نسخهٔ فعلی |
متن شما |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جعبه اطلاعات اشخاص | | {{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۱۰]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} |
| | نسب = قبيله طفيل، خاندان عيفار | |
| | شهر تولد = [[نجف]]
| |
| | کشور تولد = [[عراق]]
| |
| | زادروز = ١٣٠٩ق.
| |
| | محل زندگی = [[نجف]]
| |
| | مذهب = [[شیعه]]
| |
| | تاریخ درگذشت = ١٣٩۴ق.
| |
| | کشور درگذشت = عراق
| |
| | شهر درگذشت = نجف | |
| | اساتید = [[میرزای نائینی]]، [[سيد ابوالحسن اصفهانى]]
| |
| | شاگردان = [[سيد على سيستانى]]، [[سيد محمدسعيد حكيم]] | |
| | تالیفات = دليل عروة الوثقى، بحوث فقهیه
| |
| |تصویر=حسین حلی.jpg}} | |
|
| |
|
| '''حسین حلی''' (۱۳۰۹-١٣٩۴ق)، فرزند علی بن حسین بن حمود، زاده در [[نجف]] و از عالمان [[شیعه]] بود. او از استادانی مانند [[سيد ابوالحسن اصفهانى]] و [[آقا ضياءالدين عراقى]] بهره برد و نزدیکترین استاد به او [[ميرزاى نائينى]] بود. در میان شاگردان او، بیش از ۵۰ شخصیت سرشناس مانند [[سيد على سيستانى]] و [[سيد محمدسعيد حكيم]] بودند.
| | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |
| | | حسین حلی، فرزند حسين بن حمود، |
| او را به پژوهش عمیق، نوگرایی، فروتنی، بخشندگی و پارسایی ستودهاند.به باور وی، عالمان دینی در سیاستِ عصر [[غیبت]] جایگاهی ندارند. او حتی در دوره نظام [[صدام]]، هیچ موضع سیاسی آشکاری نگرفت؛ با این همه، با عالمان شیعی مبارز مخالفتی نکرده و در مواقع حساس آنها را تأیید میکرد. او در صحن [[آستان مقدس امام علی(ع)|حرم امام علی(ع)]] در مقبره استادش [[محمدحسين نائينى]] در حجره ششم دفن شد.
| |
| | |
| او آثار زیادی نگاشته که از میان آنها دو کتاب دلیل عروة الوثقی و بحوث فقهیه که تقریرات درس اوست به چاپ رسیده است.
| |
| ==تبار==
| |
| حسین حلی، از خاندان عيفار،{{یادداشت|قريهاى است در ميان مقام ايوب پیامبر(ع) و حلّه كه ٢٠ دقيقه تا حلّه فاصله دارد.}} از قبيله طفيل، در جنوب غربى [[حله]] بود. | |
| | |
| پدر او، على بن حسین بن حمود، برای آموختن دانش دین، به [[نجف اشرف|نجف]] رفته و در مدرسه مهديه{{یادداشت|مدرسه مهدیه، در محله مشراق [[نجف]] قرار دارد. به این مدرسه، به مناسبت نام پایهگذار آن که مهدی بن علی بن جعفر کاشفالغطاء (۱۲۲۶-۱۲۸۹ق) بوده، مهدیه گفتهاند.}} ساكن شد. وى درسهای آغازین را از استادانی مانند محمد طه نجف و [[سيد محمدكاظم يزدى]] بهره برده و به گفته [[آقابزرگ تهرانی]]، به علم و پرهیزکاری شهرت یافت.<ref>آقابزرگ تهرانى، طبقات اعلامالشيعه (نقباءالبشر فى القرن الرابع عشر)، القسمالرابع، ج١، ص١۴٢٣.</ref> او امام جماعت صحن حیدری [[آستان مقدس امام علی(ع)|حرم امام علی(ع)]] بود. على حلى، در ۷ [[شعبان]] ١٣۴۴ق. در نجف درگذشت و در همان شهر دفن شد. به روال همیشگی، اقامه جماعت در صحن حیدری به فرزند وى، حسين حلى میرسید؛ ولی نخواست و آن را به استادش [[ميرزاى نائينى]] سپرد.<ref>جمعى از شاگردان سيد محمدحسين طهرانى، آيت نور، ج١، ص١۵٩؛ يادبود سالگرد رحلت سيد محمدحسين طهرانى، نشر انتشارات علامه طباطبايى.</ref>
