آیه هجرت: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==متن و ترجمه== | ==متن و ترجمه== | ||
آیه هجرت به سرنوشت شوم کسانی اشاره | آیه هجرت به سرنوشت شوم کسانی اشاره میکند که مسلمان بودند؛ اما هجرت نکردند و سرانجام در صفوف مشرکان جان سپردند: | ||
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ المَلائِكَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِم قَالُوا فِیمَ كُنتُم قَالُوا كُنَّا مُستَضعَفِینَ فِی الأرضِ قَالُوا أَلَم تَكُن أَرضُ اللهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُم جَهَنَّمُ وَسَاءَت مَصِیرًا. | {{گفت و گو | ||
كسانى كه بر خويشتن ستمكار بودهاند، [وقتى] فرشتگان جانشان را مىگيرند، مىگويند: «در چه [حال] بوديد؟» پاسخ مىدهند: «ما در زمين از مستضعفان بوديم.» مىگويند: «مگر زمين خدا وسيع نبود تا در آن مهاجرت كنيد؟» پس آنان جايگاهشان دوزخ است، و [دوزخ] بد سرانجامى است. | |عرض=85 | ||
|شکل بندی عنوان=line-height:200%; font-size:160%; font-weight: normal; | |||
|شکل بندی ستون راست=text-align:center; line-height:170% | |||
|شکل بندی آدرس=font-size:75%; | |||
|تورفتگی=0 | |||
|تراز=وسط | |||
|عنوان={{عربی|اندازه=92%|إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ المَلائِكَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِم قَالُوا فِیمَ كُنتُم قَالُوا كُنَّا مُستَضعَفِینَ فِی الأرضِ قَالُوا أَلَم تَكُن أَرضُ اللهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُم جَهَنَّمُ وَسَاءَت مَصِیرًا. <ref>سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>}} | |||
| كسانى كه بر خويشتن ستمكار بودهاند، [وقتى] فرشتگان جانشان را مىگيرند، مىگويند: «در چه [حال] بوديد؟» پاسخ مىدهند: «ما در زمين از مستضعفان بوديم.» مىگويند: «مگر زمين خدا وسيع نبود تا در آن مهاجرت كنيد؟» پس آنان جايگاهشان دوزخ است، و [دوزخ] بد سرانجامى است.<ref>ترجمه فولادوند.</ref> | |||
}} | |||
==شأن نزول== | ==شأن نزول== | ||
در پی بیعت عقبه میان پیامبر اسلام(ص) و گروهی از مردم | در پی بیعت [[عقبه]] میان [[پیامبر اسلام(ص)]] و گروهی از مردم [[مدینه]]، زمینه [[هجرت]] بسیاری از مسلمانان به آن شهر، فراهم شد.<ref>الطبقات، ج1، ص225؛ تاریخ طبری، ج2، ص96؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص37.</ref> با هجرت پیامبر به مدینه، صف مؤمنان از [[مشرکان]] جدا شد. [[آیه]] ۹۷ [[سوره نساء]] که به آیه هجرت معروف شد،<ref>جامع البیان، ج5، ص315-316؛ الدر المنثور، ج2، ص205-206.</ref> پس از [[غزوه بدر]] درباره گروهی نازل شد که در [[مکه]] اسلام آوردند، اما هجرت نکردند.<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص360؛ روح المعانی، ج3، ص121.</ref> | ||
برخی مفسران از آیات 97 تا 99 سوره نساء هم به آیات هجرت تعبیر کردهاند.<ref>مجمع البیان، ج3، ص152.</ref> | برخی [[مفسران]] از آیات 97 تا 99 سوره نساء هم به آیات هجرت تعبیر کردهاند.<ref>مجمع البیان، ج3، ص152.</ref> | ||
==مصادیق آیه== | ==مصادیق آیه== | ||
روایتهای مربوط به شأن نزول این آیه، مختلفند و هریک مصداقهایی را برای آیه معرفی کردهاند: | [[روایت|روایتهای]] مربوط به [[شأن نزول]] این آیه، مختلفند و هریک مصداقهایی را برای آیه معرفی کردهاند: | ||
