سلطان محمد خدابنده: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز حذف از رده:مقالههای در دست ویرایش ردهانبوه |
||
| (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات حاکم | {{جعبه اطلاعات حاکم | ||
| عنوان =سلطان محمد خدابنده | | عنوان =سلطان محمد خدابنده | ||
| خط ۳۷: | خط ۳۴: | ||
سلطان محمد خدابنده بن ارغوانخان، هشتمین سلطان از فرمانروایان نامدار [[سلسله ایلخانان]] بود که از ۷۰۳ تا ۷۱۶ ه.ق بر ایران حکمرانی کرد. سلطان محمد در عهد برادر خود [[غازانخان]]، ایالت خراسان را داشت. بعد از غازانخان سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) که به [[مذهب تشیع]] گرویده بود، به آذربایجان آمده پادشاه شد و [[خواجه رشیدالدین فضلالله]] و خواجه سعدالدین را وزارت بخشید و شهر سلطانیه را دارالملک خود قرار داد. | سلطان محمد خدابنده بن ارغوانخان، هشتمین سلطان از فرمانروایان نامدار [[سلسله ایلخانان]] بود که از ۷۰۳ تا ۷۱۶ ه.ق بر ایران حکمرانی کرد. سلطان محمد در عهد برادر خود [[غازانخان]]، ایالت خراسان را داشت. بعد از غازانخان سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) که به [[مذهب تشیع]] گرویده بود، به آذربایجان آمده پادشاه شد و [[خواجه رشیدالدین فضلالله]] و خواجه سعدالدین را وزارت بخشید و شهر سلطانیه را دارالملک خود قرار داد. | ||
مناظرات [[علامه حلی]] با علمای [[اهلسنت]] در محضر الجایتو (سلطان محمد خدابنده)، پادشاه ایلخانی در [[ایران]]، یکی از عوامل گرویدن این سلطان به | مناظرات [[علامه حلی]] با علمای [[اهلسنت]] در محضر الجایتو (سلطان محمد خدابنده)، پادشاه ایلخانی در [[ایران]]، یکی از عوامل گرویدن این سلطان به مذهب تشیع بود.<ref>زیارتگاههای عراق، ص54.</ref> تدین وی و علل سیاسی، او را بر آن میداشت تا بیش از گذشته به مساله [[حج]] و برطرف کردن مشکلات حجاج اقدام کند. | ||
==کمک به حمیضه در اختلاف اشراف مکه== | ==کمک به حمیضه در اختلاف اشراف مکه== | ||
| خط ۴۴: | خط ۴۱: | ||
در این عصر، گویا [[اشراف مکه]] از تسلط [[ممالیک]] بر [[حجاز]] ناخشنود بودند. اشتراک مذهبی اشراف [[زیدی مذهب]] با سلطان ایلخان مغول که شیعه امامی بود، در نزدیک شدن به هم نقش داشت. از اینرو، در جریان اختلافات فرزندان [[شریف مکه]]، ابونمی بر سر امارت بر [[مکه]]، [[حمیضه]]، پسر او از سپاه اعزامی مصر که جانبدار امارت برادرش، [[رمیثه]] بودند، شکست خورد (سال716ه. ق).<ref>غایة المرام، ج٢، ص٨4؛ الدرر الکامنه، ج٢، ص٧٩؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١54.</ref> | در این عصر، گویا [[اشراف مکه]] از تسلط [[ممالیک]] بر [[حجاز]] ناخشنود بودند. اشتراک مذهبی اشراف [[زیدی مذهب]] با سلطان ایلخان مغول که شیعه امامی بود، در نزدیک شدن به هم نقش داشت. از اینرو، در جریان اختلافات فرزندان [[شریف مکه]]، ابونمی بر سر امارت بر [[مکه]]، [[حمیضه]]، پسر او از سپاه اعزامی مصر که جانبدار امارت برادرش، [[رمیثه]] بودند، شکست خورد (سال716ه. ق).<ref>غایة المرام، ج٢، ص٨4؛ الدرر الکامنه، ج٢، ص٧٩؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١54.</ref> | ||
