در حال ویرایش فرهاد میرزا معتمدالدوله

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات اشخاص
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۱۷]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363  }}
| تصویر = فرهادمیرزا معتمدالدوله.png
'''فرهاد میرزا معتمدالدوله''' (١٢٣٣-)، فرزند عباس میرزا نایب‌السلطنه و برادر [[محمدشاه قاجار]]،  
| لقب = معتمدالدوله،  نایب‌السلطنه و نایب‌الإیاله
| نسب = خاندان [[قاجار]]
| کشور تولد = [[ایران]]
| زادروز = ۱۲۰۳ق.
| آرامگاه = [[آستان مقدس کاظمین(ع)]]، داخل صحن، در غرفه‌ای سمت مشرق باب‌المراد، کنار دری به نام وی.
| خویشاوندان سرشناس = محمدشاه قاجار برادر وی، [[ناصرالدین شاه]] عموی او.
| مذهب = [[شیعه]]
| مناصب = حکمرانی [[استان خوزستان| خوزستان]]، [[استان لرستان| لرستان]]، [[استان فارس| فارس]]، [[کردستان]] و همدان
| تاریخ درگذشت = ۱۳۰۵ق.
|کشور درگذشت=[[ایران]]|شهر درگذشت=[[تهران]]|هجرت به=تبعید به طالقان|سفر=[[حج]]، [[کاظمین]]|بناهای ساخته شده=صحن [[آستان مقدس کاظمین(ع)]]|خدمت=امنیت‌سازی راه‌های فارس|اساتید=قائم مقام فراهانی|محل تحصیل=تبریز|تالیفات=هدایةالسبیل و کفایة الدلیل، قمقام زخّار و صمصام بَتّار.|فعالیت مذهبی=مبارزه با منکرات شرعی}}


'''فرهاد میرزا معتمدالدوله''' (۱۲۳۳-۱۳۰۵ق)، فرزند عباس میرزا نایب‌السلطنه، برادر [[محمدشاه قاجار]] و عموی [[ناصرالدین شاه]] است، که به علم، درایت و پایبندی به دین شهرت داشته و یکی از اقدامات او گسترش و بازسازی [[آستان مقدس کاظمین|آستان مقدس کاظمین(ع)]] است.
==تبار==
فرهاد میرزا معتمدالدوله، فرزند عباس‌میرزا نایب‌السلطنه (1203-۱۲۹۹ق) است. عباس‌میرزا، در دوره [[قاجاریه|قاجار]]، حاکم [[آذربایجان]] بوده و در مقابله با تجاوز روس‌ها به شمال غربی ایران، از خود رشادت نشان داده است.<ref>سعيد نفيسى، تاريخ اجتماعى و سياسى ايران در دوره معاصر، ج ٢، ص ٧٠؛ على‌اصغر شميم، ايران در دوره سلطنت قاجار، ص ١٧٠.</ref> وی در مبارزه با امپراتوری [[عثمانی]] نیز به پیروزی‌هایی دست یافت. تاریخ‌نگاران [[ايران|ایرانی]] و اروپایی، او را شريف‌ترين فرد از تبار قاجار برشمرده‌ و كارنامه او را در امور نظامى، سياسى و تحولات اجتماعى ستوده‌اند.<ref name=":0">عباس قديانى، فرهنگ جامع تاريخ ايران، ج ٢، ص ۵٧٨ و ۵٧٩.</ref>


او در دوره‌های مختلف، مناصبی مانند حکمرانی خوزستان، لرستان، فارس، کردستان و همدان را برعهده داشته و نشان‌های افتخار گوناگون گرفته است. با این همه، در دوره‌ای، سلسله [[قاجار]] او را طرد کرده و به طالقان تبعید کرده است.
عباس‌میرزا، هنگامى كه عزم تسخير هرات و آزادسازی آن از دست [[انگليس]] را داشت، درگذشت. پيكرش در [[مشهد (شهر)|مشهد]]، در جوار [[آستان مقدس امام رضا(ع)|آستان امام رضا(ع)]]، در دارالحفاظ [[مسجد گوهرشاد]] دفن شد.<ref name=":0" />{{یادداشت|برخى تاریخ‌نگاران، به اشتباه، «عباس‌ميرزا ملك آراء»، دومين فرزند محمدشاه و برادر كوچك ناصرالدين شاه قاجار را، با عباس‌ميرزا نايب‌السلطنه يكى گرفته‌اند. عباس‌ميرزا ملك آراء، با بيگانگان تبانى و با سفارت انگلستان ارتباط داشته است.}}<ref>اسماعيل رائين، حقوق‌بگيران انگليس در ايران، ص ١١۴.</ref>


وی در سال ۱۲۹۱ق. به سفر [[حج]] رفته و سفرنامه‌ای نگاشته است. وی دارای آثاری در رشته‌های گوناگون علمی است.
یکی دیگر از فرزندان عباس‌میرزا، محمدميرزا  معروف به وليعهد ثانى است كه با مرگ فتحعلى‌شاه، به فرمانروايى رسيد و محمدشاه قاجار نام گرفت؛ از این رو، فرهادمیرزا، برادر محمدشاه قاجار<ref name=":0" /> و عموی ناصرالدین شاه قاجار بود.<ref>خاطرات سیاسی امین‌‌‌الدوله، به کوشش حافظ فرمانفرمائیان، ص36ـ42؛ شرح حال رجال ایران، ج۳، ص۹۰.</ref>


