در حال ویرایش کاربر:Bagherhaghani/صفحه تمرین۱

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
'''اضطباع''' گذراندن ردای احرام از زیر کتف راست و افکندن آن بر کتف چپ هنگام طواف.
'''اضطباع''' گذراندن ردای احرام از زیر کتف راست و افکندن آن بر کتف چپ هنگام طواف.
[[پرونده:لباس احرام، اضطباع.jpeg|بندانگشتی|لباس احرام در حالت اضطباع]]
==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
اضطباع واژه‌ای عربی و مصدر از ریشه (ض ـ ب ـ ع) و برگرفته از کلمه ضَبْع به معنای بازو و زیر بغل<ref>. العین، ج11 ص284؛ الصحاح، ج3، ص1247-1248؛ معجم مقاییس اللغه، ج3، ص387، «ضبع».</ref> است. مقصود از اضطباع در [[حدیث|حدیث‌ها]]<ref>. غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج1، ص23؛ التمهید، ج12، ص169؛ تحفة الاحوذی، ج3، ص506.</ref> و منابع [[فقه|فقهی]]<ref>. الام، ج2، ص190؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص356؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.</ref> آن است که [[مُحرم]] ردای [[احرام]] را از زیر کتف راست خود بگذراند و دو سوی آن را بر دوش چپ خود بیندازد؛ به گونه‌ای که شانه راست او برهنه و شانه چپ او پوشیده باشد.  
واژه عربی اضطباع، مصدر از ریشه (ض ـ ب ـ ع) و برگرفته از کلمه ضَبْع به معنای بازو و زیر بغل<ref>. العین، ج11 ص284؛ الصحاح، ج3، ص1247-1248؛ معجم مقاییس اللغه، ج3، ص387، «ضبع».</ref> است. مقصود از اضطباع در حدیث‌ها<ref>. غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج1، ص23؛ التمهید، ج12، ص169؛ تحفة الاحوذی، ج3، ص506.</ref> و منابع فقهی<ref>. الام، ج2، ص190؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص356؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.</ref> آن است که مُحرم ردای احرام را از زیر کتف راست خود بگذراند و دو سوی آن را بر دوش چپ خود بیندازد؛ به گونه‌ای که شانه راست او برهنه و شانه چپ او پوشیده باشد. برخی<ref>. المغنی، ج3، ص385؛ فتح العزیز، ج7، ص337؛ الدروس، ج1، ص401.</ref> اضطباع را چنین تعریف کرده‌اند: مُحرم وسط ردای احرام را زیر بغل راست خود قرار دهد و با دو طرف آن، دو سوی کتف چپ را بپوشاند. وجه این نام‌گذاری آن است که بازوی مُحرم (ضَبع) هنگام اضطباع آشکار می‌شود.<ref>. غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج1، ص23؛ الصحاح، ج3، ص1248؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.</ref> واژه «تَاَبُّط» نیز به این معنا به کار می‌رود.<ref>. غریب الحدیث، ابن سلام، ج4، ص192؛ الصحاح، ج3، ص1114، 1248؛ لسان العرب، ج7، ص254، «ابط».</ref> گاهی هم آن را «توشّح» می‌گویند.<ref>. المجموع، ج8، ص19؛ لسان العرب، ج2، ص633، «وشح»؛ قس: التمهید، ج22، ص210؛ عون المعبود، ج2، ص235.</ref>
 
برخی<ref>. المغنی، ج3، ص385؛ فتح العزیز، ج7، ص337؛ الدروس، ج1، ص401.</ref> اضطباع را چنین تعریف کرده‌اند: مُحرم وسط ردای احرام را زیر بغل راست خود قرار دهد و با دو طرف آن، دو سوی کتف چپ را بپوشاند. وجه این نام‌گذاری آن است که بازوی مُحرم (ضَبع) هنگام اضطباع آشکار می‌شود.<ref>. غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج1، ص23؛ الصحاح، ج3، ص1248؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.</ref> واژه «تَاَبُّط» نیز به این معنا به کار می‌رود.<ref>. غریب الحدیث، ابن سلام، ج4، ص192؛ الصحاح، ج3، ص1114، 1248؛ لسان العرب، ج7، ص254، «ابط».</ref> گاهی هم آن را «توشّح» می‌گویند.<ref>. المجموع، ج8، ص19؛ لسان العرب، ج2، ص633، «وشح»؛ قس: التمهید، ج22، ص210؛ عون المعبود، ج2، ص235.</ref>
 