حمیضه به [[عراق]] گریخت و به سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) پناهنده شد و از او یاری خواست. ایلخان مغول وی را به گرمی پذیرفت و سپاهی به تعداد هزار اسب سوار (یا ده هزار نفر) به فرماندهی امیر طالب دلقندی افطسی در اختیار او قرار داد تا به مکه و سپس به شام بروند و آنجا را تسخیر کنند. <ref>العقد الثمین، ج4، ص١٠٠-١٠٣؛ غایة المرام، ج٢، ص٧6 و ٧٧؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١55.</ref> و خراج بصره را نیز برای مخارج راه، به وی سپرد. وی در میانه راه، از درگذشت ایلخان مغول آگاهی یافت. <ref>العقد الثمین، ج4، ص١٠٣؛ غایة المرام، ج٢، ص٧٧.</ref> | حمیضه به [[عراق]] گریخت و به سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) پناهنده شد و از او یاری خواست. ایلخان مغول وی را به گرمی پذیرفت و سپاهی به تعداد هزار اسب سوار (یا ده هزار نفر) به فرماندهی امیر طالب دلقندی افطسی در اختیار او قرار داد تا به مکه و سپس به شام بروند و آنجا را تسخیر کنند.<ref>العقد الثمین، ج4، ص١٠٠-١٠٣؛ غایة المرام، ج٢، ص٧6 و ٧٧؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١55.</ref> و خراج بصره را نیز برای مخارج راه، به وی سپرد. وی در میانه راه، از درگذشت ایلخان مغول آگاهی یافت.<ref>العقد الثمین، ج4، ص١٠٣؛ غایة المرام، ج٢، ص٧٧.</ref> | ||
گرچه اعراب بادیه در راه به حمیضه حمله کردند و قسمتی از اموالش را به تاراج بردند، ولی سرانجام توانست با یاری نیروهای اولجایتو، بر مکه مسلط شود و به نام جانشین اولجایتو، [[ابوسعید خان بهادر]] در مکه خطبه بخواند.<ref>تاریخ اولجایتو، ص٢٠٠؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١5٨؛ تاريخ اولجايتو، ص ١١٩ و ٢٠٠.</ref> | گرچه اعراب بادیه در راه به حمیضه حمله کردند و قسمتی از اموالش را به تاراج بردند، ولی سرانجام توانست با یاری نیروهای اولجایتو، بر مکه مسلط شود و به نام جانشین اولجایتو، [[ابوسعید خان بهادر]] در مکه خطبه بخواند.<ref>تاریخ اولجایتو، ص٢٠٠؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١5٨؛ تاريخ اولجايتو، ص ١١٩ و ٢٠٠.</ref> | ||
| خط ۵۰: | خط ۴۷: | ||
==نفوذ ایلخانیان در حجاز== | ==نفوذ ایلخانیان در حجاز== | ||
امارت حمیضه بر [[مکه مکرمه]] سبب نفوذ بیشتر [[ایلخانیان]] در حجاز شد، اما حکومت این شریف به طول نیانجامید و ممالیک، برادرش رمیثه را بهعنوان [[امیر مکه]] انتخاب کردند. <ref>السلوک، ج٢، جزء٢، ص١٨5.</ref> | امارت حمیضه بر [[مکه مکرمه]] سبب نفوذ بیشتر [[ایلخانیان]] در حجاز شد، اما حکومت این شریف به طول نیانجامید و ممالیک، برادرش رمیثه را بهعنوان [[امیر مکه]] انتخاب کردند.<ref>السلوک، ج٢، جزء٢، ص١٨5.</ref> | ||
بنا بر گزارشهای دیگر، سپاه همراه حمیضه تا نزدیک [[قطیف]] پیش رفتند که با مرگ اولجایتو، وزیرش، خواجه رشیدالدین که با دلقندی دشمنی داشت، از او خواست سپاه را متفرق کند و حمیضه به عراق بازگشت.<ref>ر. ک: العقد الثمین، ج4، ص٢٣٩؛ غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام، ج٢، ص6١.</ref> گزارش دیگری از ورود آنان به حوالی مکه خبر داده است که در پی کسب تکلیف رمیثه از ممالیک مصر اجازه ورود به آنان داده نشد. <ref>غایه المرام، ج٢ص6٢.</ref> برخی منابع، برای دامن زدن به اختلافات مذهبی در درگیریهای سیاسی و تحریک سنیان بر ضد شیعه، هدف از اعزام نیرو از سوی خدابنده را انتقال جنازه شیخین به جای دیگر دانستهاند.