| |
| | |
| ==زیستنامه==
| |
| حسين، كوچكترين فرزند علی بن حسین، در سال ١٣٠٩ق. در [[نجف]] به دنيا آمد. وی برادری پارچهباف و پدری عالم داشت و خود در خیاطی کار میکرد. روزى وارد كتابخانه پدر شده، وی را ناراحت و افسرده در گوشهاى نشسته دید؛ وی دلیل ناراحتیاش را دیدن کتابهایی دانست که پس از او کسی نیست از آن استفاده کند.{{یادداشت|کنایه از این که فرزندانش دنبال دروس حوزوی نرفتهاند.}} حسین، از این گفته پدر متأثر شده، همانجا آمادگى خود را براى آموختن علوم حوزوى اعلام كرد. پدر اسباب ورود او را به حوزه فراهم کرده، جشنی برپا کرده، خویشان به او تبریک گفتند. وی در کلاس درس شرکت کرد ولی درسهای حوزه مانند صرف و نحو را نمیفهمید. وقتی پدر از او مرفوعات و منصوبات را پرسيد و وی نتوانست پاسخ دهد، به نشانه تأسف سر تکان داده، به او پیشنهاد داد اگر درسها را نمیفهمد، وقت تلفن نکرده به کار خیاطی بازگردد! حسین حلی، وضو گرفته، نماز حاجتی خواند و از خدا گشایش در کارش را درخواست کرد. وی تا صبح بیدار بود و بسیار گریست. صبح مانند همیشه راهی کلاس درس شد. به ناگاه احساس کرد هر چه استاد میگوید فهمیده و هیچ مطلب سختی برای او وجود ندارد.{{یادداشت|این رویداد از زبان خود حسین حلی، در میان یکی از درسهایش به شاگردان گفته شده است.}}<ref name=":6">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۱۰۰.</ref>
| |
| | |
| ==استادان==
| |
| نخستین استاد حسین حلی پدر او بود، پس از او از عالمان نجف مانند [[سيد ابوالحسن اصفهانى]]، [[آقا ضياءالدين عراقى]] و [[ميرزاى نائينى]] بهره برد. در این میان، رابطه او با ميرزاى نائينى صميمانهتر و نزديكتر بوده و به بخش بزرگی از درسآموزى و شاگردى حسین حلی، نزد ميرزای نائينى بود و سالها ادامه داشت. به گفته یکی از شاگردان او، میرزای نائینی برای تحریر و تهذیب درسها و پاسخ به استفتائات از شاگردش حسین حلی یاری میگرفت.<ref>جعفر محبوبه، ماضىالنجف و حاضرها، ج٣، ص٢٨۴.</ref> یکی از خدماتی که حسین حلی به استادش کرد، برانگيختن ميرزا به تأسيس «مجلس استفتاء» بود.<ref>به نقل از سيد محمدسعيدحكيم، از شيخ عباس، از مرحوم پدرش آيتالله ميرزاعلى نائينى، از پدرش نائينى بزرگ؛ حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۸۸.</ref>
| |
| | |
| ==تدریس و شاگردان==
| |
| روش حسین حلی در بيان مسائل اينگونه بود كه درآغاز، چکیده انديشههاى بزرگان فن را عرضه کرده، هر يك را به بحث و مناقشه مىگذاشت و اندیشههای ضعیف و قوی را از هم جدا مىكرد. اينگونه بحث، برای طلابی که درپی عمقبخشی به دانستههای خود بودند، گیرا بود.{{یادداشت|يكى از شاگردان حسین حلی، در اين باره مىگويد: هرگاه از شيخ مىخواستيم نظر خود را درباره مسئلهاى بيان كند، میگفت: «من اهل فتوا دادن نيستم. ما مسئله را در كتابهاى گوناگون بررسى مىكنيم و ديدگاه اصحاب را به نقد و مناقشه مىگذاريم و نتيجهگيرى مىكنيم.»