگ نیانجامید و با مصالحه میان منصبها و تقسیم آنها تمام شد و حجابت همچنان در میان خاندان عبدالدار باقی ماند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref> | به هر رو این انتخاب، موجب پدید آمدن تنش میان فرزندان دو برادر شد.<ref group="یادداشت">گرچه برخی دلیل بروز این نزاع را دو منصب رفادت و سقایتی دانستهاند که عبدالدار پس از مرگ قصی آن را از برادرش عبد بن قصی گرفته بود.</ref><ref>انساب الاشراف، ج1، ص61ـ62.</ref> این اختلاف در زمانی روی داد که عبدالمطلب تنها نخستزادهاش حارث را داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص247-248.</ref> در یک طرف نزاع، بنی عبد مناف<ref group="یادداشت">هاشم، مطلب و نوفل.</ref> و متحدان آنها از بنیاسد و [[بنیزهره]] و [[بنیتیم]] و بنیحارث، و در طرف دیگر، [[بنیعبدالدار]] و متحدانشان [[بنیمخزوم]]، [[بنی سهم|بنیسَهم]]، [[بنیجمح|بنیجُمَح]]، و بنیعَدِی قرار گرفتند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص130-131؛ الطبقات، ج1، ص64، 209؛ قس: تاریخ یعقوبی، ج1، ص248.</ref> پیش از جنگ، هر دو جناح با آدابی ویژه پیمانی سخت بر حمایت از یکدیگر بستند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref><ref group="یادداشت">کاربست اصطلاحات أحلاف، و لعَقَة الدم درباره بنی عبدالدار مربوط به این مراسم است.</ref> کار به جنگ نیانجامید و با مصالحه میان منصبها و تقسیم آنها تمام شد و حجابت همچنان در میان خاندان عبدالدار باقی ماند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص132؛ الطبقات، ج1، ص63؛ المحبر، ص166.</ref> | ||
====در دوره اسلام==== | |||
=== | |||
این منصب در دوره اسلامی ارزشی مضاعف یافت.<ref>المحبر، ص241.</ref> پس از فتح [[مکه]]، حضرت محمد(ص) کلید کعبه را از عثمان بن طلحه گرفت<ref>المغازی، ج2، ص833؛ السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> و پس از پاکیزه کردن کعبه، به خود او و به نقلی به شیبة بن عثمان یا به هر دوی آنها یا نخست به عثمان بن طلحه و سپس به شیبه بازگرداند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ الاستیعاب، ج2، ص712؛ البدء و التاریخ، ج4، ص110.</ref><ref group="یادداشت">به باور برخی، عثمان بن طلحه از این منصب به نفع شیبه صرف نظر کرد.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج4، ص161.</ref> حضرت محمد(ص) همراه با دادن این منصب به وی، بر همیشگی بودن این حق برای بنی أبی طلحه<ref>المغازی، ج2، ص838؛ الطبقات، ج2، ص104؛ الاستیعاب، ج2، ص713.</ref> و به نقلی بنی طلحه<ref>المعجم الاوسط، ج1، ص155ـ156؛ المعجم الکبیر، ج11، ص98.</ref> تأکید کرد<ref group="یادداشت">با این بیان: «جز ظالم آن را بازنستاند.»</ref><ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص412؛ المعجم الاوسط، ج1، ص155ـ156.</ref> و به حاجب سفارش کرد از نذورات کعبه سوء استفاده نکند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص104، 412.</ref> درباره دادن کلید به شیبه<ref>تاریخ الاسلام، ج2، ص551.</ref> و عثمان تردید شده است؛ سبب این تردید، اسلام نداشتن شیبه<ref>المغازی، ج3، ص909؛ السیرة النبویه، ج2، ص444؛ انساب الاشراف، ج1، ص464-465.</ref> و عثمان<ref>الاستیعاب، ج3، ص1034؛ البدایة و النهایه، ج3، ص17.</ref> در آن موقع است.<ref group="یادداشت">البته اسلام نداشتن عثمان در آن موقع، با مخالفت ابن حجر (م.۸۵۲ق) مواجه شده است.</ref><ref>الاصابه، ج4، ص373.</ref> | این منصب در دوره اسلامی ارزشی مضاعف یافت.<ref>المحبر، ص241.</ref> پس از فتح [[مکه]]، حضرت محمد(ص) کلید کعبه را از عثمان بن طلحه گرفت<ref>المغازی، ج2، ص833؛ السیرة النبویه، ج2، ص411؛ الطبقات، ج2، ص104.