حج نگاری‌های شیخ صدوق: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
متاسفانه هیچ ‌یک از آثاری که شیخ صدوق به صورت مستقل درباره حج نگاشته، به دست ما نرسیده و در گذر زمان و حوادث روزگاران گم شده و اطلاعات اندکی از این کتاب­‌ها در اختیار ما است. در ادامه به معرفی مختصری از این کتب می‌پردازیم:
متاسفانه هیچ ‌یک از آثاری که شیخ صدوق به صورت مستقل درباره حج نگاشته، به دست ما نرسیده و در گذر زمان و حوادث روزگاران گم شده و اطلاعات اندکی از این کتاب­‌ها در اختیار ما است. در ادامه به معرفی مختصری از این کتب می‌پردازیم:
==حج در آثار شیخ صدوق==
==حج در آثار شیخ صدوق==
شیخ صدوق در کتاب [[ثواب الاعمال]] نیز، فصلی را به برشماری ثواب حج و عمره اختصاص داده و آن را باب ثواب «الحج و العمره» نام نهاده است. <ref>ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص50-46.</ref>
شیخ صدوق در کتاب [[ثواب الاعمال]] نیز، فصلی را به برشماری ثواب حج و عمره اختصاص داده و آن را باب ثواب «الحج و العمره» نام نهاده است.<ref>ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص50-46.</ref>


وی همچنین در ادامه، فصل کوچکی را در ثواب دیدار و مصافحه با حاجی تدوین کرده و در پایان نیز با عنوان «باب نادر»، حدیثی درباره حج‌‌های بیست‌گانه [[امام سجاد(ع)]] اشاره کرده که در آن امام درباره شتری که سوار بر آن حج گزارده بود، سفارش می‌کرد. <ref>ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص50.</ref>
وی همچنین در ادامه، فصل کوچکی را در ثواب دیدار و مصافحه با حاجی تدوین کرده و در پایان نیز با عنوان «باب نادر»، حدیثی درباره حج‌‌های بیست‌گانه [[امام سجاد(ع)]] اشاره کرده که در آن امام درباره شتری که سوار بر آن حج گزارده بود، سفارش می‌کرد.<ref>ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص50.</ref>


همچنین فصلی دیگر را در کتاب [[عقاب الاعمال]]، در عقاب کسی که حج را ترک کند، منعقد ساخته است. <ref>ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صص236-237.</ref>
همچنین فصلی دیگر را در کتاب [[عقاب الاعمال]]، در عقاب کسی که حج را ترک کند، منعقد ساخته است.<ref>ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صص236-237.</ref>


در کتاب من لایحضره الفقیه، علاوه بر فصل‌‌های متفرقه ‌ای که در آن به حج پرداخته شده<ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص35.</ref> در جلد دوم، کتاب الحج را نوشته و به صورت یک کتاب مفصّل فقهی به تبیین مسایل مربوط به آن پرداخته است. <ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص190؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص580.</ref>
در کتاب من لایحضره الفقیه، علاوه بر فصل‌‌های متفرقه ‌ای که در آن به حج پرداخته شده<ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص35.</ref> در جلد دوم، کتاب الحج را نوشته و به صورت یک کتاب مفصّل فقهی به تبیین مسایل مربوط به آن پرداخته است.<ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص190؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص580.</ref>


شیخ صدوق حتی در مجلس نود و سوم کتاب [[الامالی]] که آن را به بیان خلاصه‌ای از دین امامیه اختصاص داده است، به حج و اهمیت آن و بیان بخشی از احکام حج پرداخته است. <ref>الامالی، ص748.</ref>
شیخ صدوق حتی در مجلس نود و سوم کتاب [[الامالی]] که آن را به بیان خلاصه‌ای از دین امامیه اختصاص داده است، به حج و اهمیت آن و بیان بخشی از احکام حج پرداخته است.<ref>الامالی، ص748.</ref>


وی در کتاب [[علل الشرایع]] هم در بحث علت امر به حج و مسائل مربوط به آن و پاسخ به برخی پرسش‌‌های مطرح شده در این باب، به موضوع حج پرداخته است. <ref>علل الشرائع، ج1، ص273.</ref> در جلد دوم این کتاب، ابواب و صفحات زیادی را به حج و مسائل پیرامون آن اختصاص داده است. باب صد و چهل و دو تا دویست و بیست و دو، همه درباره‌ ی حج و عمره است. <ref>علل الشرائع، ج2، صص474-400.</ref> در کتاب معانی الاخبار هم، فصل‌هایی را به بیان معنای حج، [[حج اکبر]] و [[حج اصغر]]، ایام معلومات و... ویژه ساخته است. <ref>معانی الاخبار، ص170 و ص297-294.</ref>
وی در کتاب [[علل الشرایع]] هم در بحث علت امر به حج و مسائل مربوط به آن و پاسخ به برخی پرسش‌‌های مطرح شده در این باب، به موضوع حج پرداخته است.<ref>علل الشرائع، ج1، ص273.</ref> در جلد دوم این کتاب، ابواب و صفحات زیادی را به حج و مسائل پیرامون آن اختصاص داده است. باب صد و چهل و دو تا دویست و بیست و دو، همه درباره‌ ی حج و عمره است.<ref>علل الشرائع، ج2، صص474-400.</ref> در کتاب معانی الاخبار هم، فصل‌هایی را به بیان معنای حج، [[حج اکبر]] و [[حج اصغر]]، ایام معلومات و... ویژه ساخته است.<ref>معانی الاخبار، ص170 و ص297-294.</ref>
==کتب مستقل در موضوع حج==
==کتب مستقل در موضوع حج==
شیخ صدوق، دوازده عنوان از نوشته­ های خود را به موضوع حج اختصاص داده است. بنابراین، اگر تعداد تألیفات صدوق همان 300 عنوان باشد؛ چهار درصد از آثار وی در رابطه با حج است.  سوگمندانه هیچ ­یک از آثاری که شیخ صدوق به صورت مستقل درباره حج نگاشته، به دست ما نرسیده و در گذر زمان و حوادث روزگاران گم شده است. اگرچه اطلاعات اندکی از این کتاب­‌ها در اختیار ما است، ولی آشنایی با عناوین و محتوای این کتاب­‌ها فوایدی دارد که برخی از آنها عبارت است از:
شیخ صدوق، دوازده عنوان از نوشته­ های خود را به موضوع حج اختصاص داده است. بنابراین، اگر تعداد تألیفات صدوق همان 300 عنوان باشد؛ چهار درصد از آثار وی در رابطه با حج است.  سوگمندانه هیچ ­یک از آثاری که شیخ صدوق به صورت مستقل درباره حج نگاشته، به دست ما نرسیده و در گذر زمان و حوادث روزگاران گم شده است. اگرچه اطلاعات اندکی از این کتاب­‌ها در اختیار ما است، ولی آشنایی با عناوین و محتوای این کتاب­‌ها فوایدی دارد که برخی از آنها عبارت است از:
خط ۳۰: خط ۳۰:
کتاب‌‌هایی که شیخ صدوق در رابطه با حج به رشته تحریر درآورده، عبارت است از:
کتاب‌‌هایی که شیخ صدوق در رابطه با حج به رشته تحریر درآورده، عبارت است از:
===جامع الحج===
===جامع الحج===
[[شیخ نجاشی]] نام این کتاب را در لیست آثار شیخ صدوق آورده، <ref>رجال النجاشی، ص389.</ref> و [[علامه تهرانی]] هم به آن اشاره کرده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص48.</ref> علامه تهرانی بار دیگر نام این کتاب را در کنار کتاب‌‌های دیگر مربوط به حج آورده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص65.</ref> سخن ایشان به گونه‌ای است که گویا او نیز از فراوانی نگارش‌‌های صدوق درباره حج به تعجب درآمده است.
[[شیخ نجاشی]] نام این کتاب را در لیست آثار شیخ صدوق آورده،<ref>رجال النجاشی، ص389.</ref> و [[علامه تهرانی]] هم به آن اشاره کرده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص48.</ref> علامه تهرانی بار دیگر نام این کتاب را در کنار کتاب‌‌های دیگر مربوط به حج آورده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص65.</ref> سخن ایشان به گونه‌ای است که گویا او نیز از فراوانی نگارش‌‌های صدوق درباره حج به تعجب درآمده است.
===جامع علل الحج===
===جامع علل الحج===
شیخ نجاشی در فهرست تالیفات شیخ صدوق، نام این کتاب را آورده<ref>رجال النجاشی، ص389.</ref> و شیخ آقابزرگ تهرانی هم از آن یاد کرده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص63.</ref> یک‌بار دیگر تحت عنوان «[[کتاب علل الحج]]» هم از این کتاب یادی به میان آمده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج15، ص313.</ref>  
شیخ نجاشی در فهرست تالیفات شیخ صدوق، نام این کتاب را آورده<ref>رجال النجاشی، ص389.</ref> و شیخ آقابزرگ تهرانی هم از آن یاد کرده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص63.</ref> یک‌بار دیگر تحت عنوان «[[کتاب علل الحج]]» هم از این کتاب یادی به میان آمده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج15، ص313.</ref>  


شیخ صدوق در «[[من لایحضره الفقیه»]] بابی را با عنوان «باب علل الحج» منعقد ساخته است. در ابتدای همین باب از کتاب جامع علل الحج یاد کرده و گفته است: «قَالَ الشَّیْخُ مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ رَحِمَهُ اللَّهُ: قَدْ اَخْرَجْتُ‏ اَسَانِیدَ الْعِلَلِ‏ الَّتِی‏ اَنَا ذَاکِرُهَا عَنِ النَّبِیِ (صلی‌الله‌علیه‌‌و‌آله‌وسلّم) وَ عَنِ الاَئِمَّه : فِی کِتَابِی جَامِعِ عِلَلِ الْحَجِّ».<ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص190.</ref>
شیخ صدوق در «[[من لایحضره الفقیه»]] بابی را با عنوان «باب علل الحج» منعقد ساخته است. در ابتدای همین باب از کتاب جامع علل الحج یاد کرده و گفته است: «قَالَ الشَّیْخُ مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ رَحِمَهُ اللَّهُ: قَدْ اَخْرَجْتُ‏ اَسَانِیدَ الْعِلَلِ‏ الَّتِی‏ اَنَا ذَاکِرُهَا عَنِ النَّبِیِ (صلی‌الله‌علیه‌‌و‌آله‌وسلّم) وَ عَنِ الاَئِمَّه : فِی کِتَابِی جَامِعِ عِلَلِ الْحَجِّ».<ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص190.</ref>
خط ۴۱: خط ۴۱:




«قَالَ مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ رَحِمَهُ اللهُ هَذِهِ‏ الاَخْبَارُ کُلُّهَا مُتَّفِقَه غَیْرُ مُخْتَلِفَه وَ التَّفَثُ مَعْنَاهُ کُلُّ مَا وَرَدَتْ بِهِ هَذِهِ الاَخْبَارُ وَ قَدْ اَخْرَجْتُ الاَخْبَارَ فِی هَذَا الْمَعْنَی فِی کِتَابِ تَفْسِیرِ الْمُنْزَلِ فِی الْحَجِّ». <ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص486.</ref> ولی شیخ نجاشی نام این کتاب را «کتاب جامع تفسیر المنزل فی الحج» ذکر کرده است. <ref>رجال النجاشی، ص389.</ref> علامه تهرانی هم، عنوان نجاشی را پذیرفته و نقل کرده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص46.</ref> به نظر می‌رسد که علامه تهرانی به نام کتاب در متن کتاب صدوق توجّه نداشته است.
«قَالَ مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ رَحِمَهُ اللهُ هَذِهِ‏ الاَخْبَارُ کُلُّهَا مُتَّفِقَه غَیْرُ مُخْتَلِفَه وَ التَّفَثُ مَعْنَاهُ کُلُّ مَا وَرَدَتْ بِهِ هَذِهِ الاَخْبَارُ وَ قَدْ اَخْرَجْتُ الاَخْبَارَ فِی هَذَا الْمَعْنَی فِی کِتَابِ تَفْسِیرِ الْمُنْزَلِ فِی الْحَجِّ».<ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص486.</ref> ولی شیخ نجاشی نام این کتاب را «کتاب جامع تفسیر المنزل فی الحج» ذکر کرده است.<ref>رجال النجاشی، ص389.</ref> علامه تهرانی هم، عنوان نجاشی را پذیرفته و نقل کرده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص46.</ref> به نظر می‌رسد که علامه تهرانی به نام کتاب در متن کتاب صدوق توجّه نداشته است.
===جامع فضل الکعبه و الحرم===
===جامع فضل الکعبه و الحرم===
نام این کتاب نیز در لیست آثار شیخ صدوق در رجال نجاشی آمده<ref>رجال النجاشی، ص389.</ref> و شیخ آقابزرگ تهرانی هم آن را به عنوان کتابی از صدوق شناخته است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص64.</ref> در «کتاب من لایحضره الفقیه» هم بابی با عنوان «الکعبه و فضلها و فضل الحرم» وجود دارد که نویسنده در آن، ده‌‌ها حدیث را در این موضوع روایت کرده است. <ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص241-251.</ref>
نام این کتاب نیز در لیست آثار شیخ صدوق در رجال نجاشی آمده<ref>رجال النجاشی، ص389.</ref> و شیخ آقابزرگ تهرانی هم آن را به عنوان کتابی از صدوق شناخته است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص64.</ref> در «کتاب من لایحضره الفقیه» هم بابی با عنوان «الکعبه و فضلها و فضل الحرم» وجود دارد که نویسنده در آن، ده‌‌ها حدیث را در این موضوع روایت کرده است.<ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص241-251.</ref>
===جامع آداب المسافر للحج===
===جامع آداب المسافر للحج===
شیخ صدوق در این کتاب به بیان آداب مسافر در سفر معنوی حج پرداخته است. اینکه مسافر حج، سفرش را چگونه آغاز کند و چگونه آن را به پایان برساند. شیخ نجاشی در لیست آثار شیخ صدوق، نام این کتاب را ذکر کرده، <ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> و علامه تهرانی نیز آن را جزو تالیفات صدوق دانسته است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص31.</ref> برخی از منابع، از این کتاب با لفظ «آداب المسافر للحج» یاد کرده‌اند، نه «ادب المسافر».
شیخ صدوق در این کتاب به بیان آداب مسافر در سفر معنوی حج پرداخته است. اینکه مسافر حج، سفرش را چگونه آغاز کند و چگونه آن را به پایان برساند. شیخ نجاشی در لیست آثار شیخ صدوق، نام این کتاب را ذکر کرده،<ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> و علامه تهرانی نیز آن را جزو تالیفات صدوق دانسته است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص31.</ref> برخی از منابع، از این کتاب با لفظ «آداب المسافر للحج» یاد کرده‌اند، نه «ادب المسافر».


صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه هم ابواب متعددی را درباره سفر و آداب آن سامان داده که می‌توان فصل‌‌ها و محتوای کتاب مورد نظر را شبیه این بخش دانست. <ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص300-265.</ref>
صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه هم ابواب متعددی را درباره سفر و آداب آن سامان داده که می‌توان فصل‌‌ها و محتوای کتاب مورد نظر را شبیه این بخش دانست.<ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص300-265.</ref>
===جامع فرض الحج و العمره===
===جامع فرض الحج و العمره===
مرحوم نجاشی از این کتاب نام برده<ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> و علامه آقابزرگ تهرانی آن را در شمار آثار شیخ صدوق دانسته است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص64.</ref> صدوق در کتاب [[علل الشرائع]]، باب یکصد و چهل و دوم را با عنوان "علة وجوب الحج و الطواف بالبیـت و..." سامان داده است. <ref>علل الشرائع، ج2، صص406ـ 400.</ref> در کتـاب [[عیـون اخبـار الرضا(ع)]] نیز صفحاتی از باب سی و دوم را به "علة تشریع الحج و مناسکه" اختصاص داده است. <ref>عیون اخبار الرضا(ع) ، ج2، ص97.</ref>
مرحوم نجاشی از این کتاب نام برده<ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> و علامه آقابزرگ تهرانی آن را در شمار آثار شیخ صدوق دانسته است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص64.</ref> صدوق در کتاب [[علل الشرائع]]، باب یکصد و چهل و دوم را با عنوان "علة وجوب الحج و الطواف بالبیـت و..." سامان داده است.<ref>علل الشرائع، ج2، صص406ـ 400.</ref> در کتـاب [[عیـون اخبـار الرضا(ع)]] نیز صفحاتی از باب سی و دوم را به "علة تشریع الحج و مناسکه" اختصاص داده است.<ref>عیون اخبار الرضا(ع) ، ج2، ص97.</ref>
===جامع فقه الحج===
===جامع فقه الحج===
نام این کتاب نیز مانند بخش قابل توجّهی از آثار شیخ صدوق، فقط در رجال نجاشی ذکر شده است. <ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> علامه تهرانی هم نام این کتاب را در کنار تعدادی از نگاشته ‌های صدوق درباره حج آورده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص65.</ref> صدوق در کتاب بزرگ فقهی خود، کتاب من لایحضره الفقیه بیشتر مباحث فقهی حج را وارد ساخته است. <ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص190؛ کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص618.</ref>
نام این کتاب نیز مانند بخش قابل توجّهی از آثار شیخ صدوق، فقط در رجال نجاشی ذکر شده است.<ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> علامه تهرانی هم نام این کتاب را در کنار تعدادی از نگاشته ‌های صدوق درباره حج آورده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص65.</ref> صدوق در کتاب بزرگ فقهی خود، کتاب من لایحضره الفقیه بیشتر مباحث فقهی حج را وارد ساخته است.<ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص190؛ کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص618.</ref>
===ادعیه الموقف===
===ادعیه الموقف===
نامی‌که شیخ صدوق بر این کتاب نهاده و از آن یاد کرده، «دعاء الموقف» است، ولی شیخ نجاشی آن را با عنوان کتاب ادعیه الموقف خوانده است. <ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> علامه آقابزرگ تهرانی نیز با همین عنوان از این کتاب یاد کرده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج1، ص401.</ref> تهرانی به این اختلاف در اسم کتاب در مکانی دیگر از کتابش اشاره کرده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج8، ص193.</ref>
نامی‌که شیخ صدوق بر این کتاب نهاده و از آن یاد کرده، «دعاء الموقف» است، ولی شیخ نجاشی آن را با عنوان کتاب ادعیه الموقف خوانده است.<ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> علامه آقابزرگ تهرانی نیز با همین عنوان از این کتاب یاد کرده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج1، ص401.</ref> تهرانی به این اختلاف در اسم کتاب در مکانی دیگر از کتابش اشاره کرده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج8، ص193.</ref>


صدوق نام این کتاب را در برخی متون آورده است. در کتاب [[المقنع]] درباره [[عرفات]] و دعا در [[روز عرفه]] سخن گفته و خواننده را به کتاب دعاء الموقف ارجاع می‌دهد. او می‌گوید: «فانّه یوم دعاء و مساله و اعمل بما فی‏ کتاب‏ «دعاء الموقف‏» من‏ الدعاء، و التحمید، و التهلیل و الصلاه علی النبی و آله، و جمیع ما فیه». <ref>المقنع، ص269.</ref> در کتاب [[الهدایه]] نیز در جایگاه دعا و عبادت روز عرفه، متنی مانند متن بالا را می‌آورد: «وَ ادْعُ بِمَا فِی کِتَابِ‏ دُعَاءِ الْمَوْقِفِ‏ مِنَ التَّهْلِیلِ وَ التَّحْمِیدِ وَ الدُّعَاءِ اِنْ شَاءَ الله». <ref>الهدایه فی الاصول و الفروع، ص236.</ref>
صدوق نام این کتاب را در برخی متون آورده است. در کتاب [[المقنع]] درباره [[عرفات]] و دعا در [[روز عرفه]] سخن گفته و خواننده را به کتاب دعاء الموقف ارجاع می‌دهد. او می‌گوید: «فانّه یوم دعاء و مساله و اعمل بما فی‏ کتاب‏ «دعاء الموقف‏» من‏ الدعاء، و التحمید، و التهلیل و الصلاه علی النبی و آله، و جمیع ما فیه».<ref>المقنع، ص269.</ref> در کتاب [[الهدایه]] نیز در جایگاه دعا و عبادت روز عرفه، متنی مانند متن بالا را می‌آورد: «وَ ادْعُ بِمَا فِی کِتَابِ‏ دُعَاءِ الْمَوْقِفِ‏ مِنَ التَّهْلِیلِ وَ التَّحْمِیدِ وَ الدُّعَاءِ اِنْ شَاءَ الله».<ref>الهدایه فی الاصول و الفروع، ص236.</ref>


شیخ صدوق در شرح اعمال عرفات و روز عرفه در «کتاب من لایحضره الفقیه»، فصلی را با عنوان «دعاء الموقف» ایراد کرده است. <ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص543-541.</ref> در پایان این فصل خواننده کتاب را به کتابی با همین نام راهنمایی کرده، می‌گوید:
شیخ صدوق در شرح اعمال عرفات و روز عرفه در «کتاب من لایحضره الفقیه»، فصلی را با عنوان «دعاء الموقف» ایراد کرده است.<ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص543-541.</ref> در پایان این فصل خواننده کتاب را به کتابی با همین نام راهنمایی کرده، می‌گوید:




«قَالَ مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ ـ رَحِمَهُ اللهُ ـ هَذَا الدُّعَاءُ تَامٌ‏ کَافٍ‏ لِمَوْقِفِ‏ عَرَفَه وَ قَدْ اَخْرَجْتُ دُعَاءً جَامِعاً لِمَوْقِفِ عَرَفَه فِی کِتـَابِ دُعَاءِ الْمَوْقـِفِ، فَمَنْ اَحَبَّ اَنْ یـَدْعُوَ بِهِ دَعـَا بِهِ اِنْ شَاءَ اللهُ تَعَالَی». <ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ص543.</ref>
«قَالَ مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ ـ رَحِمَهُ اللهُ ـ هَذَا الدُّعَاءُ تَامٌ‏ کَافٍ‏ لِمَوْقِفِ‏ عَرَفَه وَ قَدْ اَخْرَجْتُ دُعَاءً جَامِعاً لِمَوْقِفِ عَرَفَه فِی کِتـَابِ دُعَاءِ الْمَوْقـِفِ، فَمَنْ اَحَبَّ اَنْ یـَدْعُوَ بِهِ دَعـَا بِهِ اِنْ شَاءَ اللهُ تَعَالَی».<ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ص543.</ref>
===کتاب القربان===
===کتاب القربان===
شیخ نجاشی، این کتاب را در شمار تالیفات شیخ صدوق ذکر کرده<ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> و شیخ آقابزرگ تهرانی نیز در الذریعه در دو جایگاه از آن نام برده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج16، ص46؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج17، ص70.</ref> صدوق در کتاب علل الشرائع، باب یکصد و هفتاد و هشتم را با عنوان «علّة الاضحیه» منعقد ساخته و روایاتی را نقل کرده است. <ref>علل الشرائع، ج2، ص437.</ref>
شیخ نجاشی، این کتاب را در شمار تالیفات شیخ صدوق ذکر کرده<ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> و شیخ آقابزرگ تهرانی نیز در الذریعه در دو جایگاه از آن نام برده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج16، ص46؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج17، ص70.</ref> صدوق در کتاب علل الشرائع، باب یکصد و هفتاد و هشتم را با عنوان «علّة الاضحیه» منعقد ساخته و روایاتی را نقل کرده است.<ref>علل الشرائع، ج2، ص437.</ref>


صدوق ابواب بعدی را تا باب یکصد و هشتاد و هفتم، مرتبط با قربانی حج سامان داده است. <ref>علل الشرائع، ج2، صص438-443.</ref> در کتاب من لایحضره الفقیه نیز بابی با عنوان «الاضحیة و فضلها» و ابواب دیگری را با عناوین "ایام النحر"، "باب الاضاحی" و ده‌ها مطلب مرتبط دیگر با قربانی را وارد ساخته است. <ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص518-488.</ref>
صدوق ابواب بعدی را تا باب یکصد و هشتاد و هفتم، مرتبط با قربانی حج سامان داده است.<ref>علل الشرائع، ج2، صص438-443.</ref> در کتاب من لایحضره الفقیه نیز بابی با عنوان «الاضحیة و فضلها» و ابواب دیگری را با عناوین "ایام النحر"، "باب الاضاحی" و ده‌ها مطلب مرتبط دیگر با قربانی را وارد ساخته است.<ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص518-488.</ref>
===کتاب المدینه وزیاره قبر النبیّ والائمه===
===کتاب المدینه وزیاره قبر النبیّ والائمه===
نام این کتاب در لیست آثار شیخ صدوق در رجال نجاشی آمده است. <ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> علامه تهرانی هم نام این کتاب را آورده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج20، ص251.</ref> صدوق فصلی از کتاب الهدایه را با همین موضوع تدوین کرده و آن را باب «زیارة قبر النبیّ (صلی‌الله‌علیه‌‌و‌آله‌وسلّم) و قبور الائمه : بالمدینة» نام نهاده است. <ref>الهدایه فی الاصول و الفروع، صص256-255.</ref>
نام این کتاب در لیست آثار شیخ صدوق در رجال نجاشی آمده است.<ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> علامه تهرانی هم نام این کتاب را آورده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج20، ص251.</ref> صدوق فصلی از کتاب الهدایه را با همین موضوع تدوین کرده و آن را باب «زیارة قبر النبیّ (صلی‌الله‌علیه‌‌و‌آله‌وسلّم) و قبور الائمه : بالمدینة» نام نهاده است.<ref>الهدایه فی الاصول و الفروع، صص256-255.</ref>


وی در ابواب مرتبط با حج، در باب «الابتداء بمکة و الختم بالمدینة» در توضیح احادیثی که ابتدای سفر حج را به مکه و پایان سفر را به مدینه افضل دانستند، گفته است: این احادیث مربوط به کسی است که مختار است به هر یک از این دو شهر آغاز کند. اما آن‌کس که بر سر یکی از این دو راه است و چاره ‌ا ی جز رفتن در آن راه را ندارد، مشمول این حدیث نمی‌‌‌‌‌شود. کسی که بر سر راه مدینه است، برایش جایز نیست که زیارت قبر پیامبر(ص) و اتیان مشاهد مشرفه را رها کند؛ چه بسا دیگر نتواند به مدینه برگردد. پس برای او بهتر است که از مدینه آغاز کند. و این معنای حدیثی است که آغاز سفر از مدینه را برتر می‌د‌اند. <ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص559.</ref>
وی در ابواب مرتبط با حج، در باب «الابتداء بمکة و الختم بالمدینة» در توضیح احادیثی که ابتدای سفر حج را به مکه و پایان سفر را به مدینه افضل دانستند، گفته است: این احادیث مربوط به کسی است که مختار است به هر یک از این دو شهر آغاز کند. اما آن‌کس که بر سر یکی از این دو راه است و چاره ‌ا ی جز رفتن در آن راه را ندارد، مشمول این حدیث نمی‌‌‌‌‌شود. کسی که بر سر راه مدینه است، برایش جایز نیست که زیارت قبر پیامبر(ص) و اتیان مشاهد مشرفه را رها کند؛ چه بسا دیگر نتواند به مدینه برگردد. پس برای او بهتر است که از مدینه آغاز کند. و این معنای حدیثی است که آغاز سفر از مدینه را برتر می‌د‌اند.<ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص559.</ref>




خط ۷۶: خط ۷۶:
از شیوه‌های مشهور در نگارش کتاب‌های حدیثی از دوران صدوق و پیش و پس از آن، نوادر نویسی است. این کتاب‌ها که با نام نوادر و النوادر شناخته می‌شود، نظم و سیاق خاص خود را داشته و به نوادر احادیث در هر موضوع می‌پردازد.
از شیوه‌های مشهور در نگارش کتاب‌های حدیثی از دوران صدوق و پیش و پس از آن، نوادر نویسی است. این کتاب‌ها که با نام نوادر و النوادر شناخته می‌شود، نظم و سیاق خاص خود را داشته و به نوادر احادیث در هر موضوع می‌پردازد.


صدوق شش کتاب از تالیفات خود را به این شیوه نگارشی ویژه ساخته است که عبارت‌اند از: «[[نوادر الصلاة]]»، «[[نوادر الطب]]»، «[[نوادر الفضائل]]»، «[[نوادر النوادر]]»، «[[نوادر الوضوء]]» و «[[جامع نوادر الحج]]». شیخ نجاشی نام این کتاب را در فهرست تالیفات صدوق آورده است. <ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> علامه تهرانی هم به آن اشاره داشته است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص75.</ref>
صدوق شش کتاب از تالیفات خود را به این شیوه نگارشی ویژه ساخته است که عبارت‌اند از: «[[نوادر الصلاة]]»، «[[نوادر الطب]]»، «[[نوادر الفضائل]]»، «[[نوادر النوادر]]»، «[[نوادر الوضوء]]» و «[[جامع نوادر الحج]]». شیخ نجاشی نام این کتاب را در فهرست تالیفات صدوق آورده است.<ref>رجال النجاشی، ص390.</ref> علامه تهرانی هم به آن اشاره داشته است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص75.</ref>




شیخ صدوق در کتاب الحج، از مجموعه بزرگ کتاب من لایحضره الفقیه، فصلی را با نام «نوادر الحج» منعقد ساخته<ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص528-519.</ref> و در ذیل پانزده موضوع فرعی، احادیث نادر را آورده است. وی در پایان این فصل از کتابش با همین نام یاد کرده، می‌گوید: «و قد اخرجت هذه النوادر مسنده مع غیرها من النوادر فی کتاب جامع نوادر الحج». <ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص525.</ref>
شیخ صدوق در کتاب الحج، از مجموعه بزرگ کتاب من لایحضره الفقیه، فصلی را با نام «نوادر الحج» منعقد ساخته<ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص528-519.</ref> و در ذیل پانزده موضوع فرعی، احادیث نادر را آورده است. وی در پایان این فصل از کتابش با همین نام یاد کرده، می‌گوید: «و قد اخرجت هذه النوادر مسنده مع غیرها من النوادر فی کتاب جامع نوادر الحج».<ref>کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص525.</ref>
===کتاب مسائل الحج===
===کتاب مسائل الحج===
المسائل، عنوان تعدادی از کتاب‌های شیخ صدوق است که غالباً در موضوع [[فقه]] نگاشته است. چنان که از نام کتاب پیداست، این کتاب‌ها مجموعه مسائلی است که همراه با پاسخ‌هایشان به صورت کتاب تدوین شده است. بخشی از آثار شیخ صدوق که به پانزده اثر می‌رسد، با این عنوان ارائه شده که در پی می‌آید:
المسائل، عنوان تعدادی از کتاب‌های شیخ صدوق است که غالباً در موضوع [[فقه]] نگاشته است. چنان که از نام کتاب پیداست، این کتاب‌ها مجموعه مسائلی است که همراه با پاسخ‌هایشان به صورت کتاب تدوین شده است. بخشی از آثار شیخ صدوق که به پانزده اثر می‌رسد، با این عنوان ارائه شده که در پی می‌آید:
خط ۸۶: خط ۸۶:
«کتاب المسائل، مسائل الحج، مسائل الحدود، مسائل الخمس، مسائل الدیات، مسائل الرضاع، مسائل الزکاه ، مسائل الصلاه ، مسائل الطلاق، مسائل العقیقه، مسائل المواریث، مسائل النکاح، مسائل الوصایا، مسائل الوضوء، المسائل الوقف».
«کتاب المسائل، مسائل الحج، مسائل الحدود، مسائل الخمس، مسائل الدیات، مسائل الرضاع، مسائل الزکاه ، مسائل الصلاه ، مسائل الطلاق، مسائل العقیقه، مسائل المواریث، مسائل النکاح، مسائل الوصایا، مسائل الوضوء، المسائل الوقف».


شیخ نجاشی از این کتاب در لیست نوشته ‌های شیخ صدوق نام برده<ref>رجال النجاشی، ص392.</ref> و شیخ آقابزرگ تهرانی نیز از این کتاب یاد کرده است. <ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج20، ص343.</ref>
شیخ نجاشی از این کتاب در لیست نوشته ‌های شیخ صدوق نام برده<ref>رجال النجاشی، ص392.</ref> و شیخ آقابزرگ تهرانی نیز از این کتاب یاد کرده است.<ref>الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج20، ص343.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
{{پایان}}
{{پایان}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:کتاب‌های شیخ صدوق]]
[[رده:کتاب‌های شیخ صدوق]]
[[رده:کتاب‌های درباره مناسک حج‏]]
[[رده:کتاب‌های درباره مناسک حج‏]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۸

یکی از زمینه‌های نگارش در میان آثار شیخ صدوق، نگارش در موضوع حج است. وی در ذی‌حجه سال 353ق. به حج بیت‌الله‌الحرام توفیق یافت و پس از انجام مراسم حج، برای زیارت قبر پیامبر و ائمه بقیع، رهسپار مدینه شد.

شیخ صدوق، دوازده عنوان از نوشته‌‌های خود را به موضوع حج اختصاص داده است. علاوه بر این کتاب‌‌های دوازده‌گانه، وی در کتاب‌های ثواب الاعمال، من لایحضره الفقیه، الامالی، علل الشرایع و معانی الاخبار، فصل‌هایی را به بیان معنای حج، ثواب حج و عمره، تبیین مسائل و احکام حج و دیگر امور مرتبط با حج پرداخته است.

متاسفانه هیچ ‌یک از آثاری که شیخ صدوق به صورت مستقل درباره حج نگاشته، به دست ما نرسیده و در گذر زمان و حوادث روزگاران گم شده و اطلاعات اندکی از این کتاب­‌ها در اختیار ما است. در ادامه به معرفی مختصری از این کتب می‌پردازیم:

حج در آثار شیخ صدوق[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ صدوق در کتاب ثواب الاعمال نیز، فصلی را به برشماری ثواب حج و عمره اختصاص داده و آن را باب ثواب «الحج و العمره» نام نهاده است.[۱]

وی همچنین در ادامه، فصل کوچکی را در ثواب دیدار و مصافحه با حاجی تدوین کرده و در پایان نیز با عنوان «باب نادر»، حدیثی درباره حج‌‌های بیست‌گانه امام سجاد(ع) اشاره کرده که در آن امام درباره شتری که سوار بر آن حج گزارده بود، سفارش می‌کرد.[۲]

همچنین فصلی دیگر را در کتاب عقاب الاعمال، در عقاب کسی که حج را ترک کند، منعقد ساخته است.[۳]

در کتاب من لایحضره الفقیه، علاوه بر فصل‌‌های متفرقه ‌ای که در آن به حج پرداخته شده[۴] در جلد دوم، کتاب الحج را نوشته و به صورت یک کتاب مفصّل فقهی به تبیین مسایل مربوط به آن پرداخته است.[۵]