== حکم فقهی اضطباع ==
 
موضوع اضطباع در منابع جامع فقهی در بخش سنن طواف از مبحث حج به گفت‌وگو نهاده شده و درباره آن آثاری مستقل نگاشته‌اند.<ref>. نک: ایضاح المکنون، ج1، ص90.</ref>
موضوع اضطباع در منابع جامع فقهی در بخش سنن طواف از مبحث حج به گفت‌وگو نهاده شده و درباره آن آثاری مستقل نگاشته‌اند.<ref>. نک: ایضاح المکنون، ج1، ص90.</ref>
== حکم اضطباع در مذاهب اهل سنت==


اضطباع در مذاهب حنفی، حنبلی و شافعی از مستحبات طوافِ حج و عمره به شمار می‌رود<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ الوسیط، ج2، ص648-649؛ الکافی، ج1، ص511.</ref>؛ ولی مالکیان آن را از مستحبات طواف نمی‌دانند.<ref>. المغنی، ج3، ص386؛ المجموع، ج8، ص21.</ref> مهم‌ترین دلیل استحباب از دیدگاه فقیهان، سنت پیامبر گرامی9 است. بر پایه روایاتی چند<ref>. نک: سنن الدارمی، ج2، ص43؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص984؛ السنن الکبری، ج5، ص79.</ref>، ایشان در حال اضطباع طواف کرده است. از ابن عباس گزارش شده که پیامبر9 و اصحاب او پس از احرام بستن برای عمره از جِعرانه، طواف را در حالت اضطباع به جا آورد.<ref>. سنن ابی داود، ج1، ص420؛ السنن الکبری، ج5، ص79.</ref> نیز گزارش شده که عمر بن خطاب به اجرای این سیره نبوی پایبند بوده است.<ref>. الام، ج2، ص190؛ المستدرک، ج1، ص454.</ref> در این حدیث‌ها، همراه اضطباع از سنتِ «رَمَل» نیز یاد شده که عبارت است از راه رفتن با شتاب، همراه نزدیک بودنِ گام‌ها به یکدیگر<ref>. المغنی، ج3، ص386؛ صحیح مسلم، نووی، ج9، ص7.</ref> یا حرکت دادن کتف‌ها هنگام راه رفتن با حالت مبارزان در عرصه نبرد.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ عون المعبود، ج5، ص236.</ref> از روایات برمی‌آید که حکمت تشریع رَمَل و اضطباع هنگام مناسک حج، قدرت‌نمایی مسلمانان در برابر مشرکان قریش و نشان دادن چابکی و دلیری بوده است.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص325؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.</ref> از این رو، به باور فقیهان بسیاری از مذاهب، میان استحباب اضطباع و رمل از نظر شرایط و محدوده استحباب، ملازمه برقرار است و در هر یک از کارهای حج که رمل مستحب باشد، اضطباع نیز استحباب دارد.<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج2، ص147؛ المجموع، ج8، ص43؛ شرح العمده، ج3، ص423.</ref>
پشتوانه اصلی شافعیان<ref>. الام، ج2، ص190؛ المجموع، ج8، ص19؛ اعانة الطالبین، ج2، ص340.</ref>، حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص386؛ الکافی، ج1، ص511.</ref> و حنفیان<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.</ref> برای استحباب اضطباع، سیره نبوی و سخن صحابه است. به پشتوانه این ادله، استدلال مالک را که برای اعتقاد به استحباب دلیلی وجود ندارد، مردود شمرده‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص386.</ref> دلیل دیگر مخالفان استحباب اضطباع آن است که حکم یاد شده و نیز استحباب رمل، با توجه به حکمت تشریع آن، به دوران پیامبر9 اختصاص داشته و سبب آن یعنی ضرورت اظهار قدرت در برابر مشرکان، از میان رفته است.<ref>. مسند احمد، ج1، ص221؛ المجموع، ج8، ص21.</ref> به این استدلال پاسخ‌های گوناگون داده‌اند: اولاً سنت بودن رمل و اضطباع همچنان باقی است؛ زیرا ثابت شده که پیامبر9 پس از فتح مکه از جمله در حجة الوداع که از شوکت مشرکان اثری نمانده بود، بر این سیره پایداری داشته است. ثانیاً از روایت عمر بن خطاب نیز دوام این سیره استنباط می‌شود. ثالثاً باور داشتن مالک به استحباب رمل در طواف نیز با استدلال یاد شده ناسازگار است.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ المجموع، ج8، ص21.</ref>
درباره گستره سنت اضطباع و این‌که آیا افزون بر طواف، شامل نماز طواف و سعی نیز می‌شود یا نه، فقیهان اهل سنت اختلاف دیدگاه دارند. حنبلیان و حنفیان آن را ویژه طواف دانسته‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص386؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص545.</ref> در فقه شافعی، در این زمینه دو دیدگاه یافت می‌شود: برخی بدین استناد که اضطباع در نماز مکروه است، آن را شامل نماز طواف نشمرده‌اند و شماری دیگر شامل آن نیز دانسته‌اند.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص338؛ المجموع، ج8، ص20.</ref> همچنین به باور مشهور در فقه شافعی، هنگام سعی میان صفا و مروه نیز اضطباع مستحب است؛ زیرا به باور آنان، سعی گونه‌ای از طواف به شمار می‌رود.<ref>. المغنی، ج3، ص386.</ref> حنبلیان به پشتوانه سنت نبوی، تعمیم حکم استحباب را مردود شمرده‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص386؛ شرح العمده، ج3، ص423.</ref>


===در اهل سنت===
اضطباع در مذاهب حنفی، حنبلی و شافعی از مستحبات طوافِ حج و عمره به شمار می‌رود<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ الوسیط، ج2، ص648-649؛ الکافی، ج1، ص511.</ref>؛ ولی مالکیان آن را از مستحبات طواف نمی‌دانند.<ref>. المغنی، ج3، ص386؛ المجموع، ج8، ص21.</ref> مهم‌ترین دلیل استحباب از دیدگاه فقیهان، سنت پیامبر گرامی۹ است. بر پایه روایاتی چند<ref>. نک: سنن الدارمی، ج2، ص43؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص984؛ السنن الکبری، ج5، ص79.</ref>، ایشان در حال اضطباع طواف کرده است. از ابن عباس گزارش شده که پیامبر۹ و اصحاب او پس از احرام بستن برای عمره از جِعرانه، طواف را در حالت اضطباع به جا آورد.<ref>. سنن ابی داود، ج1، ص420؛ السنن الکبری، ج5، ص79.</ref> نیز گزارش شده که عمر بن خطاب به اجرای این سیره نبوی پایبند بوده است.<ref>. الام، ج2، ص190؛ المستدرک، ج1، ص454.</ref> در این حدیث‌ها، همراه اضطباع از سنتِ «رَمَل» نیز یاد شده که عبارت است از راه رفتن با شتاب، همراه نزدیک بودنِ گام‌ها به یکدیگر<ref>. المغنی، ج3، ص386؛ صحیح مسلم، نووی، ج9، ص7.</ref> یا حرکت دادن کتف‌ها هنگام راه رفتن با حالت مبارزان در عرصه نبرد.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ عون المعبود، ج5، ص236.</ref> از روایات برمی‌آید که حکمت تشریع رَمَل و اضطباع هنگام مناسک حج، قدرت‌نمایی مسلمانان در برابر مشرکان قریش و نشان دادن چابکی و دلیری بوده است.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص325؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.</ref> از این رو، به باور فقیهان بسیاری از مذاهب، میان استحباب اضطباع و رمل از نظر شرایط و محدوده استحباب، ملازمه برقرار است و در هر یک از کارهای حج که رمل مستحب باشد، اضطباع نیز استحباب دارد.<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج2، ص147؛ المجموع، ج8، ص43؛ شرح العمده، ج3، ص423.</ref>
پشتوانه اصلی شافعیان<ref>. الام، ج2، ص190؛ المجموع، ج8، ص19؛ اعانة الطالبین، ج2، ص340.</ref>، حنبلیان<ref>. المغنی، ج3، ص386؛ الکافی، ج1، ص511.</ref> و حنفیان<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.</ref> برای استحباب اضطباع، سیره نبوی و سخن صحابه است. به پشتوانه این ادله، استدلال مالک را که برای اعتقاد به استحباب دلیلی وجود ندارد، مردود شمرده‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص386.</ref> دلیل دیگر مخالفان استحباب اضطباع آن است که حکم یاد شده و نیز استحباب رمل، با توجه به حکمت تشریع آن، به دوران پیامبر۹ اختصاص داشته و سبب آن یعنی ضرورت اظهار قدرت در برابر مشرکان، از میان رفته است.<ref>. مسند احمد، ج1، ص221؛ المجموع، ج8، ص21.</ref> به این استدلال پاسخ‌های گوناگون داده‌اند: اولاً سنت بودن رمل و اضطباع همچنان باقی است؛ زیرا ثابت شده که پیامبر۹ پس از فتح مکه از جمله در حجة الوداع که از شوکت مشرکان اثری نمانده بود، بر این سیره پایداری داشته است. ثانیاً از روایت عمر بن خطاب نیز دوام این سیره استنباط می‌شود. ثالثاً باور داشتن مالک به استحباب رمل در طواف نیز با استدلال یاد شده ناسازگار است.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ المجموع، ج8، ص21.</ref>
درباره گستره سنت اضطباع و این‌که آیا افزون بر طواف، شامل نماز طواف و سعی نیز می‌شود یا نه، فقیهان اهل سنت اختلاف دیدگاه دارند. حنبلیان و حنفیان آن را ویژه طواف دانسته‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص386؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص545.</ref> در فقه شافعی، در این زمینه دو دیدگاه یافت می‌شود: برخی بدین استناد که اضطباع در نماز مکروه است، آن را شامل نماز طواف نشمرده‌اند و شماری دیگر شامل آن نیز دانسته‌اند.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص338؛ المجموع، ج8، ص20.</ref> همچنین به باور مشهور در فقه شافعی، هنگام سعی میان صفا و مروه نیز اضطباع مستحب است؛ زیرا به باور آنان، سعی گونه‌ای از طواف به شمار می‌رود.<ref>. المغنی، ج3، ص386.</ref> حنبلیان به پشتوانه سنت نبوی، تعمیم حکم استحباب را مردود شمرده‌اند.<ref>. المغنی، ج3، ص386؛ شرح العمده، ج3، ص423.</ref>


