E ebrahimi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[تیر]]|روز=[[۲۳]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=E ebrahimi  }}
'''بعثت''' برانگیخته شدن [[حضرت محمد (ص)|محمد بن عبدالله(ص)]] به پیامبری از سوی [[خدا]] و نقطه آغازین [[دین اسلام]] است.


[[پرونده:عید مبعث.png|350px|thumb|left|عید مبعث]]
در سال چهلم بعد از [[عام الفیل]]، وحی بر حضرت محمد(ص) که برای عبادت در [[غار حراء]]، در نزدیکی [[مکه]]، خلوت گزیده بود، نازل شد. آغاز پیامبری او با معجزاتی همراه بود و نشانه‌های آن در [[کتاب‌های آسمانی]] پیشین ذکر شده بود. در این زمان محمد(ص) حدود ۴۰ سال داشت.  
'''بعثت''': برانگیختن [[محمد بن عبدالله(ص)]] به پیامبری از سوی [[خدا]] و نقطه آغازین [[دین اسلام]] می‌باشد. مفهوم بعثت به طور عام به برانگیخته‌شدن هر پیامبر و به طور خاص به برانگیخته‌شدن پیامبر اسلام(ص) اطلاق می‌شود.


جهان در آغاز بعثت به خاطر جنگ‌های طولانی بین دو امپراتوری [[روم]] و [[ایران]] دچار آشفتگی و [[ظلم]] و بیداد شده بود و مردم از این وضعیت خسته بودند با این حال وضع فرهنگی جزیرة العرب خیلی فجیع‌تر از وضع این دو کشور بود؛ به تعبیر [[قرآن کریم]] اعراب در گمراهی آشکار بودند. یهودیان با مهاجرت به [[حجاز]] به تبلیغ [[یهودیت]] و جذب اعراب به دین یهودی پرداختند. صابئیان هم به گونه‌ای دین خود را تبلیغ می‌کردند.
درباره تاریخ دقیق بعثت اختلاف نظر وجود دارد؛ ۲۷ رجب نزد [[شیعه|شیعیان]] و ۱۷ رمضان نزد [[اهل‌سنت]] شهرت بیشتری دارد. بنابر روایاتی نخستین وحی الهی با نزول پنج آیه نخست [[سوره علق]] آغاز شد. همچنین نخستین زن و مردی که به پیامبر اسلام ایمان آوردند [[حضرت خدیجه (س)|حضرت خدیجه(س)]] و [[حضرت علی(ع)]] بودند.
 
در بیست و هفتم ماه [[رجب]] سال چهلم [[عام الفیل]] خداوند متعال حضرت محمد(ص) را در [[حجاز]] زمانی که به [[غار حراء]] برای [[عبادت]] رفته بود به پیامبری برانگیخت. پیامبری ایشان با معجزاتی همراه بود و نشانه‌های آن در [[کتب آسمانی]] پیشین ذکر شده بود؛ به همین خاطر یهودیان و مسیحیان در پی شناختن ایشان بودند.
 
در ابتدا دعوت پیامبر به دین اسلام مخفیانه بود و بعدا با فرمان خداوند دعوت آشکار ایشان با دعوت عشیره آغاز شد. [[امام علی(ع)]] و [[حضرت خدیجه]] اولین کسانی‌ بودند که ایمان آوردند.
 
درباره دین پیامبر قبل از بعثت اقوال مختلفی وجود دارد. یکی از اقوال که [[روایات]] هم آن را تأیید می‌کند این است که ایشان به [[شریعت]] خودش عمل می‌کرد.
 
شبهات زیادی در باره بعثت پیامبر از طرف اعراب جاهلی و بعدا از طرف خاورشناسان و غربیان مطرح شده و البته قرآن کریم به بسیاری از این شبهات پاسخ داده است.
==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
بعثت از ریشه «ب- ع- ث»<ref>مفردات، ج1، ص132، «بعث. </ref> به معنای ارسال<ref>العین، ج2، ص112، «بعث. </ref> و برانگیختن<ref>التحقیق، ج1، ص295، «بعث. </ref> یا روانه کردن<ref>مفردات، ج1، ص133.</ref> است. در کاربردهای گوناگون این ریشه، مفهومی مرکب از برگزیدن و فرستادن لحاظ شده که از آن به «برانگیختن» تعبیر می‌شود.<ref>التحقیق، ج1، ص295.</ref> در اصطلاح دینی و کلام اسلامی، بعثت به برانگیختن پیامبران از سوی خدا برای هدایت مردمان اطلاق می‌شود.<ref>فرهنگ شیعه، ص159.</ref>
بعثت از ریشه «ب- ع- ث»<ref>مفردات، ج1، ص132، «بعث. </ref> به معنای ارسال<ref>العین، ج2، ص112، «بعث. </ref> و برانگیختن<ref>التحقیق، ج1، ص295، «بعث. </ref> یا روانه کردن<ref>مفردات، ج1، ص133.</ref> است. در کاربردهای گوناگون این ریشه، مفهومی مرکب از برگزیدن و فرستادن لحاظ شده که از آن به «برانگیختن» تعبیر می‌شود.<ref>التحقیق، ج1، ص295.</ref> در اصطلاح دینی و کلام اسلامی، بعثت به برانگیختن پیامبران از سوی خدا برای هدایت مردمان اطلاق می‌شود.<ref>فرهنگ شیعه، ص159.</ref> این مفهوم برگرفته از [[آیه|آیات قرآن]] است؛ مانند آیه36 [[سوره نحل]] و آیه ۱۵ [[سوره اسراء]] که در این دو آیه خداوند به ایمان آوردن به خدا و فرستادن پیامبران اشاره کرده، عذاب برای آنها که ایمان نیاورند را یادآور می‌شود.
{{گفت و گو
|عرض=85
|شکل بندی عنوان=line-height:200%; font-size:125%; font-weight: normal;
|شکل بندی ستون راست=text-align:center; line-height:170%
|شکل بندی آدرس=font-size:75%;
|تورفتگی=0
|تراز=وسط
|عنوان={{عربی|اندازه=92%|وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ...<ref>سوره نحل، آیه36.</ref> }}
|و همانا ما در میان هر امتی پیغمبری فرستادیم که خدای یکتا را بپرستید و از بت‌ها و فرعون‌ها دوری کنید..


این مفهوم برگرفته از [[آیه|آیات]] [[قرآن کریم]] است و در آیاتی مانند {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ﴾}} ([[سوره نحل]]، آیه36؛ [[سوره بقره]]، آیه21؛ [[سوره اسراء]]، آیه15) طرح شده است. مفهوم عام بعثت به بر انگیخته شدن هر پیامبری اطلاق می‌گردد؛ ولی به دلیل برتری [[پیامبر(ص)]] و خاتمیت ایشان و نیز کاربرد بیشتر این اصطلاح در فرهنگ اسلامی، دامنه معنایی این اصطلاح محدود گشته و تنها به بعثت محمد بن عبدالله(ص) قرشی‌ هاشمی اطلاق شده است.
(ترجمه: مهدی الهی قمشه‌ای)  
==وضع فرهنگی حجاز زمان بعثت==
}}
 
جهان در دوران بعثت، شاهد فروپاشی امپراتوری‌هایی مانند [[ساسانیان]] و [[روم شرقی]] و نیز آمیختگی مذاهبی بزرگ چون [[مسیحیت]] و زرتشتی‌گری به خرافات بود. گرفتاری مردم به [[جهل]] و [[ظلم]]، آشوب‌ها و فتنه‌ها، و نیرنگ و تزویر<ref>نهج البلاغه، خطبه89.</ref> و وجود قوانین ظالمانه، اختلافات عمیق طبقاتی، جنگ‌های قبیله‌ای،<ref>تاریخ عرب، ص38.</ref> تعصب‌های ناروا،<ref>تاریخ عرب، ص38.</ref> عادات و آداب غلط، رفتار ناپسند با زنان <ref>تاریخ تمدن، ج4، ص202-204.</ref>از جمله این تیرگی‌ها بوده است.