* طبق برخی روایات، آیه درباره گروهی است که در مکه به خدا و رسولش ایمان آوردند، اما از هجرت با ایشان تخلف کردند و به سبب تهدید سران قریش<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص360؛ الدر المنثور، ج2، ص205.</ref> همراه مشرکان به جنگ بدر رفتند و به دست مسلمانان کشته شدند. پس از جنگ، مسلمانان با این پندار که چون این گروه با کراهت در صف مشرکان قرار گرفته و کشته شدهاند، برای آنان استغفار کردند. بدین جهت آیه هجرت نازل شد<ref>جامع البیان، ج5، ص316؛ الدر المنثور، ج2، ص205.</ref> و از حال آنان خبر داد.<ref>جامع البیان، ج5، ص315-316؛ تفسیر قرطبی، ج5، ص345.</ref> | * طبق برخی روایات، آیه درباره گروهی است که در مکه به خدا و رسولش ایمان آوردند، اما از هجرت با ایشان تخلف کردند و به سبب تهدید سران قریش<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص360؛ الدر المنثور، ج2، ص205.</ref> همراه مشرکان به [[جنگ بدر]] رفتند و به دست مسلمانان کشته شدند. پس از جنگ، مسلمانان با این پندار که چون این گروه با کراهت در صف مشرکان قرار گرفته و کشته شدهاند، برای آنان استغفار کردند. بدین جهت آیه هجرت نازل شد<ref>جامع البیان، ج5، ص316؛ الدر المنثور، ج2، ص205.</ref> و از حال آنان خبر داد.<ref>جامع البیان، ج5، ص315-316؛ تفسیر قرطبی، ج5، ص345.</ref> | ||
بر پایه برخی گزارشها<ref>جامع البیان، ج5، ص317-318؛ الدر المنثور، ج2، ص205؛ فتح القدیر، ج1، ص504.</ref> و روایتی از امام باقر<ref>التبیان، ج3، ص303؛ نور الثقلین، ج1، ص536.</ref> کسانی که در غزوه بدر کشته شدند و آیه هجرت درباره آنان نازل شد، پنج نفر بودند: قیس بن فاکه بن مغیره، حارث بن زمعه، قیس بن ولید، ابوالعاص بن میته و علی بن امیة بن خلف. | |||
بر پایه برخی گزارشها<ref>جامع البیان، ج5، ص317-318؛ الدر المنثور، ج2، ص205؛ فتح القدیر، ج1، ص504.</ref> و روایتی از [[امام باقر(ع)]]<ref>التبیان، ج3، ص303؛ نور الثقلین، ج1، ص536.</ref> کسانی که در [[غزوه]] بدر کشته شدند و آیه هجرت درباره آنان نازل شد، پنج نفر بودند: قیس بن فاکه بن مغیره، حارث بن زمعه، قیس بن ولید، ابوالعاص بن میته و علی بن امیة بن خلف. | |||
* بر پایه روایتی دیگر گروهی در مکه اظهار ایمان کردند، اما هنگام مشاهده کمشمار بودن مسلمانان در غزوه بدر دچار تردید شدند و پنداشتند که مسلمانان به واسطه دینشان دچار غرور گشتهاند.<ref>مجمع البیان، ج3، ص150؛ روض الجنان، ج6، ص78؛ فتح القدیر، ج1، ص501.</ref> به گفته اینان مقصود از {ظَالِمِی أَنفُسِهِم} در آیه هجرت، کفر آنان است<ref>التبیان، ج3، ص303؛ مجمع البیان، ج3، ص151؛ التفسیر الکبیر، ج11، ص12.</ref> و نشان میدهد که در حال ارتداد کشته شدند.<ref>تفسیر قرطبی، ج5، ص345.</ref> | * بر پایه روایتی دیگر گروهی در مکه اظهار ایمان کردند، اما هنگام مشاهده کمشمار بودن مسلمانان در غزوه بدر دچار تردید شدند و پنداشتند که مسلمانان به واسطه دینشان دچار غرور گشتهاند.<ref>مجمع البیان، ج3، ص150؛ روض الجنان، ج6، ص78؛ فتح القدیر، ج1، ص501.</ref> به گفته اینان مقصود از {ظَالِمِی أَنفُسِهِم} در آیه هجرت، کفر آنان است<ref>التبیان، ج3، ص303؛ مجمع البیان، ج3، ص151؛ التفسیر الکبیر، ج11، ص12.</ref> و نشان میدهد که در حال ارتداد کشته شدند.<ref>تفسیر قرطبی، ج5، ص345.</ref> | ||
