سید جعفر اعرجی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۱۶]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363  }}
{{جعبه اطلاعات اشخاص
| تصویر = سید جعفر اعرجی.jpg
| نام کامل = سید جعفر بن محمد اعرجی عبیدلی کاظمینی
| نسب = [[امامزاده علی صالح]] و [[امام سجاد(ع)]]
| شهر تولد = [[کاظمین]]
| کشور تولد = [[عراق]]
| زادروز = 1274ق.
| محل زندگی = [[نجف]] و [[کرمانشاه]]
| همسر = دختر غلامرضا خان والی پشتکوه، حکمران [[ایلام]]
| مذهب = [[شیعه]]
| تاریخ درگذشت = 1332ق.
| کشور درگذشت = [[ایران]]
| شهر درگذشت = روستای ماسبذان، ماهی‌دشت کنونی، استان [[کرمانشاه]]
| هجرت به = [[ایران]]
| اساتید = [[میرزا حسین نوری]] و سید محمد بحرالعلوم
| محل تحصیل = [[نجف]]، [[ایران]]
| شاگردان = سید محمود مرعشی نجفی، سيد رضا غريفى بحرانى صائغ
| تالیفات = مناهل الضَرَب فى أنساب العرب
}}
 
'''سید جعفر اعرجی''' (1274-1332ق)، فرزند سید محمد و زاده [[کاظمین]]، یکی از عالمان، نسب‌شناسان و رجال‌نگاران معروف [[شیعه]] در سده چهاردهم قمری است. وی از آل اعرج بوده و نسبش به [[علی صالح|امامزاده علی صالح]]، مدفون در [[ایلام]] می‌رسد.
 
او در [[نجف]]، از استادانی مانند [[میرزا حسین نوری]] و سید محمد بحرالعلوم بهره برد و به چندین شهر از [[ايران|ایران]] سفر کرده، از عالمان آن مناطق استفاده کرد. او در یکی از روستاهای ماهی‌دشت کنونی، در استان [[کرمانشاه]] ساکن شده، ازدواج کرده و در همان‌جا درگذشت.
 
سید محمود نجفی مرعشی، پدر [[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، یکی از شاگردان او در علم انساب بوده است. وی بیش از ۵۰ کتاب در موضوعات حدیث، تاریخ، انساب، رجال و ادبیات عرب نگاشته است.


==ولادت==
==ولادت==
سید جعفر اعرجی، در سال 1274ق. در شهر [[کاظمین]]، زاده شده و در همان سال پدر وی درگذشت.<ref>آقابزرگ تهرانى، نقباء البشر، ج١، ص٢٩٩ و كرام البررة، ج٣، ص٣٧۶.</ref>  
سید جعفر اعرجی، که به «عبيدلى» و «كاظمينى» نیز شهرت داشت،<ref name=":0" /> در سال 1274ق. در شهر [[کاظمین]]، زاده شده و در همان سال پدر وی درگذشت.<ref>آقابزرگ تهرانى، نقباء البشر، ج١، ص٢٩٩ و كرام البررة، ج٣، ص٣٧۶.</ref>  


==تبار==
==تبار==
پدر او، سید محمد بن سید جعفر بن سید راضی اعرجی، مؤلف کتاب «وسیله» در فقه بوده<ref>كرام البررة، ج٣، ص٣٧۶.</ref> و سلسله نسب او، با 28 واسطه به [[امام سجاد(ع)]] میرسد،<ref>سيد جعفر اعرجى، مقدمه كتاب مناهل الضرب فى انساب العرب.</ref> که عبارت است از:
پدر او، سید محمد بن سید جعفر بن سید راضی اعرجی، مؤلف کتاب «وسیله» در فقه بوده<ref>كرام البررة، ج٣، ص٣٧۶.</ref> و سلسله نسب او، با 28 واسطه به [[امام سجاد(ع)]] می‌رسد،<ref>سيد جعفر اعرجى، مقدمه كتاب مناهل الضرب فى انساب العرب.</ref> که عبارت است از:


ابوعبدالله جعفر حسینی اعرجی، بن سید محمد، بن جعفر، بن راضی، بن حسن، بن مرتضی، بن شرفالدین، بن نصرالله، بن زرزور، بن ناصر، بن منصور، بن ابیالفضل، بن موسی عمادالدین، بن علی، بن ابی الحسن محمد، بن ابی علی حسن، بن رجب، بن طالب، بن عمار، بن مفضل، بن محمد الصالح، بن احمد البننّ، بن محمد الاشتر، بن عبیدالله، بن علی، بن عبیدالله، بن علی الصلاح (مدفون در ایلام)، بن عبیدالله، بن الحسین الاصغر، بن الامام سید الساجدین علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب(ع).<br />اجداد او، بیشتر از عالمان، زاهدان و عبادان بودهاند. جدش سید راضی، یکی از سرشناسان کاظمین و معاصر سید عبدالله شبّر و برادر [[سید محسن اعرجی]]، مؤلف کتاب المحصول بوده است. نیای وی، [[علی صالح|امامزاده علی صالح]]، از روایان و یاران [[امام رضا(ع)]] و مدفون در صالحآباد [[ایلام]] است.{{یادداشت|سرگذشت او در «مناهل الضرب فى انساب العرب»، ص ۵٠۶-۵٠٩ آمده است.}}  
ابوعبدالله جعفر حسینی اعرجی، بن سید محمد، بن جعفر، بن راضی، بن حسن، بن مرتضی، بن شرفالدین، بن نصرالله، بن زرزور، بن ناصر، بن منصور، بن ابیالفضل، بن موسی عمادالدین، بن علی، بن ابی الحسن محمد، بن ابی علی حسن، بن رجب، بن طالب، بن عمار، بن مفضل، بن محمد الصالح، بن احمد البننّ، بن محمد الاشتر، بن عبیدالله، بن علی، بن عبیدالله، بن [[علی صالح|علی الصالح]] (مدفون در [[ایلام]])، بن عبیدالله، بن الحسین الاصغر، بن الامام سید الساجدین علی بن [[امام حسین(ع)|الحسین]] بن [[امام علی(ع)|علی بن ابی طالب(ع)]].<br />اجداد او، بیشتر از عالمان، زاهدان و عبادان بوده‌اند. جدش سید راضی، یکی از سرشناسان [[کاظمین]] و معاصر [[سید عبدالله شبّر]] و برادر [[سید محسن اعرجی]]، مؤلف کتاب المحصول بوده است. نیای وی، [[علی صالح|امامزاده علی صالح]]، از روایان و یاران [[امام رضا(ع)]] و مدفون در صالح‌آباد [[ایلام]] است.{{یادداشت|سرگذشت او در «مناهل الضرب فى انساب العرب»، ص ۵٠۶-۵٠٩ آمده است.}}


