آق قویونلوها: تفاوت میان نسخهها
Z mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'تاسیس' به 'تأسیس') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| مذهب = [[اهلسنت]] | | مذهب = [[اهلسنت]] | ||
}} | }} | ||
آق قویونلوها(٨٧٢ - ٩٢٠ه .ق) از حکمرانان [[ترکمانان]] بودند که در دیاربکر و [[آذربایجان]] و مدتی، فارس و [[عراق]] فرمانروایی کردند. | آق قویونلوها(٨٧٢ - ٩٢٠ه .ق) از حکمرانان [[ترکمانان|ترکمان]] بودند که در دیاربکر و [[آذربایجان]] و مدتی، در فارس و [[عراق]] فرمانروایی کردند. | ||
اختلاف و رقابت آق قویونلوها با [[ممالیک مصر]] سبب رقابت و درگیری در امور [[حج]] و حجاج | اختلاف و رقابت آق قویونلوها با [[ممالیک مصر]] سبب رقابت و درگیری آنان در امور [[حج]] و حجاج شد؛ ممالیک تلاش میکرد که ارتباط رقیب را با [[حرمین شریفین]] کمتر کند. آق قویونلوها بر بخش حساسی از [[راه حج]] تسلط داشتند و با از بین بردن راهزنان، راه حج را برای حجاج امن کردند. آنها بعد از نزدیک دو دهه که اعزام محمل دچار توقف شده بود، محمل عراق را بهراه انداختند. از دیگر اقدامات آنان ارسال [[جامه کعبه]] بود. | ||
==پیشینه تاریخی== | ==پیشینه تاریخی== | ||
سلسله آق قویونلوها بهدست قراعثمان از طایفه بایندر | سلسله آق قویونلوها بهدست قراعثمان از طایفه بایندر تأسیس شد که از جانب [[امیر تیمور]] به حکومت دیاربکر منصوب شده بود. بعد از او، پسرانش، علی بیک ترکمان و حمزه بیک ترکمان مدتی با یکدیگر به نزاع پرداختند. عاقبت حسن بیک، پسر علی بیک، قدرت را بهدست گرفت. وی در سال ٨٧٢ق پس از غلبه بر جهانشاه قراقویونلو قدرت زیادی بهدست آورد تا جایی که در سال ٨٨١ق، تفلیس را فتح کرد. | ||
بعد از مرگ حسن بیک، فرزندش، سلطان خلیل (٨٨٣ - | بعد از مرگ حسن بیک، فرزندش، سلطان خلیل (٨٨٣ - 896ق) جانشین او شد. بر اثر بیکفایتیاش، یعقوب بیک بر او شورید و در سال ٨٨٣ق او را کشت و خود، زمام امور را بهدست گرفت و در سال ٨٩٣ق به کمک فرخ یسار والی شیروان رفت و در این حادثه سلطان حیدر، پدر [[شاه اسماعیل صفوی]] کشته شد و فرزندانش به فرمان یعقوب بیک در قلعه استخر فارس زندانی شدند. | ||
بعد از مرگ یعقوب بیک، بهدلیل اختلاف داخلی، دولت آنها ضعیف شد و سرانجام شاه اسماعیل صفوی در سال | بعد از مرگ یعقوب بیک، بهدلیل اختلاف داخلی، دولت آنها ضعیف شد و سرانجام شاه اسماعیل صفوی در سال ٩٠٧ق پس از غلبه بر الوند بیک ترکمان، مراد بیک را نیز در سال ٩٠٨ق در نزدیک همدان شکست داد. سلطان مراد از طریق بغداد به بلاد روم گریخت، ولی در سال ٩٢٠ق در دیاربکر بهدست سپاهیان اسماعیل کشته شد و بدینترتیب، دوران زمامداری این سلسله نیز به پایان رسید. | ||
بعدها یکی از اعقاب سلسله آققویونلو سلسله قطب شاهیه را در [[هندوستان]] | بعدها یکی از اعقاب سلسله آققویونلو سلسله قطب شاهیه را در [[هندوستان]] تأسیس کرد. قلمرو سلسله آققویونلو، دیاربکر و آذربایجان و حتی مدتی، فارس و عراق بود.<ref>تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان، ص٣٨6-٣٨٩.</ref> | ||
== | ===امیران آققویونلو=== | ||
