در حال ویرایش مسجد النبی
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مسجد النبی'''، شریفترین مسجد پس از [[مسجدالحرام]] نزد [[اسلام|مسلمانان]] است که در [[عربستان]] و شهر [[مدینه]] قرار داشته و توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] بنا شده است. | '''مسجد النبی'''، شریفترین مسجد پس از [[مسجدالحرام]] نزد [[اسلام|مسلمانان]] است که در [[عربستان]] و شهر [[مدینه]] قرار داشته و توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] بنا شده است. | ||
خط ۵۹: | خط ۴: | ||
== جایگاه == | == جایگاه == | ||
شریفترین و والاترین مسجد، پس از مسجدالحرام، مسجد پیامبرخدا(ص) در مدینه منوّره است. پیامبر درباره نماز خواندن در این مسجد فرمود: | |||
«صَلاة فی مسجدی هذا خیرٌ مِن أَلْفِ صَلاة فیما سواه مِنَ الْمَساجد الاّ المسجد الحرام».<ref>الکافی، ج ۴، ص ۵۵۶؛ کتاب من لایحضره الفقیه، ج ١، ص ٢٢٨</ref> | |||
«یک نماز در مسجد من [ثوابش] بهتر از هزار نماز در دیگر مساجد است، مگر مسجدالحرام». | |||
== | == پیشینه == | ||
{{ | {{اصلی|مسجدالحرام(تاریخ معماری)}} | ||
زمانی که رسول خدا(ص) وارد یثرب شد، همه طوایف و افراد سرشناس این شهر مایل بودند تا حضرت به منزل ایشان وارد شود و هریک از آنان دوست داشتند میزبان حضرتش باشند؛ اما آن حضرت فرمود: درجایی توقف خواهد کرد که شترش زانو بزند. شتر در زمینی که اکنون مسجد است، زانو زد. نزدیکترین خانه به محل زانوزدن شتر، خانه ابوایّوب انصاری بود که دو اتاق یکی بر بالای دیگری داشت و حضرت در آنجا اقامت گزید. | |||
مسجد | ساختن مسجد سبب شد تا جمعیت زیادی از مهاجران و حتی ساکنان محلات دیگر، در اطراف مسجد خانههایی بنا کنند. به دنبال این امر بود که شهر در اطراف مسجد شکل گرفت. | ||
در آغاز، قبله مسجد به سمت شمال و جهت بیتالمقدس بود. پس از تغییر قبله، بخش مسقّف مسجد به جهت جنوبی منتقل شده و صفّه به شمال مسجد انتقال یافت. | مسجد رسولخدا(ص) در نخستین بنای خود، مساحتی شامل هفتاد ذراع [۳۵ متر] در شصت ذراع [۳۰ متر] بوده که در حدود ۱۰۵۰ متر مربع میشود. مسجد نخست، با دیوارهای خشتی و گِلی و پایههایی از تنه درختان خرما بنا گردید. سقف مسجد هم با شاخههای درخت خرما پوشانده شد؛ به طوری که در هنگام باران، آب بر سر و صورت نمازگزاران میریخت و زمین در زیر پیشانی رسول خدا(ص) و اصحاب، گِلی بود. <sup>۱</sup> در آغاز، قبله مسجد به سمت شمال و جهت بیتالمقدس بود. پس از تغییر قبله، بخش مسقّف مسجد به جهت جنوبی منتقل شده و صفّه به شمال مسجد انتقال یافت. | ||