==تحصیلات==
==تحصیلات==
خط ۱۴: خط ۳۸:
*[[میرزا حسین نوری]] (1254-1320ق) مؤلف مستدرک الوسائل؛
*[[میرزا حسین نوری]] (1254-1320ق) مؤلف مستدرک الوسائل؛
*سید محمد بحرالعلوم (1261-1326ق) مؤلف بلغة الفقیه؛
*سید محمد بحرالعلوم (1261-1326ق) مؤلف بلغة الفقیه؛
*عبدالرحیم تستری (1226-1313ق) مؤلف نتیجة االنظار و شمس الهدی؛
*عبدالرحیم تستری (1226-1313ق) مؤلف نتیجة الانظار و شمس الهدی؛
*اسدالله کرمانشاهی، نواده محمدعلی کرمانشاهی، فرزند [[وحید بهبهانی]]؛
*اسدالله کرمانشاهی، نواده محمدعلی کرمانشاهی، فرزند [[وحید بهبهانی]]؛
*سید علی آل عطیه حسنی کاظمی (1306ق) نویسنده نهج الهدی فی شرح قطر الندی؛
*سید علی آل عطیه حسنی کاظمی (1306ق)، نویسنده نهج الهدی فی شرح قطر الندی؛
*کاظم نقیب؛
*کاظم نقیب؛
*سید محمد آل رمیثه حسنی؛
*سید محمد آل رمیثه حسنی.


==سفر به ایران==
==سفر به ایران==
وی در سال 1294ق. به [[ايران|ایران]] سفر کرده و در [[کرمانشاه]] سکونت گزید و از درس اصول عبدالرحیم جلیلی کرمانشاهی (1222 -1305ق)، نویسنده کتاب «کشف الاسرار و سرّ الاسرار» بهره برد. او در همین شهر، کتاب «نفحة قرمسین» را  تألیف کرد. سید جعفر اعرجی، به هر شهری که می‌رفت، عالمان، ادیبان و بزرگان آن شهر را یافته و از محضر علمی آنان بهره می‌برد. به [[تهران]]، [[سبزوار]]، [[اصفهان]] و [[لرستان]] سفر کرده و در لرستان ساکن شده و با دختر غلامرضا خان والی پشتکوه، حکمران [[ایلام]] و لرستان ازدواج کرد. او در روستای ماسبذان،{{یادداشت|«ماسبذان» يكى از شهرهاى رُبع همدان (به همراه ملاير، نهاوند و تويسركان) بوده و نام ديگر آن «ماهى‌دشت» يا «ماى‌دشت» مى‌باشد و دشت‌هاى حاصلخيز و اسب‌پرور غرب شهر همدان تا اسدآباد كه بر شاهراه اكباتان (همدان) بابل قرار دارد تا شمال لرستان و ايلام كنونى را شامل مى‌شده است. اكنون به نام شهر «ماهى‌دشت» در غرب لرستان و نزديك مرز عراق معروف است.}}<ref>تعليقات بر «تاريخ قم»، حسن بن محمّد بن حسن قمى، تحقيق محمّدرضا انصارى قمى، ص۶٠ و ٨۴٧.</ref> ساکن شده و به تألیف پرداخت.  
وی در سال 1294ق. به [[ايران|ایران]] سفر کرده و در [[کرمانشاه]] سکونت گزید و از درس اصول عبدالرحیم جلیلی کرمانشاهی (1222 -1305ق)، نویسنده کتاب «کشف الاسرار و سرّ الاسرار» بهره برد. او در همین شهر، کتاب «نفحة قرمسین» را  تألیف کرد. سید جعفر اعرجی، به هر شهری که می‌رفت، عالمان، ادیبان و بزرگان آن شهر را یافته و از محضر علمی آنان بهره می‌برد. به [[تهران]]، [[سبزوار]]، [[اصفهان]] و [[لرستان]] سفر کرده و در لرستان ساکن شده و با دختر غلامرضا خان والی پشتکوه، حکمران [[ایلام]] و لرستان ازدواج کرد. او در روستای ماسبذان،{{یادداشت|«ماسبذان» يكى از شهرهاى رُبع همدان (به همراه ملاير، نهاوند و تويسركان) بوده و نام ديگر آن «ماهى‌دشت» يا «ماى‌دشت» مى‌باشد و دشت‌هاى حاصلخيز و اسب‌پرور غرب شهر همدان تا اسدآباد كه بر شاهراه اكباتان (همدان) بابل قرار دارد تا شمال لرستان و ايلام كنونى را شامل مى‌شده است. اكنون به نام شهر «ماهى‌دشت» در غرب لرستان و نزديك مرز عراق معروف است.}}<ref>تعليقات بر «تاريخ قم»، حسن بن محمّد بن حسن قمى، تحقيق محمّدرضا انصارى قمى، ص۶٠ و ٨۴٧.</ref> ساکن شده و به تألیف پرداخت. وی، در طول سفرهاى بسيار خود، نسخه‌هاى خطى با ارزش را یافته و از روی آن‌ها نسخه‌بردارى مى‌كرد؛ از این رو، دانش وی گسترده‌تر شده و از هر علمى بهره‌اى برده و در نظم و نثر، مهارت یافت.<ref>زندگانی علمی سید جعفر اعرجی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص۱۸۸.</ref>  
 
سید جعفر اعرجی، در طول سفرهاى بسيار خود، نسخه‌هاى خطى با ارزش را یافته و از روی آن‌ها نسخه‌بردارى مى‌كرد؛ از این رو، دانش وی گسترده‌تر شده و از هر علمى بهره‌اى برده و در نظم و نثر، مهارت یافت.<ref>زندگانی علمی سید جعفر اعرجی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص۱۸۸.</ref>


==نسب‌شناس==
==نسب‌شناس==
سید جعفر اعرجى، در علم نسب مهارت داشته است. او را در علم نسب، حلقه اتصال آيندگان به پيشينيان دانسته‌اند؛ زیرا این علم، از طريق او به دست عالمان كنونى رسيده است. وی در [[نجف]]، شاگردانى را در علم رجال و انساب پرورش داد كه از جمله آنان علامه نسابه، سيد شمس‌الدين محمود نجفى مرعشى (١٣٣٨ق)، پدر بزرگوار و [[سيد شهاب‌الدين مرعشى نجفى]] است. از شاگردان ديگر وى  است، كه او نیز از استادان آیت‌الله مرعشى نجفى است.
سید جعفر اعرجى، در علم نسب مهارت داشته است. او را در علم نسب، حلقه اتصال آيندگان به پيشينيان دانسته‌اند؛ زیرا این علم، از طريق او به دست عالمان كنونى رسيده است. وی در [[نجف]]، شاگردانى را در علم رجال و انساب پرورش داد كه از جمله آنان سيد شمس‌الدين محمود نجفى مرعشى (١٣٣٨ق)، پدر [[سيد شهاب‌الدين مرعشى نجفى]] است. سيد رضا غريفى بحرانى صائغ، از شاگردان ديگر وى  است، كه او نیز از استادان سید شهاب‌الدین مرعشى نجفى است.


