در حال ویرایش کاربر:Ahmad/صفحه تمرین۱

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
==تعریف فقهی==
'''وادی مُحسّر'''«محسّر» رود کوچکی است که از سمتِ شرقی کوه «ثبیر» بزرگ از سوی ثقبه سرازیر می‌شود و به «وادی عُرَنه» می‌ریزد. هنگامی که از میان منی و مزدلفه می‌گذرد به صورت مرز و فاصله‌ای میان آن دو قرار می‌گیرد و به سوی جنوب می‌رود. آبِ سیل این رودخانه قبل از اینکه به «عُرَنه» بریزد، از کنار چشمه حسینیه (عین الحسینیّه) می‌گذرد و با سه رود کوچک در منطقه مَفاجر مخلوط می‌شود و همگی یک رودخانه را تشکیل می‌دهند. محلّ به هم پیوستن این سه رودخانه، اکنون آباد شده و یکی از محلّات شهر مکّه‏
سجده در اصطلاح خاص فقه به نهادن پیشانی بر زمین<ref>. تحریر الاحکام، ج1، ص253؛ معجم الفاظ الفقه، ص225؛ القاموس الفقهی، ص166-167، «السجود».</ref> و آنچه بر آن می روید-به جز خوردنیها و پوشیدنیها- به قصد تعظیم خداوند اطلاق می گردد.<ref>. جواهر الکلام، ج10، ص123 - 124؛ کتاب الصلاة، کاظمی، ج2، ص152.</ref>
گردیده است. در محسّر، کشاورزی و آبادانی وجود ند
==احکام سجده==
 
به نظر فقیهان امامیه<ref>. الخلاف، ج 1، ص 355؛ تذکرة الفقهاء، ج 3، ص 188؛ الحدائق الناضره، ج 8، ص 276.</ref>و برخی از فقیهان اهل سنت،<ref>. المغنی، ج1، ص555؛ المجموع، ج3، ص422. </ref>در سجده، مکلف باید هفت عضو خود یعنی پیشانی، دو کف دست، دو انگشت شصت پاها و دو زانوی خود را بر زمین بگذارد.<ref>. منتهی المطلب، ج 5، ص 142؛ </ref>
 
۴. موضع سجده: به نظر فقیهان امامیه نمازگزار هنگام سجده باید بر زمین همچون خاک، سنگ، ریگ، شن و مانند آنها یا آنچه از زمین می روید مانند علف، چوب، برگ درختان- به جز خوردنیها و پوشیدنیها- سجده کند. <ref>الخلاف، ج1، ص357؛ تذکرة الفقهاء، ج2، ص434 </ref>
 
در مقابل فقیهان اهل سنت سجده بر غیر زمین همچون لباس و عمامه و فرش را جایز شمرده اند.<ref>. المجموع، ج3، ص423 ، 456؛ تحفة الفقهاء، ج1، ص135؛ المغنی، ج1، ص557. </ref>د
== موقعیت جغرافیایی ==
 
«محسّر» رود کوچکی است که از سمتِ شرقی کوه «ثبیر» بزرگ از سوی ثقبه سرازیر می‌شود و به «وادی عُرَنه» می‌ریزد. هنگامی که از میان منی و مزدلفه می‌گذرد به صورت مرز و فاصله‌ای میان آن دو قرار می‌گیرد و به سوی جنوب می‌رود. آبِ سیل این رودخانه قبل از اینکه به «عُرَنه» بریزد، از کنار چشمه حسینیه (عین الحسینیّه) می‌گذرد و با سه رود کوچک در منطقه مَفاجر مخلوط می‌شود و همگی یک رودخانه را تشکیل می‌دهند. محلّ به هم پیوستن این سه رودخانه، اکنون آباد شده و یکی از محلّات شهر مکّه‏
گردیده است. در محسّر، کشاورزی و آبادانی وجود ندارد، مردم بیشتر با آن قسمت از محسّر آشنا هستند که در میان مزدلفه و مِنی قرار دارد و حاجیان از آن می‌گذرند، در این قسمت، تابلوهایی وجود دارد که حدود «محسّر» را نشان می‌دهد.<ref>معجم معالم مکّه، ص248؛ أودیة مکّة، ص28، 86، 115.</ref>
 
==معنای لغوی‏==
 
محسّر از ریشه «حَسَرَ» و معنای آن خسته شدن و از پا افتادن است.<ref>مجمع‌البحرین، مادّه «حسر».</ref>
 
علت نامگذاری آن به وادی محسّر آن است که ابرهه و لشکرش با فیل برای نابودی کعبه آمدند، آنان وقتی به این رودخانه رسیدند؛ از پای در آمدند و از توان افتادند، و بنا به گفته قرآن، با سنگریزه‌های «سجیل» از پای افتادند. و ابرهه یاران خود را از پیروزی نا امید ساخت و آنان به خاطر از دست رفتن پیروزی، حسرت خوردند.<ref>اودیة مکّة، ص86؛ ملئ‌العیبة، ج5، ص101؛ شفاءالغرام، ج1، ص499؛ النهایة فى غریب الحدیث، مادّه« حبس»؛ اودیة مکّة، ص86؛ فضائل مکّة و حرمة البیت الحرام، ص197؛ السیرة النبویة، ج1، ص44، 46؛المقدّمة فى علوم الحدیث، ص44.</ref>
 
فیل ابرهه «محمود» نام داشت و هر چه وادار کردند، وارد منطقه حرم نشد و حتی به وادی محسر هم نرسید، ولی هرگاه روی او را به سوی یمن باز می‌گرداندند، با شتاب می‌رفت.
 
