زیارت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(ابرابزار)
جز (added Category:زیارت using HotCat)
 
(۲۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''زیارت'''، عملی عبادی است که طی آن انسان برای بزرگداشت قلبی و انس گرفتن روحی، به دیدار [[پیامبران]]، [[امامان(ع)]] یا اولیای الهی در حال حیات یا پس از مرگ آنها می‌رود، و در آن، قصد تقرب به[[خداوند]] شرط است.
'''زیارت''' عملی عبادی است که طی آن انسان برای بزرگداشت قلبی و انس گرفتن روحی، به دیدار [[پیامبران]]، [[امامان(ع)]] یا اولیای الهی در حال حیات یا پس از مرگ آنها می‌رود، و در آن، قصد تقرب به [[خداوند]] شرط است.


در روایات، به زیارت [[معصومان(ع)]] سفارش شده است و برای آن آثاری مانند رفع مشکلات، افزایش روزی، رسیدن به نعمت‌های بهشتی، [[شفاعت]] و آمرزش گناهان شمرده شده است.
در روایات، به زیارت [[معصومان(ع)]] سفارش شده است و برای آن آثاری مانند رفع مشکلات، افزایش روزی، رسیدن به نعمت‌های بهشتی، [[شفاعت]] و آمرزش گناهان شمرده شده است.
 
احکام زیارت شامل مواردی مانند [[تبرک]]، [[توسل]] و شفاعت است. همه فرقه‌های اسلامی این سه مورد را به‌طور کلی قبول دارند. [[وهابیت|وهابیان]] با آن مخالفت کرده که توسط عالمان مسلمان به آنها پاسخ داده شده است.


== اهمیت ==
== اهمیت ==
بر اساس روایتی، پیامبر اسلام (ص) به امام علی (ع) فرمود: «خدا قبر تو و قبرهای فرزندان تو را جایگاهی از جایگاه‌های بهشت قرار داده و دل‌های پاکان از خلق خود را چنان به‌سوی شما گرایش داده است که در راه شما و تعمیر قبرهای شما، هر ناگواری و رنجی را تحمّل می‌کنند و پیوسته به زیارت قبرهای شما می‌روند و این‌گونه به خدا تقرب می‌جویند و به رسول‌خدا (ص) عرض ارادت می‌کنند.»<ref>بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج٩٧، صص١٢٠ و ١٢١.</ref> در روایتی دیگر از امام کاظم (ع)، زیارت حرم هر کدام از امامان (ع)، به معنای پذیرفتن ولایت همه آنها دانسته شده است.<ref>کامل الزیارات، ابن قولویه، صص۵۵٢ و۵۵٣؛ بحارالانوار، ج٩٧، ص١٢٢.</ref>
{{جعبه نقل قول | عنوان= پیامبر(ص) به امام علی(ع):| نقل‌قول= «خدا قبر تو و قبرهای فرزندان تو را جایگاهی از جایگاه‌های بهشت قرار داده و دل‌های پاکان از خلق خود را چنان به‌سوی شما گرایش داده است که در راه شما و تعمیر قبرهای شما، هر ناگواری را تحمل می‌کنند و پیوسته به زیارت قبرهای شما می‌روند و این‌گونه به خدا تقرب می‌جویند و به رسول‌خدا(ص) عرض ارادت می‌کنند.» || | منبع = بحارالانوار، ج٩٧، ص۱۲۰.| تراز = چپ| عرض = 260px | اندازه خط = 14px|رنگ پس‌زمینه=#f4fbfb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
 
بر اساس روایتی، [[پیامبر اسلام(ص)]] قبرِ [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] را جایگاهی از جایگاه‌های بهشت دانسته که مردمی با دل‌های پاک برای نزدیکی جستن به خدا به زیارت آن می‌روند.<ref>بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج٩٧، صص١٢٠ و ١٢١.</ref> در روایتی دیگر از [[امام کاظم(ع)]]، زیارت حرم هر کدام از [[امامان(ع)]]، به معنای پذیرفتن ولایت همه آنها دانسته شده است.<ref>کامل الزیارات، ابن قولویه، صص۵۵٢ و۵۵٣؛ بحارالانوار، ج٩٧، ص١٢٢.</ref> در روایات شیعه، برای زیارت [[حرم امامان(ع)]]، حتی از راه دور، ثواب زیادی معرفی شده است.<ref>وسائل الشیعه، ج١۴، ص۴۹۳، ۵۴۵ و ۵۴۶؛ بحار الانوار، ج٧١، ص٣۵۴.</ref>  


در روایات شیعه، برای زیارت حرم امامان (ع)، حتی از راه دور، ثواب زیادی معرفی شده است.<ref>وسائل الشیعه، ج١۴، ص۴۹۳، ۵۴۵ و ۵۴۶؛ بحار الانوار، ج٧١، ص٣۵۴.</ref> برخی، بر اساس روایتی از پیامبر که عیادت بنی‌هاشم و زیارت آنها را مستحب دانسته،<ref>مستدرک الوسائل، ج٢، ص٧٩.</ref> زیارت امامزادگانه را نیز مستحب دانسته‌اند. در روایتی دیگر از پیامبر (ص)، زیارت فرزندان و نوادگان [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)|حسین (ع)]]، مانند زیارت آن دو دانسته شده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.</ref>
برخی، بر اساس روایتی از پیامبر که عیادت بنی‌هاشم و زیارت آنها را مستحب دانسته،<ref>مستدرک الوسائل، ج٢، ص٧٩.</ref> زیارت امامزادگان را نیز مستحب دانسته‌اند. در روایتی دیگر از پیامبر(ص)، زیارت فرزندان و نوادگان [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)|حسین(ع)]]، مانند زیارت آن دو دانسته شده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.</ref>


== تاریخچه ==
== تاریخچه ==
مفهوم زیارت، در همه ادیان وجود داشته داشته و تفاوت آن، تنها در شکل و اشخاصی است که زیارت می‌شوند.<ref>زیارت در تمدن‌ها و ادیان دیگر، غلامرضا جلالی، نشریه زائر، ش٩٨، ص۵.</ref>
مفهوم زیارت، در همه ادیان وجود داشته داشته و تفاوت آن، تنها در شکل و اشخاصی است که زیارت می‌شوند.<ref>زیارت در تمدن‌ها و ادیان دیگر، غلامرضا جلالی، نشریه زائر، ش٩٨، ص۵.</ref> زیارت در [[اسلام]] به صدر اسلام بازمی‌گردد. پیامبر(ص) به زیارت [[قبور شهدای احد]] و زیارت قبور مؤمنان در [[بقیع|قبرستان بقیع]] می‌رفت.<ref>وفاء الوفاء، علی بن احمد سمهودی، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.</ref>
 
زیارت در اسلام به صدر اسلام بازمی‌گردد. پیامبر (ص) به زیارت قبور شهدای احد و زیارت قبور مؤمنان در قبرستان بقیع می‌رفت.<ref>وفاء الوفاء، علی بن احمد سمهودی، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.</ref>


در سیره عملی [[اهل‌بیت(ع)]] نیز اهتمام ویژه‌ای به زیارت وجود دارد. امام علی (ع) می‌فرمایند: وقتی رسول خدا را دفن کردند، حضرت فاطمه (علیهاالسلام) کنار قبر ایستاد، و مقداری از خاک قبر را برداشته و بر دیدگانش مالید و اشعاری بدین معنا سرود: چه باک کسی را که خاک کوی احمد ببوید و هرگز در طول زمان مُشک و عنبری را نبوید. مصیبت‌هایی بر من وارد شد، که اگر بر روزها وارد می‌شد شب تاریک می‌گردید.<ref>«ماذا علی من شمّ تربة أحمد أن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا صُبّت علی مصائب لو أنّها صُبّت علی الأیام عدن لیالیاً» وفاء الوفاء، ج۴، ص١۴٠۵.</ref> ایشان تا پایان عمر، زیارت قبر پیامبر (ص) را ترک نکرد و پیوسته به زیارت قبر حمزه (ع) می‌رفت و آن را بازسازی می‌کرد و سنگی بر آن می‌گذارد و در آنجا نماز می‌خواند و دعا می‌کرد و می‌گریست.<ref>«ماذا علی من شمّ تربة أحمد أن لا یشمّ مدی الزمان غوالیا صُبّت علی مصائب لو أنّها صُبّت علی الأیام عدن لیالیاً» وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.</ref>
در سیره عملی اهل‌بیت(ع) نیز، به زیارت اهتمام می‌شده است؛ مانند زیارت [[حضرت فاطمه(س)]] از قبر [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه عموی پیامبر(ص)]].<ref>وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.</ref>  


== فلسفه ==
== فلسفه ==
وفاداری به اهل‌بیت (علیهم السلام)، نشانه وفاداری به حقیقت است و پیوند با عترت (علیهم السلام)، پیوند با قرآن و اسلام است. دوستی خاندان پیامبر (ص)، اجر رسالت آن حضرت است و زیارت مزارشان، نشانه محبت به آنها است.
بخشی از زیارت‌نامه پیامبر(ص)


زیارت، نشانه احترام به مقام والا و ارزشمند خاندان پیامبر (ص)، پیروی از راه و هدف‌هایشان، تجدید پیمان با آنها، وفاداری به ولایت‌شان و زنده نگه‌داشتن یاد و تعالیم آنها است.
اگر در زمان حیات شما موفق به دیدار شما نشدم، اکنون قصد زیارت شما کردم و اعتقاد دارم که احترام نهادن به شما بعد از مرگ، مانند احترام گذاردن زمان حیات‌تان است، پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش.