در سال هفتم هجرت، رسول خدا(ص) بر طول و عرض مسجد افزود و مساحت آن به ۲۴۷۵ متر مربع رسید. در این توسعه، شکل مسجد به صورت مربع درآمد. | مسجد با همین بنا برای هفت سال محل برگزاری نماز جماعت، نماز جمعه وخطبههای رسول خدا(ص) بود. گرچه برخی نوشتهاند که در سال چهارم هجری، دیوارههای آن از خشت و گِل بنا شد. در سال هفتم هجرت، با گسترش اسلام و افزایش شمار مسلمانان، ضرورت توسعه مساحت مسجد مطرح شد. رسول خدا(ص) بر طول و عرض مسجد افزود و مساحت آن به ۲۴۷۵ متر مربع رسید. در این توسعه، شکل مسجد به صورت مربع درآمد. قبله مسجد نیز از سال دوم هجری از شمال به سمت جنوب تغییر کرد و از آن پس، نه به سوی بیتالمقدس، که قبله یهود بود، بلکه به سوی مکه نماز خوانده میشد. | ||
===== توسعه مسجد در سال هفدهم هجری ===== | ===== توسعه مسجد در سال هفدهم هجری ===== | ||
خط ۱۰۲: | خط ۵۱: | ||
===== روضه شریف ===== | ===== روضه شریف ===== | ||
قسمتی از مسجدالنّبی(ص) که در ناحیه جنوبِ شرقی (رو به سوی قبله) مسجد قرار دارد، و حدّ فاصل میان منبر و قبر پیامبر(ص) است، به نام «روضه مطهّره» و «روضه شریفه» شناخته میشود. این قسمت فضیلت زیادی دارد؛ چرا که در حدیث رسول خدا(ص) به عنوان روضهای بهشتی معرفی شده است: | |||
قسمتی از مسجدالنّبی(ص) که در ناحیه جنوبِ شرقی (رو به سوی قبله) مسجد قرار دارد، و حدّ فاصل میان منبر و قبر پیامبر(ص) است، به نام «روضه مطهّره» و «روضه شریفه» شناخته میشود. در | |||
«مابَیْنَ بَیْتی [قَبْری] وَمِنْبَری رَوْضَة مِنْ رِیاضِ الْجَنَّة وَ مِنْبَری عَلی حَوْضی». همچنین از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «مِنْبَری عَلی تُرْعَة مِنْ تُرَعِ الْجَنَّة». <ref>الکافی، ج ۴، صص ۵۵٣ - ۵۵۴</ref>«منبر من درکنار دری از درهای بهشت است.» | |||
این حدیث مورد اتفاق شیعه و سنی است، هر چند در تعریف محدوده روضه، اختلافاتی میان علما و محققان وجود دارد: برخی، دیوار شرقی مسجد را که کنار قبر پیامبر(ص) است، حدّ شرقیِ روضه دانستهاند، اما در حدّ غربی، تنها نقطه منبر را حدّ آن میدانند و به این ترتیب، حدود روضه را به یک مثلثی، محدود میسازند که یک زاویه آن منبر و دو زاویه دیگر آن دیواره شرقی مسجد است. این در حالی است که برخی دیگر، تمامیِ مسجدِ زمان پیامبر(ص) را روضه میدانند. | |||
نظریه دیگر آن است که برابرِ دیوار شرقیِ مسجد، در کنار قبر پیامبر، در غرب نیز به همان عرض، از منبر به پایین به سمت شمال محدوده روضه است که بر آن اساس، روضه شامل یک مستطیل میشود. این تعریف، مشهورترین نظریه در میان اهل سنت است. ستونهای این بخش بر اساس همین نظریه، متفاوت از سایر ستونهاست، به طوری که یک ردیف از ستونها از قبر تا منبر کاملا با رنگ ویژهای رنگآمیزی شده است. | |||
علمای شیعه درباره تعریف روضه بر این باورند که، روضه از دیوار محراب در جنوب که امروزه با نردههای فلزی مشخص استآغاز و در شمال، به چهارمین ستون منتهی میگردد؛ یعنی یک ستون علاوه بر آنچه اهل سنت میگویند و حد دوم آن در شرق داخل بیت پیامبر(ص) و بیت فاطمه زهرا(س) است و در سمت غرب برابر منبر شریف است. <sup>۱</sup> | |||
در محدوده روضه مطهّر، سه مکان مقدس وجود دارد: «مرقد مطهّر» رسول خدا(ص)، «منبر» و «محراب» که به ترتیب درباره آنها سخن خواهیم گفت. | |||