===دیدگاه فقیهان امامی===
==دیدگاه فقیهان امامی==


اندکی از فقیهان امامی از جمله شیخ طوسی<ref>. المبسوط، طوسی، ج1، ص356.</ref> و در پی او فقیهان دیگر<ref>. الجامع للشرائع، ص201؛ تحریر الاحکام، ج1، ص584-585؛ الدروس، ج1، ص401.</ref> استحباب اضطباع در طواف را باور دارند و حتی شمول این حکم درباره سعی<ref>. الدروس، ج1، ص402.</ref> را گزارش کرده‌اند. با این همه، از آن‌جا که این سخنان به ادله‌ای روشن و استوار مستند نیست، در منابع متأخرتر به آن‌ها پرداخته نشده و به تدریج این باور را کنار نهاده‌اند. حتی در استحباب رمل نیز در
اندکی از فقیهان امامی از جمله شیخ طوسی<ref>. المبسوط، طوسی، ج1، ص356.</ref> و در پی او فقیهان دیگر<ref>. الجامع للشرائع، ص201؛ تحریر الاحکام، ج1، ص584-585؛ الدروس، ج1، ص401.</ref> استحباب اضطباع در طواف را باور دارند و حتی شمول این حکم درباره سعی<ref>. الدروس، ج1، ص402.</ref> را گزارش کرده‌اند. با این همه، از آن‌جا که این سخنان به ادله‌ای روشن و استوار مستند نیست، در منابع متأخرتر به آن‌ها پرداخته نشده و به تدریج این باور را کنار نهاده‌اند. حتی در استحباب رمل نیز در
این منابع درباره ادله‌ای مناقشه شده است؛
این منابع درباره ادله‌ای مناقشه شده است؛
از جمله ضعف سند ادله مانند مرسل بودن پاره‌ای از روایات، روایت نشدن آن‌ها از طریق راویان شیعه و دلالت نداشتن برخی حدیث‌های نقل شده بر مدّعا.<ref>. نک: مدارک الاحکام، ج8، ص161-162؛ ریاض المسائل، ج7، ص39-40؛ مستندالشیعه، ج12، ص79.</ref> مثلاً
از جمله ضعف سند ادله مانند مرسل بودن پاره‌ای از روایات، روایت نشدن آن‌ها از طریق راویان شیعه و دلالت نداشتن برخی حدیث‌های نقل شده بر مدّعا.<ref>. نک: مدارک الاحکام، ج8، ص161-162؛ ریاض المسائل، ج7، ص39-40؛ مستندالشیعه، ج12، ص79.</ref> مثلاً
بر پایه برخی روایات<ref>. علل الشرایع، ج2، ص412؛ وسائل الشیعه، ج13، ص352-353.</ref>، اقدام پیامبر گرامی۹ در رمل و اضطباع، کاری زمان‌دار و بر اساس مصلحتی موقت بوده و حتی در سیره خود ایشان نیز پایدار نمانده است. از سیره امامان شیعه: نیز موسمی بودن این احکام استنباط می‌شود.<ref>. نک: وسائل الشیعه، ج13، ص351-353.</ref> شماری از فقیهان متأخر امامی به صراحت برهنگی شانه را با پوشیدن ردا که بر شخص محرم واجب است، ناسازگار دانسته‌اند.<ref>. کتاب الحج، ج1، ص141-142.</ref>
بر پایه برخی روایات<ref>. علل الشرایع، ج2، ص412؛ وسائل الشیعه، ج13، ص352-353.</ref>، اقدام پیامبر گرامی9 در رمل و اضطباع، کاری زمان‌دار و بر اساس مصلحتی موقت بوده و حتی در سیره خود ایشان نیز پایدار نمانده است. از سیره امامان شیعه: نیز موسمی بودن این احکام استنباط می‌شود.<ref>. نک: وسائل الشیعه، ج13، ص351-353.</ref> شماری از فقیهان متأخر امامی به صراحت برهنگی شانه را با پوشیدن ردا که بر شخص محرم واجب است، ناسازگار دانسته‌اند.<ref>. کتاب الحج، ج1، ص141-142.</ref>
 
