پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
عبدالله بن عباس
(بخش)
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
===فعالیتهای سیاسی و اجتماعی=== ====دوران پیامبر(ص) و خلفای سه گانه==== عبدالله بن عباس هنگام رحلت پیامبر(ص) ۱۳ ساله بود.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۴۰؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۲۵؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۷.</ref> بنا بر گزارشی، وی حدود ۳۰ ماه پیامبر(ص) را در مدینه درک کرد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۳۲.</ref> او مدعی بود که دو بار [[جبرئیل]] را در حضور پیامبر(ص) دیده است.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۴۱؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۷.</ref> سخنوری، بلاغت، توان استدلال و آراستگی ظاهر او را معاصرانش ستودهاند.<ref>نک: انساب الاشراف، ج۴، ص۴۳، ۶۲؛ الاصابه، ج۴، ص۱۲۲؛ الاستیعاب، ج۳، ص۶۸.</ref> در زمان [[ابوبکر بن ابی قحافه|خلیفه اول]]، گزارشی درخور توجه درباره عملکرد سیاسی یا علمی او نرسیده است. بر پایه سخن خود وی، در این دوره برای طلب علم و جمعآوری احادیث رسول خدا(ص) بسیار کوشیده است.<ref>الاصابه، ج۴، ص۱۲۵.</ref> او در زمان خلفا، به ویژه [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] و [[عثمان بن عفان|سوم]]، در عین جوانی مورد توجه بود و طرف مشورت قرار میگرفت.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۳۹.</ref> عمر هنگام مشورت با بزرگان [[صحابه]] او را نیز در جمع اصحاب بدر فرامیخواند و نظرش را جویا میشد و گاه نظرش را بر دیدگاههای بزرگان صحابه ترجیح میداد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۶۵-۳۶۶؛ مسند احمد، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref> همو در جمع صحابه از وی درباره تأویل و بطن برخی آیات میپرسید.<ref>مسند احمد، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref> او اعتقاد داشت ابن عباس جوانی است که خرد پیران و زبانی بسیار پرسشگر و قلبی خردمند دارد.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۶۷.</ref> همین سبب شد که گاه از همفکری او استفاده کند؛ ولی در گزارشی نیامده که برای وی جایگاه سیاسی در نظر گرفته باشد. ابن عباس در زمان خلافت عثمان پویایی اجتماعی و سیاسی بیشتری داشته است. آوردهاند که به سال ۲۷ق. در فتح [[افریقیه]]، حد فاصل [[تونس]] و [[مراکش]]، در سپاه [[عبدالله بن سعد بن ابیسرح]] حضور داشت و فرماندهی بخشی از آن را عهدهدار بود. در سال ۳۰ق. تحت فرماندهی [[سعید بن العاص]] در فتح [[طبرستان]] حضور یافت<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۶۰۷؛ الکامل، ج۳، ص۸۹.</ref> و در سال ۳۵ق. از سوی عثمان امیر الحاج شد.<ref>انساب الاشراف، ج۴، ص۳۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۶.</ref> ====دوران خلافت امام علی(ع)==== حضور ابن عباس در دوران خلافت [[علی(ع)]] بسیار برجسته است. او از نزدیکترین مشاوران علی بن ابیطالب(ع) به شمار میآمد. آوردهاند که به پیشنهاد همو، علی(ع) درخواست [[طلحه]] و [[زبیر]] را برای حکمرانی [[کوفه]] و [[بصره]] رد کرد<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۲.</ref> و در بسیاری از مراحلِ دشوار به عنوان نماینده و سخنگوی علی(ع) نقشآفرینی کرد.<ref>وقعة صفین، ص۳۱۷-۳۱۸؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۰.</ref> او در [[جنگ جمل]] فرماندهی جناح راست سپاه علی(ع) را عهدهدار بود<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۲۴؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۱۷.</ref> و به نمایندگی از ایشان با طلحه و زبیر، از سران سپاه جمل ملاقات کرد.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۹.</ref> در پایان همین نبرد، وی استاندار بصره و نواحی آن شد.<ref>الاخبار الطوال، ص۱۵۲؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۶۰؛ مروج الذهب، ج۲، ص۳۷۲.</ref> در [[جنگ صفین]] و شب سرنوشتساز [[لیلة الهریر]] فرمانده جناح چپ سپاه بود.<ref>الاخبار الطوال، ص۱۷۱، ۱۸۸؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۰۰.</ref> خطبه او در صفین در منابع آمده است.<ref>وقعة صفین، ص۳۱۷-۳۱۸.</ref> در ماجرای [[حکمیت]]، علی(ع) قصد داشت تا او را به نمایندگی از خود نزد [[عمرو عاص]] بفرستد؛ اما کوفیان نپذیرفتند.<ref>الاخبار الطوال، ص۱۹۲؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۹.</ref> او نخستین کسی بود که به تصمیم [[ابوموسی اشعری]] در ماجرای حکمیت سخت اعتراض کرد و او را بیتدبیر خواند.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۳.</ref> همو نماینده علی(ع) برای گفتوگو با [[خوارج]] [[جنگ نهروان|نهروان]] بود.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۴؛ الفتوح، ج۴، ص۲۶۸.</ref> متن مذاکره وی در برخی منابع متقدم آمده است.<ref>المصنف، ج۱۰، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref> پس از حضور وی در جنگ نهروان تا زمان [[شهادت]] امام علی(ع) تصویری روشن از زندگی و عملکرد سیاسی و اجتماعی او در دست نیست. امام علی(ع) در نامهای خبر شهادت [[محمد بن ابیبکر]] و تصرف [[مصر]] به دست معاویه در سال ۳۸ق. را به وی داده است. در آن هنگام او والی بصره بود.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۳۵.</ref> بر پایه گزارشی، وی به سال ۴۰ق. در بصره حضور نداشت<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۱۰۸؛ الکامل، ج۳، ص۳۸۶.</ref> و امور خراج آن به دست [[زیاد بن ابیه]]<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۶۰؛ الاصابه، ج۴، ص۱۲۹.</ref> و امور قضای آن به دست [[ابوالاسود دوئلی]] (م.۶۹ق.) سامان میپذیرفت.<ref>الکامل، ج۳، ص۳۹۸.</ref> سبب عدم حضور وی در بصره به درستی مشخص نیست. در برخی منابع، گزارشی از برکناری وی از جانب امیرمؤمنان(ع) دیده میشود.<ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۳۴-۳۳۵.</ref> طبق برخی شواهد تاریخی، به نظر میرسد وی در این زمان در مکه حضور داشته است. درصورت پذیرش این گزارش که وی در این سال از سوی علی(ع) [[امیر الحاج]] مسلمانان بوده<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۱.</ref> ، حضور او در مکه و دوری از محل امارتش توجیهپذیر است. برخی سبب ترک بصره را اختلاف نظر و مشاجره لفظی وی با ابوالاسود دوئلی قاضی بصره دانستهاند که زمینه شکایت ابوالاسود به علی(ع) و طرح دعاوی مالی و نامهنگاریهایی را فراهم آورد. محتوای این نامهها در برخی کتب تاریخی آمده است.<ref>نک: انساب الاشراف، ج۲، ص۱۷۰؛ الکامل، ج۳، ص۳۹۶-۳۹۷؛ ابن عباس و اموال البصره، ص۲۰-۲۱.</ref> ابن عباس در یکی از آن نامهها به علی(ع)، ادعای اختلاس اموال بیت المال بصره را که از جانب ابوالاسود مطرح شده بود، نمیپذیرد.<ref>نک: تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۴.</ref> نقل این ماجرا باعث رویکردهای متناقض درباره ابن عباس شده<ref>نک: شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۷۰-۱۷۱؛ اعیان الشیعه، ج۱، ص۵۲۷-۵۲۸.</ref> و به ابهام در این زمینه افزوده است. با آن که این ماجرا در کتب تاریخ نقل شده<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۷۰؛ الکامل، ج۳، ص۳۸۶-۳۸۷؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۱۰۸.</ref> ، سیره عملی ابن عباس بر اطاعت از علی(ع) استوار است و رویکردهای او پس از شهادت علی(ع) نیز امتداد این اطاعت را نشان میدهند. از این رو، برخی منکر این گزارشها شدهاند.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۷۱.</ref> یکی از دانشوران [[معتزله|معتزلی]] در سده هفتم برخی از جنبههای این ماجرا را نقد و بررسی کرده است.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۷۱-۱۷۲.</ref> در دوره معاصر، یکی از پژوهشگران تاریخ، گزارشهای خیانت ابن عباس در [[بیت المال]] بصره را از منظر سندی و محتوایی با عنوان ابن عباس و اموال بصره ارزیابی کرده است.<ref>ابن عباس و اموال البصره، ص۳۸-۶۸.</ref> وی جریان اموال بصره و نامهنگاری میان علی(ع) و ابن عباس را از برخی کتب تاریخی مانند [[انساب الاشراف]] و [[الکامل فی التاریخ(کتاب)|کامل]] [[ابن اثیر]] نقل کرده<ref>ابن عباس و اموال البصره، ص۱۶-۲۱.</ref> و پس از گزارش سخنان [[قیس بن سعد]] و [[عبدالله بن زبیر]] درباره سرقت اموال بصره به دست ابن عباس<ref>ابن عباس و اموال البصره، ص۲۲-۲۳.</ref> آن را با توجه به سیره ابن عباس پیش و پس از این واقعه در حمایت از علی، رد کرده است.<ref>ابن عباس و اموال البصره، ص۳۱.</ref> وی سیر تاریخی رخدادهای این گزارشها را مردود دانسته<ref>ابن عباس و اموال البصره، ص۳۳-۳۴.</ref> و درستی آمار ۱۱ نامه در سال ۴۰ق. میان علی(ع) و ابن عباس را نپذیرفته است.<ref>ابن عباس و اموال البصره، ص۳۵.</ref> مولف با بیان شواهدی، اختلاف میان ابوالاسود و ابن عباس را بعید دانسته است. به نظر او یافت نشدن گزارش مجازات ابن عباس به دست علی(ع) شاهدی بر رد این ماجراست؛ چرا که طبق این گزارشها ابن عباس که افزون بر ۶۰۰۰۰۰۰ [[درهم]] یا [[دینار]] را به سرقت برده بود، در مکه و تحت حاکمیت علی(ع) حضور داشت. از سوی دیگر، از آن پس، از مُکنت و ثروت ابن عباس در متون تاریخی سخنی به میان نیامده است. اگر وی این اموال را انتقال داده بود، باید از ثروت او گزارش میشد. نیز گزارشی در دست نیست که معاویه از این ماجرا یاد کرده باشد. در صورت درستی این خبر، [[معاویه بن ابوسفیان|معاویه]] از این حربه تبلیغی برای حمله به [[بنیهاشم]] و تخریب [[شیعه|شیعیان]] استفاده میکرد. افزون بر این، با وجود مخارج فراواندار الخلافه و جنگهایی که علی(ع) درگیر آن بود، گرد آمدن چنین مبلغی در خزانه بصره بعید به نظر میرسد. ====پس از شهادت امام علی(ع)==== برخی گزارشها گواهند که وی تا زمان شهادت علی(ع) در بصره بود و پس از شهادت ایشان، مردم را به بیعت با [[امام حسن مجتبی(ع)|حسن بن علی(ع)]] ترغیب میکرد.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۷۶؛ الکامل، ج۳، ص۳۸۶-۳۸۷، ۳۹۸؛ ابن عباس و اموال البصره، ص۵۴-۵۷.</ref> برخی گفتهاند که در زمان بیعت مردم با امام حسن(ع) او در بصره حضور داشته و طی نامهای از ایشان حمایت کرده است.<ref>الفتوح، ج۴، ص۲۸۳.</ref> بنا بر نقلی، او در ماجرای [[صلح امام حسن(ع)]] با معاویه هم حاضر بود و پس از رد درخواست معاویه برای همکاری با او، در [[مکه]] ساکن شد.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۵؛ الاصابه، ج۴، ص۱۲۹.</ref> {{جعبه نقل قول | عنوان= کلام امام حسین(ع) به ابن عباس، هنگامی که از امام خواست به کربلا برود| نقلقول= اى ابن عبّاس! تو پسر عموى پدر منى، و از آن زمان که تو را شناختم همواره، به خیر و نیکى فرمان مى دادى؛ تو با پدرم (امیرمومنان(علیه السلام)) همراه بوده اى و از بیان گفتار درست، نزد او نیز ـ به هنگام مشورت ـ دریغ نمى ورزیدى. آن حضرت با تو مشورت مى کرد و تو نیز سخن صحیح و درست را بیان مى کردى. پس در پناه و حمایت خداوند به مدینه برو و خبرها و گزارش ها را از من پنهان مکن. من در این حرم امن الهى مى مانم و تا آنگاه که مردمش مرا دوست داشته و یاریم کنند، خواهم ماند و هر گاه مرا رها کنند (و احساس کنم امنیّت حرم در خطر مى افتد) به جاى دیگر خواهم رفت و به سخن ابراهیم(علیه السلام) ـ آنگاه که در آتش افکنده شد ـ پناه مى برم که گفت: «حَسْبِىَ اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ»؛ (خدا مرا کافى است و او بهترین حامى من است)، در نتیجه آتش بر او سرد و سالم گردید. |تاریخ بایگانی | | منبع = | تراز = چپ| عرض = 32۰px | اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه=#FF9999| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} پس از مرگ معاویه و شروع زمامداری [[یزید بن معاویه]]، او از کسانی بود که در مکه کوشیدند تا [[امام حسین(ع)|حسین بن علی(ع)]] را از رفتن به کوفه بازدارند. او به ایشان توصیه کرد تا به [[یمن]] برود که شیعیان پدرش در آنجا ساکن بودند.<ref>الکامل، ج۴، ص۳۹.</ref> وقتی [[عبدالله بن زبیر]] به سال۶۴ق. در مکه بر یزید شورید، مردم با او به عنوان خلیفه بیعت کردند<ref>الکامل، ج۴، ص۱۲۳.</ref> ؛ ولی ابن عباس از بیعت سر باززد. یزید چون از عدم بیعت او با رقیب سیاسیاش آگاهی یافت، در نامهای وی را برای پشتیبانیاش از خود ستود؛ ولی او در نامهای به یزید، وی را سخت نکوهش کرد و با یادآوری [[واقعه کربلا|شهادت حسین بن علی(ع)]] و دیگر کارهای او و پدرش، آنان را سزاوار [[خلافت]] بر [[مسلمان|مسلمانان]] ندانست<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۷-۲۴۸؛ الکامل، ج۴، ص۱۲۷- ۱۲۸.</ref> و ناخشنودی خود را از وضع سیاسی و اجتماعی آن روزگار ابراز کرد. از سوی دیگر، بر اثر عدم بیعت با عبدالله بن زبیر زیر فشار قرار گرفت و حتی ابن زبیر قصد کرد خانه وی را در مکه آتش بزند<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۲۹۴؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۳۶.</ref> و سرانجام تصمیم گرفت او را از مکه به طائف تبعید کند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۲؛ شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۱۰۳.</ref>
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
این صفحه عضوی از ۱۴ ردهٔ پنهان است:
رده:مقالههای بدون جعبه نقل قول
رده:مقالههای تکمیلشده
رده:مقالههای دارای تغییر مسیر
رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات
رده:مقالههای دارای رده
رده:مقالههای دارای شناسه
رده:مقالههای دارای عنوانبندی
رده:مقالههای دارای عکس
رده:مقالههای دارای لینکدهی
رده:مقالههای دارای مطالعه بیشتر
رده:مقالههای دارای ناوبری
رده:مقالههای دارای پانویس و منابع
رده:مقالههای دارای پیوند به بیرون
رده:مقالههای ویرایش شده
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
عبدالله بن عباس
(بخش)
افزودن مبحث
Toggle limited content width