جدال: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۱: خط ۳۱:
  | جستارهای وابسته =  
  | جستارهای وابسته =  
}}
}}
[[جدال]] از [[محرمات احرام]] در [[فقه امامی]] است و به معنای سوگند خوردن با گفتن: «لا و اللَّه»(سوگند به خدا، چنین نیست) و «بلی واللَّه»(سوگند به خدا، چنین است) می‌باشد. به گفته شماری از فقیهان شیعه، وجه اطلاق جدال بر این‌گونه سوگند آن است که در بسیاری از موارد، سوگند خوردن همراه با ستیز و دشمنی است.
'''جِدال''' از [[محرمات احرام]] در [[فقه امامی|فقه شیعه]] است و به معنای سوگند خوردن با گفتن: «لا و اللَّه» (سوگند به خدا، چنین نیست) و «بلی واللَّه» (سوگند به خدا، چنین است) می‌باشد. به گفته شماری از فقیهان شیعه، وجه اطلاق جدال بر این‌گونه سوگند آن است که در بسیاری از موارد، سوگند خوردن همراه با ستیز و دشمنی است.


به نظر مشهور فقیهان امامی، برای جدال صادق (سوگند راست خوردن) در بار اول و دوم [[کفاره]] [[واجب]] نمی‌شود و تنها [[استغفار]] لازم است. در بار سوم، [[قربانی کردن]] یک گوسفند به‌عنوان کفاره واجب است.
به نظر شیعه، جدال صادق (سوگند راست خوردن) در بار اول و دوم کفاره‌ای ندارد و تنها [[استغفار]] لازم است؛ اما در بار سوم، [[قربانی کردن]] یک گوسفند به‌عنوان کفاره واجب است.  


اما در جدال کاذب (سوگند دروغ خوردن)، بنابر روایات و دیدگاه مشهور فقیهان شیعه یک‌بار جدال موجب کفاره یعنی [[ذبح]] یک گوسفند می‌گردد. کفاره جدال دروغ در بار دوم، یک گاو و بار سوم یک شتر است.
جدال کاذب (سوگند دروغ خوردن)، سبب کفاره می‌شود: کفاره بار اول، [[ذبح]] یک گوسفند، بار دوم، یک گاو و در بار سوم یک شتر است.
 
به نظر فقیهان شیعه جدال احرام‌گزار در حال ضرورت؛ مانند اثبات حق و نفی باطل، حرام نیست و کفاره ندارد.


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
واژه «جِدال» مصدر از ریشه «ج ـ د ـ ل» به معنای محکم تاباندن ریسمان، قوّت یافتن استخوان، کشتی گرفتن، ستیز، مباحثه کردن، دلیل آوردن، و چیره شدن بر طرفِ ستیز است.<ref>الصحاح، ج4، ص1653؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص433-434؛ لسان العرب، ج11، ص103-105، «جدل. </ref> این ماده در برخی از آیات [[قرآن]] نیز به معنای ستیز و مباحثه به‌کار رفته است.<ref>از جمله: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ﴾}} ([[سوره نحل]]، آیه 125)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿وَلا تُجَادِلُوا اَهْلَ الْکِتَابِ اِلا بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ﴾}} ([[سوره عنکبوت]]، آیه 46)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَاَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَاْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا﴾}} ([[سوره هود]]، آیه 32)</ref>
واژه «جِدال» مصدر از ریشه «ج ـ د ـ ل» به معنای محکم تاباندن ریسمان، قوّت یافتن استخوان، کشتی گرفتن، ستیز، مباحثه کردن، دلیل آوردن، و چیره شدن بر طرفِ ستیز است.<ref>الصحاح، ج4، ص1653؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص433-434؛ لسان العرب، ج11، ص103-105، «جدل. </ref> این ماده در برخی از آیات [[قرآن]] نیز به معنای ستیز و مباحثه به‌کار رفته است.<ref>از جمله: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ﴾}} ([[سوره نحل]]، آیه 125)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿وَلا تُجَادِلُوا اَهْلَ الْکِتَابِ اِلا بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ﴾}} ([[سوره عنکبوت]]، آیه 46)؛ {{قلم رنگ|سبز|﴿یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَاَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَاْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا﴾}} ([[سوره هود]]، آیه 32)</ref>