==احکام جزئی اضطباع==
==احکام جزئی اضطباع==
 
1. استحباب اضطباع ویژه مردان است و برای زنان روا نیست؛ زیرا آشکار ساختن اندام‌های بدن با حکم پوشش بدن زنان که در شریعت اسلامی بر آن تأکید شده، ناسازگار است.<ref>. الام، ج2، ص192؛ المجموع، ج8، ص40؛ المبدع، ج3، ص218.</ref> درباره مشروعیت اضطباع برای کودکان، فقیهان شافعی دیدگاه‌های گوناگون دارند. برخی آن را باور نموده و شماری نپذیرفته‌اند. بعضی از گروه اول گفته‌اند: کودک می‌تواند خود اضطباع کند و در غیر این صورت، ولیّ او چنین می‌کند.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص339؛ المجموع، ج8، ص20-21.</ref> همچنین به باور فقیهان برخی مذاهب، اضطباع برای مردم مکه مستحب نیست و استحباب آن ویژه غیر مکیان است.<ref>. المبدع، ج3، ص198؛ کشاف القناع، ج2، ص557.</ref>
۱. استحباب اضطباع ویژه مردان است و برای زنان روا نیست؛ زیرا آشکار ساختن اندام‌های بدن با حکم پوشش بدن زنان که در شریعت اسلامی بر آن تأکید شده، ناسازگار است.<ref>. الام، ج2، ص192؛ المجموع، ج8، ص40؛ المبدع، ج3، ص218.</ref> درباره مشروعیت اضطباع برای کودکان، فقیهان شافعی دیدگاه‌های گوناگون دارند. برخی آن را باور نموده و شماری نپذیرفته‌اند. بعضی از گروه اول گفته‌اند: کودک می‌تواند خود اضطباع کند و در غیر این صورت، ولیّ او چنین می‌کند.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص339؛ المجموع، ج8، ص20-21.</ref> همچنین به باور فقیهان برخی مذاهب، اضطباع برای مردم مکه مستحب نیست و استحباب آن ویژه غیر مکیان است.<ref>. المبدع، ج3، ص198؛ کشاف القناع، ج2، ص557.</ref>
2. استحباب اضطباع تنها شامل طواف‌هایی است که پیش از سعی انجام می‌شود.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص147؛ المجموع، ج8، ص20.</ref> بر این اساس، تنها طواف عمره و نیز یکی از دو طواف قدوم و افاضه (زیارت) در حج مشمول این حکم هستند و هیچ گاه طواف وداع مشمول آن نمی‌شود. در حالت عادی، اضطباع در طواف قدوم صورت می‌گیرد. اما اگر احرام‌گزار در طواف قدوم از اضطباع خودداری کند یا آن را انجام دهد ولی به عللی سعی به تأخیر بیفتد، طواف بعد یعنی طواف افاضه را می‌تواند به اضطباع به جا آورد.<ref>. المبدع، ج3، ص199؛ المجموع، ج8، ص19-20، 40.</ref> در اضطباع، بر خلاف رمل که تنها در سه شوط اول مستحب است، در همه شوط‌های طواف مراعات این حالت شایسته است.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص338؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص545؛ تحفة الاحوذی، ج3، ص506.</ref>
 
 
۲. استحباب اضطباع تنها شامل طواف‌هایی است که پیش از سعی انجام می‌شود.<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص147؛ المجموع، ج8، ص20.</ref> بر این اساس، تنها طواف عمره و نیز یکی از دو طواف قدوم و افاضه (زیارت) در حج مشمول این حکم هستند و هیچ گاه طواف وداع مشمول آن نمی‌شود. در حالت عادی، اضطباع در طواف قدوم صورت می‌گیرد. اما اگر احرام‌گزار در طواف قدوم از اضطباع خودداری کند یا آن را انجام دهد ولی به عللی سعی به تأخیر بیفتد، طواف بعد یعنی طواف افاضه را می‌تواند به اضطباع به جا آورد.<ref>. المبدع، ج3، ص199؛ المجموع، ج8، ص19-20، 40.</ref> در اضطباع، بر خلاف رمل که تنها در سه شوط اول مستحب است، در همه شوط‌های طواف مراعات این حالت شایسته است.<ref>. فتح العزیز، ج7، ص338؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص545؛ تحفة الاحوذی، ج3، ص506.</ref>
 