}} برخی از شاگردان وی، او را در دقت و تحقیق کمتر از [[علامه حلی]] ندانستهاند.<ref>آيت نور، ج١، ص١۵۸.</ref> به باور برخی، حلقه درسی حسین حلی را، گروهی هر چند اندک، ولی از نخبگان حوزوی تشکیل میداد، که تحقيق، تتبع و نازكانديشى برايشان باارزش بود. شيخ به اين دسته از شاگردان خود بها داده و تقريرات روزانه آنها را به دقت مطالعه کرده و آشفتگىهای آن را، با خط خود تذكر مىداد.<ref name=":2" />
| |
| | |
| میان شاگردان او، نزدیک به ۵٣ نفر شخصيتهاى سرشناس حوزه بوده و برخی از آنها به مرجعيت رسیدند. نام برخی از آنها چنین است:
| |
| | |
| {{ستون-شروع|2}}
| |
| | |
| * [[سيد على سيستانى]]؛
| |
| * [[سيد محمدسعيد حكيم]]؛
| |
| * [[سيد محمدتقى حكيم]]؛
| |
| * سيد علاءالدين بحرالعلوم؛
| |
| * سيد عزالدين بحرالعلوم؛
| |
| * سيد عباس حسينى كاشانى؛
| |
| * [[سيد عباس مدرسى يزدى]]؛
| |
| * سيد عبدالرزاق موسوى مقدم؛
| |
| * [[محمد طه نجف]]؛
| |
| * [[محمدابراهيم جناتى]]؛
| |
| * [[محمدهادى معرفت]]؛
| |
| * مصطفى نورائى.<ref name=":3">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۳.</ref>
| |
| | |
| {{پایان}}
| |
| | |
| ==آثار==
| |
| آثار حسین حلی را مىتوان دو دسته كرد: تقريرات درس استادان بزرگ آن روز؛ آنچه شاگردان وی از درسهای فقهى و اصولى او نگاشتهاند.<ref name=":0">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۰.</ref> بر پایه فهرست مؤلفات حسین حلى، دسته نخست آثار او از اين قرار است:
| |
| | |
| ====آثار فقهى====
| |
| {{ستون-شروع|2}}
| |
| * الاجتهاد والتقليد
| |
| * شرح عروةالوثقى (الطهاره)
| |
| * شرح عروةالوثقى (الاجاره)
| |
| * شرح المكاسب/ شروط العوضين
| |
| * شرح المكاسب/ المعاطاة
| |
| * صلاة المسافر (بحث ميرزاى نائينى)
| |
| * قاعدة لاتعاد (بحث نائينى)
| |
| * قاعدة لاضرر
| |
| * كتاب الصلاة (بحث نائينى)<ref name=":0" />
| |
| {{پایان}}
| |
| | |
| ====آثار اصولى====
| |
| {{ستون-شروع|2}}
| |
| * تقريرات خارج الاصول (بحث سيد اصفهانى در شرح كفايةالاصول)
| |
| * تقريرات خارجالاصول (بحث ميرزاى نائينى)
| |
| * حاشيه على اجود التقريرات (سيد ابوالقاسم خويى)
| |
| * حاشيه علىالفوائد الاصوليه (شيخ محمدعلى كاظمى)
| |
| * تقريرات خارج اصول (بحث محقق عراقى)
| |
| * رسالة فى تعريف علمالاصول
| |
| * مباحث اصوليه متفرقه<ref name=":0" />
| |
| {{پایان}}
| |
| | |
| ====كتابهاى مشترك====
| |
| {{ستون-شروع|2}}
| |
| * مجموعه مسائل فقهيه و اصوليه
| |
| * مجموعه استفتائات (سيد ابوالقاسم اصفهانى)
| |
| * مجموعه استفتائات (ميرزاى نائينى)
| |
| * كشكول (مجموعهاى از حكمتها و روايات تاريخى و گزينههاى ادبى و علمى)
| |
| {{پایان}}
| |
| | |
| بر پایه گزارشی در ۱۴۲۸ق. اين آثار، همه به صورت خطى نزد فرزند وی، محمدجواد حلى، منتظر شرايطى برای چاپ بوده است.
| |
| | |
| آنچه شاگردان حسين حلى از درسهاى فقه و اصول وی تقریر کردهاند، عبارتند از:
| |
| | |
| {{ستون-شروع|2}}
| |
| | |
| * تقريرات آيتالله سيدعلى سيستانى (فقه و اصول)
| |
| * تقريرات آيتالله سيد محمدسعيد حكيم (فقه و اصول)
| |
| * تقريرات آيتالله سيد محمدتقى حكيم (فقه و اصول)
| |
| * تقريرات آيتالله شيخ حسن سعيد (فقه)
| |
| * تقريرات آيتالله شهيد سيد علاءالدين (اصول)
| |
| * تقريرات آيتالله سيد عزالدين بحرالعلوم (فقه و اصول)
| |
| * تقريرات آيتالله شيخ عباس نائينى (فقه و اصول)
| |
| * تقريرات آيتالله شيخ جعفر نائينى (فقه)
| |
| * تقريرات آيتالله شهيد ميرزاعلى غروى
| |
| * تقريرات مرحوم سيد محمدحسين طهرانى لالهزارى (فقه و اصول)<ref name=":1">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۱.</ref>
| |
| | |
| {{پایان}}
| |
| | |
| از اين تقريرات، دو اثر چاپ شده است؛ نخست، كتاب «دليل عروة الوثقى»، که تقريرات حسن سعيد طهرانى از مباحث حسين حلى است. اين كتاب در دو موضوع آبها و نجاسات سامان يافته است. در آغاز تقريظ حسین حلى آمده و در مقدمه، به تاريخ تحول فقه، از ابتدا تا زمان نگارش كتاب، پرداخته شده است.<ref name=":1" /> اثر دوم، كتاب «بحوث فقهيه» از شهيد سيد عزالدين بحرالعلوم است. اين كتاب بحثهاى مستحدثه و جديد فقهى چون بانك، معاملات صرفى، سپردهگذارى و مانند آن و نيز بسيارى مسائل ديگر مربوط به زندگى نوين بشر در دنياى امروز را شامل مىشود.<ref name=":2">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۲.</ref>
| |
| | |
| ==دوستان==
| |
| حسین حلی با دوستان خود، گروهی ۹ نفره به شرح زیر بودند:
| |
| | |
| {{ستون-شروع|2}}
| |
| | |
| * سيد ابراهيم شبر (متوفاى ١٣٧٨)؛
| |
| * حسن بهبهانى (متوفاى ١٣۶٢)؛
| |
| * حسين حلى (متوفاى ١٣٩۴)؛
| |
| * سيدعلى بحرالعلوم (متوفاى ١٣٨۵)؛
| |
| * كاظم عليح؛
| |
| * محمدجواد حجامى (متوفاى ١٣٧۶)؛
| |
| * حسين جواهرى (متوفاى ١٣٨٩)؛
| |
| * [[محمدحسين مظفر]] (متوفاى ١٣٨١)؛
| |
| * موسى جصانى (١٣۶٠)؛
| |
| * ميرعلى ابوطبيخ (متوفاى ١٣۶١).<ref name=":4" />
| |
| * {{پایان}}
| |
| | |
| پیوند این گروه که همه از اهل علم بودند، تا پیری برقرار بود. گفته شده سيد ميرعلى ابوطبيخ، یکی از دوستان وی، به بيمارى روماتيسم دچار و خانهنشين شد. دوستان بنا گذاشتند چهارشنبه هر هفته پس از پایان درسها، به همراه حسین حلى غذاى خود را در خانه سيد ميرعلى بخورند و مايه تسلاى خاطر وى شوند كه البته نشستى علمى و ادبى نيز به شمار مىآمد، همراه با بحث و بررسى پيرامون مسائل فقهى و اصولى و ادبى و بيان نكتههاى اخلاقى و پندآموز.<ref>جعفرالخليلى، هكذا عرفتهم، ج١، ص١٢ - ١۴.</ref> افزون بر توجهی که حسین حلی نسبت به دوستان خود داشت، در رشد علمى فرزندانِ دوستان خود نیز میکوشید. فرزندان سيد على ابوطبيخ، پیشرفت علمى خود را نتیجه توجه حسين حلى دانستهاند.<ref name=":4" />