# حسن بیک (٨٧٢ - ٨٨٢ق)؛ | |||
# خلیل پسر حسن بیک(٨٨٢ - ٨٨٣ق)؛ | |||
# یعقوب بیک پسر حسن بیک (٨٨٣ - ٨٩6ق)؛ | |||
# بایسنقر پسر یعقوب بیک (٨٩6 - ٨٩٧ق)؛ | |||
# رستم پسر مقصود بن حسن بیک (٨٩٧ - ٩٠٢ق)؛ | |||
# احمد پسر اغورلو محمد بن حسن بیک (٨٩٧ - ٩٠٢ق)؛ | |||
# الوند بیک پسر یوسف بن حسن بیک (٩٠٣ - ٩٠٧ق)؛ | |||
# مراد پسر یعقوب بیک (٩٠٣ - ٩٠٨ق). | |||
==فعالیتهای مربوط به حج== | |||
===امنسازی راه حج=== | ===امنسازی راه حج=== | ||
آق قویونلوها بر بخش حساسی از [[راه حج]] تسلط داشتند و برخلاف میل [[ممالیک مصر]] و در راستای سیاست برخی دولتهای پیش تلاش داشتند تا راه حج را در اختیار داشته باشند.<ref>عالم آرای امینی، خنجی، ص٢٢.</ref> بدینمنظور، [[اوزون حسن]]، راهزنانی را که مزاحم حجاج میشدند، تا آسیای صغیر از میان برداشت و همینامر موجب شد در [[مکه]] به نام وی خطبه بخوانند.<ref>روابط سیاسی ایران عهد تیموریان بامصر و شامات عهد ممالیک، ص١46.</ref> | آق قویونلوها بر بخش حساسی از [[راه حج]] تسلط داشتند و برخلاف میل [[ممالیک مصر]] و در راستای سیاست برخی دولتهای پیش تلاش داشتند تا راه حج را در اختیار داشته باشند.<ref>عالم آرای امینی، خنجی، ص٢٢.</ref> بدینمنظور، [[اوزون حسن]]، راهزنانی را که مزاحم حجاج میشدند، تا آسیای صغیر از میان برداشت و همینامر موجب شد در [[مکه]] به نام وی خطبه بخوانند.<ref>روابط سیاسی ایران عهد تیموریان بامصر و شامات عهد ممالیک، ص١46.</ref> | ||
===اعزام محمل=== | ===اعزام محمل=== | ||
آق قویونلوها به سال ٨٧١ ه. ق پس از نزدیک دو دهه که اعزام محمل دچار توقف شده بود، محمل عراق را بهراه انداختند. در دوره حکومت اوزون حسن (٨٧٢ - | آق قویونلوها به سال ٨٧١ ه. ق پس از نزدیک دو دهه که اعزام محمل (کاروان هدایای کعبه) دچار توقف شده بود، محمل عراق را بهراه انداختند. در دوره حکومت اوزون حسن (٨٧٢ - ٨٨٢ق)، تجهیز محمل و کاروان عراق، هر ساله بدون وقفه ادامه داشت.<ref>درر الفوائد المنظمه، ص٣٣٢-٣44؛ درباره حکومت آق قویونلوها، ر. ک: تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص655-66٠.</ref> | ||
چون مناسبات ممالیک مصر با آق قویونلوها در این زمان تیره و تار بود، تجهیز محمل گاه موجب درگیری صاحبمنصبان حج دو دولت در حجاز میشد، چنانکه نزاعها و رقابتهای آنها را از برخورد [[امیرالحاج]] مصر با محمل عراق میتوان بهدست آورد. تیرگی روابط امیرالحاج مصریان در سالهای ٨٨٠ و | چون مناسبات ممالیک مصر با آق قویونلوها در این زمان تیره و تار بود، تجهیز محمل گاه موجب درگیری صاحبمنصبان حج دو دولت در حجاز میشد، چنانکه نزاعها و رقابتهای آنها را از برخورد [[امیرالحاج]] مصر با محمل عراق میتوان بهدست آورد. تیرگی روابط امیرالحاج مصریان در سالهای ٨٨٠ و ٨٨١ق موجب شد تا از ورود محمل همراه کاروان عراق به مکه جلوگیری شود و تنها حاجیان اجازه دخول به آن شهر را داشته باشند.<ref>اتحاف الوری، ج4، ص6٠4 و 6٠5؛ الدر الکمین، ج١، ص١١5؛ درر الفوائد المنظمه، ص٣٣٨.</ref> | ||