تأليفات سید محمود و سيد شهاب‌الدين مرعشى نجفى در علم انساب، از برکات سيد جعفر اعرجى دانسته‌اند. به باور برخی، شكوفا بودن علم نسب در اين زمان، مديون تأليفات اين سه فرد است. برخى از اين تألیفات، در [[قم]]، در [[كتابخانه آيت‌الله العظمى مرعشى نجفى]] و برخى هم نزد سيد ضياءالدين اعرجى در نجف بوده است.<ref>زندگانی علمی سید جعفر اعرجی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص۱۸۸ و ۱۸۹.</ref>
تأليفات سید محمود و سيد شهاب‌الدين مرعشى نجفى در علم انساب را، از برکات سيد جعفر اعرجى دانسته‌اند. به باور برخی، شكوفا بودن علم نسب در اين زمان، مديون تأليفات اين سه فرد است. برخى از اين تألیفات، در [[قم]]، در [[كتابخانه آيت‌الله العظمى مرعشى نجفى]] و برخى، نزد سيد ضياءالدين اعرجى در [[نجف]] بوده است.<ref>زندگانی علمی سید جعفر اعرجی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص۱۸۸ و ۱۸۹.</ref>


==تألیفات==
==تألیفات==
خط ۳۶: خط ۵۸:


#اربعين حديث: طرق مؤلف به ابن معيّه؛
#اربعين حديث: طرق مؤلف به ابن معيّه؛
#الارشاد: ۴٠ حديث در فضايل [[امام على(ع)]] از طريق [[اهل سنت]]؛<ref>نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.</ref>
#الارشاد: ۴٠ حديث در فضايل [[امام على(ع)]] از طريق [[اهل سنت]]؛<ref name=":3">نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.</ref>
#الحبل المتين فى اربعين فضيلة لأميرالمؤمنين(ع)؛<ref>آقا بزرگ تهرانى، الذريعة، ج٢۶، ص٢۶٨.</ref>
#الحبل المتين فى اربعين فضيلة لأميرالمؤمنين(ع)؛<ref>آقا بزرگ تهرانى، الذريعة، ج٢۶، ص٢۶٨.</ref>
#جواهر المقال فى فضائل الآل؛<ref>آقا بزرگ تهرانى، الذريعة، ج۵، ص٣٨١.</ref>
#جواهر المقال فى فضائل الآل؛<ref>آقا بزرگ تهرانى، الذريعة، ج۵، ص٣٨١.</ref>
#الشهاب الثاقب فى الفضائل.<ref>آقا بزرگ تهرانى، الذريعة، ج١۴، ص٢۴٩.</ref>
#الشهاب الثاقب فى الفضائل.<ref>آقا بزرگ تهرانى، الذريعة، ج١۴، ص٢۴٩.</ref>


==== تاریخ ====
====تاریخ====


#اطباق النور فى إجلاء غياهب كتاب منصور: در فضايل [[اهل بیت|خاندان حضرت محمد(ص)]] و مثالب و معايب بنى‌العباس.{{یادداشت|در اين كتاب، نامه منصور دوانيقى، دومين [[بنی عباس|خليفه عباسى]]، به [[نفس زكيه]]، محمد بن عبدالله محض بن حسن مثلّث بن حسن مثنّى بن [[امام حسن(ع)]] بررسى و همه موارد خلاف و باطل آن نمايانده شده و بدان پاسخ گفته شده است.}}
#اطباق النور فى إجلاء غياهب كتاب منصور: در فضايل [[اهل بیت|خاندان حضرت محمد(ص)]] و مثالب و معايب بنى‌العباس.{{یادداشت|در اين كتاب، نامه منصور دوانيقى، دومين [[بنی عباس|خليفه عباسى]]، به [[نفس زكيه]]، محمد بن عبدالله محض بن حسن مثلّث بن حسن مثنّى بن [[امام حسن(ع)]] بررسى و همه موارد خلاف و باطل آن نمايانده شده و بدان پاسخ گفته شده است.}}
خط ۵۴: خط ۷۶:


====انساب====
====انساب====
انساب آل ابى‌طالب:<ref>الذریعة، ج٢، ص٣٧٧.</ref> اين كتاب به صورت مشجّر (درختى) بوده و نسخه‌اى از آن در كتابخانه [[سردار كابلى]] بوده است.
[[پرونده:سید جعفر اعرجی۲.jpg|بندانگشتی|دست‌‌نوشت محمود مرعشی نجفی، درباره سید جعفر اعرجی و کتاب مناهل الضَرَب فی انساب العرب.]]
#انساب آل ابى‌طالب:<ref>الذریعة، ج٢، ص٣٧٧.</ref> اين كتاب به صورت مشجّر (درختى) بوده و نسخه‌اى از آن در كتابخانه [[سردار كابلى]] بوده است.
#الأساس فى أنساب الناس:<ref>الذریعة، ج۲، ص۳.</ref> كتابى پر برگ و بار كه با تحقيق سيد حسين ابوسعيده در [[نجف]] به چاپ شده است.
#الانساب المشجرة .<ref>الذریعة، ج۲، ص٣٨۶</ref>
#البحر التيار فى اسماء القرى والامصار.<ref>الذریعة، ج٢۶، ص٨۴.</ref>
#البحر الزخار فى أنساب ملوك القاجار:<ref>نقباء البشر، ج١.</ref> اين كتاب تكميل كتاب پیشین بوده و به شرح انساب پادشاهان [[قاجار]] پرداخته و آن را به نام اميرنظام گروسى تأليف كرده است.
#التيار فى انساب ملوك القاجار:<ref>الذريعة، ج٢۶، ص٢۴٣.</ref> اين كتاب را به نامحشمة الدوله قاجار، نوه عباس ميرزا بن فتحعلى شاه تأليف كرده است.
#الحديقة البهية فى نسب السادة الاعرجية:<ref>الذريعة، ج۶، ص٣٨٢.</ref> اين نوشتار، مشجّر (درختى) است.
#الدّر المنتظم فى انساب العرب والعجم:<ref>الذریعة، ج٨، ص٧۴.</ref> اين كتاب مشجر بوده و نسخه خطى آن در كتابخانه [[سردار كابلى]] در [[كرمانشاه]] بوده است.
#الدّر المنثور فى انساب المعارف والصدور:<ref>الذریعة، ج۸، ص۷۵.</ref> اين كتاب با تحقيق سيد حسين ابوسعيده موسوى در [[نجف]] به چاپ رسيده است.
#الدّرة الأبدية فى نسب الأعرجية.<ref>نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.</ref>
#الدرر البهية فى البطون الاعرجية.<ref>آيةالله مرعشى نجفى، در كشف الارتياب، و مقدمة مناهل الضرب، ص١٩.</ref>
#رياض الأقحوان فى نسب قحطان و عدنان و بعض الفرس والترك والسودان:<ref>الذريعة، ج١١، ص٣١٩.</ref> اين كتاب درختى بوده و جابر ربعى كاظمى (١٣١٣ق) دايى [[سيد حسن صدر]] بر آن تقريظ نوشته است.
#شقايق النعمان فى نسب ملوك آل عثمان.<ref>الذریعة، ، ج١۴، ص٢١٩.</ref>
#الصراط الابلج فى انساب بنى الاعرج:<ref>الذریعة، ، ج١۵، ص٣٢.</ref> اين كتاب مشجر است و نسخه خطى آن در كتابخانه سيد محمدعلى روضاتى در [[اصفهان]] موجود است.
#مسارح الأنظار فى أنساب الانصار.<ref>نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.</ref>
#مشجر النسب:<ref>الذريعة، ج٢١، ص۴۵.</ref> شايد این کتاب، يكى از كتب پيشين وى باشد. نسخه خطى آن نزد سيد هادى اعرجى بوده است.
#مشجرة الجوهرة.<ref>نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.</ref>
#مصابيح الظلم فى أنساب العرب والعجم:<ref>الذريعة، ج٢١، ص٩٠.</ref> اين كتاب، گزيده «الدّر المنتظم» بوده و سيد عيسى بن جعفر (بن محمّد بن الحسن بن سيد محسن اعرجى) بر آن تقريظ نگاشته است.
#مناهل الضَرَب فى أنساب العرب:<ref>الذریعة، ج٢٢، ص٣۵۴و٣۵۵.</ref> اين كتاب در دو جلد (جلد اول شامل انساب غير علويين و جلد دوم در برگيرنده انساب بنى‌هاشم) و شامل مطالب تاريخى و رجالى فراوان است. اصل كتاب به خط مؤلف، نزد [[آقابزرگ تهرانى]] بوده و آيت‌الله مرعشى نجفى از روى آن استنساخ كرده است. اين نسخه در كتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی در [[قم]] بوده و در سال ١۴١٩ق. (١٣٧٧ش) با تحقيق سيد مهدى رجايى به چاپ رسيد. در اين كتاب نخست مطالب جمال‌الدين ابن‌عنبه در كتاب«عمدة الطالب فى انساب آل ابى‌طالب» بيان شده و سپس مطالب زیادی درباره بطون لاحقه افزوده است.
#النخبة فى نسب الأعرجيين.<ref>نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.</ref>
#نفحة بغداد فى نسب الاعرجية الامجاد:<ref>الذريعة، ج٢۴، ص٢۵٢.</ref> اين كتاب مختصر بوده و در سال ١٣١١ق. تأليف گرديده و نسخه اصل آن در كتابخانه ضياءالدين اعرجى در نجف موجود است.
#النفحة الغروية فى الدوحة الاعرجية.<ref>الذریعة، ج۲۴، ص٢۵۵.</ref>
#النفحة المدينة فى الدوحة الحسنية:<ref>الذریعة، ج۲۴، ص٢۵٧.</ref> اين كتاب درباره انساب فرزندان و نوادگان [[امام حسن(ع)]] است.
#ينابيع العبرة فى انساب شهداء العترة:<ref>الذریعة، ج٢۵، ص٢٨٩.</ref> اين كتاب درباره انساب شهيدان علوى و فاطمى است.