===== حجره و مرقد پیامبر(ص) ===== | ===== حجره و مرقد پیامبر(ص) ===== | ||
یکی از بهترین نقاط مسجد، مدفن رسول خدا(ص) است؛ پیامبری که محبوب خدا وخلق بوده و میراث گرانبهای اسلام، حاصل تلاش بیست و سه ساله اوست. | |||
به هنگام تأسیس مسجد، در کناره شرقیِ مسجد، حجرههایی برای زندگی پیامبر(ص) و همسران او ساخته شد که تا حدود نود سال پس از رحلت آن حضرت نیز سرِ پا بود. ابتدا حجرهای برای سوده، پس از آن عایشه و در امتداد آن، حجرهای برای حضرت فاطمه(س) بنا گردید. مورّخان نوشتهاند که رسول خدا(ص) در همان حجرهای که وفات یافت، مدفون شد. براساس آنچه که اهلسنّت روایت کردهاند، این حجره، همانحجره عایشه بوده که حضرت در آن وفات یافت. احتمال دیگر نیز آن است که رحلت و دفن پیامبر(ص) در حجرهای در میان حجره عایشه و حجره حضرت فاطمه(س) بوده که آن حضرت برای استراحت در آنجا بسر میبرده و اختصاص به هیچیک از همسرانش نداشته است. | |||
به هر روی، زمانی که پیامبر(ص) دفن شد و سپس ابوبکر و عمر را در کنار آن حضرت دفن کردند، به تدریج میان بخش متعلق به عایشه و این قسمت، پرده (و سپس در روزگار عمر دیوار کوتاهی) کشیده شد. این وضعیت تا زمان توسعه مسجد در عهد ولید، به همان شکل باقی بود. در آن زمان که قسمت شرقی مسجد توسعه یافت، مرقد مطهر در حالی که گرد آن یک پنج ضلعی کشیده شد، داخل در مسجد گردید. گفتهاند انتخاب پنج ضلعی از آن روی بود که شبیه کعبه به صورت مربع نباشد. به علاوه کسانی که در پشت آن به سوی قبله نماز میخواندهاند، چون سمت مثلثی آن برابرشان بود، در واقع، عملا رو به قبر بودن، برای آنان صدق نمیکرد. | |||
گفتنی است نخستین بار یکی از امرای اسماعیلیِ مصر با نام ابن ابیالهیجاء، پردهای را که سوره یس روی آن کتابت شده بود، روی مرقد مطهّر پیامبر(ص) کشید<ref>نزهة الناظرین، ص ١٨٢</ref> و از آن زمان به بعد، پردهای که روی آن آیات قرآن نوشته شده بود، روی مرقد مطهّر کشیدهمیشد. | |||
===== منبر ===== | ===== منبر ===== | ||
خط ۱۲۲: | خط ۸۵: | ||
=== دیگر محرابها === | === دیگر محرابها === | ||
{{اصلی|محرابهای مسجدالنبی}} | {{اصلی|محرابهای مسجدالنبی}} | ||
محراب عثمانی منسوب به سلاطین عثمانی که در دیوار جنوبی مسجد است و در حال حاضر امام جماعت در آنجا میایستد، دوم محراب سلیمانی متعلق به سلطان سلیمان عثمانی یا محراب حنفی که در سمت مغرب محراب رسول خدا(ص) قرار دارد. این محراب پس از سال ۸۶۰ ق ساخته شد. | |||
به علاوه در انتهای دیوار شمالیِ ضریح پیامبر(ص) محراب تهجّد قرار دارد که رسولخدا(ص) در برخی از شبها نماز شب را در آنجا اقامه میکردند. روزگاری محرابی هم در پشت «دکّة الآغاوات» که امروزه به خطا «صُفّه» نامیده میشود و نام آن سکّوی خواجههاست وجود داشته است. | |||
=== حدیقة الزهراء === | === حدیقة الزهراء === | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۱۵: | ||