==تبار==
==ولادت و تحصیلات==
فرهاد میرزا معتمدالدوله، فرزند عباس‌میرزا نایب‌السلطنه (۱۲۰۳-۱۲۹۹ق) است. عباس‌میرزا، در دوره [[قاجاریه|قاجار]]، حاکم [[آذربایجان]] بوده و در مقابله با تجاوز [[روسیه|روس‌ها]] به شمال غربی [[ایران|ایران]]، از خود رشادت نشان داده است.<ref>سعید نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، ج ٢، ص ٧٠؛ علی‌اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ص ١٧٠.</ref> وی در مبارزه با امپراتوری [[عثمانی]] نیز به پیروزی‌هایی دست یافت. تاریخ‌نگاران [[ایران|ایرانی]] و اروپایی، او را شریف‌ترین فرد از تبار قاجار برشمرده و کارنامه او را در امور نظامی، سیاسی و تحولات اجتماعی ستوده‌اند.<ref name=":0">عباس قدیانی، فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج ٢، ص ۵٧٨ و ۵٧٩.</ref> عباس‌میرزا، هنگامی که عزم تسخیر هرات و آزادسازی آن از دست [[انگلیس]] را داشت، درگذشت. پیکرش در [[مشهد (شهر)|مشهد]]، در جوار [[آستان مقدس امام رضا(ع)|آستان امام رضا(ع)]]، در دارالحفاظ [[مسجد گوهرشاد]] دفن شد.<ref name=":0" />{{یادداشت|برخی تاریخ‌نگاران، به اشتباه، «عباس‌میرزا ملک آراء»، دومین فرزند محمدشاه و برادر کوچک ناصرالدین شاه قاجار را، با عباس‌میرزا نایب‌السلطنه یکی گرفته‌اند. عباس‌میرزا ملک آراء، با بیگانگان تبانی و با سفارت انگلستان ارتباط داشته است.}}<ref>اسماعیل رائین، حقوق‌بگیران انگلیس در ایران، ص ١١۴.</ref>
فرهادميرزا معتمدالدوله، پانزدهمين فرزند عباس‌ميرزا نایب‌السلطنه است، كه در سال ١٢٣٣ق. (١١٩٧شبه دنيا آمد.<ref name=":1">اسناد و مدارك مأموريت امين‌الدوله ص ١٨١.</ref>


یکی دیگر از فرزندان عباس‌میرزا، محمدمیرزا  معروف به ولیعهد ثانی است که با مرگ فتحعلی‌شاه، به فرمانروایی رسید و محمدشاه قاجار نام گرفت؛ از این رو، فرهادمیرزا، برادر محمدشاه قاجار<ref name=":0" /> و عموی ناصرالدین شاه بوده است.<ref>خاطرات سیاسی امین‌الدوله، به کوشش حافظ فرمانفرمائیان، ص36ـ42؛ شرح حال رجال ایران، ج۳، ص۹۰.</ref>
وى در [[تبريز]] به تحصيل علوم متداول پرداخته و علوم معقول و منقول و برخی دانش‌های متداول دیگر را آموخت.<ref name=":1" />
 
==ولادت و تحصیلات==
فرهادمیرزا معتمدالدوله، پانزدهمین فرزند عباس‌میرزا نایب‌السلطنه است، که در سال ۱۲۳۳ق. (۱۱۹۷ش)، به دنیا آمد.<ref name=":1">اسناد و مدارک مأموریت امین‌الدوله ص ١٨١.</ref> وی در [[تبریز]] به تحصیل علوم متداول پرداخته و علوم معقول و منقول و برخی دانش‌های متداول دیگر را آموخت.<ref name=":1" />


==نشان‌ها و لقب‌ها==
==نشان‌ها و لقب‌ها==
فرهادمیرزا به لقب «معتمدالدوله» دست یافت؛ دلیل آن را خدمات دولتی و دیوانی و تدبیر لازم در اداره امور ایالات و ولایات دانسته‌اند. در سال ۱۲۷۶ق. به دریافت نشان میرپنجی و حمایل مخصوص با حمایل امیرتومانی دست پیدا کرد.<ref name=":1" /> [[محمدشاه قاجار]] در سال ۱۲۵۳ق. که عازم هرات و منطقه [[خراسان]] بزرگ شد، فرهادمیرزا را به عنوان نایب ایالت برگزیده و برای حفظ پایتخت، در [[تهران]] مستقر کرد. این کار، در سفر محمدشاه به [[اصفهان]]، در سال ۱۲۵۵ق. نیز انجام شد.<ref name=":2">جورج کرزن، ایران و قضیه ایران، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، ج ٢، ص ٢۴۶؛ حاج میرزا حسن فسائی، فارسنامه ناصری، تصحیح منصور رستگار فسائی، ج 2 ، ص 863؛ دوران خوف و وحشت (خاطرات حاج سیاح)، به کوشش حمید سیاح و تصحیح سیف‌الله گلکار، زیر نظر ایرج افشار، ص۱۷-۲۱.</ref> لقب‌هایی مانند نایب‌السلطنه و نایب‌الإیاله را نیز به او نسبت داده‌اند.<ref>غلامرضا طباطبایی مجد، مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص ٩.</ref>
فرهادميرزا به لقب «معتمدالدوله» دست یافت؛ دليل آن را خدمات دولتى و ديوانى و تدبير لازم در اداره امور ايالات و ولايات دانسته‌اند. در سال ١٢٧۶ق. به دريافت نشان ميرپنجى و حمايل مخصوص با حمايل اميرتومانى دست پیدا کرد.<ref name=":1" /> [[محمدشاه قاجار]] در سال ١٢۵٣ق. كه عازم هرات و منطقه [[خراسان]] بزرگ شد، فرهادميرزا را به عنوان نايب ايالت برگزيده و براى حفظ پايتخت، در [[تهران]] مستقر کرد. این کار، در سفر محمدشاه به [[اصفهان]]، در سال ١٢۵۵ق. نیز انجام شد.<ref name=":2">جورج كرزن، ايران و قضيه ايران، ترجمه غلامعلى وحيد مازندرانى، ج ٢، ص ٢۴۶؛ حاج میرزا حسن فسائی، فارسنامه ناصری، تصحیح منصور رستگار فسائی، ج 2 ، ص 863؛ دوران خوف و وحشت (خاطرات حاج سیاح)، به کوشش حمید سیاح و تصحیح سیف‌الله گلکار، زیر نظر ایرج افشار، ص۱۷-۲۱.</ref> لقب‌هايى مانند نايب‌السلطنه و نايب‌الإياله را نیز به او نسبت داده‌اند.<ref>غلامرضا طباطبايى مجد، مقدمه سفرنامه فرهاد ميرزا، ص ٩.</ref>  


==حکمرانی خوزستان و لرستان==
==حکمرانی خوزستان و لرستان==
[[محمدشاه قاجار]]، در سال ۱۲۵۰ق. به پادشاهی رسیده و برادر خود فرهاد میرزا را در حالی که ۱۷ سال سن داشت، به حکمرانی منطقه [[استان خوزستان|خوزستان]] و [[استان لرستان|لرستان]] منصوب کرد.<ref>محمدحسن اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج ٣، ص ١۶۴.</ref> در این مناطق، شماری از اشرار ناامنی به وجود آورده بودند. فرهاد میرزا امنیت را برگردانده و به آشفتگی‌ها پایان داد.<ref>مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران، ج ٣، ص ٨۶.</ref>
[[محمدشاه قاجار]]، در سال ١٢۵٠ق. به پادشاهی رسیده و برادر خود فرهاد میرزا معتمدالدوله را در حالی که ۱۷ سال سن داشت، به حكمرانى منطقه [[خوزستان]] و [[لرستان]] منصوب كرد.<ref>محمدحسن اعتمادالسلطنه، تاريخ منتظم ناصرى، ج ٣، ص ١۶۴.</ref> در اين مناطق، شماری از اشرار ناامنى به وجود آورده بودند. فرهاد میرزا امنیت را برگردانده و به آشفتگی‌ها پایان داد.<ref>مهدى بامداد، شرح حال رجال ايران، ج ٣، ص ٨۶.</ref>


==فرمانروای منطقه فارس==
==فرمانرواى منطقه فارس==


فرهادمیرزا، در سال ۱۲۵۷ق. در ۲۴ سالگی، به عنوان نایب الایاله، به حکومت [[استان فارس|فارس]] فرستاده شد و به مدت پنج سال عهده‌دار این منصب بود. او را درباره دستگیری راهزانان و امن کردن راه‌های فارس ستوده‌اند.<ref name=":2" /> از اقدامات دیگر او، جاری کردن حدّ، در برخی منکرات، مانند شراب‌خواری و قماربازی معرفی کرده‌اند.<ref>دوران خوف و وحشت (خاطرات حاج سیاح)، به کوشش حمید سیاح و تصحیح سیف‌الله گلکار، زیر نظر ایرج افشار، ص۱۷-۲۱.</ref> سرانجام محمدشاه قاجار او را از این منصب عزل کرد؛ دلیل عزل او را سعایت مخالفان و تیرگی روابط او با صدر اعظم وقت، میرزاآغاسی دانسته‌اند.<ref>حقوق‌بگیران انگلیس در ایران، ص 354؛ نادر میرزا، تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ص 75؛ تاریخ منتظم ناصری، ج 3 ص 173.</ref>
فرهادمیرزا، در سال ۱۲۵۷ق. در ۲۴ سالگی، به عنوان نایب الایاله، به حکومت فارس فرستاده شد و به مدت پنج سال عهده‌دار این منصب بود. او را درباره دستگیری راهزانان و امن کردن راه‌های فارس ستوده‌اند.<ref name=":2" /> از اقدامات دیگر او، جاری کردن حدّ در برخی منکرات مانند شراب‌خواری و قماربازی بود.<ref>دوران خوف و وحشت (خاطرات حاج سیاح)، به کوشش حمید سیاح و تصحیح سیف‌الله گلکار، زیر نظر ایرج افشار، ص۱۷-۲۱.</ref>  


فرهادمیرزا، سال‌ها بعد، از سال ۱۲۹۳ تا ۱۲۹۸ق، بار دیگر حکمرانی فارس را به دست گرفت.<ref name=":3">محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه، المآثر و اآلثار، ج 1، ص 5 و 76 و 112؛ عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج1، ص125.</ref> رواج رسم‌های نیکو و برقراری امنیت از خدماتی است که برای وی، در این دوره ذکر کرده‌اند.<ref>مکارم اآلثار، ج 3، ص 962 و 963.</ref>
سرانجام محمدشاه قاجار او را از این منصب عزل کرد؛‌ دلیل عزل او را سعایت مخالفان و تیرگی روابط او با صدر اعظم وقت، میرزاآغاسی دانسته‌اند.<ref>حقوق‌‌بگیران انگلیس در ايران، ص 354؛ نادر میرزا، تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ص 75؛ تاريخ منتظم ناصری، ج 3 ص 173.</ref>
 
سال‌ها بعد، از ۱۲۹۳-۱۲۹۸ق، بار دیگر حکمرانی فارس را به دست گرفت.<ref name=":3">محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه، المآثر و اآلثار، ج 1، ص 5 و 76 و 112؛ عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج1، ص125.</ref> رواج رسم‌های نیکو و برقراری امنیت از خدماتی است که برای وی ذکر کرده‌اند.<ref>مکارم اآلثار، ج 3، ص 962 و 963.</ref>


==تبعید به طالقان==
==تبعید به طالقان==
وی در سال ۱۲۶۸ق. توسط ناصرالدین شاه، به طالقان تبعید شد؛ دلیل تبعید او، متهم بودن وی در سوء قصد به جان شاه بود. برخی، عاملان این سوء قصد را پیروان فرقه [[بابیه]] دانسته و فرهاد میرزا را از این اتهام مبرا دانسته‌اند.<ref>یحیی آریان‌پور، از صبا تا نیما، ج1، ص157.</ref>
وی در سال ۱۲۶۸ق. توسط ناصرالدین شاه، به طالقان تبعید شد؛‌ دلیل تبعید او، متهم بودن او در سوء قصد به جان شاه بود. برخی، عاملان این سوء قصد را پیروان فرقه [[بابیه]] دانسته و فرهاد میرزا را از این اتهام مبرا دانسته‌اند.<ref>یحیی آریان‌‌‌پور، از صبا تا نیما، ج1، ص157.</ref>
 
سفیر [[انگلیس]]، نام برخی از طردشدگان حکومت قاجار را نوشته و به نماینده دولت [[فرانسه]] در [[ايران|ایران]] تأکید کرد این افراد مورد حمایت دولت بریتانیا هستند. بین نام‌ها، فرهادمیرزا نیز وجود داشت. وقتی فرهادمیرزا با خبر شد، اعلام کرد پناهنده هیچ دولتی نبوده و حتی اگر بخواهند او را در ایران گردن بزنند، به دولت بیگانه روی نمی‌آورد.<ref>تاريخ متظم ناصری، ج3، ص266؛ اسناد و مدارک مأموریت امین‌‌‌الدوله، ص181.</ref>


==حکمرانی کردستان==
==حکمرانی کردستان==
از سال ۱۲۷۸ق. به کارگیری او در مناصب دولتی از سر گرفته شد، حکومت دوباره بر [[استان لرستان|لرستان]] و [[استان خوزستان|خوزستان]]، عضویت دارالشورای کبرای دولتی<ref>شرح حال رجال ایران، ج 3 ،ص 88.</ref> و حکومت کردستان و همدان برخی از این مناصب هستند. وی توانست در کردستان، دو آشوب مهم را بخواباند.<ref>میرزا محمدخان مجدالملک سینکی، رساله مجدیه، ص 4؛ شرح حال رجال ایران، ج 3 ،ص 17 و 18 و 90.</ref>
از سال ۱۲۷۸ق. به کارگیری او در مناصب دولتی از سر گرفته شد، حکومت دوباره بر لرستان و خوزستان، عضویت دارالشورای کبرای دولتی<ref>شرح حال رجال ایران، ج 3 ،ص 88.</ref> و حکومت کردستان و همدان برخی از این مناصب هستند. وی توانست در کردستان، دو آشوب مهم را بخواباند.<ref>میرزا محمدخان مجدالملک سینکی، رساله مجدیه، ص 4؛ شرح حال رجال ایران، ج 3 ،ص 17 و 18 و 90.</ref>
 
==سفر به حج==
فرهادمیرزا، در رجب ۱۲۹۲ق. از [[تهران]] عازم سفر [[حج]] شد.<ref name=":3" /> او از آغاز سفر حج، لباس رسمی و درجات دولتی را کنار گذاشته و مانند یک [[زائر]] و حاجی عادی حرکت کرده<ref>سفرنامه فرهادمیرزا، ص285.</ref> و به تلاوت [[قرآن]]، [[دعا]] و [[زیارت عاشورا]] اهمیت می‌داد. فرهادمیرزا در مسیر راه، از مساجد، امامزاده‌ها و مرقد بزرگان بازدید می‌کرد.<ref>سفرنامه فرهادمیرزا، ص231 ـ 242  و 257 و 309.</ref>
 
او از جایی که میل‌های گنبد [[حرم حضرت محمد(ص)]] دیده شد، از مرکب پیاده شده و تمام مسیر را پیاده رفت. هنگام ورود به [[مدینه]] اجازه نداد به رسم ورود بزرگان، برایش چند عراده توپ شلیک کنند. وی به [[زیارت حضرت محمد(ص)]] رفته، [[زیارت حضرت فاطمه(س)]] را خوانده و ائمه [[بقیع]] را نیز زیارت کرده است. درِ ضریح ائمه بقیع را برایش گشوده‌اند. به گفته وی، [[امام حسن(ع)]]، دردی که او در پا داشته را [[شفا]] داده است.<ref>سفرنامه فرهادمیرزا، ص 139ـ141.</ref>
 
فرهادمیرزا، در سفرنامه خود، از اینکه نام پادشاهانی که [[کعبه]] را بازسازی کرده‌اند، درون خانه خدا نصب شده، انتقاد شدیدی کرده است.<ref>سفرنامه فرهادمیرزا، ص 210.</ref> سفر او یک سال طول کشیده و در ربیع‌الثانی ۱۲۹۳ق. به تهران بازگشته است.<ref name=":3" />
 