<ref>اتحاف الوری، ج٣، ص١55.</ref> | بنا بر گزارشهای دیگر، سپاه همراه حمیضه تا نزدیک [[قطیف]] پیش رفتند که با مرگ اولجایتو، وزیرش، خواجه رشیدالدین که با دلقندی دشمنی داشت، از او خواست سپاه را متفرق کند و حمیضه به عراق بازگشت.<ref>ر. ک: العقد الثمین، ج4، ص٢٣٩؛ غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام، ج٢، ص6١.</ref> گزارش دیگری از ورود آنان به حوالی مکه خبر داده است که در پی کسب تکلیف رمیثه از ممالیک مصر اجازه ورود به آنان داده نشد.<ref>غایه المرام، ج٢ص6٢.</ref> برخی منابع، برای دامن زدن به اختلافات مذهبی در درگیریهای سیاسی و تحریک سنیان بر ضد شیعه، هدف از اعزام نیرو از سوی خدابنده را انتقال جنازه شیخین به جای دیگر دانستهاند.<ref>اتحاف الوری، ج٣، ص١55.</ref> | ||
به هر روی، این مسئله به نفوذ بیشتر ایلخانان در مکه انجامید و موجب شد توجه سلاطین مغول، بیش از پیش به مسائل مکه و امور مربوط به حج معطوف گردد. در نتیجه، اولجایتو هم بهعلت مسلمان بودنش و هم به علل سیاسی و رقابت بین [[اشراف حسنی]] به امر [[حج]] و [[حرمین]] توجه داشت. | به هر روی، این مسئله به نفوذ بیشتر ایلخانان در مکه انجامید و موجب شد توجه سلاطین مغول، بیش از پیش به مسائل مکه و امور مربوط به حج معطوف گردد. در نتیجه، اولجایتو هم بهعلت مسلمان بودنش و هم به علل سیاسی و رقابت بین [[اشراف حسنی]] به امر [[حج]] و [[حرمین]] توجه داشت. | ||
| خط ۵۸: | خط ۵۵: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/18697/اولجایتو-نخستین-چهره-شیعه-در-تاریخ-ایلخانان اولجایتو؛ نخستین چهره شیعه در تاریخ ایلخانان، کیوان لولویی، مجله کیهان فرهنگی، آبان 1378 - شماره 157 (3 صفحه - از 52 تا 54).] | * [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/18697/اولجایتو-نخستین-چهره-شیعه-در-تاریخ-ایلخانان اولجایتو؛ نخستین چهره شیعه در تاریخ ایلخانان، کیوان لولویی، مجله کیهان فرهنگی، آبان 1378 - شماره 157 (3 صفحه - از 52 تا 54).] | ||
[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1076419/مسأله-راه-حج-در-مناسبات-حکومت-های-شرق-و-غرب-ایران-از-غزنویان-تا-صفویه مسأله راه حج در مناسبات حکومت های شرق و غرب ایران ( از غزنویان تا صفویه)، مقصودعلی صادقی، تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، بهار و تابستان 1393 - شماره 8 علمی-پژوهشی (وزارت علوم) (26 صفحه - از 117 تا 142).] | * [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1076419/مسأله-راه-حج-در-مناسبات-حکومت-های-شرق-و-غرب-ایران-از-غزنویان-تا-صفویه مسأله راه حج در مناسبات حکومت های شرق و غرب ایران ( از غزنویان تا صفویه)، مقصودعلی صادقی، تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، بهار و تابستان 1393 - شماره 8 علمی-پژوهشی (وزارت علوم) (26 صفحه - از 117 تا 142).] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
| خط ۹۱: | خط ۸۸: | ||
{{حاکمان ایلخانیان}} | {{حاکمان ایلخانیان}} | ||
[[رده:افراد تاثیرگذار بر حرمین]] | [[رده:افراد تاثیرگذار بر حرمین]] | ||
[[رده:حاکمان ایلخانیان]] | [[رده:حاکمان ایلخانیان]] | ||
[[رده:حاکمان ایران]] | [[رده:حاکمان ایران]] | ||