</ref> و پس از پاکیزه کردن کعبه، به خود او و به نقلی به شیبة بن عثمان یا به هر دوی آنها یا نخست به عثمان بن طلحه و سپس به شیبه بازگرداند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ الاستیعاب، ج2، ص712؛ البدء و التاریخ، ج4، ص110.</ref><ref group="یادداشت">به باور برخی، عثمان بن طلحه از این منصب به نفع شیبه صرف نظر کرد.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج4، ص161.</ref> حضرت محمد(ص) همراه با دادن این منصب به وی، بر همیشگی بودن این حق برای بنی أبی طلحه<ref>المغازی، ج2، ص838؛ الطبقات، ج2، ص104؛ الاستیعاب، ج2، ص713.</ref> و به نقلی بنی طلحه<ref>المعجم الاوسط، ج1، ص155ـ156؛ المعجم الکبیر، ج11، ص98.</ref> تأکید کرد<ref group="یادداشت">با این بیان: «جز ظالم آن را بازنستاند.»</ref><ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص412؛ المعجم الاوسط، ج1، ص155ـ156.</ref> و به حاجب سفارش کرد از نذورات کعبه سوء استفاده نکند.<ref>المغازی، ج2، ص837-838؛ السیرة النبویه، ج2، ص104، 412.</ref> درباره دادن کلید به شیبه<ref>تاریخ الاسلام، ج2، ص551.</ref> و عثمان تردید شده است؛ سبب این تردید، اسلام نداشتن شیبه<ref>المغازی، ج3، ص909؛ السیرة النبویه، ج2، ص444؛ انساب الاشراف، ج1، ص464-465.</ref> و عثمان<ref>الاستیعاب، ج3، ص1034؛ البدایة و النهایه، ج3، ص17.</ref> در آن موقع است.<ref group="یادداشت">البته اسلام نداشتن عثمان در آن موقع، با مخالفت ابن حجر (م.۸۵۲ق) مواجه شده است.</ref><ref>الاصابه، ج4، ص373.</ref> | ||
در جریان برگرداندن کلید کعبه به [[بنیعبدالدار]]، برخی به تمایل [[بنیهاشم]] برای به دست آوردن این منصب و مخالفت حضرت محمد(ص) اشاره کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ عیون الاثر، ج2، ص227؛ البدایة و النهایه، ج4، ص301.</ref> بر پایه نقلی، حضرت محمد(ص) در پاسخ عباس عموی خویش به ترجیح منصب [[سقایت]] بر حجابت اشاره کرد.<ref>الطبقات، ج4، ص18.</ref> برخی نیز، به دادن منصب حجابت به عباس و بازستانده شدن آن از وی اشاره کردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403.</ref> | در جریان برگرداندن کلید کعبه به [[بنیعبدالدار]]، برخی به تمایل [[بنیهاشم]] برای به دست آوردن این منصب و مخالفت حضرت محمد(ص) اشاره کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص412؛ عیون الاثر، ج2، ص227؛ البدایة و النهایه، ج4، ص301.</ref> بر پایه نقلی، حضرت محمد(ص) در پاسخ عباس عموی خویش به ترجیح منصب [[سقایت]] بر حجابت اشاره کرد.<ref>الطبقات، ج4، ص18.</ref> برخی نیز، به دادن منصب حجابت به عباس و بازستانده شدن آن از وی اشاره کردهاند.<ref>انساب الاشراف، ج9، ص403.</ref> | ||
با تصریح حضرت محمد(ص) بر جاودانی ماندن حجابت در میان بنی طلحه، این منصب همچنان در بین خاندان بنی شیبه که منسوب به شیبة بن عثمان هستند<ref>تاریخ الاسلام، ج4، ص238.</ref> به جای مانده است.<ref>الاعلام، ج3، ص181.</ref> نام برخی از این کلیدداران چنین است: | با تصریح حضرت محمد(ص) بر جاودانی ماندن حجابت در میان بنی طلحه، این منصب همچنان در بین خاندان بنی شیبه که منسوب به شیبة بن عثمان هستند<ref>تاریخ الاسلام، ج4، ص238.</ref> به جای مانده است.<ref>الاعلام، ج3، ص181.</ref> نام برخی از این کلیدداران که معروف به«حَجَبیّ» بودند چنین است: | ||
*مسلم بن شیبه که پس از وفات پدر در سال ۵۹ق.<ref>شذرات الذهب، ج1، ص268.</ref> عهدهدار این منصب گشت و از صحابه به شمار آمده است؛<ref>الاصابه، ج6، ص85.</ref> | *مسلم بن شیبه که پس از وفات پدر در سال ۵۹ق.<ref>شذرات الذهب، ج1، ص268.</ref> عهدهدار این منصب گشت و از صحابه به شمار آمده است؛<ref>الاصابه، ج6، ص85.</ref> | ||
*ابوالمحاسن محمد بن علی الشیبی (م.۸۳۷ق) فقیه شافعی و قاضی مکه و صاحب کتاب تمثال الأمثال؛<ref>الاعلام، ج6، ص287.</ref> | *ابوالمحاسن محمد بن علی الشیبی (م.۸۳۷ق) فقیه شافعی و قاضی مکه و صاحب کتاب تمثال الأمثال؛<ref>الاعلام، ج6، ص287.</ref> | ||
