نسخهٔ فعلی |
متن شما |
خط ۳۵: |
خط ۳۵: |
| | سیاسی = | | | سیاسی = |
| }} | | }} |
| '''حیره'''، شهری قدیمی که در جنوب شرقی [[نجف]] کنونی و کنار دریاچهای به نام [[دریای نجف|بحر نجف]]، با فاصله تقریبا شش کیلومتر از شهر [[کوفه]] واقع شده بود.
| |
|
| |
| حیره از نخستین مکانها در جنوب عراق بود که به تمدن شهرنشینی روی آورد. پیدایش آن سالهای آغازین سده سوم میلادی بوده و در سال ۳۳۲ قمری (۹۴۳-۹۴۴م) ویرانههای آن گزارش شده است. این شهر، مرکز سرزمینی به نام حیره بود که بیش از ۵۰۰ سال دوام داشته، بیشتر حاکمانش از بنیلَخم بوده و با ساسانیان ارتباط خوبی داشتند. ساکنان حیره از اقوام گوناگون و دارای مذهبها و زبانهای مختلف بوده، بیشتر آنها [[مسیحیت|مسیحی]] نسطوری و زبانشان سریانی بود. حیره، به دلیل نزدیکیاش به کوفه، در زمان حکومت [[امام علی(ع)]] دچار رویدادهایی شد. این شهر در دوره [[بنیعباس|عباسیان]]، یکی از پایگاههای [[شیعة العراق و بناء الوطن (کتاب)|شیعیان]] بود. از حیره، در تاریخ قیام [[مختار ثقفی]] و قیام [[زید بن علی|زید بن علی(ع)]] نیز یاد شده است.
| |
|
| |
|
| | '''حیره''' شهری در جنوب شرقی نجف کنونی، کنار دریاچه ای به نام نجف قرار داشت. فاصله آن با کوفه 6کیلومتر گزارش شده است. پیدایش شهر حیره را به اوایل سده سوم میلادی دانستهاند. بنابر منابع تاریخی نخستین مکانی که در عراق به تمدن شهر نشینی روی آورد؛ شهر حیره بود. بیشتر ساکنین حیره مسیحیان نسطوری بودند که زبانشان سریانی بوده است. حاکمان حیره از قبایل مختلفی بودند؛ از جمله لخمیان وبنینصر و بنیتمیم و غیره. حاکمان این شهر با برخی قبیله ها صلح و با برخی هم به جنگ می پرداختند. حیره به خاطر نزدیکی که به شهر کوفه داشت در زمان امام علی (ع) و قیام مختار و قیام زید بن علی مورد توجه قرار داشت. از زمانی که شهر کوفه تاسیس شد حیره به تدریج رو به زوال و نابودی کشیده شد. |
| ==موقعیت== | | ==موقعیت== |
| شهر حیره، در جنوب شرقی [[نجف]] کنونی و کنار [[دریای نجف|دریاچهای]] به نام نجف{{یادداشت|این دریاچه، اکنون بهطور کلّی خشک شدهاست. برخی بحر نجفِ کنونی را که باتلاقی است نزدیک نجف بخش باقی مانده از همان دریاچه دانستهاند.}} قرار داشت. شهر حیره، مرکز سرزمین حیره بود، که دره پاییندستِ فرات و قسمت بالای خلیج فارس را دربر میگرفت.<ref name=":0">دائرة المعارف فارسی، ج اول، ص ٨٧٣.</ref> مسعودی، تاریخنگار فاصله بین [[کوفه]] و شهر حیره را سه میل{{یادداشت|تقریبا شش کیلومتر.}} گزارش کردهاست.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج اول، ص۹۸.</ref> | | شهر حیره، در جنوب شرقی نجف کنونی و کنار دریاچهای به نام نجف<ref> دائرة المعارف فارسی، ج ۱، ص ٨٧٣.</ref>. قرار داشت. مسعودی تاریخنگار، فاصله بین کوفه و شهر حیره را سه میل گزارش کردهاست.<ref>مروج الذهب، ج ۱، ص۹۸.</ref> |
|
| |
|
| ==علت نامگذاری== | | ==علت نامگذاری== |
| واژه «حیره» در زبان مردم عربستان جنوبی به معنای اردوگاه است. در برخی منابع آمده که حیره واژهای آرامی بوده و به معنای مجموعهای از خیمههاست. پیش از شکلگیری شهر حیره، مردم آن منطقه خیمهنشین بودند، تا این که خیمهنشینها گرد هم آمده، اردوگاه ثابت امیران لَخمی شکل گرفت و به تدریج، شهر پدید آمد. از این روی، این شهر به حیره یعنی اردوگاه و مجموعهای از خیمهها نامیده شد.<ref name=":0" />
| | در منابع کهن دربارۀ سبب نامگذاری حیره اختلافنظر است. برخی آن را مشتق از «حَیر» به معنای منزلگاه، و گروهی دیگر از «تحیّر» به معنی سرگردان شدن، دانستهاند.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص ۵۶۶؛ مجمع البلدان، ج۲، ص ۳۵۷. </ref> برخی محققان معاصر برآناند که حیره همان واژۀ «حرتا» یا «حرثا»، به معنی اردوگاه یا لشکرگاه است<ref></ref> (زرینکوب، ۲۲۸؛ مشکور، جغرافیا ... ، ۸۶۵ ؛ آیلرز، 487؛ بازورث، 597) |
| | | پیش از شکلگیری شهر حیره، مردم آن منطقه خیمهنشین بودند، تا این که خیمهنشینها گرد هم آمده، اردوگاه ثابت امیران لَخمی شکل گرفت و به تدریج، شهر پدید آمد. از این روی، این شهر به حیره یعنی اردوگاه و مجموعهای از خیمهها نامیده شد. (دائره المعارف فارسی ج۱، ص ۸۷۳)به این شهر، «حیرة النجف» نیز گفته میشد؛ چون حیره، در منطقه نجف، در فاصله سه میلی کوفه قرار داشت.[۳ حیره، فرهنگنامه زیارت، فصلنامه زیارت، شماره ۵، ص۱۰. |