===معنای اصطلاحی===
===معنای اصطلاحی===
به نظر فقیهان امامیه، مقصود از جدال در محرمات احرام، سوگند خوردن با تعابیری ویژه است؛ یعنی: «لا و الله» (سوگند به خدا! چنین نیست) و «بلی و الله» (سوگند به خدا! چنین است).<ref>الانتصار، سید مرتضی، ص241-242؛ غنیة النزوع، ص160؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص27.</ref> این مفهوم برگرفته از آیه 197 [[سوره بقره]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿لا جِدَالَ فِی الْحَجِّ﴾}}(در حج، جدال نیست) و احادیثی<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص328؛ وسائل الشیعه، ج12، ص463.</ref> است که مقصود از جدال را در این آیه، نوعی سوگند خوردن در حال [[احرام]] شمرده‌اند.<ref>الکافی، ج4، ص338؛ التهذیب، ج5، ص297-298.</ref> البته در پاره‌ای روایات، دشنام دادن و فخرفروشی نیز از مصداق‌های جدال به‌شمار رفته است.<ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص95؛ دعائم الاسلام، ج1، ص291.</ref>
به نظر فقیهان شیعه، جدال آن است که برای اثبات یا رد سخنی به خدا سوگند بخورد؛ خواه با لفظ جلاله «الله» باشد یا معادل آن در زبان‌های دیگر، راست باشد یا دروغ، همراه با نزاع و ستیزه‌جویی باشد یا نباشد.<ref>مناسک حج، ص۲۰۹-۲۱۰، مسأله ۳۷۳.</ref>
 
سوگند خوردن در جدال با تعابیر «لا و الله» (سوگند به خدا! چنین نیست) و «بلی و الله» (سوگند به خدا! چنین است).<ref>الانتصار، سید مرتضی، ص241-242؛ غنیة النزوع، ص160؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص27.</ref> این مفهوم برگرفته از آیه 197 [[سوره بقره]]: {{قلم رنگ|سبز|﴿لا جِدَالَ فِی الْحَجِّ﴾}}(در حج، جدال نیست) و احادیثی<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص328؛ وسائل الشیعه، ج12، ص463.</ref> است که مقصود از جدال را در این آیه، نوعی سوگند خوردن در حال [[احرام]] شمرده‌اند.<ref>الکافی، ج4، ص338؛ التهذیب، ج5، ص297-298.</ref> البته در پاره‌ای روایات، دشنام دادن و فخرفروشی نیز از مصداق‌های جدال به‌شمار رفته است.<ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص95؛ دعائم الاسلام، ج1، ص291.</ref>


به نظر فقیهان اهل سنت مقصود از جدال ناپسند در حج، اموری چون خشمگین کردن رفیق و همراه،<ref>المبسوط، ج4، ص7؛ البحر الرائق، ج2، ص566؛ المجموع، ج7، ص140.</ref> مشاجره زبانی با حاجیان،<ref>جامع البیان ج2، ص370-372.</ref> اختلاف ورزیدن در مکان وقوف،<ref>الموطا، ج1، ص389.</ref>  و ستیز و تردید هنگام [[حج]] دانسته شده است.
به نظر فقیهان اهل سنت مقصود از جدال ناپسند در حج، اموری چون خشمگین کردن رفیق و همراه،<ref>البحر الرائق، ج2، ص566؛ المجموع، ج7، ص140.</ref> مشاجره زبانی با حاجیان،<ref>جامع البیان ج2، ص370-372.</ref> اختلاف ورزیدن در مکان وقوف، و ستیز و تردید هنگام [[حج]] دانسته شده است.<ref>الموطا، ج1، ص389.</ref>


==حکم فقهی و شرایط جدال==
==حکم فقهی و شرایط جدال==
درباره شرایط جدال و حکم فقهی آن دیدگاه‌های مختلفی در شیعه و اهل سنت بیان شده است.
درباره شرایط جدال و حکم فقهی آن دیدگاه‌های مختلفی در شیعه و اهل سنت بیان شده است.


===نظر فقیهان شیعه===
===نظر فقیهان شیعه===
به باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه آیه 197 سوره بقره و احادیث<ref>الکافی، ج4، ص338؛ التهذیب، ج5، ص335-336.</ref> و [[اجماع]]، جدال به معنای سوگند خوردن با تعابیر خاص، بر احرام‌گزار حرام است.<ref>الانتصار، سید مرتضی، ص241-242؛ ریاض المسائل، ج6، ص313؛ جواهر الکلام، ج18، ص359.</ref> در این حکم، تفاوتی میان زن و مرد نیست.<ref>مجمع الفائده، ج6، ص295-296.</ref> شماری از فقیهان به پشتوانه مفهوم جدال که در آن مباحثه و ستیز نهفته است، بحث و ستیز پیشین را شرط تحقق جدال می‌دانند؛ به‌گونه‌ای که عبارت «لا و الله» را یک طرف و عبارت «بلی و الله» را طرف برابر بر زبان آورد.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص363-364.</ref>
به باور مشهور فقیهان شیعه، جدال به معنای سوگند خوردن با تعابیر خاص، بر احرام‌گزار حرام است<ref>الانتصار، سید مرتضی، ص241-242؛ ریاض المسائل، ج6، ص313؛ جواهر الکلام، ج18، ص359.</ref> و در این حکم، تفاوتی میان زن و مرد نیست.<ref>مجمع الفائده، ج6، ص295-296.</ref> همچنین جدال ممنوع در حج، تنها شامل کاربرد عبارت «لا و الله» یا «بلی و الله» است.<ref>قواعد الاحکام، ج1، ص424؛ مجمع الفائده، ج6، ص295؛ کشف الغطاء، ج2، ص455.</ref> گفته شده کاربرد هر دو تعبیر با هم در یک ستیز لازم نیست و به کار بردن یکی از آن دو، جدال است.<ref>منتهی المطلب، ج2، ص844؛ کشف الغطاء، ج2، ص455؛ فقه الصادق، ج10، ص465-466.</ref> به نظر فقیهان سوگند خوردن به سایر نام‌های خدا مانند «رحمن»، «رحیم» و «خالق» یا به غیر زبان عربی<ref>مستند الشیعه، ج11، ص387؛ کتاب الحج، ج2، ص140؛ مناسک حج، مسأله ۳۷۵.</ref> و نیز هرچه را در شرع سوگند به‌شمار آید، جدال ممنوع شمرده می‌شود.<ref>الدروس، ج1، ص386-387؛ جامع المقاصد، ج3، ص183-184؛ ریاض المسائل، ج6، ص313-314.</ref>
 