*در برخی روایات هم آمده است که در غزوه بدر هنگامی که عباس عموی پیامبر(ص)، عقیل و نوفل به دست مسلمانان اسیر شدند، پیامبر به عباس گفت که فدیه آزادی خود و برادرزادهاش عقیل را بپردازد. عباس پاسخ داد: ما به سوی قبله تو نماز گزاردیم و به آنچه تو شهادت دادی، شهادت دادیم. پیامبر گفت: شما دشمنی کردید و با شما دشمنی شد. سپس آیه هجرت را تلاوت کرد:<ref>تفسیر ابن کثیر، ج2، ص345؛ الدر المنثور، ج2، ص206.</ref> | *در برخی روایات هم آمده است که در غزوه بدر هنگامی که [[عباس]] عموی پیامبر(ص)، [[عقیل]] و [[نوفل]] به دست مسلمانان اسیر شدند، پیامبر به عباس گفت که فدیه آزادی خود و برادرزادهاش عقیل را بپردازد. عباس پاسخ داد: ما به سوی [[قبله]] تو نماز گزاردیم و به آنچه تو [[شهادت]] دادی، شهادت دادیم. پیامبر گفت: شما دشمنی کردید و با شما دشمنی شد. سپس آیه هجرت را تلاوت کرد:<ref>تفسیر ابن کثیر، ج2، ص345؛ الدر المنثور، ج2، ص206.</ref> | ||
==پیامدهای نزول آیه== | ==پیامدهای نزول آیه== | ||
آیه هجرت افزون بر بیان حال مسلمانان تارک هجرت و کیفیت برخورد فرشتگان مرگ با آنها، در بردارنده حکم وجوب هجرت<ref>الکشاف، ج1، ص555؛ تفسیر قرطبی، ج5، ص346؛ الصافی، ج1، ص490.</ref> بر هر مسلمانی است که در زیستگاه خویش قادر به اقامه شعائر دین نباشد.<ref>جامع البیان، ج4، ص317-318؛ الکشاف، ج1، ص555؛ المنیر، ج5، ص229.</ref> از این رو، با نازلشدن آیه هجرت، اصحاب پیامبر در مدینه به کسانی که در مکه مسلمان شده و به مدینه هجرت نکرده بودند، نامه نوشتند که اقرار و اسلام ایشان پذیرفته نیست، مگر با هجرت.<ref>تفسیر بغوی، ج1، ص469؛ الدر المنثور، ج2، ص205.</ref> بر پایه گزارشی، پس از نزول آیه هجرت، رسول خدا افرادی را برای اعلان این آیه به مکه فرستاد.<ref>الکشاف، ج1، ص555.</ref> | آیه [[هجرت]] افزون بر بیان حال مسلمانان تارک هجرت و کیفیت برخورد [[فرشتگان]] مرگ با آنها، در بردارنده حکم [[وجوب]] هجرت<ref>الکشاف، ج1، ص555؛ تفسیر قرطبی، ج5، ص346؛ الصافی، ج1، ص490.</ref> بر هر مسلمانی است که در زیستگاه خویش قادر به اقامه [[شعائر دین]] نباشد.<ref>جامع البیان، ج4، ص317-318؛ الکشاف، ج1، ص555؛ المنیر، ج5، ص229.</ref> از این رو، با نازلشدن آیه هجرت، اصحاب پیامبر در مدینه به کسانی که در مکه مسلمان شده و به مدینه هجرت نکرده بودند، نامه نوشتند که اقرار و اسلام ایشان پذیرفته نیست، مگر با هجرت.<ref>تفسیر بغوی، ج1، ص469؛ الدر المنثور، ج2، ص205.</ref> بر پایه گزارشی، پس از نزول آیه هجرت، رسول خدا افرادی را برای اعلان این آیه به مکه فرستاد.<ref>الکشاف، ج1، ص555.</ref> | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* [http://phz.hajj.ir/422/9519 پایگاه پژوهشکده حج، دانشنامه حج] | * [http://phz.hajj.ir/422/9519 پایگاه پژوهشکده حج، دانشنامه حج] |
نسخهٔ ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۰۳
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Ahmad در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۹۶ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
آیه هجرت، نود و هفتمین آیه سوره نساء، بیانکننده عذاب مسلمانانی که به مدینه هجرت نکردند.