چهار مناره اصلی مسجد عبارتند از: «مناره سلیمانیه» و «مناره مجیدیه» که در دو سوی ضلع شمالی قرار گرفته و هر دوی این منارهها در دوره سعودی از بین رفته و بجای آن، منارههای جدیدی ساخته شده است. سوّمین مناره در ضلع جنوب شرقی، در کنار قبه خضراء است که به مناره رئیسیه شهرت دارد. این مناره در سال ۸۸۶، ۸۸۸، و ۸۹۲ سه بار به دست قایتبای تعمیر شده که تا کنون نیز به همان صورت باقی مانده و ارتفاع آن شصت متر است. | چهار مناره اصلی مسجد عبارتند از: «مناره سلیمانیه» و «مناره مجیدیه» که در دو سوی ضلع شمالی قرار گرفته و هر دوی این منارهها در دوره سعودی از بین رفته و بجای آن، منارههای جدیدی ساخته شده است. سوّمین مناره در ضلع جنوب شرقی، در کنار قبه خضراء است که به مناره رئیسیه شهرت دارد. این مناره در سال ۸۸۶، ۸۸۸، و ۸۹۲ سه بار به دست قایتبای تعمیر شده که تا کنون نیز به همان صورت باقی مانده و ارتفاع آن شصت متر است. | ||
مناره دیگر در ضلع غربی مسجد است که به «مناره بابالسلام» شهرت دارد؛ چرا که در کنار باب السلام است. این مناره را احمد بن قلاوون، از سلاطین مملوکی مصر، در سال ۷۰۶ هجری بنا کرد و تا به امروز به همان صورت مانده است. | مناره دیگر در ضلع غربی مسجد است که به «مناره بابالسلام» شهرت دارد؛ چرا که در کنار باب السلام است. این مناره را احمد بن قلاوون، از سلاطین مملوکی مصر، در سال ۷۰۶ هجری بنا کرد و تا به امروز به همان صورت مانده است. منارهای نیز در کنار باب الرحمه از بناهای قایتبای مملوکی بوده که در دوره سعودی از میان رفته است. در افزودههای جدید مسجد، که در دوره فَهَد انجام شد، شش مناره دیگر نیز به منارههای مسجد افزودند. مجموع منارههای مسجد در این زمان، به ده عدد میرسد. | ||
منارهای نیز در کنار باب الرحمه از بناهای قایتبای مملوکی بوده که در دوره سعودی از میان رفته است. در افزودههای جدید مسجد، که در دوره فَهَد انجام شد، شش مناره دیگر نیز به منارههای مسجد افزودند. مجموع منارههای مسجد در این زمان، به ده عدد میرسد. | |||
== ستونها == | == ستونها == | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۳۱: | ||
همچنین نوشتهاند که این ستون، محل اقامه نماز امام علی(ع) بوده است. | همچنین نوشتهاند که این ستون، محل اقامه نماز امام علی(ع) بوده است. | ||
=== | === استوانه توبه === | ||
به روایت ابن اسحاق و دیگر منابع کهن،<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ١، ص ۴٣٢، ۵۴۴</ref> ستون توبه یادآور خاطرهای است درباره یکی از اصحاب رسول خدا(ص) به نام بشیر بن عبدالمنذر انصاری مشهور به ابولبابه. زمانی که در سال پنجم هجرت، احزاب مشرک به مدینه یورش آوردند و در شمال مدینه با خندق روبرو شدند، به فکر اتحاد با یهودیان بنیقریظه افتادند که در قسمت جنوبی مدینه ساکن بودند و میتوانستند با گشودن دروازههایشان، احزاب را به مدینه راه دهند. یهود بنیقریظه با رسول