در کتاب «ادب فنای مقربان» آمده است: تعظیم، تکریم، گرامی‌داشت و یادکرد انسان‌های شایسته، فرهنگ‌ساز، نقش‌آفرین، مصلح، متحول‌کنندگان تاریخ و نیز زنده نگه‌داشتن نام و یاد آنها پس از مرگ، لازمه محبت، عشق و ارادت انسان به نیکی‌ها و کمالات است و ریشه در فطرت آدمی دارد.<ref>ادب فنای مقربان، عبدالله جوادی آملی، ج٢، صص١٧ و ١٨.</ref>
بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.


زیارت می‌تواند نمادی از علاقه و محبت درونی و نشانه دین‌داری باشد؛ چرا که دین چیزی جز محبت نیست.<ref>امام باقر (ع) می‌فرماید: «هل الدّین الا الحبّ… الدّینُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّینُ»؛ وسائل الشیعه، ج١۶، ص١٧١.</ref>


اگر در دوره زندگی پیامبر (ص)، مردم برای طلب رحمت و مغفرت الهی به محضر ایشان می‌آمدند، پس از رحلت ایشان نیز این ارتباط ادامه دارد، چنان‌که در زیارت آن حضرت می‌خوانیم:
به گفته [[عبدالله جوادی آملی]]، فقیه و مفسر شیعه، گرامی‌داشت و یادکرد انسان‌های شایسته، نقش‌آفرین و متحول‌کنندگان تاریخ و نیز زنده نگه‌داشتن نام و یاد آنها پس از مرگ، لازمه عشق و ارادت انسان به نیکی‌ها است و ریشه در فطرت آدمی دارد.<ref>ادب فنای مقربان، عبدالله جوادی آملی، ج٢، صص١٧ و ١٨.</ref> زیارت نمادی از محبت درونی و نشانه دین‌داری دانسته شده؛ چرا که بر پایه روایتی، دین چیزی جز محبت نیست.<ref>امام باقر(ع) می‌فرماید: «هل الدّین الا الحبّ… الدّینُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّینُ»؛ وسائل الشیعه، ج١۶، ص١٧١.</ref>


وَاِذ لَم الحَقکَ حَیّاً فَقَد قَصَدتُک بَعد مَوتِک عَالماً أنَّ حُرمَتَک مَیتاً کَحُرمَتِکَ حَیّاً فَکُن لی بِذلک عِندَ اللهِ شاهِداً.<ref>بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.</ref>
بر اساس [[زیارت پیامبر(ص)|زیارت‌نامه پیامبر(ص)]]، اگر در دوره زندگی پیامبر(ص)، مردم برای طلب رحمت و مغفرت الهی به محضر او می‌آمدند، پس از درگذشت وی نیز این ارتباط ادامه دارد.<ref>بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.</ref>


اگر در زمان حیات شما موفق به دیدار شما نشدم، اکنون قصد زیارت شما کردم و اعتقاد دارم که احترام نهادن به شما بعد از مرگ، مانند احترام گذاردن زمان حیات‌تان است، پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش. به دیگر سخن، فلسفه اصلی زیارت، عمل به این آیه شریفه است: قُلْ لاٰ أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبیٰ (شوری: ۲۳) بگو من هیچ‌گونه اجر و پاداشی از شما بر این دعوت درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم.
[[محمدتقی بهجت]]، فقیه و عارف شیعه، زیارت حرم امامان(ع) را به منزله ملاقات آنها و دیدار [[امام زمان(ع)]] دانسته است.<ref>ره‌توشه زیارت، محمود اکبری، ص٣٧.</ref>
 
آیت‌الله بهجت (رحمه الله) می‌گوید: زیارت مشاهد ائمه (علیهم السلام) به منزله ملاقات آنها و دیدار حضرت حجت (عج) است. آنها در هر جا ناظرند. هرگاه انسان به یکی از آنها متوجه شود، مانند آن است که به همه آنها متوجه شده و همه را زیارت کرده است.<ref>ره‌توشه زیارت، محمود اکبری، ص٣٧.</ref>


== آثار ==
== آثار ==
برای زیارت، آثار مادی و آخرتی بیان شده است:
برای زیارت، آثار مادی و اخروی بیان شده که برخی از آنها چنین است:
 
{{ستون-شروع|۲}}
=== آثار مادی ===
* رفع مشکلات و برآورده شدن حوائج؛<ref>کامل الزیارات، ص٢۴۶؛ کامل الزیارات، صص٢۵٣و٢۵۴.</ref>
برخی از آثار مادی زیارت چنین است:
* افزایش روزی و طولانی شدن عمر؛<ref>کامل الزیارات، ص٢٨۴.</ref>
 
* آرامش روح و برطرف شدن اندوه؛<ref>کامل الزیارات، ص٣١٢.</ref>
==== رفع مشکلات ====
* نزدیکی به خداوند؛<ref name=":0">کامل الزیارات، ص٢٣٨.</ref>
رفع مشکلات و برآورده شدن حوائج مادی از فواید و برکات تشرّف به اماکن زیارتی است. امام صادق (ع) می‌فرمایند: کسی‌که امام حسین (ع) را زیارت کند، خداوند متعال خواسته‌هایش را برآورده می‌سازد و آنچه از دنیا مقصود اوست، بر او کفایت می‌کند.<ref>کامل الزیارات، ص٢۴۶.</ref>
* افزایش محبت به [[اهل بیت(ع)]]<ref name=":0" />
 
* نعمت‌های بهشتی؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٢ و ۲۶۹.</ref>
همچنین فرموده‌اند:کسی‌که به زیارت قبر حسین بن علی (ع) می‌رود… هنگامی که به آنجا می‌رسد، خدای متعال خطاب به او می‌فرماید: بنده‌ام! از من بخواه، به تو عطا می‌کنم. مرا بخوان تا اجابتت کنم. از من طلب کن تا به تو بدهم و حاجتت را از من بخواه تا برآورده سازم.<ref>کامل الزیارات، صص٢۵٣و٢۵۴.</ref>
* [[شفاعت]]؛<ref>کامل الزیارات، ص۴۴؛ کتاب المزار، ص١۴٨.</ref>
 
* آمرزش گناهان؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref>
==== افزایش روزی و طول عمر ====
* ایمنی از عذاب؛<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref>
یکی از آثار دنیوی زیارت، افزایش روزی و طولانی شدن عمر است. امام باقر (ع) می‌فرمایند: «شیعیان ما را به زیارت قبر حسین بن علی (علیهماالسلام) امر کنید؛ چون زیارت آن حضرت، رزق و روزی را زیاد می‌کند».<ref>کامل الزیارات، ص٢٨۴.</ref>
* ایمنی از هراس و وحشت روز قیامت؛<ref>کامل الزیارات، ص۴١.</ref>
 
* گذشتن از صراط؛<ref>کامل الزیارات، صص ٢٣٩ و ٢٣٨.</ref>
==== وسیله برکت و صحت ====
* همسایگی با [[پیامبر(ص)]].<ref>کامل الزیارات، ص۴۵.</ref>{{پایان}}
مکان‌های زیارتی - به خصوص مرقد پیشوایان معصوم (علیهم السلام) - مرکز توجه انسان‌هایی است که از همه‌جا قطع امید کرده و رو به‌سوی ایشان آورده‌اند. در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم: السّلامُ عَلیکُم یا اهل‌بیت النّبوه… واُصُولَ الکَرمِ… وکَهفِ الوَری. سلام بر شما اهل‌بیت پیامبر که… ریشه‌های کرامت… و پناه‌گاه مردم هستید.
 
