در حال ویرایش محمد بن طباطبا
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
قیام ابن طباطبا تااندازهای به ثمر رسید و بر بلاد [[عراق]] چیره شد؛ ارتش مامون را در هم شکست و دامنه فتوحات تا [[حجاز]] کشانده شد. [[حسین افطس]]، در [[مدینه]] مردم را به بیعت و پیوستن به محمد دعوت نمود و مردم به او دست یاری دادند. دامنه نهضت محمد چنان توسعه یافت؛ بهطوریکه موفق شدند به نام نهضت خود، سکه بزنند. هدف محمد از قیام، مانند هدف [[زید بن علی]](ع)، دعوت مردم به رضای آل محمد(ص) بود. | قیام ابن طباطبا تااندازهای به ثمر رسید و بر بلاد [[عراق]] چیره شد؛ ارتش مامون را در هم شکست و دامنه فتوحات تا [[حجاز]] کشانده شد. [[حسین افطس]]، در [[مدینه]] مردم را به بیعت و پیوستن به محمد دعوت نمود و مردم به او دست یاری دادند. دامنه نهضت محمد چنان توسعه یافت؛ بهطوریکه موفق شدند به نام نهضت خود، سکه بزنند. هدف محمد از قیام، مانند هدف [[زید بن علی]](ع)، دعوت مردم به رضای آل محمد(ص) بود. | ||
از جمله دلایلی که برای قیام محمد ذکر کردهاند؛ جایگزین ساختن [[حسن بن سهل]]، به جای [[طاهر بن حسین]] به فرمانروایی عراق از سوی مأمون بوده است.<ref>تاریخ الطبری، ج٨، ص5٢٩.</ref> | از جمله دلایلی که برای قیام محمد ذکر کردهاند؛ جایگزین ساختن [[حسن بن سهل]]، به جای [[طاهر بن حسین]] به فرمانروایی عراق از سوی مأمون بوده است. <ref>تاریخ الطبری، ج٨، ص5٢٩.</ref> | ||
حسن بن سهل (د 203 ق/818 م)، فرمانروای [[عراق]] از سوی مأمون، [[زهیر بن مسیب]] را با 000‘10 مرد جنگی برای سرکوب کردن شورش کوفه گسیل داشت، اما شکست خورد و واپس نشست.<ref>العیون و الحدائق، ج3، ص345، به کوشش دخویه، لیدن، بریل، 1869 م.</ref> | حسن بن سهل (د 203 ق/818 م)، فرمانروای [[عراق]] از سوی مأمون، [[زهیر بن مسیب]] را با 000‘10 مرد جنگی برای سرکوب کردن شورش کوفه گسیل داشت، اما شکست خورد و واپس نشست. <ref>العیون و الحدائق، ج3، ص345، به کوشش دخویه، لیدن، بریل، 1869 م.</ref> | ||
==درگذشت ابن طباطبا== | ==درگذشت ابن طباطبا== | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
در همین اوان که قیام کوفه رو به گسترش بود و دولت نوبنیاد ابن طباطبا آغاز میشد، ناگهان محمد درگذشت. اکثر تاریخنگاران آوردهاند که او به دست ابوالسرایا مسموم گشت. | در همین اوان که قیام کوفه رو به گسترش بود و دولت نوبنیاد ابن طباطبا آغاز میشد، ناگهان محمد درگذشت. اکثر تاریخنگاران آوردهاند که او به دست ابوالسرایا مسموم گشت. | ||
انگیزه این اقدام، چنین آورده شده که محمد از ابوالسرایا گله کرد که چرا قبل از آنکه طبق سنت اسلامی، مردم کوفه را به تسلیم بخواند، با شبیخون و هجوم ناگهانی وارد کوفه شده است، و این گفته بر ابوالسرایا گران آمد. همچنین گفتهاند او از ابوالسرایا خواست تا تمام اموال غارت شده کوفیان را برگرداند، اما ابوالسرایا مخالفت کرد. همچنین گفتهاند که ابوالسرایا از نفوذ و محبوبیت ابن طباطبا هراسان بود و او را مانع سلطهجویی خویش میدید.<ref>ر. ک: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج٢، ص5٧؛ ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج6، ص305؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ص531، به کوشش احمد صقر، قاهره، 1368ق.