| به این شهر، «حیرة النجف» نیز گفته میشد. چون حیره، در منطقه نجف، در فاصله سه میلی کوفه قرار داشت.<ref name=":1" /> | |
|
| |
|
| ==از شکلگیری تا سرانجام== | | ==از شکلگیری تا سرانجام== |
|
| |
| ===پیدایش=== | | ===پیدایش=== |
| در اوایل سده سوم میلادی شماری از طایفههای عرب در پایان دوره اشکانیان، به کرانه فرات آمده و به بخشهایی از [[بینالنهرین]] دست یافتند.{{یادداشت|بینالنهرین، بخشی از کشور عراق است که به صورت جلگهای بین دو رودخانه دجله و فرات قرار گرفتهاست. این منطقه، در قرون گذشته بسیار حاصلخیزبوده و تمدنی با سابقه چهارهزار ساله وجود داشتهاست. نخستین ساکنان جلگه بینالنهرین، شیوهْ زندگی روستایی و صحرانشینی را رها کرده و به زندگی شهری روی آوردند.}}<ref>تاریخ نوین عراق، ص ٢١؛ تاریخ سیاسی اقتصادی عراق، ص ٢٢؛ عراق ساختارها و فرایند گرایش سیاسی، ص ٢٨.</ref> این مهاجرین، به تدریج روستاها و قلعههایی بنا کردند که از پیوستن آنها به یکدیگر، شهرهایی پدید آمد؛ حیره یکی از آنها بود و در جایی نزدیک محل کنونی [[کوفه]] در کنار بیابان قرار داشت. آب و هوای قابل تحمل، فراوانی جویبارهای [[فرات]]، مساعد بودن شرایط طبیعی و هموار بودن زمین باعث آبادانی و گسترش این سرزمین شد و صحراگردان و چادرنشینان را به سوی تمدن پیش برد.<ref>کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ١۶و ١٧.</ref> | | در اوایل سده سوم میلادی شماری از طایفههای عرب در پایان دوره اشکانیان، به عراق هجرت کردند.[یادداشت ۳][۴] حیره در تاریخ و ادبیات عرب نیز به داشتن آب و هوای سالم، زمینهای حاصلخیز، باغهای پرمیوه، و جویبارهای زیاد شهرت داشت.[رجوع کنید به ابنفقیه، ص 262؛ حمزه اصفهانی، ص 97؛ بکری، 1992، ج 1، ص 360]این مهاجرین، به تدریج روستاها و قلعههایی بنا کردند که از پیوستن آنها به یکدیگر، شهرهایی پدید آمد.5} کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ١۶و |
| | | ١٧.] |
| حیره، حلقه وصل بین صحرا و مرز [[عراق]] بهشمار میرفت و محل تلاقی زندگی بدوی و شهرنشینی بود. اعرابی که در [[بحرین]] گردآمده و به آنان «تنوخی» میگفتند، به قبیلههای لَخمی و اَزْدْ پیوسته و در غرب فرات، حیره کنونی و توابع آن ساکن شدند. صحرانوردانی که از زندگی کوچنشینی خسته شده و کسانی که از میان قوم خود طرد میشدند، به این ناحیه آمده و در آنجا اقامت میکردند.<ref name=":2">الاعلاق النفسیه، ص ٢٢۶.</ref>
| | ===نظام سیاسی=== |
| | | حاکمان حیره، تعدادی از لخمیان، بنی نصر، غسّانیان، بنی تمیم، کِنده و ایرانیان بودند. این افراد در مجموع حدود۵۲۳ سال حکومت کردند.[ مسعودی، التنبیه والاشراف، ص ١۶٧.] بیشترین دوره حکومت حیره، نزدیک به ۳۰۰ سال، دست اعراب بنیلَخم بود. آنها بنیانگذار حکومت حیره بوده و از سوی فرمانروایان ساسانی حمایت میشدند؛ زیرا لَخمیان سدّی میان ایران و اعراب پدید آورده و از تجاوز قبلیههای بدوی به مرزهای ایران جلوگیری میکردند. [حمزه بن حسن اصفهانی سنی مسلوک الارض. . . ، ص ٧۴ و ٧٣، اخبار الطوال، دینوری، ص ١٠٩؛ عبدالحسین زرینکوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.] |
| ===اوج=== | |
| در سده پنجم و ششم میلادی توان رزمی حیره و شعاع عمل آن افزایش یافت و حدود شرقی شبهجزیره [[عربستان]] جزَء قلمرو آنان شد. بنی لخم که حاکمیت حیره را در دست داشتند، افراد قبیله بَکر را یاور مزدبگیر خود کرده، با قبیلههای سلیم و هوازِن معاهده بسته و با اعضای طایفه نُمیر و بنیتمیم متحد شدند.<ref>کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ١٨.</ref> در این دوره، حیره و توابعش کشوری گسترده را تشکیل میداد که سواحل جنوبی فرات تا بادیةالشام، واقع در غرب عراق کنونی را دربر میگرفت.<ref name=":3">اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ص ١٨۶- ١٨۵.</ref> در شهر حیره، قصرها، بناها، معبدها، دیرها و کنیسههای متعددی وجود داشت. امروزه آن منطقه در حواشی نجف و کوفه قرار دارد.<ref name=":1">حیره، فرهنگنامه زیارت، فصلنامه زیارت، شماره ۵، ص۱۰.</ref>
| |
| | |
| ===ضعف===
| |
| [[حضرت محمد(ص)]] پس از تشکیل حکومت،{{یادداشت|او برای فرمانروایان جهان دربارهْ رسالت خود از جانب خداوند عزوجلّ، نامههایی فرستاد، نامهای نیز به امیر حیره نوشت و او را به سوی اسلام فراخواند. در منابع تاریخی از پاسخ حاکم حیره به این دعوت گزارشی موجود نیست.}} از پیروز شدن مسلمانان بر امپراتوری [[ايران|ایران]] و حیره خبر داد.{{یادداشت|او حتی پیشگویی کرد: زنی که نامش «کرامت» است و اهل حیره میباشد، به عقد و ازدواج یکی از رزمندگان اسلام درخواهد آمد.}}<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ٣، ص ١٢٧٩، طبقات، واقدی، ج اول، ص ٢۴٩.</ref> در دوره [[عمر بن خطاب]]، خلیفه دوم و در جریان فتوحات وی، خالد بن ولید، سردار سپاه اسلام حیره را محاصره کرد. محاصره حیره، در سال ۱۲ق. پس از نبرد نهر الدم{{یادداشت|به نبرد سپاه اسلام در کوت العماره فعلی، وَلَجَه و اُلیس گفته میشود که فتح آنها توسط سپاه اسلام منجر شد.}} رخ داد. این محاصره، با صلح بین اهل حیره و مسلمانان با دو شرط به سود مسلمانان به پایان رسید؛ یکی پرداخت جزیه و دیگری نشوریدن علیه مسلمانان. اینگونه حیره، توسط سپاه اسلام فتح شد.{{یادداشت|خلاصهای از جریان فتح حیره، عبارت است از: حرکت خالد بن ولید به بینالنهرین، نبرد نهر الدم، حرکت خالد با کشتی از فرات به حیره، تغییر جریان آب رود و کاهش حجم آب فرات توسط فرزندِ مرزدار حیره، به گل نشستن کشتی سپاه اسلام، حرکت خالد از خشکی و قتل فرزند مرزدار حیره، گریختن مرزدار حیره، محاصره حیره توسط خالد، مقاومت بزرگان حیره که نصارا بودند، اعتراض مردم حیره و درخواست تسلیم بزرگان در برابر سپاه اسلام، گفتگوی بزرگان حیره و خالد، برقراری صلح به شرط پرداخت جزیه و نشوریدن علیه مسلمانان.}}<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص ٢۴۴؛ تاریخ طبری، ج ۴، ص ١۴٨١ و ١۴٨٠؛ کامل ابن اثیر، ج ٣، ص ١٢٧٩ و ١٢٧٨؛ دینوری، اخبار الطوال، ص ١١٧.</ref> مسلمانان، پس از چندی با دخالت رستم فرخزاد، سردار ایرانی، حیره را از دست دادند، ولی این بار به فرماندهی [[ابوعبیدة بن مسعود ثقفی]] حیره را فتح کردند.{{یادداشت|خلاصهای از این جریان: عازم شدن خالد بن ولید به شام، جانشین کردن مثن بن حارثه در حیره، اردو زدن وی در اطراف حیره، یورش اهالی منطقه به دستور و تحریک رستم فرخزاد به مسلمانان، عقبنشینی مسلمانان و رفتن به مدینه برای تجهیز سپاه، گردآوری سپاه بیشتر و اعزام آنان به فرماندهی ابوعبیده ثقفی، فتح دوباره حیره.}}<ref>فتوح البلدان، ص ١٨؛ محمد حمیدالله، وثائق، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص ٣١٠ و ٣٠٩؛ س.ج. تقیزاده، از پرویز تا چنگیز، ص ٣.</ref>
| |
|
| |
|
| | ===صلح و جنگ=== |
| | در سده پنجم و ششم میلادی قدرت نظامی حیره افزایش یافت. بنی لخم که اولین حاکمان حیره بودند، با قبیله بکر وقبیله های سلیم و هوازن و اعضای طایفه نمیر و بنی تمیم متحد شدند.[۷ کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ١٨.] در این دوره، حیره گسترش پیدا کرد که سواحل جنوبی فرات تا بادیةالشام، واقع در غرب عراق کنونی را دربر میگرفت.[۸ اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ص ١٨۶- ١٨۵.] |
| | در دوره عمر بن خطاب، خلیفه دوم و در جریان فتوحات وی، خالد بن ولید، سردار سپاه اسلام حیره را محاصره کرد. محاصره حیره، در سال ۱۲ق. پس از نبرد نهر الدم رخ داد. این محاصره، با صلح بین اهل حیره و مسلمانان با دو شرط به سود مسلمانان به پایان رسید؛ یکی پرداخت جزیه و دیگری شورش نکردن علیه مسلمانان. با این دو شرط حیره، توسط سپاه اسلام فتح شد.[یادداشت ۷][۱۰بلاذری، فتوح البلدان، ص ٢۴۴؛ تاریخ طبری، ج ۴، ص ١۴٨١ و ١۴٨٠؛ کامل ابن اثیر، ج ٣، ص ١٢٧٩ و ١٢٧٨؛ دینوری، اخبار الطوال، ص ١١٧.] مسلمانان، پس از چندی با دخالت رستم فرخزاد، سردار ایرانی، حیره را از دست دادند، ولی دوباره به فرماندهی ابوعبیدة بن مسعود ثقفی حیره را فتح کردند.[یادداشت ۸][۱۱]فتوح البلدان، ص ١٨؛ محمد حمیدالله، وثائق، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص ٣١٠ و ٣٠٩؛ س.ج. تقیزاده، از پرویز تا چنگیز، ص ٣. |
| | براساس منابع تاریخی، حاکمان حیره با بعضی از دولت ها نزاع وجنگ داشتند؛ از قبیل شیوخ غسانی (ویل دورانت تاریخ تمدن، ج ۴، بخش اول، ص ١٩٩، تاریخ یعقوبی، ج اول، ص ٢٠٣.)ودولت بنی کنده (احسان یارشاطر و دیگران، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان، ج سوم، قسمت اول، ص ٧١۵.)وبا بعضی از دولت ها متحد بودن از قبیل ساسانیان (تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی ساسانیان، ج ٣، قسمت اول، ص ٧١٢ و ٧١١.)و دولت حمیران(نینا پیگولوسکایا، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ص ١٩٠و ١٨٩.) |