*محمد بن زین العابدین بن محمد (م.۱۲۵۳ق) صاحب کتاب مناسک الحج؛<ref>الاعلام، ج6، ص133.</ref> | *محمد بن زین العابدین بن محمد (م.۱۲۵۳ق) صاحب کتاب مناسک الحج؛<ref>الاعلام، ج6، ص133.</ref> | ||
*عبدالعزیز الشیبی (م.۱۴۳۱ق/۲۰۱۰م)؛<ref>[https://www.alyaum.com/articles/793418 | *عبدالعزیز الشیبی (م.۱۴۳۱ق/۲۰۱۰م)؛<ref>[https://www.alyaum.com/articles/793418 الشيخ عبد العزيز الشيبي]، الیوم؛ گرفته شده در ۲۵ اسفند ۱۳۹۸ش.</ref> | ||
*عبدالقادر الشیبی (م.۱۴۳۵ق/۲۰۱۴م)؛<ref>[https://www.albayan.ae/five-senses/east-and-west/2014-10-24-1.2228378 | *عبدالقادر الشیبی (م.۱۴۳۵ق/۲۰۱۴م)؛<ref>[https://www.albayan.ae/five-senses/east-and-west/2014-10-24-1.2228378 رحيل سادن الكعبة عبد القادر الشيبي]، البیان؛ گرفته شده در ۲۵ اسفند ۱۳۹۸ش.</ref> | ||
*صالح | *صالح زين العابدين الشيبی، تا امروزه.<ref>[https://www.almowaten.net/2014/10/%D9%85%D9%83%D8%A9-%D8%AA%D9%88%D8%AF%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%A8%D9%8A-%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B1%D8%B4%D8%AD-%D9%84%D8%AA%D8%B3%D9%84%D9%85-%D9%85%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AD-%D8%A7%D9%84/ مكة تودع الشيبي والمرشح لتسلم مفتاح الكعبة صالح زين العابدين]، المواطن؛ [https://www.almowaten.net/2019/08/%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%A8%D8%A9-%D8%B9%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%83-%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%8A%D8%B5%D9%84-%D9%8A%D8%B3%D9%84%D9%85-%D9%83%D8%B3%D9%88%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%B9%D8%A8%D8%A9/ نيابة عن الملك.. الفيصل يسلم كسوة الكعبة لكبير السدنة]، المواطن؛ گرفته شده در ۲۵ اسفند ۱۳۹۸ش.</ref> | ||
===امروزه=== | ===امروزه=== | ||
«پردهداری» در کاربرد دیگر خود، که تنها به منصب ساخت و تعویض [[پرده کعبه]] اختصاص دارد، امروزه با اشراف پادشاه [[عربستان]] انجام میشود<ref name=":0" /> و سادن، مسؤولیت تعویض و شستشوی [[پرده کعبه]] و تعطیر آن را عهدهدار است.<ref name=":4">نک: الجامع اللطیف، ص107؛ تحصیل المرام، ج1، ص255.</ref | «پردهداری» در کاربرد دیگر خود، که تنها به منصب ساخت و تعویض [[پرده کعبه]] اختصاص دارد، امروزه با اشراف پادشاه [[عربستان]] انجام میشود<ref name=":0" /> و سادن، مسؤولیت تعویض و شستشوی [[پرده کعبه]] و تعطیر آن را عهدهدار است.<ref name=":4">نک: الجامع اللطیف، ص107؛ تحصیل المرام، ج1، ص255.</ref> | ||
===کتابشناسی=== | ===کتابشناسی=== | ||
فارغ از اطلاعات موجود در کتابهای مفصل تاریخی، تک نگارههایی در زمینه حجابت کعبه وجود دارد؛ برای نمونه، رساله «الحجابة» نوشته جاحظ (م.۲۵۵ یا ۲۵۶ق) در باب آداب حجابت نگاشته شده است.<ref name=":1" /> | فارغ از اطلاعات موجود در کتابهای مفصل تاریخی، تک نگارههایی در زمینه حجابت کعبه وجود دارد؛ برای نمونه، رساله «الحجابة» نوشته جاحظ (م.۲۵۵ یا ۲۵۶ق) در باب آداب حجابت نگاشته شده است.<ref name=":1" /> | ||
تفاخرها، نزاعها، و گاه جنگهایی که بر سر تصاحب حجابت صورت میگرفت، از خود میراث ادبی هنگفتی بر جا گذاشته است. تاریخنویسان با تفصیل زیاد جزئیات این حوادث را نوشتهاند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص128؛ المنمق، ص284، 290؛ انساب الاشراف، ج1، ص56.</ref> | تفاخرها، نزاعها، و گاه جنگهایی که بر سر تصاحب حجابت صورت میگرفت، از خود میراث ادبی هنگفتی بر جا گذاشته است. تاریخنویسان با تفصیل زیاد جزئیات این حوادث را نوشتهاند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص128؛ المنمق، ص284، 290؛ انساب الاشراف، ج1، ص56.</ref> | ||