==گسترش و بازسازی آستان مقدس کاظمین(ع)==
فرهادمیرزا، از اندوخته‌های مالی خود، صحن بزرگی را برای [[آستان مقدس کاظمین|آستان مقدس کاظمین(ع)]] ساخت. وی، دو نفر از تاجران [[کاظمین]]، به نام‌های عبدالهادی و مهدی استرآبادی را مسئول این کار کرد. عملیات ساختمانی در ۱۷ ذی‌القعده ۱۲۹۶ق. آغاز شده و در ۱۷ ربیع‌الاول ۱۳۰۱ق. پایان یافت. هزینه این ساخت و ساز، بیشتر از ۲۰۰ هزار لیره عثمانی بوده است.<ref>شیخ محمدحسن آل‌یاسین، تاریخ حرم کاظمین، ترجمه غلامرمضا اکبری، ص 107 و 108؛ مکارم الآثار، ج 3، ص 963؛ شرح حال رجال ایران، ج 3، ص 91؛ الذریعه، ج 17، ص 171.</ref> برخی که همان‌زمان با پایان ساخت این طرح، به کاظمین رفته‌اند، صحن را «عالی و باشکوه» توصیف کرده‌<ref>خاطرات حاج سیاح، ص 214.</ref> و برخی از شاعران،{{یادداشت|جابر کاظمی، سید حید حلی، سلمان آل نوح، جابر بن عبدالغفار بلدی کاظمی.}} به مناسبت ساخت آن، شعر سروده‌اند.<ref>دیوان شیخ جابر کاظمی، ص 223؛ جعفر نقدی، تاریخ الامامین الکاظمین(ع)، ص 78؛ تاریخ حرم کاظمین، ص 108ـ117.</ref>
 
جزئیات صحن به این شرح است:
 
#حصاری بلند در اطراف صحن شامل دو طبقه ساخته شده است. طبقه نخست، دارای اتاق‌ها و ایوان‌های کوچک بوده، با سنگ مرمر مفروش شده و دیوارهای آن با کاشی‌های گلدار تزئین شده است. دور تا دور بالای این طبقه از دیوار صحن، کتیبه زیبایی از آیات قرآن نقش بسته است. طبقه دوم، دیوار بلندی است که روی دیوار قسمت خارجیِ طبقه نخست قرار گرفته و چند اتاق دور از هم، در میان دیوار ساخته شده، که حصار طبقه دوم بر آن تکیه کرده است. بر بخش بالای دیوار، کتیبه‌ای قرآنی نقش بسته است. بر پایه نوشته‌ای که در پایان کتیبه، در شمال غربی صحن وجود دارد، این کتیبه به خط نصرالله مشهدی و در سال ۱۲۹۸ق. نگاشته شده است.{{یادداشت|کتبه تراب أقدام الزائرین نصرالله المشهدی خادم الروضة الرضویة سنة ۱۲۹۸ق.}}
#دو ستون بزرگ در طبقه دوم صحن، روی دو درِ اصلی، در سمت شرق و جنوب صحن ساخته شده، که برای نصب دو ساعت بزرگ است.
#زیرزمین‌هایی که منظم و محکم توصیف شده، در صحن، ایوان‌ها و حجره‌ها، برای دفن مردگان ساخته شده است.
#مناره‌های بزرگ چهارگانه، از جایی که مؤذن می‌ایستد تا نوک آنها طلاکاری شده است.
#چهارمین درِ نقره‌ای آستان مقدس کاظمین(ع)، در سال ۱۲۹۴ق. در بین رواق و طارمه{{یادداشت|کلبه چوبی.}} شرقی نصب شده که طلای آن را فرهادمیرزا اهدا کرده است.<ref>فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۲۳؛ المآثر و الآثار، ج 1، ص 116 و 117.</ref>
 
==ویژگی‌ها==
 
*'''اهمیت به موازین شرعی و شیعی'''؛ وقتی او را برای مراسم قماربازی شاهزاده‌ها نزد شاه دعوت کردند، این دعوت را رد کرده و خود را از اهل قمار و خلاف مبرّا دانست؛ این پاسخ، باعث دلخوری شاه نیز شد.<ref>روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص 121 و 122؛ شرح حال رجال ایران، ج 3، ص 91.</ref> فرهادمیرزا، سالیانه برای [[امام حسین(ع)]]، مراسم روضه‌خوانی برپا می‌کرد.<ref>عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج 1، ص 203 .</ref>
*'''مخالفت با فرهنگ غرب'''؛ فرهادمیرزا، با اینکه زبان انگلیسی را می‌دانست<ref name=":4">تعلیقات حسین محبوبی اردکانی بر کتاب المآثر و اآلثار، ج 2، ص 580 و 581 .</ref> و در رواج دانش‌های جدید کوشا بود،<ref name=":5">از صبا تا نیما، ج 1، ص 156ـ158.</ref> به فرهنگ غرب نظر خوبی نداشته، بلکه به شدت مخالف بود.<ref name=":4" /> او در سفرنامه خود به [[مکه]]، از پوشش زنان [[مصر|مصری]] که شبیه لباس‌های فرنگی است، و از آزادی مشروبات الکلی در مصر به شدت انتقاد کرده است.<ref>سفرنامه فرهادمیرزا، ص 110 و 111 و 210.</ref>
*'''استعمارستیزی'''؛ سفیر [[انگلیس]]، نام برخی از طردشدگان حکومت [[قاجار]] را نوشته و به نماینده دولت [[فرانسه]] در [[ایران|ایران]] تأکید کرد این افراد مورد حمایت دولت بریتانیا هستند. بین نام‌ها، نام فرهادمیرزا نیز وجود داشت.{{یادداشت|فرهادمیرزا، در دوره‌ای طرد شده دولت قاجار بود.}} وقتی فرهادمیرزا با خبر شد، اعلام کرد پناهنده هیچ دولتی نبوده و حتی اگر بخواهند او را در ایران گردن بزنند، به دولت بیگانه روی نمی‌آورد.<ref>تاریخ متظم ناصری، ج3، ص266؛ اسناد و مدارک مأموریت امین‌الدوله، ص181.</ref> فرهادمیرزا، در لغو قرارداد «رویتر»{{یادداشت|قرارداد رویتر، در زمان ناصرالدین شاه و با تلاش میرزا حسینخان سپهسالار، صدر اعظم وقت میان دولت ایران با فردی انگلیسی به نام «بارون جولیوس رویتر» بسته شد. به موجب این توافقنامه، حق احداث راه آهن، بهره‌برداری از منابع و معادن، جنگل‌ها، احداث قنوات و کانال‌های آبیاری اراضی به مدت ۷۰ سال و اداره گمرکات و حق صدور همه نوع محصولات به مدت ۲۵ سال به رویتر واگذار شد.}} نیز نقش داشته است.<ref>ابراهیم تیموری، عصر بیخبری، ص 123 و 129 و 131؛ غلامعلی حداد عادل و دیگران، تاریخ ایران و جهان، ص 148؛ ملاعلی کنی، مرزبان دین، محمدباقر پورامینی، ص 113 و 115.</ref>
 