اختلاف و رقابت آق قویونلوها با ممالیک در این دوره بارها برای حاجیان ایرانی مشکلساز شد، چنانکه در سال | اختلاف و رقابت آق قویونلوها با ممالیک در این دوره بارها برای حاجیان ایرانی مشکلساز شد، چنانکه در سال ٨٧6ق به این دلیل که محمل عراق میخواست بر محمل مصر پیشی بگیرد، اختلافهایی روی داد و به حاجیان عراقی توهین شد.<ref>درر الفوائد المنظمه، ص٣٣٧.</ref> | ||
===ارسال جامه کعبه=== | ===ارسال جامه کعبه=== | ||
به دستور اوزون حسن در سال | به دستور اوزون حسن در سال ٨٧ق جامهای برای [[کعبه]] دوختند که با کاروان عراقی و به سرپرستی فردی به نام رستم به حجاز حمل شد. امیر الحاج در [[مدینه]] با سختگیری خود موفق شد خطبه را به نام اوزون حسن بخوانند. اینکار با واکنش سخت [[قایتبای|قایتبای]]، سلطان مملوکی مصر مواجه شد.<ref>کعبه و جامه آن، ص١١5 و ١١6.</ref> هنگامی که این خبر در مدینه به آگاهی امیر مکه، [[محمد بن برکات]] رسید، وی، امیرالحاج عراق و برخی دیگر از بزرگان همراه کاروان عراقی را دستگیر و زندانی کرد تا آنها را نزد سلطان مصر بفرستد. تا ششم [[ذیحجه]] نیز به کاروان عراق اجازه ورود به مکه داده نشد.<ref>اتحاف الوری، ج4، ص55٨؛ درر الفوائد المنظمه، ص٣٣٧؛ تحصیل المرام، ج٢، ص٧65 و ٧66.</ref> جامه ارسالی نیز بر قامت کعبه پوشانیده نشد. | ||
با رسیدن کاروان مصر، امیر مکه زندانیان را به امیرالحاج مصر تسلیم کرد. با پایان یافتن موسم حج، آنان به همراه امیر مکه و قاضی مکه به مصر برده و زندانی شدند. در پی آن، اوزون حسن تصمیم به لشکرکشی به مصر گرفت، اما سلطان اشرف قایتبای زندانیان ایرانی را که حدود دو ماه از حبس آنان سپری نشده بود، آزاد کرد.<ref>بدایع الزهور، ج٣، ص٩٠ و ٩١.</ref> | |||
با مرگ اوزون حسن، جانشینان او که بر سرقدرت اختلاف پیدا کرده و دولتشان به ضعف گراییده بود، نتوانستند با حجاز ارتباط مستمری داشته باشند. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۸۳: | خط ۷۸: | ||
{{خاندانها}} | {{خاندانها}} | ||
[[رده:افراد تاثیرگذار بر حرمین]] | [[رده:افراد تاثیرگذار بر حرمین]] | ||
[[رده:حاکمان ایران]] | [[رده:حاکمان ایران]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۳
سرسلسله | قراعثمان |
---|---|
مکان قبیله | دیاربکر، آذربایجان، فارس و عراق |
شاخهای از | طایفه بایندر |
مذهب | اهلسنت |
محل حکومت | دیاربکر، آذربایجان، فارس و عراق |
مدت حکومت | 872 - 920ه .ق |
اشخاص مهم | اوزون حسن |
مهمترین اقدامات | امنسازی راه حج، اعزام محمل، ارسال جامه کعبه |
آق قویونلوها(٨٧٢ - ٩٢٠ه .ق) از حکمرانان ترکمان بودند که در دیاربکر و آذربایجان و مدتی، در فارس و عراق فرمانروایی کردند.
اختلاف و رقابت آق قویونلوها با ممالیک مصر سبب رقابت و درگیری آنان در امور حج و حجاج شد؛ ممالیک تلاش میکرد که ارتباط رقیب را با حرمین شریفین کمتر کند. آق قویونلوها بر بخش حساسی از راه حج تسلط داشتند و با از بین بردن راهزنان، راه حج را برای حجاج امن کردند. آنها بعد از نزدیک دو دهه که اعزام محمل دچار توقف شده بود، محمل عراق را بهراه انداختند. از دیگر اقدامات آنان ارسال جامه کعبه بود.