| |
| | |
| ==ویژگیها==
| |
| برخی از ويژگىهاى او را اینگونه شمردهاند:
| |
| | |
| ====پارسايى====
| |
| حسین حلی را در امور مالى، دقیق و حساس شمردهاند. بر پایه گزارشی، وی هدیه یکی از ثروتمندان که مبلغ زیادی بود نپذیرفت. وقتی از علت این کار جویا شدند، دلیلش را شبهناک بودن آن مال و ترس از سوختن در آتش آن دانست.<ref name=":4">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۴ و ۹۵.</ref> زندگى ساده، روزى به اندازه و بىاعتنايى به مظاهر دنيايى را از ویژگیهای او شمردهاند.<ref name=":6" />
| |
| | |
| ====بخشندگی====
| |
| به گفته یکی از شاگردان وی، یکی از خادمان [[آستان مقدس امام علی(ع)|حرم امام علی(ع)]] به همراه فردی دیگر نزد حسین حلی آمده، آن فرد خود را معرفی کرده و پاکتی پر از دینار به او داد. پس از دقایقی، همان خادم آمده و از حسین حلی خواست مقداری از پاکت را به او بدهد. او پس از پرس و جوی حسین حلی، قسم خورد نیازمند است. حسین حلی، همه پاکت را به او داد. این واقعه باعث حیرت شاگرد حسین حلی شد؛ زیرا به گفته وی، چند روز پيش از اين، دیده بود فرزند حسین حلی از پدر تقاضاى پول كرده بود تا براى خانهاش چيزى ضرورى بخرد و پدر گفته بود هيچ در بساط ندارد.<ref name=":4" />
| |
| | |
| ====فروتنی====
| |
| حسین حلی را فردی فروتن معرفی کردهاند. محمدعلى كاظمى، يكى از شاگردان [[ميرزاى نائينى]]، از سيد على بحرالعلوم، یکی از دوستان حسین حلی خواسته بود از حسین حلی بخواهد وقتى وارد مجلس مىشود، در جايى كه بالاى مجلس برايش آماده کردهاند بنشيند و پايين مجلس، دم در ننشیند. زیرا این فروتنی او، آنها را نیز به دردسر میانداخت؛ چرا که احترام او را لازم میدانستند و نمیخواستند از او پیشتر نشسته باشند، از این رو ناچار میشدند یا از جلسه بیرون بروند یا پشت سر او قرار بگیرند.<ref name=":4" />
| |
| | |
| ====نوگرايى====
| |
| برخی، حسين حلى را نخستين فقيه در [[حوزه علميه نجف]] دانستهاند كه به مسائل جديد و مستحدثه پرداخته و ديدگاه شرعى را درباره آنها جستوجو کرد. او در بحثهاى اصولى، بهويژه مباحث مربوط به «وضع»، «عرف» و «معناى حرفى»، ديدگاههاى جديدى داشت كه شاگردانش در تقريرات خود نگاشتهاند.<ref name=":6" />
| |
| | |
| ====پژوهش====
| |
| وی هر كتابى كه مىخواند، چه از عالمان [[شيعه]] و چه از [[اهل سنت]]، بر آنها حاشيه مىنوشت و براى مطالب مهم آنها، در آخر كتاب فهرستى تنظيم مىكرد تا براى خود و ديگرانى كه بعداً به آن كتابها مراجعه مىكنند، مفيد باشد.<ref>ابن ابىالحديد، شرح نهجالبلاغه، ج ٧، ص۴٨.</ref><ref name=":6" />
| |
| | |
| ==سياست==
| |
| [[پرونده:حسین حلی۲.jpg|بندانگشتی|حسین حلی و [[سید محسن حکیم]] و محمدجواد جواهری.]]