| | ===دین و فرهنگ=== |
| | حیره به علت موقعیت جغرافیایىاش محلِ برخورد و تماس فرهنگهاى ساسانى و یونانى ـ رومى و مسیحى بود.ابتدا خود از این فرهنگها تأثیر گرفت و سپس این فرهنگها را به اعراب ساکن در شبه جزیره عربستان منتقل کرد(جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام (بیروت، دارالعلم للملایین ـ بغداد، مکتبة النهضة، 1971م) ج 7، ص 296حیریان علاوه بر بت پرستی که دین اجدادی آنان بود(14غنیمه, الحیره (بغداد, دنکور الحدیثه, 1936م) ص 29 ـ 30.) با یهودیت و مسیحیت و زرتشتی گری و مانویت نیز آشنا بودند.(15) . غنیمه, همان, ص 29 به بعد) . بیشتر ساکنان حیره مسیحیان نسطوری بودند (الاعلاق النفسیه، ص ٢٢۶. )زبان سریانى براى مسیحیانِ حیره زبانِ علم و دین بود (جواد على (بیروت، دارالعلم للملایین ـ بغداد، مکتبة النهضة، 1978م) ج 6، ص 628 ـ 269. ) |
| ===ویرانی=== | | ===ویرانی=== |
| [[سعد بن ابیوقاص]]، فرمانده سپاه اسلام، پس از پیروزی در [[نبرد قادسیه]] (۱۵ق) و فتح [[مدائن]]، دنبال مقّری مناسب برای سکونت رزمندگان بود. او در چند کیلومتری حیره، طرح شهر جدیدی را ریخت که [[کوفه]] نام گرفت. بنیان این شهر در سال ۱۷ق. گذاشته شد و بر روی رسوبات استپی در کنار شاخه اصلی رود [[فرات]] و در ارتفاع حدود ۲۲ متری از سطح دریای آزاد، در نزدیکی حیره ساخته شد.<ref>سید حسین بن السید احمد البراقی النجفی، تاریخ کوفه، حرره و اضاف الیه: سید محمدصادق بحرالعلوم، ص ١١۴ و ١١٣؛ کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ٨۴ و ٨٣.</ref>
| | بر پایه گزارشهای تاریخی، با تأسیس کوفه، حیات سیاسی و اجتماعی حیره در مسیر زوال افتاد، آبادانی در آن کاهش یافت و در اوایل حکومت معتضد عباسی کاملاً ویران شد.[ مسعودی، مروج الذهب، ج اول، ص ۴۶۵.] برخی گفتهاند برای برپایی ستونهای مسجد کوفه از سنگهای قصرهای حیره استفاده کردند.[14 لسترنج، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، ص ٨٢ و ٨١.] |
| | |
| با تأسیس کوفه، حیات سیاسی و اجتماعی حیره در مسیر زوال افتاد، آبادانی در آن کاهش یافت و در اوایل حکومت [[معتضد عباسی]] کاملاً ویران شد. مسعودی، تاریخنگار در کتاب مروج الذهب که سال ۳۳۲ق. تألیف شده، از ویرانی کامل حیره در زمان نگاشتن کتاب گزارش دادهاست.{{یادداشت|«با وجود متروک گردیدن حیره، این شهر به دلیل لطافت هوا، جاذبههای اقلیمی و نزدیکی به خورنق و نجف، عدهای از حاکمان عباسی در آن به سر میبردند اما اکنون (زمان تألیف کتاب: سال ۳۳۲ق) جز بوم (جغد) و انعکاس صوت افراد، کسی آنجا نمیباشد.»}}<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج اول، ص ۴۶۵.</ref> برخی گفتهاند برای برپایی ستونهای مسجد کوفه از سنگهای قصرهای حیره استفاده کردند.<ref>لسترنج، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، ص ٨٢ و ٨١.</ref> | |
| | |
| ==نظام سیاسی==
| |
| | |
| حاکمان حیره، بیست و چند نفر از لخمیان، بنی نصر، غسّانیان، تمیم، کِنده و ایرانیان بودهاند. این افراد در مجموع ۵۲۲ سال و چند ماه حکومت کردهاند.<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، ص ١۶٧.</ref> بیشترین دوره حکومت حیره، نزدیک به ۳۰۰ سال، دست اعراب بنیلَخم بودهاست. آنها بنیانگذار حکومت حیره بوده و از سوی فرمانروایان [[ساسانیان|ساسانی]] حمایت میشدند؛ زیرا لَخمیان سدّی میان ایران و اعراب پدید آورده و از تجاوز قبلیههای بدوی به مرزهای ایران جلوگیری میکردند.<ref>حمزه بن حسن اصفهانی سنی مسلوک الارض. . . ، ص ٧۴ و ٧٣، اخبار الطوال، دینوری، ص ١٠٩؛ عبدالحسین زرینکوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.</ref> امیران معروف لخمی عبارتند از:
| |
| | |
| *نُعمان اول: معروف به «اعور» بوده و با [[یزدگرد اول]]، حاکم ساسانی معاصر بود. گویند قصر [[خورنق]] را او ساخت که پرورشگاه «بهرام گور» گردید؛ ولی در سالهای پایانی زندگی از فرمانروایی کنارهگیری کرده، جامه زهد پوشید و به سیر و سیاحت پرداخت.
| |
| *پسر نعمان اول: او امیری با همت، سختکوش و مقتدر معرفی شدهاست که در جنگ بین ایران و روم فداکاری فوقالعادهای از خود بروز داد.