الأساس فى أنساب الناس:<ref>الذریعة، ج۲، ص۳.</ref> كتابى پر برگ و بار كه با تحقيق سيد حسين ابوسعيده در [[نجف]] به چاپ شده است.
====ادبیات عرب====


الانساب المشجرة .<ref>الذریعة، ج۲، ص٣٨۶</ref>
#بهجة الناظرين:<ref>الذریعة، ج٢۶، ص١١٣.</ref> گویا اين كتاب، در ادبيات عرب و اشعار عرب است.
#تلخيص المغنى:<ref>الذریعة، ج۲۶، ص۲۳۳.</ref> اين كتاب تلخيص «مغنى اللبيب عن كتب الاعاريب» ابن‌هشام انصارى است.
#التنقيح:<ref>الذریعة، ج۴، ص۴۵٩.</ref> اين كتاب، شرح منظومه مؤلف، «غنية الطلاب فى علم الاعراب» است.
#الدّر النضيد فى شرح علويات ابن ابى‌الحديد:<ref>الذریعة، ج٢۶، ص٢٩۴.</ref> اين كتاب، شرح قصايد هفتگانه [[ابن ابى‌الحديد معتزلى]] در ستايش [[امام على(ع)]] است.
#درّة القماس فى أسماء الأفراس:<ref>الذریعة، ج٢۶، ص٢٩۶.</ref> كتابى است در نام‌هاى اسب در لغت و زبان عرب.
#الدروس:<ref>الذریعة، ج٢۶، ص٢٩۹.</ref> اين كتاب، شرح «قطر الندى و بلّ الصدى» از كتب معروف نحوى است.
#الزبدة:<ref>الذریعة، ج٢۶، ص٢٩۶.</ref> گزيده كتاب «درة القماس» است.
#شرحقصيدة حريرى.<ref>الذریعة، ج١۴، ص٩.</ref>
#غنية الطلاب فى علم الإعراب:<ref>الذریعة، ج١۶، ص۶٧.</ref> قصيده‌اى در علم صرف بوده و در سال ١٢٩۴ق. از سرایش آن در [[تهران]] فراغت يافته است.
#منظومة فى اسماء الخيل.<ref>الذریعة، ج٢٣، ص٧۶.</ref>
#المنظومة المستطرفة.<ref>الذریعة، ج٢٣، ص۱۳۵.</ref>
#منظومة فى النحو.<ref>الذریعة، ج٢٣، ص۱۴۰.</ref>
#المنظومة النظامية.<ref>الذریعة، ج٢٣، ص١۴۴.</ref>
#ميزان الأدب فى لغات العرب.
#نجوم الهدى فى شرح قطر الندى.<ref>كشف الارتياب در لباب الانساب، ج١، ص١٣٨.</ref>


====رجال====
سید جعفر اعرجى را يكى از بزرگ‌ترين نسب‌شناسان و دانشمندان علم رجال، تراجم و انساب در سده چهاردهم قمری دانسته‌اند. از او کتاب‌هایی در علم رجال باقی مانده كه برخی از آن‌ها عبارتند از:


او بيش از ۴٠ كتاب تأليف نمود كه از جمله آنهاست:«مناهل الضَرَب فى انساب العرب، الاساس فى انساب الناس، الاقحوان فى نسب آل عدنان.<ref name=":0" />
#الثقات من أصحاب الاصول والرواة.<ref>الذريعة، ج٢۶، ص٢۶۵.</ref>
#الطود الشامخ فى طبقات المشايخ.<ref>الذریعة، ج١۵، ص١٨١؛ مناهل الضرب، ص٢۵۵.</ref>
#مشايخ الاجازة:<ref name=":3" /> این کتاب، به شكل مشجر (درختى) است.