از این رو، [[قرآن کریم]] وضعیت آن دوران را با تعبیر «گمراهی آشکار» وصف می‌نماید. ([[سوره جمعه]]، آیه2) از این عصر در منابع اسلامی به روزگار [[جاهلیت]] یاد می‌شود. انسان‌ها از دیدگاه مذهبی متشتت و پراکنده بودند؛ عده‌ای خدا را به پدیده‌ها تشبیه می‌کردند و شماری دیگر نام‌های ارزشمند و صفات پسندیده را به بت‌ها نسبت می‌دادند.<ref>نهج البلاغه، خطبه1.</ref>
==حجاز پیش از بعثت==


===رواج بدعت و بت‌پرستی===
[[قرآن کریم]] وضعیت پیش از بعثت را با تعبیر «گمراهی آشکار» وصف می‌نماید.<ref>[[سوره جمعه]]، آیه2</ref> از این عصر در منابع اسلامی به روزگار [[جاهلیت]] یاد می‌شود. به گفته [[امام علی(ع)]] انسان‌ها از دیدگاه مذهبی متشتت و پراکنده بودند؛ عده‌ای خدا را به پدیده‌ها تشبیه می‌کردند و شماری دیگر نام‌های ارزشمند و صفات پسندیده را به بت‌ها نسبت می‌دادند.<ref>نهج البلاغه، خطبه1.</ref> رایج‌ترین آیین اعراب، [[بت‌پرستی]] بود و آن چنان میان اعراب هوادار داشت که به سرعت بر شمار بت‌ها افزوده شد و تا 360 بت در [[کعبه]] نصب و نگهداری می‌شدند. بت‌های [[منات|مَنات]]،<ref>الاصنام، ص13.</ref> [[لات]]،<ref>الاصنام، ص16.</ref> [[عزی|عُزَّی]]<ref>تاریخ عرب قبل از اسلام، ص379.</ref> و [[هبل|هُبَل]]<ref>الاصنام، ص27.</ref> جایگاه بالایی نزد [[مشرکان]] داشتند. افزون بر بت‌پرستی، [[یهودیت]]، مسیحیت، و [[ثنویت]] از جمله دین‌های رایج میان اعراب عصر بعثت بود.


اعراب و قریشیان به عنوان متولیان [[کعبه]]، در برگزاری آیین‌های مذهبی بدعت‌هایی نهاده بودند؛ ترک [[وقوف در عرفات]]، اجبار مردم دیگر مناطق به خرید و استفاده از غذا و لباس ویژه [[قریش]] در ورود به [[مکه]]، جابه‌جا نمودن زمان [[ماه‌های حرام]] و هنگام [[حج]] از جمله این بدعت‌ها است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص129.</ref>
=== بشارت به بعثت در ادیان دیگر ===
بر پایه آیات قرآن، ویژگی‌های پیامبر اسلام در [[عهدین]] (کتاب مقدس مسیحیان) یاد شده بود.<ref>[[سوره صف]]، آیه6؛ سوره بقره، آیه142؛ [[سوره انعام]]، آیه20</ref> از این روی، آن‌ها در ضرورت شناخت و مشاهده این پیامبر الهی مصمم بودند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص117؛ اتحاف الوری، ج1، ص187-190.</ref> کاهنان عرب نیز از بعثت پیامبری در حجاز گزارش می‌دادند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص123؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج1، ص286.</ref>


پس از عروج [[حضرت مسیح]] به آسمان، حدود 600 سال پیامبری برای هدایت انسان‌ها ارسال نشد.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص633.</ref> در [[جزیرة العرب]] مردم دچار تشتت در مسائل دینی و گرایش‌های گوناگون اعتقادی بودند. رایج‌ترین آیین اعراب، [[بت‌پرستی]] بود و آن چنان میان اعراب هوادار داشت که به سرعت بر شمار بت‌ها افزوده شد و تا 360 بت در کعبه نصب و نگهداری می‌شدند.
==آیین حضرت محمد(ص) پیش از بعثت==


بت‌های [[منات]]،<ref>الاصنام، ص13.</ref> [[لات]]،<ref>الاصنام، ص16.</ref> [[عزی]]<ref>تاریخ عرب قبل از اسلام، ص379.</ref> و [[هبل]]<ref>الاصنام، ص27.</ref> ارج و قرب بیشتری نزد [[مشرکان]] داشتند. افزون بر بت‌پرستی، [[یهودیت]]، مسیحیت، و [[ثنویت]] از جمله دین‌های رایج میان اعراب عصر بعثت بود. از لحاظ شمار پیروان، دین یهود دومین دین میان مردم جزیرة العرب بود.
درباره دین [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام(ص)]] پیش از بعثت، نظریه‌های گوناگون ارائه شده است؛ شماری بر این باورند که ایشان به هیچ شریعتی پایبند نبوده است.<ref>المعتمد فی اصول الفقه، ج1، ص276؛ سبل الهدی، ج8، ص70-71؛ الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص148.</ref> عده‌ای دیگر، در این‌باره موضع توقف برگزیده و نظری مشخص نداده‌اند.<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص148؛ المنخول، ص319؛ الاحکام، ج4، ص137؛ الذریعه، ج2، ص597؛ الابهاج، ج2، ص275.</ref> برخی نیز بر این باورند که حضرت متعبد به شریعت [[نوح]]،<ref>المنخول، ص318.</ref> [[ابراهیم]]،<ref>مجمع البیان، ج6، ص209.</ref> [[موسی]]،<ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص57؛ المستصفی، ج1، ص165.</ref>[[عیسی]] <ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص57؛ المنخول، ص319.</ref>یا گروهی از پیامبران <ref>روح المعانی، ج7، ص217.</ref>و یا شریعتی درست اما غیر مشخص بوده‌ است. <ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص57.</ref>
===ترویج یهودیت===
بیشتر یهودیان که پس از ویرانی [[اورشلیم]] به منطقه [[حجاز]] مهاجرت نموده بودند، در مناطق [[یمن]] و بخشی از [[حیره]] و [[غسان]] ساکن شدند و مردم آن مناطق را به دین خود متمایل نمودند. در [[یثرب]] نیز حضور یهودیان [[بنی‌نضیر]] و [[بنی‌قریظه]] و [[خیبر]] در پیرامون مدینه، عامل ترویج برای دین آن‌ها میان دو طایفه شهرنشین [[اوس]] و [[خزرج]] بود<ref>تاریخ عرب، فیلیپ حتی، ص132.</ref> و از آن پس، مرکز اصلی گرد آمدن یهودیان این مناطق که از آرامیان و عربان نویهودی بودند، شهر یثرب و مناطق شمالی آن مانند خیبر، [[فدک]]، و [[تیما]] گشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص257.</ref>
سرسختی و لجاجت یهودیان باعث شد که آن‌ها درحالی که از بعثت [[حضرت رسول]] آگاهی کامل داشتند، آشکارا یا پنهانی در موقعیت‌های گوناگون به رویارویی با ایشان و آیین نوپای اسلام برخیزند. ([[سوره بقره]]، آیه90)
===رواج مسیحیت و تفکر صابئی===
بعد از یهود، سومین آیین پر طرفدار در جزیرة العرب، مسیحیت بود که بیشتر در منطقه [[نجران]] رواج داشت. در برخی گزارش‌ها از نصرانی شدن برخی افراد مهم قریش مانند [[عثمان بن حویرث]]، <ref>تاریخ یعقوبی، ج1، ص258.</ref> [[اسد بن عبدالعزی]] و [[ورقة بن نوفل]]<ref>المیزان، ج20، ص328.</ref>یاد شده است.<ref>المفصل، ج7، ص112.</ref>مسیحیان نسبت به یهودیان، در برابر دعوت رسول خدا ملایمت بیشتر داشتند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص571-584.</ref> [[قرآن کریم]] به این نکته اشاره دارد و آن‌ها را ستایش نموده است. ([[سوره مائده]]، آیه82)


تفکر [[صابئی]] نیز به عنوان یک دین در شهر حران گسترش یافته بود. صابئیان دارای باورهای متفاوت بودند. اعتقاد افراطی به دانش نجوم و ارتباط حرکات ستارگان با مقدرات زمینی و نیز اعتقاد به دختر خدا بودن [[ملائکه]]، <ref>الملل و النحل، ج2، ص239.</ref> و پرستش [[جن]]<ref>الاصنام، ص34.</ref>یا یکی از اجرام آسمانی<ref>خصائص التصور الاسلامی، ص38.</ref>از باورهای فرقه‌های این دین بوده است.
گفته شده فرشته وحی پیش از بعثت حضرت محمد، با او سخن می‌گفته است.<ref>حق الیقین، ج1، ص179.</ref> پیامبر اسلام تا چهل سالگی دارای مقام [[نبوت]] بود<ref>بحار الانوار، ج26، ص75؛ ج18، ص278.</ref> و احکام شرعی به او وحی می‌شد و به همان صورت [[خداوند]] را عبادت می‌نمود.<ref>بحار الانوار، ج18، ص278.</ref> هنگامی که در چهل سالگی فرشته وحی را دید، به تبلیغ شریعت جدید موظف شد.<ref>تاریخ الخمیس، ج1، ص254.</ref>


==اهداف بعثت==
==اهداف بعثت==


بعثت پیامبران از جانب [[خداوند]] حکمت و اهدافی را در پی دارد و بیهوده نیست.<ref>الاحتجاج، ج1، ص208.</ref>مهم‌ترین اهداف بعثت انبیاء عبارتند از: از میان برداشتن ابهام‌های پیش روی عقل برای شناخت درست خداوند، تبلیغ اوامر و نواهی او<ref>ارشاد الاذهان، ص558.</ref> ([[سوره بقره]]، آیه151) و آگاه نمودن بندگان از راه سعادت و کمال حقیقی و مایه‌های مصلحت و خیر دنیا و آخرت آن‌ها.<ref>الکافی، ج1، ص168.</ref>
قرآن کریم یکی از اهداف بعثت پیامبران را اتمام حجّت خدا بر مردم می‌داند، تا نگويند: رهبر و راهنما نداشتيم و نمى‌دانستيم.<ref>سوره نساء، آیه165؛ من هدی القرآن، ج2، ص257؛ تفسیر نور، ج۲، ص۲۱۳.</ref> بر اساس آیات و روایات، تعلیم و تربیت<ref>سوره جمعه، آیه2</ref> و رفع اختلاف بندگان،<ref>المیزان، ج2، ص131-132.</ref> قضاوت عادلانه میان آنها<ref>المیزان، ج3، ص198.</ref> و آزادی انسان‌ها از چنگ ظالمان<ref>الکافی، ج8، ص386؛ المیزان، ج12، ص243.</ref> از دیگر اهداف و حکمت‌های بعثت انبیاء به شمار می‌رود.
 
قرآن کریم یکی از مهم‌ترین اهداف بعثت انبیاء را اتمام حجت بر بندگان و بستن راه عذر جهل آن‌ها به فرمان‌های الهی و راه صحیح معرفی می‌نماید: {{قلم رنگ|سبز|﴿رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُل﴾}} (سوره نساء، آیه165). <ref>من هدی القرآن، ج2، ص257.</ref> تعلیم و تربیت بندگان (سوره جمعه، آیه2رفع اختلاف بندگان، <ref>المیزان، ج2، ص131-132.</ref> قضاوت عادلانه میان آن‌ها<ref>المیزان، ج3، ص198.</ref> و آزادی انسان‌ها از چنگ ظالمان<ref>الکافی، ج8، ص386؛ المیزان، ج12، ص243.</ref>از دیگر اهداف و حکمت‌های بعثت انبیاء به شمار می‌رود.


==رویدادهای بعثت پیامبر==
==رویدادهای بعثت پیامبر==


پس از گذشت دوران [[فترت]] در ارسال [[پیامبران الهی]] و در روزگاری که پرستش خداوند یگانه با انحرافاتی پیوند خورده بود و بت‌پرستی و چندگانه‌پرستی و جهل و ناهنجاری اخلاقی<ref>المیزان، ج4، ص152-154.</ref> و باورهای متعارض [[اهل کتاب]] در حجاز گسترش یافته بود، رسولی از میان عرب برانگیخته شد و ندای [[توحید]] سرداد. در آیه 2 سوره جمعه رسالت پیامبر و فلسفه و اهداف آن بازگو شده است: {{قلم رنگ|سبز|﴿هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْاُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ اِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ﴾}}. 
در حدود 40 سال پس از رخداد [[اصحاب فیل]]، پیامبر(ص) از سوی خداوند برای هدایت انسان‌ها مبعوث شد.<ref>امتاع الاسماع، ج1، ص32؛ تاریخ الاسلام، ج1، ص24؛ البدایة و النهایه، ج2، ص321.</ref>بر پایه گزارش مشهور، نخستین [[وحی]] و آغاز بعثت در 40 سالگی<ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص22.</ref>و در نقلی دیگر، در 43 سالگی پیامبر بود.<ref>سیره ابن اسحق، ص114.</ref>  
 
بر پایه گزارش سیره‌نویسان، رویدادهای شگفتی هم‌زمان با تولد پیامبر رخ دادند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص103؛ الامالی، ص360-.</ref> قرآن کریم نیز به منع شیاطین از صعود به آسمان‌های بالا برای استراق سمع، مقارن با بعثت پیامبر (سوره جنّ، آیه9) اشاره دارد.<ref>الامالی، ص360؛ کنز الدقائق، ج13، ص477-478؛ البرهان، ج‌3، ص‌334.</ref> بشارت تولد پیامبر و وقوع این رویداد مهم در کتاب‌های آسمانی وجود داشته است و اهل کتاب بر پایه بشارات و اخبار عهدین، بعثت پیامبری از نسل [[حضرت اسماعیل]] را در سرزمین حجاز انتظار می‌کشیدند.<ref>نک: محمد فی الکتب المقدسه، ص193، 243-351.</ref>
 
==ویژگی‌های پیامبر در عهدین==
 
بر پایه آیات قرآن کریم، ویژگی‌های این پیامبر در [[عهدین]] یاد شده بود. ([[سوره صف]]، آیه6؛ سوره بقره، آیه142؛ [[سوره انعام]]، آیه20) از این روی، آن‌ها در ضرورت شناخت و مشاهده این پیامبر الهی مصمم بودند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص117؛ اتحاف الوری، ج1، ص187-190.</ref> کاهنان عرب نیز از بعثت پیامبری در حجاز گزارش می‌دادند.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص123؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج1، ص286.</ref>
 
از جمله منابع حاوی این گزارش‌ها می‌توان به [[قصة الاحبار]] [[ابن‌اسحق]] اشاره کرد که به بازگویی پیشگویی‌های اَحبار و دانشوران اهل کتاب درباره بعثت محمد امین(ص) پرداخته است. برخی اهل کتاب مانند مخیرق کاهن بزرگ <ref>شرح نهج البلاغه، ج14، ص260.</ref> نیز به سبب وجود دلیل‌های روشن به رسول خدا ایمان آورده بودند.<ref>سیره ابن اسحق، ص62-65.</ref>


در حدود 40 سال پس از رخداد [[اصحاب فیل]]، پیامبر(ص) از سوی خداوند برای هدایت انسان‌ها مبعوث شد.<ref>امتاع الاسماع، ج1، ص32؛ تاریخ الاسلام، ج1، ص24؛ البدایة و النهایه، ج2، ص321.</ref>بر پایه گزارش مشهور، نخستین [[وحی]] و آغاز بعثت در 40 سالگی<ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص22.</ref>و در نقلی دیگر، در 43 سالگی پیامبر بوده است.<ref>سیره ابن اسحق، ص114.</ref>
مجموع روایاتی که درباره نخستین وحی به دست آمده، از برخی [[صحابه]] گزارش شده که میان منقولات آن‌ها اختلافاتی وجود دارد. وجه مشترک همه این گزارش‌ها آن است که هنگامی که پیامبر برای [[تحنّث]] و عبادت، در [[غار حرا]] خلوت کرده بود، نخستین وحی الهی با نزول چند آیه از قرآن کریم آغاز شد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص154؛ تاریخ طبری، ج2، ص48-49.</ref> <ref>تاریخ طبری، ج2، ص47.</ref><ref>انساب الاشراف، ج1، ص104-105.</ref>در برخی روایت‌ها گزارش شده که نخستین مرحله از این ارتباط با غیب، دیدن رویاهای صادق پیش از مبعوث شدن به پیامبری بود.<ref>صحیح البخاری، ج1، ص3.</ref>
 
=== روز بعثت ===
==روز بعثت==
[[پرونده:غار حراء.png|200px|thumb|غار حراء]]
[[پرونده:غار حراء.png|200px|thumb|غار حراء]]
درباره روز بعثت نیز سخنان متفاوت یاد شده است. مشهور [[امامیه]]، 27 [[رجب]]<ref>بحار الانوار، ج18، ص190؛ الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص64-65.</ref> و [[اهل سنت]] 17 ماه مبارک [[رمضان]]<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص158؛ الطبقات، ج1، ص193-194.</ref> را روز مبعث می‌دانند. دیگر سخنان در این زمینه عبارتند از: دهم [[ربیع الاول]]، <ref>التنبیه و الاشراف، ص198.</ref> دوازدهم ربیع الاول، <ref>تاریخ طبری، ج2، ص44.</ref> هجدهم رمضان<ref>تاریخ طبری، ج2، ص44.</ref> و بیست و چهارم رمضان<ref>بحار الانوار، ج18، ص190.</ref>
بیشتر [[امامیه]]، 27 [[رجب]]<ref>بحار الانوار، ج18، ص190؛ الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص64-65.</ref> و [[اهل سنت]] 17 ماه مبارک [[رمضان]]<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص158؛ الطبقات، ج1، ص193-194.</ref> را روز مبعث می‌دانند. گفته شده مبعث پیامبر اسلام نخستین رخداد مهم در تاریخ مسلمانان بود و [[عمر|عُمَر]] پیشنهاد داد که مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گیرد؛ ولی این امر تحقق نیافت و با پیشنهاد علی(ع) هجرت رسول خدا به عنوان مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص145.</ref>
 
وجه مشترک همه این گزارش‌ها آن است که هنگامی که پیامبر برای [[تحنّث]] و عبادت، مجاور [[غار حرا]] بود، نخستین وحی الهی با نزول آیاتی چند از قرآن کریم آغاز شد.
 
==آمادگی برای تحمل وحی==
 
آورده‌اند که برای آسان شدن تحمل فرشته، خداوند از کودکی، فرشته‌ای را برای تربیت و آموزش فضیلت‌های اخلاقی به ایشان قرار داد<ref>نک: نهج البلاغه، خطبه192؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص341-342.</ref> تا بسیاری از استعدادهای او را به فعلیت رساند و ایشان را برای دریافت وحی و ارتباط با جهان غیب آماده نماید.
 
عبادت‌های پیاپی در برخی ایام سال نیز به جان و روح او صفا بخشیده بود. با ترک محرمات و هوا و هوس‌ها، راه اتصال به [[غیب]] برای او هموارتر شد و به تدریج آماده دریافت پیام الهی و ارتباط با [[فرشته وحی]] شد. در برخی روایت‌ها گزارش شده که نخستین مرحله از این ارتباط با غیب، دیدن رویاهای صادق پیش از مبعوث شدن به پیامبری بود.<ref>صحیح البخاری، ج1، ص3.</ref>
 
مجموع روایاتی که درباره نخستین وحی به دست آمده، از برخی [[صحابه]] گزارش شده که میان منقولات آن‌ها اشتراک و افتراق موضوعی وجود دارد. در روایت ابن‌اسحق گزارش شده که [[عبدالله بن زبیر]] از [[عبید بن عمیر لیثی]] می‌خواهد حکایت بعثت را گزارش نماید.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص154؛ تاریخ طبری، ج2، ص48-49.</ref>
 
روایت‌های دیگر رویداد بعثت از [[عایشه]]،<ref>تاریخ طبری، ج2، ص47.</ref> [[ابن‌عباس]]<ref>انساب الاشراف، ج1، ص104-105.</ref> و برخی که شهرت کمتری دارند، گزارش شده است. حضور [[آل زبیر]] در این رخداد تا حدودی که مربوط به [[ورقة بن نوفل]] و [[خدیجه]] است که هر دو از طایفه [[بنی‌اسد]] هستند و نیز تاکید بر نقش ورقه، نمایان است.<ref>سیره رسول خدا، ج1، ص227-229.</ref>
===نقل مشهور===
نقل مشهور درباره این رویداد، مستند به گزارشی از عایشه است که در جوامع حدیثی اهل سنت گزارش شده است.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص67؛ صحیح مسلم، ج1، ص97.</ref> بر پایه این نقل، هنگامی که حضرت در حال عبادت بود، حالت ویژه به ایشان دست داد و در آن وضع، فرشته‌ای را دید که با پارچه‌ای دیبا نزد وی آمد و به او عرضه داشت: بخوان! حضرت پاسخ داد که نمی‌تواند بخواند. فرشته او را سخت فشرد و سپس درخواست خواندن نمود و همان جواب را شنید. در فشار سوم، ناگهان وی احساس کرد می‌تواند لوحی را که در دست فرشته است، بخواند.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص67؛ سیره ابن اسحق، ص101-102.</ref>
 
با وجود شهرت زیاد، این روایت از چند جهت ایراد دارد. راوی اصلی این حدیث [[عایشه بنت ابی‌بکر]] در روزگار بعثت یا هنوز به دنیا نیامده بود و یا سه یا هفت ساله بود.<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج3، ص286-287.</ref> بر پایه قواعد دانش حدیث، او نمی‌تواند راوی این حدیث باشد.<ref>الرعایة فی علم الدرایه، ص182.</ref>
 
