در حال ویرایش ضریح
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۹]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | |||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
== واژهشناسی == | |||
ضریح، واژهای عربی، | |||
كتاب العين ؛ ج3 ؛ ص103 | |||
الضَّرِيح للميت و هو قبر بلا لحد | |||
فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، 9جلد، نشر هجرت - قم، چاپ: دوم، 1409 ه.ق. | |||
جمهرة اللغة ؛ ج1 ؛ ص516 | |||
و سُمِّي الضَّريح في القبر ضريحا لأنه انضرح عن جالي القبر فصار في وسطه؛ و سُمّي اللحد لحدا لأنه مال إلى أحد جالَي القبر. | |||
ابن دريد، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، 3جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1988 م. | |||
الصحاح ؛ ج1 ؛ ص386 | |||
الضَّرِيحُ: البعيدُ. و الضَّرِيحُ: الشَقُّ في وسط القبر. و اللَّحْدُ في الجانب. و قد ضَرَحْتُ ضَرْحاً، إذا حَفَرْتَهُ. | |||
جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربية، 6جلد، دار العلم للملايين - بيروت، چاپ: اول، 1376 ه.ق. | |||
معجم مقاييس اللغه ؛ ج3 ؛ ص400 | |||
الضاد و الراء و الحاء أصلان: أحدهما رمْى الشّىء، و الآخَر لونٌ من الألوان. | |||
فالأوّل قولهم: ضرَحت الشَّىءَ، إذا رميتَ به. و الشىء المُضْطَرَح: المرمىّ. | |||
و الفَرس الضَّروح: النَّضوح برجله. و قوسٌ ضروح: شديدةُ الدّفع للسَّهم. | |||
و الضَّريح: القبر يُحفَر من غير لَحدٍ، كأنّ الميت قد رُمِى فيه. | |||
ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، 6جلد، مكتب الاعلام الاسلامي - قم، چاپ: اول، 1404 ه.ق. | |||
مجمع البحرين ؛ ج2 ؛ ص391 | |||
الضَّرِيحُ: الشق في وسط القبر و اللحد في الجانب، فعيل بمعنى مفعول، و الجمع ضَرَائِحُ. | |||
طريحى، فخر الدين بن محمد، مجمع البحرين، 6جلد، مرتضوي - تهران، چاپ: سوم، 1375 ه.ش. | |||
== چیستی == | |||
ضریح، خانهاى چوبين يا ساخته شده از مس، نقره، طلا و غير آن كه به صورت مشبّك است و روى قبر امام يا امامزاده و شهيدى ساخته مىشود. معناى لغوى آن «شكافتن» است. حفره و شكافى را كه درون قبر پديد مىآورند و جسد را درون آن مىگذارند و كلّاً به قبر، كه ايجاد شكافى در زمين براى دفن اجساد است، ضريح گفته مىشده است.<ref>مجمع البحرين، ذیل واژه «ضرح».</ref> جمع آن «ضرايح» به معناى لحد است. | |||
ضريح كه جنبۀ احترام به صاحب قبر و براى حفاظت از مدفن اوليا ساخته مىشود، از چوب محكم و بادوام است كه پوششى از مس، نقره و طلا و داراى نقش و نگارى زيبا و آراسته به آيات و احاديث و اسامى متبرك است و كار هنرى و نگارگرى زيبا و ماندگار بر آن انجام مىشود. زائران هنگام زيارت، آن را مىبوسند و تبرك مىجويند. اغلب، ضريحها پس از مدتى كه كهنه و فرسوده مىگردند، بازسازى مىشوند. ضريحهاى قديمى نيز بيشتر در موزهها نگهدارى مىشود.<ref>'''فرهنگامه زیارت'''، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۴، ص30.</ref> | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
'''[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1270/1/30 فرهنگامه زیارت]'''، جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره چهاردهم، بهار 1392ش، ص30. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} |