==در نگاه دیگران==
====كلام====
[[آقابزرگ تهرانى]] او را عالم خبیر، نسابه معروف و نویسنده پرکار معرفی کرده و او را در حفظ، ذکاوت، هوشیاری و حسن سلیقه آیتی از آیات خدا دانسته است.<ref>نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.</ref> [[سيد محسن امين]]، نیز از او به عنوان عالم فاضل نسّابه و مؤلف كثير التأليف، یاد کرده است.<ref>سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج۴، ص١۵۴.</ref> [[محمود مرعشى نجفى]]، او را تاریخ‌نگار و شگفتیِ زمان خود، در علم نسب دانسته است.<ref name=":0" /> محمدهادى امينى نیز او را در انساب، رجال، تاريخ و علوم گوناگون نشانه‌ای از نشانه‌های خدا دانسته است.<ref name=":1">محمدهادى امينى، معجم رجال الفكر والأدب فى النجف، ج١، ص١۶٢.</ref>


==درگذشت==
#الاعتقادات.<ref name=":3" />
علامه مورخ، نسّابه خاندان پيامبر اكرم (ص) ، گردآورنده مشجرات و كتاب‌هاى مبسوط، سيد جعفر حسينى اعرجى عبيدلى كاظمينى، متوفا در روستاى «ماسبذان» از توابع «پشتكوه» . او شگفتى و اعجوبه زمانش در علم نسب بود و بيش از ۴٠ كتاب تأليف نمود كه از جمله آنهاست:«مناهل الضَرَب فى انساب العرب، الاساس فى انساب الناس، الاقحوان فى نسب آل عدنان.<ref name=":0" />
#معالم اليقين فى شرح اصول الدين.<ref>الذريعة، ج٢١، ص٢٠٢.</ref>


====گوناگون====
از وی کتاب‌هایی بر جای مانده که موضوع آنها مشخص نیست. برخی، احتمال داده‌اند کشکول و جامع متفرقات باشد. آن‌ها عبارتند از:


شيخ محمّدهادى امينى هم مى‌نويسد:
#زاد المسافرین:<ref>الذریعة، ج١٢، ص٨.</ref> شاید در موضوع ادعیه و زیارات باشد.
#سفینة النجاة.<ref>مقدمه مناهل، ص١٢.</ref>
#معارج السالکین:<ref>الذريعة، ج٢١، ص١٨١.</ref> شاید در موضوع دعا و اخلاق باشد.
#عقود الیواقیت فی نصوص المواقیت.<ref>نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.</ref> گویا این کتاب درباره مواقیت احرام و تعیین دقیق نقاط آن است
#الجوهرة فی شرح التبصرة:<ref>الإجازة الكبيرة، ص۴۵٨.</ref> شرح «تبصرة المتعلمین» [[علامه حلی]].


عالم متتبع و نسّابه آگاه و نويسنده محقق، كثير التأليف والتصنيف كه در انساب و رجال و تاريخ و علوم گوناگون و در حافظه و هوشيارى و ذكاوت و حسن سليقه آيتى از آيات الهى بود.<ref name=":1" />
==در نگاه دیگران==
[[آقابزرگ تهرانى]] او را عالم خبیر، نسابه معروف و نویسنده پرکار معرفی کرده و او را در حفظ، ذکاوت، هوشیاری و حسن سلیقه آیتی از آیات خدا دانسته است.<ref>نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.</ref> [[سيد محسن امين]]، نیز از او به عنوان عالم، فاضل، نسّابه و مؤلف كثير التأليف، یاد کرده است.<ref>سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج۴، ص١۵۴.</ref> [[محمود مرعشى نجفى]]، او را تاریخ‌نگار و شگفتیِ زمان خود، در علم نسب دانسته است.<ref name=":0" /> محمدهادى امينى نیز او را در انساب، رجال، تاريخ و علوم گوناگون نشانه‌ای از نشانه‌های خدا معرفی کرده است.<ref name=":1">محمدهادى امينى، معجم رجال الفكر والأدب فى النجف، ج١، ص١۶٢.</ref>


==درگذشت==
سید جعفر اعرجی، در 57 سالگی، در سال 1332ق. در [[کرمانشاه]]، در پشتکوه (ماهی‌دشت کنونی) و در روستای ماسبذان درگذشت.<ref name=":0" />
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۸۶: خط ۱۵۸:
{{پایان}}
{{پایان}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:عالمان شیعه قرن 14 (قمری)]]
[[رده:نویسندگان عرب زبان]]
[[رده:نویسندگان سده چهاردهم قمری]]
[[رده:افراد خاندان اعرج]]
[[رده:اشخاص قرن چهاردهم قمری]]
[[رده:مدفونان در کرمانشاه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۰

سید جعفر اعرجی
مشخصات فردی
نام کامل سید جعفر بن محمد اعرجی عبیدلی کاظمینی
نسب امامزاده علی صالح و امام سجاد(ع)
زادروز 1274ق.
زادگاه عراق، کاظمین
محل زندگی نجف و کرمانشاه
مذهب شیعه
تاریخ درگذشت 1332ق.
محل درگذشت ایران، روستای ماسبذان، ماهی‌دشت کنونی، استان کرمانشاه
مشخصات دینی
هجرت به ایران
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتید میرزا حسین نوری و سید محمد بحرالعلوم
محل تحصیل نجف، ایران
شاگردان سید محمود مرعشی نجفی، سيد رضا غريفى بحرانى صائغ
تالیفات مناهل الضَرَب فى أنساب العرب

سید جعفر اعرجی (1274-1332ق)، فرزند سید محمد و زاده کاظمین، یکی از عالمان، نسب‌شناسان و رجال‌نگاران معروف شیعه در سده چهاردهم قمری است. وی از آل اعرج بوده و نسبش به امامزاده علی صالح، مدفون در ایلام می‌رسد.

او در نجف، از استادانی مانند میرزا حسین نوری و سید محمد بحرالعلوم بهره برد و به چندین شهر از ایران سفر کرده، از عالمان آن مناطق استفاده کرد. او در یکی از روستاهای ماهی‌دشت کنونی، در استان کرمانشاه ساکن شده، ازدواج کرده و در همان‌جا درگذشت.

سید محمود نجفی مرعشی، پدر سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، یکی از شاگردان او در علم انساب بوده است. وی بیش از ۵۰ کتاب در موضوعات حدیث، تاریخ، انساب، رجال و ادبیات عرب نگاشته است.