==آثار==
فرهادمیرزا دارای آثاری در زمینه تاریخ، جغرافی، ریاضی، ادبیات و شعر است. او بر کتاب‌های «وفیات االعیان» و «تذکرة الخواص» حاشیه زده و «دیوان منوچهری دامغانی» را تصحیح کرده است.<ref>فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۱۹-۲۲۱.</ref> وی دو کتاب «تحریر اقلیدس»<ref>احمد منزوی، فهرست نسخه‌های خطی فارسی، ج 3، ص 1932؛ ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ج 2، ص 865 .</ref> و «خلاصة الحساب»{{یادداشت|این ترجمه را در رجب ۱۲۵۶ق. به پایان رسانده و «کنزالحساب» نامیده است.}}<ref>فارسنامه ناصری، ج 1 ،ص 861؛ ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا عصر حاضر، ترجمه بهرام مقدادی، ص 163.</ref> را به فارسی برگردانده است. دیگر آثار او عبارتند از:
 
*'''هدایةالسبیل و کفایة الدلیل'''، که به «روزنامه سفر مدینة السلام و بیت الله الحرام» نیز نامیده شده است. این کتاب، سفرنامه سفر [[حج]] او از آخر رجب ۱۲۹۳ تا ۲ ربیع‌الثانی ۱۲۹۳ق. است. مسیر رفت و برگشت در این سفرنامه عبارت است از: [[تهران]]، رشت، بادکوبه، تفلیس، طرابوزان، اسلامبول، ازمیر، اسکندریه، بندر سوئز، بندر ینبع (در [[حجاز]] و در کرانه دریای سرخ)، [[مدینه]]، [[مکه]]، بندر جده، بندر پورت‌سعید در [[مصر]]، بیروت، اسلامبول، طرابوزان، تفلیس، بادکوبه، رشت، تهران. این سفرنامه، در معرفی مکان‌ها، مرقدها و شهرها از منابع گوناگون تاریخی و جغرافیایی{{یادداشت|برخی از آنها عبارتند از: مراصد الاطلاع، معجم البلدان، وفایت الاعیان، کامل ابن اثیر حبیب السیر، روضة الصفا، الاستعیاب فی معرفة الاصحاب، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، تقویم البلدان و تاریخ وصاف.}} و در مطالب اعتقادی و فقهی از منابع حدیثی و تفسیری{{یادداشت|برخی از آنها عبارتند از: اصول کافی، شرایع الاسلام، منهاج السالکین، هدایة السالکین و تفسیر مجمع البیان.}} استفاده کرده است. بخشی از این کتاب نیز، به بیان [[مناسک حج]] پرداخته است.
 
:کتاب هدایة السیبل، در شیراز، در سال ۱۲۹۴ق. در ۳۶۲ صفحه و در همان سال، در [[تهران]]، در ۳۸۵ صفحه به چاپ رسیده است.<ref>ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ص 864؛ شیخ آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 25، ص 177.</ref> سفرنامه فرهادمیرزا، بار دیگر توسط مؤسسه مطبوعاتی علمی با تصحیح و حاشیه غلامرضا طباطبایی، در ۴۲۴ صفحه، در قطع وزیری، در ۱۳۶۶ش. چاپ شده است.<ref>فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۱۷.</ref>


*'''قمقام زخّار و صمصام بَتّار'''، که مقتلی درباره رویداد [[عاشورا]] است و انگیزه تألیف آن جداسازی روایات تاریخی درست، از توضیحاتی است که شاعران و ذاکران به تاریخ عاشورا افزوده‌اند. نام این کتاب، به معنای «دریای ژرف و شمشیر برنده» است.<ref>فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۱۸.</ref> فرهادمیرزا، در تألیف این کتاب از دیگر اندیشمندان نیز مشورت گرفته است.<ref>خاطرات و خطرات، ص 32 و 33؛ المآثر واآلثار، ج 1، ص 305.</ref> این کتاب، در دو جلد سامان یافته است؛ جلد نخست، به زندگی [[امام حسین(ع)]]، قیام [[مسلم بن عقیل]] و قیام [[کربلا]] از آغاز تا روز عاشورا و زمان شهادت پرداخته است. جلد دوم، به چگونگی شهادت امام(ع) و [[بنی‌هاشم]]، اسارت اهل بیت امام(ع)، انتقال آنها به [[کوفه]] و [[شام]]، عقوبت قاتلان، قیام توابین، جنبش [[مختار ثقفی|مختار]] و بیان اشعار پرداخته است.<ref>قمقام زخار و صمصام بتار، تمام کتاب.</ref>
== سفر به حج ==
فرهادمیرزا، در رجب ۱۲۹۲ق. برای به جا آوردن [[حج]]، از [[تهران]] به [[حجاز]] رفت.<ref name=":3" /> او از آغاز سفر حج، لباس رسمی و درجات دولتی را کنار گذاشته و مانند یک [[زائر]] و حاجی عادی حرکت می‌کرد.<ref>سفرنامه فرهاد‌‌‌میرزا، ص285.</ref>


