استقبال حاجی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==پیشینه اسلامی== | ==پیشینه اسلامی== | ||
استقبال از مسافران در میان مردم گوناگون، عرفی رایج بوده و از آداب اسلامی و سیره رسول خدا(ص) است.<ref>. المعجم الکبیر، ج2، ص108؛ اعلام الوری، ج1، ص210؛ وسائل الشیعه، ج12، ص226.</ref> در گزارشی، به استقبال پیامبر گرامی(ص) از [[جعفر طیار]]، هنگام بازگشت او از [[حبشه]]، اشاره شده است.<ref>. الخصال، ص484؛ اعلام الوری، ج1، ص210؛ وسائل الشیعه، ج8، ص226.</ref> بر پایه گزارشی دیگر، پیامبر همراه مهاجران و انصار در بازگشت مجاهدان از سریهها، به استقبال آنان میرفتند.<ref>. مستدرک الوسائل، ج8، ص207؛ تاریخ معالم المدینه، ص217.</ref> مردم مدینه نیز از پیامبر گرامی و سپاهیان اسلام هنگام بازگشت از برخی [[غزوه|غزوهها]]، در ورودی شهر استقبال میکردند.<ref>. السیرة النبویه، ج4، ص41؛ امتاع الاسماع، ج8، ص393؛ سبل الهدی، ج4، ص64؛ ج10، ص320.</ref> تنگههای ورودی مدینه که «[[ | استقبال از مسافران در میان مردم گوناگون، عرفی رایج بوده و از آداب اسلامی و سیره رسول خدا(ص) است.<ref>. المعجم الکبیر، ج2، ص108؛ اعلام الوری، ج1، ص210؛ وسائل الشیعه، ج12، ص226.</ref> در گزارشی، به استقبال پیامبر گرامی(ص) از [[جعفر طیار]]، هنگام بازگشت او از [[حبشه]]، اشاره شده است.<ref>. الخصال، ص484؛ اعلام الوری، ج1، ص210؛ وسائل الشیعه، ج8، ص226.</ref> بر پایه گزارشی دیگر، پیامبر همراه مهاجران و انصار در بازگشت مجاهدان از سریهها، به استقبال آنان میرفتند.<ref>. مستدرک الوسائل، ج8، ص207؛ تاریخ معالم المدینه، ص217.</ref> مردم مدینه نیز از پیامبر گرامی و سپاهیان اسلام هنگام بازگشت از برخی [[غزوه|غزوهها]]، در ورودی شهر استقبال میکردند.<ref>. السیرة النبویه، ج4، ص41؛ امتاع الاسماع، ج8، ص393؛ سبل الهدی، ج4، ص64؛ ج10، ص320.</ref> تنگههای ورودی مدینه که «[[ثنیة الوداع|ثنیّة الوداع]]» خوانده میشد، مکان استقبال و بدرقه مسافران و مجاهدان در آغاز اسلام بود.<ref>. فتح الباری، ج8، ص98؛ الدر الثمین، ص123-128.</ref> | ||
==جنبه فقهی== | ==جنبه فقهی== |
نسخهٔ ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۵۰
استقبال به معنای آمدن به پیشواز حاجی به هنگام بازگشت به شهر و دیار خود است. استقبال همچنین شامل پیشواز اهل حجاز از زائران به هنگام ورود آنان به مکه و مدینه است. استقبال از حاجی، رسمی کهن در بین مسلمانان بوده است که در سرزمینهای مختلف با آیینهای محلی آمیخته شده و شکل مخصوص به خود را یافته است. از نظر فقهی نیز استقبال از حاجیان از مستحبات به شمار آمده است و در سیره پیامبر(ص) و امامان(ع) پیشینه دارد.
واژه
استقبال از ریشه «ق ـ ب ـ ل» به معنای روی آوردن،[۱] روبهرو شدن،[۲] پیشداشت[۳] برای خوشامدگویی به مهمان یا مسافر تا مسافتی در مسیر آمدن او، پیش رفتن، پیشواز رفتن[۴] و متضاد بدرقه است.[۵] در پیشواز این مفهوم نهفته که استقبال شونده به محل سکونت و وطن خود نرسیده و در خانه خود اقامت نکرده است.
