حذیفه بن یمان: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
جز (جایگزینی متن - '</ref> <ref>' به '</ref><ref>') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
حُذَیفَة بن یَمان | '''حُذَیفَة بن یَمان''' کارگزار، کاتب و رازدار [[پیامبر]](ص) بود. در [[یثرب]] مسلمان شد. غیر از [[بدر]]، در تمامی غزوهها شرکت کرد. جزء هفت نفری بود که در کفن و دفن [[حضرت فاطمه]](س) حضور داشت. [[علمای شیعه]] حذیفه را در ردیف [[سلمان]]، [[مقداد]] و [[ابوذر]] دانستهاند. حضرت علی(ع) در مورد ایشان فرمود که حذیفه جزء هفت نفری است که به خاطر آنها، عنایتهای خدا بر مردم ارزانی میشود. از حذیفه روایاتی مخصوصا در مورد مناقب [[اهل بیت]] نقل شده است. حذیفه بعد از چهل روز از [[بیعت]] مردم با [[امام علی|امام علی(ع)]] از دنیا رفت. | ||
از حذیفه روایاتی مخصوصا در مورد مناقب [[اهل بیت]] نقل شده است. حذیفه بعد از چهل روز از [[بیعت]] مردم با [[امام علی|امام علی(ع)]] از دنیا رفت. | |||
==نسب== | ==نسب== | ||
ابوعبدالله<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص15؛ ج7، ص317؛ الطبقات، خلیفه، ص98؛ المعارف، ص263.</ref>یا بنا بر قول ضعیفی، ابوسریحه<ref>الثقات، ج3، ص80.</ref>حذیفة بن حِسْل یا حُسَیل بن جابر، از تیره بنیعَبْس بن بَغیض، از عرب عدنانی است<ref>انساب الاشراف، ج13، ص193.</ref>برخی بنیعبس را یمنی دانستهاند<ref>الطبقات، خلیفه، ص98.</ref> حذیفه در [[مدینه]] به دنیا آمد. <ref>الاصابه، ج2، ص39.</ref> | ابوعبدالله<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص15؛ ج7، ص317؛ الطبقات، خلیفه، ص98؛ المعارف، ص263.</ref>یا بنا بر قول ضعیفی، ابوسریحه<ref>الثقات، ج3، ص80.</ref>حذیفة بن حِسْل یا حُسَیل بن جابر، از تیره بنیعَبْس بن بَغیض، از عرب عدنانی است<ref>انساب الاشراف، ج13، ص193.</ref>برخی بنیعبس را یمنی دانستهاند<ref>الطبقات، خلیفه، ص98.</ref> حذیفه در [[مدینه]] به دنیا آمد. <ref>الاصابه، ج2، ص39.</ref> | ||
===لقب یمان=== | ===لقب یمان=== | ||
یمان، لقب پدر حذیفه است | یمان، لقب پدر حذیفه است و احتمالا به دلیل اینکه جد چهارم حذیفه از یمن به یثرب آمده بود<ref>انساب الاشراف، ج1، ص328؛ الاستیعاب، ج1، ص257.</ref> این لقب را به او داده بودند، یا به این دلیل که پدر حذیفه سفر تجاری به یمن داشت و هرگاه به [[یثرب]] بازمیگشت، مردم میگفتند: «یمانی آمد».<ref>فتوح البلدان، ج2، ص376.</ref> | ||
== | ==در عصر پیامبر== | ||
حذیفه همراه پدرش، با [[هجرت رسول خدا]] به یثرب، مسلمان شدند. پیامبر، هنگام عقد برادری میان حذیفه و [[عمار|عمار یاسر]]<ref>الطبقات، خلیفه، ص352.</ref>پیمان برادری بست. برخی از برادری او با ابوعبیده جراح<ref>الطبقات الکبری، ج3، ص87.</ref>و نیز سلمان فارسی<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص63؛ اعلام الوری، ج1، ص363؛ المنتظم، ج3، ص73.</ref> سخن گفتهاند. | حذیفه همراه پدرش، با [[هجرت رسول خدا]] به یثرب، مسلمان شدند. پیامبر، هنگام عقد برادری میان حذیفه و [[عمار|عمار یاسر]]<ref>الطبقات، خلیفه، ص352.</ref>پیمان برادری بست. برخی از برادری او با ابوعبیده جراح<ref>الطبقات الکبری، ج3، ص87.</ref>و نیز سلمان فارسی<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص63؛ اعلام الوری، ج1، ص363؛ المنتظم، ج3، ص73.</ref> سخن گفتهاند. حذیفه در همه غزوههای رسول خدا، به جز بدر، حضور داشت. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317.</ref> | ||
حذیفه در همه غزوههای رسول خدا، به جز بدر، حضور داشت. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317.</ref> | |||
===در جنگ بدر=== | ===در جنگ بدر=== | ||
[[قریش]]، او و پدرش را پیش از نبرد بدر، در مسیر بازگشت به یثرب، دستگیر، و به شرط همراهی نکردن با پیامبر، آزاد کرد. آنان پس از رسیدن نزد رسول خدا بر این شرط خود وفادار ماندند و در بدر شرکت نکردند. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص364.</ref> | [[قریش]]، او و پدرش را پیش از نبرد بدر، در مسیر بازگشت به یثرب، دستگیر، و به شرط همراهی نکردن با پیامبر، آزاد کرد. آنان پس از رسیدن نزد رسول خدا بر این شرط خود وفادار ماندند و در بدر شرکت نکردند.<ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص364.</ref> | ||
===در جنگ اُحد=== | ===در جنگ اُحد=== | ||
حذیفه در نبرد [[احد (غزوه)|اُحد]] همراه پدر سالخورده و برادرش، صفوان، شرکت داشت که پدرش به اشتباه به دست یکی از مسلمانان کشته شد<ref>السیرة النبویه، ج3، ص604؛ المغازی، ج1، ص233.</ref>و چون پیامبر خواست [[دیه]] او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید. <ref>المغازی، ج1، ص233؛ المعارف، ص263؛ تاریخ الطبری، ج2، ص209 | حذیفه در نبرد [[احد (غزوه)|اُحد]] همراه پدر سالخورده و برادرش، صفوان، شرکت داشت که پدرش به اشتباه به دست یکی از مسلمانان کشته شد<ref>السیرة النبویه، ج3، ص604؛ المغازی، ج1، ص233.</ref>و چون پیامبر خواست [[دیه]] او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید. <ref>المغازی، ج1، ص233؛ المعارف، ص263؛ تاریخ الطبری، ج2، ص209.</ref> | ||