ولی دیگر فقیهان به پشتوانه اطلاق روایات<ref>نک: من لا یحضره الفقیه، ج2، ص329؛ نک: التهذیب، ج5، ص336.</ref> وجود ستیز پیشین را در تحقق جدال شرط ندانسته‌اند.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص386؛ المعتمد، ج4، ص162؛ فقه الصادق، ج10، ص461-462.</ref> البته شماری از فقیهان امامی ستیز در بحث را که تنها به قصد غلبه و برتری‌جویی در مباحثه و خود‌نمایی باشد، حرام شمرده‌اند، خواه هنگام [[مناسک حج]] باشد و خواه جز آن.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص109؛ بحار الانوار، ج70، ص400-402؛ جواهر الکلام، ج17، ص203.</ref>
 
بسیاری از فقیهان متاخر امامی به پشتوانه روایات متعدد<ref>الکافی، ج4، ص338؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص329؛ التهذیب، ج5، ص336.</ref> بر آنند که جدال ممنوع در حج تنها شامل کاربرد عبارت «لا و الله» یا «بلی و الله» است.<ref>قواعد الاحکام، ج1، ص424؛ مجمع الفائده، ج6، ص295؛ کشف الغطاء، ج2، ص455.</ref> از این‌رو، اگر تنها الفاظ سوگند گفته شود و معنای این دو عبارت به زبان دیگر بیان گردد<ref>کشف اللثام، ج5، ص369، 370؛ المعتمد، ج4، ص166.</ref> و یا حتی سوگند به غیر خدا خورده شود، جدال حرام تحقق نخواهد یافت.<ref>تذکرة الفقهاء، ج8، ص27؛ کشف الغطاء، ج2، ص455.</ref> به تصریح فقیهان یاد شده، کاربرد هر دو تعبیر با هم در یک ستیز لازم نیست و کاربرد یکی از آن دو کافی است.<ref>منتهی المطلب، ج2، ص844؛ کشف الغطاء، ج2، ص455؛ فقه الصادق، ج10، ص465-466.</ref>
 
شماری از فقیهان به پشتوانه حدیثی دیگر<ref>الکافی، ج4، ص338؛ التهذیب، ج5، ص335.</ref> جدال را در کاربرد این دو عبارت منحصر ندانسته و هرچه را در شرع سوگند به‌شمار آید، مصداق جدال و ممنوع دانسته‌اند.<ref>الدروس، ج1، ص386-387؛ جامع المقاصد، ج3، ص183-184؛ ریاض المسائل، ج6، ص313-314.</ref> بر این اساس، حتی سوگند خوردن با تعابیری جز نام خدا مانند «رحمن»، «رحیم»، «خالق» یا به غیر زبان عربی نیز جدال ممنوع شمرده می‌شود.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص387؛ کتاب الحج، ج2، ص140.</ref>
 
شماری از فقیهان برآنند که اگر کلمات «لا» و «بلی» به زبان غیر عربی گفته شود، جدال ممنوع تحقق می‌یابد؛ ولی لفظ سوگند (والله) باید صریحاً به عربی بیان شود.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص363-364.</ref> به باور شماری از فقیهان، با سه بار سوگند راست خوردن یا یک بار سوگند دروغ خوردن، جدال تحقق می‌یابد.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص387.</ref> دیگر فقیهان یک بار سوگند خوردن را کافی شمرده‌اند.<ref>نک: ریاض المسائل، ج7، ص425.</ref>
 
به تصریح [[شیخ مفید]]، جدال حرام در حج با عبارت «والله ما کان کذا»؛ «به خدا سوگند! این‌گونه نیست» یا «و الله لیکوننّ کذا»؛ «به خدا سوگند! این‌گونه است» تحقق می‌یابد.<ref>المقنعه، ص398.</ref> شماری از فقیهان تصریح کرده‌اند که برای تحقق جدال ممنوع، نفی یا تصدیق اخباری شرط است؛ یعنی جمله‌ای که احرام‌گزار به‌کار می‌برد، باید اخباری باشد؛ زیرا جمله انشائی درخور صدق و کذب نیست.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص185؛ المعتمد، ج4، ص166.</ref>


===نظر اهل سنت===
===نظر اهل سنت===
برخی آن را در زمره محرمات احرام نشمرده‌اند.<ref>نک: بدائع الصنائع، ج2، ص183-216؛ روضة الطالبین، ج2، ص401-418؛ کشاف القناع، ج2، ص489-520.</ref>
* برخی آن را در زمره محرمات احرام نشمرده‌اند.<ref>نک: بدائع الصنائع، ج2، ص183-216؛ روضة الطالبین، ج2، ص401-418؛ کشاف القناع، ج2، ص489-520.</ref>


به سخن برخی از فقیهان اهل‌سنت، کراهت یا حتی حرمت جدال احرام‌گزار را می‌توان برداشت کرد.<ref>المغنی، ج3، ص265؛ کشاف القناع، ج2، ص523؛ البحر الرائق، ج2، ص566.</ref> اما آنان به این ممنوعیت تصریح نکرده‌اند.
* به سخن برخی از فقیهان اهل‌سنت، کراهت یا حتی حرمت جدال احرام‌گزار را می‌توان برداشت کرد.<ref>المغنی، ج3، ص265؛ کشاف القناع، ج2، ص523؛ البحر الرائق، ج2، ص566.</ref>


شماری از مفسران اهل‌سنت بر آنند که مقصود از جدال، شک در حج و وجوب آن است و حج با چنین جدالی باطل به‌شمار می‌رود؛ زیرا شک در وجوب حج، موجب [[کفر]] و بطلان حج است.<ref>التفسیر الکبیر، ج5، ص182.</ref>
* به نظر شماری از مفسران اهل‌سنت مقصود از جدال، شک در حج و وجوب آن است و حج با چنین جدالی باطل به‌شمار می‌رود؛ زیرا شک در وجوب حج، موجب [[کفر]] و بطلان حج است.<ref>التفسیر الکبیر، ج5، ص182.</ref>


==کفاره جدال==
==کفاره جدال==


به باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث<ref>نک: الکافی، ج4، ص337.</ref> برای جدال صادق (سوگند راست خوردن) در بار اول و دوم کفاره واجب نمی‌شود و تنها [[استغفار]] لازم است.<ref>منتهی المطلب، ج2، ص844؛ ریاض المسائل، ج7، ص423-425؛ جواهر الکلام، ج20، ص420-421، 424.</ref> به پشتوانه حدیثی از [[امام صادق(ع)]]<ref>الکافی، ج4، ص337.</ref> در بار سوم، [[قربانی کردن]] یک گوسفند به‌عنوان کفاره واجب است.<ref>غنیة النزوع، ص167؛ الکافی فی الفقه، ص204؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.</ref>
به باور مشهور فقیهان امامی، در جدال صادق (سوگند راست خوردن) در بار اول و دوم کفاره واجب نمی‌شود و تنها [[استغفار]] لازم است؛<ref>منتهی المطلب، ج2، ص844؛ ریاض المسائل، ج7، ص423-425؛ جواهر الکلام، ج20، ص420-421، 424.</ref> اما به پشتوانه حدیثی از [[امام صادق(ع)]]<ref>الکافی، ج4، ص337.</ref> در بار سوم، [[قربانی کردن]] یک گوسفند به‌عنوان کفاره واجب است.<ref>غنیة النزوع، ص167؛ الکافی فی الفقه، ص204؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.</ref>


در جدال کاذب (سوگند دروغ خوردن) به باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص334-335.</ref> یک‌بار جدال موجب کفاره یعنی [[ذبح]] یک گوسفند می‌گردد.<ref>غنیة النزوع، ص167؛ ریاض المسائل، ج7، ص425؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.</ref> کفاره دو بار جدال دروغ، به باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث<ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص95؛ التهذیب، ج5، ص335.</ref> قربانی کردن یک [[گاو]] است.<ref>غنیة النزوع، ص167؛ جامع الخلاف، ص196؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.</ref> به باور شماری دیگر، کفاره آن، قربانی کردن یک گوسفند است.<ref>المعتمد، ج4، ص170-171.</ref> کفاره سه بار جدال دروغ، به باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث<ref>التهذیب، ج5، ص334-335.</ref> قربانی کردن یک [[شتر]]<ref>الحدائق، ج15، ص465؛ کشف اللثام، ج6، ص479؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.</ref> و به باور فقیهان دیگر، به پشتوانه احادیث دیگر<ref>الکافی، ج4، ص337؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص328.</ref> قربانی کردن ِیک گاو است.<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص445-446؛ المعتمد، ج4، ص170-171.</ref>
=== سوگند دروغ خوردن ===
در جدال کاذب (سوگند دروغ خوردن) به باور مشهور فقیهان شیعه، یک‌بار جدال موجب کفاره یعنی [[ذبح]] یک گوسفند می‌گردد.<ref>غنیة النزوع، ص167؛ ریاض المسائل، ج7، ص425؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.</ref> کفاره دو بار جدال دروغ، به باور مشهور فقیهان امامی، قربانی کردن یک [[گاو]] است<ref>غنیة النزوع، ص167؛ جامع الخلاف، ص196؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.</ref> و به نظر برخی دیگر، کفاره آن، قربانی کردن یک گوسفند است.<ref>المعتمد، ج4، ص170-171.</ref>  


