در حال ویرایش حسنک وزیر
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
حسنک وزیر در مسیر بازگشت کاروان از آنجا که از غارت قبایل عرب بیمناک بود، مسیر خود را تغییر داد و مسیر شمالی [[اردن]] و جنوب [[سوریه]] را برای بازگشت انتخاب کرد. | حسنک وزیر در مسیر بازگشت کاروان از آنجا که از غارت قبایل عرب بیمناک بود، مسیر خود را تغییر داد و مسیر شمالی [[اردن]] و جنوب [[سوریه]] را برای بازگشت انتخاب کرد. | ||
این مناطق در قلمرو [[فاطمیان مصر]] بود، مهمترین رقیبان و دشمنان خلفای عباسی، قرار داشت. و برای اینکار میبایست از خلیفۀ فاطمی اجازه میگرفتند، خلیفه فاطمی، الظاهر بالله نیز که این مسئله را راهی برای کسب مقبولیت و نفوذ در دل اهل خراسان میدانست، از این درخواست استقبال کرد. وی با صدور اجازه به این کاروان و سفارش به حاکمان شهرهای شام برای تکریم و بزرگداشت کاروان حج و امیران آن و تهیه کردن وسایل آسایش کاروانیان، اسب و جامههای قیمتی و هزار دینار طلا برای هر یک از امیران کاروان فرستاد.<ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢ و 45٣؛ نیز ر. ک: میقات حج، ج5٧، ص٧6.</ref> | این مناطق در قلمرو [[فاطمیان مصر]] بود، مهمترین رقیبان و دشمنان خلفای عباسی، قرار داشت. و برای اینکار میبایست از خلیفۀ فاطمی اجازه میگرفتند، خلیفه فاطمی، الظاهر بالله نیز که این مسئله را راهی برای کسب مقبولیت و نفوذ در دل اهل خراسان میدانست، از این درخواست استقبال کرد. وی با صدور اجازه به این کاروان و سفارش به حاکمان شهرهای شام برای تکریم و بزرگداشت کاروان حج و امیران آن و تهیه کردن وسایل آسایش کاروانیان، اسب و جامههای قیمتی و هزار دینار طلا برای هر یک از امیران کاروان فرستاد. <ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢ و 45٣؛ نیز ر. ک: میقات حج، ج5٧، ص٧6.</ref> | ||
==ناراحتی خلیفه عباسی از حسنک== | ==ناراحتی خلیفه عباسی از حسنک== | ||
اقدام حسنک وزیر برای القادر باللّٰه خلیفۀ متعصّب عباسی که سختگیری در مسائل مذهبی را دوباره در بغداد باب کرد، بسیار گران تمام شد و برنتابید.<ref>تاریخ بیهقی، ص٢٢٠-٢٣6؛ آثار الوزراء، عقیلی، ص١٨6؛ المنتظم فی التاریخ الملوک والامم، ابن جوزی، جلد٨، ص١6؛ الکامل ابن اثیر، ذیل وقایع سال 4١5.</ref> بههمین دلیل، ضمن تهدید کردن رییس کاروان عراق که ابوالحسن محمد اقساسی علوی بود و منجر به مرگش شد،<ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢.</ref> بر سلطان محمود غزنوی خشم گرفت و از مکاتبه با او خودداری ورزید. القادر بالله پس از مدتی، سفیری به دربار سلطان محمود فرستاد و خواستار اعدام حسنک شد با این مستمسک که حسنک، قرمطی است.<ref>آثار الوزراء، عقیلی، ص١٨6؛ دستور الوزراء، خواندمیر، با تصحیح نفیسی، ص١4١؛ جامع التواریخ، اسماعیلیان و فاطمیان، ص4٩.