در حال ویرایش سید اسماعیل صدر
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| شهر تولد = [[اصفهان]] | | شهر تولد = [[اصفهان]] | ||
| کشور تولد = [[ایران]] | | کشور تولد = [[ایران]] | ||
| زادروز = | | زادروز = ۱۲۵۵ق. | ||
|محل زندگی=[[اصفهان]]، [[نجف]]، [[سامراء]]، [[کربلا]]|آرامگاه=[[آستان کاظمین(ع)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر.|مذهب=[[شیعه]]|کشور درگذشت=[[عراق]]|تاریخ درگذشت=۱۳۳۸ق.|شهر درگذشت=[[کاظمین]]|هجرت به=[[نجف]]، [[کربلا]]، [[سامراء]]، [[کاظمین]]|اساتید=[[میرزای شیرازی]]، مهدی کاشفالغطاء|محل تحصیل=[[اصفهان]]، [[نجف]]، [[سامراء]]|شاگردان=[[میرزا علی شیرازی]]، [[محمدحسین نائینی]]، [[سید علی سیستانی]]|اجازه روایت از=میرزا محمد همدانی|اجازه روایت به=[[محمدباقر بیرجندی]]، [[حیدرقلیخان سردار کابلی]]، [[سید هبةالدین شهرستانی]]|تالیفات=رسالههای عملیه و حاشیه بر کتب.|فعالیت سیاسی=تلاش برای وحدت [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]؛ مقابله با تجاوز [[روسیه|روسها]] به [[ایران]]}} | |محل زندگی=[[اصفهان]]، [[نجف]]، [[سامراء]]، [[کربلا]]|آرامگاه=[[آستان کاظمین(ع)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر.|مذهب=[[شیعه]]|کشور درگذشت=[[عراق]]|تاریخ درگذشت=۱۳۳۸ق.|شهر درگذشت=[[کاظمین]]|هجرت به=[[نجف]]، [[کربلا]]، [[سامراء]]، [[کاظمین]]|اساتید=[[میرزای شیرازی]]، مهدی کاشفالغطاء|محل تحصیل=[[اصفهان]]، [[نجف]]، [[سامراء]]|شاگردان=[[میرزا علی شیرازی]]، [[محمدحسین نائینی]]، [[سید علی سیستانی]]|اجازه روایت از=میرزا محمد همدانی|اجازه روایت به=[[محمدباقر بیرجندی]]، [[حیدرقلیخان سردار کابلی]]، [[سید هبةالدین شهرستانی]]|تالیفات=رسالههای عملیه و حاشیه بر کتب.|فعالیت سیاسی=تلاش برای وحدت [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]؛ مقابله با تجاوز [[روسیه|روسها]] به [[ایران]]}} | ||
'''سید اسماعیل صدر''' ( | '''سید اسماعیل صدر''' (۱۲۵۵–۱۳۳۸ق)، معروف به سید الصدر، فرزند [[سید صدرالدین]]، از خاندان صدر، زاده [[اصفهان]] و از عالمان و مراجع سرشناس [[شیعه]] بود. او یکی از شاگردان برجسته [[میرزای شیرازی]] است، که پس از او، مرجعیت را به عهده گرفت. او در [[اصفهان]]، [[نجف]] و [[سامراء|سامرا]] از استادانی مانند محمدباقر نجفی و مهدی کاشفالغطاء بهره برده و شاگردان فراوانی مانند [[میرزا علی شیرازی]]، [[محمدحسین نائینی]]، [[عبدالحسین آلیاسین]] و [[سید علی سیستانی]] تربیت کرد. وی در بیشتر تحولات سیاسی جامعه وارد نشده، با این همه، به هنگام ضرورت دخالت میکرد؛ حمایت از تولید داخلی، وحدت شیعه و [[اهل سنت|سنی]] و مقابله با تجاوز [[روسیه|روسها]] به [[ایران]]، از جمله فعالیتهای سیاسی اوست. وی به جز رسالههای عملیه و حاشیه بر کتابها، اثر خاصی تألیف نکرده است. برخی شاگردان او کتابهای بر پایه تقریرات درس او نگاشتهاند. او را اهل سیر و سلوک، اخلاص، فروتنی و سادهزیستی دانستهاند. وی در کاظمین درگذشته و در در بخش شرقی [[آستان مقدس کاظمین|حرم امام کاظم (ع)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر دفن شد. | ||
او در [[اصفهان]]، [[نجف]] و [[سامراء|سامرا]] از استادانی مانند محمدباقر نجفی و مهدی کاشفالغطاء بهره برده و شاگردان فراوانی مانند [[میرزا علی شیرازی]]، [[محمدحسین نائینی]]، [[عبدالحسین آلیاسین]] و [[سید علی سیستانی]] تربیت کرد. وی در بیشتر تحولات سیاسی جامعه وارد نشده، با این همه، به هنگام ضرورت دخالت میکرد؛ حمایت از تولید داخلی، وحدت شیعه و [[اهل سنت|سنی]] و مقابله با تجاوز [[روسیه|روسها]] به [[ایران]]، از جمله فعالیتهای سیاسی اوست. | |||
وی به جز رسالههای عملیه و حاشیه بر کتابها، اثر خاصی تألیف نکرده است. برخی شاگردان او کتابهای بر پایه تقریرات درس او نگاشتهاند. او را اهل سیر و سلوک، اخلاص، فروتنی و سادهزیستی دانستهاند. وی در کاظمین درگذشته و در در بخش شرقی [[آستان مقدس کاظمین|حرم امام کاظم(ع)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر دفن شد. | |||
==تبار== | ==تبار== | ||
سید اسماعیل صدر، معروف به «سید الصدر» یا «آقای صدر»، فرزند سید صدرالدین، فرزند سید صالح شرفالدین، فرزند سید محمد، فرزند سید ابراهیم شرفالدین بود.<ref name=":0"> | سید اسماعیل صدر، معروف به «سید الصدر» یا «آقای صدر»، فرزند سید صدرالدین، فرزند سید صالح شرفالدین، فرزند سید محمد، فرزند سید ابراهیم شرفالدین بود.<ref name=":0">سید حسن صدر، تکملة امل الآمال، ص104 و 105؛ میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ج3، ص421؛ سید محمدمهدی خوانساری، احسنالودیعه، ص208؛ سید محمدباقر کتابی، رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر، ۱۸۰.</ref> پدر وی، [[سید صدرالدین موسوی عاملی]]، در دوره خود، از بزرگترین عالمان [[شیعه]] شناخته میشد. مادر او، اهل [[اصفهان]] و گویا دختر تاجری خوشنام از خاندان نمازی بود.<ref>بزرگ خاندان صدر در کاظمین، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص16۵، گفتوگوی تلفنی نگارنده با استاد سید حسین شرفالدین، 27 اردیبهشت 1387، صور، لبنان.</ref> | ||
خاندان صدر، یکی از خاندانهای اصیل و فعال در زمینه علمی و حوزوی تاریخ [[شیعه]] شمرده شده و نسب آنها، به [[امام کاظم(ع)]] میرسد. این خاندان، در اواخر سده دوازدهم قمری، از [[لبنان]] به [[عراق]] هجرت کرده و سالها بعد، در [[ایران]] نیز حضور داشتند. شهرهای [[کاظمین]] و [[نجف]] در عراق و سپس به ترتیب [[اصفهان]]، [[قم]] و [[مشهد]] در ایران، مهمترین مراکز سکونت، فعالیت و مدفن سرشناسانِ سه سده اخیر این خاندان است.<ref>مقاله بزرگ خاندان صدر در کاظمین، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص۱۶۲.</ref> | خاندان صدر، یکی از خاندانهای اصیل و فعال در زمینه علمی و حوزوی تاریخ [[شیعه]] شمرده شده و نسب آنها، به [[امام کاظم(ع)]] میرسد. این خاندان، در اواخر سده دوازدهم قمری، از [[لبنان]] به [[عراق]] هجرت کرده و سالها بعد، در [[ایران]] نیز حضور داشتند. شهرهای [[کاظمین]] و [[نجف]] در عراق و سپس به ترتیب [[اصفهان]]، [[قم]] و [[مشهد]] در ایران، مهمترین مراکز سکونت، فعالیت و مدفن سرشناسانِ سه سده اخیر این خاندان است.<ref>مقاله بزرگ خاندان صدر در کاظمین، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص۱۶۲.</ref> | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
سید اسماعیل صدر، فرزند سید صدرالدین، در سال | سید اسماعیل صدر، فرزند سید صدرالدین، در سال ۱۲۵۵ق.<ref name=":0" /> در [[اصفهان]] به دنیا آمد.<ref name=":1">سید عبدالحسین شرفالدین عاملی، بغیةالراغبین، ج7، ص199؛ محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالآثار، ج5، ص1565.</ref> کمتر از نه سال داشت که پدرش را از دست داد و برادرش محمدعلی موسوی عاملی، معروف به آقا مجتهد، سرپرستی و تربیت او را به عهده گرفت.<ref name=":1" /> نزدیک ۱۹ سالگی، برادرش درگذشت و تدریس و رسیدگی به کارهای او به عهده محمدباقر نجفی، شوهر خواهر وی قرار گرفت.<ref name=":2">بغیةالراغبین، ج7، ص215.</ref> | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
خط ۶۷: | خط ۶۳: | ||
==روش تدریس== | ==روش تدریس== | ||
روش تدریس او را متأثر از [[میرزای شیرازی]] و مکتب [[سامراء|سامرا]] دانسته، با این همه، دارای ویژگیهای خاص خود معرفی کردهاند. او به هنگام تدریس، تنها روی بخشهای اصلی بحث متمرکز شده و از پرداختن به بخشهای فرعی خودداری کرده و تنها مباحثی را مهم میدانست که حقیقتی در آنها نهفته و برای مردم سودمند باشد. از این رو، وقتی در کربلا مستقر شد، برخی مجالس درس عمومی را که شمار زیادی در آن حاضر میشدند، با مجالس درس خصوصی جایگزین کرد. اینگونه، فاضلان وقت بیشتری برای ایراد اشکال و گفتوگو با استاد داشتند.<ref>بغیةالراغبین، ج7، ص213.</ref> این روش، به تدریج طرفداران زیادی یافت؛ از جمله چند دهه بعد، بیشتر درسهای [[محمدحسین طباطبایی]]، در [[قم]]، خصوصی و برای افراد خاص بود.<ref>مهر استاد (زندگینامه آیتالله جوادی آملی)، ص117.</ref> جلسه تدریس او، بیشتر، دو یا سه برابر زمان معمولی به درازا میکشید و وی در انتها همان انرژی و نشاط آغاز درس را داشت. او این شیوه از مباحثه را، هم درس خواندن، هم درس دادن و هم مباحثه میدانست.<ref>ریحانةالادب، ج3، ص422.</ref> علاقه وی به این شیوه از مباحثه علمی باعث میشد، در مجلس غیر علمی نیز که حاضر میشد، با طرح یک فرع فقهی، فضا را علمی میکرد.{{یادداشت|از میرزا عبدالله تهرانی نقل شده است: «شبی در حرم امام علی(ع) از کنار مقبره خانوادگی خود و آلصدر رد میشدم که سید اسماعیل صدر من را صدا زد. رفتم و کنار ایشان نشستم … در همین حین آقا ضیاء عراقی نیز آمد و نزد ما نشست. سید اسماعیل صدر، بدون معطلی یک فرع فقهی از من سؤال کرد. در حالیکه در برابر آنها شاگردی مبتدی بیش نبودم، چند کلمهای در پاسخ ایشان سخن گفتم. آن وقت آن دو نفر به جان هم افتادند و حدود یک ساعت یا بیشتر مباحثه کردند. مباحثه که تمام شد، بلند شدیم و رفتیم.»}}<ref>یادنامه امام موسی صدر، ص222، (سخنان آیتالله شیخ حسن سعید تهرانی).</ref> | روش تدریس او را متأثر از [[میرزای شیرازی]] و مکتب [[سامراء|سامرا]] دانسته، با این همه، دارای ویژگیهای خاص خود معرفی کردهاند. او به هنگام تدریس، تنها روی بخشهای اصلی بحث متمرکز شده و از پرداختن به بخشهای فرعی خودداری کرده و تنها مباحثی را مهم میدانست که حقیقتی در آنها نهفته و برای مردم سودمند باشد. از این رو، وقتی در کربلا مستقر شد، برخی مجالس درس عمومی را که شمار زیادی در آن حاضر میشدند، با مجالس درس خصوصی جایگزین کرد. اینگونه، فاضلان وقت بیشتری برای ایراد اشکال و گفتوگو با استاد داشتند.<ref>بغیةالراغبین، ج7، ص213.</ref> این روش، به تدریج طرفداران زیادی یافت؛ از جمله چند دهه بعد، بیشتر درسهای [[محمدحسین طباطبایی]]، در [[قم]]، خصوصی و برای افراد خاص بود.<ref>مهر استاد (زندگینامه آیتالله جوادی آملی)، ص117.</ref> جلسه تدریس او، بیشتر، دو یا سه برابر زمان معمولی به درازا میکشید و وی در انتها همان انرژی و نشاط آغاز درس را داشت. او این شیوه از مباحثه را، هم درس خواندن، هم درس دادن و هم مباحثه میدانست.<ref>ریحانةالادب، ج3، ص422.</ref> علاقه وی به این شیوه از مباحثه علمی باعث میشد، در مجلس غیر علمی نیز که حاضر میشد، با طرح یک فرع فقهی، فضا را علمی میکرد.{{یادداشت|از میرزا عبدالله تهرانی نقل شده است: «شبی در حرم امام علی (ع) از کنار مقبره خانوادگی خود و آلصدر رد میشدم که سید اسماعیل صدر من را صدا زد. رفتم و کنار ایشان نشستم … در همین حین آقا ضیاء عراقی نیز آمد و نزد ما نشست. سید اسماعیل صدر، بدون معطلی یک فرع فقهی از من سؤال کرد. در حالیکه در برابر آنها شاگردی مبتدی بیش نبودم، چند کلمهای در پاسخ ایشان سخن گفتم. آن وقت آن دو نفر به جان هم افتادند و حدود یک ساعت یا بیشتر مباحثه کردند. مباحثه که تمام شد، بلند شدیم و رفتیم.»}}<ref>یادنامه امام موسی صدر، ص222، (سخنان آیتالله شیخ حسن سعید تهرانی).</ref> | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۰: | ||
* تقریظی بر کتاب ذخیرة الفرائض، تألیف محمد زکی بهبهانی نجفی؛ | * تقریظی بر کتاب ذخیرة الفرائض، تألیف محمد زکی بهبهانی نجفی؛ | ||
* تقریظی بر کتاب نخبة الواعظین در علم اخلاق، تألیف سید اسماعیل موسوی.<ref>زندگانی آیتالله چهارسوقی، ص216؛ تاریخ علمی اجتماعی اصفهان، ج1، ص270؛ گلشن ابرار، ج3، ص223.</ref> | * تقریظی بر کتاب نخبة الواعظین در علم اخلاق، تألیف سید اسماعیل موسوی.<ref>زندگانی آیتالله چهارسوقی، ص216؛ تاریخ علمی اجتماعی اصفهان، ج1، ص270؛ گلشن ابرار، ج3، ص223.</ref> | ||
{{پایان}}برخی شاگردان دروس فقه و اصول سید اسماعیل، تقریراتی را از درس وی نگاشتهاند؛ | {{پایان}} | ||
*برخی شاگردان دروس فقه و اصول سید اسماعیل، تقریراتی را از درس وی نگاشتهاند؛ که پارهای از آنها عبارتند از: | |||
*شرح سید مهدی طباطبایی حکیم بر منظومه [[موسی شراره عاملی]] در اصول، که تقریرات دروس سید اسماعیل صدر به تفصیل در آن طرح گردیده است.<ref>تاریخ علمی اجتماعی اصفهان، ج1، ص270؛ گلشن ابرار، ج3، ص223.</ref> | |||
اللقطات، که کتابچهای خطی است و در آن تقریرات درس وی توسط موسی حائری کرمانشاهی تنظیم گردیده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج18، ص338.</ref> برخی از محققان، فتاوای سید اسماعیل صدر را گردآوری و به شکل مستقل یا همراه فتاوای دیگر مراجع تقلید تدوین کردهاند؛ برخی از آنها عبارتند از: | |||
*مختصر نجاة العباد، که توسط سید محمدمهدی صدر بر اساس فتاوای پدر تدوین شد؛ | *مختصر نجاة العباد، که توسط سید محمدمهدی صدر بر اساس فتاوای پدر تدوین شد؛ | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۴: | ||
وی وجوهات را مخفیانه به نیازمندان و اهل علم میرساند؛ از این رو، بیشتر افراد درنمییافتند از چه طریق وجوه را دریافت میکنند.<ref>بغیةالراغبین، ج٧، ص٢١١ و ٢١٢؛ تکملة امل الآمال، ص١٠۵؛ نقباء البشر، ج١، ص١۶٠.</ref> بسیاری، پس از درگذشت سید اسماعیل فهمیده بودند برخی از وجوه و خدماتی که دریافت میکردند، از طرف وی بوده است. سید اسماعیل صدر، وجوهات را به برخی افراد و تاجران مورد اعتماد میسپرد تا میان نیازمندان و اهل علم تقسیم کنند.<ref>بغیةالراغبین، ج٧، ص٢١٠ -٢١٢.</ref> یکی از افرادی که به واسطه او برخی وجوه فرستاده میشد، [[سید عبدالحسین شرفالدین]] بود. به گفته وی، روزی که فردی به سید اسماعیل صدر به شدت اعتراض میکند، به ناچار او را آگاه میکند که پولی که به او داده است، از سوی سید اسماعیل صدر است. وقتی سید اسماعیل، از جریان آگاه میشود، بسیار ناراحت شده، او را به سبب آشکار کردن موضوع، مورد مؤاخذه قرار میدهد.<ref>یادنامه امام موسی صدر، ص١١٠ (سخنان آیتالله العظمی سید موسی شبیری زنجانی).</ref> | وی وجوهات را مخفیانه به نیازمندان و اهل علم میرساند؛ از این رو، بیشتر افراد درنمییافتند از چه طریق وجوه را دریافت میکنند.<ref>بغیةالراغبین، ج٧، ص٢١١ و ٢١٢؛ تکملة امل الآمال، ص١٠۵؛ نقباء البشر، ج١، ص١۶٠.</ref> بسیاری، پس از درگذشت سید اسماعیل فهمیده بودند برخی از وجوه و خدماتی که دریافت میکردند، از طرف وی بوده است. سید اسماعیل صدر، وجوهات را به برخی افراد و تاجران مورد اعتماد میسپرد تا میان نیازمندان و اهل علم تقسیم کنند.<ref>بغیةالراغبین، ج٧، ص٢١٠ -٢١٢.</ref> یکی از افرادی که به واسطه او برخی وجوه فرستاده میشد، [[سید عبدالحسین شرفالدین]] بود. به گفته وی، روزی که فردی به سید اسماعیل صدر به شدت اعتراض میکند، به ناچار او را آگاه میکند که پولی که به او داده است، از سوی سید اسماعیل صدر است. وقتی سید اسماعیل، از جریان آگاه میشود، بسیار ناراحت شده، او را به سبب آشکار کردن موضوع، مورد مؤاخذه قرار میدهد.<ref>یادنامه امام موسی صدر، ص١١٠ (سخنان آیتالله العظمی سید موسی شبیری زنجانی).</ref> | ||
به گفته [[عبدالکریم حائری]]، سید اسماعیل با وجود جایگاه علمی، گاهی در سفرهای خود به [[نجف]]، عبا بر سر کشیده و به طور ناشناس در درس [[آخوند خراسانی]] شرکت میکرد، تا طلبههای فاضل را شناسایی و سهم امام(ع) را مخفیانه به آنها بدهد. سید اسماعیل، به مقلدانش، به طور عمومی اجازه داده بود تا خود، وجوه و حتی سهم امام(ع) را میان نیازمندان شهر تقسیم کنند، بیآنکه لازم باشد به وی مراجعه کنند.<ref name=":4">بغیة الراغبین، ج۷، ص۲۱۲.</ref> | به گفته [[عبدالکریم حائری]]، سید اسماعیل با وجود جایگاه علمی، گاهی در سفرهای خود به [[نجف]]، عبا بر سر کشیده و به طور ناشناس در درس [[آخوند خراسانی]] شرکت میکرد، تا طلبههای فاضل را شناسایی و سهم امام (ع) را مخفیانه به آنها بدهد. سید اسماعیل، به مقلدانش، به طور عمومی اجازه داده بود تا خود، وجوه و حتی سهم امام (ع) را میان نیازمندان شهر تقسیم کنند، بیآنکه لازم باشد به وی مراجعه کنند.<ref name=":4">بغیة الراغبین، ج۷، ص۲۱۲.</ref> | ||
====سادهزیستی==== | ====سادهزیستی==== | ||