==حجابتِ دربار بزرگان== | ==حجابتِ دربار بزرگان== | ||
حجابت، یکی از منصبهای با اهمیتِ دربار پادشاهان و اشراف نیز بوده است.<ref>تاریخ خلیفه، ص141؛ المحبر، ص259؛ صبح الاعشی، ج5، ص296.</ref> نمونههایی از استفاده از حاجب به معنای کارگزار دربار اشراف و بزرگان در دوره نخست ظهور [[اسلام]] در [[مدینه]] و سپس پایتختهای دیگر خلافت اسلامی<ref>صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در زمان خلفای پس از [[حضرت محمد(ص)]]<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> توسط بردگان<ref>المحبر، ص258ـ259؛ صبح الاعشی، ج5، ص422-423.</ref> به چشم میخورد. | حجابت، یکی از منصبهای با اهمیتِ دربار پادشاهان و اشراف نیز بوده است.<ref>تاریخ خلیفه، ص141؛ المحبر، ص259؛ صبح الاعشی، ج5، ص296.</ref> نمونههایی از استفاده از حاجب به معنای کارگزار دربار اشراف و بزرگان در دوره نخست ظهور [[اسلام]] در [[مدینه]] و سپس پایتختهای دیگر خلافت اسلامی<ref>صبح الاعشی، ج5، ص423.</ref> و در زمان خلفای پس از [[حضرت محمد(ص)]]<ref>الطبقات، ج3، ص237؛ تاریخ الطبری، ج4، ص187، 189؛ الاصابه، ج6، ص546.</ref> توسط بردگان<ref>المحبر، ص258ـ259؛ صبح الاعشی، ج5، ص422-423.</ref> به چشم میخورد. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۱۵: | ||
| نویسنده = گروه مطالعات اجتماعی | | نویسنده = گروه مطالعات اجتماعی | ||
}} | }} | ||
* | * آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، تهران، انتشارات مشعر، ۱۳۸۶ش. | ||
* | * احکام القرآن، احمد بن علی الجصاص ( -۳۷۰ق.)، به کوشش عبدالسلام، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقی( -۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح ملحس، مکه، دارالثقافه، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر (۳۶۸-۴۶۳ق.)، به کوشش علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۲۹ق. | ||
* | * الاصابه فی تمییز الصحابه، ابن حجر العسقلانی (۷۷۳-۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * الاصنام، تنکیس الاصنام (تاریخ پرستش تازیان پیش از پدیده اسلام). هشام بن محمد الکلبی ( -۲۰۴ق.)، تحقیق احمد زکی پاشا، ترجمه محمد رضا جلالی نائینی، تهران، تابان، ۱۳۴۸ش. | ||
* | * الاعلام، خیر الدین بن محمود الزرکلی ( -۱۳۹۶ق.)، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م. | ||
* | * الانباء فی تاریخ الخلفاء، محمد بن علی ابن العمرانی (۵۸۰ ش)، به کوشش قاسم السامرائی، القاهره، الآفاق العربیه، ۱۴۱۹ق. | ||
* | * انساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری ( -۲۷۹ق.)، تحقیق سهیل صادق زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق. | ||
* | * الانساب، عبدالکریم السمعانی ( -۵۶۲ق.)، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائره المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق. | ||
* | * البدء والتاریخ، المطهر المقدسی ( -۳۵۵ق.)، تحقیق سمیر شمس، بیروت، دار صادر، ۱۹۰۳م. | ||
* | * البدایه و النهایه فی التاریخ، اسماعیل بن عمر بن کثیر (۷۰۰-۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبه المعارف، ۱۴۱۱ق. | ||
* | * البلدان، ابن الفقیه احمد بن محمد بن اسحاق ( -۳۶۵ق.)، به کوشش یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶ق. | ||
* | * تاریخ ابن خلدون (العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر)، عبدالرحمن بن محمد عبدالرحمن بن محمد ابن خلدون ( -۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده و سهیل صادق زکار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۸ق. | ||
* | * تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، شمسالدین محمد بن احمد الذهبی ( -۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۰ق. | ||