سرّ اینکه در جمله مزبور، ائمه (علیهم السلام) ریشه‌های کرامت معرفی شده‌اند، این است که تمام خیرات و برکات موجود در نظام هستی، اعم از مادی و معنوی، به‌واسطه ایشان به مردم می‌رسد.<ref>ادب فنای مقرّبان، ج١، ص٢٠٢.</ref>
 
امام صادق (ع) در جواب نامه «محمد بن حسن بن شمون» نوشتند: «ما پناه برای کسی هستیم که به ما پناه می‌آورد».<ref>بحارالانوار، ج۵، ص٢٩٩.</ref>
 
«ابوهاشم جعفری» می‌گوید: زمانی که امام هادی (ع) بیمار بود به نزدش رفتم؛ فرمود: ابوهاشم! کسی از دوستان ما را به «حائر حسینی» بفرست تا برای (شفای) من دعا کند … خداوند متعال بقاع و جایگاه‌هایی دارد که می‌خواهد در آن جایگاه‌ها (او) خوانده شود تا دعای دعاکننده را مستجاب فرماید و حائر، از جمله این مواضع است».<ref>کامل الزیارات، صص ۴۵٩ و ۴۵٨.</ref>
 
==== آرامش روح ====
وقتی انسان به زیارت معصومین (علیهم السلام) می‌رود، احساس آرامش روحی و معنوی می‌کند. زیارت آرام‌بخش دل‌هاست. امام صادق (ع) به «فضیل بن یسار» فرمودند: در اطراف شما قبری است (امام حسین (ع)) که هیچ اندوهگینی آن را زیارت نمی‌کند، مگر آنکه حق‌تعالی حزن و اندوهش را برطرف و حاجتش را برآورده می‌سازد.<ref>کامل الزیارات، ص٣١٢.</ref>
 
==== سبب تقرب به خداوند ====
زیارت، تجدید پیمان با بندگان خالص خداوند است و زمینه کسب صفات شایسته، عامل رشد معنوی و نزدیکی به خدا می‌شود. وقتی در زیارت، انسان گناهکار با توجه قلبی، در برابر انسان کامل قرار می‌گیرد، موجب تقرب و کمال او می‌شود؛ بنابراین، زیارت اولیای خدا، راهی برای تقرب به خداوند است. چنان‌که در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم: «مُتِقرِّبٌ بِکُم إلَیه»؛ «به‌واسطه شما به خدا تقرب پیدا می‌کنیم».
 
امام صادق (ع) می‌فرمایند: از پدرم شنیدم به یکی از دوستانش که از زیارت (قبر امام‌حسین (ع)) سؤال کرده بود، فرمودند: «با این زیارت قصد تقرّب به چه کسی را داری؟» عرض کرد: قصدم تقرّب به خدا می‌باشد. حضرت فرمودند: «کسی که به دنبال زیارت، یک نماز خوانده و با این نماز قصد تقرّب به خدا را داشته باشد، در روزی که خدا را ملاقات می‌کند بر او نوری احاطه می‌شود که تمام اشیائی که او را می‌بینند صرفاً، نور مشاهده می‌نمایند…<ref>کامل الزیارات، ص٢٣٨.</ref>
 
==== افزایش محبت و دوستی اهل‌بیت (علیهم السلام) ====
حضور در حرم و برقراری ارتباط معنوی، سبب افزایش محبت در دل زائر می‌شود و او را به وجد می‌آورد. زائر با خواندن متن زیارت‌نامه، با همه وجود، بزرگواری و مهربانی زیارت‌شونده را درمی‌یابد و تلاش صادقانه آنها برای رساندن انسان به منزل درستکاری و رستگاری را درک می‌کند. در نتیجه، محبت آن بزرگواران در قلبش بیشتر می‌شود. خداوند متعال درباره مهربانی‌های پیامبر اکرم (ص) به امت خویش، می‌فرمایند: لَقَدْ جٰاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مٰا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ (توبه: ۱۲۸)
 
معصومین (علیهم السلام) از نور واحدی خلق شده‌اند. همه آنها با پیروان و شیعیان خود مهربان بودند و برای رساندن آنان به کمال، بسیار کوشیده‌اند. زائر با حضور در حرم و گوش جان سپردن به ترنم عاشقانه زیارت‌نامه، جایگاه و وابستگی خود را از نظر فکری، اعتقادی، سیاسی، اخلاقی و اجتماعی درمی‌یابد. همچنین می‌فهمد که اگر در زمان حیات زیارت‌شونده حضور داشت، در کجا، کنار چه‌کسانی و با چه‌کسانی نبرد می‌کرد.<ref>ادب فنای مقربان، ج١، ص۶۴.</ref>
 
=== آثار اخروی ===
برخی از آثار اخروی زیارت چنین است:
 
==== نعمت‌های بهشتی ====
اولیای الهی در پیشگاه خداوند متعال مقامی ممتاز دارند. فضای حاکم بر بارگاه ایشان بسیار عطرآگین است و روح و جان را باصفا می‌سازد. هریک از این مکان‌ها، قطعه‌ای از بهشت است و انسانی که توفیق حضور در آنها را می‌یابد، از پاداش‌های مادی و معنوی، بسیار بهره‌مند می‌شود. یکی از این پاداش‌ها، نعمت‌های بهشتی است.
 
شخصی از امام جواد (ع) پرسید: «پاداش کسی‌که با انگیزه، به زیارت رسول خدا (ص) می‌رود چیست؟» حضرت فرمودند: «بهشت برای اوست».<ref>کامل الزیارات، ص۴٢.</ref>
 
ابوبصیر نیز می‌گوید: از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) شنیدم که فرمودند: کسی‌که دوست دارد محل سکونت و منزلش بهشت باشد، زیارت مظلوم را ترک نکند. سؤال شد: مظلوم کیست؟ فرمود: مظلوم، حسین بن علی (ع) است. کسی‌که به دلیل شوق به آن حضرت و محبت رسول خدا (ص) و فاطمه (علیهاالسلام) و حبّ به امیرالمؤمنین، امام حسین (ع)، را زیارت کند، خداوند او را بر سفره‌های بهشتی می‌نشاند که با آن بزرگواران هم‌غذا شود، در حالی‌که مردم هنوز در حساب هستند.<ref>کامل الزیارات، ص٢۶٩.</ref>
 
==== شفاعت ====
برای زائر در دیدار ولی خدا حقی است که ایشان درصدد ادای آن برآیند. یکی از جاهایی که این حق ادا می‌شود، قبول شفاعت است. پیامبرخدا (ص) می‌فرمایند: هرکس برای اعمال حج به مکه برود، سپس مرا در مدینه زیارت نکند، من نیز در قیامت به او جفا خواهم کرد و کسی‌که مرا زیارت کند، شفاعت من نصیبش می‌شود و کسی‌که از شفاعت من بهره‌مند شود، بهشت بر او واجب می‌گردد.<ref>کامل الزیارات، ص۴۴؛ کتاب المزار، ص١۴٨.</ref>
 
==== آمرزش گناهان ====
گناه موجب قساوت قلب، تیرگی روح و دل‌مردگی انسان می‌شود. آمرزش گناه یعنی زدودن این آثار ناپسند از روح گناهکار. حضور در پیشگاه مقربان الهی زمینه‌ساز رحمت و مغفرت الهی است و در نتیجه، آثار زیان‌بار گناه از جان و روح او زدوده می‌شود.
 
امام صادق (ع) می‌فرمایند: کسی‌که به زیارت قبر حسین (ع) برود، در حالی‌که به حق آن حضرت عارف باشد، خداوند متعال گناهان گذشته و آینده‌اش را می‌بخشد.<ref>کامل الزیارات، ص٢۶٢.</ref>
 
همچنین فرمودهاند: امام حسین (ع) از محضر رسول خدا (ص) پرسید: پاداش کسی‌که شما را زیارت کند چیست؟ فرمود: فرزندم! کسی‌که من را زیارت کند در زمان حیات یا بعد از مرگم، یا پدرت را زیارت کند، بر خدای متعال است که او را روز قیامت زیارت کند و او را از گناه برهاند.<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref>
 
==== ایمنی از عذاب ====
زیارت کسانی که قرب‌شان قرب خدا، اطاعت‌شان اطاعت خدا، محبتشان، محبت خدا و خشمشان خشم خداست، آثار و برکات فراوانی دارد که یکی از آنها ایمنی از عقوبت و عذاب است. چنان‌که پیامبرخدا (ص) در پاسخ به پرسش امام حسین (ع) فرمودند: کسی‌که مرا در حال حیات یا بعد از مرگم زیارت کند یا به زیارت تو و برادرت بیاید، بر من لازم است که در روز قیامت به زیارتش بروم تا او را از عذاب گناهش برهانم.<ref>کامل الزیارات، ص۴٠.</ref>
 
==== ایمنی از هراس و وحشت روز قیامت ====
ارتباط با انسان کامل و حضور در کنار قبر او سبب تکامل معنوی می‌شود، گنجایش روح را بالا می‌برد و موجب رأفت و رحمت الهی می‌شود. همچنین با توجه به سیره اهل‌بیت (علیهم السلام)، هرکس به زیارت ایشان می‌رود، در صدد جبران بر می‌آیند و این خود، مایه بهره‌مندی از توجه الهی و ایمنی از ترس و وحشت در لحظات دهشت‌انگیز روز قیامت می‌شود.
 
رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «کسی‌که من، یا یکی از فرزندانم را زیارت کند، روز قیامت به زیارت او می‌آیم و وی را از وحشت‌های آن روز می‌رهانم».<ref>کامل الزیارات، ص۴١.</ref>
 
==== گذشتن از صراط ====
امام صادق (ع) می‌فرمایند: از پدرم شنیدم که به یکی از دوستانشان فرمودند: زائر امام حسین (ع)... پس از سیراب گشتن از حوض کوثر به جایگاهش در بهشت بر می‌گردد، در حالی‌که فرشته‌ای از سوی امیرالمؤمنین (ع) با اوست که به صراط امر می‌کند که برای وی پایین بیاید و با او مدارا کند تا از روی آن بگذرد و به آتش جهنم فرمان می‌دهد که حرارت و سوزشش را به او نرساند تا وی از آن گذر کند و نیز با او فرستاده‌ای است که امیرالمؤمنین (ع)، آن را فرستاده است.<ref>کامل الزیارات، صص ٢٣٩ و ٢٣٨.</ref>
 
==== همسایگی با رسول خدا (ص) ====
شوق زیارت اهل‌بیت (علیهم السلام) و تشرف به بارگاه آن بزرگواران، موجب می‌شود تا زائر در سرای دیگر در جوار ایشان باشد. از رسول خدا (ص) در این‌باره نقل شده است: «کسی‌که در حال حیات یا پس از مرگم مرا زیارت کند، روز قیامت در همسایگی من خواهد بود».<ref>کامل الزیارات، ص۴۵.</ref>


== آسیب‌ها ==
== آسیب‌ها ==
ممکن است زیارت، به خاطر عملکرد اشتباه برخی افراد دچار آسیب‌هایی شود که باید از آن‌ها دوری کرد. برخی از آنها چنین است:
ممکن است زیارت، به خاطر عملکرد اشتباه برخی افراد دچار آسیب‌هایی شود که باید از آن‌ها دوری کرد. برخی از آنها چنین است:


=== زیارت و خرافات ===
=== خرافات ===
خرافه، در لغت به‌معنای سخن بیهوده و حرف ناحق و باطل است.<ref>المنجد، احمد بندر ریگی، ج١، ص٣٧٩.</ref> در اصطلاح به باورها و سخنان باطل یا کارهای دور از عقل گفته می‌شود که ناشی از ترس‌های بی‌اساس و پدیده‌های مرموز است و به شکل‌های گوناگونی در اجتماع بروز می‌کند. رونق و رکود خرافات، رابطه مستقیمی با پسرفت یا بالندگی فکری جوامع بشری دارد.
{{اصلی|خرافه}}
 
مهم‌ترین عوامل پیدایش تفکر خرافی:
* جهل آمیخته با ترس و نگرانی از رویدادهای طبیعی؛ مانند: توفان، خشکسالی، بروز بیماری‌های سخت و درمان‌نشدنی.
* تقلید کورکورانه: افرادی که بدون اندیشه و بررسی دقیق بعضی از جریان‌ها، کورکورانه از دیگران تقلید می‌کنند، در صورتی که اگر خردورزانه به این‌گونه حادثه‌ها بنگرند، برداشت نادرستی از آنها نخواهند داشت و به خرافات روی نخواهند آورد.
* سودجویی افراد شیاد: عده‌ای افراد سودجو با سوءاستفاده از نادانی و سادگی برخی مردم، به ترویج خرافات می‌پردازند.
 
بدترین ویژگی خرافه‌ها این است که آسان به‌وجود می‌آیند، ولی به دشواری از بین می‌روند. اسلام از همان ابتدا با خرافه‌ها به مبارزه برخاست و جامعه آن روز را که سخت اسیر توهم‌های بی‌اساس بود، به خردورزی دعوت کرد.
 
=== غلو در زیارت ===
غلوّ، در لغت به‌معنای زیاده‌روی و تجاوز از حد است، همچنین به معنای توصیف کردن فرد یا چیزی بیش از آنچه هست، به کار می‌رود. در اصطلاح شرع به‌معنای مبالغه کردن در اوصاف پیامبران و اولیای الهی است که به اعتقاد الوهیت انسان منجر شود.
 
قرآن، اهل کتاب را از این کار منع می‌کند و می‌فرماید: قُلْ یٰا أَهْلَ الْکِتٰابِ لاٰ تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ؛ «بگو ای اهل کتاب، در دین خود، غلوّ (و زیاده‌روی) نکنید». (مائده: ۷۷)
 
یکی از خطرناک‌ترین پدیده‌های انحرافی در حوزه باورهای دینی، غلوّ است؛ یعنی اعتقاد به اینکه:
* پیامبر خدا (ص) یا ائمه اطهار (علیهم السلام) جایگاهی در مرتبه خدایی دارند؛
* تدبیر عالم هستی به ایشان واگذار شده است (به صورت مستقل)؛<ref group="یادداشت">ما معتقد هستیم که به اذن الهی تدبیر عالم به ایشان محول می‌شود، و در برخی از زیارت‌هایی که از معصوم (علیهم السلام) وارد شده به این مطلب اشاره شده است. مفاتیح الجنان، بخش زیارت امام حسین (ع).</ref>
* معرفت و محبت اهل‌بیت (علیهم السلام)، انسان را از عبادت خداوند و انجام دادن واجبات بی‌نیاز می‌کند.
 
این باورها و اعتقاداتی نادرست و غلوّآمیز درباره ایشان است که به شدت از جانب اهل‌بیت (علیهم السلام) نکوهش شده و با غلوّکنندگان مبارزه شده است. امام علی (ع) فرموده‌اند: «از غلوّ و زیاده‌روی درباره ما (اهل‌بیت) بپرهیزید».<ref>غرر الحکم ودرر الکلم، عبدالرحمان بن محمد تمیمی، ص١١٨.</ref>
 
اگرچه در میان شیعیان کسی چنین عقایدی، در این حد، درباره اهل‌بیت (علیهم السلام) ندارد، اما رفتارهای عده‌ای غلوّآمیز است. کسانیکه هنگام ورود به حرم مطهر یا رواق‌ها به سجده می‌افتند، اگر سجده‌شان برای شکر خداوند باشد، مشکلی ندارد، اما اگر سجده با قصدی غیر از این باشد، حرام است.<ref>توضیح المسائل امام خمینی، ص١۴٧، مسئله١٠٩٠.</ref>
 
=== بدعت‌گذاری در زیارت ===
یکی دیگر از آسیب‌های زیارت، بدعت است. بدعت به این معناست که آنچه در دین نیست، به نام دین، در آن وارد شود یا آنچه جزء دین است، از متن دین خارج شود.
 
یکی از موارد بدعت، افزودن یا کاستن عبارت‌هایی از زیارت‌نامه یا دعاهایی است که از امامان معصوم (علیهم السلام) رسیده است. البته در خواندن زیارت‌نامه به خواندن زیارت‌های مأثور (صادر شده از ائمه) سفارش شده است. زیارت‌های معتبری مثل زیارت امین‌الله و زیارت جامعه کبیره در دسترس است که در هر زمان و در هر مکان می‌توان آن را خواند، بنابراین احتیاجی به خواندن زیارت‌نامه‌های غیر معتبر نیست!