| |
| نیروهای [[انگليس]]، در سال ١٣٣٢ق. (١٩١٣م) براى خارج كردن [[عراق]] از سيطره [[دوره عثمانى|عثمانى]] و تسلط بر اين کشور، وارد عراق شدند. عالمان [[شيعه]] عراق، فتوای جهاد عمومی علیه نیروهای انگلیس را صادر کردند. در ۴ صفر ١٣٣٣، عدهاى از بزرگان همچون جعفر شيخ عبدالحسين و شيخ عبدالكريم جزائرى از راه بغداد حركت خود را به سوى جبهه جهاد پيش گرفته و شمار زیادی از عالمان و طلاب با آنها همراه شدند.<ref>حسنالاسدى، ثورة النجف، ص٩١، دارالحرية للطباعة، ١٩٧۵م.</ref> حسين حلى، که در آن زمان، ۲۲ تا ۲۳ سال داشت، با مجاهدان همراهى كرد.<ref name=":5">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۶.</ref> وی درآغاز به عنوان سرباز وظیفه در صف سپاهیان قرار گرفت. سپس با درخواست [[سید محسن حکیم]]، که او را میان سربازان وظیفه دید، سید محمدسعید حبوبی، سردسته مجاهدان، وی را به اردوگاه مجاهدان منتقل کرد.<ref name=":5" />
| |
| | |
| به باور حسین حلی، عالمان دینی در سیاست، در عصر [[غیبت]] جایگاهی نداشتند.<ref name=":7">حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۷.</ref> وی با این دیدگاه، در دوره انقلاب [[مشروطه]] [[ايران|ایران]] قرار گرفت. در این دوره، دو دیدگاه درباره مشروطه بین عالمان نجف پدید آمد؛ یکی به رهبری سید [[محمدکاظم یزدی]] و دیگری [[محمدکاظم خراسانی]].<ref name=":7" /> میرزای نائینی، نزدیکترین استاد به حسین حلی، كتاب «تنبيه الامه و تنزيه المله» را در تأیید مشروطه نگاشت. برخی احتمال دادهاند، رابطه ميان حسین حلى و ميرزاى نائينى، بر ديدگاه نائینی تأثیر گذاشته و او را از اوج مشروطهگرايى تنزل داد. نائینی در آخرين روزهاى زندگی، همه نسخههاى چاپ شده فارسى و عربى کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله را جمعآورى و از دسترس مردمان دور نگه داشت؛ بهويژه كه در ايران، مشروطهچىها، پس از روی کار آمدن، مخالفان مشروطه را آزار داده و بزرگانى مانند [[فضلالله نورى]] و باقر اصفهانى را به دار آويخته و به امورى پرداختند كه مورد تأييد [[اسلام]] نبود.<ref>آيت نور، ج١، ص١۶١.</ref>
| |
| | |
| حسین حلی، در دوره نظام [[صدام]] نیز، مستقیما در سیاست دخالت نکرده، هیچ موضع آشکار سیاسی نگرفت. اگر چه از مشورت دادن و تأیید عالمان سیاسی دریغ نمیکرد.<ref>حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۸.</ref> به گفته فرزند سيد على بحرالعلوم، هر گاه پدر برای مشورت در امور سیاسی نزد حسین حلی میرفت، وی آنچه درست و شرعی میدانست میگفت؛ ولی وقتی از او میخواست در معرض افکار عمومی قرار دهد، خودداری میکرد.<ref>حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۹۹.</ref>
| |
| | |
| حسين حلى، رابطه ويژهای با [[سيد محسن حكيم]] داشت. حسين با جايگاه علمى و اجتهادى خود، مىتوانست يكى از مراجع، پس از [[سيدابوالحسن اصفهانى]] باشد، ولی كناره گرفته و مرجعيت سيد محسن حكيم كه با حسین حلی همشاگردى بود، مستقر گرديد.<ref>آيت نور، ج١، ص١۵٩.</ref> وی با وجود اختلاف سليقه و برداشت فقاهتی با سيد محسن حكيم، او را تأييد کرد. حسین حلی، در مسئله [[ولايت فقيه|ولايت سياسى فقيه]] در عصر [[غيبت]]، با سيد محسن حكيم اختلافنظر داشت، ولی آنجا كه ضرورت اقتضا مىكرد، با او همراه مىشد؛ زیرا تأييد و كمك به مرجعيت را به صلاح اسلام و مسلمانان مىدانست. در مقابل، سيد محسن حكيم نيز وی را مىستود. به گفته سيد سعيد حكيم، در اواخر عمر، فراوان جوياى حال حسین حلی بود و ديگران را به حرمتگزارى و قدرشناسى منزلت علمى او سفارش مىكرد.<ref>حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۸۹.</ref>
| |
| | |
| ==درگذشت==
| |
| حسين حلی، در ۴ [[شوال]] ١٣٩۴ق. درگذشت و در صحن [[آستان مقدس امام علی(ع)|حرم امام علی(ع)]] در مقبره استادش [[محمدحسين نائينى]] در حجره ششم دفن شد.<ref>حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۳، ص۱۰۲.</ref>
| |
| | |
| ==پیوند به بیرون==
| |
| | |
| *[https://ktv.iq/watch.php?v=1543 معرفی حسین حلی]. (فیلم)
| |
|
| |
|
| ==پانوشت== | | ==پانوشت== |
خط ۱۷۰: |
خط ۱۲: |
| | پیش از لینک = مقاله | | | پیش از لینک = مقاله |
| | منبع = حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، | | | منبع = حيات علمى آيت الله شيخ حسين حلى، |
| | پس از لینک = سيد محمدباقر بحرالعلوم، ، ترجمه محمدمهدی رضایی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره سیزدهم، زمستان ۱۳۹۱ش، ص۸۶ است و اين مقاله، خلاصهاى از مقاله نويسنده در مجله «آفاق نجفيه» شماره ٨، سال دوم (٢٠٠٧/۱۴۲۸م) | | | پس از لینک = سيد محمدباقر بحرالعلوم، ، ترجمه محمدمهدی رضایی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره سیزدهم، ص26 |
| | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1269/1/86 | | | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1269/1/86 |
| }} | | }} |
| * '''آيت نور'''، جمعى از شاگردان سيد محمدحسين طهرانى، يادبود سالگرد رحلت سيد محمدحسين طهرانى، نشر انتشارات علامه طباطبايى.
| |
| * '''طبقات أعلام الشيعة و هو نقباء البشر في القرن الرابع عشر'''، محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، تحقیق عبد العزیز طباطبایی و محمد طباطبایی بهبهانی، دار المرتضی للنشر، مشهد، ۱۴۰۴ق.
| |
| * '''ماضی النجف و حاضرها'''، جعفر باقر آل محبوبه، درالاضواء، بیروت، ۱۴۰۶ق. (۱۹۸۶م).
| |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |
|
| |
| [[رده:عالمان شیعه قرن 14 (قمری)]]
| |
| [[رده:اشخاص قرن چهاردهم قمری]]
| |
| [[رده:مدفونان در نجف]]
| |
| [[رده:شیعیان عراق]]
| |
| [[رده:فقیهان شیعی عراق]]
| |
| [[رده:نویسندگان عرب زبان]]
| |
| [[رده:نویسندگان سده چهاردهم قمری]]
| |