:محمدعلی معلم حبیب‌آبادی (م.۱۳۹۶ش)، عالم و سرگذشت‌نگار [[شیعه]]، کتاب قمقام زخار را تا زمان خود، در تصحیح اخبار، توضیح مکان‌ها و ضبط نام‌های شهیدان و مخالفان بی‌مانند دانسته است.<ref>مکارم اآلثار، ج 3، ص 962.</ref> این کتاب، بار نخست، چند ماه پیش از درگذشت نویسنده، در اوایل سال ۱۳۰۵ق، در [[تهران]]، در ۷۱۳ صفحه چاپ <ref>الذریعه، ج 17، ص 171.</ref> و در سال ۱۳۳۷ش. تجدید چاپ شده است. کتاب قمقام زخار، با تصحیح و حواشی محمود محرمی زرندی، توسط انتشارات اسلامیه، در سال ۱۳۶۳ش. نیز به چاپ رسیده است.<ref>گروهی از نویسندگان (به اهتمام حسین علیزاده)، سیری در سلوک حسینی، ص 333؛ خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی، ج 4، ص 819ـ821؛ عاشورانامه، به کوشش محمد اسفندیاری، ج 4، ص 15 و ۸۶.</ref>


*'''کتاب روضه'''، کتابی برای روضه‌خوان‌ها، که مستند بوده و از مطالب نادرست خالی بوده است. امروزه اثری این کتاب در دست نیست.<ref>عبدالله مستوفی، شرح زندگانی، ج1، ص275 و 276؛ المآثر و اآلثار، ج1، ص263؛ ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ج۱، ص۱۷۵.</ref>  اعتمادالسلطنه، در کتاب خود از این کتاب نام برده و گفته فرهادمیرزا نسخه‌ای از آن را برای ناصرالدین شاه فرستاده است.<ref>روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص 518 و 519.</ref>
*'''تدوین منشآت قائم مقام فراهانی'''، که گردآوری نامه‌های استادش قائم‌مقام فراهانی است. خودش نیز مقدمه‌ای بر کتاب افزوده است. برخی، خدمت برجسته میرزافرهاد به عالم ادبیات را تدوین و انتشار همین کتاب دانسته‌اند.<ref>مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص 11؛ عاشورانامه، ج 4، ص 15؛ از صبا تا نیما، ص 157.</ref>
*'''فرهنگ جغرافیایی ایران'''، که از مأخذهای مهم کتاب «مرآت البلدان» است.<ref>فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۳۰.</ref> این کتاب در سال ۱۲۷۶ق. تألیف شده و [[آقابزرگ تهرانی]]، نسخه‌ای از آن را به خط نویسنده، در کتابخانه محمودفرهاد معتمد دیده است.<ref>الذریعه، ج16، ص197.</ref>
*'''جام جم'''، که در ۱۴۰ باب، به مباحث جغرافیای کره زمین و تاریخ آن پرداخته و تألیف آن در سال ۱۲۷۰ق آغاز شده است.<ref>فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۲۰.</ref> در این کتاب، به مسائل ریاضی، جغرافی، تاریخ و همه سلسله پادشاهان که آن دوره در قدرت بودند تا زمان نگاشتن کتاب پرداخته شده است.<ref>جام جم، مقدمه کتاب.</ref> این کتاب را در حقیقت، برگردان فارسی جغرافیای «ویلیام پیناک»{{یادداشت|Pinnock William, History & Geography}} دانسته‌اند.
*فهرست آثاری که درباره [[حضرت محمد(ص)]] و [[امامان(ع)]] نوشته شده است؛ این اثر در پایان کتاب قمقام زخّار آمده است.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج13، ص300.</ref>
*'''نصاب انگلیس'''، که دارای دو هزار واژه انگلیسی و برابرِ فارسی آن است. این کتاب، فرهنگنامه منظوم انگلیسی به فارسی است که در سال ۱۲۸۳ق. در تهران چاپ شده است.
*'''زنبیل'''، سفینه‌ای است مانند کشکول [[شیخ بهایی]].
*'''اشعار'''.<ref>مکارم الآثار، ج۳ ، ص 962؛ از صبا تا نیما، ج 1،  ص 157 .</ref>