</ref> سلطان محمود زیر بار دستور خلیفه نرفت و تنها خلعتها و اموالی را که خلیفه مصر برای حسنک فرستاده بود، سوزاند و به قولی، بههمراه سفیر القادربالله به بغداد فرستاد ([[جمادی الاولی]]، سال416ه. ق). در آنجا آنها را در باب التونی (النوبی) در حضور مردم آتش زدند. طلاها را هم ذوب کرد تا میان فقیران تقسیم کردند.<ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢ و 45٣؛ الکامل، ج٩، ص٣4٠؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج١5، ص١٧٢.</ref> | اقدام حسنک وزیر برای القادر باللّٰه خلیفۀ متعصّب عباسی که سختگیری در مسائل مذهبی را دوباره در بغداد باب کرد، بسیار گران تمام شد و برنتابید. <ref>تاریخ بیهقی، ص٢٢٠-٢٣6؛ آثار الوزراء، عقیلی، ص١٨6؛ المنتظم فی التاریخ الملوک والامم، ابن جوزی، جلد٨، ص١6؛ الکامل ابن اثیر، ذیل وقایع سال 4١5.</ref> بههمین دلیل، ضمن تهدید کردن رییس کاروان عراق که ابوالحسن محمد اقساسی علوی بود و منجر به مرگش شد، <ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢.</ref> بر سلطان محمود غزنوی خشم گرفت و از مکاتبه با او خودداری ورزید. القادر بالله پس از مدتی، سفیری به دربار سلطان محمود فرستاد و خواستار اعدام حسنک شد با این مستمسک که حسنک، قرمطی است. <ref>آثار الوزراء، عقیلی، ص١٨6؛ دستور الوزراء، خواندمیر، با تصحیح نفیسی، ص١4١؛ جامع التواریخ، اسماعیلیان و فاطمیان، ص4٩.</ref> سلطان محمود زیر بار دستور خلیفه نرفت و تنها خلعتها و اموالی را که خلیفه مصر برای حسنک فرستاده بود، سوزاند و به قولی، بههمراه سفیر القادربالله به بغداد فرستاد ([[جمادی الاولی]]، سال416ه. ق). در آنجا آنها را در باب التونی (النوبی) در حضور مردم آتش زدند. طلاها را هم ذوب کرد تا میان فقیران تقسیم کردند. <ref>اتحاف الوری، ج٢، ص45٢ و 45٣؛ الکامل، ج٩، ص٣4٠؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج١5، ص١٧٢.</ref> | ||
در گزارش دیگر آمده است هنگامی که کاروان به بغداد رسید، القادر، خشم خود را با یهودی خواندن فاطمیان و تردید در نسبشان ابراز کرد و دستور داد خلعتها را در باب النوبی آتش زدند.<ref>تاریخ الاسلام، ج٢٨، ص٢5١؛ اتعاظ الحنفاء، مقریزی، ج٢، ص١٣٧-١٣٩؛ الکامل، ج٩، ص٣4٠.</ref> در مقابل، گزارشی میگوید واکنش اهل خراسان و ماوراءالنهر به اقدام خلیفه فاطمی مثبت بود و آنان از اینجهت که او به آنان احسان کرده و زمینه زیارت بیتالمقدس را برایشان فراهم آورده است، به ستایش او پرداختند.<ref>اتحاف الوری، ج٢، ص453.</ref> | در گزارش دیگر آمده است هنگامی که کاروان به بغداد رسید، القادر، خشم خود را با یهودی خواندن فاطمیان و تردید در نسبشان ابراز کرد و دستور داد خلعتها را در باب النوبی آتش زدند. <ref>تاریخ الاسلام، ج٢٨، ص٢5١؛ اتعاظ الحنفاء، مقریزی، ج٢، ص١٣٧-١٣٩؛ الکامل، ج٩، ص٣4٠.</ref> در مقابل، گزارشی میگوید واکنش اهل خراسان و ماوراءالنهر به اقدام خلیفه فاطمی مثبت بود و آنان از اینجهت که او به آنان احسان کرده و زمینه زیارت بیتالمقدس را برایشان فراهم آورده است، به ستایش او پرداختند.<ref>اتحاف الوری، ج٢، ص453.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |