امام الحرمین (منصب): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> ') |
جز (جایگزینی متن - 'http://phz.hajj.ir/422' به 'http://hzrc.ac.ir/post') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''امام الحرمین''' از ترکیب دو کلمه [[امام]] به معنای مقتدا و پیشرو و [[الحرمین]] که منظور از آن دو شهر [[مکه]] و [[مدینه]] است، تشکیل شده است. این واژه لقب ویژه برخی چهرههای سرشناس دینی و علمی و به ندرت سیاسی در مکه و مدینه میباشد. تتبع در منابع تاریخی و تراجم نشان میدهد که چنین لقبی بیانگر یک سمت دینی یا علمی نیست و تنها برای تعظیم و تشریف به کار رفته است. [[عبدالملک بن عبدالله جوینی]] از مشهورترین افرادی است که به این عنوان لقب گرفته است. اشخاص دیگری مانند: [[غلام الهراس]]، [[رزین بن معاویه | '''امام الحرمین''' از ترکیب دو کلمه [[امام]] به معنای مقتدا و پیشرو و [[الحرمین]] که منظور از آن دو شهر [[مکه]] و [[مدینه]] است، تشکیل شده است. این واژه لقب ویژه برخی چهرههای سرشناس دینی و علمی و به ندرت سیاسی در مکه و مدینه میباشد. تتبع در منابع تاریخی و تراجم نشان میدهد که چنین لقبی بیانگر یک سمت دینی یا علمی نیست و تنها برای تعظیم و تشریف به کار رفته است. [[عبدالملک بن عبدالله جوینی]] از مشهورترین افرادی است که به این عنوان لقب گرفته است. اشخاص دیگری مانند: [[غلام الهراس]]، [[رزین بن معاویه عبدری اندلسی]] و [[محمد بن عبدالوهاب همدانی کاظمی]] از جمله کسانی هستند که به این عنوان لقب گرفتهاند. | ||
==واژهشناسی== | |||
[[امام]] از ریشه | == واژهشناسی == | ||
'''معنای اصطلاحی''': معنای اصطلاحی این واژه به اعتبار موارد و جهات گوناگون آن، متفاوت است؛ مانند امام جمعه، امام جماعت، امام هدایت و امام ضلالت.<ref>. التحقیق، ج1، ص137، «امام.</ref> این اصطلاح به [[امامان شیعه]] انصراف دارد و گاه نیز به صورت لقب درباره برخی [[خلیفه|خلفا]] و حکمرانان به کار رفته و گاهی هم [[اهل سنت]] آن را برای تعظیم و تفخیم بزرگان دین به کار بردهاند.<ref>. دائرة المعارف فارسی، ج1، ص234، «امام.</ref> | [[امام]] از ریشه «اـ مـ م» به معنای قصد کردن همراه با توجه مشتق شده و به معنای مقتدا،<ref>. العین، ج8، ص429؛ المصباح، ص23، «ام؛ اقرب الموارد، ج1، ص71، «امم.</ref> پیشوا،<ref>. فرهنگ فارسی، ص120، «امام.</ref> راه روشن<ref>. العین، ج8، ص429؛ لسان العرب، ج12، ص26، «امم.</ref> و راهنما<ref>. لسان العرب، ج12، ص26.</ref> به کار رفته است. | ||
==معنای حرم== | '''معنای اصطلاحی''': معنای اصطلاحی این واژه به اعتبار موارد و جهات گوناگون آن، متفاوت است؛ مانند امام جمعه، امام جماعت، امام هدایت و امام ضلالت.<ref>. التحقیق، ج1، ص137، «امام.</ref> این اصطلاح به [[امامان شیعه]] انصراف دارد و گاه نیز به صورت لقب درباره برخی [[خلیفه|خلفا]] و حکمرانان به کار رفته و گاهی هم [[اهل سنت]] آن را برای تعظیم و تفخیم بزرگان دین به کار بردهاند.<ref>. دائرة المعارف فارسی، ج1، ص234، «امام.</ref> | ||
[[حرم]] از ریشه «حـ | |||
==پیشینه== | == معنای حرم == | ||
در اینکه آیا «امام الحرمین» عنوان و منصبی رسمی و دارای ضوابط و شرایط ویژه بوده یا به صورت تشریفاتی بر افرادی خاص اطلاق شده، اختلاف است. در بررسی موارد اطلاق این لقب، به درستی نظر دوم باور مییابیم.<ref>. نک: الموسوعة العربیة العالمیه، ج21، ص145.</ref> تاریخ ابن خلدون ضمن مقدمه خود در فصل مناصب دینی یا حکومتی، از این عنوان یاد نکرده است.<ref>. مقدمه ابن خلدون، ص201.</ref> [[ابن بطوطه]] (م. | [[حرم]] از ریشه «حـ رـ م» به معنای مکان یا چیزی است که هتک و نقض آن جایز نیست<ref>. اقرب الموارد، ج1، ص633، «حرم.</ref> و حمایت و احترام میشود.<ref>. الصحاح، ج5، ص1895، «حرم.</ref> هرگاه حرم بهطور مطلق به کار رود، مقصود از آن حرم مکه است که جایی شناخته شده است و بیرون آن، [[حلّ]] خوانده میشود.<ref>. العین، ج3، ص221؛ اقرب الموارد، ج1، ص184.</ref> گاهی نیز به تمام مکه گفته میشود. هر گاه این واژه به صورت تثنیه به کار رود، مقصود دو شهر مکه و مدینة النبی(ص) است.<ref>. لغتنامه، ج6، ص7792، «حرمین. اقرب الموارد، ج1، ص633، «حرم.</ref> امام الحرمین ترکیبی اضافی به معنای امام دو حرم، یعنی مکه و مدینه، است. | ||
==مصادیق== | |||
در کتابهای رجال و تراجم نیز فقط | == پیشینه == | ||
===عبدالملک جوینی=== | در اینکه آیا «امام الحرمین» عنوان و منصبی رسمی و دارای ضوابط و شرایط ویژه بوده یا به صورت تشریفاتی بر افرادی خاص اطلاق شده، اختلاف است. در بررسی موارد اطلاق این لقب، به درستی نظر دوم باور مییابیم.<ref>. نک: الموسوعة العربیة العالمیه، ج21، ص145.</ref> تاریخ ابن خلدون ضمن مقدمه خود در فصل مناصب دینی یا حکومتی، از این عنوان یاد نکرده است.<ref>. مقدمه ابن خلدون، ص201.</ref> [[ابن بطوطه]] (م. ۷۷۹ق) نیز در سفرنامه خود و با وجود یادکرد از خدام [[مسجد النبی|مسجد شریف نبوی]] و مجاوران و بزرگان مدینه و اهل مکه و مناصب آن مانند [[قاضی]]، [[خطیب]]، [[امام الموسم]]، و عالمان و صالحان مجاور مکه و مشاعر آن، از سمت یا شخصی با عنوان امام الحرمین یاد ننموده است.<ref>. رحلة ابن بطوطه، ص386-388.</ref> [[قلقشندی|قَلْقَشَنْدی]] (م. ۸۲۱ق) نیز در کتاب [[صبح الاعشی]] در بیان ارباب وظایف در [[حجاز]] از منصب امام الحرمینی سخنی به میان نیاورده است.<ref>. صبح الاعشی، ج12، ص228-259.</ref> در عوض، از شعبان بن حسین بن ملک ناصر محمد بن قلاوون از ملوک دولت ممالیک با لقب امام الحرمین یاد کرده است.<ref>. صبح الاعشی، ج8، ص108-110.</ref> این نشان میدهد که چنین لقبی بیانگر یک سمت دینی یا علمی نیست و تنها برای تعظیم و تشریف آن حاکم به کار رفته است. | ||
تقریباً در تمام منابع فقهی، اصولی، کلامی و بسیاری از منابع مشهور تاریخ و تراجم نیز هر گاه بدون آوردن نام، از کسی با این عنوان یاد شده، مقصود عبدالملک بن عبدالله جوینی است. ابوالمعالی عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینی (م. | |||
===افراد مشهور دیگر=== | == مصادیق == | ||