| |
| *منذر سوم: وی را با شکوه و جلال معرفی کردهاند.<ref>عبدالحسین زرینکوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ٢٣٠ و ٢٢٩.</ref>
| |
| *نُعمان سوم: وی واپسین امیر از دودمان لَخمیان است که از ۵۹۲ تا ۶۱۴م. حکومت کرد. او در برابر شاهان [[ايران|ایران]] روش مستقلی در پیش گرفت و در برابر خواستههای آنان سر تسلیم فرود نمیآورد.<ref>اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ص ٢٨٢- ٢٨٠.</ref>
| |
| | |
| ==حیره و دیگر دولتها==
| |
| | |
| ===شیوخ غسّانی===
| |
| شیوخ غسّانی از سده سوم تا هفتم میلادی در شمال شرقی شبه جزیره [[عربستان]] و اطراف پالمیرا{{یادداشت|از توابع شام}} با حمایت بیزانس{{یادداشت|روم شرقی}} فرمانروایی میکردند. شیوخ غسانی، [[روم|رومیان]] را در برابر یورش اعراب بادیه حفظ میکردند و در جنگها این امپراتوری را یاری میدادند. غسّانیها با امیران لَخمی حیره، در رقابت و نزاع دائمی بودند. در نیمه سده ششم میلادی، لَخمیان در اطراف حلب از غسّانیها شکست خوردند و نفوذ سیاسی و اجتماعی خود را در عربستان از دست دادند.<ref>ویل دورانت تاریخ تمدن، ج ۴، بخش اول، ص ١٩٩، تاریخ یعقوبی، ج اول، ص ٢٠٣.</ref>
| |
| | |
| ===دولت بنی کِنده===
| |
| دولت بنیکِنده، چندی در حَضرَموت یمن استقرار داشت و در نیمه سده پنجم میلادی قلمرو خود را تا نَجد، در شبهجزیره عربستان گسترش داد. حارث بن عمرو کندی، با قبول عقاید انحرافی مزدکی که از جانب قباد، فرمانروای وقت ایران حمایت میشد، امارت حیره را به دست آورد؛ اما در عهد انوشیروان، حیره دوباره به دست امرای لَخمی افتاد.<ref>احسان یارشاطر و دیگران، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان، ج سوم، قسمت اول، ص ٧١۵.</ref>
| |
| | |
| ===دولت حمیریان===
| |
| دولت حمیریان که در [[یمن]] استقرار داشت و حتی کِندیها زیر نظر آنان بودند، با لَخمیان حیره مناسباتی داشتند. مُنذر، حاکم حیره با ذونُواس حِمیری متحد شده، موفق شد تا تلاش بیزانس برای دستیابی به اتحاد حِمیر و [[حبشه]] و حصول روابط دوستانه با نوبیان، در [[آفریفا|آفریقای]] شرقی را برهم زند.<ref>نینا پیگولوسکایا، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران، ص ١٩٠و ١٨٩.</ref>
| |
| | |
| ===ساسانیان===
| |
| [[ساسانیان]] در صدد بودند تا با وساطت لَخمیان، از حواشی بیابان حراست کرده و نفوذ سیاسی خود را در غرب شبهجزیره عربستان گسترش دهند. چنین مینماید که ایران به عنوان بخشی از مبارزهاش با بیزانس، از قبل از سده ششم میلادی میکوشید از طریق مسیر فرهنگی تجاری حیره-مکه در مکه و یثرب{{یادداشت}} اعمال نفوذ کند و اینگونه با نفوذ قبلیههای قدرتمند [[حجاز]] و یمن مقابله نماید.<ref>تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی ساسانیان، ج ٣، قسمت اول، ص ٧١٢ و ٧١١.</ref>
| |
| | |
| ==دین و فرهنگ==
| |
| حیره و توابعش، کشور گستردهای بود که از سواحل جنوبی [[فرات]] تا بادیةالشام، واقع در غرب [[عراق]] کنونی را دربر میگرفت. این قلمرو گسترده و تنوع قومی و قبیلهای آن، بر شبکه روابط اجتماعی و فرهنگ این سرزمین اثر گذاشته بود.<ref name=":3" /> در حیره گرایشهای گوناگون فرقهای وجود داشت؛ برای نمونه، عمرو بن عُدی، پادشاه عرب حیره، از فرقه مانویان حمایت میکرد.<ref name=":4">ابن واضح یعقوبی، البلدان، ص ١۵٣؛ کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ص ٢١٠.</ref> با وجود فرقههای گوناگون، بیشتر ساکنان حیره [[مسیحیت|مسیحیان]] نسطوری بودند.<ref name=":2" /> آزار مسیحیان توسط ذونواسِ یهودی و فتنه مَزدکی در دوره قباد، فرمانروای [[ایران]] که باعث تشنجهایی در سرزمین حیره شد بخشی از رویدادهای فرهنگی حیره است.<ref name=":4" /> زبانهای گوناگونی در حیره جریان داشت. زبان دینی و فرهنگی مسیحیان نسطوری، «سُریانی» بود. آنها خواندن و نوشتن میدانستند و برخی افراد که با حیره در ارتباط بودند، الفبای زبان عربی را که به تازگی مراحل تکامل خود را طی میکرد، به [[حجاز]] بردند.<ref name=":2" /> از نظر معماری، سبک ایرانی همراه با رنگ و بوی بابلی که صبغهای از عناصر [[یونان|یونانی]] نیز در آن دیده میشد، در سبک معماری حیره و اطراف آن آشکار بود.<ref>فتوح البلدان، ص ٢٧۵؛ کوفه پیدایش شهر سالامی، ص ٨٢ و ١١٣.</ref>
| |
| | |
| آنچه نقش مؤثر سیاسی-اجتماعی حیره را اثبات میکند عبارت است از: موقعیت حیره به عنوان مرکز سیاسی قبایل عرب، اعتبار فرمانروایان آن، شهرت لَخمیان، نظام دولتی و روابط گسترده با دیگر سرزمینها و قبیلهها.<ref name=":3" />
| |
| | |
| ==حیره در حکومت امام علی(ع)== | | ==حیره در حکومت امام علی(ع)== |