باید از اعمال سلیقه و زیاد کردن عبارتی در متن زیارت پرهیز کرد، هرچند معنا را تغییر ندهد و مفهوم مثبتی داشته باشد. ائمه اطهار (علیهم السلام) هم بر مراقبت از متون به صورتی که وارد شدهاند، تأکید داشتند.
خرافه، به باورها و سخنان باطل یا کارهای دور از عقل گفته می‌شود، که ناشی از ترس‌های بی‌اساس و پدیده‌های مرموز است و به شکل‌های گوناگونی در اجتماع بروز می‌کند. رونق و رکود خرافات، رابطه مستقیمی با پیشرفت فکری جوامع بشری دارد.


شخصی می‌گوید که حضور امام صادق (ع) رفتم و گفتم: «من از خودم دعایی اضافه کرده‌ام». امام فرمود: «آن را کنار بگذار و برای من نقل نکن».<ref>کافی، ج٣، ص ۴٧۶.</ref> حتی اجازه خواندن آن دعا را ندادند.
مهم‌ترین عوامل پیدایش تفکر خرافی، جهل آمیخته با ترس، تقلید بدون پشتوانه عقلی و سودجویی برخی افراد دانسته شده است.  


مرحوم شیخ عباس قمی در پایان زیارت وارث می‌نویسد: اضافه کردن برخی عبارت‌ها نظیر «فِی الجَنانِ مَعَ النَّبیینَ والصِّدیقینَ والشُّهداءِ والصّالحینَ وحَسُنَ أولئک رفیقا، السّلامُ عَلی مَن کانَ فِی الحائِرِ…» زیادی وخودسرانه است.<ref>مفاتیح الجنان، ص٧٠٨.</ref>
=== غلو ===
{{اصلی|غلو}}غُلُوّ، به‌ معنای مبالغه کردن در اوصاف [[پیامبران]] و اولیای الهی است که به اعتقاد الوهیت انسان منجر شود. در [[قرآن]] از غلو نهی شده است.<ref>مائده: ۷۷.</ref> برخی از اعتقادات غلوکنندگان چنین است:
* پیامبر(ص) یا [[امامان(ع)]] جایگاهی در مرتبه خدایی دارند؛
* تدبیر عالم هستی به ایشان واگذار شده است (به صورت مستقل)؛
* معرفت و محبت اهل‌بیت(ع)، انسان را از عبادت خداوند و انجام دادن واجبات بی‌نیاز می‌کند.


=== رعایت نکردن آداب تشرف ===
این باورها از جانب اهل‌بیت(ع) نکوهش شده و با غلوکنندگان مبارزه شده است.<ref>غرر الحکم ودرر الکلم، عبدالرحمان بن محمد تمیمی، ص١١٨.</ref>
هدف از حضور در مکان زیارتی، عرض ادب و اظهار خاکساری در برابر ولی خداست؛ بنابراین، باید هنگام حضور در چنین مکان‌هایی آداب حضور رعایت شود. هجوم آوردن به طرف ضریح مطهر بدون اذن دخول و رعایت آداب تشرف، خلاف ادب و بی‌احترامی بزرگی است. متأسفانه در بسیاری از مکان‌های زیارتی همه تلاش زائران، رساندن دست خود به ضریح و تبرک‌جویی است، حال آنکه آیه شریفه می‌فرماید: یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاّٰ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ (احزاب: ۵۳) ای کسانی که ایمان آورده‌اید در خانه‌های پیامبر داخل نشوید مگر به شما اجازه داده شود.


این آیه، اگرچه درباره پیامبر اکرم (ص) نازل شده است، ولی شامل معصومان دیگر هم می‌شود، حتی اگر این معصومان زنده نباشند. زیرا در اذن دخول حرم بعضی از ائمه همین آیه آورده شده است؛ بنابراین، رعایت نکردن آداب ورود و آزار رساندن و فشار آوردن به دیگران، با هدف رسیدن به ضریح و دست رساندن به آن، هرچند با هدف تبرک‌جویی، خلاف آداب زیارت است و اگر موجب صدمه دیگران و رنجش ایشان بشود، معصیت است.
[[عتبه‌بوسی]] و سجده هنگام ورود به [[حرم امامان(ع)]]، اگر برای شکر خدا باشد جایز است، در غیر این صورت حرام است.<ref>توضیح المسائل امام خمینی، ص١۴٧، مسئله١٠٩٠.</ref>


رفتار اولیای خدا، علما و اهل معرفت در این‌باره، نشان می‌دهد که معرفت و شناخت زیارت‌شونده مهم‌ترین عامل برقراری ارتباط با اوست هرچند دست به ضریح نرسد.
=== بدعت‌گذاری ===
{{اصلی|بدعت}}
[[بدعت]] به این معنا است که آنچه در دین نیست، به نام دین، در آن وارد شود یا آنچه جزء دین است، از متن دین خارج شود.


در زندگی‌نامه آیت‌الله بهاءالدینی آمده است: ایشان بسیار ساده و بدون تکلف به حرم (امام رضا) می‌رفت و گاهی وارد مسجد گوهرشاد می‌شد و روی زمین می‌نشست و می‌گفت: زیارت امین‌الله بخوانید و بعد از خواندن زیارت از حرم بیرون می‌رفت (داخل رواق نمی‌شد). اطرافیان به ایشان می‌گفتند: این زیارت خوشایند ما نیست و تا داخل نرویم و نزدیک ضریح نشویم، زیارت مطلوب انجام نداده‌ایم. ایشان می‌فرمود: زیارت، حضور (قلب) زائر نزد زیارت‌شونده است.
یکی از موارد بدعت، افزودن یا کاستن عبارت‌هایی از زیارت‌نامه یا دعاهایی است که از امامان معصوم(ع) رسیده است. بر اساس روایتی، [[امام صادق(ع)]] کسی را که از خود دعایی افزوده بود، از این کار نهی کرد. <ref>کافی، ج٣، ص ۴٧۶.</ref> [[شیخ عباس قمی]]، محدث شیعه نیز، افزودن برخی عبارت‌ها به زیارات و دعاها را زیادی و خودسرانه دانسته است.<ref>مفاتیح الجنان، ص٧٠٨.</ref>


== احکام ==
== احکام ==
زیارت دارای احکامی است که گاه در آنها میان برخی از فرقه‌های اسلامی اختلاف نظر است. برخی از احکام زیارت چنین سات:
زیارت دارای احکامی است که گاه در آنها میان برخی از فرقه‌های اسلامی اختلاف نظر است. برخی از احکام زیارت چنین است:


=== تبرک ===
=== تبرک ===
{{اصلی|تبرک}}
{{اصلی|تبرک}}
تبرک در لغت به معنای طلب برکت است و برکت به معنای زیادی و رشد یا سعادت است.<ref>لسان العرب، ج١٠، ص٣٩٠؛ صحاح اللغه، ج۴، ص١٠٧۵.</ref> در اصطلاح به معنای طلب برکت از طریق چیزی یا حقیقتی که خداوند متعال برای آنها امتیاز و مقام خاصی قرار داده است؛ همانند لمس کردن یا بوسیدن دست پیامبر (ص) یا برخی از آثار آن حضرت بعد از وفاتش.
تبرک در اصطلاح متون دینی، یعنی طلب برکت و خیر الهی<ref>نگاه کنید به تسهیل العقیدة الاسلامیه، ص334.</ref> که در یک موجود نهاده شده<ref>الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ج10، ص69.</ref> و [[خداوند]] برای او امتیازها و مقام‌هایی خاص قرار داده است،<ref>سلفی‌گری و پاسخ به شبهات، ص434.</ref> خواه این برکت مادی باشد و خواه معنوی.<ref>التبرک، جدیع، ص43.</ref>
 
مسئله تبرک یکی از مسائل اختلافی بین وهابیان و مسلمانان است. در عقاید فرقه وهابیت، تبرک به آثار صالحین و اولیای الهی و اماکن و مشاهد مقدسه و آثار وابسته به آنان به شدت انکار شده است؛ و آن را از مصادیق شرک می‌دانند و با کسانی‌که این عقیده را دارند، مبارزه می‌کنند. آنها به حرمت تبرک فتوا داده‌اند، چنان‌که «صالح بن فوزان» -از مفتیان وهابیان - می‌گوید: سجده‌کردن بر تربت اگر به قصد تبرک به این تربت و تقرب به ولی باشد، شرک اکبر است و اگر مقصود از آن تقرب به خدا با اعتقاد به فضیلت این تربت باشد، همانند فضیلت زمین مقدس در مسجد الحرام و مسجد نبوی و مسجد الأقصی، بدعت است.<ref>المنتقی من فتاوی الشیخ صالح بن فوزان، ج٢، ص٨۶.</ref>
 
پاسخ این است که تبرک به آثار اولیای خدا، مسئله‌ای نیست که هم‌اکنون در میان گروهی از مسلمانان پدید آمده باشد، بلکه ریشه این رفتار را در زندگانی رسول خدا (ص) و صحابه آن حضرت می‌توان یافت.
 