 
با توجه به واجب نبودن اضطباع، ترک آن از روی فراموشی یا حتی به عمد، هیچ‌گونه کفاره یا فدیه‌ای در پی ندارد و اعاده یا قضای آن نیز مستحب نیست.<ref>. الام، ج2، ص190؛ المغنی، ج3، ص389-390.</ref> البته اگر کسی در بخشی از طواف، اضطباع را رعایت نکند، مراعات آن در ادامه طواف مستحب است.<ref>. الام، ج2، ص190؛ المجموع، ج8، ص21.</ref> همچنین اگر کسی طواف را با اضطباع به جا نیاورد، بر پایه مذهب شافعی، رعایت کردن آن هنگام سعی استحباب دارد.<ref>. المجموع، ج8، ص21.</ref>
با توجه به واجب نبودن اضطباع، ترک آن از روی فراموشی یا حتی به عمد، هیچ‌گونه کفاره یا فدیه‌ای در پی ندارد و اعاده یا قضای آن نیز مستحب نیست.<ref>. الام، ج2، ص190؛ المغنی، ج3، ص389-390.</ref> البته اگر کسی در بخشی از طواف، اضطباع را رعایت نکند، مراعات آن در ادامه طواف مستحب است.<ref>. الام، ج2، ص190؛ المجموع، ج8، ص21.</ref> همچنین اگر کسی طواف را با اضطباع به جا نیاورد، بر پایه مذهب شافعی، رعایت کردن آن هنگام سعی استحباب دارد.<ref>. المجموع، ج8، ص21.</ref>


خط ۴۶: خط ۳۲:
}}
}}


*'''اعانة الطالبین''': السید البکری الدمیاطی (م.۱۳۱۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق
*'''اعانة الطالبین''': السید البکری الدمیاطی (م.1310ق.)، بیروت، دار الفکر، 1418ق


*'''الام''': الشافعی (م.۲۰۴ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق
*'''الام''': الشافعی (م.204ق.)، بیروت، دار الفکر، 1403ق


*'''ایضاح المکنون''': اسماعیل پاشا البغدادی (م.۱۳۳۹ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
*'''ایضاح المکنون''': اسماعیل پاشا البغدادی (م.1339ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی


*'''بدائع الصنائع''': علاء الدین الکاسانی (م.۵۸۷ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق
*'''بدائع الصنائع''': علاء الدین الکاسانی (م.587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق


*'''تحریر الاحکام الشرعیه''': العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق
*'''تحریر الاحکام الشرعیه''': العلامة الحلی (م.726ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق7، 1420ق


*'''تحفة الاحوذی''': المبارک فوری (م.۱۳۵۳ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق
*'''تحفة الاحوذی''': المبارک فوری (م.1353ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1410ق


*'''التمهید''': ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش مصطفی و محمد عبدالکبیر، وزارة الاوقاف، ۱۳۸۷ق
*'''التمهید''': ابن عبدالبر (م.463ق.)، به کوشش مصطفی و محمد عبدالکبیر، وزارة الاوقاف، 1387ق


*'''الجامع للشرائع''': یحیی بن سعید الحلی (م.۶۹۰ق.)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق
*'''الجامع للشرائع''': یحیی بن سعید الحلی (م.690ق.)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، 1405ق


*'''حاشیة رد المحتار''': ابن عابدین (م.۱۲۵۲ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
*'''حاشیة رد المحتار''': ابن عابدین (م.1252ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق


*'''الدروس الشرعیه''': الشهید الاول (م.۷۸۶ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق
*'''الدروس الشرعیه''': الشهید الاول (م.786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق


*'''ریاض المسائل''': سید علی الطباطبائی (م.۱۲۳۱ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق
*'''ریاض المسائل''': سید علی الطباطبائی (م.1231ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1412ق


*'''سنن ابن ماجه''': ابن ماجه (م.۲۷۵ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق
*'''سنن ابن ماجه''': ابن ماجه (م.275ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1395ق


*'''سنن ابی‌داود''': السجستانی (م.۲۷۵ق.)، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق
*'''سنن ابی‌داود''': السجستانی (م.275ق.)، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، 1410ق


*'''سنن الدارمی''': الدارمی (م.۲۵۵ق.)، احیاء السنة النبویه
*'''سنن الدارمی''': الدارمی (م.255ق.)، احیاء السنة النبویه


*'''السنن الکبری''': البیهقی (م.۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر
*'''السنن الکبری''': البیهقی (م.458ق.)، بیروت، دار الفکر


*'''شرح العمده''': ابن تیمیه (م.۷۲۸ق.)، به کوشش العطیشان، ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۱۳ق
*'''شرح العمده''': ابن تیمیه (م.728ق.)، به کوشش العطیشان، ریاض، مکتبة العبیکان، 1413ق


