چاه کعبه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
بر اساس گزارش ابوالولید ازرقی تاریخ‌نگار [[مذهب شافعی|شافعی]] قرن سوم قمری در کتاب [[اخبار مکه (ازرقی)|اخبار مکه]]، ماری به عنوان نگهبانِ هدایای کعبه در ته چاه زندگی می‌کرد، که پس از عمر طولانی پانصد ساله در سال ۳۵ عام‌الفیل عقابی آن را ربود و به کوه اجیاد الصغیر برد. به گفته وی، دزدان هدایای داخل چاه را سرقت کردند.<ref>اخبار مکه و ما جاء‌ فیها من الاثار، ج۱، ص۲۴۲.</ref>
بر اساس گزارش ابوالولید ازرقی تاریخ‌نگار [[مذهب شافعی|شافعی]] قرن سوم قمری در کتاب [[اخبار مکه (ازرقی)|اخبار مکه]]، ماری به عنوان نگهبانِ هدایای کعبه در ته چاه زندگی می‌کرد، که پس از عمر طولانی پانصد ساله در سال ۳۵ عام‌الفیل عقابی آن را ربود و به کوه اجیاد الصغیر برد. به گفته وی، دزدان هدایای داخل چاه را سرقت کردند.<ref>اخبار مکه و ما جاء‌ فیها من الاثار، ج۱، ص۲۴۲.</ref>


از این چاه در منابع تاریخی کم‌تر نامی برده شده و عمر و طول و عرض آن شناسانده نشده است.{{کتاب|اسم_فایل=پرونده:مکه در بستر تاریخ.pdf|صفحه=105|متن=مکه در بستر تاریخ، ص۱۰۵.}} وجود این چاه را تا هنگام [[بازسازی کعبه (قریش)|بازسازی ساختمان کعبه]] به وسیله [[قریش]] در سال ۳۵ [[بعثت]] قطعی دانسته‌اند. برخی احتمال داده‌اند در این سال که قریش کف و در کعبه را حدود ۲ متر بالا آورد، این چاه هم از بین رفت. گفته می‌شود در زمان [[جرهم|قبیله جُرْهُم‌]]، نگهبان چاه قصد دزدی از آن را داشت که سنگی بر او فرود آمد و او راکشت و از آن به بعد، به آن چاه «اخسف؛ غایب کننده در زمین» گفتند.<ref>المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۶، ص۲۵۲؛ اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، ج۱، ص۲۴۴.</ref>
از این چاه در منابع تاریخی کم‌تر نامی برده شده و عمر و طول و عرض آن شناسانده نشده است.{{کتاب|اسم_فایل=پرونده:مکه در بستر تاریخ.pdf|صفحه=105|متن=مکه در بستر تاریخ، ص۱۰۵.}} وجود این چاه را تا هنگام [[بازسازی کعبه (قریش)|بازسازی ساختمان کعبه]] به وسیله [[قریش]] قطعی دانسته‌اند. برخی احتمال داده‌اند هنگامی که قریش کف و [[باب الکعبه|در کعبه]] را حدود ۲ متر بالا آورد، این چاه هم از بین رفت. گفته می‌شود در زمان [[جرهم|قبیله جُرْهُم‌]]، نگهبان چاه قصد دزدی از آن را داشت که سنگی بر او فرود آمد و او را کشت و از آن به بعد، به آن چاه «اخسف؛ غایب کننده در زمین» گفتند.<ref>المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۶، ص۲۵۲؛ اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، ج۱، ص۲۴۴.</ref>


در نقلی آمده که هنگام فتح مکه، حدود هفتاد هزار اوقیه طلا در این چاه موجود بود؛ ولی پیامبر(ص) در جنگ حنین که بعد از فتح مکه بود، از آن استفاده نکرد.<ref>اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، ج۱، ص۲۴۶.</ref>
در نقلی آمده که هنگام فتح مکه، حدود هفتاد هزار اوقیه طلا<ref group="یادداشت">اوقیه وزنه‌ای معادل هفت مثقال است. (لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه اوقیه)</ref> در این چاه موجود بود؛ ولی [[پیامبر(ص)]] در جنگ حنین که بعد از فتح مکه بود، از آن استفاده نکرد.<ref>اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، ج۱، ص۲۴۶.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۰۴

چاه کعبه چاهی که درون کعبه و در ضلع شرقی آن، به‌دست حضرت ابراهیم(ع) کنده شده بود.[۱] این چاه محلی برای نگهداری هدایایی که به کعبه می‌شد به شمار می‌رفت.[۲]

بر اساس گزارش ابوالولید ازرقی تاریخ‌نگار شافعی قرن سوم قمری در کتاب اخبار مکه، ماری به عنوان نگهبانِ هدایای کعبه در ته چاه زندگی می‌کرد، که پس از عمر طولانی پانصد ساله در سال ۳۵ عام‌الفیل عقابی آن را ربود و به کوه اجیاد الصغیر برد. به گفته وی، دزدان هدایای داخل چاه را سرقت کردند.[۳]

از این چاه در منابع تاریخی کم‌تر نامی برده شده و عمر و طول و عرض آن شناسانده نشده است.[۴] وجود این چاه را تا هنگام بازسازی ساختمان کعبه به وسیله قریش قطعی دانسته‌اند. برخی احتمال داده‌اند هنگامی که قریش کف و در کعبه را حدود ۲ متر بالا آورد، این چاه هم از بین رفت. گفته می‌شود در زمان قبیله جُرْهُم‌، نگهبان چاه قصد دزدی از آن را داشت که سنگی بر او فرود آمد و او را کشت و از آن به بعد، به آن چاه «اخسف؛ غایب کننده در زمین» گفتند.[۵]

در نقلی آمده که هنگام فتح مکه، حدود هفتاد هزار اوقیه طلا[یادداشت ۱] در این چاه موجود بود؛ ولی پیامبر(ص) در جنگ حنین که بعد از فتح مکه بود، از آن استفاده نکرد.[۶]

پانویس

  1. مکه در بستر تاریخ، ص۱۰۵.
  2. مکه در بستر تاریخ، ص۱۰۵.
  3. اخبار مکه و ما جاء‌ فیها من الاثار، ج۱، ص۲۴۲.
  4. مکه در بستر تاریخ، ص۱۰۵.
  5. المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۶، ص۲۵۲؛ اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، ج۱، ص۲۴۴.
  6. اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، ج۱، ص۲۴۶.
  1. اوقیه وزنه‌ای معادل هفت مثقال است. (لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه اوقیه)

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب مکه در بستر تاریخ، نعمت‌الله صفری فروشانی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۶ش است.