پیشینه اسلامی
استقبال از مسافران در میان مردم گوناگون، عرفی رایج بوده و از آداب اسلامی و سیره رسول خدا(ص) است.[۶] در گزارشی، به استقبال پیامبر گرامی(ص) از جعفر طیار، هنگام بازگشت او از حبشه، اشاره شده است.[۷] بر پایه گزارشی دیگر، پیامبر همراه مهاجران و انصار در بازگشت مجاهدان از سریهها، به استقبال آنان میرفتند.[۸] مردم مدینه نیز از پیامبر گرامی و سپاهیان اسلام هنگام بازگشت از برخی غزوهها، در ورودی شهر استقبال میکردند.[۹] تنگههای ورودی مدینه که «ثنیّة الوداع» خوانده میشد، مکان استقبال و بدرقه مسافران و مجاهدان در آغاز اسلام بود.[۱۰]
جنبه فقهی
استقبال از مسافر، در زمره ضروریات عرفی است. به فتوای شماری از مراجع، بیرون رفتن از مسجد در حال اعتکاف برای استقبال از مسافر جایز است.[۱۱] مسلمانان به این کار به منزله یکی از سنن و آداب اسلامی اهتمام داشتهاند. در هجرت نبوی، مردم یثرب برای استقبال از پیامبر چندین روز به قبا در بیرون شهر رفتند تا آنگاه که به دیدار ایشان توفیق یافتند.[۱۲] گزارشهایی نیز از سیره مردم در استقبال از اهل بیت(ع) در دست است؛ مانند استقبال از امام علی(ع).[۱۳]
پیشواز حجگزاران هم مشمول ادله عام رجحان استقبال از مسافران است و هم به صورت ویژه تأیید شده است. در روایتی پیامبر گرامی سفارش کرده است: پیش از ورود حاجی به خانهاش او را دیدار کرده، بر او سلام و با او مصافحه نمایید و از وی بخواهید تا برای شما آمرزش جوید؛ زیرا او خود آمرزیده است.[۱۴] امام سجاد(ع) مردم را به شتافتن برای سلام دادن به حجگزاران و مصافحه و تکریم آنان دعوت میکرد تا در پاداش حاجیان سهیم گردند.[۱۵] در روایتهایی گرامی داشتن حاجیان و عمرهگزاران، لازم شمرده شده است.[۱۶] بر پایه حدیثی از امام صادق(ع) ثواب مُعانقه با حجگزاری که هنوز غبار سفر بر چهره دارد، همانند پاداش استلام حجرالاسود است.[۱۷] بر پایه روایتی، جبرئیل و گروهی از فرشتگان پس از اتمام حج آدم(ع) در سرزمین ابطح یا رَدم از او استقبال کردند و حج گزاردنش را به او تبریک گفتند.[۱۸] در روایتهایی، حاجیان و عمرهگزاران در زمره مهمانان خدا دانسته شدهاند.[۱۹]
هدف
تکریم حجگزار که در راه رضای حق با تحمل سختیهای فراوان و هزینه کردن مال و دوری از وطن به حج رفته؛ دستیابی به پاداش اخروی؛ و بهره گرفتن از پاداش حجگزار، از مهمترین اهداف این استقبال به شمار میآیند.[۲۰] بهرهوری از معنویت و نورانیت حاجی و برخورداری از دعای خیر او نیز در زمره این اهداف است. شاید از همین رو است که در شماری از روایتهای پیشگفته، دیدار حاجی پیش از ورود به خانه تا هنگامی که هنوز غبار سفر بر چهره دارد، سفارش شده تا دیدار با او هنگامی انجام گیرد که هنوز گناهی نکرده و همچنان آمرزیده است و نور حج بر سیمای خود دارد. با توجه به مضامین روایات، برخی استقبال را سنتی حسنه و کاری مستحب شمردهاند.[۲۱]
استقبال از حاجی در ایران
در میان مسلمانان بسیاری از آیینهای استقبال مشترک هستند؛ اما به فراخور فرهنگ و آداب ملل مختلف، تفاوتهایی نیز دارند. یکی از آداب پیشواز، بیرون رفتن از شهر یا روستا است. استقبالکنندگان در فاصله چند صد متری تا چند کیلومتری محل سکونت حاجی، به تناسب شأن و جایگاه اجتماعی او، رسیدنش را انتظار میکشند.