ولادت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید جعفر اعرجی، که به «عبيدلى» و «كاظمينى» نیز شهرت داشت،[۱] در سال 1274ق. در شهر کاظمین، زاده شده و در همان سال پدر وی درگذشت.[۲]

تبار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پدر او، سید محمد بن سید جعفر بن سید راضی اعرجی، مؤلف کتاب «وسیله» در فقه بوده[۳] و سلسله نسب او، با 28 واسطه به امام سجاد(ع) می‌رسد،[۴] که عبارت است از:

ابوعبدالله جعفر حسینی اعرجی، بن سید محمد، بن جعفر، بن راضی، بن حسن، بن مرتضی، بن شرفالدین، بن نصرالله، بن زرزور، بن ناصر، بن منصور، بن ابیالفضل، بن موسی عمادالدین، بن علی، بن ابی الحسن محمد، بن ابی علی حسن، بن رجب، بن طالب، بن عمار، بن مفضل، بن محمد الصالح، بن احمد البننّ، بن محمد الاشتر، بن عبیدالله، بن علی، بن عبیدالله، بن علی الصالح (مدفون در ایلام)، بن عبیدالله، بن الحسین الاصغر، بن الامام سید الساجدین علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب(ع).
اجداد او، بیشتر از عالمان، زاهدان و عبادان بوده‌اند. جدش سید راضی، یکی از سرشناسان کاظمین و معاصر سید عبدالله شبّر و برادر سید محسن اعرجی، مؤلف کتاب المحصول بوده است. نیای وی، امامزاده علی صالح، از روایان و یاران امام رضا(ع) و مدفون در صالح‌آباد ایلام است.[یادداشت ۱]

تحصیلات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید جعفر اعرجی، در نجف، تا سال ۱۲۹۴ق. به آموختن علوم حوزوی مانند رجال، حدیث و فقه پرداخت. برخی از استادان و مشایخ او عبارتند از:

  • میرزا حسین نوری (1254-1320ق) مؤلف مستدرک الوسائل؛
  • سید محمد بحرالعلوم (1261-1326ق) مؤلف بلغة الفقیه؛
  • عبدالرحیم تستری (1226-1313ق) مؤلف نتیجة الانظار و شمس الهدی؛
  • اسدالله کرمانشاهی، نواده محمدعلی کرمانشاهی، فرزند وحید بهبهانی؛
  • سید علی آل عطیه حسنی کاظمی (1306ق)، نویسنده نهج الهدی فی شرح قطر الندی؛
  • کاظم نقیب؛
  • سید محمد آل رمیثه حسنی.

سفر به ایران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وی در سال 1294ق. به ایران سفر کرده و در کرمانشاه سکونت گزید و از درس اصول عبدالرحیم جلیلی کرمانشاهی (1222 -1305ق)، نویسنده کتاب «کشف الاسرار و سرّ الاسرار» بهره برد. او در همین شهر، کتاب «نفحة قرمسین» را تألیف کرد. سید جعفر اعرجی، به هر شهری که می‌رفت، عالمان، ادیبان و بزرگان آن شهر را یافته و از محضر علمی آنان بهره می‌برد. به تهران، سبزوار، اصفهان و لرستان سفر کرده و در لرستان ساکن شده و با دختر غلامرضا خان والی پشتکوه، حکمران ایلام و لرستان ازدواج کرد. او در روستای ماسبذان،[یادداشت ۲][۵] ساکن شده و به تألیف پرداخت. وی، در طول سفرهاى بسيار خود، نسخه‌هاى خطى با ارزش را یافته و از روی آن‌ها نسخه‌بردارى مى‌كرد؛ از این رو، دانش وی گسترده‌تر شده و از هر علمى بهره‌اى برده و در نظم و نثر، مهارت یافت.[۶]

نسب‌شناس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید جعفر اعرجى، در علم نسب مهارت داشته است. او را در علم نسب، حلقه اتصال آيندگان به پيشينيان دانسته‌اند؛ زیرا این علم، از طريق او به دست عالمان كنونى رسيده است. وی در نجف، شاگردانى را در علم رجال و انساب پرورش داد كه از جمله آنان سيد شمس‌الدين محمود نجفى مرعشى (١٣٣٨ق)، پدر سيد شهاب‌الدين مرعشى نجفى است. سيد رضا غريفى بحرانى صائغ، از شاگردان ديگر وى است، كه او نیز از استادان سید شهاب‌الدین مرعشى نجفى است.

تأليفات سید محمود و سيد شهاب‌الدين مرعشى نجفى در علم انساب را، از برکات سيد جعفر اعرجى دانسته‌اند. به باور برخی، شكوفا بودن علم نسب در اين زمان، مديون تأليفات اين سه فرد است. برخى از اين تألیفات، در قم، در كتابخانه آيت‌الله العظمى مرعشى نجفى و برخى، نزد سيد ضياءالدين اعرجى در نجف بوده است.[۷]

تألیفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اعرجی، در دانش‌های گوناگون مانند حدیث، تاریخ، انساب، ادبیات، رجال، کلام و عقاید تألیفات فراوانی نگاشته که تا کنون تنها اندکی به چاپ رسیده است.[۸] برخی، کتاب‌های او را بیش از ۴۰ اثر دانسته‌اند.[۱] برخی از آن‌ها عبارتند از:

حدیث[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. اربعين حديث: طرق مؤلف به ابن معيّه؛
  2. الارشاد: ۴٠ حديث در فضايل امام على(ع) از طريق اهل سنت؛[۹]
  3. الحبل المتين فى اربعين فضيلة لأميرالمؤمنين(ع)؛[۱۰]
  4. جواهر المقال فى فضائل الآل؛[۱۱]
  5. الشهاب الثاقب فى الفضائل.[۱۲]

تاریخ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. اطباق النور فى إجلاء غياهب كتاب منصور: در فضايل خاندان حضرت محمد(ص) و مثالب و معايب بنى‌العباس.[یادداشت ۳]
  2. البرناس فى مثالب بنى العباس:[۱۳] شرح حال خلفاى بنى عباس و زشتى‌هاى كردار آن‌ها.
  3. البلد الأمين فى أحوال العترة الأكرمين:[۱۴] شرح حال خاندان حضرت محمد(ص) كه طبق نام آنان، برحسب حروف مرتب شده است.
  4. الحدائق النضرة فى احوال العترة الخيرة:[۱۴] شرح حال پنج تن آل‌عبا، به‌ويژه فضايل و تاريخ زندگانى امام على(ع).
  5. الدرة الغالية فى أخبار القرون الخالية:[۱۵] نام ديگر آن، «عبر اهل السلوك فى تواريخ الامراء والملوك» است. اين كتاب، داراى فوايد گوناگون بوده و عناوين آن«فائدة، فائدة» مى‌باشد و به ترتيب سال و سده مرتب شده است.
  6. الذريعة فى وفيات أعيان الشيعة:[۱۶] موضوع كتاب، تاريخ درگذشت بزرگان و عالمان شيعه است.
  7. ضياءالعين فى حديث مقتل الحسين(ع):[۱۷] موضوع كتاب مقتل امام حسین(ع) است.
  8. معجم الاشراف:[۱۸] در اين كتاب، نام هاشميان و بزرگانى را كه در شهرهاى گوناگون زندگى مى‌كردند، به ترتيب نام شهرها شمرده است.
  9. نفحة قرمسين:[۱۹] سفرنامه و رویدادهای سفرش به كرمانشاه، در سال ١٢٩۴ق. است كه در آن زمان، در درس اصول عبدالرحيم جليلى كرمانشاهى شركت مى‌کرد.