پیشینه تاریخی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سلسله آق قویونلوها بهدست قراعثمان از طایفه بایندر تأسیس شد که از جانب امیر تیمور به حکومت دیاربکر منصوب شده بود. بعد از او، پسرانش، علی بیک ترکمان و حمزه بیک ترکمان مدتی با یکدیگر به نزاع پرداختند. عاقبت حسن بیک، پسر علی بیک، قدرت را بهدست گرفت. وی در سال ٨٧٢ق پس از غلبه بر جهانشاه قراقویونلو قدرت زیادی بهدست آورد تا جایی که در سال ٨٨١ق، تفلیس را فتح کرد.
بعد از مرگ حسن بیک، فرزندش، سلطان خلیل (٨٨٣ - 896ق) جانشین او شد. بر اثر بیکفایتیاش، یعقوب بیک بر او شورید و در سال ٨٨٣ق او را کشت و خود، زمام امور را بهدست گرفت و در سال ٨٩٣ق به کمک فرخ یسار والی شیروان رفت و در این حادثه سلطان حیدر، پدر شاه اسماعیل صفوی کشته شد و فرزندانش به فرمان یعقوب بیک در قلعه استخر فارس زندانی شدند.
بعد از مرگ یعقوب بیک، بهدلیل اختلاف داخلی، دولت آنها ضعیف شد و سرانجام شاه اسماعیل صفوی در سال ٩٠٧ق پس از غلبه بر الوند بیک ترکمان، مراد بیک را نیز در سال ٩٠٨ق در نزدیک همدان شکست داد. سلطان مراد از طریق بغداد به بلاد روم گریخت، ولی در سال ٩٢٠ق در دیاربکر بهدست سپاهیان اسماعیل کشته شد و بدینترتیب، دوران زمامداری این سلسله نیز به پایان رسید. بعدها یکی از اعقاب سلسله آققویونلو سلسله قطب شاهیه را در هندوستان تأسیس کرد. قلمرو سلسله آققویونلو، دیاربکر و آذربایجان و حتی مدتی، فارس و عراق بود.[۱]
امیران آققویونلو[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- حسن بیک (٨٧٢ - ٨٨٢ق)؛
- خلیل پسر حسن بیک(٨٨٢ - ٨٨٣ق)؛
- یعقوب بیک پسر حسن بیک (٨٨٣ - ٨٩6ق)؛
- بایسنقر پسر یعقوب بیک (٨٩6 - ٨٩٧ق)؛
- رستم پسر مقصود بن حسن بیک (٨٩٧ - ٩٠٢ق)؛
- احمد پسر اغورلو محمد بن حسن بیک (٨٩٧ - ٩٠٢ق)؛
- الوند بیک پسر یوسف بن حسن بیک (٩٠٣ - ٩٠٧ق)؛
- مراد پسر یعقوب بیک (٩٠٣ - ٩٠٨ق).
فعالیتهای مربوط به حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]
امنسازی راه حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آق قویونلوها بر بخش حساسی از راه حج تسلط داشتند و برخلاف میل ممالیک مصر و در راستای سیاست برخی دولتهای پیش تلاش داشتند تا راه حج را در اختیار داشته باشند.[۲] بدینمنظور، اوزون حسن، راهزنانی را که مزاحم حجاج میشدند، تا آسیای صغیر از میان برداشت و همینامر موجب شد در مکه به نام وی خطبه بخوانند.[۳]
اعزام محمل[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آق قویونلوها به سال ٨٧١ ه. ق پس از نزدیک دو دهه که اعزام محمل (کاروان هدایای کعبه) دچار توقف شده بود، محمل عراق را بهراه انداختند. در دوره حکومت اوزون حسن (٨٧٢ - ٨٨٢ق)، تجهیز محمل و کاروان عراق، هر ساله بدون وقفه ادامه داشت.[۴]
چون مناسبات ممالیک مصر با آق قویونلوها در این زمان تیره و تار بود، تجهیز محمل گاه موجب درگیری صاحبمنصبان حج دو دولت در حجاز میشد، چنانکه نزاعها و رقابتهای آنها را از برخورد امیرالحاج مصر با محمل عراق میتوان بهدست آورد. تیرگی روابط امیرالحاج مصریان در سالهای ٨٨٠ و ٨٨١ق موجب شد تا از ورود محمل همراه کاروان عراق به مکه جلوگیری شود و تنها حاجیان اجازه دخول به آن شهر را داشته باشند.[۵]
اختلاف و رقابت آق قویونلوها با ممالیک در این دوره بارها برای حاجیان ایرانی مشکلساز شد، چنانکه در سال ٨٧6ق به این دلیل که محمل عراق میخواست بر محمل مصر پیشی بگیرد، اختلافهایی روی داد و به حاجیان عراقی توهین شد.[۶]
ارسال جامه کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به دستور اوزون حسن در سال ٨٧ق جامهای برای کعبه دوختند که با کاروان عراقی و به سرپرستی فردی به نام رستم به حجاز حمل شد. امیر الحاج در مدینه با سختگیری خود موفق شد خطبه را به نام اوزون حسن بخوانند. اینکار با واکنش سخت قایتبای، سلطان مملوکی مصر مواجه شد.[۷] هنگامی که این خبر در مدینه به آگاهی امیر مکه، محمد بن برکات رسید، وی، امیرالحاج عراق و برخی دیگر از بزرگان همراه کاروان عراقی را دستگیر و زندانی کرد تا آنها را نزد سلطان مصر بفرستد. تا ششم ذیحجه نیز به کاروان عراق اجازه ورود به مکه داده نشد.[۸] جامه ارسالی نیز بر قامت کعبه پوشانیده نشد.