در مناطق گوناگون ایران، اقوام و آشنایان نزدیک در ایستگاههای پرواز به استقبال حاجی رفته، گاه مسافتهای طولانی را برای رسیدن به فرودگاه میپیمایند. در برخی مناطق، چند روز پیش از بازگشت حاجی، شماری از نزدیکان او به تهران آمده، پس از دیدار با حاجی، یکی از جوانان همراه نشانهای همچون عرقچین یا عمامه او، زودتر به شهر بازمیگردد و خبر بازگشت و سلامت وی را به خانواده او میدهد و پاداش میگیرد.[۲۲]
عطرافشانی با عود و عنبر و اسپند، آبپاشی کوچهها، قرائت قرآن، نصب پارچهنوشتههایی با مضمون آرزوی قبولی حج و خوشامدگویی از جانب اعضای خانواده و دوستان و آشنایان، از آدابی هستند که کم و بیش در همه جا انجام میشود. در بعضی از شهرها نخلها یا کوچهها را با شاخ و برگ درختان تزیین میکنند یا داربستهای چوبی در کوچه و خیابان نصب مینمایند که طاق نصرت خوانده میشوند و معمولاً با قالی و گل و آیینه و قرآن زینت مییابند.
قربانی کردن گوسفند و گاو و شتر به شکرانه بازگشت حاجی و همهنگام با پیشواز او در مناطق گوناگون ایران رواج دارد. در مناطقی از آذربایجان، به نشانه شادمانی، گوسفندان آماده ذبح را با حنا تزیین میکنند.
پذیرایی از مهمانان با آب زمزم، خرمای مدینه، شربت و شیرینی و اطعام آنان نیز از آیین استقبال ایرانیان است. در این مراسم، حاجی با اهدای سوغاتی که از آنجا آورده، به خویشان و نزدیکان یادآوری میکند که در سفر به یاد آنان بوده است. در بسیاری از شهرها، حاجی تا سه روز، یک هفته و حتی یک ماه در منزل «جلوس» دارد و از کسانی که برای تبریک و خوشامدگویی به منزل او میآیند، پذیرایی میکند.[۲۳]
چاووشی خوانی
چاووشخوانی از دیگر آداب استقبال از حاجیان و زائران است. چاووشخوانان نقشی ویژه و خاطرهانگیز دارند. آنها اشعاری در تهییج مردم به سفرهای زیارتی و فراهم کردن اسباب و لوازم سفر میخوانند. آنان در پیشواز حاجیان، از جانب زائران، اشعاری برای استقبالکنندگان میخوانند که از بازگشت ایشان به وطن و نیابتشان از مردم در زیارت، حکایت دارد. از جمله میتوان به این نمونهها اشاره کرد:
|
|
معمولاً در میان هر دوبیتی که خوانده میشود، همراهان اشعاری از اینگونه میخوانند و با صدای بلند صلوات میفرستند:[۲۴]
|
دیگر کشورها
بیشتر آیینهای پیشگفته، در دیگر سرزمینهای اسلامی نیز رواج دارند. البته تفاوتهایی نیز در آداب آنان دیده میشود.
- در ترکیه استقبال از حاجی در مراسمی گسترده به نام «تهنیه» انجام میگیرد. در این مراسم که در همه جای این کشور با اندکی اختلاف برگزار میشود، یک ماه پیش از ورود حاجی، دَرِ خانه و اتاقهای آن به رنگ سبز آراسته میگردد و برای زنان خانه نیز لباس سبز دوخته میشود. در مراسم خوشامدگویی، حاجی بر سر چفیه و بر دوش عبا میاندازد. مردم کتف راست و چپ او را میبوسند و کف دست راست او را بوسه زده، به آن تبرک میجویند. سپس پشت سر وی پیاده و تکبیرگویان به سوی خانهاش حرکت میکنند. در برخی مناطق دو یا سه کیلومتر مسیر استقبال را میپیمایند و خانواده حاجی به کسانی که برای پیشواز آمدهاند، چفیه هدیه میدهند. حاجی به هنگام ورود، نخست به زیارت آخرین حاجی محل میرود. معمولاً سه روز جشن بر پا است و هر روز برنامهای خاص اجرا میشود.[۲۵]
- در تاجیکستان برای احترام نهادن به حاجی، گاه تا ۱۰۰کیلومتر به پیشواز او میشتابند و حتی لباس احرام او را تکه تکه کرده، برای تبرک نزد خود نگاه میدارند. مراسم استقبال نیز با جشنهای شکوهمند و مجالس سخنرانی همراه است و حاجی خاطرات سفر خود را برای همه بازمیگوید.[۲۶]
- در اردن با ریختن شیرینی از پنجرهها بر سر حاجی، از او استقبال میکنند. اشتیاق جوانانی که هنوز به حج مشرف نشدهاند، برای میزبانی از حاجی در منزلشان، گاه به ستیز میانجامد. در دیگر کشورهای عربی همچون سوریه و امارات، برخی خانوادهها هنگام بازگشت حاجی هلهله میکنند. اینگونه هلهله و شادمانی «زغارید» نام دارد.[۲۷]
نمونههای تاریخی
در گذشته حاجیان در قالب کاروانهای حج از سوی حاکمان و مردم شهرهای گوناگون بهگونه ویژه بدرقه و استقبال میشدند. نمونههایی از این مراسم مربوط به محملهایی بود که هر ساله در مراسمی خاص به حج گسیل میشد. مهمترین این محملها، محمل شامی (حامل صرّه) و محمل مصری (حامل جامه) بود که به دلیل امنیت بیشتر از همه محملها بزرگ تر بودند و در جده و مکه از آنها استقبال رسمی میشد.