===در نبرد خندق=== | ===در نبرد خندق=== | ||
با طولانی شدن محاصره خندق و بروز اختلاف میان احزاب، رسول خدا حذیفه را شبانه به میان سپاه قریش فرستاد تا از تصمیم آنها اطلاع کسب کند. کسی جز حذیفه داوطلب این ظیفه نشده بود. <ref>السیرة النبویه، ج3، ص714؛ المغازی، ج2، ص234-235.</ref> | |||
===در غزوه تبوک=== | ===در غزوه تبوک=== | ||
در بازگشت از [[غزوه تبوک]] زمانی که برخی منافقان در پی [[ترور]] پیامبر بودند و میخواستند، [[شتر]] او را رَم دهند، حذیفه به دستور رسول خدا آنان را دور کرد | در بازگشت از [[غزوه تبوک]] زمانی که برخی منافقان در پی [[ترور]] پیامبر بودند و میخواستند، [[شتر]] او را رَم دهند، حذیفه به دستور رسول خدا آنان را دور کرد. <ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص68؛ مجمع البیان، ج5، ص81؛ دلائل النبوه، ج5، ص256.</ref> مشهور است که پیامبر نامهای این منافقان را به حذیفه گفت. اما او، به دستور آن حضرت، از افشای آن خودداری کرد. <ref>المغازی، ج3، ص1045؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص68.</ref> از این رو به صاحب سرّ پیامبر معروف گردید. <ref>الاستیعاب، ج1، ص335؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ بحارالانوار، ج10، ص123.</ref> به گزارش واقدی، عُمَر هرگاه میخواست بر جنازهای [[نماز]] گزارد، درباره نفاق یا عدم نفاق متوفا نظر حذیفه را جویا میشد. <ref>المغازی، ج3، ص1045.</ref> | ||
===حذیفه در حجةالوداع=== | ===حذیفه در حجةالوداع=== | ||
حذیفه در [[حجةالوداع]] حضور داشت و در [[غدیر خم]]، به علی به امارت سلام دادند. <ref>الکافی، ج1، ص292؛ الامالی، مفید، ص19.</ref> | حذیفه در [[حجةالوداع]] حضور داشت و در [[غدیر خم]]، به علی به امارت سلام دادند. <ref>الکافی، ج1، ص292؛ الامالی، مفید، ص19.</ref> | ||
===کاتب | ===کاتب مورد اعتماد پیامبر(ص)=== | ||
حذیفه از کاتبان رسول خدا بود. <ref>سبل الهدی، ج1، ص59.</ref> | حذیفه از کاتبان رسول خدا بود.<ref>سبل الهدی، ج1، ص59.</ref> حذیفه کارشناس برآورد محصولات بود و پیشفروش یا پیشخرید برآورد نخل را مینوشت. <ref>التنبیه و الاشراف، ص245؛ العقد الفرید، ج4، ص212؛ مناقب آل ابیطالب، ج1، ص210.</ref> نام حذیفه، به عنوان شاهد، در برخی پیمانهای رسول خدا آمده است. <ref>الطبقات الکبری، ج1، ص219.</ref> از ابن عباس نقل شده که مقصود از ایمان آورندگان، علی، حذیفه و تنی چند از [[صحابه]] خاص رسول خدا هستند. <ref>شواهد التنزیل، ج1، ص93.</ref> | ||
نام حذیفه، به عنوان شاهد، در برخی پیمانهای رسول خدا آمده است. <ref>الطبقات الکبری، ج1، ص219.</ref> | |||
==روایتگری حذیفه== | ==روایتگری حذیفه== | ||
حذیفه راوی حدیث پیامبر بود؛ کسانی چون امام علی، [[عمر]] و ابوعبیده از او روایت نقل کردهاند. <ref>اسدالغابه، ج1، ص390؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص361؛ تهذیب التهذیب، ج2، ص193.</ref> | حذیفه راوی حدیث پیامبر بود؛ کسانی چون امام علی، [[عمر]] و ابوعبیده از او روایت نقل کردهاند. <ref>اسدالغابه، ج1، ص390؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص361؛ تهذیب التهذیب، ج2، ص193.</ref> از حذیفه درباره تفسیر برخی [[آیات قرآن]]، روایاتی نقل شده که آیات (وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ) <ref>تفسیر جوامع الجامع، ج3، ص462.</ref> (قمر/۵۴، ۱)، آیه کلاله (نساء/ 4) <ref>الاتقان، ج1، ص168.</ref>، (...وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ...) (اعراف/۷، 46) <ref>مبهمات القرآن، ج1، ص476؛ تفسیر القرطبی، ج14، ص88.</ref>از آن جملهاند. | ||
از حذیفه درباره تفسیر برخی [[آیات قرآن]]، روایاتی نقل شده که آیات(وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ) <ref>تفسیر جوامع الجامع، ج3، ص462.</ref> (قمر/۵۴، ۱)، آیه کلاله (نساء/ 4) <ref>الاتقان، ج1، ص168.</ref>، (...وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ...) (اعراف/۷، 46) <ref>مبهمات القرآن، ج1، ص476؛ تفسیر القرطبی، ج14، ص88.</ref>از آن جملهاند. | |||
==حذیفه در عصر خلفا== | ==حذیفه در عصر خلفا== | ||
از زندگی حذیفه، در دوره خلافت [[ابوبکر]]، اطلاعی نیست. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص101.</ref> | از زندگی حذیفه، در دوره خلافت [[ابوبکر]]، اطلاعی نیست. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص101.</ref> | ||
==== فرماندهی فتوحات ==== | |||
در نبرد نهاوند، عُمر وی را جانشین [[نعمان بن مقرن]]، فرمانده سپاه مسلمانان، قرار داد. پس از شهادت نعمان، حذیفه پرچم را به دست گرفت و به فتح انجامید. <ref>فتوح البلدان، ج2، ص373؛ الاخبار الطوال، ص135؛ تاریخ الطبری، ج3، ص204.</ref>در این نبرد فرماندهی دو جناح را بر عهده داشت. <ref>تاریخ الطبری، ج3، ص204.</ref>پس از نهاوند نیز [[همدان]] و [[ری]] را فتح کرد. <ref>تاریخ خلیفه، ص107.</ref> | در نبرد نهاوند، عُمر وی را جانشین [[نعمان بن مقرن]]، فرمانده سپاه مسلمانان، قرار داد. پس از شهادت نعمان، حذیفه پرچم را به دست گرفت و به فتح انجامید. <ref>فتوح البلدان، ج2، ص373؛ الاخبار الطوال، ص135؛ تاریخ الطبری، ج3، ص204.</ref>در این نبرد فرماندهی دو جناح را بر عهده داشت. <ref>تاریخ الطبری، ج3، ص204.</ref>پس از نهاوند نیز [[همدان]] و [[ری]] را فتح کرد. <ref>تاریخ خلیفه، ص107.</ref> | ||
حذیفه در فتح جزیره (قسمت شمالی بین النهرین) نیز شرکت داشت و از طرف عمر، به حکمرانی «نصیبین» منصوب شد. <ref>فتوح البدان، ج1، ص380.</ref> عمر، [[آذربایجان]] را به حذیفه واگذاشت. <ref>فتوح البلدان، ج2، ص400.</ref> وی در اردبیل، با مرزبان آن، جنگید. پس از آن نیز موقان، گیلان، دینور و ماسَبذان را فتح<ref>فتوح البلدان، ج2، ص400.</ref>کرد<ref>فتوح البلدان، ص372-374.</ref> | حذیفه در فتح جزیره (قسمت شمالی بین النهرین) نیز شرکت داشت و از طرف عمر، به حکمرانی «نصیبین» منصوب شد. <ref>فتوح البدان، ج1، ص380.</ref> عمر، [[آذربایجان]] را به حذیفه واگذاشت. <ref>فتوح البلدان، ج2، ص400.</ref> وی در اردبیل، با مرزبان آن، جنگید. پس از آن نیز موقان، گیلان، دینور و ماسَبذان را فتح<ref>فتوح البلدان، ج2، ص400.</ref>کرد<ref>فتوح البلدان، ص372-374.</ref><ref>تاریخ خلیفه، ص100؛ اسدالغابه، ج1، ص54.</ref>حذیفه در فتح رامهرمز،<ref>الفتوح، ج2، ص276.</ref> و شوشتر، شامات<ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص141؛ الفتوح، ص148.</ref>شرکت داشت<ref>فتوح البلدان، ج2، ص468.</ref><ref>فتوح البلدان، ج2، ص468.</ref>حذیفه در مدائن از سوی عمر، کارگزار بود.<ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317.</ref><ref>اسدالغابه، ج1، ص392.</ref>و مسجد جامع مدائن را ساخت. <ref>تفسیر القرطبی، ج11، ص85.</ref> | ||
<ref>تاریخ خلیفه، ص100؛ اسدالغابه، ج1، ص54.</ref>حذیفه در فتح رامهرمز،<ref>الفتوح، ج2، ص276.</ref> و شوشتر، شامات<ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص141؛ الفتوح، ص148.</ref>شرکت داشت<ref>فتوح البلدان، ج2، ص468.</ref> | ====در زمان عثمان==== | ||
===در زمان عثمان=== | [[عثمان]]، حذیفه را بر ارمنستان والی کرد و او در شهر بردعه (بزدعه) اقامت گزید و سپس به دستور عثمان، به [[کوفه]] بازگشت. <ref>فتوح البلدان، ج1، ص241؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص168؛ الفتوح، ص291.</ref> حذیفه در فتح طبرستان، همراه [[سعید بن عاص]] اموی شرکت داشت. <ref>الکامل فی التاریخ، ج3، ص109.</ref>حذیفه هنگام مرگ عثمان، کارگزار او در مدائن بود<ref>انساب الاشراف، ج3، ص17؛ رجال طوسی، ص60.</ref>و تا هنگام مرگش، که پس از بیعت با امام علی رخ داد، ادامه داشت. <ref>الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ مروج الذهب، ج2، ص384.</ref> | ||
[[عثمان]]، حذیفه را بر ارمنستان والی کرد و او در شهر بردعه (بزدعه) اقامت گزید و سپس به دستور عثمان، به [[کوفه]] بازگشت. <ref>فتوح البلدان، ج1، ص241؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص168؛ الفتوح، ص291.</ref> | |||
حذیفه که در مناطق فتح شده شاهد اختلاف [[قرائات قرآن]] بود، عثمان را به تدوین قرآن واحد فراخواند. از این رو عثمان دستور داد همه مصاحف، جز مصحف [[حفصه]]، دختر عمر را بسوزانند و از آن مصحف چند نسخه تهیه، و هر یک را به منطقهای ارسال کردند. <ref>تاریخ المدینه، ج3، ص991؛ صحیح البخاری، ج6، ص99؛ جامع البیان، ج1، ص46.</ref>حذیفه جزو هفت نفری بود که هنگام عبور از تبعیدگاه [[ابوذر غفاری]]، که به تازگی رحلت کرده بود، پس از کفن و دفن، به خاک سپردند<ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص173؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص134 | ==== پیشنهاد جمعآوری قرآن ==== | ||
حذیفه که در مناطق فتح شده شاهد اختلاف [[قرائات قرآن]] بود، عثمان را به تدوین قرآن واحد فراخواند. از این رو عثمان دستور داد همه مصاحف، جز مصحف [[حفصه]]، دختر عمر را بسوزانند و از آن مصحف چند نسخه تهیه، و هر یک را به منطقهای ارسال کردند. <ref>تاریخ المدینه، ج3، ص991؛ صحیح البخاری، ج6، ص99؛ جامع البیان، ج1، ص46.</ref> | |||
===== دفن ابوذر ===== | |||
حذیفه جزو هفت نفری بود که هنگام عبور از تبعیدگاه [[ابوذر غفاری]]، که به تازگی رحلت کرده بود، پس از کفن و دفن، به خاک سپردند<ref>تاریخ الیعقوبی، ج2، ص173؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص134.</ref> | |||
==حذیفه و امام علی== | ==حذیفه و امام علی== | ||