==نام‌های مختلف محسّر==
 
وادی محسر چند نام دیگر نیز دارد به این شرح:
 
1- وادی النار؛ که مردم مکّه، آن را به این نام می‌خوانند<ref>أزرقى، أخبار مکة، 2/ 93؛ فاسى، شفاء الغرام، 1/ 499؛ بلادى، معجم معالم مکّه، ص 249، سبیتى، ملئ العیبة بما جمع بطول الغیبة، 5/ 102.</ref>
 
علت این نامگذاری آن است که مردی از اهل مکّه برای شکار به آنجا رفته بود که آتشی از آسمان آمد و او را سوزانید.<ref>سبیتى، ملئ العیبة، 5/ 102؛ ابن الصلاح، المقدّمة فى علوم الحدیث، 44 أ، حلب، 1931 م، وصلة الناسک وصفة المناسک؛ سلیمان الجمل، الحاشیة على شرح المنهج، 2/ 463.</ref>
 
محمد حسین هیکل بر طبق دیدگاه علمی- تجربی خود، این نامگذاری را چنین توجیه می‌کند که: آتش بیماری آبله در این رودخانه، سپاهیان ابرهه را سوزانید و آنان با حسرت به کشورشان بازگشتند<ref> فى منزل الوحى، ص 285، ط 7، دارالمعارف، القاهره، بى تا</ref> و این بر خلاف ظاهر قرآن است.
 
2- مهلل، زیرا وقتی مردم به این وادی می‌رسند، شتاب می‌گیرند.<ref> أزرقى، اخبار مکّه، 2/ 93.</ref>
 
3- مهلهل؛ زیرا این جایگاه نزد مردم مشهور است، و یا به همین دلیل سابق.<ref>فاسى، شفاء الغرام، 1/ 499؛ ابن الصلاح، المقدّمة، 44 أ.</ref>
 
 
 
4- بطن محسّر.<ref>زبیدى، تاج العروس، 3/ 140، دار مکتبة الحیاة، بیروت؛ الجوهرى، الصحاح، 2/ 630، منتهى الأرب، مادّه« حسر».</ref>
 
==آیا «وادی محسّر» بخشی از مِنا است؟==
از آنجا که احکام فقهی خاصّی برای هریک از مزدلفه، مِنی و محسّر وجود دارد، لذا فقهای گذشته، به بررسی حدود این سرزمین و دیگر مشاعر مقدّسه پرداخته‌اند.
اکثریت قاطع نویسندگان و فقهای اهل سنّت و شیعه، وادی محسّر را بیرون از منی و نیز بیرون از مزدلفه می‌دانند و معتقدند این سه منقطه به ترتیب و بدون فاصله پشت سر هم قرار دارند: «منی»، «محسر» و «مزدلفه»؛ مثلًا می‌گویند: محسّر، بیرون از منی و چسبیده به آن است.<ref>حربى، کتاب المناسک و أماکن طرق الحج و معالم الجزیرة، تحقیق حمد الجاسر، ص 506، دارلیمامه، ریاض، 1401 ه/ 1981 م؛ عاتق بن غیث بلادى، معجم معالم الحجاز، 8/ 40. 42، یاقوت حموى، معجم البلدان، 5/ 62، دار احیاء التراث العربى، بیروت، 1399 ه/ 1979 م</ref> و یا می‌نویسند: محسّر میان منی و مزدلفه قرار گرفته است. و منی، میان دو رودخانه قرار دارد که یکی چسبیده به موضع «جمره عقبه» نزدیک مکّه، و دیگری محسّر است.<ref> عاتق بن غیث بلادى، معجم الحجاز، 8/ 40، سبیتى ملئ العیبة، 5/ 101.</ref>
 
ابن قدامه فقیه حنبلی (م. 620 ه) می‌نویسد: محسّر جزئی از منی نیست.<ref>. المغنى، 3/ 427 و 447.</ref>
 
شیخ یوسف بحرانی از علمای شیعه می‌نویسد: محسر مرز منی است، بنا بر این، خارج از آن حساب می‌شود.<ref>الحدائق الناضرة، 17/ 4، ط 2، دارالاضواء، بیروت، 1405 ه/ 1985 م.</ref>
 
حضرت آیة اللَّه العظمی امام خمینی- قدس سره الشریف- می‌نویسد: وادی محسّر، خارج از منی است.<ref> مناسک حج، ص 213، ط 4، شرکت افست، تهران، 1407 ه.</ref>
 
عدّه‌ای از نویسندگان سنّی و شیعه، با پیروی از برخی روایات، وادی محسّر را بخشی از منی دانسته‌اند.
 
محبّ طبری آورده است: فضل بن عباس حدیثی دارد که می‌رساند: محسّر از منی است. این حدیث در صحیحین آمده است.<ref>الفاسى، شفاء الغرام، 1/ 498، ط 1، دارالکتاب العربى، بیروت 1405 ه/ 1985 م، به نقل از محب طبرى، القِرى‏؛ مسلم، صحیح. کتاب حج( حدیث 1282)- 3/ 104، مؤسسة عزالدین، بیروت، 1407 ه/ 1987 م؛ ابن قدامه، المغنى، 3/ 444؛ شوکانى، نیل الاوطار، 5/ 62.</ref>
 
 
 
و صاحب مطالع می‌نویسد: بخشی از محسّر داخل در منی و بخشی از آن در مزدلفه قرار دارد.<ref>الفاسى، شفاء الغرام، 1/ 498 به نقل از صاحب مطالع، السبیتى، محمد بن عمر بن رشید( م.721 ه)، ملئ العیبة بما جمع بطول الغیبة، 5/ 101( پاورقى)، دارالغرب الاسلامى، بیروت، 1408 ه/ 1988 م؛ البکرى، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، 4/ 1191 تحقیق مصطفى السقاء، بیروت، 1983 م، أزرقى، اخبار مکّة، 2/ 93.</ref>
 