در کتابهای رجال و تراجم نیز فقط افرادی اندک با این عنوان یاد شدهاند که وجه اشتراک آنها در یافتن این لقب، چندان روشن نیست و جز درباره جوینی، دلیل نامیدن آنها به این عنوان یاد نشده است. همچنین آگاهیهای کافی درباره سیر تاریخی این نامگذاری و منشأ پیدایش آن در دست نیست. | |||
=== عبدالملک جوینی === | |||
تقریباً در تمام منابع فقهی، اصولی، کلامی و بسیاری از منابع مشهور تاریخ و تراجم نیز هر گاه بدون آوردن نام، از کسی با این عنوان یاد شده، مقصود عبدالملک بن عبدالله جوینی است. ابوالمعالی عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینی (م. ۴۷۸ق) دانشمند شافعی است.<ref>. الوافی بالوفیات، ج19، ص116-117؛ الاعلام، ج4، ص160.</ref> وی چهار سال در مکه و مدینه اقامت کرد و در آنجا به تدریس و دادن فتوا و عبادت اشتغال داشت. از همین رو، وی را امام الحرمین لقب دادند.<ref>. الکنی و الالقاب، ج2، ص54-55.</ref> [[سمعانی]] (۵۶۲–۶۱۶ق) میگوید: او امام امامان علی الاطلاق بود و شرق و غرب جهان [[اسلام]] بر امامت او اجماع داشتند. او استادِ غزالی ابوحامد محمد بن محمد بن محمد (م. ۵۰۵ق) و الکیا ابوالحسن علی بن محمد بن علی الهَرّاسی (م. ۵۰۴ق) بود و آثار مهمی در کلام، فقه و اصول بر جای نهاد.<ref>. الوافی بالوفیات، ج19، ص116-117؛ سیر اعلام النبلاء، ج18، ص468-469؛ الکنی و الالقاب، ج2، ص54.</ref> | |||
=== افراد مشهور دیگر === | |||
افراد مشهور دیگری که دارای این لقب بودهاند، سه تن هستند: | افراد مشهور دیگری که دارای این لقب بودهاند، سه تن هستند: | ||
====غلام الهراس==== | |||
==== غلام الهراس ==== | |||
====سرقسطی==== | ۱. ابوعلی حسن بن قاسم واسطی مُقْری معروف به غلام الهَراس (۳۷۴–۴۶۸ق) از قاریان شناخته شده که سالها در مکه و مدینه اقامت داشته است.<ref>. الوافی بالوفیات، ج12، ص127-128؛ تاریخ الاسلام، ج31، ص250-251.</ref> | ||
====ابوالمحاسن==== | ==== سرقسطی ==== | ||
۲. ابوالحسن رُزین بن معاویه عَبْدَری اندلسی مشهور به سرقُسطی محدث مشهور، صاحب کتاب التجرید للصحاح السته که روزگاری دراز در مکه اقامت کرد.<ref>. الاعلام، ج3، ص20؛ سیر اعلام النبلاء، ج20، ص204-205.</ref> وی امام مالکیان در مکه بود و به سال ۵۳۵ق. در مکه وفات یافت.<ref>. سیر اعلام النبلاء، ج20، ص205؛ الاعلام، ج3، ص20.</ref> او همچنین کتاب [[اخبار دارالهجره]] را درباره شهر مدینه نگاشت که در کتاب [[تحقیق النصرة بتلخیص معالم دارالهجره]] به قلم [[ابوبکر بن حسین مراغی]] (م. ۸۱۶ق) از آن سخن رفته است.<ref>. تحقیق النصره، ص23؛ الاعلام، ج2، ص63.</ref> | |||
==پانویس== | |||
==== ابوالمحاسن ==== | |||
۳. ابوالمحاسن میرزا محمد بن عبدالوهاب همدانی کاظمی، عالم، ادیب، شاعر، لغوی و نحوی شیعه که در [[کاظمین]] سکنا گزید و به سال ۱۲۷۸ق. از سوی سلطان عبدالعزیز عثمانی به امام الحرمین ملقب شد. شماری بر آنند که او این لقب را از ناصرالدین شاه دریافت کرد. وی قاضی [[ایران|ایرانیان]] در [[عراق]] بوده و به سال ۱۳۰۳ق. درگذشته است.<ref>. اعیان الشیعه، ج9، ص394؛ الذریعه، ج1، ص195؛ ریحانة الادب، ج1، ص171.</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http:// | | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9003 | ||
| عنوان = امام الحرمین | | عنوان = امام الحرمین | ||
| نویسنده = محمدحسن شاطری | | نویسنده = محمدحسن شاطری | ||
}} | }} | ||
*'''الاعلام''': | * '''الاعلام''': الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م؛ | ||
*''' | * '''اعیان الشیعه''': سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف؛ | ||
*'''اقرب الموارد''': | * '''اقرب الموارد''': الشرتونی اللبنانی، تهران، دار الاسوه، ۱۴۱۶ق؛ | ||
*''' | * '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. ۷۴۸ق)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ | ||
*''' | * '''تحقیق النصرة بتلخیص معالم دار الهجره''': ابوبکر بن حسن المراغی (م. ۸۱۶ق)، به کوشش الاصمعی، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۱ق؛ | ||
*''' | * '''التحقیق''': المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش؛ | ||
*'''دائرة المعارف | * '''دائرة المعارف فارسی''': مصاحب و دیگران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۶ش؛ | ||
*''' | * '''الذریعة الی تصانیف الشیعه''': آقا بزرگ تهرانی (م. ۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۳ق؛ | ||
*'''رحلة ابن بطوطه''': ابن بطوطه (م. | * '''رحلة ابن بطوطه''': ابن بطوطه (م. ۷۷۹ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق؛ | ||
*''' | * '''ریحانة الادب''': محمد علی مدرس تبریزی، تهران، خیام، ۱۳۷۴ش؛ | ||
*''' | * '''سیر اعلام النبلاء''': الذهبی (م. ۷۴۸ق)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق؛ | ||
*'''صبح | * '''صبح الاعشی''': احمد بن علی القلقشندی (م. ۸۲۱ق)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۳۸۳ق؛ | ||
*'''الصحاح''': | * '''الصحاح''': الجوهری (م. ۳۹۳ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق؛ | ||
*''' | * '''العین''': خلیل (م. ۱۷۵ق)، به کوشش مخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛ | ||
*'''فرهنگ | * '''فرهنگ فارسی''': معین (م. ۱۳۵۰ش)، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش؛ | ||
*''' | * '''الکنی و الالقاب''': شیخ عباس القمی (م. ۱۳۵۹ق)، تهران، مکتبة الصدر، ۱۳۶۸ش؛ | ||
*'''لسان العرب''': ابن منظور (م. | * '''لسان العرب''': ابن منظور (م. ۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛ | ||
*'''لغتنامه''': دهخدا (م. | * '''لغتنامه''': دهخدا (م. ۱۳۳۴ش) و دیگران، مؤسسه لغتنامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش؛ | ||
*'''المصباح | * '''المصباح المنیر''': الفیومی (م. ۷۷۰ق)، قم، دار الهجره، ۱۴۰۵ق؛ | ||
*'''مقدمة ابن خلدون''': ابن خلدون (م. | * '''مقدمة ابن خلدون''': ابن خلدون (م. ۸۰۸ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ | ||
*'''الموسوعة | * '''الموسوعة العربیة العالمیه''': الریاض، مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ۱۴۱۹ق؛ | ||
*''' | * '''الوافی بالوفیات''': الصفدی (م. ۷۶۴ق)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{مناصب حج}} | {{مناصب حج}} | ||
[[رده:مناصب حج]] | [[رده:مناصب حج]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۲۱
امام الحرمین از ترکیب دو کلمه امام به معنای مقتدا و پیشرو و الحرمین که منظور از آن دو شهر مکه و مدینه است، تشکیل شده است. این واژه لقب ویژه برخی چهرههای سرشناس دینی و علمی و به ندرت سیاسی در مکه و مدینه میباشد. تتبع در منابع تاریخی و تراجم نشان میدهد که چنین لقبی بیانگر یک سمت دینی یا علمی نیست و تنها برای تعظیم و تشریف به کار رفته است. عبدالملک بن عبدالله جوینی از مشهورترین افرادی است که به این عنوان لقب گرفته است. اشخاص دیگری مانند: غلام الهراس، رزین بن معاویه عبدری اندلسی و محمد بن عبدالوهاب همدانی کاظمی از جمله کسانی هستند که به این عنوان لقب گرفتهاند.
واژهشناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
امام از ریشه «اـ مـ م» به معنای قصد کردن همراه با توجه مشتق شده و به معنای مقتدا،[۱] پیشوا،[۲] راه روشن[۳] و راهنما[۴] به کار رفته است. معنای اصطلاحی: معنای اصطلاحی این واژه به اعتبار موارد و جهات گوناگون آن، متفاوت است؛ مانند امام جمعه، امام جماعت، امام هدایت و امام ضلالت.[۵] این اصطلاح به امامان شیعه انصراف دارد و گاه نیز به صورت لقب درباره برخی خلفا و حکمرانان به کار رفته و گاهی هم اهل سنت آن را برای تعظیم و تفخیم بزرگان دین به کار بردهاند.[۶]
معنای حرم[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حرم از ریشه «حـ رـ م» به معنای مکان یا چیزی است که هتک و نقض آن جایز نیست[۷] و حمایت و احترام میشود.[۸] هرگاه حرم بهطور مطلق به کار رود، مقصود از آن حرم مکه است که جایی شناخته شده است و بیرون آن، حلّ خوانده میشود.[۹] گاهی نیز به تمام مکه گفته میشود. هر گاه این واژه به صورت تثنیه به کار رود، مقصود دو شهر مکه و مدینة النبی(ص) است.[۱۰] امام الحرمین ترکیبی اضافی به معنای امام دو حرم، یعنی مکه و مدینه، است.
پیشینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در اینکه آیا «امام الحرمین» عنوان و منصبی رسمی و دارای ضوابط و شرایط ویژه بوده یا به صورت تشریفاتی بر افرادی خاص اطلاق شده، اختلاف است. در بررسی موارد اطلاق این لقب، به درستی نظر دوم باور مییابیم.[۱۱] تاریخ ابن خلدون ضمن مقدمه خود در فصل مناصب دینی یا حکومتی، از این عنوان یاد نکرده است.[۱۲] ابن بطوطه (م. ۷۷۹ق) نیز در سفرنامه خود و با وجود یادکرد از خدام مسجد شریف نبوی و مجاوران و بزرگان مدینه و اهل مکه و مناصب آن مانند قاضی، خطیب، امام الموسم، و عالمان و صالحان مجاور مکه و مشاعر آن، از سمت یا شخصی با عنوان امام الحرمین یاد ننموده است.[۱۳] قَلْقَشَنْدی (م. ۸۲۱ق) نیز در کتاب صبح الاعشی در بیان ارباب وظایف در حجاز از منصب امام الحرمینی سخنی به میان نیاورده است.[۱۴] در عوض، از شعبان بن حسین بن ملک ناصر محمد بن قلاوون از ملوک دولت ممالیک با لقب امام الحرمین یاد کرده است.[۱۵] این نشان میدهد که چنین لقبی بیانگر یک سمت دینی یا علمی نیست و تنها برای تعظیم و تشریف آن حاکم به کار رفته است.
مصادیق[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در کتابهای رجال و تراجم نیز فقط افرادی اندک با این عنوان یاد شدهاند که وجه اشتراک آنها در یافتن این لقب، چندان روشن نیست و جز درباره جوینی، دلیل نامیدن آنها به این عنوان یاد نشده است. همچنین آگاهیهای کافی درباره سیر تاریخی این نامگذاری و منشأ پیدایش آن در دست نیست.
عبدالملک جوینی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تقریباً در تمام منابع فقهی، اصولی، کلامی و بسیاری از منابع مشهور تاریخ و تراجم نیز هر گاه بدون آوردن نام، از کسی با این عنوان یاد شده، مقصود عبدالملک بن عبدالله جوینی است. ابوالمعالی عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینی (م. ۴۷۸ق) دانشمند شافعی است.[۱۶] وی چهار سال در مکه و مدینه اقامت کرد و در آنجا به تدریس و دادن فتوا و عبادت اشتغال داشت. از همین رو، وی را امام الحرمین لقب دادند.[۱۷] سمعانی (۵۶۲–۶۱۶ق) میگوید: او امام امامان علی الاطلاق بود و شرق و غرب جهان اسلام بر امامت او اجماع داشتند. او استادِ غزالی ابوحامد محمد بن محمد بن محمد (م. ۵۰۵ق) و الکیا ابوالحسن علی بن محمد بن علی الهَرّاسی (م. ۵۰۴ق) بود و آثار مهمی در کلام، فقه و اصول بر جای نهاد.[۱۸]
افراد مشهور دیگر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
افراد مشهور دیگری که دارای این لقب بودهاند، سه تن هستند:
غلام الهراس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
۱. ابوعلی حسن بن قاسم واسطی مُقْری معروف به غلام الهَراس (۳۷۴–۴۶۸ق) از قاریان شناخته شده که سالها در مکه و مدینه اقامت داشته است.[۱۹]
سرقسطی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
۲. ابوالحسن رُزین بن معاویه عَبْدَری اندلسی مشهور به سرقُسطی محدث مشهور، صاحب کتاب التجرید للصحاح السته که روزگاری دراز در مکه اقامت کرد.[۲۰] وی امام مالکیان در مکه بود و به سال ۵۳۵ق. در مکه وفات یافت.[۲۱] او همچنین کتاب اخبار دارالهجره را درباره شهر مدینه نگاشت که در کتاب تحقیق النصرة بتلخیص معالم دارالهجره به قلم ابوبکر بن حسین مراغی (م. ۸۱۶ق) از آن سخن رفته است.[۲۲]
ابوالمحاسن[ویرایش | ویرایش مبدأ]
۳. ابوالمحاسن میرزا محمد بن عبدالوهاب همدانی کاظمی، عالم، ادیب، شاعر، لغوی و نحوی شیعه که در کاظمین سکنا گزید و به سال ۱۲۷۸ق. از سوی سلطان عبدالعزیز عثمانی به امام الحرمین ملقب شد. شماری بر آنند که او این لقب را از ناصرالدین شاه دریافت کرد. وی قاضی ایرانیان در عراق بوده و به سال ۱۳۰۳ق. درگذشته است.[۲۳]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ . العین، ج8، ص429؛ المصباح، ص23، «ام؛ اقرب الموارد، ج1، ص71، «امم.
- ↑ . فرهنگ فارسی، ص120، «امام.