انساب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دست‌‌نوشت محمود مرعشی نجفی، درباره سید جعفر اعرجی و کتاب مناهل الضَرَب فی انساب العرب.
  1. انساب آل ابى‌طالب:[۲۰] اين كتاب به صورت مشجّر (درختى) بوده و نسخه‌اى از آن در كتابخانه سردار كابلى بوده است.
  2. الأساس فى أنساب الناس:[۲۱] كتابى پر برگ و بار كه با تحقيق سيد حسين ابوسعيده در نجف به چاپ شده است.
  3. الانساب المشجرة .[۲۲]
  4. البحر التيار فى اسماء القرى والامصار.[۲۳]
  5. البحر الزخار فى أنساب ملوك القاجار:[۲۴] اين كتاب تكميل كتاب پیشین بوده و به شرح انساب پادشاهان قاجار پرداخته و آن را به نام اميرنظام گروسى تأليف كرده است.
  6. التيار فى انساب ملوك القاجار:[۲۵] اين كتاب را به نامحشمة الدوله قاجار، نوه عباس ميرزا بن فتحعلى شاه تأليف كرده است.
  7. الحديقة البهية فى نسب السادة الاعرجية:[۲۶] اين نوشتار، مشجّر (درختى) است.
  8. الدّر المنتظم فى انساب العرب والعجم:[۲۷] اين كتاب مشجر بوده و نسخه خطى آن در كتابخانه سردار كابلى در كرمانشاه بوده است.
  9. الدّر المنثور فى انساب المعارف والصدور:[۲۸] اين كتاب با تحقيق سيد حسين ابوسعيده موسوى در نجف به چاپ رسيده است.
  10. الدّرة الأبدية فى نسب الأعرجية.[۲۹]
  11. الدرر البهية فى البطون الاعرجية.[۳۰]
  12. رياض الأقحوان فى نسب قحطان و عدنان و بعض الفرس والترك والسودان:[۳۱] اين كتاب درختى بوده و جابر ربعى كاظمى (١٣١٣ق) دايى سيد حسن صدر بر آن تقريظ نوشته است.
  13. شقايق النعمان فى نسب ملوك آل عثمان.[۳۲]
  14. الصراط الابلج فى انساب بنى الاعرج:[۳۳] اين كتاب مشجر است و نسخه خطى آن در كتابخانه سيد محمدعلى روضاتى در اصفهان موجود است.
  15. مسارح الأنظار فى أنساب الانصار.[۳۴]
  16. مشجر النسب:[۳۵] شايد این کتاب، يكى از كتب پيشين وى باشد. نسخه خطى آن نزد سيد هادى اعرجى بوده است.
  17. مشجرة الجوهرة.[۳۶]
  18. مصابيح الظلم فى أنساب العرب والعجم:[۳۷] اين كتاب، گزيده «الدّر المنتظم» بوده و سيد عيسى بن جعفر (بن محمّد بن الحسن بن سيد محسن اعرجى) بر آن تقريظ نگاشته است.
  19. مناهل الضَرَب فى أنساب العرب:[۳۸] اين كتاب در دو جلد (جلد اول شامل انساب غير علويين و جلد دوم در برگيرنده انساب بنى‌هاشم) و شامل مطالب تاريخى و رجالى فراوان است. اصل كتاب به خط مؤلف، نزد آقابزرگ تهرانى بوده و آيت‌الله مرعشى نجفى از روى آن استنساخ كرده است. اين نسخه در كتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی در قم بوده و در سال ١۴١٩ق. (١٣٧٧ش) با تحقيق سيد مهدى رجايى به چاپ رسيد. در اين كتاب نخست مطالب جمال‌الدين ابن‌عنبه در كتاب«عمدة الطالب فى انساب آل ابى‌طالب» بيان شده و سپس مطالب زیادی درباره بطون لاحقه افزوده است.
  20. النخبة فى نسب الأعرجيين.[۳۹]
  21. نفحة بغداد فى نسب الاعرجية الامجاد:[۴۰] اين كتاب مختصر بوده و در سال ١٣١١ق. تأليف گرديده و نسخه اصل آن در كتابخانه ضياءالدين اعرجى در نجف موجود است.
  22. النفحة الغروية فى الدوحة الاعرجية.[۴۱]
  23. النفحة المدينة فى الدوحة الحسنية:[۴۲] اين كتاب درباره انساب فرزندان و نوادگان امام حسن(ع) است.
  24. ينابيع العبرة فى انساب شهداء العترة:[۴۳] اين كتاب درباره انساب شهيدان علوى و فاطمى است.

ادبیات عرب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. بهجة الناظرين:[۴۴] گویا اين كتاب، در ادبيات عرب و اشعار عرب است.
  2. تلخيص المغنى:[۴۵] اين كتاب تلخيص «مغنى اللبيب عن كتب الاعاريب» ابن‌هشام انصارى است.
  3. التنقيح:[۴۶] اين كتاب، شرح منظومه مؤلف، «غنية الطلاب فى علم الاعراب» است.
  4. الدّر النضيد فى شرح علويات ابن ابى‌الحديد:[۴۷] اين كتاب، شرح قصايد هفتگانه ابن ابى‌الحديد معتزلى در ستايش امام على(ع) است.
  5. درّة القماس فى أسماء الأفراس:[۴۸] كتابى است در نام‌هاى اسب در لغت و زبان عرب.
  6. الدروس:[۴۹] اين كتاب، شرح «قطر الندى و بلّ الصدى» از كتب معروف نحوى است.
  7. الزبدة:[۵۰] گزيده كتاب «درة القماس» است.
  8. شرحقصيدة حريرى.[۵۱]
  9. غنية الطلاب فى علم الإعراب:[۵۲] قصيده‌اى در علم صرف بوده و در سال ١٢٩۴ق. از سرایش آن در تهران فراغت يافته است.
  10. منظومة فى اسماء الخيل.[۵۳]
  11. المنظومة المستطرفة.[۵۴]
  12. منظومة فى النحو.[۵۵]
  13. المنظومة النظامية.[۵۶]
  14. ميزان الأدب فى لغات العرب.
  15. نجوم الهدى فى شرح قطر الندى.[۵۷]

رجال[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید جعفر اعرجى را يكى از بزرگ‌ترين نسب‌شناسان و دانشمندان علم رجال، تراجم و انساب در سده چهاردهم قمری دانسته‌اند. از او کتاب‌هایی در علم رجال باقی مانده كه برخی از آن‌ها عبارتند از:

  1. الثقات من أصحاب الاصول والرواة.[۵۸]
  2. الطود الشامخ فى طبقات المشايخ.[۵۹]
  3. مشايخ الاجازة:[۹] این کتاب، به شكل مشجر (درختى) است.

كلام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. الاعتقادات.[۹]
  2. معالم اليقين فى شرح اصول الدين.[۶۰]

گوناگون[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از وی کتاب‌هایی بر جای مانده که موضوع آنها مشخص نیست. برخی، احتمال داده‌اند کشکول و جامع متفرقات باشد. آن‌ها عبارتند از:

  1. زاد المسافرین:[۶۱] شاید در موضوع ادعیه و زیارات باشد.
  2. سفینة النجاة.[۶۲]
  3. معارج السالکین:[۶۳] شاید در موضوع دعا و اخلاق باشد.
  4. عقود الیواقیت فی نصوص المواقیت.[۶۴] گویا این کتاب درباره مواقیت احرام و تعیین دقیق نقاط آن است
  5. الجوهرة فی شرح التبصرة:[۶۵] شرح «تبصرة المتعلمین» علامه حلی.

