هشدار: شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید یا
یک حساب کاربری بسازید، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
این ویرایش را میتوان خنثی کرد.
لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی |
متن شما |
خط ۱: |
خط ۱: |
| از دیگر آثاری که عیاشی از آن گزارش میدهد، چاهی منسوب به امام سجاد(ع) است که گفته میشود [[امام باقر(ع)]]، در دوران کودکی درون آن افتاده<ref>وفاء الوفاء، ج۳، ص۳۰۶.</ref> و یکی از فرقههای شیعه به نام [[ناووسیه]] که به مهدویت امام صادق(ع) معتقد بودهاند،<ref>الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۶.</ref> ورود امام صادق(ع) به این چاه را سرآغاز غیبت ایشان دانستهاند.<ref>المدینة المنوره، ص۹۵.</ref> این چاه که زائران به آن تبرک میجسته و از آب آن برای [[شفا]] یافتن بهره میبردهاند،<ref>وفاء الوفاء، ج۳، ص۳۰۶.</ref> میان در اول و میانی این آرامگاه قرار داشته است.<ref>التعریف بما آنست الهجره، ص۱۲۱.</ref>
| |
|
| |
|
| |
|
| |
| راه فرع | | راه فرع |
| راه فرع یکی از دو راهی است که در سده های اخیر مسیر سفر از مکه به مدینه بوده است. راه دیگر را راه سلطانی می نامیدند. این دو را در نزدیکی مدینه در مسجد شجره به هم می رسیدند.<ref>دلیل الحج، ص 166</ref> | | راه فرع یکی از دو راهی است که در سده های اخیر مسیر سفر از مکه به مدینه بوده است. راه دیگر را راه سلطانی می نامیدند. این دو را در نزدیکی مدینه در مسجد شجره به هم می رسیدند.<ref>دلیل الحج، ص 166</ref> |
خط ۵۰: |
خط ۴۶: |
|
| |
|
| قدیم ترین اطلاع درباره بنای مسجد اجابه، گزارشی ابن زباله است. در زمان او یعنی در نیمه نخست سده هفتم قمری، این مسجد ویران شده بود و تنها ستون ها و محراب آن باقی مانده بود.<ref>الدره الثمینه، ص 128</ref>مطری در نیمه قرن هشتم نیز به خراب بودن مسجد اشاره می کند.<ref>[https://wikihaj.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%3A%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81_%D8%A8%D9%85%D8%A7_%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%A9.pdf&page=140 التعریف بما انست الهجره، ص 140]</ref> | | قدیم ترین اطلاع درباره بنای مسجد اجابه، گزارشی ابن زباله است. در زمان او یعنی در نیمه نخست سده هفتم قمری، این مسجد ویران شده بود و تنها ستون ها و محراب آن باقی مانده بود.<ref>الدره الثمینه، ص 128</ref>مطری در نیمه قرن هشتم نیز به خراب بودن مسجد اشاره می کند.<ref>[https://wikihaj.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%3A%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81_%D8%A8%D9%85%D8%A7_%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%A9.pdf&page=140 التعریف بما انست الهجره، ص 140]</ref> |
|
| |
|
| |
| سمهودی در سال ۸۴۴ در سمهود به دنیا آمد.
| |
| سمهودی تالیفات بسیاری داشت. برخی از منابع تا ۳۸ کتاب از او نام بردهاند.<ref>وفاء الوفا، ج۱، ص۴۳-۴۷</ref>
| |
| سمهودی در سال 780 به حج آمد. چون به حج نرسید در مکه یک سال اقامت کرد. از سال ۸۷۳ در مدینه اقامت گزید.<ref>[https://archive.org/details/Dawou_Lami/Dwu_Lamea_05/page/n245/mode/2up الضوء اللامع، ج۵، ص ۲۴۶]</ref>
| |
|
| |
|
| |
| ==شفاء السقام فی زیارة خیر الانام==
| |
| ==محتوای کتاب==
| |
| این کتاب ده باب دارد که همگی به نقل احادیث مرتبط به زیارت پیامبر و بررسی سندی و محتوایی این روایات پرداختهاند. نویسنده این کتاب را در نقد آرای ابن تیمیه نگاشته و تلاش میکند استحباب زیارت قبر پیامبر را در اثر خود به اثبات برساند.
| |
| نویسنده در باب نخست و دوم کتاب روایاتی را که فضیلت زیارت قبر پیامبر را نشان میدهند جمعآوری کرده و آن ها را از نظر سند و محتوا بررسی کرده و صحت و قابل اعتماد بودن آنها و دلالتشان بر استحباب زیارت قبر رسول خدا را نشان داده است. در باب سوم و چهارم گزارش سفر صحابه و تابعین به قصد زیارت قبر رسول خدا را نقل کرده و فتوای علمای مذاهب را در استحباب زیارت نقل کرده و نشان داده که علمای مذاهب و سنت مسلمانان جمع بین حج و زیارت رسول خدا بوده است. در باب چهارم نویسنده استدلالهای فقهی برای استحباب قبر رسول خدا بیان کرده است و برای این کار از حکم قرآن و سنت و اجماع و قیاس در این باب سخن گفته و درباره معنای زیارت و انواع آن بحث کرده تا استحباب زیارت رسول الله را اثبات کند. او همین شیوه را برای اثبات استحباب سفر به قصد زیارت قبر رسول خدا در باب ششم پیش گرفته و در باب هفتم به شبهاتی که ابن تیمیه درباره سفر به قصد زیارت مطرح کرده پاسخ داده است. در این فصل درباره محدوده دلالت حدیث شد الرحال و حکم تبرک و نسبت شرک و زیارت پرداخته شده است. باب هشتم در بیان استدلالها برای جواز توسل و استغاثه و شفاعت طلبی از پیامبر است. باب نهم درباره زنده بودن پیامبر در قبور است و باب دهم کتاب درباره شفاعت است.
| |