- ↑ . العین، ج8، ص429؛ لسان العرب، ج12، ص26، «امم.
- ↑ . لسان العرب، ج12، ص26.
- ↑ . التحقیق، ج1، ص137، «امام.
- ↑ . دائرة المعارف فارسی، ج1، ص234، «امام.
- ↑ . اقرب الموارد، ج1، ص633، «حرم.
- ↑ . الصحاح، ج5، ص1895، «حرم.
- ↑ . العین، ج3، ص221؛ اقرب الموارد، ج1، ص184.
- ↑ . لغتنامه، ج6، ص7792، «حرمین. اقرب الموارد، ج1، ص633، «حرم.
- ↑ . نک: الموسوعة العربیة العالمیه، ج21، ص145.
- ↑ . مقدمه ابن خلدون، ص201.
- ↑ . رحلة ابن بطوطه، ص386-388.
- ↑ . صبح الاعشی، ج12، ص228-259.
- ↑ . صبح الاعشی، ج8، ص108-110.
- ↑ . الوافی بالوفیات، ج19، ص116-117؛ الاعلام، ج4، ص160.
- ↑ . الکنی و الالقاب، ج2، ص54-55.
- ↑ . الوافی بالوفیات، ج19، ص116-117؛ سیر اعلام النبلاء، ج18، ص468-469؛ الکنی و الالقاب، ج2، ص54.
- ↑ . الوافی بالوفیات، ج12، ص127-128؛ تاریخ الاسلام، ج31، ص250-251.
- ↑ . الاعلام، ج3، ص20؛ سیر اعلام النبلاء، ج20، ص204-205.
- ↑ . سیر اعلام النبلاء، ج20، ص205؛ الاعلام، ج3، ص20.
- ↑ . تحقیق النصره، ص23؛ الاعلام، ج2، ص63.
- ↑ . اعیان الشیعه، ج9، ص394؛ الذریعه، ج1، ص195؛ ریحانة الادب، ج1، ص171.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الاعلام: الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م؛
- اعیان الشیعه: سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف؛
- اقرب الموارد: الشرتونی اللبنانی، تهران، دار الاسوه، ۱۴۱۶ق؛
- تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛
- تحقیق النصرة بتلخیص معالم دار الهجره: ابوبکر بن حسن المراغی (م. ۸۱۶ق)، به کوشش الاصمعی، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۱ق؛
- التحقیق: المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش؛
- دائرة المعارف فارسی: مصاحب و دیگران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۶ش؛
- الذریعة الی تصانیف الشیعه: آقا بزرگ تهرانی (م. ۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۳ق؛
- رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (م. ۷۷۹ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق؛
- ریحانة الادب: محمد علی مدرس تبریزی، تهران، خیام، ۱۳۷۴ش؛
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م. ۷۴۸ق)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق؛
- صبح الاعشی: احمد بن علی القلقشندی (م. ۸۲۱ق)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۳۸۳ق؛
- الصحاح: الجوهری (م. ۳۹۳ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق؛
- العین: خلیل (م. ۱۷۵ق)، به کوشش مخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛
- فرهنگ فارسی: معین (م. ۱۳۵۰ش)، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش؛
- الکنی و الالقاب: شیخ عباس القمی (م. ۱۳۵۹ق)، تهران، مکتبة الصدر، ۱۳۶۸ش؛
- لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛
- لغتنامه: دهخدا (م. ۱۳۳۴ش) و دیگران، مؤسسه لغتنامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش؛
- المصباح المنیر: الفیومی (م. ۷۷۰ق)، قم، دار الهجره، ۱۴۰۵ق؛
- مقدمة ابن خلدون: ابن خلدون (م. ۸۰۸ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
- الموسوعة العربیة العالمیه: الریاض، مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ۱۴۱۹ق؛
- الوافی بالوفیات: الصفدی (م. ۷۶۴ق)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.