شیخ صدوق حتی در مجلس نود و سوم کتاب الامالی که آن را به بیان خلاصه‌ای از دین امامیه اختصاص داده است، به حج و اهمیت آن و بیان بخشی از احکام حج پرداخته است.[۶]

وی در کتاب علل الشرایع هم در بحث علت امر به حج و مسائل مربوط به آن و پاسخ به برخی پرسش‌‌های مطرح شده در این باب، به موضوع حج پرداخته است.[۷] در جلد دوم این کتاب، ابواب و صفحات زیادی را به حج و مسائل پیرامون آن اختصاص داده است. باب صد و چهل و دو تا دویست و بیست و دو، همه درباره‌ ی حج و عمره است.[۸] در کتاب معانی الاخبار هم، فصل‌هایی را به بیان معنای حج، حج اکبر و حج اصغر، ایام معلومات و... ویژه ساخته است.[۹]

کتب مستقل در موضوع حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ صدوق، دوازده عنوان از نوشته­ های خود را به موضوع حج اختصاص داده است. بنابراین، اگر تعداد تألیفات صدوق همان 300 عنوان باشد؛ چهار درصد از آثار وی در رابطه با حج است. سوگمندانه هیچ ­یک از آثاری که شیخ صدوق به صورت مستقل درباره حج نگاشته، به دست ما نرسیده و در گذر زمان و حوادث روزگاران گم شده است. اگرچه اطلاعات اندکی از این کتاب­‌ها در اختیار ما است، ولی آشنایی با عناوین و محتوای این کتاب­‌ها فوایدی دارد که برخی از آنها عبارت است از:


1. آشنایی با عناوین و محتوای این کتاب­ ها، هرچند به صورت اجمالی، راهنمای پژوهشگران و نویسندگان در نگارش کتاب­ های مناسب برای حج می ­باشد؛ قالب‌هایی که صدوق در این رابطه تجربه کرده، در برخی از موارد، تکرار نپذیرفته و هنوز قالب‌هایی نو برای نگارش به شمار می‌آید.

2. سرزمین‌های اسلامی در قرن چهارم هجری، یکی از مهم­ترین دوره‌­های پیشرفت علمی خود را تجربه کرده است. شناخت دقیق آثار و نوشته ­های دانشمندان این دوره، به­ ویژه در فقه و حدیث، به ترسیم فضای روشنی از تمدّن اسلامی در قرن چهارم کمک خواهد کرد.

3. تاریخ هر علم و فراز و فرودهایی که به دست نخبگان و دانشیان آن به وجود آمده، مورد مطالعه پژوهشگران آینده است. شناخت تألیفات فقهی و حدیثی شیخ صدوق، از مواردی است که به روشن شدن بخشی از تاریخ این علوم خواهد انجامید.

4. شیخ صدوق یکی از بزرگ­‌ترین و پرتلاش­‌ترین دانشمندان قرن چهارم هجری است که حدود 300 عنوان کتاب و رساله، به نگارش درآورده است.[۱۰] زندگی، فعالیت‌­های علمی و فرهنگی، آثار و تألیفات او، همچنان از زمینه‌هایی است که نیازمندِ شناخت پژوهشگران است. معرفی آثار شیخ صدوق که بیشتر آنها از میان رفته است، به شناخت بیشتر و بهتر شیخ صدوق به عنوان یک دانشمند اسلامی یاری خواهد رساند.

معرفی آثار با موضوع حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتاب‌‌هایی که شیخ صدوق در رابطه با حج به رشته تحریر درآورده، عبارت است از:

جامع الحج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ نجاشی نام این کتاب را در لیست آثار شیخ صدوق آورده،[۱۱] و علامه تهرانی هم به آن اشاره کرده است.[۱۲] علامه تهرانی بار دیگر نام این کتاب را در کنار کتاب‌‌های دیگر مربوط به حج آورده است.[۱۳] سخن ایشان به گونه‌ای است که گویا او نیز از فراوانی نگارش‌‌های صدوق درباره حج به تعجب درآمده است.

جامع علل الحج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ نجاشی در فهرست تالیفات شیخ صدوق، نام این کتاب را آورده[۱۴] و شیخ آقابزرگ تهرانی هم از آن یاد کرده است.[۱۵] یک‌بار دیگر تحت عنوان «کتاب علل الحج» هم از این کتاب یادی به میان آمده است.[۱۶]

شیخ صدوق در «من لایحضره الفقیه» بابی را با عنوان «باب علل الحج» منعقد ساخته است. در ابتدای همین باب از کتاب جامع علل الحج یاد کرده و گفته است: «قَالَ الشَّیْخُ مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ رَحِمَهُ اللَّهُ: قَدْ اَخْرَجْتُ‏ اَسَانِیدَ الْعِلَلِ‏ الَّتِی‏ اَنَا ذَاکِرُهَا عَنِ النَّبِیِ (صلی‌الله‌علیه‌‌و‌آله‌وسلّم) وَ عَنِ الاَئِمَّه : فِی کِتَابِی جَامِعِ عِلَلِ الْحَجِّ».[۱۷]

شیخ طوسی در الفهرست[۱۸] و ابن‌ شهرآشوب در معالم العلماء[۱۹] از این کتاب با عنوان «علل الحج» یاد کرده‌اند.

جامع تفسیر المنزل فی الحج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ صدوق خود، این کتاب را تفسیر المنزل فی الحج دانسته؛ چنان که گفته است:


«قَالَ مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ رَحِمَهُ اللهُ هَذِهِ‏ الاَخْبَارُ کُلُّهَا مُتَّفِقَه غَیْرُ مُخْتَلِفَه وَ التَّفَثُ مَعْنَاهُ کُلُّ مَا وَرَدَتْ بِهِ هَذِهِ الاَخْبَارُ وَ قَدْ اَخْرَجْتُ الاَخْبَارَ فِی هَذَا الْمَعْنَی فِی کِتَابِ تَفْسِیرِ الْمُنْزَلِ فِی الْحَجِّ».[۲۰] ولی شیخ نجاشی نام این کتاب را «کتاب جامع تفسیر المنزل فی الحج» ذکر کرده است.[۲۱] علامه تهرانی هم، عنوان نجاشی را پذیرفته و نقل کرده است.[۲۲] به نظر می‌رسد که علامه تهرانی به نام کتاب در متن کتاب صدوق توجّه نداشته است.

جامع فضل الکعبه و الحرم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نام این کتاب نیز در لیست آثار شیخ صدوق در رجال نجاشی آمده[۲۳] و شیخ آقابزرگ تهرانی هم آن را به عنوان کتابی از صدوق شناخته است.[۲۴] در «کتاب من لایحضره الفقیه» هم بابی با عنوان «الکعبه و فضلها و فضل الحرم» وجود دارد که نویسنده در آن، ده‌‌ها حدیث را در این موضوع روایت کرده است.[۲۵]

جامع آداب المسافر للحج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ صدوق در این کتاب به بیان آداب مسافر در سفر معنوی حج پرداخته است. اینکه مسافر حج، سفرش را چگونه آغاز کند و چگونه آن را به پایان برساند. شیخ نجاشی در لیست آثار شیخ صدوق، نام این کتاب را ذکر کرده،[۲۶] و علامه تهرانی نیز آن را جزو تالیفات صدوق دانسته است.[۲۷] برخی از منابع، از این کتاب با لفظ «آداب المسافر للحج» یاد کرده‌اند، نه «ادب المسافر».

صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه هم ابواب متعددی را درباره سفر و آداب آن سامان داده که می‌توان فصل‌‌ها و محتوای کتاب مورد نظر را شبیه این بخش دانست.[۲۸]

جامع فرض الحج و العمره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مرحوم نجاشی از این کتاب نام برده[۲۹] و علامه آقابزرگ تهرانی آن را در شمار آثار شیخ صدوق دانسته است.[۳۰] صدوق در کتاب علل الشرائع، باب یکصد و چهل و دوم را با عنوان "علة وجوب الحج و الطواف بالبیـت و..." سامان داده است.[۳۱] در کتـاب عیـون اخبـار الرضا(ع) نیز صفحاتی از باب سی و دوم را به "علة تشریع الحج و مناسکه" اختصاص داده است.[۳۲]

جامع فقه الحج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نام این کتاب نیز مانند بخش قابل توجّهی از آثار شیخ صدوق، فقط در رجال نجاشی ذکر شده است.[۳۳] علامه تهرانی هم نام این کتاب را در کنار تعدادی از نگاشته ‌های صدوق درباره حج آورده است.[۳۴] صدوق در کتاب بزرگ فقهی خود، کتاب من لایحضره الفقیه بیشتر مباحث فقهی حج را وارد ساخته است.[۳۵]

ادعیه الموقف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نامی‌که شیخ صدوق بر این کتاب نهاده و از آن یاد کرده، «دعاء الموقف» است، ولی شیخ نجاشی آن را با عنوان کتاب ادعیه الموقف خوانده است.[۳۶] علامه آقابزرگ تهرانی نیز با همین عنوان از این کتاب یاد کرده است.[۳۷] تهرانی به این اختلاف در اسم کتاب در مکانی دیگر از کتابش اشاره کرده است.[۳۸]

صدوق نام این کتاب را در برخی متون آورده است. در کتاب المقنع درباره عرفات و دعا در روز عرفه سخن گفته و خواننده را به کتاب دعاء الموقف ارجاع می‌دهد. او می‌گوید: «فانّه یوم دعاء و مساله و اعمل بما فی‏ کتاب‏ «دعاء الموقف‏» من‏ الدعاء، و التحمید، و التهلیل و الصلاه علی النبی و آله، و جمیع ما فیه».[۳۹] در کتاب الهدایه نیز در جایگاه دعا و عبادت روز عرفه، متنی مانند متن بالا را می‌آورد: «وَ ادْعُ بِمَا فِی کِتَابِ‏ دُعَاءِ الْمَوْقِفِ‏ مِنَ التَّهْلِیلِ وَ التَّحْمِیدِ وَ الدُّعَاءِ اِنْ شَاءَ الله».[۴۰]

شیخ صدوق در شرح اعمال عرفات و روز عرفه در «کتاب من لایحضره الفقیه»، فصلی را با عنوان «دعاء الموقف» ایراد کرده است.[۴۱] در پایان این فصل خواننده کتاب را به کتابی با همین نام راهنمایی کرده، می‌گوید:


«قَالَ مُصَنِّفُ هَذَا الْکِتَابِ ـ رَحِمَهُ اللهُ ـ هَذَا الدُّعَاءُ تَامٌ‏ کَافٍ‏ لِمَوْقِفِ‏ عَرَفَه وَ قَدْ اَخْرَجْتُ دُعَاءً جَامِعاً لِمَوْقِفِ عَرَفَه فِی کِتـَابِ دُعَاءِ الْمَوْقـِفِ، فَمَنْ اَحَبَّ اَنْ یـَدْعُوَ بِهِ دَعـَا بِهِ اِنْ شَاءَ اللهُ تَعَالَی».[۴۲]

کتاب القربان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ نجاشی، این کتاب را در شمار تالیفات شیخ صدوق ذکر کرده[۴۳] و شیخ آقابزرگ تهرانی نیز در الذریعه در دو جایگاه از آن نام برده است.[۴۴] صدوق در کتاب علل الشرائع، باب یکصد و هفتاد و هشتم را با عنوان «علّة الاضحیه» منعقد ساخته و روایاتی را نقل کرده است.[۴۵]

صدوق ابواب بعدی را تا باب یکصد و هشتاد و هفتم، مرتبط با قربانی حج سامان داده است.[۴۶] در کتاب من لایحضره الفقیه نیز بابی با عنوان «الاضحیة و فضلها» و ابواب دیگری را با عناوین "ایام النحر"، "باب الاضاحی" و ده‌ها مطلب مرتبط دیگر با قربانی را وارد ساخته است.[۴۷]

کتاب المدینه وزیاره قبر النبیّ والائمه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نام این کتاب در لیست آثار شیخ صدوق در رجال نجاشی آمده است.[۴۸] علامه تهرانی هم نام این کتاب را آورده است.[۴۹] صدوق فصلی از کتاب الهدایه را با همین موضوع تدوین کرده و آن را باب «زیارة قبر النبیّ (صلی‌الله‌علیه‌‌و‌آله‌وسلّم) و قبور الائمه : بالمدینة» نام نهاده است.[۵۰]

وی در ابواب مرتبط با حج، در باب «الابتداء بمکة و الختم بالمدینة» در توضیح احادیثی که ابتدای سفر حج را به مکه و پایان سفر را به مدینه افضل دانستند، گفته است: این احادیث مربوط به کسی است که مختار است به هر یک از این دو شهر آغاز کند. اما آن‌کس که بر سر یکی از این دو راه است و چاره ‌ا ی جز رفتن در آن راه را ندارد، مشمول این حدیث نمی‌‌‌‌‌شود. کسی که بر سر راه مدینه است، برایش جایز نیست که زیارت قبر پیامبر(ص) و اتیان مشاهد مشرفه را رها کند؛ چه بسا دیگر نتواند به مدینه برگردد. پس برای او بهتر است که از مدینه آغاز کند. و این معنای حدیثی است که آغاز سفر از مدینه را برتر می‌د‌اند.[۵۱]


صدوق فصل‌‌های دیگری از کتاب من لایحضره الفقیه را هم، مرتبط با عنوان کتاب مورد نظر منعقد ساخته است. این فصل‌‌ها عبارت‌اند از: "تحریم المدینة و فضلها"، "اتیان المدینة"، "اتیان المنبر"، "الصوم بالمدینة والاعتکاف بها"، "زیارة فاطمة الزهراء(س)"، "اتیان المشاهد و قبور الشهداء"، "تودیع قبر النبیّ (صلی‌الله‌علیه‌‌و‌آله‌وسلّم)" و ... .

کتاب جامع نوادر الحج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از شیوه‌های مشهور در نگارش کتاب‌های حدیثی از دوران صدوق و پیش و پس از آن، نوادر نویسی است. این کتاب‌ها که با نام نوادر و النوادر شناخته می‌شود، نظم و سیاق خاص خود را داشته و به نوادر احادیث در هر موضوع می‌پردازد.