دیگر راویان این روایت نیز همگی از دیدگاه اهل حدیث، مطرود و ضعیف هستند.<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص294.</ref> بر پایه این روایت، پیامبر پیش از سخن ورقه در صحت [[رسالت]] خویش شک داشته و تنها به واسطه سخن ورقه به مبعوث شدن خویش اطمینان یافت؛ ولی بر پایه روایت‌های صحیح، وی از نخست به رسالت خویش آگاه بود.<ref>المیزان، ج20، ص325.</ref>
 
بر پایه این روایات، هنگامی که حضرت رسول در [[غار حراء]] بود، وحی بر وی نازل شد و سپس او با سرور و شادی از کرامتی که خداوند به وی ارزانی داشته بود، به سوی خانواده خویش بازگشت، درحالی که به رسالت خویش اطمینان داشت و هیچ شکی در صحت آن چه دیده بود، نمی‌ورزید.<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص308.</ref>
 
از سوی دیگر، بر پایه ظاهر روایت گزارش شده از عایشه، [[پیامبر اسلام(ص)]] از خواندن مطلبی که بر دیبایی نوشته شده بود، اظهار ناتوانی نمود؛ اما وحی عبارت است از القای کلام خداوند به قلب پیامبر که نوعی آگاهی درونی است.<ref>المیزان، ج12، ص206.</ref>
 
مبعت پیامبر اسلام نخستین رخداد مهم در تاریخ مسلمانان بود و [[عمر]] پیشنهاد داد که مبدا تاریخ مسلمانان قرار گیرد؛ ولی این امر تحقق نیافت و با پیشنهاد علی(ع) هجرت رسول خدا به عنوان مبدا تاریخ مسلمانان قرار گرفت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص145.</ref>


==نخستین آیات نازل شده==
==نخستین آیات نازل شده==


آورده‌اند که پنج آیه نخست [[سوره علق]]، نخستین آیاتی بوده که بر پیامبر نازل شده است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص155؛ تفسیر قمی، ج2، ص428.</ref> برخی دیگر آیات [[سوره مدثر]]<ref>صحیح البخاری، ج6، ص74؛ الاوائل، ص43.</ref>یا [[سوره فاتحة الکتاب]]<ref>الکشاف، ج4، ص270؛ مجمع البیان، ج10، ص398؛ الاتقان، ج1، ص77.</ref> را نخستین آیات نازل شده بر پیامبر دانسته‌اند. مدتی نزول [[وحی]] بر ایشان قطع شد که به دوران [[فترت]] معروف است.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج8، ص271؛ الدر المنثور، ج6، ص368.</ref>
آورده‌اند که پنج آیه نخست [[سوره علق]]، نخستین آیاتی بوده که بر پیامبر نازل شده است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص155؛ تفسیر قمی، ج2، ص428.</ref> برخی دیگر آیات [[سوره مدثر]]<ref>صحیح البخاری، ج6، ص74؛ الاوائل، ص43.</ref>یا [[سوره فاتحة الکتاب]]<ref>الکشاف، ج4، ص270؛ مجمع البیان، ج10، ص398؛ الاتقان، ج1، ص77.</ref> را نخستین آیات نازل شده بر پیامبر دانسته‌اند.
 
درباره مقدار این زمان اختلاف نظر وجود دارد. این مدت سه روز، 12 روز، <ref>تفسیر قرطبی، ج20، ص92.</ref> 15 روز، <ref>التفسیر الکبیر، ج31، ص211.</ref> 40 روز، دو سال و نیم، و سه سال گزارش شده است.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص108-109؛ امتاع الاسماع، ج3، ص14؛ سبل الهدی، ج2، ص271.</ref>پس از این ایام، [[سوره والضحی]]<ref>تفسیر قمی، ج2، ص427.</ref> یا سوره مدثر<ref>تاریخ طبری، ج2، ص52؛ تفسیر قرطبی، ج19، ص60.</ref> بر ایشان نازل گشت و دیگر بار نزول وحی از سر گرفته شد.<ref>جامع البیان، ج29، ص180.</ref>


==نخستین ایمان‌آورندگان==
==نخستین ایمان‌آورندگان==


با نزول نخستین آیات از پیام وحی، پیامبر رسالت خویش را آغاز نمود. همسر رسول خدا، [[خدیجه بنت خویلد اسدی]]، نخستین فرد از زنان است که در پی آگاهی از بعثت، [[مسلمان]] شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص23.</ref> در این زمینه، اختلاف نظری میان تاریخ‌نویسان نیست؛<ref>السیرة الحلبیه، ج1، ص382.</ref> ولی درباره اشخاص دیگر اختلاف نظرهایی وجود دارد.
با نزول نخستین آیات از پیام وحی، پیامبر رسالت خویش را آغاز نمود. همسر رسول خدا، [[حضرت خدیجه (س)|خدیجه بنت خویلد اسدی]]، نخستین فرد از زنان است که مسلمان شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص23.</ref> در این زمینه، اختلاف نظری میان تاریخ‌نویسان نیست؛<ref>السیرة الحلبیه، ج1، ص382.</ref> بر پایه دیدگاه مشهور شیعیان و اهل سنت، نخستین مرد مسلمان [[حضرت علی(ع)]] بود.<ref>الغدیر، ج3، ص95؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص162.</ref>  
 
بر پایه دیدگاه مشهور شیعیان و اهل سنت، نخستین مرد مسلمان [[حضرت علی(ع)]]<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج1، ص162.</ref> بود که از دوران کودکی تحت سرپرستی حضرت رسول قرار داشت و در همه کارها پیرو وی بود و لحظه‌ای به خداوند [[شرک]] نورزید.<ref>مروج الذهب، ج2، ص276؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص435.</ref> البته بر پایه روایت‌های معتبر، وی نخستین شخصی است که اسلام آورده یا نماز خوانده و یا ایمان آورده است<ref>الغدیر، ج3، ص95.</ref> و تعبیر «نخستین مرد» منافاتی با «نخستین مسلمان» بودن ایشان ندارد.<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص324.</ref> پس از ایشان نیز [[زید بن حارثه]]<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص23.</ref> به دعوت پیامبر ایمان آورد.<ref>امتاع الاسماع، ج1، ص32.</ref>
 
پس از نزول نخستین آیات از قرآن کریم، در روز دوم بعثت، [[جبرئیل]] نزد حضرت آمد و طریقه وضو گرفتن و نماز خواندن را به وی آموخت. حضرت علی(ع)نیز آن را از پیامبر(ص) فراگرفت و نخستین نماز بر پایه آموزش جبرئیل در ظهر این روز به پای داشته شد.<ref>تاریخ طبری، ج2، ص57؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص23.</ref>