خدا(ص) پیمان داشتند و به رغم این پیمان، با مشرکان همراهی کردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا(ص) به سراغ بنیقریظه رفت و آنان را در حصار گرفت. | به روایت ابن اسحاق و دیگر منابع کهن،<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ١، ص ۴٣٢، ۵۴۴</ref> ستون توبه یادآور خاطرهای است درباره یکی از اصحاب رسول خدا(ص) به نام بشیر بن عبدالمنذر انصاری مشهور به ابولبابه. زمانی که در سال پنجم هجرت، احزاب مشرک به مدینه یورش آوردند و در شمال مدینه با خندق روبرو شدند، به فکر اتحاد با یهودیان بنیقریظه افتادند که در قسمت جنوبی مدینه ساکن بودند و میتوانستند با گشودن دروازههایشان، احزاب را به مدینه راه دهند. یهود بنیقریظه با رسول خدا(ص) پیمان داشتند و به رغم این پیمان، با مشرکان همراهی کردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا(ص) به سراغ بنیقریظه رفت و آنان را در حصار گرفت. | ||
ابولبابه از طرف رسول خدا(ص) نزد بنیقریظه رفت تا با آنان سخن بگوید. وی از روی بیتوجهی به اشاره، به آنان گفت: چون نقض عهد کردهاند، مرگ در انتظار آنهاست. این سخن میتوانست بنیقریظه را به دفاعی سخت در برابر مسلمانان وادار کند. ابولبابه که خود متوجه خطای خویش شده بود، از قلعه بنیقریظه خارج شد و مستقیم به سوی مسجد رفت و خود را به یکی از ستونها بست و شروع به گریه و زاری کرد و نماز خواند. | ابولبابه از طرف رسول خدا(ص) نزد بنیقریظه رفت تا با آنان سخن بگوید. وی از روی بیتوجهی به اشاره، به آنان گفت: چون نقض عهد کردهاند، مرگ در انتظار آنهاست. این سخن میتوانست بنیقریظه را به دفاعی سخت در برابر مسلمانان وادار کند. ابولبابه که خود متوجه خطای خویش شده بود، از قلعه بنیقریظه خارج شد و مستقیم به سوی مسجد رفت و خود را به یکی از ستونها بست و شروع به گریه و زاری کرد و نماز خواند. | ||
=== | === استوانه وفود === | ||
یکی از کارهای جاری رسول خدا(ص) ، ملاقات با سران قبایل برای آشنا ساختن آنان با اسلام و یا مذاکرات سیاسی بود. آن حضرت محلی را در مسجد به این امر اختصاص داده بود و همیشه در همان مکان، هیأتها را به حضور میپذیرفت. محلاینملاقاتها در کنار ستونی از ستونهای مسجد بود که بعدها به نام «اسطوانةالوفود» معروف شد و اکنون نیز همین نام را دارد. «وفد» به معنای هیأت نمایندگی و «وفود» جمع آن است. بنا به گفته منابع، به این ستون «مجلسالقلاده» نیز میگفتند، زیرا بزرگان صحابه در کنار آن نشسته و به گفتگو میپرداختند، و این بخاطر شرافت کسانی بود که در آنجا حاضر میشدند.<ref>تحقیق النصره، ص ۶٠، التعریف، ۶١</ref> | یکی از کارهای جاری رسول خدا(ص) ، ملاقات با سران قبایل برای آشنا ساختن آنان با اسلام و یا مذاکرات سیاسی بود. آن حضرت محلی را در مسجد به این امر اختصاص داده بود و همیشه در همان مکان، هیأتها را به حضور میپذیرفت. محلاینملاقاتها در کنار ستونی از ستونهای مسجد بود که بعدها به نام «اسطوانةالوفود» معروف شد و اکنون نیز همین نام را دارد. «وفد» به معنای هیأت نمایندگی و «وفود» جمع آن است. بنا به گفته منابع، به این ستون «مجلسالقلاده» نیز میگفتند، زیرا بزرگان صحابه در کنار آن نشسته و به گفتگو میپرداختند، و این بخاطر شرافت کسانی بود که در آنجا حاضر میشدند.<ref>تحقیق النصره، ص ۶٠، التعریف، ۶١</ref> | ||