هنگامی که بیعت مردم را با امام علی شنید، به [[مسجد]] رفت و بر منبر، خدا را شکر کرد که تا این روز زنده مانده است. به پسرانش، سعد و صفوان، سفارش کرد که از یاری آن حضرت دست برندارند و علی را در آنها مدار حق معرفی کرد. <ref>مروج الذهب، ج2، ص383.</ref>حذیفه، پس از ۷ یا ۴۰ روز از خلافت علی(ع)، در مدائن درگذشت<ref>مروج الذهب، ج2، ص384.</ref><ref>اسدالغابه، ج1، ص392؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص363؛ رجال طوسی، ص35.</ref>برخی از علمای شیعه، حذیفه را کنار [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]]، از ارکان چهارگانه شیعه به شمار آوردهاند. <ref>رجال طوسی، ص60.</ref>سعد و صفوان، فرزندان حذیفه، در رکاب امام علی، در نبرد [[صفین]] به [[شهادت]] رسیدند. <ref>مروج الذهب، ج2، ص383؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص287.</ref> حذیفه، مناقبی را از رسول خدا برای امام علی(ع) ذکر کرده است؛ از جمله آنکه پیامبر، علی را صدّیق اکبر و فاروق اکبر خواند. <ref>مناقب امیرالمؤمنین، ج1، ص152.</ref>روایات دیگری نیز از حذیفه، در شأنو منزلت امام علی، نقل شده است<ref>شواهد التنزیل، ج1، ص163.</ref>.<ref>الامالی، طوسی، ص344.</ref><ref>کشف الغمه، ج2، ص95-219.</ref><ref>شواهد التنزیل، ج1، ص176.</ref><ref>الامالی، طوسی، ص330.</ref><ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج3، ص3.</ref> | |||
==وفات و مزار== | |||
{{همچنین ببینید|مزار حذیفة بن یمان}} | |||
تا نیمه اول قرن چهاردهم قمری/بیستم میلادی، قبر [[حذیفة بن یمان|حُذَیفَة بن یمان]] و عبدالله انصاری (فرزند [[جابر بن عبدالله انصاری]]) در زیارتگاه مستقلی، کنار رود دجله قرار داشت؛ ولی به علت جریان سیلابها و از بین رفتن ساحل غربی این رودخانه دولت عراق در سال ۱۳۵۰ق/۱۹۳۱م، اجساد این دو را به زیارتگاه سلمان فارسی منتقل کرد و برای هریک، قبر جدیدی ساخت. | |||
سعد و صفوان، فرزندان حذیفه، در رکاب امام علی، در نبرد [[صفین]] به [[شهادت]] رسیدند. <ref>مروج الذهب، ج2، ص383؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص287.</ref> | |||
حذیفه، مناقبی را از رسول خدا برای امام علی(ع) ذکر کرده است؛ از جمله آنکه پیامبر، علی را صدّیق اکبر و فاروق اکبر خواند. <ref>مناقب امیرالمؤمنین، ج1، ص152.</ref>نیز | |||
==فضایل حذیفه== | ==فضایل حذیفه== | ||
امام علی از هفت نفر به نیکی یاد کرد که یکی از آنان حذیفه بود و آنان در دفن [[حضرت فاطمه]] شرکت داشتند | امام علی از هفت نفر به نیکی یاد کرد که یکی از آنان حذیفه بود و آنان در دفن [[حضرت فاطمه]] شرکت داشتند <ref>الخصال، ج2، ص361؛ تفسیر فرات الکوفی، ص570.</ref> و نیز فرموده که رسول خدا دو برابر دیگر انبیا، یعنی چهارده نفر، رفیق و نجیب و وزیر دارد که یکی از آنها حذیفه است. <ref>شواهد التنزیل ج2، ص490؛ تاریخ مدینة دمشق، ج12، ص270-271.</ref>و حذیفه را در زمره هفت تنی دانسته که به سبب ایشان، عنایتهای خدا بر مردم ارزانی میشود. <ref>شواهد التنزیل، ج2، ص499.</ref> | ||
==نسل حذیفه== | ==نسل حذیفه== | ||
[[سلیمان بن صرد|سلیمان بن صُرَد]] (رهبر [[توابین|توّابْین]])، در نامهای به سعد بن حذیفه، او را به خونخواهی [[امام حسین|امام حسین(ع)]] فراخواند و او پاسخ مثبت داد و با پانصد نفر حرکت کرد، اما نتوانست به توابین بپیوندد و بازگشت. <ref>تاریخ الطبری، ج4، ص430؛ مروج الذهب، ج3، ص70؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص161.</ref>[[مختار]]، نیز سعد را به حلوان فرستاد. <ref>الکامل فی التاریخ، ج4، ص227.</ref>برخی وفات وی را در سال ۸۲ ق. دانستهاند. <ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص258.</ref>ابوعبیدة بن حذیفه نیز، که راوی حدیث بود<ref>الطبقات، خلیفه، ص260.</ref>، در سال ۸۲ ق. درگذشت. <ref>تهذیب الکمال، ج8، ص477.</ref>ربیعه<ref>اللباب، ج1، ص351.</ref>، ساعده<ref>المعجم الکبیر، ج3، ص162.</ref>، ام سلیم<ref>الطبقات الکبری، ج8، ص477.</ref>و ام موسی<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص297.</ref> از دیگر فرزندان حذیفه بودند. | [[سلیمان بن صرد|سلیمان بن صُرَد]] (رهبر [[توابین|توّابْین]])، در نامهای به سعد بن حذیفه، او را به خونخواهی [[امام حسین|امام حسین(ع)]] فراخواند و او پاسخ مثبت داد و با پانصد نفر حرکت کرد، اما نتوانست به توابین بپیوندد و بازگشت. <ref>تاریخ الطبری، ج4، ص430؛ مروج الذهب، ج3، ص70؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص161.</ref>[[مختار]]، نیز سعد را به حلوان فرستاد. <ref>الکامل فی التاریخ، ج4، ص227.</ref>برخی وفات وی را در سال ۸۲ ق. دانستهاند. <ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص258.</ref> | ||
ابوعبیدة بن حذیفه نیز، که راوی حدیث بود<ref>الطبقات، خلیفه، ص260.</ref>، در سال ۸۲ ق. درگذشت. <ref>تهذیب الکمال، ج8، ص477.</ref>ربیعه<ref>اللباب، ج1، ص351.</ref>، ساعده<ref>المعجم الکبیر، ج3، ص162.</ref>، ام سلیم<ref>الطبقات الکبری، ج8، ص477.</ref>و ام موسی<ref>الطبقات الکبری، ج6، ص297.</ref> از دیگر فرزندان حذیفه بودند. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* [[سلمان فارسی | * [[مرقد سلمان فارسی]] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۶۶: | خط ۵۳: | ||
{{برگرفتگی | {{برگرفتگی | ||
| پیش از لینک = | | پیش از لینک = | ||
| منبع = | | منبع = مدخل حذیفه بن یمان در جلد هفتم دانشنامه حج و حرمین شریفین | ||
| لینک = | | لینک = https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1717032/%D8%AD%D8%B0%DB%8C%D9%81%D8%A9-%D8%A8%D9%86-%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86 | ||