وضع ظاهری زندگی او را، پیش و پس از مرجعیت، یکی دانستهاند. وی از خدمتکار و محافظ استفاده نمیکرد. در کوچه و خیابان به تنهایی راه میرفت؛ به تنهایی مسافرت میکرد و نامههایی که به دستش میرسید، با وجود شمار زیاد آن، شخصاً با دستخط خود جواب میداد. سید اسماعیل، برای خود و خانوادهاش از سهم امام(ع) استفاده نمیکرد.<ref name=":4" /> | وضع ظاهری زندگی او را، پیش و پس از مرجعیت، یکی دانستهاند. وی از خدمتکار و محافظ استفاده نمیکرد. در کوچه و خیابان به تنهایی راه میرفت؛ به تنهایی مسافرت میکرد و نامههایی که به دستش میرسید، با وجود شمار زیاد آن، شخصاً با دستخط خود جواب میداد. سید اسماعیل، برای خود و خانوادهاش از سهم امام (ع) استفاده نمیکرد.<ref name=":4" /> | ||
====فروتنی==== | ====فروتنی==== | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۸: | ||
سید اسماعیل صدر، در سال ۱۳۳۴ق. بیمار شده و برای درمان و شاید نیز مجاورت، به [[کاظمین]] هجرت کرد. پس از مدتی، اندکی بهبودی یافت؛ ولی سلامتی مجدد وی، به سبب رویدادهای ناگوار، کهولت سن و ضعف مزاج طولی نکشید. وی پس از چهار سال سکونت در کاظمین، در روز ۱۲ و به نقلی ۱۸ [[جمادیاالولی|جمادیالاولی]] ۱۳۳۸ق. در کاظمین درگذشت. برخی از سرگذشتنگاران، مانند [[سید محسن امین]]، درگذشت او را در سال ۱۳۳۷ق؛ و حتی سال ۱۳۳۹ق. دانستهاند.<ref>اعیانالشیعه، ج۵، ص٢١٩؛ ریحانةالادب، ص۴٢٣</ref> با این همه، بیشتر تاریخنگاران، بر سال ۱۳۳۸ق. اتفاق نظر دارند. معلم در مکارمالآثار، گفته سید محسن امین را نادرست دانسته و به گفته او، خبر درگذشت سید اسماعیل صدر پس از چند روز در [[اصفهان]] به او رسیده است.<ref>مکارمالآثار، ج۵، ص١۵۶۶.</ref> | سید اسماعیل صدر، در سال ۱۳۳۴ق. بیمار شده و برای درمان و شاید نیز مجاورت، به [[کاظمین]] هجرت کرد. پس از مدتی، اندکی بهبودی یافت؛ ولی سلامتی مجدد وی، به سبب رویدادهای ناگوار، کهولت سن و ضعف مزاج طولی نکشید. وی پس از چهار سال سکونت در کاظمین، در روز ۱۲ و به نقلی ۱۸ [[جمادیاالولی|جمادیالاولی]] ۱۳۳۸ق. در کاظمین درگذشت. برخی از سرگذشتنگاران، مانند [[سید محسن امین]]، درگذشت او را در سال ۱۳۳۷ق؛ و حتی سال ۱۳۳۹ق. دانستهاند.<ref>اعیانالشیعه، ج۵، ص٢١٩؛ ریحانةالادب، ص۴٢٣</ref> با این همه، بیشتر تاریخنگاران، بر سال ۱۳۳۸ق. اتفاق نظر دارند. معلم در مکارمالآثار، گفته سید محسن امین را نادرست دانسته و به گفته او، خبر درگذشت سید اسماعیل صدر پس از چند روز در [[اصفهان]] به او رسیده است.<ref>مکارمالآثار، ج۵، ص١۵۶۶.</ref> | ||
او را پس از تشییع و اقامه نماز توسط فرزند بزرگ وی سید محمدمهدی صدر، در بخش شرقی [[آستان مقدس کاظمین|حرم امام موسی کاظم (ع)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر دفن شد.<ref>زندگی و افکار شهید صدر، ص٢٣.</ref> | |||
او پس از تشییع و اقامه نماز توسط فرزند بزرگ وی سید محمدمهدی صدر، در بخش شرقی [[آستان مقدس کاظمین|حرم امام موسی کاظم(ع)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر دفن شد.<ref>زندگی و افکار شهید صدر، ص٢٣ | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
}} | }} | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||