=== | === استوانه سریر === | ||
یکی دیگر از ستونهای مسجد، محلی بود که رسول خدا(ص) ایام اعتکاف را در آنجا بسر میبرد. اصحاب در آنجا برگهایی از درخت خرما پهن میکردند تا رسول خدا(ص) روی آن استراحت کند. این محل در کنار اسطوانةالسریر قرار داشته، به عنوان جایی که تختخواب رسول خدا(ص) بوده، شناخته شده است. «سریر» به معنای تخت است. | یکی دیگر از ستونهای مسجد، محلی بود که رسول خدا(ص) ایام اعتکاف را در آنجا بسر میبرد. اصحاب در آنجا برگهایی از درخت خرما پهن میکردند تا رسول خدا(ص) روی آن استراحت کند. این محل در کنار اسطوانةالسریر قرار داشته، به عنوان جایی که تختخواب رسول خدا(ص) بوده، شناخته شده است. «سریر» به معنای تخت است. | ||
=== | === استوانه قرعه، عایشه، مهاجرین === | ||
برای این ستون، سه نام یاد کردهاند. نام «قرعه» از آنروست که عایشه نقل کرد که پیامبر(ص) فرمود، در کنار این ستون، زمینی است که اگر مردم اهمیت آن را میشناختند برای نماز خواندن میان خود قرعه میانداختند. همچنین نام گذاری آن به «عایشه» از آن روست که وی این حدیث را روایت کرده وفضیلت آن را گوشزد کرد. پس از آن به دلیل اجتماع مهاجران در کنار آن، آن را استوانه «مهاجرین» نامیدند. بیشتر این نقلها را سمهودی در وفاء الوفاء آورده است. | برای این ستون، سه نام یاد کردهاند. نام «قرعه» از آنروست که عایشه نقل کرد که پیامبر(ص) فرمود، در کنار این ستون، زمینی است که اگر مردم اهمیت آن را میشناختند برای نماز خواندن میان خود قرعه میانداختند. همچنین نام گذاری آن به «عایشه» از آن روست که وی این حدیث را روایت کرده وفضیلت آن را گوشزد کرد. پس از آن به دلیل اجتماع مهاجران در کنار آن، آن را استوانه «مهاجرین» نامیدند. بیشتر این نقلها را سمهودی در وفاء الوفاء آورده است. | ||
=== | === استوانه حنانه === | ||
پیشتر گفتیمکه رسول خدا(ص) در آغاز و زمانی که هنوز منبر ساخته نشده بود، بر تنه درخت خرمایی تکیه میکرد و خطبه میخواند. نوشتهاند، زمانی که برای آن حضرت منبر ساخته شد و برای ایراد سخن روی منبر قرار گرفت، از این درخت نالهای شبیه ناله شتر مادهای که از بچّه خود جدا شود، برخاست که به همین دلیل به ستونی که در محل آن بنا شد، حنانه میگویند. پیامبر(ص) دستور داد تا آن درخت را در همانجا دفن کردند. محل این ستون در غرب محراب است. | پیشتر گفتیمکه رسول خدا(ص) در آغاز و زمانی که هنوز منبر ساخته نشده بود، بر تنه درخت خرمایی تکیه میکرد و خطبه میخواند. نوشتهاند، زمانی که برای آن حضرت منبر ساخته شد و برای ایراد سخن روی منبر قرار گرفت، از این درخت نالهای شبیه ناله شتر مادهای که از بچّه خود جدا شود، برخاست که به همین دلیل به ستونی که در محل آن بنا شد، حنانه میگویند. پیامبر(ص) دستور داد تا آن درخت را در همانجا دفن کردند. محل این ستون در غرب محراب است. | ||
