در حال ویرایش فتح مکه
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فتح مکه،''' بر اثر نقض صلح حدیبیه از سوی قریشیان در همراهی با قبیله بنی بکر که قبیله خزاعه از هم پیمانان مسلمانان را قتل عام کرده بودند، اتفاق افتاد. | |||
'''فتح مکه،''' بر اثر نقض | |||
==نقض صلح حدیبیه در قتل عام خزاعه، زمینه ساز فتح مکه== | ==نقض صلح حدیبیه در قتل عام خزاعه، زمینه ساز فتح مکه== | ||
خط ۲۸: | خط ۱۷: | ||
==لشکرکشی به سوی مکه== | ==لشکرکشی به سوی مکه== | ||
لشکر اسلام، که در بئر عنبه (در یک میلی مدینه) <ref>مراصد الاطلاع علی اسما الامکنه و البقاع، ج2، ص966؛ وفاءالوفا، ج3، ص142</ref> اردو زده بود، سرانجام در عصرگاه دهم ماه مبارک رمضان به سوی مقصد خود به راه افتاد. <ref>المغازی، ج2، ص801؛ تاریخ طبری، ج3، ص50؛ السیره النبویه، ج2، ص399</ref> جانشین پیامبر در مدینه [[ابو رهم کُلثوم بن حَصین غِفاری]] بود. <ref>السیره النبویه، ج2، ص399</ref>هر چند هنوز لشکریان سازوبرگ جنگی خود را آشکار نکرده بودند <ref>تاریخ طبری، ج3، ص52</ref> و چهره یک ارتش را نداشتند، <ref>تاریخ سیاسی اسلام، ص624</ref> اما پس از پیوستن قبایل دیگر به لشکر اسلام در منطقه قدید، پیامبر خدا پرچمداران و علمداران لشکر اسلام را تعیین کردند. <ref>المغازی، ج2، ص800</ref> | لشکر اسلام، که در بئر عنبه (در یک میلی مدینه) <ref>مراصد الاطلاع علی اسما الامکنه و البقاع، ج2، ص966؛ وفاءالوفا، ج3، ص142</ref> اردو زده بود، سرانجام در عصرگاه دهم ماه مبارک رمضان به سوی مقصد خود به راه افتاد. <ref>المغازی، ج2، ص801؛ تاریخ طبری، ج3، ص50؛ السیره النبویه، ج2، ص399</ref> جانشین پیامبر در مدینه [[ابو رهم کُلثوم بن حَصین غِفاری]] بود. <ref>السیره النبویه، ج2، ص399</ref>هر چند هنوز لشکریان سازوبرگ جنگی خود را آشکار نکرده بودند <ref>تاریخ طبری، ج3، ص52</ref> و چهره یک ارتش را نداشتند، <ref>تاریخ سیاسی اسلام، ص624</ref> اما پس از پیوستن قبایل دیگر به لشکر اسلام در منطقه قدید، پیامبر خدا پرچمداران و علمداران لشکر اسلام را تعیین کردند. <ref>المغازی، ج2، ص800</ref> | ||
لشکریان اسلام ده هزار نفر بودند؛ شامل هفتصد نفر از [[مهاجران]] که سیصد نفرشان سوارهنظام بودند و چهارهزار نفر از [[انصار]] که پانصد نفرشان سوارهنظام بودند و طلایهداران آن، دویست سواره نظام به فرماندهی [[زبیر بن عوام]] بودند.<ref>المغازی، ج2، ص 801</ref> | لشکریان اسلام ده هزار نفر بودند؛ شامل هفتصد نفر از [[مهاجران]] که سیصد نفرشان سوارهنظام بودند و چهارهزار نفر از [[انصار]] که پانصد نفرشان سوارهنظام بودند و طلایهداران آن، دویست سواره نظام به فرماندهی [[زبیر بن عوام]] بودند.<ref>المغازی، ج2، ص 801</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۲۸: | ||
وقتی لشکر اسلام به مرالظهران رسید، پیامبر خدا فرمان داد تا هر کدام از لشکریان آتش بیفروزند. از این رو ده هزار شعله آتش پیرامون مکه، مکیان را، که از حرکت مسلمانان کاملاً بیخبر بودند، غافلگیر کرد. بنابراین آنان ابوسفیان و دو تن دیگر از سران قریش را برای تجسس و بررسی اخبار فرستادند. وقتی این افراد، لشکر اسلام و نفراتشان را بر فراز کوهی دیدند، به شدت وحشت کردند و از این رو اردوگاه مسلمانان را چون ایامی که حاجیان به مکه میآیند، بزرگ و شلوغ شمردند.<ref>المغازی، ج2، ص814</ref> از سپاه پیامبر در این زمان با عنوان کتیبة الخضراء (هنگ سبز) به سبب زیاد بودن سلاح مهاجر و انصار نیز یاد شدهاست.<ref>المغازی، ج2، ص818 و 821؛ السیره النبویه، ج2، ص404</ref> | وقتی لشکر اسلام به مرالظهران رسید، پیامبر خدا فرمان داد تا هر کدام از لشکریان آتش بیفروزند. از این رو ده هزار شعله آتش پیرامون مکه، مکیان را، که از حرکت مسلمانان کاملاً بیخبر بودند، غافلگیر کرد. بنابراین آنان ابوسفیان و دو تن دیگر از سران قریش را برای تجسس و بررسی اخبار فرستادند. وقتی این افراد، لشکر اسلام و نفراتشان را بر فراز کوهی دیدند، به شدت وحشت کردند و از این رو اردوگاه مسلمانان را چون ایامی که حاجیان به مکه میآیند، بزرگ و شلوغ شمردند.<ref>المغازی، ج2، ص814</ref> از سپاه پیامبر در این زمان با عنوان کتیبة الخضراء (هنگ سبز) به سبب زیاد بودن سلاح مهاجر و انصار نیز یاد شدهاست.<ref>المغازی، ج2، ص818 و 821؛ السیره النبویه، ج2، ص404</ref> | ||
===اسلام آوردن قریش=== | ===تلاش عباس برای اسلام آوردن قریش=== | ||
عباس (عموی پیامبر)، که به تازگی به مسلمانان پیوسته بود و هنوز با قریشیان پیوندی تمام داشت، توانست پس از غافلگیری قریش از عظمت سپاه پیامبر،<ref>المغازی، ج2، ص815 و 816؛ تاریخ طبری، ج3، ص52</ref> برخی بزرگان قریش مانند ابوسفیان<ref>المصنف، ج 14، ص475</ref>، حکیم بن حزام و بدیل بن ورقا را به دین اسلام درآورد.<ref>المغازی، ج2، ص815 و 816؛ تاریخ طبری، ج3، ص52</ref> | عباس (عموی پیامبر)، که به تازگی به مسلمانان پیوسته بود و هنوز با قریشیان پیوندی تمام داشت، توانست پس از غافلگیری قریش از عظمت سپاه پیامبر،<ref>المغازی، ج2، ص815 و 816؛ تاریخ طبری، ج3، ص52</ref> برخی بزرگان قریش مانند ابوسفیان<ref>المصنف، ج 14، ص475</ref>، حکیم بن حزام و بدیل بن ورقا را به دین اسلام درآورد.<ref>المغازی، ج2، ص815 و 816؛ تاریخ طبری، ج3، ص52</ref> | ||
===درگیری چندتن از سران مکه با سپاه پیامبر=== | |||
بااینحال چند تن از سران مکه، چون صفوان بن امیة و عِکرمة بن ابیجهل و سهیل بن عمرو، تلاش کردند با جمعکردن تعداد اندکی نیرو در مقابل لشکر اسلام مقاومت کنند و علیرغم هشدار و نصیحت ابوسفیان، با مسلمانان درگیر شدند؛ ولی با دادن تلفاتی سنگین (24 کشته از قریش و 4 نفر از هُذَیل) | بااینحال چند تن از سران مکه، چون صفوان بن امیة و عِکرمة بن ابیجهل و سهیل بن عمرو، تلاش کردند با جمعکردن تعداد اندکی نیرو در مقابل لشکر اسلام مقاومت کنند و در ناحیه «لیط» در پایین مکه به تیرباران هنگی که به سرکردگی | ||
خالد بن ولید وارد مکه میشد، پرداختند و علیرغم هشدار و نصیحت ابوسفیان، | |||
با مسلمانان درگیر شدند؛ ولی با دادن تلفاتی سنگین (24 کشته از قریش و 4 نفر از هُذَیل) در کوه خَندَمه فرار کردند و تا محله حَزوَره تحت تعقیب قرارگرفتند و متواری شدند و برخی از آنها نیز به بالای کوههای اطراف پناه بردند.<ref>المغازی، ج2، ص826 و 839</ref> | |||
===ورود پیامبر به مکه=== | ===ورود پیامبر به مکه=== | ||
خط ۸۶: | خط ۷۷: | ||
===شکستن بتها در خانهها و بتکدهها=== | ===شکستن بتها در خانهها و بتکدهها=== | ||
از آنجا که هر خانهای در مکه بت داشت و اطراف آن نیز بتکدههایی وجود داشت، پیامبر خدا فرمان داد تا بتهای خانه خود را بشکنند و سریههایی را برای شکستن بتهای بتکدههای اطراف مکه فرستاد؛ از جمله طفیل بن عمر دوسی را برای ذىالکفّین (بت قبیله عمرو بن حممه)، و سعد بن زید أشهلىّ را برای نابودی مناة بدر منطقه مشلّل، و هشام بن عاص را با دویست سوار به یَلَملَم، و خالد بن سعید بن عاص را با سیصد سوار به سمت عُرَنه برای نابودی سُواع (بت قبیله هذیل)، و خالد بن ولید را با سی سوار به بتخانه عُزی فرستاد. <ref>المغازی، ج2، ص870 و 871 ؛ المغازی ، ج3، ص873 ؛ تاریخ طبری، ج3، ص66</ref> | از آنجا که هر خانهای در مکه بت داشت و اطراف آن نیز بتکدههایی وجود داشت، پیامبر خدا فرمان داد تا بتهای خانه خود را بشکنند و سریههایی را برای شکستن بتهای بتکدههای اطراف مکه فرستاد؛ از جمله طفیل بن عمر دوسی را برای ذىالکفّین (بت قبیله عمرو بن حممه)، و سعد بن زید أشهلىّ را برای نابودی مناة بدر منطقه مشلّل، و هشام بن عاص را با دویست سوار به یَلَملَم، و خالد بن سعید بن عاص را با سیصد سوار به سمت عُرَنه برای نابودی سُواع (بت قبیله هذیل)، و خالد بن ولید را با سی سوار به بتخانه عُزی فرستاد. <ref>المغازی، ج2، ص870 و 871 ؛ المغازی ، ج3، ص873 ؛ تاریخ طبری، ج3، ص66</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |