ابوالقاسم اکاف نیشابوری: تفاوت میان نسخه‌ها

Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۹: خط ۱۹:
| اجازه روایت از    =علی بن عبدالله الحیری، عبدالغفار شیروی
| اجازه روایت از    =علی بن عبدالله الحیری، عبدالغفار شیروی
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به   =
| اجازه روایت به =
| اجازه اجتهاد به   =
| اجازه اجتهاد به =
| تالیفات          =
| تالیفات          =
| سایر              =فقیه شافعی
| سایر              =فقیه شافعی
خط ۳۰: خط ۳۰:
'''ابوالقاسم اِکّاف نیشابوری''' فقیه [[مذهب شافعی|شافعی]] متولد [[نیشابور]] که مدتی در [[مکه]] و [[مسجدالحرام]] به تدریس مشغول بود. وی تحصیل خویش را در نیشابور آغاز کرد و برای ادامه تحصیل به مکه رفت. پس از مدتی ابوالقاسم اکاف به تدریس کتاب مختصر ابن جوزی در مسجدالحرام مشغول شد. وی سپس به [[بغداد]] و از آنجا به نیشابور بازگشت و تدریس خود را در زادگاهش ادامه داد. ابوالقاسم اکاف در دوران حکومت [[سلطان سنجر سلجوقی]] بر خراسان، در نیشابور درگذشت و در محله حیره این شهر به خاک سپرده شد.
'''ابوالقاسم اِکّاف نیشابوری''' فقیه [[مذهب شافعی|شافعی]] متولد [[نیشابور]] که مدتی در [[مکه]] و [[مسجدالحرام]] به تدریس مشغول بود. وی تحصیل خویش را در نیشابور آغاز کرد و برای ادامه تحصیل به مکه رفت. پس از مدتی ابوالقاسم اکاف به تدریس کتاب مختصر ابن جوزی در مسجدالحرام مشغول شد. وی سپس به [[بغداد]] و از آنجا به نیشابور بازگشت و تدریس خود را در زادگاهش ادامه داد. ابوالقاسم اکاف در دوران حکومت [[سلطان سنجر سلجوقی]] بر خراسان، در نیشابور درگذشت و در محله حیره این شهر به خاک سپرده شد.


==شخصیت‌شناسی==
== شخصیت‌شناسی ==
ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبدالصمد سختنی شافعی (درگذشت ۵۴۹ق) در سرزمین [[نیشابور]] در خاندان معروف به اکّاف زاده شد.<ref>التحبیر، ج۱، ص۳۹۵؛ الانساب، ج۱، ص۲۰۲؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۱.</ref> اِکاف پارچه مخصوص پوشش حیوانات است و چون شغل یکی از اجداد ابوالقاسم دوزندگی و فروش این پارچه بوده، به این نام خوانده شده‌اند.<ref>الانساب، ج۱، ص۲۰۲؛ اللباب، ج۱، ص۸۲.</ref>
ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبدالصمد سختنی شافعی (درگذشت ۵۴۹ق) در سرزمین [[نیشابور]] در خاندان معروف به اکّاف زاده شد.<ref>التحبیر، ج۱، ص۳۹۵؛ الانساب، ج۱، ص۲۰۲؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۱.</ref> اِکاف پارچه مخصوص پوشش حیوانات است و چون شغل یکی از اجداد ابوالقاسم دوزندگی و فروش این پارچه بوده، به این نام خوانده شده‌اند.<ref>الانساب، ج۱، ص۲۰۲؛ اللباب، ج۱، ص۸۲.</ref>


==دوران تحصیل==
== دوران تحصیل ==
ابوالقاسم فقه را نزد ابونصر قُشَیری (درگذشت ۵۱۴ق) آموخت و از علی بن عبدالله الحیری و عبدالغفار شیروی (درگذشت ۵۱۰ق) اجازه نقل [[حدیث]] گرفت.<ref>الانساب، ج۱، ص۲۰۲؛ المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> وی افزون بر [[فقه]] و حدیث به [[فلسفه]] و دیگر علوم آشنا بود.<ref>الانساب، ج۱، ص۲۰۲.</ref> پس از مدتی عازم [[مکه]] شد و از [[عبدالملک طبری]] و [[محمد جوینی]] (درگذشت ۴۳۸ق) بهره گرفت.<ref>التحبیر، ج۱، ص۳۹۸-۴۰۰؛ العقد الثمین، ج۵، ص۳۶۳.</ref>
ابوالقاسم فقه را نزد ابونصر قُشَیری (درگذشت ۵۱۴ق) آموخت و از علی بن عبدالله الحیری و عبدالغفار شیروی (درگذشت ۵۱۰ق) اجازه نقل [[حدیث]] گرفت.<ref>الانساب، ج۱، ص۲۰۲؛ المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> وی افزون بر [[فقه]] و حدیث به [[فلسفه]] و دیگر علوم آشنا بود.<ref>الانساب، ج۱، ص۲۰۲.</ref> پس از مدتی عازم [[مکه]] شد و از [[عبدالملک طبری]] و [[محمد جوینی]] (درگذشت ۴۳۸ق) بهره گرفت.<ref>التحبیر، ج۱، ص۳۹۸–۴۰۰؛ العقد الثمین، ج۵، ص۳۶۳.</ref>


==تدریس در مکه==
== تدریس در مکه ==
پس از مدتی حضور در [[مکه]]، ابوالقاسم اکاف به تدریس در این شهر و [[مسجدالحرام]] مشغول شد. [[فاسی]] در کتابش، از اکاف به عنوان یکی از سه [[ایرانپ|ایرانی]] صاحب کرسی تدریس نام برده است.<ref>العقد الثمین، ج۵، ص۳۶۳.</ref> او کتاب مختصر ابن جوزی را در مسجدالحرام تدریس می‌کرد و بسیاری در مجلس درس وی حضور یافته، تعلیقات استاد را بر آن می‌نگاشتند.<ref>طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref>
پس از مدتی حضور در [[مکه]]، ابوالقاسم اکاف به تدریس در این شهر و [[مسجدالحرام]] مشغول شد. [[فاسی]] در کتابش، از اکاف به عنوان یکی از سه [[ایرانپ|ایرانی]] صاحب کرسی تدریس نام برده است.<ref>العقد الثمین، ج۵، ص۳۶۳.</ref> او کتاب مختصر ابن جوزی را در مسجدالحرام تدریس می‌کرد و بسیاری در مجلس درس وی حضور یافته، تعلیقات استاد را بر آن می‌نگاشتند.<ref>طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref>


==بازگشت به نیشابور==
== بازگشت به نیشابور ==
{{شعر
{{شعر
|سبک نگارش=ساده
|سبک نگارش=ساده
|عرض=40
|عرض=
|تراز=چپ
|تراز=چپ
|رنگ بالا=  
|رنگ بالا=
|رنگ پایین=
|رنگ پایین=
|شکل بندی اشعار=
|شکل بندی اشعار=
|شکل بندی خط اول=
|شکل بندی خط اول=
|م|'''نصیحت ابوالقاسم اکاف به سلطان سنجر'''
|خط اول = '''نصیحت ابوالقاسم اکاف به سلطان سنجر'''
|خواجهٔ اکاف آن برهان دین|گفت سنجر را که ای سلطان دین
|خواجهٔ اکاف آن برهان دین|گفت سنجر را که ای سلطان دین
|واجبم آید بتو دادن زکات|زانکه تو درویش حالی در حیات
|واجبم آید به تو دادن زکات|زانکه تو درویش حالی در حیات
|گر ترا ملک وزری هست این زمان|هست آن جمله ازان مردمان
|گر ترا ملک و زری هست این زمان|هست آن جمله از آن مردمان
|کردهٔ از خلق حاصل آن همه|بر تو واجب می‌شود تاوان همه
|کرده ای از خلق حاصل آن همه|بر تو واجب می‌شود تاوان همه
|چون از آن خود نبودت هیچ چیز|زین همه منصب چه سودت هیچ نیز
|چون از آن خود نبودت هیچ چیز|زین همه منصب چه سودت هیچ نیز
|از همه کس گر چه داری بیشتر|میندانم کس ز تو درویشتر<ref>عطار نیشابوری، مصیبت‌نامه، بخش هفتم</ref>}}
|از همه کس گر چه داری بیشتر|می‌ندانم کس ز تو درویشتر<ref>عطار نیشابوری، مصیبت‌نامه، بخش هفتم</ref>}}


ابوالقاسم پس از مکه مدتی در [[بغداد]] ساکن گشت و آن‌گاه به [[نیشابور]] بازگشت.<ref>طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> گفته‌اند که وی در زهد و ورع یگانه روزگار بود. از او به عنوان ضرب المثل در پاکی و ترک دنیا یاد می‌شد. به‌اندک مال حلال راضی بود. بسیار انفاق می‌کرد و از کارهای ویژه‌اش گرفتن بینی هنگام انفاق عطریات بود تا حتی همین اندازه نیز از بوی آن لذت نبرد.<ref>المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ التحبیر، ج۱، ص۳۹۸-۴۰۰؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref>
ابوالقاسم پس از مکه مدتی در [[بغداد]] ساکن گشت و آن‌گاه به [[نیشابور]] بازگشت.<ref>طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref> گفته‌اند که وی در زهد و ورع یگانه روزگار بود. از او به عنوان ضرب‌المثل در پاکی و ترک دنیا یاد می‌شد. به‌اندک مال حلال راضی بود. بسیار انفاق می‌کرد و از کارهای ویژه‌اش گرفتن بینی هنگام انفاق عطریات بود تا حتی همین اندازه نیز از بوی آن لذت نبرد.<ref>المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ التحبیر، ج۱، ص۳۹۸–۴۰۰؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref>


ابوالقاسم مریدان و شاگردان فراوان داشت. [[سلطان سنجر سلجوقی]] از علاقه‌مندان او بود که برای دیدار با او و [[تبرک]] به وی اجازه می‌گرفت.<ref>المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ التحبیر، ج۱، ص۳۹۸-۴۰۰؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۱-۱۵۲.</ref> از شاگردان او می‌توان به علی بن سلیمان مرادی اشاره کرد.<ref>تاریخ دمشق، ج۴۱، ص۵۱۵-۵۱۶.</ref> ابوالقاسم در نیشابور رکن [[مذهب شافعی]] بود و [[نماز جمعه]] به امامت او برگزار می‌شد. پس از نماز، دانشمندان سؤالات خود را از او می‌پرسیدند.<ref>الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۵۹؛ طبقات الشافعیه، ج۶، ص۹.</ref>
ابوالقاسم مریدان و شاگردان فراوان داشت. [[سلطان سنجر سلجوقی]] از علاقه‌مندان او بود که برای دیدار با او و [[تبرک]] به وی اجازه می‌گرفت.<ref>المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ التحبیر، ج۱، ص۳۹۸–۴۰۰؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۱–۱۵۲.</ref> از شاگردان او می‌توان به علی بن سلیمان مرادی اشاره کرد.<ref>تاریخ دمشق، ج۴۱، ص۵۱۵–۵۱۶.</ref> ابوالقاسم در نیشابور رکن [[مذهب شافعی]] بود و [[نماز جمعه]] به امامت او برگزار می‌شد. پس از نماز، دانشمندان سؤالات خود را از او می‌پرسیدند.<ref>الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۵۹؛ طبقات الشافعیه، ج۶، ص۹.</ref>


==درگذشت==
== درگذشت ==
در سال ۵۴۹ق در دوران حکومت سلطان سنجر سلجوقی بر خراسان، با یورش شدید ترکان غُز به این خطه، لشکر خراسان پس از شکست، به [[نیشابور]] عقب‌نشینی کرد. ترکان غُز به نیشابور هجوم آوردند و تمام شهر را نابود و مردم را قتل عام کردند. بسیاری از بزرگان از جمله ابوالقاسم اکّاف در این هجوم کشته شدند.<ref>الکامل، ج۱۱، ص۱۸۱؛ تاریخ الاسلام، ج۳۷، ص۳۹.</ref> برخی کشته شدن او را مردود شمرده و آورده‌اند که در پی شفاعت سلطان سنجر آزاد شد؛ اما در همان سال بر اثر بیماری درگذشت<ref>طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۱-۱۵۲.</ref> و در حیره، محله‌ای در نیشابور<ref>احسن التقاسیم، ص۲۵.</ref> کنار پدرش به خاک سپرده شد.<ref>المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ التحبیر، ج۱، ص۳۹۸؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref>
در سال ۵۴۹ق در دوران حکومت سلطان سنجر سلجوقی بر خراسان، با یورش شدید ترکان غُز به این خطه، لشکر خراسان پس از شکست، به [[نیشابور]] عقب‌نشینی کرد. ترکان غُز به نیشابور هجوم آوردند و تمام شهر را نابود و مردم را قتل‌عام کردند. بسیاری از بزرگان از جمله ابوالقاسم اکّاف در این هجوم کشته شدند.<ref>الکامل، ج۱۱، ص۱۸۱؛ تاریخ الاسلام، ج۳۷، ص۳۹.</ref> برخی کشته شدن او را مردود شمرده و آورده‌اند که در پی شفاعت سلطان سنجر آزاد شد؛ اما در همان سال بر اثر بیماری درگذشت<ref>طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۱–۱۵۲.</ref> و در حیره، محله‌ای در نیشابور<ref>احسن التقاسیم، ص۲۵.</ref> کنار پدرش به خاک سپرده شد.<ref>المنتظم، ج۱۸، ص۹۹؛ التحبیر، ج۱، ص۳۹۸؛ طبقات الشافعیه، ج۷، ص۱۵۲.</ref>


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/9356
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9356
  | عنوان = ابوالقاسم اکاف نیشابوری  
  | عنوان = ابوالقاسم اکاف نیشابوری
  | نویسنده = سید محمد امینی
  | نویسنده = سید محمد امینی
}}
}}
خط ۷۸: خط ۷۸:
* '''التحبیر فی المعجم الکبیر''': عبدالکریم السمعانی (درگذشت ۵۶۲ق)، به کوشش منیرة ناجی، دیوان الاوقاف، بغداد، ۱۳۹۵ق
* '''التحبیر فی المعجم الکبیر''': عبدالکریم السمعانی (درگذشت ۵۶۲ق)، به کوشش منیرة ناجی، دیوان الاوقاف، بغداد، ۱۳۹۵ق
* '''اللباب فی تهذیب الانساب''': ابن اثیر علی بن محمد الجزری (درگذشت ۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۰۰ق
* '''اللباب فی تهذیب الانساب''': ابن اثیر علی بن محمد الجزری (درگذشت ۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۰۰ق
* '''طبقات الشافعیة الکبری''': تاج‌ الدین السبکی (درگذشت ۷۷۱ق)، به کوشش الطناحی و عبدالفتاح، هجر للطباعة و النشر، ۱۴۱۳ق
* '''طبقات الشافعیة الکبری''': تاج الدین السبکی (درگذشت ۷۷۱ق)، به کوشش الطناحی و عبدالفتاح، هجر للطباعة و النشر، ۱۴۱۳ق
* '''العقد الثمین''': محمد الفأسی (درگذشت ۸۳۲ق)، به کوشش فؤاد و سید امین، الرساله، ۱۴۰۶ق
* '''العقد الثمین''': محمد الفأسی (درگذشت ۸۳۲ق)، به کوشش فؤاد و سید امین، الرساله، ۱۴۰۶ق
* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر علی بن محمد الجزری (درگذشت ۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق
* '''الکامل فی التاریخ''': ابن اثیر علی بن محمد الجزری (درگذشت ۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق
خط ۸۷: خط ۸۷:
{{پایان}}
{{پایان}}


<onlyinclude>{{تکمیل مقاله
| شناسه = شد
| جعبه اطلاعات = شد<!--شد، - -->
| عنوان‌بندی = شد
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی = شد
| عکس = <!--شد، - -->
| جعبه نقل قول = <!--شد، - -->
| پیوند به بیرون = <!--شد، - -->
| مطالعه بیشتر = <!--شد، - -->
| پانویس و منابع = شد
| ناوبری =
| رده = شد
| تغییر مسیر = شد
}}<onlyinclude>
[[رده:اشخاص قرن ششم]]
[[رده:مدفونان در نیشابور]]
[[رده:مدفونان در نیشابور]]
[[رده:فقیهان شافعی]]
[[رده:فقیهان شافعی]]
[[رده:مدرسان در مکه]]
[[رده:مدرسان در مکه]]
[[رده:ایرانیان مقیم مکه در سده ششم]]
[[رده:ایرانیان مقیم مکه در سده ششم]]