در فقه امامی، درباره حکم احرام‌گزاری که پس از پرداخت کفاره جدال دیگر بار مرتکب جدال حرام می‌شود، دیدگاه‌ها متفاوت است. برخی کفاره آن را کفاره جدالِ بار اول یعنی قربانی کردن یک گوسفند<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص445؛ الدروس، ج1، ص386، 421.</ref> و شماری دیگر، کفاره جدال بار دوم یعنی قربانی کردنِ یک گاو به‌شمار آورده‌اند.<ref>جواهر الکلام، ج20، ص421.</ref>
کفاره سه بار جدال دروغ، قربانی کردن یک [[شتر]]<ref>الحدائق، ج15، ص465؛ کشف اللثام، ج6، ص479؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.</ref> و به باور فقیهان دیگر، قربانی کردنِ یک گاو است.<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص445-446؛ المعتمد، ج4، ص170-171.</ref>


از دید مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث<ref>الکافی، ج2، ص463؛ ج4، ص338؛ ج5، ص280.</ref> جدال احرام‌گزار به سبب اضطرار، مشمول حرمت و کفاره نیست. از جمله مصداق‌های اضطرار از منظر آن‌ها، اثبات حق و نفی باطل یا دفع دعوای دروغ با سوگند خوردن است.<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص446؛ الحدائق، ج15، ص469؛ ریاض المسائل، ج6، ص314.</ref> نیز جدال در راه اطاعت خداوند، جدال برای صله رحم و اکرام مؤمن،<ref>مختلف الشیعه، ج4، ص87؛ الدروس، ج1، ص387؛ فقه الصادق، ج11، ص215.</ref> جدال از روی سهو و فراموشی، و جدال لغو<ref>منتهی المطلب، ج2، ص844؛ الدروس، ج1، ص387.</ref> مستلزم کفاره نیست.
=== کفاره تکرار جدال ===
به گفته فقیهان شیعه، احرام‌گزاری که پس از پرداخت کفاره جدال، بار دیگر مرتکب جدال حرام شود، باید کفاره بدهد؛ به نظر برخی، کفاره آن مانند کفاره جدالِ بار اول (قربانی کردن یک گوسفند)،<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص445؛ الدروس، ج1، ص386، 421.</ref> و به نظر شماری دیگر، کفاره جدال بار دوم (قربانی کردنِ یک گاو) است.<ref>جواهر الکلام، ج20، ص421.</ref>
 
=== سوگند در حال ضرورت ===
به گفته فقیهان شیعه، جدال احرام‌گزار به سبب اضطرار، حرام نیست و کفاره ندارد؛<ref>مناسک حج، مسئله ۳۷۶.</ref> از جمله مصداق‌های اضطرار، اثبات حق و نفی باطل یا دفع دعوای دروغ با سوگند خوردن است.<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص446؛ الحدائق، ج15، ص469؛ ریاض المسائل، ج6، ص314.</ref> نیز جدال در راه اطاعت خداوند، جدال برای صله رحم و اکرام مؤمن،<ref>مختلف الشیعه، ج4، ص87؛ الدروس، ج1، ص387؛ فقه الصادق، ج11، ص215.</ref> و جدال از روی فراموشی<ref>منتهی المطلب، ج2، ص844؛ الدروس، ج1، ص387.</ref> مستلزم کفاره نیست.


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==


* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/937811/جدال-در-حج حجتی کرمانی، علی، مجله میقات حج، جدال در حج، بهار 1374 - شماره 11 ISC (10 صفحه - از 75 تا 84).]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/937811/جدال-در-حج جدال در حج]
*
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2699/پاسخی-به-تفسیر-محرف-مفهوم-جدال-در-حج پاسخی به تفسیر محرف مفهوم جدال در حج]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2699/پاسخی-به-تفسیر-محرف-مفهوم-جدال-در-حج حجتی، سیدمحمدباقر، مجله نور علم، پاسخی به تفسیر محرف مفهوم جدال در حج، آبان 1369 - شماره 37 (18 صفحه - از 8 تا 25).]


==پانویس==
==پانویس==
خط ۲۱۶: خط ۲۱۴:
* [[جدال (فتاوای مراجع)]]
* [[جدال (فتاوای مراجع)]]
{{محرمات احرام}}
{{محرمات احرام}}
{{احکام احرام عمودی}}
 


[[رده:محرمات احرام]]
[[رده:محرمات احرام]]
[[رده:واژگان قرآنی]]
[[رده:واژگان قرآنی]]
[[رده:اصطلاحات قرآنی]]
[[رده:اصطلاحات قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۱۸