* | * تاریخ بلعمی (تاریخنامه طبری)، محمد بن جریر الطبری، ترجمه محمد بن محمد بلعمی ( -۳۲۵ق.)، به کوشش محمد روشن، سروش، ۱۳۷۸ش. و البرز، ۱۳۷۳ش. | ||
* | * تاریخ خلیفه بن خیاط، خلیفه بن خیاط( -۲۴۰ق.)، به تحقیق مصطفی نجیب فواز و حکمت کشلی فواز، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق.)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی. | ||
* | * تاریخ مدینه دمشق، علی بن الحسن ابن عساکر ( -۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * تاریخ الیعقوبی، احمد بن ابی یعقوب الیعقوبی ( -۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * التحریر والتنویر، محمد بن الطاهر بن عاشور ( -۱۳۹۳ق.)، بیروت، موسسه التاریخ، ۱۴۲۱ق. | ||
* | * تحصیل المرام فی اخبار البیت الحرام و المشاعر العظام و مکه و الحرم و ولاتها الفخام، محمد بن احمد الصباغ ( -۱۳۲۱ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، مکه، مکتبه الاسدی، ۱۴۲۴ق. | ||
* | * تفسیر ابن ابی حاتم (تفسیر القرآن العظیم)، عبدالرحمن بن محمد ابن ابی حاتم ( -۳۲۷ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبه العصریه، ۱۴۱۹ق. | ||
* تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود العیاشی ( -۳۲۰ق.)، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، ۱۳۸۰ق. | |||
* | * تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی ( -۳۰۷ق.)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، قم، انتشارات دارالکتاب، ۱۴۰۴ق. | ||
* | * تفسیر مقاتل بن سلیمان، ( -۱۵۰ق.)، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق. | ||
* | * التنبیه و الاشراف، علی بن الحسین المسعودی ( -۳۴۶ق.)، بیروت، دارالصعب، بیتا. | ||
* | * تهذیب اللغه، الازهری ( -۳۷۰ق.)، به کوشش محمد عوض، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۲۰۰۰م. | ||
* | * جامع البیان عن تاویل ای القرآن (تفسیر الطبری)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق.)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق. | ||
* | * الجامع اللطیف فی فضل مکه و اهلها و بناء البیت الشریف، محمد ابن ظهیره ( -۹۸۶ق.)، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۳ق. | ||
* | * سنن ابن ماجه، محمد بن زید الربعی ابن ماجه ( -۲۷۵ق.)، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق. | ||
* | * السیرة النبویه و آثار المحمدیه، زینی دحلان ( -۱۳۰۴ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی. | ||
* | * شَذَراتُ الذَهَب فی اخبار من ذَهَب، عبدالحی بن عماد ( -۱۰۸۹ق.)، به کوشش عبدالقادر الارنووط، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶ق. | ||
* | * صبح الاعشی فی صناعة الانشاء، احمد بن علی قلقشندی ( -۸۲۱ق.)، به کوشش سهیل صادق زکار، دمشق، وزاره الثقافه، ۱۹۸۱م. | ||
* | * الصحاح (تاج اللغه وصحاح العربیه)، اسماعیل بن حماد الجوهری ( -۳۹۳ق.)، به کوشش احمد عبدالغفور العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق. | ||
* | * صحیح مسلم بشرح النووی (المنهاج فی شرح صحیح مسلم بن الحجاج)، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱-۶۷۶ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی. | ||
* | * الطبقات الکبری، محمد بن سعد ( -۲۳۰ق.)، بیروت، دارالصادر، ۱۴۰۹ق. | ||
* | * العین، الخلیل بن احمد الفراهیدی ( -۱۷۵ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دارالهجره، ۱۴۰۹ق. | ||
* | * عیون الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر (السیره النبویه)، فتحالدین محمد ابن سید الناس ( -۷۳۴ق.)، به کوشش ابراهیم محمد رمضان، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۴ق. | ||