| [[امام علی(ع)]] پایتخت حکومت را از [[مدینه]] به [[کوفه]] انتقال داد. حیره تقریباً در فاصله شش کیلومتری کوفه قرار داشت. بنابراین، حیره به علت نزدیکی به پایتخت وارد رویدادهای تازهای شد. امام(ع)، [[قرظه بن کعب انصاری]]{{یادداشت|وی از شخصیتهای برجسته صدر اسلام بود که در غزوههای بدر و اُحُد حضور داشت. حضرت علی (علیه السلام) پرچم انصار را در جنگ صفین به او سپرد و در زمان خلیفه دوم، سرزمین ری توسط وی فتح شد. در جنگ نهروان نیز امام را همراهی میکرد.}} را به عنوان کارگزار بهقباذات (مناطقی از حیره)، تعیین کرد.<ref>اخبار الطوال، ص ١۵٣؛ نصر بن مزاحم منقدی، پیکار صفین ص ١٢.</ref> امام(ع) در نامهای به قرظه دستور داده نهری را که در حوزه استحفاظی او خشک شده و متعلق به [[اهل ذمه|کافران ذمّی]] است احیا کند.{{یادداشت|«مردانی از ذمّیان حوزه مأموریت تو، نهری را در زمین خود نام بُردند که بیاثر گردیده و زیر خاک رفتهاست که مسلمانان عهدهدار احیای آن میباشند؛ پس تو و ایشان بنگرید. سپس نهر را آباد ساز که اگر احیا شود و آنان توانا گردند، نزد من بهتر است تا بیرون روند یا اینکه در اصلاح و احیای سرزمینها ناتوان باشند و کوتاهی کنند.»}}<ref>تاریخ یعقوبی، ح ٢، ص ١١٨.</ref>
| | هنگامى كه امير مؤمنان (عليه السلام) كوفه را مركز حكومت خويش قرار داد. حيره همچنان مورد توجه او، كارگزاران و يارانش بود. (سبط ابن جوزى، تذكرة الخواص، ص ١٠٨، على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، ج اول، ص ٢٣٠.) امام علی(ع) سپاه خود را در محلی بین حیره و کوفه که «جَرَعه» نام داشت، بسیج و تجهیز میکرد. [ابن هلال ثقفى، الغارات، ص ١٠۶ و ١٠۵.] |
| | |
| [[خریت بن راشد|خَریت بن راشد]]، یکی از سران [[خوارج]] شورشی برپا کرد. امام علی(ع) طی بخشنامهای از همه کارگزاران خود خواست در صورتی که با او برخورد کردند، گزارش دهند. قرظة بن کعب، پیکی را همراه نامهای نزد امام(ع) فرستاد و او را از برخی تنشهای سیاسی که خَریت بن راشد در حیره به وجود آورده بود، آگاه کرد.<ref>شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ح ٣، ص ١٣١.</ref> او به امام(ع) گزارش داد که خریت بن راشد و حامیانش به سوی نِفْر رفته، مرد تازهمسلمانی را کشته و مخالف مشرکی را امان دادهاند. امام علی(ع) پاسخ نامه او را داده{{یادداشت|متن نامه: «اما بعد، از مضمون نامه و آنچه دربارهْ گروهی که از قلمرو تو گذشتهاند و مسلمانان نیکوکاری را کشته و مشرکی را امان دادهاند گفته بودی، آگاه شدم. اینها افرادی هستند که شیطان فریبشان داده و گمراه گردیدهاند. پس بر سر کارت باش و خراج گردآوری شده را بفرست؛ زیرا تو فرمانبُردار و نیکخواه هستی.»}}<ref>الغارات، ص ٢٢٨؛ شرح نهجالبلاغه، ج ٣، ص ١٣٢.</ref> و نامهای برای زیاد بن حفصه نوشت و از وی خواست تا شورشیان را تعقیب کرده، اگر آنان را دستگیر کرد، به کوفه نزد حضرت بفرستد و در صورتی که سر برتافتند، با آنان به بجنگد. امام(ع) آنها را منحرفانی خواند که از حق فاصله گرفته، مرتکب قتل شده و در راههای سواد (حیره و توابع) هراس ایجاد کردهاند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ٣٣، ص ۴٠٨؛ شرح نهجالبلاغه، ج ٣، ص ١٣٢.</ref>
| |
| | |
| [[معاویه بن ابی سفیان|معاویة بن ابیسفیان]] وقتی از اختلاف پدید آمده در عراق با خبر شد، تصمیم گرفت با ایجاد ناامنی، آشفتگی [[بینالنهرین]] را افزایش دهد. او ضحاک بن قیس،{{یادداشت|وی در جنگ صفین با معاویه همراه گردیده و پس از هلاکت زیاد بن امیه، از سوی معاویه، والی کوفه شده و تا سال ۵۷ق. امارت کوفه و توابع را عهدهدار بود.}}<ref>عزیزالله عطاردی، اعلام کتاب الغارات، ص ۴۵٠ و ۴۴٩.</ref> را با چهار هزار نفر مأمور کرد تا اطراف کوفه را مورد تاخت و تاز قرار دهد، ولی به شهر کوفه وارد نشوند. ضحاک به عراق آمد و به اطراف شهر حیره یورش برد. او به کاروان حاجیان حمله برده، وسایلشان را غارت کرد و برادرزاده عبدالله بن مسعود، صحابی [[حضرت محمد(ص)]] را به شهادت رساند. گزارش دستبُرد وی از حیره و توابع، به امام(ع) رسید. امام(ع) در مسجد کوفه در خطبهای مردم را برای سرکوبی و دستگیری ضحاک بسیج کرد. در آغاز کسی پاسخ امام را نداد. امام از پراکندگی و سُست عنصری آنان زبان گلایه گشود و تنها، پای پیاده از کوفه خارج شده و به سوی حیره حرکت کرد. پس از این اقدام، حدود چهار هزار نفر گرد آمدند. امام، [[حجر بن عدی]] کندی را فرمانده آنان قرار داد تا ضحاک را تعقیب و مجازات کنند. حُجر، در حالت جنگوگریز به جستوجوی او پرداخت تا اینکه در ناحیه تدمیر به او رسید و وی را متوقف ساخت و ساعتها با هم جنگیدند. از یاران ضحاک نوزده تن و از نیروهای حُجر دو تن کشته شدند و ضحاک شبهنگام گریخت.<ref>الغارات، ص ١۶٠ - ١۵٩؛ فرازی از خطبه ٢٩ نهجالبلاغه؛ تاریخ طبری، ج ۴، ص ١٠۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ٢، ص ٧۴.