شوکانی آورده است: محسّر بخشی از منی است.<ref>نیل الأوطار، 5/ 62، دارالجیل، بیروت( افست از روى چاپ دارالحدیث- قاهره) بى‏تا.</ref>
 
 
و از علمای شیعه، شهید ثانی می‌نویسد: وادی محسّر بخشی از منی است، بنابر این واسطه‌ای میان مشعر و منی، وجود ندارد.<ref>الروضة البهیة فى شرح اللمعة الدمشقیة، 1/ 234، چاپ اسلامیة، تهران، بى‏تا( کتاب حج، فصل خامس، فى الاحرام والوقوفین).</ref>
 
و نیز محقّق ثانی، شیخ علی بن حسین کَرَکی (م. 940 ه) می‌نویسد: محسّر (به کسر سین) جایی در منی است که در صحاح نیز نام آن آمده است.<ref>جامع المقاصد، 3/ 220، مؤسسة آل البیت، قم، 1408 ه؛ الجوهرى، صحاح اللغة، 2/ 630، دارالعلم للملایین، بیروت، 1376 ه/ 1956 م.</ref>
 
==احکام و آداب مُحسِّر==
 
یکی از احکام وادی محسِّر آن است که قبل از طلوع آفتاب نباید از آن عبور کرد.
این حکم، برای کسانی است که در صبح روز عید قربان، می‌خواهند برای افاضه به منی، مشعر الحرام (مزدلفه) را به سوی منی ترک کنند. آنان می‌توانند تا نزدیکی وادی محسّر بیایند و آنجا توقف کنند و با طلوع خورشید وارد محسر شوند و از آن بگذرند و به منی بروند.<ref>ابن حمزه، وسیله( الینابیع الفقهیه) 8/ 441؛ ابن زهره، الغنیة( الینابع الفقهیه)، 8/ 410؛ شیخ مفید، المقنعة، ص 417، مؤسسة النشر الاسلامى، قم، 1410 ه؛ شیخ طوسى، المبسوط، 1/ 368، المکتبة المرتضویة. المطبعة الحیدریة، تهران، 1387؛ محقق حلى، الشرائع، 1/ 258، دار الاضواء، بیروت، 1403 ه/ 1983 م. محقق کرکى، جامع المقاصد، 3/ 220 شهید ثانى، اللمعة الدمشقیة، 2/ 272، دارالعالم الاسلامى، بیروت، باشراف السید محمد کلانتر.</ref>
 
 
 
مراجع کنونی شیعه نیز می‌فرمایند: باید قبل از طلوع آفتاب از وادی محسّر نگذرند.<ref>على افتخارى، آراء المراجع فى الحج، ص 338، دارالقرآن الکریم، قم 1412 ه/ 1371 ه</ref>
 
 
 
یکی دیگر از احکام ویژه محسّر آن است که به هنگام عبور از آن، مستحب است انسان، با حالت دویدن، مسیر را طی کند. و این حکم، تقریباً در میان همه مسلمین اجماعی است، زیرا پیامبر- ص- و صحابه نیز چنین می‌کرده‌اند.
 
پیامبر- ص- وقتی به محسّر می‌رسید، با شتاب، مرکب خود را مراند<ref>عاتق بن غیث بلادى، معجم معالم مکّة، ص 249؛ همو، معجم معالم الحجاز، 8/ 41 به نقل از جابر بن عبداللَّه انصارى؛ فاسى، شفاء الغرام، 2/ 93؛ البکرى، المعجم، 4/ 119، به نقل از نووى، الایضاح و المحب الطبرى، القرى و المطالع؛ الأزرقى، اخبار مکّة 2/ 93.
</ref>
 
 
عمر بن خطاب نیز وقتی به این نقطه می‌رسید، چنین می‌کرد و این اشعار را می‌خواند:
 
الیک تسعی قلقاً وزینها مخالفاً دین النصاری دینها
معترضا فی بطنها جنینها قد ذهب الشحم الذی یزینها
در حالیکه کمربندش می‌جنبد به سوی تو می‌آید و دین او با دین نصاری مخالف است فرزند خود را در شکم، جای داده است و پیه و چربی که زینت بخش او بود، از دست داده است‏
 
عبداللَّه بن عمر نیز هنگامی که به میان این وادی می‌رسید همین کار را می‌کرد، و تاکنون نیز مردم چنین می‌کنند.<ref>عاتق بن غیث بلادى، معجم معالم مکّة، ص 249؛ همو، معجم معالم الحجاز، 8/ 41 به نقل از جابر بن عبداللَّه انصارى؛ فاسى، شفاء الغرام، 2/ 93؛ البکرى، المعجم، 4/ 119، به نقل از نووى، الایضاح و المحب الطبرى، القرى و المطالع؛ الأزرقى، اخبار مکّة 2/ 93.</ref> ائمه أربعه اهل سنت، درباره استحباب دویدن در این وادی اتفاق نظر دارند.<ref>فاسى، شفاء الغرام، 1/ 499؛ أزرقى، اخبار مکة، 2/ 189- 190.</ref>
 
در منابع شیعه نیز روایاتی درباره استحباب دویدن در محسّر آمده است.<ref>الحرّ العاملى، وسائل الشیعة، 10/ 46، دار احیاء التراث العربى، بیروت، به نقل از تهذیب و من لایحضره الفقیه، کافى و مستدرک الوسائل، 10/ 54، به نقل از دعائم الاسلام و فقه الرضا و الهدایة؛ شهید ثانى، الروضة البهیّة( کتاب الحج، اعمال الوقوفین).</ref>
 
 
 
استحباب دویدن به قدری مؤکد است که در روایتی آمده است که امام صادق- ع- به کسی که دویدن در آنجا را فراموش کرده بود؛ سفارش فرمود که از مکّه بازگردد و دوباره در آنجا بدود، و اگر جایِ محسّر را نمی‌داند؛ از مردم بپرسد.<ref>وسائل الشیعه، 10/ 46، حدیث 1 و 2 و 3، از باب 13، از ابواب وقوف به مشعر، نجفى، جواهر الکلام، 19/ 102.</ref>
 
 
 
دعایی نیز برای هنگام دویدن در محسر رسیده است که متن آن چنین است:
 
«الّلهم سلّم عهدی واقبل توبتی و أجب دعوتی و اخلفنی فیمن ترکت بعدی».
 
این دعا از رسول خدا- ص- روایت می‌شود و مقدار دویدن در محسر، صدگام‏ است.<ref>وسائل الشیعة 10/ 47، حدیث 1 و 2، از باب 14، از ابواب وقوف به مشعر؛ النجفى، جواهرالکلام، 19/ 102.</ref>
 
 
 
در منابع اهل سنّت آمده است که توقف در این منطقه مکروه، و وقوف در آن ممنوع است، و شاید علّت، آن باشد که اینجا مکان نزول عذاب است، بنابر این، باید از عذاب خدا، به خود او پناه برد، و زودتر آن مکان را ترک کرد. برخی گفته‌اند: این وادی جایگاه شیاطین است.<ref>فاسى، شفاء الغرام، 1/ 500.</ref>
 
و برخی گفته‌اند که این سرزمین موقف مسیحیان، به هنگام حج بوده است.<ref>نى بیدى، تاج العروس، 3/ 140.</ref>
 
==آیا قربانی کردن در وادی محسّر، درست است؟==
 
فتوای مراجع کنونی شیعه آن است که قربانی باید در منی باشد، و در وادی محسّر، نیز قربانی، صحیح است و اگر عسر و حرجی در کار باشد، ذبح و قربانی در خارج از منی نیز اشکالی ندارد.<ref>على افتخارى گلپایگانى، آراء المراجع فى الحج، ص 358، دارالقرآن الکریم، قم، 1412 ه/ 1371 ش.</ref>
 
در روایات شیعه آمده است که: امام صادق- ع- فرمود: هدی واجب را فقط در منی و هدی غیر واجب را در مکه و یا منی می‌توان انجام داد.<ref>شیخ طوسى، الاستبصار، 2/ 263، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1390 ه.</ref>
 
 
 
در روایت دیگر آمده است: معاویة بن عمار گفت: به امام صادق- ع- گفتم: مردم تعجب کردند که شما قربانی خود را در منزل خود، در مکّه کشتید. فرمود: سراسر مکّه، قربانگاه است. <ref>شیخ طوسى، الاستبصار، 2/ 263، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1390 ه؛‌ التهذیب، 1/ 502؛ الکافى، 1/ 299. که تفسیر و تأویل آن، همان روایت قبلی است.</ref>
 
از نظر اهل سنّت، قربانی کردن در تمام درّه‌های مکّه، درست است. و روایات آنها نیز در این باره دو دسته است، که برخی از آنها به جواز قربانی در همه جای مکّه اشاره می‌کند:
 
در روایتی از جابر بن عبداللَّه انصاری از رسول خدا روایت شده است که فرمود: «... سراسر منی، قربانگاه است، و همه دره‌های مکّه راهِ عبور و قربانگاه است».<ref>بیهقى، السنن الکبرى، 5/ 122، دارالفکر، بیروت.</ref>
 
 
 
در روایا دیگر آمده است: عبداللَّه بن عباس در مکه نیز قربانی می‌کرد، ولی عبداللَّه بن عمر، در مکه قربانی نمی‌کرد، و فقط در منی، ذبیحه خود را می‌کشت.<ref>بیهقى، السنن الکبرى، 5/ 122، دارالفکر، بیروت.</ref>
 
ولی روایات دیگری نیز دارند که ظاهر آنها فقط جواز قربانی در منی است مانند حدیث زیر:
 
ابو رافع می‌گوید: پیامبر- ص- فرمود: سراسر منی قربانگاه است.<ref>بیهقى، السنن الکبرى، 5/ 122، دارالفکر، بیروت.</ref>
 
و جابر بن عبداللَّه انصاری می‌گوید: من در اینجا عرفه توقف کردم، ولی سراسر عرفه، موقف است. و در اینجای مزدلفه توقف کردم ولی سراسر آن موقف است، و در اینجای منی قربانی کردم ولی سراسر آن قربانگاه است.<ref>بیهقى، السنن الکبرى، 5/ ۲۳۹، دارالفکر، بیروت.</ref>
 
==احکام دیگر وادی محسّر==
 
* یکی از احکامِ محسّر در فقه اهل سنت این است که مستحب است، سنگریزه‌هایِ مورد نیاز برای رمی جمرات را از آنجا جمع کرد.
 
مسلم آورده است: پیامبر- ص- وقتی به محسر- که بخشی از منی است- رسید، به اصحاب فرمود: سنگریزه‌هایی (به اندازه دانه باقلا) برای رمی جمرات، جمع کنید.<ref>مسلم، صحیح، کتاب حج، حدیث 268( شماره مسلسل حدیث 1281)، ج 3، ص 104، ط 1، مؤسسة عزالدین، 1407 ه/ 1987 م؛ النسائى، السنن، 5/ 258؛ عاتق بن غیث بلادى، فضائل مکه و حرمة البیت الحرام، ص 169، دارمکّة، مکّة المکرمة، 1410 ه/ 1985 م.</ref>
 
* توقف در وادی محسّر جز در صورت ضرورت جایز نیست،<ref>عاتق بن غیث بلادى، اودیة مکّة، ص 86، دار مکّة، مکّة المکرمة، 1405 ه/ 1985 م.</ref> زیرا نصاری و مسیحیان در آنجا توقف می‌کردند، و مأموریم با آنها مخالفت کنیم.<ref>سلیمان الجمل، الحاشیة على شرح المنهج، 2/ 463، دارالفکر، بیروت، بى‏تا.</ref>
 
 
 
* مستحب است در حال عبور از وادی محسر پیوسته تلبیه بگوید<ref>ابن قدامة، المغنى، 3/ 444.</ref>
 
 
 
* مستحب است دویدن در وادی محسر را به مقدار پرتاب یک سنگ ادامه دهد.
 
==مساحت وادی محسّر==
 
طول محسر، 3812 متر است. نقطه پایان آن، مأزمین (دو کوهی که در مسیر حجّاج از مزدلفه به منی قرار دارد) است. بخش وسیع و گسترده محسّر، مزدلفه نامیده می‌شود، و 2548 متر طول دارد و از مشعر الحرام یا منطقه «قُزَح» که حاجیان، صبح روز عید برای دعا نزد آن می‌ایستند؛ آغاز می‌شود و علامت آن دو دیوار است یکی از راست و دیگری از چپ.
 
این رودخانه (محسّر) در پایان سرزمین مزدلفه، باریک می‌شود و عرض آن به 50 متر می‌رسد و تا مسافتی در حدود 4372 متر یعنی تا «العلمین» که مرز حرم از سمت عرفه است؛ امتداد پیدا می‌کند. این دو ساختمان، مانند دو ساختمان موجود در مشعر (ستون سنگی) ولی کوچکتر هستند و فاصله میان آندو، 100 متر است. اینجا رودخانه را «مأزَمین»، یا «طریق المأزمین» یا تنگه میان مزدلفه و عرفه می‌نامند. زیرا دو کوهی که در دو طرف آن است «مأزمین» نام دارند، و «مأزم» به معنای راه باریک میان دو کوه است.<ref>ابراهیم رفعت پاشا، مرآة الحرمین، ج 1، ص 339- 341، المطبعة العلمیة، قم، افست از روى ط 2، مطبعة دارالکتب المصریة، القاهرة 1344 ه/ 1925 م.</ref>
 
 
 
فاصله میان جمره عقبه تا وادی محسر (طول منی‏): 3528 متر.
 
پایان وادی محسر تا آغاز مأزمین (طول مزدلفه): 3812 متر.
 
آغاز مأزمین تا نقطه العین، مرز حرم (طول مأزمین): 4372 متر.<ref>ابراهیم رفعت پاشا، مرآة الحرمین، ج 1، ص341، المطبعة العلمیة، قم، افست از روى ط 2، مطبعة دارالکتب المصریة، القاهرة 1344 ه/ 1925 م.</ref>


==سجده بر تربت امام حسین==
سجده بر تربت امام حسین(ع) مشروع و بلکه بهترین سجده گاه در میان مواضع سجده است<ref> الحدائق الناضره، ج7، ص260؛ مستند الشیعه، ج5، ص266؛ جواهر الکلام، ج8، ص437.  .  </ref> در نقلی دیگر آمده است که امام صادق(ع) جز بر خاک کربلا سجده نمی کرد<ref>وسائل الشیعه، ج5، ص366؛ بحار الانوار، ج82، ص158؛ جامع احادیث الشیعه، ج5، ص267.  .  </ref> و نیز روایت شده است که آن حضرت هنگام نماز پارچه ای که در آن تربت امام حسین قرار داشت را پهن و بر آن سجده کرد و فرمود: سجود بر تربت کربلا حجابهای هفتگانه را پاره می کند.<ref>سائل الشیعه، ج5، ص366؛ مکارم الاخلاق، ص302؛ بحار الانوار، ج82، ص153.  .  </ref> و در روایتی دیگر فرمود: سجده بر خاک قبر امام حسین(ع) زمین های هفتگانه را نورانی می کند.<ref>وسائل الشیعه، ج5، ص365؛ جامع احادیث الشیعه، ج5، ص267. .  </ref>در برابر برخی از فقیهان اهل سنت از جمله پیروان ابن تیمیه این عمل را بدعت و حرام دانسته اند،<ref>مناظرات فی العقائد والاحکام، ج2، ص111؛ الشیعه الفرقة الناجیه، ج1، ص357. .  </ref>
==سجده در مسجد الحرام==
فقیهان امامیه بر اساس روایات منقول از اهل بیت(ع) سجده در موارد و مکان های مختلفی از مسجد الحرام را مستحب شمرده اند. از جمله موارد یاد شده سجده بعد از طواف و نماز طواف است. مستند این عمل روایتی از سیره امام صادق(ع) است که آن حضرت پس از طواف و نماز طواف سر به سجده گذاشتند و اذکار و دعای« سجد وجهی لک تعبدا ورقا لا إله إلا أنت حقا
حقا الأول قبل کل شئ والآخر بعد کل شئ وها أنا ذا بین یدیک ناصیتی بیدک فاغفر لی إنه لا یغفر الذنب العظیم غیرک فاغفر لی فإنی مقر بذنوبی علی نفسی ولا یدفع
الذنب العظیم غیرک» را بر زبان جاری کردند.<ref>3. مناسک الحج، گلپایگانی، ص120؛ مناسک الحج، فیاض، ص182؛ جامع احادیث الشیعه، ج11، ص386. </ref> همچنین فقیهان امامیه ورود به خانه کعبه و سجود در این مکان و قرائت دعای: « لا یرد غضبک إلا حلمک ، ولا یجیر من عذابک إلا رحمتک ... » در حال سجده را با استناد به روایتی از امام صادق(ع)مستحب شمرده اند.<ref>4. مستند الشیعه، ج13، ص89؛ جواهر الکلام، ج20، ص62؛ دلیل الناسک، ص471. </ref>مورد دیگر سجده هنگام وداع با خانه خداست که مستحب است زائر قبل از خروج از مسجد الحرام در نزد درب خروج رو به کعبه سر به سجده گزارد و از خداوند طلب کند تا  اعمال او را قبول کند و سفر یاد شده را سفر آخر او قرار ندهد و ذکر و دعای: «سجدت لک تعبدا ورقا ، ولا إله إلا أنت ربی حقا حقا ، اللهم اغفر لی ذنوبی وتقبل حسناتی وتب علی ، إنک أنت التواب الرحیم» را نیز بر زبان جاری کند.<ref>5. جواهر الکلام، ج20، ص67؛ کشف اللثام، ج6، ص271. </ref>
==سجده در برابر مرقد معصومان==
سجده برای غیر خداوند-هر چند برای اولیای الهی باشد- حرام است.<ref>6. جواهر الکلام، ج10، ص124-126؛ مهذب الاحکام، ج7، ص144. </ref>دلیل این امر آیاتی است که تنها خدا را شایسته عبادت دانسته<ref>. کتاب الصلاة، محقق داماد، ج4، ص298.  </ref>: «أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ »(یوسف: ۴۰) و انسانها را از سجده برای غیر خدا نهی کرده و آنان را به سجده برای خدا فرمان داده است<ref>. تفصیل الشریعه فی شرح تحریر الوسیله(کتاب النجاسات والاحکام) ص236.  </ref>: «لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَهُنَّ»(فصلت: ۳۷) در روایاتی از اهل بیت(ع) نیز سجده تنها شایسته خداوند دانسته شده<ref>. المزار، مشهدی، ص464؛ مستدرک الوسائل، ج4، ص480؛ بحار الانوار، ج98، ص200.  </ref>و از سجده برای غیر خدا نهی شده است.<ref>. وسائل الشیعه، ج6، ص388؛ بحار الانوار، ج11، ص138.  </ref> بر پایه ادله یاد شده فقیهان امامیه گفته اند که سجده در برابر مرقد معصومان و اولیای الهی اگر برای غیر خداوند باشد حرام است، اما اگر برای شکر خداوند به جهت توفیق زیارت اولیای خدا باشد جایز و بلکه مستحب و دارای پاداش است.<ref>.اجوبة المسائل المهنائیه، ص24؛ العروة الوثقی، ج2، ص587؛ المسائل الواضحه، ج1، ص190.  </ref>از این رو فقیهان امامیه، شیعیان را از سجده کردن در مشاهد مشرفه برای صاحبان قبور نهی کرده و برآنند که سجده در این مکانها باید تنها برای خداوند باشد.<ref>. منهاج الصالحین، حکیم، ج1، ص251؛ منهاج الصالحین،خوئی، ج1، ص179. </ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۲۱: خط ۱۶۶:
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1725792/%D8%B3%D8%AC%D8%AF%D9%87
  | آدرس = miqat.hajj.ir/article_37224.html#_ftn1
  | عنوان = سجده
  | عنوان = وادی محسر
  | نویسنده = سید جعفر صادقی فدکی
  | نویسنده = عباسعلی براتی
}}
}}
* '''اجوبه المسائل المنهاجیه''': حسن بن یوسف حلی(علامه حلی) (درگذشت ۷۲۶ق)، قم، خیام، ۱۴۰۱ق.
[1] . عاتق بن غیث بلادی، معجم معالم مکّه، ص 248، دار مکّه، مکّة المکرّمة، 1403 ه/ 1983؛ همو، أودیة مکّة، ص 28، 86، 115، دار مکّه.
* '''بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار''': محمد باقر المجلسی (درگذشت ۱۱۱۱ق)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
[2] . طریحی، مجمع البحرین، مادّه« حسر».
* '''تحریر الوسیله''': امام خمینی قدس سره (درگذشت ۱۳۶۸ش)، نجف، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.
[3] . طبرسی، مجمع البیان، 10/ 323، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1379 ه.
* '''تحفه الفقهاء''': علاالدین محمد السمرقندی(درگذشت  ۵۳۹ق)، بیروت،دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
[4] . عاتق بن غیث بلادی، اودیة مکّة، ص 86، سبیتی، ملئ العیبة، 5/ 101، وفاسی، شفاء الغرام، 1/ 499، ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، مادّه« حبس»، عاتق بن غیث بلادی، أودیة مکّة، ص 86؛ همو، فضائل مکّة و حرمة البیت الحرام، ص 197؛ ابن هشام، السیرة النبویة 1/ 44.
* '''تذکرة الفقهاء''': حسن بن یوسف حلی (درگذشت  ۷۲۶ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۶ق.  
46. ابن صلاح، المقدّمة فی علوم الحدیث، 44 أ، حلب، 1931 م، وصلة الناسک فی صفة المناسک، مخطوط، دارلکتب المصریة.
* '''تفصیل الشریعه فی شرح تحریر الوسیله''': محمد فاضل لنکرانی، قم، مرکز فقه الائمه الاطهار، ۱۴۲۱ق.
[5] . أزرقی، أخبار مکة، 2/ 93؛ فاسی، شفاء الغرام، 1/ 499؛ بلادی، معجم معالم مکّه، ص 249، سبیتی، ملئ العیبة بما جمع بطول الغیبة، 5/ 102.
* '''جامع احادیث الشیعه''': اسماعیل معزی ملایری، قم، مطبعة العلمیه، ۱۳۹۹ق.
[6] . سبیتی، ملئ العیبة، 5/ 102؛ ابن الصلاح، المقدّمة فی علوم الحدیث، 44 أ، حلب، 1931 م، وصلة الناسک وصفة المناسک؛ سلیمان الجمل، الحاشیة علی شرح المنهج، 2/ 463.
* جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام: محمد حسین نجفی الجواهری (درگذشت  ۱۲۶۶ق)، تحقیق عباس قوچانی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.  
[7] . فی منزل الوحی، ص 285، ط 7، دارالمعارف، القاهره، بی تا.
* '''الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره''': یوسف بن احمد البحرانی (درگذشت  ۱۱۸۶ق)، تحقیق محمد تقی ایروانی و علی آخوندی، قم، النشر الاسلامی، ۱۳۶۳ش.
[8] . أزرقی، اخبار مکّه، 2/ 93.
* '''الخلاف فی الاحکام''': محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، تحقیق خراسانی و دیگران،  قم، النشر الاسلامی، ۱۴۰۷ق.
[9] . فاسی، شفاء الغرام، 1/ 499؛ ابن الصلاح، المقدّمة، 44 أ.
* '''دلیل الناسک''': سید محسن حکیم طباطبایی، تحقیق سید محمد علی قاضی طباطبایی، نجف الاشرف، مدرسه دارالحکمه، ۱۴۱۶ق.
[10] . زبیدی، تاج العروس، 3/ 140، دار مکتبة الحیاة، بیروت؛ الجوهری، الصحاح، 2/ 630، منتهی الأرب، مادّه« حسر».
* '''العروة الوثقی''': سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷-۱۳۳۷ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق.  
[11] . حربی، کتاب المناسک و أماکن طرق الحج و معالم الجزیرة، تحقیق حمد الجاسر، ص 506، دارلیمامه، ریاض، 1401 ه/ 1981 م؛ عاتق بن غیث بلادی، معجم معالم الحجاز، 8/ 40.
* '''القاموس الفقهی''': سعدی ابوحبیب، دمشق، دارالفکر، ۱۴۰۸ق.
42، یاقوت حموی، معجم البلدان، 5/ 62، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1399 ه/ 1979 م.
* '''کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام''': محمد بن الحسن الفاضل الهندی (درگذشت ۱۱۳۷ققم، نشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.  
[12] . عاتق بن غیث بلادی، معجم الحجاز، 8/ 40، سبیتی ملئ العیبة، 5/ 101.
* '''کلمة التقوی (فتاوی)''': محمد امین زین الدین، قم، مهر، ۱۴۱۳ق.  
[13] . المغنی، 3/ 427 و 447.
* '''کتاب الصلاة''': تقریر بحث المحقق الداماد للآملی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
[14] . الحدائق الناضرة، 17/ 4، ط 2، دارالاضواء، بیروت، 1405 ه/ 1985 م.
* '''المجموع شرح المهذب''': محیی بن شرف النووی (درگذشت ۶۷۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۳۲ق.
[15] . مناسک حج، ص 213، ط 4، شرکت افست، تهران، 1407 ه.
* '''المزار الکبیر''': محمد بن جعفر المشهدی (درگذشت ۶۱۰قتحقیق جواد القیّومی، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۱۹ق.
[16] . الفاسی، شفاء الغرام، 1/ 498، ط 1، دارالکتاب العربی، بیروت 1405 ه/ 1985 م، به نقل از محب طبری، القِری‏؛ مسلم، صحیح. کتاب حج( حدیث 1282)- 3/ 104، مؤسسة عزالدین، بیروت، 1407 ه/ 1987 م؛ ابن قدامه، المغنی، 3/ 444؛ شوکانی، نیل الاوطار، 5/ 62.
* '''المسائل الواضحه''': محمد علی الاراکی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۱۴ق.
[17] . الفاسی، شفاء الغرام، 1/ 498 به نقل از صاحب مطالع، السبیتی، محمد بن عمر بن رشید( م.
* '''مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل''': حسین نوری الطبرسی (درگذشت ۱۳۲۰ق)، قم، مؤسسة آل البیت، ۱۴۰۸ق.
721 هملئ العیبة بما جمع بطول الغیبة، 5/ 101( پاورقی)، دارالغرب الاسلامی، بیروت، 1408 ه/ 1988 م؛ البکری، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، 4/ 1191 تحقیق مصطفی السقاء، بیروت، 1983 م، أزرقی، اخبار مکّة، 2/ 93.
* '''مستند الشیعة فی احکام الشریعه''': احمد بن محمد مهدی النراقی (درگذشت  ۱۲۴۵ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
[18] . نیل الأوطار، 5/ 62، دارالجیل، بیروت( افست از روی چاپ دارالحدیث- قاهره) بی‌تا.
* '''معجم الفاظ الفقه الجعفری''': احمد فتح الله، الدمام، مطابع المدخول، ۱۴۱۵ق.
[19] . الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، 1/ 234، چاپ اسلامیة، تهران، بی‌تا( کتاب حج، فصل خامس، فی الاحرام والوقوفین).
* '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (درگذشت ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
[20] . جامع المقاصد، 3/ 220، مؤسسة آل البیت، قم، 1408 ه؛ الجوهری، صحاح اللغة، 2/ 630، دارالعلم للملایین، بیروت، 1376 ه/ 1956 م.
* '''مفردات الفاظ القرآن''': حسین بن محمد الراغب الاصفهانی (درگذشت ۴۲۵ق)، تحقیق صفوان عدنان داودی، قم، طلیعه نور، ۱۴۲۷ق.
[21] . ابن حمزه، وسیله( الینابیع الفقهیه) 8/ 441؛ ابن زهره، الغنیة( الینابع الفقهیه8/ 410؛ شیخ مفید، المقنعة، ص 417، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، 1410 ه؛ شیخ طوسی، المبسوط، 1/ 368، المکتبة المرتضویة. المطبعة الحیدریة، تهران، 1387؛ محقق حلی، الشرائع، 1/ 258، دار الاضواء، بیروت، 1403 ه/ 1983 م. محقق کرکی، جامع المقاصد، 3/ 220 شهید ثانی، اللمعة الدمشقیة، 2/ 272، دارالعالم الاسلامی، بیروت، باشراف السید محمد کلانتر.
* '''مکارم الاخلاق''': الفضل بن الحسن الطبرسی (قرن۶ق)، قم، شریف الرضی، ۱۳۹۲ق.
[22] . علی افتخاری، آراء المراجع فی الحج، ص 338، دارالقرآن الکریم، قم 1412 ه/ 1371 ه
* '''مناسک الحج''': محمد اسحاق الفیاض، قم، عزیزی، ۱۴۱۸ق.  
[23] . عاتق بن غیث بلادی، معجم معالم مکّة، ص 249؛ همو، معجم معالم الحجاز، 8/ 41 به نقل از جابر بن عبداللَّه انصاری؛ فاسی، شفاء الغرام، 2/ 93؛ البکری، المعجم، 4/ 119، به نقل از نووی، الایضاح و المحب الطبری، القری و المطالع؛ الأزرقی، اخبار مکّة 2/ 93.
* '''مناسک الحج''': سید محمدرضا الگلپایگانی، قم، دار القرآن الکریم،۱۴۱۳ق.
[24] . همه مصادر فوق.
* '''مناظرات فی العقائد والأحکام''': الشیخ عبد الله الحسن، قم، انتشارات دلیل
[25] . فاسی، شفاء الغرام، 1/ 499؛ أزرقی، اخبار مکة، 2/ 189- 190.
* '''منتهی المطلب فی تحقیق المذهب''': حسن بن یوسف حلی (درگذشت ۷۲۶قمشهد، مجمع البحوث الإسلامیة ، ۱۴۱۹ ق.
[26] . الحرّ العاملی، وسائل الشیعة، 10/ 46، دار احیاء التراث العربی، بیروت، به نقل از تهذیب و من لایحضره الفقیه، کافی و مستدرک الوسائل، 10/ 54، به نقل از دعائم الاسلام و فقه الرضا و الهدایة؛ شهید ثانی، الروضة البهیّة( کتاب الحج، اعمال الوقوفین).
* '''منهاج الصالحین''': سید ابوالقاسم موسوی خویی (درگذشت ۱۴۱۳ق)، قم، مدینة العلم آیة الله العظمی السید الخوئی،۱۴۱۰.
[27] . وسائل الشیعه، 10/ 46، حدیث 1 و 2 و 3، از باب 13، از ابواب وقوف به مشعر، نجفی، جواهر الکلام، 19/ 102.
* '''منهاج الصالحین''': السید محمد سعید الحکیم، بیروت، دار الصفوة،  ۱۴۱۵ق.
[28] . وسائل الشیعة 10/ 47، حدیث 1 و 2، از باب 14، از ابواب وقوف به مشعر؛ النجفی، جواهرالکلام، 19/ 102.
* '''مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام''': ‏ سید عبدالأعلی‌سبزواری (درگذشت ۱۴۱۴ق)، مکتبة آیه الله سبزواری، ‏۱۴۱۶ق.  
[29] . فاسی، شفاء الغرام، 1/ 500.
* '''وسائل الشیعه (تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه)''': محمد بن الحسن الحر العاملی (درگذشت ۱۱۰۴ق)، الحر العاملی (درگذشت ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
[30] . نی بیدی، تاج العروس، 3/ 140.
{{پایان}}
[31] . علی افتخاری گلپایگانی، آراء المراجع فی الحج، ص 358، دارالقرآن الکریم، قم، 1412 ه/ 1371 ش.
[32] . شیخ طوسی، الاستبصار، 2/ 263، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1390 ه.
[33] . همان، والتهذیب، 1/ 502؛ الکافی، 1/ 299.
[34] . بیهقی، السنن الکبری، 5/ 122، دارالفکر، بیروت.
[35] . همان.
[36] . همان.
[37] . همان، 5/ 239.
[38] . مسلم، صحیح، کتاب حج، حدیث 268( شماره مسلسل حدیث 1281ج 3، ص 104، ط 1، مؤسسة عزالدین، 1407 ه/ 1987 م؛ النسائی، السنن، 5/ 258؛ عاتق بن غیث بلادی، فضائل مکه و حرمة البیت الحرام، ص 169، دارمکّة، مکّة المکرمة، 1410 ه/ 1985 م.
[39] . عاتق بن غیث بلادی، اودیة مکّة، ص 86، دار مکّة، مکّة المکرمة، 1405 ه/ 1985 م.
[40] . سلیمان الجمل، الحاشیة علی شرح المنهج، 2/ 463، دارالفکر، بیروت، بی‌تا.
[41] . ابن قدامة، المغنی، 3/ 444.
[42] . ابراهیم رفعت پاشا، مرآة الحرمین، ج 1، ص 339- 341، المطبعة العلمیة، قم، افست از روی ط 2، مطبعة دارالکتب المصریة، القاهرة 1344 ه/ 1925 م.
[43] . همان، 341.
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)