در پی گذشت مدتی از دعوت پنهانی، مسلمانان برای انجام فرایض خویش به دره‌های پیرامون [[مکه]] می‌رفتند. پیامبر(ص) نیز در خانه [[ارقم مخزومی]] که در دامنه [[کوه صفا]] قرار داشت، مردم را به [[اسلام]] دعوت می‌کرد<ref>المستدرک، ج3، ص574.</ref> که ثمره آن اسلام آوردن 40 تن بود.<ref>الاصابه، ج1، ص197.</ref>
==آغاز دعوت آشکار==
پس از سپری شدن دوران دعوت پنهانی، آیاتی بر حضرت نازل شد که بر پایه آن، رسول خدا مامور شد مردم را آشکارا به دین اسلام دعوت نماید.<ref>الطبقات، ج1، ص157.</ref> بر همین اساس، ایشان نخست سران و بزرگان [[قریش]] اعم از [[بنی‌هاشم]]، [[بنی‌عبدالمطلب]]، [[بنی‌عبدالشمس]] و فرزندان [[عبدمناف]] را به مهمانی دعوت نمود تا موضوع رسالت را به آن‌ها اعلام نماید و آن‌ها را به آیین اسلام و یکتاپرستی فراخواند.
در آن همایش که به رخداد [[یوم الدار]] شهرت یافت، حضرت پس از بیان رسالت و ماموریت خویش برای هدایت انسان‌ها، از آن‌ها خواست تا دعوت او را بپذیرند؛ ولی هیچ کس جز حضرت علی(ع) به دعوت او پاسخ نداد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص27؛ الارشاد، ص34.</ref> سپس پیامبر دعوت آشکار خویش را آغاز نمود و مردم را به سوی خدا دعوت کرد<ref>تاریخ طبری، ج2، ص62.</ref> و با واکنش قریش روبه‌رو شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص24.</ref>
==آیین پیامبر پیش از بعثت==
درباره دین و [[شریعت]] حضرت پیش از بعثت، نظریه‌های گوناگون ارائه شده است؛
شماری مانند [[ابوالحسن بصری]]،<ref>المعتمد فی اصول الفقه، ج1، ص276.</ref> [[قاضی ابوبکر]]<ref>سبل الهدی، ج8، ص70-71.</ref> و [[قاضی عیاض]]<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص148.</ref> بر این باورند که ایشان به هیچ شریعتی پایبند نبوده است. شماری دیگر مانند [[ابوالمعالی]]، <ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج2، ص148.</ref> [[غزالی]]،<ref>المنخول، ص319.</ref> [[قاضی عبدالجبار]]،<ref>الاحکام، ج4، ص137.</ref> [[سیدمرتضی]]<ref>الذریعه، ج2، ص597.</ref> و [[عبدالوهاب سبکی]]<ref>الابهاج، ج2، ص275.</ref> موضع توقف برگزیده و نظری مشخص نداده‌اند. برخی نیز بر این باورند که حضرت متعبد به شریعت [[نوح]]،<ref>المنخول، ص318.</ref> [[ابراهیم]]،<ref>مجمع البیان، ج6، ص209.</ref> [[موسی]]،<ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص57؛ المستصفی، ج1، ص165.</ref>[[عیسی]] <ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص57؛ المنخول، ص319.</ref>یا گروهی از پیامبران <ref>روح المعانی، ج7، ص217.</ref>و یا شریعتی درست اما غیر مشخص بوده‌ است. <ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص57.</ref>گروهی باور دارند که پیامبر از شریعت خود بهره می‌جسته است. <ref>عدة الاصول، ج2، ص590؛ بحار الانوار، ج18، ص277؛ حق الیقین، ج1، ص178.</ref>
نظر همانند دیگر این است که حضرت پیش از بعثت از جانب [[روح القدس]] تایید می‌گشته<ref>حق الیقین، ج1، ص179.</ref> و فرشته با حضرت سخن می‌گفته است. ایشان تا چهل سالگی دارای مقام [[نبوت]] بود<ref>بحار الانوار، ج26، ص75؛ ج18، ص278.</ref> و احکام شرعی به او وحی می‌شد و به همان صورت [[خداوند]] را عبادت می‌نمود.<ref>بحار الانوار، ج18، ص278.</ref> هنگامی که در چهل سالگی فرشته وحی را دید، به تبلیغ شریعت جدید موظف شد.<ref>تاریخ الخمیس، ج1، ص254.</ref>
روایاتی در تایید این دیدگاه وجود دارد؛<ref>بحار الانوار، ج18، ص278.</ref> از جمله روایاتی که بیان می‌دارد [[اسرافیل]] حدود سه سال پیش از جبرئیل نزد پیامبر می‌آمده است.<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص254؛ التاریخ القویم، ج1، ص157.</ref> حضرت علی نیز به وجود فرشته بزرگ الهی برای مراقبت از اعمال و رفتار حضرت از آغاز کودکی اشاره دارد.<ref>نهج البلاغه، خطبه192.</ref> بر پایه این شواهد، پیامبر در دوران پیش از بعثت، موحد و مؤمن بود و خدا را عبادت می‌کرد و با احکامی که از سوی خدا بر وی الهام می‌شد، آشنا بود<ref>المیزان، ج18، ص77.</ref> و در پاره‌ای موارد بر پایه شناخت قطعی حاصل از [[عقل سلیم]] و [[فطرت]]، رفتار می‌نمود.<ref>نک: الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص198-202.</ref>
==شبهات پیرامون بعثت نبوی==
برخی شبهات مربوط به بعثت، از سوی عرب جاهلی و برخی نیز در دوران‌های بعد و از جانب خاورشناسان و غربیان طرح شده است.
===شبهه خاورشناسان===
شماری از خاورشناسان بر این باورند که [[وحی]] محصول ضمیر ناخودآگاه و سیر و سلوک عارفانه شخص پیامبر بوده است.
آن‌ها پس از مطالعه زندگی و سیره [[حضرت محمد(ص)]]، اذعان نموده‌اند که وی فردی امین و درستکار و نابغه و برخوردار از خلاقیت و هوش ویژه‌ بوده که توانسته استعداد خویش را در راه تبلیغ کارهای درست و پسندیده صرف نماید و همین امور خوب را در قالب وحی و کلمات الهی به مردم منتقل کرده است. شماری از همین افراد بر پایه اصول روان‌شناسی تجربی، وحی را محصول حالات روانی و تخیل خلاق و حس ششم رسول خدا می‌دانند.<ref>الوحی المحمدی، ص20-21.</ref>
برخی دگراندیشان معاصر نیز در پرتو این دیدگاه، وحی را ظهور آرزوهای پیامبر و محصول ضمیر ناخودآگاه ایشان شمرده‌اند. از دیدگاه اینان، [[فرشته وحی]]، همان ضمیر ناخودآگاه است.<ref>بیست و سه سال، ص21-23.</ref>
===پاسخ شبهه===
اشکال این نظریه‌ها آن است که اولا تنها دارا بودن حالات روانی و باطنی و نیز نبوغ ویژه، اثبات نمی‌کند که [[نبوت]] و وحی را به آن حالات ارجاع دهیم. نبوغ و خصوصیات روانی، زمینه اعطای مقام بعثت به فردی است که [[خداوند]] او را برگزیده است. این بدان معنا است که هم داشتن مجموع صفات برجسته انسانی و هم گزینش الهی در بعثت و پیامبری نقش دارند.
چنین نسبت‌هایی در آغاز بعثت از سوی [[مشرکان]] به حضرت داده می‌شد و او را گاه شاعر می‌نامیدند ([[سوره انبیاء]]، آیه5) و وحی را برآمده از خواب‌های آشفته (سوره انبیاء، آیه5) و خیال‌پردازی او ([[سوره ص]]، آیه7) می‌دانستند. اما مضامین عالی [[قرآن]] و مفاهیم فرابشری آن و نیز گسترش سریع و معجزه‌آسای اسلام، همه این تهمت‌ها و نظریات نادرست را بی‌اثر ساخت.
ثانیا قرآن معجزه عینی پیامبر است و آوردن [[سوره]] و قطعاتی فصیح همانند آن ناممکن است. این پاسخ‌گر چه درون‌دینی است، اعتبار و ارزش آن فرا‌دینی و عینی است؛ زیرا قرآن با عنصر [[تحدی]] و مطالبه پاسخ، از ادعاهای خود دفاع می‌کند و این نکته ربطی به معارف و تعالیم ویژه اسلام ندارد.<ref>نک: راز بزرگ رسالت، ص219-222.</ref>
===شبهه دریافت دین از آیین گذشتگان===
شبهه دیگر آن است که حضرت رسول تعالیم و معارف قرآن و تاریخ اقوام و ملل گذشته را از دانشمندان یهودی و مسیحی گرفت<ref>نک: المستشرقون، ص225؛ و اَنَّ محمداً رسول الله، ص24.</ref> و آن‌ها را به گونه‌ای که با مبانی عقلی سازگار باشد، گزارش نمود. در آیه 103 [[سوره نحل]] به یکی از این شبهات اشاره شده است.
هنگامی که پیامبر در [[مروه]] کنار جوانی مسیحی که غلام [[بنی‌خضرم]] بود، می‌نشست تا او را به دین اسلام دعوت نماید، مشرکان به او تهمت زدند که مطالب قرآن را از وی فراگرفته است.<ref>الکشاف، ج2، ص429؛ المفصل، ج7، ص121.</ref> همچنین در آیه 103 سوره نحل به ایرادی دیگر از سوی مشرکان اشاره شده است:
هنگامی که پیامبر اسلام در صفا کنار جوانی غیر عرب می‌نشست و با او سخن می‌گفت، مشرکان گفتند که او قرآن را از وی فراگرفته است. نام این شخص را [[ابی‌فکیهه]] مولی ابن‌حضرمی، <ref>تفسیر قمی، ج1، ص390؛ بحار الانوار، ج9، ص221؛ الاصفی، ج1، ص663.</ref> یسار [[مولی علاء حضرمی]]،<ref>اسباب النزول، ص193.</ref> [[عداس مولی حویطب]]<ref>نک: التبیان، ج6، ص422.</ref> یا [[جبر]]<ref>تفسیر قرطبی، ج10، ص177.</ref> مولی عامر که از موالی معتقد به [[مسیحیت]] بود و در [[مکه]] به خواندن کتاب‌های مقدس و نوشتن آن می‌پرداخت، ثبت کرده‌اند.<ref>المفصل، ج7، ص121.</ref>
در گزارشی دیگر، این جوان را [[سلمان فارسی]] دانسته‌اند.<ref>نک: جامع البیان، ج14، ص234؛ التبیان، ج6، ص222.</ref>این سخن نمی‌‌‌‌تواند درست باشد؛ زیرا سلمان در [[مدینه]] با رسول خدا آشنا شد و اسلام آورد؛ اما نحل، سوره‌ای مکی است.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج2، ص608؛ نک: سیره رسول خدا، ج1، ص281.</ref> بیشتر قرآن در مکه نازل شده است. در مدینه چه بخش‌هایی از معارف باقی مانده بود تا سلمان آن را به پیامبر آموزش دهد؟<ref>المیزان، ج1، ص64.</ref>
===پاسخ شبهه===
مضمون پاسخ [[قرآن کریم]] به این شبهه چنین است: اگر مراد شما این است که آن شخص الفاظ قرآن را به صورت املاء بر پیامبر تلقین نموده، چگونه ممکن است یک غیر عرب سخنی به فصاحت و بلاغت قرآن و یا مطالبی به گستردگی موضوعات و مباحث آن بگوید یا بنویسد؟<ref>راز بزرگ رسالت، ص189-190؛ سیره رسول خدا، ج1، ص281.</ref>
اگر مقصود شما این است که آن شخص غیر عرب معانی را به پیامبر آموخته و او با فصاحتی که داشته، آن معانی را در قالب جمله‌های فصیح و بلیغ بیان نموده و سپس آن را به [[افترا]] و [[دروغ]] به خداوند اسناد داده، باید گفت که آیات قرآن کریم در برگیرنده معارف حقی است که شکی در صحت آن وجود ندارد. پیامبر نیز مانند دیگران به آن ایمان دارد و به همین روی، خداوند وی را هدایت نموده است.
کسی که خداوند او را هدایت نموده و به مضامین قرآن کریم ایمان دارد، هیچ گاه سخن خود را به جای سخن خدا قرار نمی‌دهد و بر او افترا نمی‌بندد.<ref>المیزان، ج12، ص348-349.</ref>
افزون بر این، خبرهای غیبی قرآن یا خبر دادنش از آینده و نیز آیات قرآن در مخالفت با [[اهل کتاب]]، نادرستی این ادعا را نشان می‌دهد.<ref>المیزان، ج1، ص64.</ref>
==برای مطالعه بیشتر==
* '''بعثت‌ نا‌مه‌، دربا‌ره‌ پیا‌مبر اکرم‌(ص)'''، محمد رصا‌فی‌.
* '''بعثت پيامبر اکرم (ص) و ظهور اسلام'''، دائرة المعارف اسلامي طهور.
* '''بررسی‌ دین‌ پیا‌مبر پیش‌ از بعثت‌'''، محسن تنها.
* '''پیا‌مبر و بعثت‌ در کلام‌ امیر المومنین‌ (ع)'''، آستان قدس رضوی.
* '''داستان بعثت پیامبر(ص)'''، رضا رهگذر.
==پیوند به بیرون==
* [http://lib.eshia.ir/23022/12/4934/بعثت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، «بعثت».]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/269998/لزوم-بعثت-پیامبران جعفر سبحانی تبریزی، «لزوم بعثت پیامبران»، مجله درسهایی از مکتب اسلام، شهریور 1386، سال چهل و هفتم - شماره 6 (9 صفحه - از 7 تا 15).]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/228629/اهداف-بعثت-پیامبر-(ص) عبدالکریم تبریزی، «اهداف بعثت پیامبر (ص)»، مجله مبلغان، مرداد و شهریور 1384 - شماره 69 (12 صفحه - از 76 تا 87).]
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۱۶۵: خط ۵۸:
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7903
  | آدرس = https://hzrc.ac.ir/post/7903/%d8%a8%d8%b9%d8%ab%d8%aa
  | عنوان = بعثت
  | عنوان = بعثت
  | نویسنده = حسن رضایی
  | نویسنده = حسن رضایی
خط ۱۷۵: خط ۶۸:


* '''الاتقان''': السیوطی (م. 911ق.) ، به کوشش سعید، لبنان، دار الفکر، 1416ق.
* '''الاتقان''': السیوطی (م. 911ق.) ، به کوشش سعید، لبنان، دار الفکر، 1416ق.
* '''الاحتجاج''': ابومنصور الطبرسی (م. 520ق.) ، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، 1386ق.
* '''الاحکام فی اصول الاحکام''': علی الآمدی (م. 631ق.) ، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، النور، 1402ق.
* '''ارشاد الاذهان''': العلامة الحلی (م 726ق.) ، به کوشش الحسون، قم، نشر اسلامی، 1410ق.
* '''اسباب النزول''': الواحدی (م. 468ق.) ، به کوشش کمال بسیونی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1411ق.
* '''الاصفی''': الفیض الکاشانی (م. 1091ق.) ، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1418ق.


* '''الاصنام (تنکیس الاصنام) ''': هشام بن محمد کلبی (م. 204ق.) ، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، 1348ش.
* '''الاصنام (تنکیس الاصنام) ''': هشام بن محمد کلبی (م. 204ق.) ، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، 1348ش.
خط ۱۹۹: خط ۸۲:


* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
* '''البدایة و النهایه''': ابن کثیر (م. 774ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
* '''البرهان فی تفسیر القرآن''': البحرانی (م. 1107ق.) ، قم، البعثه، 1415ق.
* '''بیست و سه سال''': علی دشتی، 1373ش.


* '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق.
* '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق.


* '''تاریخ الخمیس''': حسین الدیار بکری (م. 966ق.) ، بیروت، مؤسسة شعبان، 1283ق.
* '''تاریخ الخمیس''': حسین الدیار بکری (م. 966ق.) ، بیروت، مؤسسة شعبان، 1283ق.
* '''تاریخ تمدن''': ویل دورانت (م. 1981م.) ، ترجمه آرام و دیگران، تهران، آموزش انقلاب اسلامی، 1365ش.


* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک) ''': الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق.
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک) ''': الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق.


* '''تاریخ عرب قبل از اسلام''': عبدالعزیز سالم، ترجمه صدری‌نیا، تهران، علمی و فرهنگی، 1380ش.
* '''تاریخ عرب قبل از اسلام''': عبدالعزیز سالم، ترجمه صدری‌نیا، تهران، علمی و فرهنگی، 1380ش.
* '''تاریخ عرب''': فیلیپ خوری حتی، ترجمه پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، 1380ش.
* '''التاریخ القویم''': محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1420ق.


* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.) ، بیروت، دار صادر، 1415ق.
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.) ، بیروت، دار صادر، 1415ق.
* '''التبیان''': الطوسی (م. 460ق.) ، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.


* '''التحقیق''': المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، 1374ش.
* '''التحقیق''': المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، 1374ش.
* '''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم) ''': ابن کثیر (م. 774ق.) ، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق.


* '''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (م. 606ق.) ، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق.
* '''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (م. 606ق.) ، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق.
خط ۲۳۰: خط ۹۹:
* '''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن) ''': القرطبی (م. 671ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
* '''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن) ''': القرطبی (م. 671ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.


* '''تفسیر القمی''': القمی (م. 307ق.) ، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، 1404ق.
* '''تفسیر نور''': محسن قرائتی، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۸ش.


* '''التنبیه و الاشراف''': المسعودی (م. 345ق.) ، بیروت، دار صعب.
* '''التنبیه و الاشراف''': المسعودی (م. 345ق.) ، بیروت، دار صعب.
* '''جامع البیان''': الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
* '''جامع البیان''': الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق.


* '''حق الیقین''': الشبّر (م. 1242ق.) ، تهران، اعلمی، عرفان، 1352ق.
* '''حق الیقین''': الشبّر (م. 1242ق.) ، تهران، اعلمی، عرفان، 1352ق.
* '''خصائص التصور الاسلامی''': سید قطب.


* '''الدر المنثور''': السیوطی (م. 911ق.) ، بیروت، دار المعرفه، 1365ق.
* '''الدر المنثور''': السیوطی (م. 911ق.) ، بیروت، دار المعرفه، 1365ق.
* '''الذریعة الی اصول الشریعه''': السید المرتضی (م. 436ق.) ، به کوشش گرجی، دانشگاه تهران، 1340ش.
* '''راز بزرگ رسالت''': جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق (علیه‌السّلام)،  1386ش.
* '''الرعایة فی علم الدرایه''': الشهید الثانی (م. 965ق.) ، به کوشش عبدالحسین، قم، مکتبة النجفی، 1408ق.


* '''روح المعانی''': الآلوسی (م. 1270ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
* '''روح المعانی''': الآلوسی (م. 1270ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
خط ۲۵۸: خط ۱۲۰:


* '''سیرة ابن اسحق (السیر و المغازی) ''': ابن اسحق (م. 151ق.) ، به کوشش محمد حمید الله‏، معهد الدراسات و الابحاث.
* '''سیرة ابن اسحق (السیر و المغازی) ''': ابن اسحق (م. 151ق.) ، به کوشش محمد حمید الله‏، معهد الدراسات و الابحاث.
* '''سیره رسول خدا''': رسول جعفریان، قم، دلیل.


* '''الشفاء بتعریف حقوق المصطفی(ص)''': قاضی عیاض (م. 544ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
* '''الشفاء بتعریف حقوق المصطفی(ص)''': قاضی عیاض (م. 544ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1409ق.


* '''صحیح البخاری''': البخاری (م. 256ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1401ق.
* '''صحیح البخاری''': البخاری (م. 256ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1401ق.
* '''صحیح مسلم''': مسلم (م. 261ق.) ، بیروت، دار الفکر.
* '''الصحیح من سیرة النبی(ص)''': جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، 1414ق.
* '''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م. 230ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.


* '''العدة فی اصول الفقه''': الطوسی (م. 460ق.) ، به کوشش انصاری قمی، قم، ستاره، 1417ق.
* '''العدة فی اصول الفقه''': الطوسی (م. 460ق.) ، به کوشش انصاری قمی، قم، ستاره، 1417ق.
خط ۲۷۷: خط ۱۳۱:
* '''الغدیر''': الامینی (م. 1390ق.) ، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1366ش.
* '''الغدیر''': الامینی (م. 1390ق.) ، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1366ش.


* '''فرهنگ شیعه''': پژوهشکده تحقیقات اسلامی، محمد خطیبی کوشک و دیگران، قم، زمزم هدایت، 1385ش.
* '''فرهنگ شیعه''': پژوهشکده تحقیقات اسلامی، محمد خطیبی کوشکک و دیگران، قم، زمزم هدایت، 1385ش.


* '''الکافی''': الکلینی (م. 329ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
* '''الکافی''': الکلینی (م. 329ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر (م. 630ق.) ، بیروت، دار صادر، 1385ق.
* '''کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم''': محمد علی تهانوی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، 1996م.


* '''الکشاف''': الزمخشری (م. 538ق.) ، مصطفی البابی، 1385ق.
* '''الکشاف''': الزمخشری (م. 538ق.) ، مصطفی البابی، 1385ق.
خط ۲۹۰: خط ۱۴۰:


* '''مجمع البیان''': الطبرسی (م. 548ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق.
* '''مجمع البیان''': الطبرسی (م. 548ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق.
* '''محمد پیامبر و سیاستمدار''': مونتگمری وات، ترجمه اسماعیل والی‌زاده، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1361ش.
* '''محمد فی الکتب المقدسه''': سامی عامری، قاهره، مرکز التنویر الاسلامی، 1416ق.
* '''مروج الذهب''': المسعودی (م. 346ق.) ، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق.
* '''المستشرقون و القرآن الکریم''': محمد امین بنی‌عامر، اردن، دار الامل، 2004م.


* '''المستصفی''': الغزالی (م. 505ق.) ، به کوشش محمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق.
* '''المستصفی''': الغزالی (م. 505ق.) ، به کوشش محمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق.
خط ۳۱۴: خط ۱۵۶:


* '''نهج البلاغه (شرح عبده) ''': قم، دار الذخائر، 1412ق.
* '''نهج البلاغه (شرح عبده) ''': قم، دار الذخائر، 1412ق.
* '''وَ انّ محمداً رسول الله''': انیماری شیمل، ترجمه عیسی العاکوب، تهران، مؤسسة الهدی، 1428ق.
* '''الوحی المحمدی''': محمد رشید رضا، ترجمه خلیلی، تهران، بنیاد علوم اسلامی.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{اسلام}}
{{اسلام}}
خط ۳۲۳: خط ۱۶۱:
{{مناسبت‌های شیعه}}
{{مناسبت‌های شیعه}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
[[رده:وقایع صدر اسلام]]
[[رده:پیامبر اسلام(ص)]]
 
[[ar: البعثة]]
برگرفته از «https://wikihaj.com/view/بعثت»