</ref> | انگیزه این اقدام، چنین آورده شده که محمد از ابوالسرایا گله کرد که چرا قبل از آنکه طبق سنت اسلامی، مردم کوفه را به تسلیم بخواند، با شبیخون و هجوم ناگهانی وارد کوفه شده است، و این گفته بر ابوالسرایا گران آمد. همچنین گفتهاند او از ابوالسرایا خواست تا تمام اموال غارت شده کوفیان را برگرداند، اما ابوالسرایا مخالفت کرد. همچنین گفتهاند که ابوالسرایا از نفوذ و محبوبیت ابن طباطبا هراسان بود و او را مانع سلطهجویی خویش میدید. <ref>ر. ک: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج٢، ص5٧؛ ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج6، ص305؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ص531، به کوشش احمد صقر، قاهره، 1368ق.</ref> | ||
==سرانجام قیام== | ==سرانجام قیام== | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
این قیام با مرگ مشکوک ابن طباطبا و پس از آن با کشته شدن ابوالسرایا، از هم پاشید. مامون که دید مناطق بسیاری از قلمرو حکومتش، مانند [[کوفه]]، [[بصره]]، واسط، اهواز، [[یمن]]، [[مکه]]، [[مدینه]] و بخشهایی از [[شام]]، به دست سادات علوی افتاده است، برای مقابله با آنان، لشکر عظیمی به فرماندهی [[هرثمة بن اعین]] ترتیب داد و بسیاری از سادات و هواخواهان آنان را در جنگهای پیدرپی دستگیر کرد و به قتل رساند. | این قیام با مرگ مشکوک ابن طباطبا و پس از آن با کشته شدن ابوالسرایا، از هم پاشید. مامون که دید مناطق بسیاری از قلمرو حکومتش، مانند [[کوفه]]، [[بصره]]، واسط، اهواز، [[یمن]]، [[مکه]]، [[مدینه]] و بخشهایی از [[شام]]، به دست سادات علوی افتاده است، برای مقابله با آنان، لشکر عظیمی به فرماندهی [[هرثمة بن اعین]] ترتیب داد و بسیاری از سادات و هواخواهان آنان را در جنگهای پیدرپی دستگیر کرد و به قتل رساند. | ||
در سال 200 ق/816 م جنگ سختی میان ابوالسرایا و سپاهیان مامون به فرماندهی هرثمة رخ داد. ابوالسرایا شکست خورد و همراه محمد بن محمد دستگیر شد. هرثمه آن دو را نزد حسن بن سهل به بغداد فرستاد. حسن، ابوالسرایا را کشت و محمد را نزد مأمون به [[خراسان]] فرستاد و پس از چندی محمد نیز درگذشت.<ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج1، ص81، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، 1400ق.</ref> | در سال 200 ق/816 م جنگ سختی میان ابوالسرایا و سپاهیان مامون به فرماندهی هرثمة رخ داد. ابوالسرایا شکست خورد و همراه محمد بن محمد دستگیر شد. هرثمه آن دو را نزد حسن بن سهل به بغداد فرستاد. حسن، ابوالسرایا را کشت و محمد را نزد مأمون به [[خراسان]] فرستاد و پس از چندی محمد نیز درگذشت. <ref>اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج1، ص81، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، 1400ق.</ref> | ||
پس از آن، سپاه مامون عازم بصره و یمن شد و عاقبت پس از چند نبرد، [[زید بن امام موسی کاظم|زید بن موسی]](ع) و [[ابراهیم بن امام موسی کاظم|ابراهیم بن موسی]](ع) تسلیم شدند و آنان را به مرو نزد مامون فرستادند. مامون در اثنای قیام سادات علوی، به فکر ولایتعهدی [[امام رضا(ع)]] افتاد و توانست تا حدودی مردم را فریب دهد و قیام سادات علوی را خاموش نماید. | پس از آن، سپاه مامون عازم بصره و یمن شد و عاقبت پس از چند نبرد، [[زید بن امام موسی کاظم|زید بن موسی]](ع) و [[ابراهیم بن امام موسی کاظم|ابراهیم بن موسی]](ع) تسلیم شدند و آنان را به مرو نزد مامون فرستادند. مامون در اثنای قیام سادات علوی، به فکر ولایتعهدی [[امام رضا(ع)]] افتاد و توانست تا حدودی مردم را فریب دهد و قیام سادات علوی را خاموش نماید. |