=== | === استوانه مُربّعه القبر یا مقام جبرئیل === | ||
این محل بدان جهت به عنوان «مقام جبرئیل» شناخته شده که ملک مقرّب از آنجا بررسول خدا(ص) وارد میشد و خدمت آن حضرت میرسید. اینجا درِ ورودی خانه حضرت فاطمه زهرا(س) نیز بوده است.<ref>وفاء الوفا، ج ٢، ص ۴۵٠؛ المسجد النبوی عبر التاریخ، ص ۵۵</ref> | این محل بدان جهت به عنوان «مقام جبرئیل» شناخته شده که ملک مقرّب از آنجا بررسول خدا(ص) وارد میشد و خدمت آن حضرت میرسید. اینجا درِ ورودی خانه حضرت فاطمه زهرا(س) نیز بوده است.<ref>وفاء الوفا، ج ٢، ص ۴۵٠؛ المسجد النبوی عبر التاریخ، ص ۵۵</ref> | ||
=== | === اسطوانه التهجد === | ||
گذشت که انتهای دیوار غربی ضریح رسول خدا(ص) ، در نقطهای که به دیوار شمالی میرسد، باب خانه فاطمه زهرا(س) و ستون مربعةالقبر یا مقام جبرئیل است. در ادامه دیوار شمالی به سمت شرق، و در انتهای دیوار شمالی خانه فاطمه زهرا(س) ، محراب تهجد قرار دارد. کسی که در این محراب بایستد، سمت چپ او باب جبرئیل و سمت راست او مقام جبرییل است. | گذشت که انتهای دیوار غربی ضریح رسول خدا(ص) ، در نقطهای که به دیوار شمالی میرسد، باب خانه فاطمه زهرا(س) و ستون مربعةالقبر یا مقام جبرئیل است. در ادامه دیوار شمالی به سمت شرق، و در انتهای دیوار شمالی خانه فاطمه زهرا(س) ، محراب تهجد قرار دارد. کسی که در این محراب بایستد، سمت چپ او باب جبرئیل و سمت راست او مقام جبرییل است. | ||
این نقطه، در زمان پیامبر، خارج از مسجد بوده و به این ترتیب روشن میشود که حضرت رسول(ص) نماز شب را در اینجا میخوانده و به همین دلیل به محراب تهجّد شهرت یافته است. | این نقطه، در زمان پیامبر، خارج از مسجد بوده و به این ترتیب روشن میشود که حضرت رسول(ص) نماز شب را در اینجا میخوانده و به همین دلیل به محراب تهجّد شهرت یافته است. | ||
=== | === استوانه مُخَلَّقه === | ||
استوانهای است نزدیک مصلای رسول خدا که بعدها به دلیل آن که مصحف در کنار آن بوده است، به آن «اسطوانه نزدیک مصحف» هم گفته میشد. اما این که چرا مخلقه نامیده شد، از آن روست که خَلوق به معنای عطر است و مُخَلّقه به معنای معطّر، و بعدها به دلیل آن که روی این ستون عود مینهادند و بوی آن فضای مسجد را معطّر میکرد، به آن مخلقه گفتند. گفتهاند، این رسم (و طبعا نام هم) از زمان مهدی عباسی و توسط همسر او خیزران باب شد و از آن پس ادامه یافت و در حال حاضر، نامش روی این ستون نوشته شده است. به روایت بخاری سلمةبن اکوع، صحابی پیامبر(ص) به دلیل اعتقادش به تبرّک، همیشه در کنار این ستون نماز میگزارد؛ و میگفت: پیامبر(ص) را در کنار این ستون، در حال نماز دیده است. مالک بن انس نیز میگفت: بهترین جای خواندن نماز نافله اینجاست؛ و البته نماز واجب، بهترین جایش صف اول است. این روایات در منابع اصلی اهل سنت، باور نسل نخست صحابه را به تبرّک نشان میدهد. | |||