* | * الغارات، ابراهیم بن محمد الثقفی ( -۲۸۳ق.)، به کوشش سید جلال الدین محدث ارموی، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۶ش. | ||
* | * الکامل فی التاریخ، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق. | ||
* | * کتاب الافعال، علی ابن القطاع ( -۵۱۵ق.)، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق. | ||
* | * لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰-۷۱۱ق.)، قم، انتشارات ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق. | ||
* | * مجموعة الحدیث علی ابواب الفقه، محمد بن عبدالوهاب ( -۱۲۰۶ق.)، به کوشش خلیل ابراهیم، الریاض، جامعة الامام محمد بن مسعود، ۱۴۰۴ق. | ||
* | * المحبر، محمد بن حبیب ( -۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیده. | ||
* | * المحکم و المحیط الاعظم، علی بن اسماعیل ابن سیده ( -۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۰م. | ||
* | * مروج الذهب و معادن الجوهر، علی بن الحسین المسعودی ( -۳۴۶ق.)، به کوشش یوسف اسعد داغر، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۹ق. | ||
* | * مسند الامام احمد بن حنبل، احمد بن حنبل (م۲۴۱ق.)، قاهره، مؤسسة القرطبه. | ||
* | * المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، احمد بن محمد بن علی، الفیومی ( -۷۷۰ق.)، قم، دارالهجره، ۱۴۰۵ق. | ||
* | * المصنّف، عبدالرزاق الصنعانی ( -۲۱۱ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی. | ||
* | * المعارف، ابن قتیبه دینوری (۲۱۳-۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۳۷۳ش. | ||
* | * المعجم الاوسط، سلیمان بن احمد الطبرانی (۲۶۰-۳۶۰ق.)، تحقیق طارق بن عوض الله و عبدالحسن بن ابراهیم الحسینی، قاهره، دارالحرمین، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله الحموی ( -۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م. | ||
* | * المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد الطبرانی (۲۶۰-۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق. | ||
* | * معجم قبائل العرب القدیمه و الحدیثه، عمر رضا کحاله، بیروت، الرساله، ۱۴۰۵ق. | ||
* | * معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس ( -۳۹۵ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ق. | ||
* | * المعرفة والتاریخ، یعقوب بن سفیان الفسوی ( -۲۷۷ق.)، به کوشش العمری، بیروت، الرساله، ۱۴۰۱ق. | ||
* | * المغازی، محمد بن عمر الواقدی ( -۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۹ق. | ||
* | * المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، جواد علی عبیدی (۱۳۲۴-۱۴۰۸ق.)، بیروت، دارالساقی، ۱۴۲۲ق. | ||
* | * مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصفهانی ( -۳۵۶ق.)، به کوشش مظفر، قم، دارالکتاب، ۱۳۸۵ق. | ||
* | * المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، عبدالرحمن بن علی ابن الجوزی ( -۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا و نعیم زرزور، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق. | ||
* | * المنمق فی اخبار قریش، محمد بن حبیب ( -۲۴۵ق.)، به کوشش خورشید احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق. | ||
* | * المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی (۱۲۸۲-۱۳۶۰ش.)، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۳۹۳ق. | ||
* | * النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ابن اثیر ( -۶۰۶ق.)، به کوشش طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۴ش. | ||
* | * وقعة صفین، ابن مزاحم المنقری ( -۲۱۲ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۴ق. | ||
* | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:مناصب حج]] | [[رده:مناصب حج]] |