صدوق شش کتاب از تالیفات خود را به این شیوه نگارشی ویژه ساخته است که عبارت‌اند از: «نوادر الصلاة»، «نوادر الطب»، «نوادر الفضائل»، «نوادر النوادر»، «نوادر الوضوء» و «جامع نوادر الحج». شیخ نجاشی نام این کتاب را در فهرست تالیفات صدوق آورده است.[۵۲] علامه تهرانی هم به آن اشاره داشته است.[۵۳]


شیخ صدوق در کتاب الحج، از مجموعه بزرگ کتاب من لایحضره الفقیه، فصلی را با نام «نوادر الحج» منعقد ساخته[۵۴] و در ذیل پانزده موضوع فرعی، احادیث نادر را آورده است. وی در پایان این فصل از کتابش با همین نام یاد کرده، می‌گوید: «و قد اخرجت هذه النوادر مسنده مع غیرها من النوادر فی کتاب جامع نوادر الحج».[۵۵]

کتاب مسائل الحج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

المسائل، عنوان تعدادی از کتاب‌های شیخ صدوق است که غالباً در موضوع فقه نگاشته است. چنان که از نام کتاب پیداست، این کتاب‌ها مجموعه مسائلی است که همراه با پاسخ‌هایشان به صورت کتاب تدوین شده است. بخشی از آثار شیخ صدوق که به پانزده اثر می‌رسد، با این عنوان ارائه شده که در پی می‌آید:


«کتاب المسائل، مسائل الحج، مسائل الحدود، مسائل الخمس، مسائل الدیات، مسائل الرضاع، مسائل الزکاه ، مسائل الصلاه ، مسائل الطلاق، مسائل العقیقه، مسائل المواریث، مسائل النکاح، مسائل الوصایا، مسائل الوضوء، المسائل الوقف».

شیخ نجاشی از این کتاب در لیست نوشته ‌های شیخ صدوق نام برده[۵۶] و شیخ آقابزرگ تهرانی نیز از این کتاب یاد کرده است.[۵۷]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص50-46.
  2. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص50.
  3. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صص236-237.
  4. کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص35.
  5. کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص190؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص580.
  6. الامالی، ص748.
  7. علل الشرائع، ج1، ص273.
  8. علل الشرائع، ج2، صص474-400.
  9. معانی الاخبار، ص170 و ص297-294.
  10. الفهرست طوسی، ص237.
  11. رجال النجاشی، ص389.
  12. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص48.
  13. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص65.
  14. رجال النجاشی، ص389.
  15. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص63.
  16. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج15، ص313.
  17. کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص190.
  18. الفهرست طوسی، ص237.
  19. معالم العلماء، ص146.
  20. کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص486.
  21. رجال النجاشی، ص389.
  22. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص46.
  23. رجال النجاشی، ص389.
  24. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص64.
  25. کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص241-251.
  26. رجال النجاشی، ص390.
  27. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص31.
  28. کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص300-265.
  29. رجال النجاشی، ص390.
  30. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص64.
  31. علل الشرائع، ج2، صص406ـ 400.
  32. عیون اخبار الرضا(ع) ، ج2، ص97.
  33. رجال النجاشی، ص390.
  34. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص65.
  35. کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص190؛ کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص618.
  36. رجال النجاشی، ص390.
  37. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج1، ص401.
  38. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج8، ص193.
  39. المقنع، ص269.
  40. الهدایه فی الاصول و الفروع، ص236.
  41. کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص543-541.
  42. کتاب من لایحضره الفقیه، ص543.
  43. رجال النجاشی، ص390.
  44. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج16، ص46؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج17، ص70.
  45. علل الشرائع، ج2، ص437.
  46. علل الشرائع، ج2، صص438-443.
  47. کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص518-488.
  48. رجال النجاشی، ص390.
  49. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج20، ص251.
  50. الهدایه فی الاصول و الفروع، صص256-255.
  51. کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص559.
  52. رجال النجاشی، ص390.
  53. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج5، ص75.
  54. کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، صص528-519.
  55. کتاب من لایحضره الفقیه، ج2، ص525.
  56. رجال النجاشی، ص392.
  57. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج20، ص343.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از فصلنامه علمی ترویجی میقات حج، ش 83. بخش «حج نگارى هاى شیخ صدوق»، ص62-74، است.
  • الامالی، ابو‌جعفر محمدبن علی بن حسین بن بابویه، معروف به شیخ صدوق (م381 ق.) ، تحقیق: مؤسسه بعثت، قم: مؤسسه بعثت، چاپ اوّل، 1417ق.
  • التوحید، ابو جعفر محمدبن علی بن حسین‌بن بابویه، معروف به شیخ صدوق (381 ق.) ، تحقیق: سید‌هاشم حسینی تهرانی، قم: مؤسسّه نشر اسلامی، چاپ اوّل، 1398ق.
  • ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه معروف به شیخ صدوق (م381 ق.) ، قم: رضی، چاپ دوّم، 1368ش.
  • الخصال، ابوجعفر محمدبن علی بن حسین بن بابویه، معروف به شیخ صدوق (م381ق.) ، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم: مؤسسّه نشر اسلامی، چاپ دوّم، 1403ق.
  • الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ طهرانی (م1389ق)، بیروت، دارالاضواء، دوم، ]بی‌تا[.
  • رجال النجاشی (فهرست اسماء مصنفی الشیعه)، ابوالعباس احمدبن علی النجاشی الکوفی، م450ق. قم، مؤسسه نشر اسلامی، پنجم، 1416ق.
  • علل الشرائع، ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه معروف به شیخ صدوق (م381ق.) ، نجف: مکتبه حیدریه، چاپ اوّل، 1386ق.
  • عیون اخبار الرضا(ع)، ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه معروف به شیخ صدوق (م281ق.) ، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت: مؤسسّه اعلمی، چاپ اوّل، 1404ق.
  • کتاب من لا یحضره الفقیه، ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه معروف به شیخ صدوق (م381ق.)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم: مؤسسّه نشر اسلامی، چاپ دوّم، 1404ق.
  • کمال الدین و تمام النعمه، ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه، معروف به شیخ صدوق (م381ق.)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1405ق.
  • الفهرست، ابوجعفر محمدبن حسن طوسی (م460ق.)، تحقیق: جواد قیومی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، اول، 1417ق.
  • معالم العلماء، ابوعبدالله محمدعلی بن شهرآشوب مازندرانی (م588ق.) ، نجف، حیدریه، دوم، 1380ق.
  • معانی الاخبار، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه، معروف به «شیخ صدوق» (م381ق.)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اوّل، 1361 ش.
  • المقنع، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، معروف به شیخ صدوق (م381ق.)، تحقیق: مؤسسّه امام‌هادی(ع) قم، مؤسسّه امام‌هادی(ع)، چاپ اوّل، 1415ق.
  • الهدایه فی الاصول والفروع، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، معروف به شیخ صدوق (م381ق.).