نه تنها پیامبر اکرم (ص) و یاران آن بزرگوار، بلکه در میان امت پیامبران پیشین نیز این امر وجود داشته است. علاوه بر این، دلایل فراوانی بر مشروع بودن تبرک به آثار اولیاء، در کتاب و سنت وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: یوسف صدیق هنگامی‌که خود را به برادران خویش معرفی کرد و آنان را بخشید فرمود: اِذْهَبُوا بِقَمِیصِی هٰذٰا فَأَلْقُوهُ عَلیٰ وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیراً؛ «این پیراهن مرا ببرید و بر صورت پدرم بیندازید، بینا می‌شود». (یوسف:۹۳)


سپس خداوند می‌فرماید: فَلَمّٰا أَنْ جٰاءَ الْبَشِیرُ أَلْقٰاهُ عَلیٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً (یوسف:۹۶) اما هنگامی که بشارت‌دهنده آمد آن (پیراهن) را بر صورت او افکند؛ ناگهان بینا شد.
بر اساس دیدگاه رایج میان مسلمانان تبرک کاری پسندیده است.<ref>مجموعه آثار مطهری، ج1، ص259، «عدل الهی».</ref> در قرآن، سنت پیامبر(ص)،<ref>نگاه کنید به التبرک، میانجی، ص42-62.</ref> سیره اهل بیت(ع)<ref>برای نمونه نگاه کنید به وفاء الوفاء، ج4، ص217؛ الفتوح، ج5، ص18-19.</ref> و نیز در سیره [[صحابه]] تبرک فراوان گزارش شده است.<ref>تبرک الصحابه، ص15-17.</ref>


این سخن گویای قرآن، نه تنها گواه روشنی بر تبرک جستن پیامبر خدا (یعقوب) به پیراهن پیامبری دیگر (حضرت یوسف) است، بلکه بیانگر آن است که این پیراهن، موجب بازگشت بینایی حضرت یعقوب گردید.
به باور [[وهابیت|وهابیان]]، تبرک جایز نیست؛ به باور آنها تبرک یک نوع [[عبادت]] شمرده شده و از آن جایی که عبادت امری توقیفی است بنابرین تبرک تنها در مورد اموری جایز می‌باشد که در قرآن و روایات دلیلی بر جواز آن باشد. در موارد دیگر تبرک [[بدعت]] و غیر مشروع است. در جواب وهابیان گفته شده که در عبادت، نیت پرستش وجود دارد، اما در تبرک‌جویی هرگز قصد پرستش موجود متبرک در میان نیست. تبرک از اموری است که در شرع بر جواز آن دلایل فراوانی وجود دارد و بدعت ناپسند به شمار نمی‌رود.
 
زمخشری می‌گوید: تابوت، صندوق تورات بوده است، و هرگاه حضرت موسی (ع) در صدد جنگ برمی‌آمد، آن را بیرون می‌آوردند و در منظر بنی اسرائیل قرار می‌دادند تا با دیدن آن آرام شوند و در جهاد سست نگردند.<ref>تفسیر کشاف، ج١، ص٢٩٣.</ref>


=== توسل ===
=== توسل ===
{{اصلی|توسل}} «توسل» در لغت به معنای چیزی است که انسان به سبب آن به مقصود خود رهنمون می‌شود.<ref>لسان العرب، ماده وسل.</ref> در اصطلاح به این معناست که بنده، چیزی یا شخصی را نزد خداوند واسطه قرار دهد تا او وسیله قرب و نزدیکی‌اش به خدا گردد.<ref>تفسیر روح المعانی، آلوسی، ج۶، صص١٢٨ - ١٢۴.</ref>
{{اصلی|توسل}}توسل، به معنای واسطه قرار دادن امور خیر و افراد صالح مقرب درگاه الاهی برای بر آورده شدن درخواست و اجابت دعاست. در آیاتی از قرآن به موضوع توسل و وسیله قرار دادن پرداخته شده است.


یکی دیگر از عقاید مسلّم اسلامی، که وهابیت آن را انکار می‌کند، توسل است.
تا پیش از [[ابن‌تیمیه]] در کتاب‌های کلامی یا حدیثی و یا در ضمن ردیه‌ها، بابی با نام توسل یافت نمی‌شد ولی بعد از ابن‌تیمیه و نگرش‌ها و دیدگاه‌های جدیدی که درباره توسل مطرح کرد و بخشی از توسل را مساوی شرک دانست، عموم دانشمندان مذاهب اسلامی به مقابله با او پرداختند و ردیه‌هایی متعدد در این زمینه نگاشته‌اند و از این‌رو به قلم‌زنی‌ها و نگارش‌ها در این زمینه پرداخته شد و به خاطر سلطه وهابیت بر مکان‌های مقدس اسلامی در دوره اخیر و سختگیری آنان بر زائران شیعی و ایرانی برای توسل به مزارهای مقدس، انگیزه‌ای ویژه برای نقد دیدگاه وهابیت در موضوع توسل گشته است.
 
«عبدالعزیز بن باز» مفتی سابق سعودی می‌گوید: توسل به جاه و برکت یا حقِ کسی، بدعت است، ولی شرک نیست؛ از همین رو هرگاه کسی بگوید: «اللّهم إنّی أسألک بجاه أنبیائک أو بجاه ولیک فلان أو بعبدک فلان أو بحقّ فلان أو برکه فلان» جایز نیست، بلکه بدعت و شرک آلود است.<ref>مجموع فتاوی و مقالات متنوّعة، بن‌باز، ج۴، ص٣١١.</ref>
 
«شیخ صالح بن فوزان» می‌گوید: هرکس به خالق و رازق بودن خداوند ایمان آورد، ولی در عبادت واسطه‌هایی بین خود و خداوند قرار دهد، در دین خدا بدعت گذارده است… و اگر به وسائط متوسل شود (به جهت جاه و مقام آنان) بدون آنکه آنان را عبادت کند، این بدعت حرام و وسیله‌ای از وسائل شرک است…<ref>المنتقی من فتاوی الشیخ بن فوزان، ج٢، ص۵۴.</ref>
 
این در حالی است که آیات متعدد قرآن و شواهد تاریخی و همچنین فتاوای اهل سنت بر خلاف این نظریه نادرست است.
 
«زینی دحلان» می‌گوید: هرکس ذکرهای پیشینیان و دعاها و اوراد آنان را دنبال کند، در آنها مقدار زیادی از توسل به ذوات مقدسه می‌یابد. کسی بر آنان ایراد نگرفت، تا اینکه این منکران (وهابیان) آمدند. اگر قرار باشد که نمونه‌های توسل را جمع کنیم، کتابی عظیم می‌شود.<ref>توسل و رابطه آن با توحید، ص٢٧ به نقل از الدر السنیة، ص٣١.</ref>
 
«نووی» در برخی از کتاب‌هایش قائل به استحباب توسل شده است.<ref>حاشیة الایضاح علی المناسک، صص۴۵٠ و ۴٩٨؛ توسل و رابطه آن با توحید، ص٢٧.</ref>
 
نورالدین سمهودی می‌گوید: استغاثه و شفاعت و توسل به پیامبر و جاه و برکت او نزد خداوند از کردار انبیا و سیره سلف صالح بوده و در هر زمانی انجام می‌گرفته است؛ چه قبل از خلقت و چه بعد از آن، حتی در حیات دنیوی و در برزخ. هرگاه توسل به اعمال صحیح باشد، همان‌گونه که در حدیث غار آمده، توسل به پیامبر اولی است.<ref>وفاءالوفاء، ج۴، ص١٣٧٢.</ref>
 
در قرآن و روایات نیز موارد زیادی از توسلات انبیا و اولیای خدا آمده است.
 
علامه امینی درباره توسل می‌گوید: توسل بیش از این نیست که شخصی با واسطه قراردادن ذوات مقدسه به خدا نزدیک شود و آنها را وسیله برآورده شدن حاجات خود قرار دهد؛ زیرا آنان نزد خدا آبرومندند؛ نه اینکه ذات مقدس آنان را به‌طور مستقل در برآورده شدن حاجت‌هایش دخیل بداند، بلکه آنان را مجاری فیض، حلقه‌های وصول واسطه‌های بین مولی و بندگان می‌داند… با این عقیده که تنها مؤثر حقیقی در عالم وجود خداوند سبحان است و تمام کسانی‌که متوسل به ذوات مقدسه می‌شوند، همین نیت را دارند، حال این چه ضدیتی با توحید دارد؟<ref>الغدیر، ج٣، ص۴٠٣.</ref>


=== شفاعت ===
=== شفاعت ===
{{اصلی|شفاعت}}
{{اصلی|شفاعت}}شفاعت واسطه قرار دادن پیامبران و اولیای الهی است تا در آخرت از خدا درخواست کنند عذاب از گنهکار برداشته یا بر درجات مؤمن افزوده شود. شیعیان و برخی از اهل‌سنت مانند اشاعره، شفاعت را فقط برای برداشته شدن عذاب از گناهکاران دانسته و در برابر، برخی از اهل‌سنت، مانند معتزله، شفاعت را فقط برای افزودن بر درجات مؤمن دانسته‌اند.
شفاعت واسطه قرار دادن پیامبران و اولیای الهی است تا در آخرت از خدا درخواست کنند عذاب از گنهکار برداشته یا بر درجات مؤمن افزوده شود. شیعیان و برخی از اهل‌سنت مانند اشاعره، شفاعت را فقط برای برداشته شدن عذاب از گناهکاران دانسته و در برابر، برخی از اهل‌سنت، مانند معتزله، شفاعت را فقط برای افزودن بر درجات مؤمن دانسته‌اند.


وهابیت نیز، اصل شفاعت پیامبر (ص) در روز قیامت را پذیرفته است؛ ولی درخواست شفاعت به صورت مستقیم از پیامبر (ص) و اولیای الهی را جایز ندانسته و درخواست شفاعت از مردگان را شرک دانسته است. شیعیان و اهل‌سنت، دیدگاه‌های وهابیت درباره جایز نبودنِ درخواست شفاعت را رد کرده‌اند.
وهابیت نیز، اصل شفاعت پیامبر(ص) در روز قیامت را پذیرفته است؛ ولی درخواست شفاعت به صورت مستقیم از پیامبر(ص) و اولیای الهی را جایز ندانسته و درخواست شفاعت از مردگان را شرک دانسته است. شیعیان و اهل‌سنت، دیدگاه‌های وهابیت درباره جایز نبودنِ درخواست شفاعت را رد کرده‌اند.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۲۰۶: خط ۱۰۵:
  | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1321
  | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1321
}}
}}
[[رده:زیارت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۲۵

زیارت عملی عبادی است که طی آن انسان برای بزرگداشت قلبی و انس گرفتن روحی، به دیدار پیامبران، امامان(ع) یا اولیای الهی در حال حیات یا پس از مرگ آنها می‌رود، و در آن، قصد تقرب به خداوند شرط است.

در روایات، به زیارت معصومان(ع) سفارش شده است و برای آن آثاری مانند رفع مشکلات، افزایش روزی، رسیدن به نعمت‌های بهشتی، شفاعت و آمرزش گناهان شمرده شده است.

احکام زیارت شامل مواردی مانند تبرک، توسل و شفاعت است. همه فرقه‌های اسلامی این سه مورد را به‌طور کلی قبول دارند. وهابیان با آن مخالفت کرده که توسط عالمان مسلمان به آنها پاسخ داده شده است.

اهمیت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پیامبر(ص) به امام علی(ع):

«خدا قبر تو و قبرهای فرزندان تو را جایگاهی از جایگاه‌های بهشت قرار داده و دل‌های پاکان از خلق خود را چنان به‌سوی شما گرایش داده است که در راه شما و تعمیر قبرهای شما، هر ناگواری را تحمل می‌کنند و پیوسته به زیارت قبرهای شما می‌روند و این‌گونه به خدا تقرب می‌جویند و به رسول‌خدا(ص) عرض ارادت می‌کنند.»

بحارالانوار، ج٩٧، ص۱۲۰.

بر اساس روایتی، پیامبر اسلام(ص) قبرِ اهل بیت(ع) را جایگاهی از جایگاه‌های بهشت دانسته که مردمی با دل‌های پاک برای نزدیکی جستن به خدا به زیارت آن می‌روند.[۱] در روایتی دیگر از امام کاظم(ع)، زیارت حرم هر کدام از امامان(ع)، به معنای پذیرفتن ولایت همه آنها دانسته شده است.[۲] در روایات شیعه، برای زیارت حرم امامان(ع)، حتی از راه دور، ثواب زیادی معرفی شده است.[۳]

برخی، بر اساس روایتی از پیامبر که عیادت بنی‌هاشم و زیارت آنها را مستحب دانسته،[۴] زیارت امامزادگان را نیز مستحب دانسته‌اند. در روایتی دیگر از پیامبر(ص)، زیارت فرزندان و نوادگان امام حسن(ع) و حسین(ع)، مانند زیارت آن دو دانسته شده است.[۵]

تاریخچه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مفهوم زیارت، در همه ادیان وجود داشته داشته و تفاوت آن، تنها در شکل و اشخاصی است که زیارت می‌شوند.[۶] زیارت در اسلام به صدر اسلام بازمی‌گردد. پیامبر(ص) به زیارت قبور شهدای احد و زیارت قبور مؤمنان در قبرستان بقیع می‌رفت.[۷]

در سیره عملی اهل‌بیت(ع) نیز، به زیارت اهتمام می‌شده است؛ مانند زیارت حضرت فاطمه(س) از قبر حمزه عموی پیامبر(ص).[۸]

فلسفه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بخشی از زیارت‌نامه پیامبر(ص)

اگر در زمان حیات شما موفق به دیدار شما نشدم، اکنون قصد زیارت شما کردم و اعتقاد دارم که احترام نهادن به شما بعد از مرگ، مانند احترام گذاردن زمان حیات‌تان است، پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش.

بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.


به گفته عبدالله جوادی آملی، فقیه و مفسر شیعه، گرامی‌داشت و یادکرد انسان‌های شایسته، نقش‌آفرین و متحول‌کنندگان تاریخ و نیز زنده نگه‌داشتن نام و یاد آنها پس از مرگ، لازمه عشق و ارادت انسان به نیکی‌ها است و ریشه در فطرت آدمی دارد.[۹] زیارت نمادی از محبت درونی و نشانه دین‌داری دانسته شده؛ چرا که بر پایه روایتی، دین چیزی جز محبت نیست.[۱۰]

بر اساس زیارت‌نامه پیامبر(ص)، اگر در دوره زندگی پیامبر(ص)، مردم برای طلب رحمت و مغفرت الهی به محضر او می‌آمدند، پس از درگذشت وی نیز این ارتباط ادامه دارد.[۱۱]

محمدتقی بهجت، فقیه و عارف شیعه، زیارت حرم امامان(ع) را به منزله ملاقات آنها و دیدار امام زمان(ع) دانسته است.[۱۲]

آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برای زیارت، آثار مادی و اخروی بیان شده که برخی از آنها چنین است:

آسیب‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ممکن است زیارت، به خاطر عملکرد اشتباه برخی افراد دچار آسیب‌هایی شود که باید از آن‌ها دوری کرد. برخی از آنها چنین است:

خرافات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خرافه، به باورها و سخنان باطل یا کارهای دور از عقل گفته می‌شود، که ناشی از ترس‌های بی‌اساس و پدیده‌های مرموز است و به شکل‌های گوناگونی در اجتماع بروز می‌کند. رونق و رکود خرافات، رابطه مستقیمی با پیشرفت فکری جوامع بشری دارد.

مهم‌ترین عوامل پیدایش تفکر خرافی، جهل آمیخته با ترس، تقلید بدون پشتوانه عقلی و سودجویی برخی افراد دانسته شده است.