در نگاه دیگران[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آقابزرگ تهرانى او را عالم خبیر، نسابه معروف و نویسنده پرکار معرفی کرده و او را در حفظ، ذکاوت، هوشیاری و حسن سلیقه آیتی از آیات خدا دانسته است.[۶۶] سيد محسن امين، نیز از او به عنوان عالم، فاضل، نسّابه و مؤلف كثير التأليف، یاد کرده است.[۶۷] محمود مرعشى نجفى، او را تاریخ‌نگار و شگفتیِ زمان خود، در علم نسب دانسته است.[۱] محمدهادى امينى نیز او را در انساب، رجال، تاريخ و علوم گوناگون نشانه‌ای از نشانه‌های خدا معرفی کرده است.[۶۸]

درگذشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید جعفر اعرجی، در 57 سالگی، در سال 1332ق. در کرمانشاه، در پشتکوه (ماهی‌دشت کنونی) و در روستای ماسبذان درگذشت.[۱]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ آيةالله مرعشى نجفى، الاجازة الكبيرة، ص۴۵٨.
  2. آقابزرگ تهرانى، نقباء البشر، ج١، ص٢٩٩ و كرام البررة، ج٣، ص٣٧۶.
  3. كرام البررة، ج٣، ص٣٧۶.
  4. سيد جعفر اعرجى، مقدمه كتاب مناهل الضرب فى انساب العرب.
  5. تعليقات بر «تاريخ قم»، حسن بن محمّد بن حسن قمى، تحقيق محمّدرضا انصارى قمى، ص۶٠ و ٨۴٧.
  6. زندگانی علمی سید جعفر اعرجی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص۱۸۸.
  7. زندگانی علمی سید جعفر اعرجی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص۱۸۸ و ۱۸۹.
  8. زندگانی علمی سید جعفر اعرجی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۵ و ۱۶، ص۱۸۹.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.
  10. آقا بزرگ تهرانى، الذريعة، ج٢۶، ص٢۶٨.
  11. آقا بزرگ تهرانى، الذريعة، ج۵، ص٣٨١.
  12. آقا بزرگ تهرانى، الذريعة، ج١۴، ص٢۴٩.
  13. الذريعة، ج٢۶، ص٩۵.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ الذریعة، ج٢١، ص٢١٧.
  15. الذریعة، ج٨، ص١٠٢ و ج١۵، ص٢١١؛ مناهل الضرب، ص٢۶١
  16. الذریعة، ج١٠، ص٢٩.
  17. الذریعة، ج١۵، ص١٢۵.
  18. الذریعة، ج٢١، ص١٢٧.
  19. الذریعة، ج٢۴، ص٢۵٧.
  20. الذریعة، ج٢، ص٣٧٧.
  21. الذریعة، ج۲، ص۳.
  22. الذریعة، ج۲، ص٣٨۶
  23. الذریعة، ج٢۶، ص٨۴.
  24. نقباء البشر، ج١.
  25. الذريعة، ج٢۶، ص٢۴٣.
  26. الذريعة، ج۶، ص٣٨٢.
  27. الذریعة، ج٨، ص٧۴.
  28. الذریعة، ج۸، ص۷۵.
  29. نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.
  30. آيةالله مرعشى نجفى، در كشف الارتياب، و مقدمة مناهل الضرب، ص١٩.
  31. الذريعة، ج١١، ص٣١٩.
  32. الذریعة، ، ج١۴، ص٢١٩.
  33. الذریعة، ، ج١۵، ص٣٢.
  34. نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.
  35. الذريعة، ج٢١، ص۴۵.
  36. نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.
  37. الذريعة، ج٢١، ص٩٠.
  38. الذریعة، ج٢٢، ص٣۵۴و٣۵۵.
  39. نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.
  40. الذريعة، ج٢۴، ص٢۵٢.
  41. الذریعة، ج۲۴، ص٢۵۵.
  42. الذریعة، ج۲۴، ص٢۵٧.
  43. الذریعة، ج٢۵، ص٢٨٩.
  44. الذریعة، ج٢۶، ص١١٣.
  45. الذریعة، ج۲۶، ص۲۳۳.
  46. الذریعة، ج۴، ص۴۵٩.
  47. الذریعة، ج٢۶، ص٢٩۴.
  48. الذریعة، ج٢۶، ص٢٩۶.
  49. الذریعة، ج٢۶، ص٢٩۹.
  50. الذریعة، ج٢۶، ص٢٩۶.
  51. الذریعة، ج١۴، ص٩.
  52. الذریعة، ج١۶، ص۶٧.
  53. الذریعة، ج٢٣، ص٧۶.
  54. الذریعة، ج٢٣، ص۱۳۵.
  55. الذریعة، ج٢٣، ص۱۴۰.
  56. الذریعة، ج٢٣، ص١۴۴.
  57. كشف الارتياب در لباب الانساب، ج١، ص١٣٨.
  58. الذريعة، ج٢۶، ص٢۶۵.
  59. الذریعة، ج١۵، ص١٨١؛ مناهل الضرب، ص٢۵۵.
  60. الذريعة، ج٢١، ص٢٠٢.
  61. الذریعة، ج١٢، ص٨.
  62. مقدمه مناهل، ص١٢.
  63. الذريعة، ج٢١، ص١٨١.
  64. نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.
  65. الإجازة الكبيرة، ص۴۵٨.
  66. نقباء البشر، ج١، ص٣٠٠.
  67. سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج۴، ص١۵۴.
  68. محمدهادى امينى، معجم رجال الفكر والأدب فى النجف، ج١، ص١۶٢.
  1. سرگذشت او در «مناهل الضرب فى انساب العرب»، ص ۵٠۶-۵٠٩ آمده است.
  2. «ماسبذان» يكى از شهرهاى رُبع همدان (به همراه ملاير، نهاوند و تويسركان) بوده و نام ديگر آن «ماهى‌دشت» يا «ماى‌دشت» مى‌باشد و دشت‌هاى حاصلخيز و اسب‌پرور غرب شهر همدان تا اسدآباد كه بر شاهراه اكباتان (همدان) بابل قرار دارد تا شمال لرستان و ايلام كنونى را شامل مى‌شده است. اكنون به نام شهر «ماهى‌دشت» در غرب لرستان و نزديك مرز عراق معروف است.
  3. در اين كتاب، نامه منصور دوانيقى، دومين خليفه عباسى، به نفس زكيه، محمد بن عبدالله محض بن حسن مثلّث بن حسن مثنّى بن امام حسن(ع) بررسى و همه موارد خلاف و باطل آن نمايانده شده و بدان پاسخ گفته شده است.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از مقاله زندگانی علمی سید جعفر اعرجی، ناصرالدین انصاری قمی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره پانزدهم و شانزدهم، تابستان و پاییز 1392، ص۱۸۵ است.