</ref> «حیره» به همین مناسبت در نامهنگاری [[عقیل بن ابیطالب]] و امام علی(ع) نیز یاد شدهاست. عقیل در این نامه از آزادی عمل ضحاک در یورش به اطراف حیره و یاری نکردن پیروان امام علی(ع) در مقابله با او تعجب کردهاست. امام(ع) در پاسخ، ضحاک و اقدام او را حقیر دانسته و عقیل را از اعزام لشکر کوفه و شکست دادن ضحاک با خبر کردهاست.{{یادداشت|نامه عقیل: «در مکه بودم که از مردمش شنیدم فرزند قیس بر حیره حمله بُرده و هرچه خواسته، اموال مردم این سامان را تاراج کرده و بدون آنکه آسیبی به وی وارد شود، بازگشته است و این ضحاک کیست؟ زبون بیریشهای چون گیاه هرزی فاقد ارزش در بیابان. وقتی خبر یورش او را به حیره شنیدم با خود گفتم: مگر شیعیان و یارانت، تو را رها کردهاند؟!» پاسخ امام(ع): «نامهات همراه عبدالرحمن بن عبید ازدی رسید. گفته بودی ضحاک بن قیس بر مردم حیره حمله بردهاست. ضحاک بسی کمتر و حقیرتر از آن است که بخواهد در حیره توقفی داشته باشد (و در این منطقه تشنجآفرینی کند)؛ بلکه او با چند سوار آمد، آهنگ سماوه (از توابع حیره) نمود و بر واقعه، شِراف و قسطنقطانه و حوالی آن گذاشت. من سپاهی عظیم از مسلمانان را بر سرش فرستادم. چون خبر به او رسید، گریخت؛ اما با آنکه دور شده بود، به وی رسیدند و خورشید نزدیک غروب بود که میان دو گروه پیکاری درگرفت، ولی ضحاک و یارانش تاب شمشیرهای ما را نیاوردند و پا به گریز نهادند؛ درحالیکه نوزده تن از یارانش کشته شدند. باقی با دل خسته و تن فرسوده، بعد از آنکه کارشان به جان رسیده بود و جز رمقی بیش نداشتند، بعد از رنج فراوان نجات یافتند.»}}<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسیة، ج اول، ص ١۵٣؛ انساب الاشراف، ج ٢، ص ٧۴؛ الغارات، ص ١۶١.</ref>
| |
| | |
| امام علی(ع) سپاه خود را در محلی بین حیره و کوفه که «جَرَعه» نام داشت، بسیج و تجهیز میکرد. این از گزارش ابن هلال ثقفی، درباره تجهیز لشکر کوفه برای کمک به [[محمد بن ابیبکر]]، حاکم [[مصر]] فهمیده میشود.{{یادداشت|امام علی(ع) با شماری از افراد، از کوفه بیرون رفت و در جایی میان حیره و کوفه لشکرگاه برپا کرد. حضرت علی (علیه السلام) وی و سپاهیانش را که دوهزار نفر بودند، تا حدود حیره همراهی کرد. مالک با این نیروها چند شبانهروز طی طریق کرده بود که خبر شهادت محمد بن ابوبکر به امام رسید. امام نیز عبدالرحمن بن شُریح شامی را از پی مالک فرستاد و او را از راه بازگردانید.}}<ref>ابن هلال ثقفی، الغارات، ص ١٠۶ و ١٠۵.</ref> | |
| | |
| گزارشهایی از حضور امام علی(ع) در شهر حیره وجود دارد. برای نمونه از پدر هارون بن عنتره نقل شده که امام(ع) را در حیره، کنار [[خورنق]]، با حولهای کهنه و فرسوده بر روی دوش دیده که از سرمای زمستان به خود میلرزیدهاست. وقتی به او پیشنهاد داده از بیتالمال که خدا برای او بهرهای قرار داده، بردارد، این پاسخ امام(ع) را شنیدهاست: «به خدا سوگند از اموال شما اهالی کوفه چیزی ذخیره نکردهام و این حوله را هم با خود از [[مدینه]] آوردهام.»<ref>سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص ١٠٨، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج اول، ص ٢٣٠.</ref>
| |
| | |
| ==حیره و قیام مختار==
| |
| [[مختار بن ابوعبیده ثقفی|مختار بن ابوعبید ثقفی]]، در سال ۶۶ق. قیام کرد. او برای گرفتن [[کوفه]]، در اولین مرحله، اردوی خود را در منطقه سبخه، بین حیره و نجف{{یادداشت|سبخه پهنهای خشک و نمکزار یا به نقلی مردابی بود که در بعضی فصول طغیان آب فرات آن را به زیر خود فرو برده، از آب پر میشد و نیهای خودرو در آن میرویید.}} مستقر کرد. مختار در این قلمرو با چهار هزار مرد جنگی در برابر نیروی دوهزار نفری امیر کوفه موضع گرفت. منطقه نبرد از چنان موقعیتی برخوردار بود که میتوانست این سپاه بزرگ را در خود جای دهد و در عین حال، عقبنشینی و کمکرسانی یا حتی فرار نیروها را به بیرون از منطقه نبرد امکانپذیر سازد.<ref>کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ٢٧٣ و ٢٧٢.</ref>
| |
| | |
| مختار پس از گرفتن کوفه و احاطه بر اوضاع آن، به انتصاب و اعزام والیان در قلمرو خود پرداخت. در آن زمان مناطقی که از رود فرات و نهرهای آن سیراب میشدند، به «بهقباذات» موسوم بودند. حیره و برخی توابعش نیز جزو بهقباذات سُفلی قرار میگرفت که مختار، حبیب بن منقذ ثوری را به سمت فرمانداری این منطقه تعیین کرد.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج اول، ص ۵١۶؛ سید ابوفاضل رضوی اردکانی، ماهیت قیام مختار، ص ٣٩٠.</ref>
| |
| | |
| ==حیره و قیام زید بن علی(ع)==
| |