مقاله توصیفی فقهی این مقاله، راهنمای عملی احکام فقهی نیست. برای اطلاع از حکم و وظیفه شرعی به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کنید. از جمله نگاه کنید به: جدال (فتاوای مراجع).
جدال (نوعی سوگند)
دسته محرمات احرام
مربوط به آیین احرام در عمره و حج
مکان حرم مکنی
زمان هنگام احرام
حکم حرام
کفاره قربانی کردن گوسفند، در صورت سوگند دروغ یا تکرار سوگند راست
مفاهیم فقهی وابسته محرمات احرام
صفحه فتواهای مراجع جدال (فتاوای مراجع)

جِدال از محرمات احرام در فقه شیعه است و به معنای سوگند خوردن با گفتن: «لا و اللَّه» (سوگند به خدا، چنین نیست) و «بلی واللَّه» (سوگند به خدا، چنین است) می‌باشد. به گفته شماری از فقیهان شیعه، وجه اطلاق جدال بر این‌گونه سوگند آن است که در بسیاری از موارد، سوگند خوردن همراه با ستیز و دشمنی است.

به نظر شیعه، جدال صادق (سوگند راست خوردن) در بار اول و دوم کفاره‌ای ندارد و تنها استغفار لازم است؛ اما در بار سوم، قربانی کردن یک گوسفند به‌عنوان کفاره واجب است.

جدال کاذب (سوگند دروغ خوردن)، سبب کفاره می‌شود: کفاره بار اول، ذبح یک گوسفند، بار دوم، یک گاو و در بار سوم یک شتر است.

به نظر فقیهان شیعه جدال احرام‌گزار در حال ضرورت؛ مانند اثبات حق و نفی باطل، حرام نیست و کفاره ندارد.

مفهوم‌شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژه «جِدال» مصدر از ریشه «ج ـ د ـ ل» به معنای محکم تاباندن ریسمان، قوّت یافتن استخوان، کشتی گرفتن، ستیز، مباحثه کردن، دلیل آوردن، و چیره شدن بر طرفِ ستیز است.[۱] این ماده در برخی از آیات قرآن نیز به معنای ستیز و مباحثه به‌کار رفته است.[۲]

معنای اصطلاحی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر فقیهان شیعه، جدال آن است که برای اثبات یا رد سخنی به خدا سوگند بخورد؛ خواه با لفظ جلاله «الله» باشد یا معادل آن در زبان‌های دیگر، راست باشد یا دروغ، همراه با نزاع و ستیزه‌جویی باشد یا نباشد.[۳]

سوگند خوردن در جدال با تعابیر «لا و الله» (سوگند به خدا! چنین نیست) و «بلی و الله» (سوگند به خدا! چنین است).[۴] این مفهوم برگرفته از آیه 197 سوره بقره: ﴿لا جِدَالَ فِی الْحَجِّ﴾(در حج، جدال نیست) و احادیثی[۵] است که مقصود از جدال را در این آیه، نوعی سوگند خوردن در حال احرام شمرده‌اند.[۶] البته در پاره‌ای روایات، دشنام دادن و فخرفروشی نیز از مصداق‌های جدال به‌شمار رفته است.[۷]

به نظر فقیهان اهل سنت مقصود از جدال ناپسند در حج، اموری چون خشمگین کردن رفیق و همراه،[۸] مشاجره زبانی با حاجیان،[۹] اختلاف ورزیدن در مکان وقوف، و ستیز و تردید هنگام حج دانسته شده است.[۱۰]

حکم فقهی و شرایط جدال[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درباره شرایط جدال و حکم فقهی آن دیدگاه‌های مختلفی در شیعه و اهل سنت بیان شده است.

نظر فقیهان شیعه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به باور مشهور فقیهان شیعه، جدال به معنای سوگند خوردن با تعابیر خاص، بر احرام‌گزار حرام است[۱۱] و در این حکم، تفاوتی میان زن و مرد نیست.[۱۲] همچنین جدال ممنوع در حج، تنها شامل کاربرد عبارت «لا و الله» یا «بلی و الله» است.[۱۳] گفته شده کاربرد هر دو تعبیر با هم در یک ستیز لازم نیست و به کار بردن یکی از آن دو، جدال است.[۱۴] به نظر فقیهان سوگند خوردن به سایر نام‌های خدا مانند «رحمن»، «رحیم» و «خالق» یا به غیر زبان عربی[۱۵] و نیز هرچه را در شرع سوگند به‌شمار آید، جدال ممنوع شمرده می‌شود.[۱۶]

نظر اهل سنت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • برخی آن را در زمره محرمات احرام نشمرده‌اند.[۱۷]
  • به سخن برخی از فقیهان اهل‌سنت، کراهت یا حتی حرمت جدال احرام‌گزار را می‌توان برداشت کرد.[۱۸]
  • به نظر شماری از مفسران اهل‌سنت مقصود از جدال، شک در حج و وجوب آن است و حج با چنین جدالی باطل به‌شمار می‌رود؛ زیرا شک در وجوب حج، موجب کفر و بطلان حج است.[۱۹]