استقبال از کاروانها در راه حج
شماری از شرفای مکه، جدا از ملاحظات سیاسی که در استقبال از محملها و امرای دیگر سرزمینها داشتند، خود را به استقبال از همه حاجیان در موسم حج پایبند میدانستند و حتی به مردم اجازه بیرون رفتن از مکه را برای استقبال میدادند.[۲۸] حتی میان برخی از شرفای مکه مرسوم بود که تا مدینه به استقبال حاجیان میرفتند و پس از اتمام موسم نیز از مکه تا مدینه آنها را بدرقه میکردند.[۲۹] در استقبال از این کاروانها که معمولاً پس از انجام مناسک حج و هنگام عزیمت به مدینه از باب عنبریه وارد میشدند، توپهایی شلیک میگشت.[۳۰] حدیبیه حشمتی از منازلی بوده که پنج منزل از مدینه و ۲۰ منزل تا شام فاصله داشته و پاشای جریده، هنگام ورود حاجیان، با شلیک توپ از آنان استقبال میکرده است. پاشای جریده از سوی حکمران شام با یک عراده توپ و ۲۰۰ سوار و ذخیره و ارزاق و مراسلات حاجیان شامی برای استقبال حاجیان فرستاده میشد.[۳۱] از منطقه صَروِه در چهار منزلی مُعان به «استقبالچی حاج» به عنوان محل استقبال از حاجیان و فروش آذوقه یاد شده است. پاشای آنجا همراه گروهی از نظامیان به استقبال حاجیان میآمده است. همچنین به استقبال حکمران شام همراه سربازان فراوان، از حاجیان در منطقه مُعان، در فاصله پنج روز با دمشق[۳۲] اشاره شده است.[۳۳] هنگام رسیدن محمل به مصر نیز جشنی شکوهمند برای استقبال از آن برپا میشد که حاکم مصر یا جانشین او در آن شرکت داشت. در این مراسم، حوضهایی از شربت پر میشد و تا سه روز به مردم شربت میدادند.
استقبال اهل حجاز
در این میان، استقبال برخی از مردم شهرهای گوناگون حجاز از کاروانهای حج و محملها، با انگیزههایی همچون کار، تجارت، خرید و فروش یا دریافت هدایا نیز همراه بود. هورگرونیه، خاورشناس هلندی، از مطوفانی نام برده که در جده به استقبال حاجیان میآمدند و سپس مشتریان خود را به منزلشان در مکه میبردند و تا پایان مناسک همراهی میکردند.[۳۴] درگزارشی دیگر آمده که مردم مدینه تا سرزمین «جُرف» به استقبال حاجیان آمده، آنها را به منازل خود دعوت میکردند. محبت مردم مدینه به زائران حرمین شریفین چندان بود که کودکان در کوچهها با خواندن اشعار برای زائران، محبت و دلبستگی خود را به آنان نشان میدادند. مردم مدینه در موسم حج و جز آن، زائران را به منزل خود دعوت کرده، در اطعام و احسان به آنها از یکدیگر سبقت میجستند.[۳۵]
گزارشی از سعدی
به گزارش سعدی، در روزگار وی، مراسمی شکوهمند در پیشواز حاجیان برگزار میشد و مردم با تهلیل و تکبیر و شادی تا دو منزل، از حاجیان استقبال میکردند.[۳۶] این از حکایتی برمیآید که سعدی هنگام بازگشت از مکه مکرمه درباره یکی از دوستانش آورده است. به سفارش سعدی، حاکم، دوست وی را به کار گماشته بود. اما سخنچینی حسودان سبب شد که او به زندان بیفتد و به انواع عقوبت گرفتار شود تا آن که مژده بازگشت حاجیان به سلامت، سبب شد حکمران عقوبت او را برداشته، خلعتش دهد و مقامش را بازگرداند و حتی وی را به عنوان پیشوای استقبال کنندگان، به پیشواز حاجیان بفرستد. او نیز تا دو منزل به استقبال سعدی شتافت و اینگونه از او قدردانی کرد.[۳۷]