| توضیحات منبع = | | توضیحات منبع = | ||
}} | }} | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۳۰: | ||
* '''المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم'''، عبدالرحمان بن علی ابن الجوزی (م.۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا و نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق. | * '''المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم'''، عبدالرحمان بن علی ابن الجوزی (م.۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا و نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق. | ||
* '''الوثائق السیاسیه'''، محمد حمید الله، قاهرة، ۱۹۵۸م. | * '''الوثائق السیاسیه'''، محمد حمید الله، قاهرة، ۱۹۵۸م. | ||
[[رده:اصحاب امام علی(ع)]] | |||
[[رده:مقالههای تکمیلشده]] | |||
[[رده:مدفونان در عراق]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۶
حُذَیفَة بن یَمان کارگزار، کاتب و رازدار پیامبر(ص) بود. در یثرب مسلمان شد. غیر از بدر، در تمامی غزوهها شرکت کرد. جزء هفت نفری بود که در کفن و دفن حضرت فاطمه(س) حضور داشت. علمای شیعه حذیفه را در ردیف سلمان، مقداد و ابوذر دانستهاند. حضرت علی(ع) در مورد ایشان فرمود که حذیفه جزء هفت نفری است که به خاطر آنها، عنایتهای خدا بر مردم ارزانی میشود. از حذیفه روایاتی مخصوصا در مورد مناقب اهل بیت نقل شده است. حذیفه بعد از چهل روز از بیعت مردم با امام علی(ع) از دنیا رفت.
نسب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابوعبدالله[۱]یا بنا بر قول ضعیفی، ابوسریحه[۲]حذیفة بن حِسْل یا حُسَیل بن جابر، از تیره بنیعَبْس بن بَغیض، از عرب عدنانی است[۳]برخی بنیعبس را یمنی دانستهاند[۴] حذیفه در مدینه به دنیا آمد. [۵]
لقب یمان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
یمان، لقب پدر حذیفه است و احتمالا به دلیل اینکه جد چهارم حذیفه از یمن به یثرب آمده بود[۶] این لقب را به او داده بودند، یا به این دلیل که پدر حذیفه سفر تجاری به یمن داشت و هرگاه به یثرب بازمیگشت، مردم میگفتند: «یمانی آمد».[۷]
در عصر پیامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حذیفه همراه پدرش، با هجرت رسول خدا به یثرب، مسلمان شدند. پیامبر، هنگام عقد برادری میان حذیفه و عمار یاسر[۸]پیمان برادری بست. برخی از برادری او با ابوعبیده جراح[۹]و نیز سلمان فارسی[۱۰] سخن گفتهاند. حذیفه در همه غزوههای رسول خدا، به جز بدر، حضور داشت. [۱۱]
در جنگ بدر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قریش، او و پدرش را پیش از نبرد بدر، در مسیر بازگشت به یثرب، دستگیر، و به شرط همراهی نکردن با پیامبر، آزاد کرد. آنان پس از رسیدن نزد رسول خدا بر این شرط خود وفادار ماندند و در بدر شرکت نکردند.[۱۲]
در جنگ اُحد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حذیفه در نبرد اُحد همراه پدر سالخورده و برادرش، صفوان، شرکت داشت که پدرش به اشتباه به دست یکی از مسلمانان کشته شد[۱۳]و چون پیامبر خواست دیه او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید. [۱۴]
در نبرد خندق[ویرایش | ویرایش مبدأ]
با طولانی شدن محاصره خندق و بروز اختلاف میان احزاب، رسول خدا حذیفه را شبانه به میان سپاه قریش فرستاد تا از تصمیم آنها اطلاع کسب کند. کسی جز حذیفه داوطلب این ظیفه نشده بود. [۱۵]
در غزوه تبوک[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در بازگشت از غزوه تبوک زمانی که برخی منافقان در پی ترور پیامبر بودند و میخواستند، شتر او را رَم دهند، حذیفه به دستور رسول خدا آنان را دور کرد. [۱۶] مشهور است که پیامبر نامهای این منافقان را به حذیفه گفت. اما او، به دستور آن حضرت، از افشای آن خودداری کرد. [۱۷] از این رو به صاحب سرّ پیامبر معروف گردید. [۱۸] به گزارش واقدی، عُمَر هرگاه میخواست بر جنازهای نماز گزارد، درباره نفاق یا عدم نفاق متوفا نظر حذیفه را جویا میشد. [۱۹]
حذیفه در حجةالوداع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حذیفه در حجةالوداع حضور داشت و در غدیر خم، به علی به امارت سلام دادند. [۲۰]
کاتب مورد اعتماد پیامبر(ص)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حذیفه از کاتبان رسول خدا بود.[۲۱] حذیفه کارشناس برآورد محصولات بود و پیشفروش یا پیشخرید برآورد نخل را مینوشت. [۲۲] نام حذیفه، به عنوان شاهد، در برخی پیمانهای رسول خدا آمده است. [۲۳] از ابن عباس نقل شده که مقصود از ایمان آورندگان، علی، حذیفه و تنی چند از صحابه خاص رسول خدا هستند. [۲۴]
روایتگری حذیفه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حذیفه راوی حدیث پیامبر بود؛ کسانی چون امام علی، عمر و ابوعبیده از او روایت نقل کردهاند. [۲۵] از حذیفه درباره تفسیر برخی آیات قرآن، روایاتی نقل شده که آیات (وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ) [۲۶] (قمر/۵۴، ۱)، آیه کلاله (نساء/ 4) [۲۷]، (...وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ...) (اعراف/۷، 46) [۲۸]از آن جملهاند.