| [[زید بن علی|زید بن علی(ع)]] در سال ۱۲۲ق. در شهر [[کوفه]] علیه امویان و مروانیان قیام کرد. این زمان با خلافت [[هشام بن عبدالملک]] مقارن بود. یوسف بن عمر ثقفی که امیر کوفه بود، به دلیل فعالیتهای انقلابی زید در این شهر، کوفه را برای اقامت خود مناسب ندید و از شهر بیرون رفت و در حیره، با قوای خود بر تپهای موضع گرفت و رَیان بن سلمه اراشی را با دو هزار نفر به جنگ با زید بن علی(ع) فرستاد. سپاه ریان در حیره استقرار یافت تا آنکه قوای شامی از راه رسید و به آنان پیوست. درگیری شدیدی بین آنان و نیروهای زید درگرفت. برجستهترین بخشهای نبرد در مناطقی بین حیره و کوفه روی داد. هنگامی که قیام زید سرکوب شد و زید به شهادت رسید و امیر کوفه مطمئن شد که آشفتگیهای کوفه رو به پایان است، از حیره به کوفه بازگشت و بر بالای منبر رفت و به سرزنش مردم کوفه پرداخت و آنان را که با این جنبش همراهی کرده بودند به قتل، اسارت و تبعید تهدید کرد.<ref>حسین کریمان، سیره و قیام زید بن علی*، ص ٢٧٧، ٢٩٧، ٢٩٩، ٣١٧؛ سید عبدالرزاق مقدم، رهبر انقلاب خونین کوفه، ترجمه عزیزالله عطاردی، ص ٢١٨.</ref> پس از آن، همسر زید بن علی(ع) را در حیره به قتل رساند.<ref>رهبر انقلاب خونین کوفه، ص ٢٢٣ و ٢٢٢؛ مسعودی، مروج الذهب، ج ٢، ص ٢۵١.</ref>
| |
| | |
| ==حیره، پایگاه پیروان اهل بیت(ع)== | | ==حیره، پایگاه پیروان اهل بیت(ع)== |
| [[بنیعباس|خلفای عباسی]] از حیره به عنوان پایگاهی برای سرکوب خیزشهای [[شیعه|شیعیان]]، [[سید|سادات]] و امامزادگان استفاده میکردند. ابوجعفر منصور عباسی هنگامی که در حیره اقامت داشت (در سال ۱۳۷ق)، عدهای از هاشمیان را دستگیر و روانه زندان کرد. همچنین وی، عبدالله بن حسن بن حسن(ع) و خانوادهاش را در حیره دستگیر و محبوس نمود. آنان پیوسته در زندان به سر میبُردند تا به شهادت رسیدند و بر پایه گفتهای دیگر، عدهای آنان را دیدند که بر دیوارهای حیره میخکوب شدهاند. منصور در کنار همین شهر، هاشمیه را ساخت که در واقع زندان او برای مخالفانش بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج دوم، ص ٣۵٣، ٣۵٧، ٣۶٠، ٣۶۵.</ref>
| | بر طبق منابع تاریخی در جریان قیام مختار، او برای گرفتن کوفه اردوی خود را بین حیره و نجف به نام سبخه قرار داد. (کوفه پیدایش شهر اسلامی، ص ٢٧٣ و ٢٧٢.) ) و سال ۱۲۲ق در جریان قیام زیدبن علی در شهر کوفه، امیر کوفه به دلیل فعالیت های زید از آنجا خارج شد ودر حیره موضع گرفت. سپس درگیری شدیدی بین آنها و زید صورت گرفت که نتیجه آن به شهادت رسیدن زید بود. [ حسین کریمان، سیره و قیام زید بن علی*، ص ٢٧٧، ٢٩٧، ٢٩٩، ٣١٧؛ سید عبدالرزاق مقدم، رهبر انقلاب خونین کوفه، ترجمه عزیزالله عطاردی، ص ٢١٨.] |
| | خلفای عباسی شیعیان وسادات را مورد ظلم و ستم قرار می دادند آنها در شهر حیره بسیاری از شیعیان و سادات را زندانی یا به شهادت رساندند. (تاریخ یعقوبی، ج دوم، ص ٣۵٣، ٣۵٧، ٣۶٠، ٣۶۵.)منتصرعباسی وقتی به خلافت رسید دستور داد که دیگر کسی متعرض شیعیان حیره نشود. (مروج الذهب، ج ٢، ص ۵۴٢.) |
|
| |
|
| هنگامیکه [[منتصر عباسی]] به خلافت رسید، دستور داد تا مردم را از [[زیارت]] قبور آل ابوطالب در حیره منع نکنند، اوقافِ این خاندان را رها کرده و متعرض شیعیان آنها نشوند.<ref>مروج الذهب، ج ٢، ص ۵۴٢.</ref> از این نکته تاریخی برمیآید که در زمان عباسیان، حیره پایگاهی برای پیروان [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] و افرادی از خاندان آنان بهشمار میرفتهاست.<ref>حیره گذرگاه حیرت و عبرت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، ص۹۰.</ref>
| | ==حیره در روایات== |
| | در روایات است که امام علی(ع) منطقه میان نجف تا حیره را به چهل هزار درهم از دهقانان خرید و برای این معامله، شاهدانی گرفت؛ چون میدانست مدفن او در این منطقه خواهد بود.[ بحار الأنوار، ج ٢٢ ص ٣۶. ]امام صادق(ع) نیز قبر امام علی(ع) را در منطقه بین حیره و نجف معرفی میکرد و به زیارت میرفت.[کامل الزیارات، ص ٣۴].به گفته عبدالله بن سنان، وقتی امام صادق(ع) در حیره بود، بارها به زیارت آن محل رفته، آن را قبر علی بن ابیطالب(ع) معرفی میکرد.[کافی، ج ١ ص ۴۵۶] |
|
| |
|
| ==حیره در روایات==
| |
| در روایات است که [[امام علی(ع)]] منطقه میان [[نجف]] تا حیره را به چهل هزار درهم از دهقانان خرید و برای این معامله، شاهدانی گرفت؛ چون میدانست مدفن او در این منطقه خواهد بود.<ref>بحار الأنوار، ج ٢٢ ص ٣۶.</ref> [[امام صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نیز قبر امام علی(ع) را در منطقه بین حیره و نجف معرفی میکرد و به [[زیارت]] میرفت.<ref>کامل الزیارات، ص ٣۴.</ref> به گفته [[عبدالله بن سنان]]، وقتی امام صادق(ع) در حیره بود، بارها به زیارت آن محل رفته، آن را [[آستان مقدس امام علی(ع)|قبر علی بن ابیطالب(ع)]] معرفی میکرد.<ref>کافی، ج ١ ص ۴۵۶.</ref>
| |
|
| |
|
| ==پانوشت== | | ==پانوشت== |