==در نگاه دیگران==
سفر او یک سال طول کشیده و در ربیع‌الثانی ۱۲۹۳ق. به تهران بازگشت.<ref name=":3" />
مهدی بامداد، سرگذشت‌نگار معاصر، فرهادمیرزا را یکی از چهار شاهزاده فاضل [[قاجاریه]] دانسته است.{{یادداشت|سه نفر دیگرعبارتند: از علیقلی‌میرزا اعتضادالسلطنه، بهمن‌میرزا و ابوالحسن میرزا.}}<ref>شرح حال رجال ایران، ج3، ص93؛ مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص12.</ref>  نادرمیرزا، از تاریخ‌نگاران دوره قاجار، وی را شاهزاده عالم فاضل خوانده و آرزو کرده کاش مانند او هزار نفر در دوره قاجار می‌بود و به این خاندان نیرو و افتخار می‌داد.<ref>تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ص 76.</ref> رضاقلی‌خان هدایت نیز، او را در عزم و اراده ستوده<ref>رضاقلی‌خان هدایت، مجمع الفصحا، ج1، ص46؛ لغتنامه دهخدا، ج11، ص17131.</ref> و چارلز استوری، خاورشناس [[انگلیس|انگلیسی]] او را اداره‌کننده‌ای بااستعداد، تحصیل‌کرده، ملتزم به موازین اسلامی و [[شیعه|شیعی]] و مورد احترام اقشار گوناگون دانسته است.<ref>ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ص864.</ref> رجال‌نگاران بسیاری مانند محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه،<ref name=":6">المآثر و اآلثار، ج1، ص263.</ref> حسن حسینی فسایی،<ref name=":7">فارسنامه ناصری، ج 1، ص 862.</ref> محمدعلی معلم حبیب‌آبادی<ref>مکارم اآلثار، ج 3، ص 962ـ964.</ref> و محمدعلی مدرس تبریزی<ref>مدرس تبریزی، ریحانة االدب، ج 5، ص 331 و 332.</ref> وی را در علم،<ref name=":6" /> ایجاد امنیت، ترویج احکام اسلام، فروتنی، مردم‌داری، اخلاق نیکو، انفاق،<ref name=":7" /> شعر و نشر دانش‌های جدید<ref name=":5" /> ستوده‌اند.


==درگذشت==
== در نگاه دیگران ==
فرهادمیرزا، از سال ۱۲۹۸ق. تا پایان عمر از کار و خدمات دولتی کناره گرفت<ref>از صبا تا نیما، ج 1، ص157.</ref> و در [[ذی‌القعده]] ۱۳۰۵ق. برابر با تیر ۱۲۶۷ش. در تهران و در سن ۷۲ سالگی درگذشت. او وصیت کرده بود برای همدردی با [[امام کاظم(ع)]]، جنازه‌اش را نیم‌روزی روی پل [[بغداد]] قرار دهند؛ ولی [[محمدحسن آل یاسین]]، عالم [[شیعه]]، به گمانِ ایجاد اختلاف میان فرقه‌های اسلامی، اجازه اجرای وصیت را نداد.<ref name=":8">همان، ص 107؛ پاورقی روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص 584؛ مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص 12؛ مکارم الآلثار، ج 3، ص 914؛ الذریعه، ج17، ص 171.</ref>
مهدی بامداد، فرهادمیرزا را یکی از چهار شاهزاده فاضل [[قاجاریه]] دانسته است.{{یادداشت|سه نفر دیگرعبارتند: از علیقلی‌‌‌میرزا اعتضادالسلطنه، بهمن‌‌‌میرزا و ابوالحسن میرزا.}}<ref>شرح حال رجال ایران، ج3، ص93؛ مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص12.</ref> نادرمیرزا، وی را شاهزاده عالم فاضل خوانده و آرزو کرده کاش مانند او هزار نفر در دوره قاجار می‌بود و به این خاندان نیرو و افتخار می‌داد.<ref>تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ص 76.</ref> رضاقلی‌خان هدایت نیز او را در عزم و اراده ستوده<ref>رضاقلي‌خان هدايت، مجمع الفصحا، ج1، ص46؛ لغتنامه دهخدا، ج11، ص17131.</ref> و چارلز استوری، خاورشناس [[انگلیس|انگلیسی]] او را اداره‌کننده‌ای بااستعداد، تحصیل‌کرده، ملتزم به موازین اسلامی و [[شیعه|شیعی]] و مورد احترام اقشار گوناگون دانسته است.<ref>ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ص864.</ref>


==مدفن==
== درگذشت ==
مدفن او، در [[آستان مقدس کاظمین|آستان مقدس کاظمین(ع)]]، داخل صحن، در غرفه‌ای سمت مشرق باب‌المراد، کنار دری که به نام وی معروف است، قرار دارد.<ref name=":8" />
فرهادمیرزا، از سال ۱۲۹۸ق. که حکمرانی [[استان فارس|فارس]] را تحویل داده، به [[تهران]] آمده و در شورای وزرا مشارکت کرد، تا پایان عمر از کار و خدمات دولتی کناره گرفت.<ref>از صبا تا نیما، ج 1، ص157.</ref>


==پانوشت==
==پانوشت==
خط ۱۰۳: خط ۵۵:
{{برگرفتگی
{{برگرفتگی
| پیش از لینک = مقاله
| پیش از لینک = مقاله
| منبع = فرهاد میرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)،
| منبع = فرهاد میرزا معتمدالدوله بنیان‌گذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)،  
| پس از لینک = غلامرضا گلی‌زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره پانزدهم و شانزدهم، تابستان و پاییز ۱۳۹۲، ص۱۹۷
| پس از لینک = غلامرضا گلی‌زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره پانزدهم و شانزدهم، تابستان و پاییز 1392، ص۱۹۷
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1322/1/205
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1322/1/205
}}
}}
{{پایان}}
{{پایان}}


[[رده:اشخاص حج‌گزار]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:افراد خاندان قاجار]]
[[رده:کارگزاران حکومت قاجار]]
[[رده:شاعران ایران]]
[[رده:نویسندگان فارسی زبان]]
[[رده:نویسندگان سده سیزده هجری قمری]]
[[رده:سفرنامه‌نویسان فارسی]]
[[رده:اشخاص قرن سیزدهم]]
[[رده:مدفونان در کاظمین]]
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)