حذیفه در عصر خلفا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از زندگی حذیفه، در دوره خلافت ابوبکر، اطلاعی نیست. [۲۹]
فرماندهی فتوحات[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در نبرد نهاوند، عُمر وی را جانشین نعمان بن مقرن، فرمانده سپاه مسلمانان، قرار داد. پس از شهادت نعمان، حذیفه پرچم را به دست گرفت و به فتح انجامید. [۳۰]در این نبرد فرماندهی دو جناح را بر عهده داشت. [۳۱]پس از نهاوند نیز همدان و ری را فتح کرد. [۳۲] حذیفه در فتح جزیره (قسمت شمالی بین النهرین) نیز شرکت داشت و از طرف عمر، به حکمرانی «نصیبین» منصوب شد. [۳۳] عمر، آذربایجان را به حذیفه واگذاشت. [۳۴] وی در اردبیل، با مرزبان آن، جنگید. پس از آن نیز موقان، گیلان، دینور و ماسَبذان را فتح[۳۵]کرد[۳۶][۳۷]حذیفه در فتح رامهرمز،[۳۸] و شوشتر، شامات[۳۹]شرکت داشت[۴۰][۴۱]حذیفه در مدائن از سوی عمر، کارگزار بود.[۴۲][۴۳]و مسجد جامع مدائن را ساخت. [۴۴]
در زمان عثمان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عثمان، حذیفه را بر ارمنستان والی کرد و او در شهر بردعه (بزدعه) اقامت گزید و سپس به دستور عثمان، به کوفه بازگشت. [۴۵] حذیفه در فتح طبرستان، همراه سعید بن عاص اموی شرکت داشت. [۴۶]حذیفه هنگام مرگ عثمان، کارگزار او در مدائن بود[۴۷]و تا هنگام مرگش، که پس از بیعت با امام علی رخ داد، ادامه داشت. [۴۸]
پیشنهاد جمعآوری قرآن[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حذیفه که در مناطق فتح شده شاهد اختلاف قرائات قرآن بود، عثمان را به تدوین قرآن واحد فراخواند. از این رو عثمان دستور داد همه مصاحف، جز مصحف حفصه، دختر عمر را بسوزانند و از آن مصحف چند نسخه تهیه، و هر یک را به منطقهای ارسال کردند. [۴۹]
دفن ابوذر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حذیفه جزو هفت نفری بود که هنگام عبور از تبعیدگاه ابوذر غفاری، که به تازگی رحلت کرده بود، پس از کفن و دفن، به خاک سپردند[۵۰]
حذیفه و امام علی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
هنگامی که بیعت مردم را با امام علی شنید، به مسجد رفت و بر منبر، خدا را شکر کرد که تا این روز زنده مانده است. به پسرانش، سعد و صفوان، سفارش کرد که از یاری آن حضرت دست برندارند و علی را در آنها مدار حق معرفی کرد. [۵۱]حذیفه، پس از ۷ یا ۴۰ روز از خلافت علی(ع)، در مدائن درگذشت[۵۲][۵۳]برخی از علمای شیعه، حذیفه را کنار سلمان، ابوذر و مقداد، از ارکان چهارگانه شیعه به شمار آوردهاند. [۵۴]سعد و صفوان، فرزندان حذیفه، در رکاب امام علی، در نبرد صفین به شهادت رسیدند. [۵۵] حذیفه، مناقبی را از رسول خدا برای امام علی(ع) ذکر کرده است؛ از جمله آنکه پیامبر، علی را صدّیق اکبر و فاروق اکبر خواند. [۵۶]روایات دیگری نیز از حذیفه، در شأنو منزلت امام علی، نقل شده است[۵۷].[۵۸][۵۹][۶۰][۶۱][۶۲]
وفات و مزار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تا نیمه اول قرن چهاردهم قمری/بیستم میلادی، قبر حُذَیفَة بن یمان و عبدالله انصاری (فرزند جابر بن عبدالله انصاری) در زیارتگاه مستقلی، کنار رود دجله قرار داشت؛ ولی به علت جریان سیلابها و از بین رفتن ساحل غربی این رودخانه دولت عراق در سال ۱۳۵۰ق/۱۹۳۱م، اجساد این دو را به زیارتگاه سلمان فارسی منتقل کرد و برای هریک، قبر جدیدی ساخت.
فضایل حذیفه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
امام علی از هفت نفر به نیکی یاد کرد که یکی از آنان حذیفه بود و آنان در دفن حضرت فاطمه شرکت داشتند [۶۳] و نیز فرموده که رسول خدا دو برابر دیگر انبیا، یعنی چهارده نفر، رفیق و نجیب و وزیر دارد که یکی از آنها حذیفه است. [۶۴]و حذیفه را در زمره هفت تنی دانسته که به سبب ایشان، عنایتهای خدا بر مردم ارزانی میشود. [۶۵]
نسل حذیفه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سلیمان بن صُرَد (رهبر توّابْین)، در نامهای به سعد بن حذیفه، او را به خونخواهی امام حسین(ع) فراخواند و او پاسخ مثبت داد و با پانصد نفر حرکت کرد، اما نتوانست به توابین بپیوندد و بازگشت. [۶۶]مختار، نیز سعد را به حلوان فرستاد. [۶۷]برخی وفات وی را در سال ۸۲ ق. دانستهاند. [۶۸]
ابوعبیدة بن حذیفه نیز، که راوی حدیث بود[۶۹]، در سال ۸۲ ق. درگذشت. [۷۰]ربیعه[۷۱]، ساعده[۷۲]، ام سلیم[۷۳]و ام موسی[۷۴] از دیگر فرزندان حذیفه بودند.
جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ الطبقات الکبری، ج6، ص15؛ ج7، ص317؛ الطبقات، خلیفه، ص98؛ المعارف، ص263.
- ↑ الثقات، ج3، ص80.
- ↑ انساب الاشراف، ج13، ص193.
- ↑ الطبقات، خلیفه، ص98.
- ↑ الاصابه، ج2، ص39.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص328؛ الاستیعاب، ج1، ص257.
- ↑ فتوح البلدان، ج2، ص376.
- ↑ الطبقات، خلیفه، ص352.
- ↑ الطبقات الکبری، ج3، ص87.
- ↑ الطبقات الکبری، ج4، ص63؛ اعلام الوری، ج1، ص363؛ المنتظم، ج3، ص73.
- ↑ الطبقات الکبری، ج7، ص317.
- ↑ الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص364.
- ↑ السیرة النبویه، ج3، ص604؛ المغازی، ج1، ص233.