غلو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

غُلُوّ، به‌ معنای مبالغه کردن در اوصاف پیامبران و اولیای الهی است که به اعتقاد الوهیت انسان منجر شود. در قرآن از غلو نهی شده است.[۲۴] برخی از اعتقادات غلوکنندگان چنین است:

  • پیامبر(ص) یا امامان(ع) جایگاهی در مرتبه خدایی دارند؛
  • تدبیر عالم هستی به ایشان واگذار شده است (به صورت مستقل)؛
  • معرفت و محبت اهل‌بیت(ع)، انسان را از عبادت خداوند و انجام دادن واجبات بی‌نیاز می‌کند.

این باورها از جانب اهل‌بیت(ع) نکوهش شده و با غلوکنندگان مبارزه شده است.[۲۵]

عتبه‌بوسی و سجده هنگام ورود به حرم امامان(ع)، اگر برای شکر خدا باشد جایز است، در غیر این صورت حرام است.[۲۶]

بدعت‌گذاری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بدعت به این معنا است که آنچه در دین نیست، به نام دین، در آن وارد شود یا آنچه جزء دین است، از متن دین خارج شود.

یکی از موارد بدعت، افزودن یا کاستن عبارت‌هایی از زیارت‌نامه یا دعاهایی است که از امامان معصوم(ع) رسیده است. بر اساس روایتی، امام صادق(ع) کسی را که از خود دعایی افزوده بود، از این کار نهی کرد. [۲۷] شیخ عباس قمی، محدث شیعه نیز، افزودن برخی عبارت‌ها به زیارات و دعاها را زیادی و خودسرانه دانسته است.[۲۸]

احکام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

زیارت دارای احکامی است که گاه در آنها میان برخی از فرقه‌های اسلامی اختلاف نظر است. برخی از احکام زیارت چنین است:

تبرک[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تبرک در اصطلاح متون دینی، یعنی طلب برکت و خیر الهی[۲۹] که در یک موجود نهاده شده[۳۰] و خداوند برای او امتیازها و مقام‌هایی خاص قرار داده است،[۳۱] خواه این برکت مادی باشد و خواه معنوی.[۳۲]

بر اساس دیدگاه رایج میان مسلمانان تبرک کاری پسندیده است.[۳۳] در قرآن، سنت پیامبر(ص)،[۳۴] سیره اهل بیت(ع)[۳۵] و نیز در سیره صحابه تبرک فراوان گزارش شده است.[۳۶]

به باور وهابیان، تبرک جایز نیست؛ به باور آنها تبرک یک نوع عبادت شمرده شده و از آن جایی که عبادت امری توقیفی است بنابرین تبرک تنها در مورد اموری جایز می‌باشد که در قرآن و روایات دلیلی بر جواز آن باشد. در موارد دیگر تبرک بدعت و غیر مشروع است. در جواب وهابیان گفته شده که در عبادت، نیت پرستش وجود دارد، اما در تبرک‌جویی هرگز قصد پرستش موجود متبرک در میان نیست. تبرک از اموری است که در شرع بر جواز آن دلایل فراوانی وجود دارد و بدعت ناپسند به شمار نمی‌رود.

توسل[ویرایش | ویرایش مبدأ]

توسل، به معنای واسطه قرار دادن امور خیر و افراد صالح مقرب درگاه الاهی برای بر آورده شدن درخواست و اجابت دعاست. در آیاتی از قرآن به موضوع توسل و وسیله قرار دادن پرداخته شده است.

تا پیش از ابن‌تیمیه در کتاب‌های کلامی یا حدیثی و یا در ضمن ردیه‌ها، بابی با نام توسل یافت نمی‌شد ولی بعد از ابن‌تیمیه و نگرش‌ها و دیدگاه‌های جدیدی که درباره توسل مطرح کرد و بخشی از توسل را مساوی شرک دانست، عموم دانشمندان مذاهب اسلامی به مقابله با او پرداختند و ردیه‌هایی متعدد در این زمینه نگاشته‌اند و از این‌رو به قلم‌زنی‌ها و نگارش‌ها در این زمینه پرداخته شد و به خاطر سلطه وهابیت بر مکان‌های مقدس اسلامی در دوره اخیر و سختگیری آنان بر زائران شیعی و ایرانی برای توسل به مزارهای مقدس، انگیزه‌ای ویژه برای نقد دیدگاه وهابیت در موضوع توسل گشته است.

شفاعت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شفاعت واسطه قرار دادن پیامبران و اولیای الهی است تا در آخرت از خدا درخواست کنند عذاب از گنهکار برداشته یا بر درجات مؤمن افزوده شود. شیعیان و برخی از اهل‌سنت مانند اشاعره، شفاعت را فقط برای برداشته شدن عذاب از گناهکاران دانسته و در برابر، برخی از اهل‌سنت، مانند معتزله، شفاعت را فقط برای افزودن بر درجات مؤمن دانسته‌اند.

وهابیت نیز، اصل شفاعت پیامبر(ص) در روز قیامت را پذیرفته است؛ ولی درخواست شفاعت به صورت مستقیم از پیامبر(ص) و اولیای الهی را جایز ندانسته و درخواست شفاعت از مردگان را شرک دانسته است. شیعیان و اهل‌سنت، دیدگاه‌های وهابیت درباره جایز نبودنِ درخواست شفاعت را رد کرده‌اند.

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج٩٧، صص١٢٠ و ١٢١.
  2. کامل الزیارات، ابن قولویه، صص۵۵٢ و۵۵٣؛ بحارالانوار، ج٩٧، ص١٢٢.
  3. وسائل الشیعه، ج١۴، ص۴۹۳، ۵۴۵ و ۵۴۶؛ بحار الانوار، ج٧١، ص٣۵۴.
  4. مستدرک الوسائل، ج٢، ص٧٩.
  5. مستدرک الوسائل، ج١٠، صص١٨٢ و ١٨٣.
  6. زیارت در تمدن‌ها و ادیان دیگر، غلامرضا جلالی، نشریه زائر، ش٩٨، ص۵.
  7. وفاء الوفاء، علی بن احمد سمهودی، ج٣، صص٨٣٢ و ٨٩٠.
  8. وفاء الوفاء، ج۴، ص٩٣٢.
  9. ادب فنای مقربان، عبدالله جوادی آملی، ج٢، صص١٧ و ١٨.
  10. امام باقر(ع) می‌فرماید: «هل الدّین الا الحبّ… الدّینُ هُوَ الحُبُّ والحُبُّ هُوَ الدِّینُ»؛ وسائل الشیعه، ج١۶، ص١٧١.
  11. بحارالانوار، ج٩٧، ص١۶٢.
  12. ره‌توشه زیارت، محمود اکبری، ص٣٧.
  13. کامل الزیارات، ص٢۴۶؛ کامل الزیارات، صص٢۵٣و٢۵۴.
  14. کامل الزیارات، ص٢٨۴.
  15. کامل الزیارات، ص٣١٢.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ کامل الزیارات، ص٢٣٨.
  17. کامل الزیارات، ص۴٢ و ۲۶۹.
  18. کامل الزیارات، ص۴۴؛ کتاب المزار، ص١۴٨.
  19. کامل الزیارات، ص۴٠.
  20. کامل الزیارات، ص۴٠.
  21. کامل الزیارات، ص۴١.
  22. کامل الزیارات، صص ٢٣٩ و ٢٣٨.
  23. کامل الزیارات، ص۴۵.
  24. مائده: ۷۷.
  25. غرر الحکم ودرر الکلم، عبدالرحمان بن محمد تمیمی، ص١١٨.
  26. توضیح المسائل امام خمینی، ص١۴٧، مسئله١٠٩٠.
  27. کافی، ج٣، ص ۴٧۶.
  28. مفاتیح الجنان، ص٧٠٨.
  29. نگاه کنید به تسهیل العقیدة الاسلامیه، ص334.
  30. الموسوعة الفقهیة الکویتیه، ج10، ص69.
  31. سلفی‌گری و پاسخ به شبهات، ص434.
  32. التبرک، جدیع، ص43.
  33. مجموعه آثار مطهری، ج1، ص259، «عدل الهی».
  34. نگاه کنید به التبرک، میانجی، ص42-62.
  35. برای نمونه نگاه کنید به وفاء الوفاء، ج4، ص217؛ الفتوح، ج5، ص18-19.
  36. تبرک الصحابه، ص15-17.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از کتاب زیارت (آثار، آسیب‌ها و شبهات)، محمدرضا احمدی ندوشن، تهران، مشعر، ۱۳۹۱ش. است.