== درها == | == درها == | ||
خط ۲۱۵: | خط ۱۶۶: | ||
در سوّم هم تا پیش از تغییر قبله، در دیواره جنوبی مسجد در میان محراب حضرت و حجره شریف بود که بعدها با تغییر قبله، به دیوار شمالی منتقل گردید. | در سوّم هم تا پیش از تغییر قبله، در دیواره جنوبی مسجد در میان محراب حضرت و حجره شریف بود که بعدها با تغییر قبله، به دیوار شمالی منتقل گردید. | ||
گفتنی است از زمانی که حجراتی در کنار دیوارههای شرقی، غربی و شمالی مسجد، ساخته شد، از هر یک از حجرات، دری نیز به مسجد گشوده شد که صاحب آن خانه، از این در کوچک، که آن را «خوخه» نیز مینامیدند، به مسجد وارد میگردید. در سال سوّم هجرت، اندکی پیش از غزوه احد، فرمانی از سوی رسول خدا(ص) و در واقع از سوی خداوند صادر شد که همه درها بسته شود مگر درِ خانه علی(ع) «سُدّوا الأبواب الاّ باب علیّ». این حدیث در منابع معتبر اهل سنّت آمده است. <sup>۱</sup> در عصر نخست اسلامی، در منابع حدیثی اهل مدینه که به طور معمول هوادار شیخین بودند، روایتی درباره | گفتنی است از زمانی که حجراتی در کنار دیوارههای شرقی، غربی و شمالی مسجد، ساخته شد، از هر یک از حجرات، دری نیز به مسجد گشوده شد که صاحب آن خانه، از این در کوچک، که آن را «خوخه» نیز مینامیدند، به مسجد وارد میگردید. در سال سوّم هجرت، اندکی پیش از غزوه احد، فرمانی از سوی رسول خدا(ص) و در واقع از سوی خداوند صادر شد که همه درها بسته شود مگر درِ خانه علی(ع) «سُدّوا الأبواب الاّ باب علیّ». این حدیث در منابع معتبر اهل سنّت آمده است. <sup>۱</sup> در عصر نخست اسلامی، در منابع حدیثی اهل مدینه که به طور معمول هوادار شیخین بودند، روایتی درباره خوخه ابوبکر نقل شده است که بر اساس آن، حضرت(ص) فرمودهبودند: همه پنجرهها به مسجد بسته شود مگر خوخه ابوبکر. گفتهاند، خوخه ابوبکر در دیوار غربی مسجد، در نزدیکی باب السلام، جایی که ابوبکر خانه داشته، بوده است. یعنی پنجرهای بین خانه و مسجد بوده که ابوبکر از آن وارد میشده است. خانه مزبور در توسعه، در مسجد افتاده اما تابلویی روی دیوار غربی مسجد نصب شده که محل خوخه وی را نشان میدهد. گفتنی است که مسجد در آن سمت، چند ده متر توسعه یافته است. درباره حدیث سُدّوا الابواب و خوخه توضیحات و توجیهات شگفتی در منابع حدیثی آمده که بخشی از آنها را سمهودی در کتاب وفاء الوفاء آورده است. | ||
گفتنی است که باب السلام و باب النساء در ابتدای بخش افزوده مسجد، در عصر خلیفه دوّم بوده و در این دوره تأسیس شده است. | گفتنی است که باب السلام و باب النساء در ابتدای بخش افزوده مسجد، در عصر خلیفه دوّم بوده و در این دوره تأسیس شده است. | ||
خط ۲۳۶: | خط ۱۸۷: | ||
[[رده:مسجدالنبی]] | [[رده:مسجدالنبی]] | ||