- ↑ المغازی، ج1، ص233؛ المعارف، ص263؛ تاریخ الطبری، ج2، ص209.
- ↑ السیرة النبویه، ج3، ص714؛ المغازی، ج2، ص234-235.
- ↑ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص68؛ مجمع البیان، ج5، ص81؛ دلائل النبوه، ج5، ص256.
- ↑ المغازی، ج3، ص1045؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص68.
- ↑ الاستیعاب، ج1، ص335؛ اسدالغابه، ج1، ص391؛ بحارالانوار، ج10، ص123.
- ↑ المغازی، ج3، ص1045.
- ↑ الکافی، ج1، ص292؛ الامالی، مفید، ص19.
- ↑ سبل الهدی، ج1، ص59.
- ↑ التنبیه و الاشراف، ص245؛ العقد الفرید، ج4، ص212؛ مناقب آل ابیطالب، ج1، ص210.
- ↑ الطبقات الکبری، ج1، ص219.
- ↑ شواهد التنزیل، ج1، ص93.
- ↑ اسدالغابه، ج1، ص390؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص361؛ تهذیب التهذیب، ج2، ص193.
- ↑ تفسیر جوامع الجامع، ج3، ص462.
- ↑ الاتقان، ج1، ص168.
- ↑ مبهمات القرآن، ج1، ص476؛ تفسیر القرطبی، ج14، ص88.
- ↑ الطبقات الکبری، ج7، ص101.
- ↑ فتوح البلدان، ج2، ص373؛ الاخبار الطوال، ص135؛ تاریخ الطبری، ج3، ص204.
- ↑ تاریخ الطبری، ج3، ص204.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص107.
- ↑ فتوح البدان، ج1، ص380.
- ↑ فتوح البلدان، ج2، ص400.
- ↑ فتوح البلدان، ج2، ص400.
- ↑ فتوح البلدان، ص372-374.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص100؛ اسدالغابه، ج1، ص54.
- ↑ الفتوح، ج2، ص276.
- ↑ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص141؛ الفتوح، ص148.
- ↑ فتوح البلدان، ج2، ص468.
- ↑ فتوح البلدان، ج2، ص468.
- ↑ الطبقات الکبری، ج7، ص317.
- ↑ اسدالغابه، ج1، ص392.
- ↑ تفسیر القرطبی، ج11، ص85.
- ↑ فتوح البلدان، ج1، ص241؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص168؛ الفتوح، ص291.
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج3، ص109.
- ↑ انساب الاشراف، ج3، ص17؛ رجال طوسی، ص60.
- ↑ الطبقات الکبری، ج7، ص317؛ مروج الذهب، ج2، ص384.
- ↑ تاریخ المدینه، ج3، ص991؛ صحیح البخاری، ج6، ص99؛ جامع البیان، ج1، ص46.
- ↑ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص173؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص134.
- ↑ مروج الذهب، ج2، ص383.
- ↑ مروج الذهب، ج2، ص384.
- ↑ اسدالغابه، ج1، ص392؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص363؛ رجال طوسی، ص35.
- ↑ رجال طوسی، ص60.
- ↑ مروج الذهب، ج2، ص383؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص287.
- ↑ مناقب امیرالمؤمنین، ج1، ص152.
- ↑ شواهد التنزیل، ج1، ص163.
- ↑ الامالی، طوسی، ص344.
- ↑ کشف الغمه، ج2، ص95-219.
- ↑ شواهد التنزیل، ج1، ص176.
- ↑ الامالی، طوسی، ص330.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج3، ص3.
- ↑ الخصال، ج2، ص361؛ تفسیر فرات الکوفی، ص570.
- ↑ شواهد التنزیل ج2، ص490؛ تاریخ مدینة دمشق، ج12، ص270-271.
- ↑ شواهد التنزیل، ج2، ص499.
- ↑ تاریخ الطبری، ج4، ص430؛ مروج الذهب، ج3، ص70؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص161.
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج4، ص227.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج4، ص258.
- ↑ الطبقات، خلیفه، ص260.
- ↑ تهذیب الکمال، ج8، ص477.
- ↑ اللباب، ج1، ص351.
- ↑ المعجم الکبیر، ج3، ص162.
- ↑ الطبقات الکبری، ج8، ص477.
- ↑ الطبقات الکبری، ج6، ص297.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الاتقان فی علوم القرآن، عبدالرحمان بن ابیبکر السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
- الاحتجاج علی اهل اللجاج، احمد بن علی الطبرسی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش ابراهیم بهادری و محمد هادی به، تهران، انتشارات اسوه، ۱۴۱۳ق.
- الاخبار الطوال، احمد بن داود الدینوری (م.۲۸۳ق.)، به کوشش عبدالمنعم عامر و جمالالدین شیال، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
- الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محمد بن محمد بن النعمان (شیخ مفید) (۳۳۶-۴۱۳ق.)، تحقیق مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
- اسباب النزول، علی بن احمد الواحدی (م.۴۶۸ق.)، به کوشش ایمن صالح، قاهره، دار الحدیث، بیتا.
- الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، یوسف بن عبدالله بن عبدالبر (۳۶۸-۴۶۳ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- اسد الغابة فی معرفة الصحابه، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- الاصابة فی تمییز الصحابه، ابن حجر العسقلانی (۷۷۳-۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- اعلام الوری باعلام الهدی، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، تصحیح مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
- الامالی، محمد بن محمد بن النعمان (شیخ مفید) (م.۴۱۳ق.)، تصحیح حسین استاد ولی، علیاکبر غفاری، بیروت، دار المفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
- الامالی، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، تصحیح محققان بنیاد بعثت، قم، انتشارات دار الثقافه، ۱۴۱۴ق.
- انساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری (م.۲۷۹ق.)، تحقیق سهیل صادق زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
- بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، محمد باقر المجلسی (۱۰۳۷-۱۱۱۰ق.)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- تاریخ الطبری (تاریخ الامم والملوک)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق.)، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۳ق.
- تاریخ المدینة المنوره (اخبار المدینه النبویه)، عمر بن شبّه النمیری (م.۲۶۲ق.)، به کوشش فهیم محمد شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
- تاریخ خلیفه، خلیفة بن خیاط (م.۲۴۰ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
- تاریخ مدینة دمشق، علی بن الحسن ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- تاریخ الیعقوبی، احمد بن ابییعقوب الیعقوبی (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
- التحصین لاسرار ما زاد من اخبار کتاب الیقین، ابن طاووس سید رضیالدین علی، مؤسسة دار الکتب، قم، ۱۴۱۳ق.