گزارشی تاریخی از استقبال حاجیان در بغداد
بر پایه گزارشهایی در منابع تاریخی، استقبال از حاجیان به شکل جشن عمومی در شهر انجام میشده است. از جمله به سال ۳۱۷ق. برای استقبال از حاجیان، بغداد را آراستند.[۳۸] در گزارشی دیگر درباره استقبال از حاجیان بغدادی آمده است که هنگام ورود، شب را در یاسریه در حومه بغداد میخوابیدند و صبح وارد شهر میشدند تا مردم بتوانند از آنها به خوبی استقبال کنند. حاجیان شرق نیز که از بغداد به وطن خود بازمیگشتند، در این شهر از سوی خلیفه استقبال میشدند.[۳۹]
روزنگار استقبال
در گزارشهای تاریخی و سفرنامههای حج کمتر به موضوع استقبال و مراسم و آیینهای آن پرداخته شده است. گزارشهایی که به تفصیل به این موضوع و تشریح مراسم استقبال پرداخته باشند، بسیار اندک و انگشت شمارند. از جمله میتوان به رساله روزنگار استقبال از حجاج نوشته سید محمد حسین رضوی همدانی اشاره کرد. نویسنده این رساله همراه دو تن از شهرستان رشت به قصد استقبال از برادرش که دانشوری نامآور و از شخصیتهای برجسته دوران قاجار در آن شهر بوده، به کرمانشاه رفته است. بر پایه این گزارش، گروههای گوناگون مردم از جمله حاکمان شهرها و دانشوران طراز اول در مسیر کرمانشاه تا تهران از برادر وی استقبال کردهاند.[۴۰]
پانویس
- ↑ . العین، ج5، ص166، «قبل».
- ↑ . لسان العرب، ج11، ص538، «قبل».
- ↑ . مفردات، ص391، «قبل».
- ↑ . فرهنگ فشرده سخن، ج1، ص137، «استقبال».
- ↑ . لغتنامه، ج2، ص1840، «استقبال».
- ↑ . المعجم الکبیر، ج2، ص108؛ اعلام الوری، ج1، ص210؛ وسائل الشیعه، ج12، ص226.
- ↑ . الخصال، ص484؛ اعلام الوری، ج1، ص210؛ وسائل الشیعه، ج8، ص226.
- ↑ . مستدرک الوسائل، ج8، ص207؛ تاریخ معالم المدینه، ص217.
- ↑ . السیرة النبویه، ج4، ص41؛ امتاع الاسماع، ج8، ص393؛ سبل الهدی، ج4، ص64؛ ج10، ص320.
- ↑ . فتح الباری، ج8، ص98؛ الدر الثمین، ص123-128.
- ↑ . تحریر الوسیله، ج1، ص307.
- ↑ . وفاء الوفاء، ج1، ص191.
- ↑ . وقعة صفین، ص144.
- ↑ . السیرة النبویه، ج1، ص493؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص41.
- ↑ . من لا یحضره الفقیه، ج2، ص228؛ الکافی، ج4، ص264.
- ↑ . من لا یحضره الفقیه، ج2، ص228؛ وسائل الشیعه، ج11، ص446.
- ↑ . ثواب الاعمال، ص50؛ مکارم الاخلاق، ص261.
- ↑ . اخبار مکه، ج1، ص20؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص230؛ وسائل الشیعه، ج11، ص99-100.
- ↑ . وسائل الشیعه، ج11، ص446.
- ↑ . الکافی، ج4، ص264.
- ↑ . حج در اندیشه اسلامی، ص62.
- ↑ . مجموعه مقالات، ج2، ص1084.
- ↑ . مجموعه مقالات، ج2، ص1084.
- ↑ . مجموعه مقالات، ج2، ص1082-1096.