کفاره جدال[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به باور مشهور فقیهان امامی، در جدال صادق (سوگند راست خوردن) در بار اول و دوم کفاره واجب نمی‌شود و تنها استغفار لازم است؛[۲۰] اما به پشتوانه حدیثی از امام صادق(ع)[۲۱] در بار سوم، قربانی کردن یک گوسفند به‌عنوان کفاره واجب است.[۲۲]

سوگند دروغ خوردن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در جدال کاذب (سوگند دروغ خوردن) به باور مشهور فقیهان شیعه، یک‌بار جدال موجب کفاره یعنی ذبح یک گوسفند می‌گردد.[۲۳] کفاره دو بار جدال دروغ، به باور مشهور فقیهان امامی، قربانی کردن یک گاو است[۲۴] و به نظر برخی دیگر، کفاره آن، قربانی کردن یک گوسفند است.[۲۵]

کفاره سه بار جدال دروغ، قربانی کردن یک شتر[۲۶] و به باور فقیهان دیگر، قربانی کردنِ یک گاو است.[۲۷]

کفاره تکرار جدال[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به گفته فقیهان شیعه، احرام‌گزاری که پس از پرداخت کفاره جدال، بار دیگر مرتکب جدال حرام شود، باید کفاره بدهد؛ به نظر برخی، کفاره آن مانند کفاره جدالِ بار اول (قربانی کردن یک گوسفند)،[۲۸] و به نظر شماری دیگر، کفاره جدال بار دوم (قربانی کردنِ یک گاو) است.[۲۹]

سوگند در حال ضرورت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به گفته فقیهان شیعه، جدال احرام‌گزار به سبب اضطرار، حرام نیست و کفاره ندارد؛[۳۰] از جمله مصداق‌های اضطرار، اثبات حق و نفی باطل یا دفع دعوای دروغ با سوگند خوردن است.[۳۱] نیز جدال در راه اطاعت خداوند، جدال برای صله رحم و اکرام مؤمن،[۳۲] و جدال از روی فراموشی[۳۳] مستلزم کفاره نیست.

پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. الصحاح، ج4، ص1653؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص433-434؛ لسان العرب، ج11، ص103-105، «جدل.
  2. از جمله: ﴿وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ﴾ (سوره نحل، آیه 125)؛ ﴿وَلا تُجَادِلُوا اَهْلَ الْکِتَابِ اِلا بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ﴾ (سوره عنکبوت، آیه 46)؛ ﴿یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَاَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَاْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا﴾ (سوره هود، آیه 32)
  3. مناسک حج، ص۲۰۹-۲۱۰، مسأله ۳۷۳.
  4. الانتصار، سید مرتضی، ص241-242؛ غنیة النزوع، ص160؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص27.
  5. من لا یحضره الفقیه، ج2، ص328؛ وسائل الشیعه، ج12، ص463.
  6. الکافی، ج4، ص338؛ التهذیب، ج5، ص297-298.
  7. تفسیر عیاشی، ج1، ص95؛ دعائم الاسلام، ج1، ص291.
  8. البحر الرائق، ج2، ص566؛ المجموع، ج7، ص140.
  9. جامع البیان ج2، ص370-372.
  10. الموطا، ج1، ص389.
  11. الانتصار، سید مرتضی، ص241-242؛ ریاض المسائل، ج6، ص313؛ جواهر الکلام، ج18، ص359.
  12. مجمع الفائده، ج6، ص295-296.
  13. قواعد الاحکام، ج1، ص424؛ مجمع الفائده، ج6، ص295؛ کشف الغطاء، ج2، ص455.
  14. منتهی المطلب، ج2، ص844؛ کشف الغطاء، ج2، ص455؛ فقه الصادق، ج10، ص465-466.
  15. مستند الشیعه، ج11، ص387؛ کتاب الحج، ج2، ص140؛ مناسک حج، مسأله ۳۷۵.
  16. الدروس، ج1، ص386-387؛ جامع المقاصد، ج3، ص183-184؛ ریاض المسائل، ج6، ص313-314.
  17. نک: بدائع الصنائع، ج2، ص183-216؛ روضة الطالبین، ج2، ص401-418؛ کشاف القناع، ج2، ص489-520.
  18. المغنی، ج3، ص265؛ کشاف القناع، ج2، ص523؛ البحر الرائق، ج2، ص566.
  19. التفسیر الکبیر، ج5، ص182.
  20. منتهی المطلب، ج2، ص844؛ ریاض المسائل، ج7، ص423-425؛ جواهر الکلام، ج20، ص420-421، 424.
  21. الکافی، ج4، ص337.
  22. غنیة النزوع، ص167؛ الکافی فی الفقه، ص204؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.
  23. غنیة النزوع، ص167؛ ریاض المسائل، ج7، ص425؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.
  24. غنیة النزوع، ص167؛ جامع الخلاف، ص196؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.
  25. المعتمد، ج4، ص170-171.
  26. الحدائق، ج15، ص465؛ کشف اللثام، ج6، ص479؛ جواهر الکلام، ج20، ص420.
  27. مدارک الاحکام، ج8، ص445-446؛ المعتمد، ج4، ص170-171.
  28. مدارک الاحکام، ج8، ص445؛ الدروس، ج1، ص386، 421.
  29. جواهر الکلام، ج20، ص421.
  30. مناسک حج، مسئله ۳۷۶.
  31. مدارک الاحکام، ج8، ص446؛ الحدائق، ج15، ص469؛ ریاض المسائل، ج6، ص314.
  32. مختلف الشیعه، ج4، ص87؛ الدروس، ج1، ص387؛ فقه الصادق، ج11، ص215.
  33. منتهی المطلب، ج2، ص844؛ الدروس، ج1، ص387.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل جدال.
  • الانتصار اهم مناظرات الشیعة فی شبکات الانترنت: العاملی، بیروت، دارالسیره، 1421ق.
  • الانتصار: السید المرتضی (م. 436ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1415ق.
  • بحار الانوار: المجلسی (م. 1110ق.)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق.
  • البحر الرائق: ابونجیم المصری (م. 970ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق.
  • بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م. 587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق.
  • التبیان: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
  • تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، آل البیت، 1414ق.
  • تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفه، 1409ق.
  • تفسیر ابوالسعود (ارشاد العقل السلیم): ابوالسعود (م. 982ق.)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1411ق.
  • التفسیر الحدیث: محمد عزّة دروزه (م. 1404ق.)، بیروت، دارالغرب الاسلامی، 1421ق.
  • تفسیر العیاشی: العیاشی (م. 320ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.
  • التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. 606ق.)، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق.
  • تفسیر صنعانی (تفسیر عبدالرزاق): عبدالرزاق الصنعانی (م. 211ق.)، به کوشش مصطفی مسلم، ریاض، مکتبة الرشد، 1410ق.
  • تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1405ق.
  • تهذیب الاحکام: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش.
  • الثمر الدانی: الآبی الازهری (م. 1330ق.)، بیروت، المکتبة الثقافیه.
  • جامع البیان: الطبری (م. 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، 1415ق.
  • جامع الخلاف و الوفاق: علی بن محمد القمی (م. قرن7ق.)، به کوشش حسنی، قم، زمینه‌سازان ظهور امام عصر، 1379ش.
  • جامع المقاصد: الکرکی (م. 940ق.)، قم، آل البیت، 1411ق.
  • جواهر الکلام: النجفی (م. 1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
  • الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م. 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش.
  • درآمدی به جامعه‌شناسی اسلامی (تاریخچه جامعه‌شناسی): دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، سمت، 1373ش.
  • دعائم الاسلام: النعمان المغربی (م. 363ق.)، به کوشش فیضی، قاهره، دارالمعارف، 1383ق.
  • روضة الطالبین: النووی (م. 676ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه.
  • ریاض المسائل: سید علی الطباطبائی (م. 1231ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1422ق.
  • شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م. 676ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، 1409ق.
  • الصحاح: الجوهری (م. 393ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، 1407ق.
  • غنیة النزوع: ابن زهرة الحلبی (م. 585ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق7، 1417ق.
  • فقه الصادق(ع): سید محمد صادق روحانی، قم، دارالکتاب، 1413ق.
  • فقه القرآن: الراوندی (م. 573ق.)، به کوشش الحسینی، قم، مکتبة النجفی، 1405ق.
  • قواعد الاحکام: العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1413ق.
  • الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (م. 447ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیر المؤمنین7، 1403ق.
  • الکافی: الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375ش.
  • کتاب الحج: تقریر بحث الگلپایگانی، الصابری، قم، الخیام، 1400ق.
  • کشاف القناع: منصور البهوتی (م. 1051ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق.
  • کشف الغطاء: کاشف الغطاء (م. 1227ق.)، اصفهان، مهدوی.
  • کشف اللثام: الفاضل الهندی (م. 1137ق.)، قم، نشر اسلامی، 1416ق.
  • لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
  • المبسوط: السرخسی (م. 483ق.)، بیروت، دارالمعرفه، 1406ق.
  • مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (م. 993ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، 1416ق.
  • المجموع شرح المهذب: النووی (م. 676ق.)، دارالفکر.
  • مختلف الشیعه: العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1412ق.
  • مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م. 1009ق.)، قم، آل البیت، 1410ق.
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (م. 965ق.)، قم، معارف اسلامی، 1416ق.
  • مستند الشیعه: احمد النراقی (م. 1245ق.)، قم، آل البیت، 1415ق.
  • المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (م. 1413ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق.
  • معجم الفروق اللغویه: ابوهلال العسکری (م. 395ق.)، قم، انتشارات اسلامی، 1412ق.
  • معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م. 395ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، 1404ق.
  • المغنی: عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
  • المقنعه: المفید (م. 413ق.)، قم، نشر اسلامی، 1410ق.
  • من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
  • منتهی المطلب: العلامة الحلی (م. 726ق.)، چاپ سنگی.
  • الموطّا: مالک بن انس (م. 179ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1406ق.
  • وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. 1104ق.)، قم، آل البیت، 1412ق.

مقاله‌های مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]