- التعریف و الاعلام فیما ابهم من الاسماء الاعلام فی القران الکریم، عبدالرحمان بن عبدالله السهیلی (م.۵۸۱ق.)، به کوشش عبدالله محمد علی النقراط، طرابلس، کلیة الدعوة الاسلامیة و لجنة الحفاظ علی التراث الاسلامی، ۱۴۰۱ق.
- تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، بیروت، دار السرور، ۱۴۱۱ق.
- تفسیر جوامع الجامع، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۸ق.
- تفسیر فرات الکوفی، فرات بن ابراهیم الکوفی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش.
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، محمد بن احمد القرطبی (م.۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
- تفسیر ماوردی (النکت و العیون)، علی بن محمد الماوردی (م.۴۵۰ق.)، تصحیح سید عبدالمقصود بن عبدالرحیم، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
- تفسیر مبهمات القرآن الموسوم بصلة الجمع وعائد التذییل لموصول کتابی الاعلام والتکمیل، محمد بن علی البلنسی (م.۷۸۲ق.)، به کوشش حنیف بن حسن القاسمی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
- التنبیه و الاشراف، علی بن الحسین المسعودی (م.۳۴۶ق.)، بیروت، دار الصعب، بیتا.
- تهذیب التهذیب، ابن حجر العسقلانی (۷۷۳-۸۵۲ق.)، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، یوسف بن عبدالرحمان المزی (م.۷۴۲ق.)، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، مؤسسة الرساله، ۱۹۸۵م.
- الثقات، محمد بن حبان (م.۳۵۴ق.)، بیروت، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق.
- جامع البیان عن تأویل آی القرآن (تفسیر الطبری)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- الخصال المحمودة و المذمومه، محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق.)، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- دلائل النبوه، احمد بن الحسین البیهقی (م.۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
- رجال الطوسی، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش جواد قیومی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۵ق.
- روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش محمد جعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش.
- سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، محمد بن یوسف الشمس الشامی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
- السنن الکبری، احمد بن الحسین البیهقی (۳۸۴-۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
- سیر اعلام النبلاء، شمسالدین محمد بن احمد الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
- السیرة النبویه، عبدالملک بن هشام (م.۲۰۸ق.)، تحقیق مصطفی السقاء و عبدالحفیظ شبلی و ابراهیم الابیاری، بیروت، مکتبة العلمیه، بیتا.
- سیمای کارگزاران علی بن ابیطالب، علی اکبر ذاکری، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، اول، ۱۳۷۱ش.
- شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، نعمان بن محمد المغربی (م.۳۶۳ق.)، به کوشش سید محمد حسینی جلالی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۴ق.
- شرح نهج البلاغه، ابن ابیالحدید (م.۶۵۶ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق.
- شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الایات النازلة فی اهل البیت، الحاکم الحسکانی (م.۵۰۶ق.)، به کوشش محمدباقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق.
- صحیح البخاری، محمد بن اسماعیل البخاری (م.۲۵۶ق.)، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
- الطبقات الکبری، محمد بن سعد (م.۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
- الطبقات، خلیفة بن خیاط (م.۲۴۰ق.)، به روایت موسی بن ذکریا تستری و محمد بن احمد ازدی، تحقیق سهیل صادق زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
- العقد الفرید، احمد بن محمد بن عبد ربه (۲۴۶-۳۲۸ق.)، به کوشش مفید محمد قمیحه، بیروت، مکتبة العصریه، ۱۴۲۵ق.
- الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، عبدالحسین الامینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۶ش.
- غرر التبیان، بدرالدین حموی (م.۷۳۳ق.)، به کوشش عبدالجواد خلف، دمشق، دار قتیبه، ۱۴۱۰ق.
- فتوح البلدان، احمد بن یحیی البلاذری (م.۲۷۹ق.)، تصحیح صلاحالدین منجد، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۹۵۷م.
- الفتوح، احمد بن محمد بن اعثم کوفی (م.۳۱۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.
- الکافی، محمد بن یعقوب کلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات دار الکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
- الکامل فی التاریخ، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- الکشاف، محمود بن عمر الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، به کوشش محمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- کشف الغمه، علی بن عیسی الاربلی (م.۶۹۳ق.)، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵ق.
- کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، علی بن حسامالدین الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسة الرساله، ۱۴۰۹ق.
- اللباب فی تهذیب الانساب، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق.)، مقدمه محمد جواد بلاغی (۱۸۶۴-۱۹۳۳م.)، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
- المحبّر، محمد بن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده، بیتا.
- مراصد الاطلاع علی اسماء الامکنة و البقاع، و هو مختصر معجم البلدان لیاقوت، صفیالدین عبدالمومن بن عبدالحق (م.۷۳۹ق.)، به کوشش علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
- مروج الذهب و معادن الجوهر، علی بن الحسین المسعودی (م.۳۴۶ق.)، به کوشش یوسف اسعد داغر، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۹ق.
- مسند احمد، احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
- المعارف، ابن قتیبه دینوری (۲۱۳-۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، انتشارات شریف الرضی، ۱۳۷۳ش.
- المعجم الکبیر، سلیمان بن احمد الطبرانی (۲۶۰-۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
- المعرفة و التاریخ، یعقوب بن سفیان الفسوی(م.۲۷۷ق.)، دار الکتب العلمیه، بیجا، ۱۴۱۹ق.
- المغازی، محمد بن عمر الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ق.
- مناقب آل ابیطالب، ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش البقاعی، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۲ق.
- مناقب الامام امیر المؤمنین علی بن ابیطالب، محمد بن سلیمان الکوفی (م.۳۰۰ق.)، به کوشش محمدباقر محمودی، قم، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیه، ۱۴۱۲ق.
- مناقب علی بن ابیطالب و ما نزل من القران فی علی، احمد بن موسی بن مَرْدَوَیه الاصفهانی (م.۴۱۰ق.)، تحقیق عبدالرزّاق محمد حسین حرزالدین، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق.
- المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، عبدالرحمان بن علی ابن الجوزی (م.۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا و نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
- الوثائق السیاسیه، محمد حمید الله، قاهرة، ۱۹۵۸م.