- ↑ . میقات، ش61، ص130، «رسم تهنیه».
- ↑ . میقات، ش15، ص194، «حجگزاری در تاجیکستان».
- ↑ . www.emaratallyoum.com.
- ↑ . تاریخ مکه، ص333؛ اتحاف الوری، ج3، ص199.
- ↑ . به سوی ام القری، ص256.
- ↑ . سفرنامه حسام السلطنه، ص107.
- ↑ . پنجاه سفرنامه، ج1، ص750.
- ↑ . معجم ما استعجم، ج4، ص1241.
- ↑ . پنجاه سفرنامه، ج7، ص592.
- ↑ . صفحات من تاریخ مکه، ص88.
- ↑ . میقات، ش47، ص213-214، «هجرت سرای پیامبر».
- ↑ . میقات، ش51، ص130، «حج در گلستان سعدی».
- ↑ . حج در گلستان سعدی، ص292.
- ↑ . العیون و الحدائق، ج4، ص253.
- ↑ . حج در اندیشه اسلامی، ص9-10.
- ↑ . میراث شهاب، ش41-42، ص21-38، «روزگار استقبال از حجاج».
منابع
- اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م. ۸۸۵ق)، مکه، جامعة ام القری، ۱۴۱۰ق؛
- اخبار مکه: الازرقی (م. ۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق؛
- اعلام الوری: الطبرسی (م. ۵۴۸ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۷ق؛
- امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛
- به سوی ام القری: رسول جعفریان، مشعر، ۱۳۷۳ش؛
- پنجاه سفرنامه حج قاجاری: به کوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش؛
- تاریخ معالم المدینه: احمد یاسین احمد الخیاری، بیروت، دار العلم، ۱۴۱۲ق؛
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛
- تاریخ مکه: احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق)، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق؛
- تحریر الوسیله: امام خمینی۱ (م. ۱۳۶۸ش)، نجف، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق؛
- ثواب الاعمال: الصدوق (م. ۳۸۱ق)، قم، الرضی، ۱۳۶۸ش؛
- حج در اندیشه اسلامی: سید علی قاضی عسکر، مشعر، ۱۳۷۵ش؛
- حج در گلستان سعدی: محمد علاء الدین منصور، ترجمه: محدثی، قم، مؤسسه فرهنگی و آگاهیرسانی تبیان، ۱۳۸۷ش؛
- الخصال: الصدوق (م. ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق؛
- الدر الثمین: محمد الامین الشنقیطی (م. ۱۹۳۲م)، جده، دار القبلة للثقافة الاسلامیه، ۱۴۱۱ق؛
- سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
- سفرنامه حسام السلطنه: مراد حسام السلطنه، به کوشش رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۷۳ش؛
- السیرة النبویه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۹۶ق؛
- شرح زندگانی من: عبدالله مستوفی، تهران، زوّار، ۱۳۷۷ش؛
- صفحات من تاریخ مکه: سنوک هور خرونیه، به کوشش محمد السریانی، ۱۴۱۱ق؛
- العین: خلیل (م. ۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛
- العیون و الحدائق فی اخبار الحقائق: عمر سعیدی، دمشق، ۱۹۷۲م؛
- فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفه؛
- فرهنگ فشرده سخن: زیر نظر حسن انوری، تهران، سخن، ۱۳۸۲ش؛
- الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛
- لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛
- لغتنامه: دهخدا (م. ۱۳۳۴ش) و دیگران، مؤسسه لغتنامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش؛
- مجموعه مقالات هماندیشی زیارات: حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، تهران، مشعر، ۱۳۷۸ش؛
- مستدرک الوسائل: النوری (م. ۱۳۲۰ق)، بیروت، آل البیت:، ۱۴۰۸ق؛
- المعجم الکبیر: الطبرانی (م. ۳۶۰ق)، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق؛
- معجم ما استعجم: عبدالله البکری (م. ۴۸۷ق)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق؛
- مفردات: الراغب (م. ۴۲۵ق)، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق؛
- مکارم الاخلاق: الطبرسی (م. ۵۴۸ق)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۲ق؛
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق؛
- میراث شهاب (فصلنامه): قم، کتابخانه نجفی؛
- میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت؛
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق؛
- وفاء الوفاء: السمهودی (م. ۹۱۱ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م؛
- وقعة صفین: ابن مزاحم المنقری (م. ۲۱۲ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۴ق.