*'''الصحاح''': الجوهری (م.۳۹۳ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق
*'''الصحاح''': الجوهری (م.393ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق


*'''صحیح مسلم بشرح النووی''': النووی (م.۶۷۶ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق
*'''صحیح مسلم بشرح النووی''': النووی (م.676ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1407ق


*'''علل الشرایع''': الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق
*'''علل الشرایع''': الصدوق (م.381ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، 1385ق


*'''عون المعبود''': العظیم آبادی (م.۱۳۲۹ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
*'''عون المعبود''': العظیم آبادی (م.1329ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق


*'''العین''': خلیل (م.۱۷۵ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق
*'''العین''': خلیل (م.175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق


*'''غریب الحدیث''': ابن سلام الهروی (م.۲۲۴ق.)، به کوشش محمد عبدالمعید خان، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۳۹۶ق
*'''غریب الحدیث''': ابن سلام الهروی (م.224ق.)، به کوشش محمد عبدالمعید خان، بیروت، دار الکتاب العربی، 1396ق


*'''غریب الحدیث''': ابن قتیبه (م.۲۷۶ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق
*'''غریب الحدیث''': ابن قتیبه (م.276ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1408ق


*'''فتح العزیز''': عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.۶۲۳ق.)، دار الفکر
*'''فتح العزیز''': عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.623ق.)، دار الفکر


*'''کتاب الحج''': تقریر بحث الگلپایگانی، مقدس، چاپ سنگی
*'''کتاب الحج''': تقریر بحث الگلپایگانی، مقدس، چاپ سنگی


*'''الکافی فی فقه الامام احمد''': عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
*'''الکافی فی فقه الامام احمد''': عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق


*'''کشاف القناع''': منصور البهوتی (م.۱۰۵۱ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
*'''کشاف القناع''': منصور البهوتی (م.1051ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق


*'''لسان العرب''': ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق
*'''لسان العرب''': ابن منظور (م.711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق


*'''المبدع فی شرح المقنع''': ابراهیم بن محمد مفلح (م.۸۸۴ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
*'''المبدع فی شرح المقنع''': ابراهیم بن محمد مفلح (م.884ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق


*'''المبسوط فی فقه الامامیه''': الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه
*'''المبسوط فی فقه الامامیه''': الطوسی (م.460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه


*'''المبسوط''': السرخسی (م.۴۸۳ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
*'''المبسوط''': السرخسی (م.483ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق


*'''المجموع شرح المهذب''': النووی (م.۶۷۶ق.)، دار الفکر
*'''المجموع شرح المهذب''': النووی (م.676ق.)، دار الفکر


*'''مدارک الاحکام''': سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م.۱۰۰۹ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۰ق
*'''مدارک الاحکام''': سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م.1009ق.)، قم، آل البیت:، 1410ق


*'''المستدرک علی الصحیحین''': الحاکم النیشابوری (م.۴۰۵ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
*'''المستدرک علی الصحیحین''': الحاکم النیشابوری (م.405ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق


*'''مستند الشیعه''': احمد النراقی (م.۱۲۴۵ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۵ق
*'''مستند الشیعه''': احمد النراقی (م.1245ق.)، قم، آل البیت:، 1415ق


*'''مسند احمد''': احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر
*'''مسند احمد''': احمد بن حنبل (م.241ق.)، بیروت، دار صادر


*'''معجم مقاییس اللغه''': ابن فارس (م.۳۹۵ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق
*'''معجم مقاییس اللغه''': ابن فارس (م.395ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، 1404ق


*'''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه
*'''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه


*'''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق
*'''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م.1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق


*'''الوسیط فی المذهب''': الغزالی (م.۵۰۵ق.)، به کوشش محمد محمد، قاهره، ۱۴۱۷ق.
*'''الوسیط فی المذهب''': الغزالی (م.505ق.)، به کوشش محمد محمد، قاهره، 1417ق.


{{پایان}}
{{پایان}}
{{پیامبران}}
{{پیامبران}}
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)