با رسیدن کاروان مصر، امیر مکه زندانیان را به امیرالحاج مصر تسلیم کرد. با پایان یافتن موسم حج، آنان به همراه امیر مکه و قاضی مکه به مصر برده و زندانی شدند. در پی آن، اوزون حسن تصمیم به لشکرکشی به مصر گرفت، اما سلطان اشرف قایتبای زندانیان ایرانی را که حدود دو ماه از حبس آنان سپری نشده بود، آزاد کرد.[۹] با مرگ اوزون حسن، جانشینان او که بر سرقدرت اختلاف پیدا کرده و دولتشان به ضعف گراییده بود، نتوانستند با حجاز ارتباط مستمری داشته باشند.
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان، ص٣٨6-٣٨٩.
- ↑ عالم آرای امینی، خنجی، ص٢٢.
- ↑ روابط سیاسی ایران عهد تیموریان بامصر و شامات عهد ممالیک، ص١46.
- ↑ درر الفوائد المنظمه، ص٣٣٢-٣44؛ درباره حکومت آق قویونلوها، ر. ک: تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص655-66٠.
- ↑ اتحاف الوری، ج4، ص6٠4 و 6٠5؛ الدر الکمین، ج١، ص١١5؛ درر الفوائد المنظمه، ص٣٣٨.
- ↑ درر الفوائد المنظمه، ص٣٣٧.
- ↑ کعبه و جامه آن، ص١١5 و ١١6.
- ↑ اتحاف الوری، ج4، ص55٨؛ درر الفوائد المنظمه، ص٣٣٧؛ تحصیل المرام، ج٢، ص٧65 و ٧66.
- ↑ بدایع الزهور، ج٣، ص٩٠ و ٩١.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- تاريخ تطبيقى ايران با كشورهاى جهان، عزيزالله بيات، تهران، امير كبير، بىتا.
- روابط سیاسی ایران عهد تیموریان بامصر و شامات عهد ممالیک، ایمن ابراهیم شریده، وزارت امور خارجه، 21 آبان، 1384.
- تاريخ ايران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاريه، حسن پيرنيا و عباس اقبال، تهران، خيام، ١٣٨٠ه.ش.
- تحصيل المرام، محمد بن احمد الصباغ (م١٣٢١ه .ق)، به كوشش ابن دهيش، ١۴٢۴ه .ق.
- عالم آرای امینی، خنجی، فضلالله بن روزبهان، مرکز پژوهشی ميراث مکتوب.
- بدائع الزهور، محمد بن أياس (م٩٣٠ه .ق)، به كوشش: محمد مصطفى، قاهره، الهيئة المصريه، ١۴٠٢ه .ق.
- كعبه و جامه آن از آغاز تاكنون، محمد الدقن، ترجمه: انصارى، تهران، مشعر، ١٣٨۴ه.ش.
- الدر الكمين بذيل العقد الثمين، عمر بن فهد المكى (م۵۵٨ه .ق)، به كوشش: ابن دهيش، مكه، مكتبة الاسدى، ١۴٢۵ه .ق.
- اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م. 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، 1408ق.
- درر الفوائد المنظم، عبدالقادر بنمحمدبن الجزيرى، قاهره، المطبعة السلفيه، ١٣٨۴ه.ق.