متن و ترجمه
آیه هجرت به سرنوشت شوم کسانی اشاره میکند که مسلمان بودند؛ اما هجرت نکردند و سرانجام در صفوف مشرکان جان سپردند:
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ المَلائِكَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِم قَالُوا فِیمَ كُنتُم قَالُوا كُنَّا مُستَضعَفِینَ فِی الأرضِ قَالُوا أَلَم تَكُن أَرضُ اللهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُم جَهَنَّمُ وَسَاءَت مَصِیرًا. [۱]
|
كسانى كه بر خويشتن ستمكار بودهاند، [وقتى] فرشتگان جانشان را مىگيرند، مىگويند: «در چه [حال] بوديد؟» پاسخ مىدهند: «ما در زمين از مستضعفان بوديم.» مىگويند: «مگر زمين خدا وسيع نبود تا در آن مهاجرت كنيد؟» پس آنان جايگاهشان دوزخ است، و [دوزخ] بد سرانجامى است.[۲]
|
شأن نزول
در پی بیعت عقبه میان پیامبر اسلام(ص) و گروهی از مردم مدینه، زمینه هجرت بسیاری از مسلمانان به آن شهر، فراهم شد.[۳] با هجرت پیامبر به مدینه، صف مؤمنان از مشرکان جدا شد. آیه ۹۷ سوره نساء که به آیه هجرت معروف شد،[۴] پس از غزوه بدر درباره گروهی نازل شد که در مکه اسلام آوردند، اما هجرت نکردند.[۵] برخی مفسران از آیات 97 تا 99 سوره نساء هم به آیات هجرت تعبیر کردهاند.[۶]
مصادیق آیه
روایتهای مربوط به شأن نزول این آیه، مختلفند و هریک مصداقهایی را برای آیه معرفی کردهاند:
- طبق برخی روایات، آیه درباره گروهی است که در مکه به خدا و رسولش ایمان آوردند، اما از هجرت با ایشان تخلف کردند و به سبب تهدید سران قریش[۷] همراه مشرکان به جنگ بدر رفتند و به دست مسلمانان کشته شدند. پس از جنگ، مسلمانان با این پندار که چون این گروه با کراهت در صف مشرکان قرار گرفته و کشته شدهاند، برای آنان استغفار کردند. بدین جهت آیه هجرت نازل شد[۸] و از حال آنان خبر داد.[۹]
بر پایه برخی گزارشها[۱۰] و روایتی از امام باقر(ع)[۱۱] کسانی که در غزوه بدر کشته شدند و آیه هجرت درباره آنان نازل شد، پنج نفر بودند: قیس بن فاکه بن مغیره، حارث بن زمعه، قیس بن ولید، ابوالعاص بن میته و علی بن امیة بن خلف.
- بر پایه روایتی دیگر گروهی در مکه اظهار ایمان کردند، اما هنگام مشاهده کمشمار بودن مسلمانان در غزوه بدر دچار تردید شدند و پنداشتند که مسلمانان به واسطه دینشان دچار غرور گشتهاند.[۱۲] به گفته اینان مقصود از {ظَالِمِی أَنفُسِهِم} در آیه هجرت، کفر آنان است[۱۳] و نشان میدهد که در حال ارتداد کشته شدند.[۱۴]
- در برخی روایات هم آمده است که در غزوه بدر هنگامی که عباس عموی پیامبر(ص)، عقیل و نوفل به دست مسلمانان اسیر شدند، پیامبر به عباس گفت که فدیه آزادی خود و برادرزادهاش عقیل را بپردازد. عباس پاسخ داد: ما به سوی قبله تو نماز گزاردیم و به آنچه تو شهادت دادی، شهادت دادیم. پیامبر گفت: شما دشمنی کردید و با شما دشمنی شد. سپس آیه هجرت را تلاوت کرد:[۱۵]
پیامدهای نزول آیه
آیه هجرت افزون بر بیان حال مسلمانان تارک هجرت و کیفیت برخورد فرشتگان مرگ با آنها، در بردارنده حکم وجوب هجرت[۱۶] بر هر مسلمانی است که در زیستگاه خویش قادر به اقامه شعائر دین نباشد.[۱۷] از این رو، با نازلشدن آیه هجرت، اصحاب پیامبر در مدینه به کسانی که در مکه مسلمان شده و به مدینه هجرت نکرده بودند، نامه نوشتند که اقرار و اسلام ایشان پذیرفته نیست، مگر با هجرت.[۱۸] بر پایه گزارشی، پس از نزول آیه هجرت، رسول خدا افرادی را برای اعلان این آیه به مکه فرستاد.[۱۹]
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ سوره نساء، آیه ۹۷.
- ↑ ترجمه فولادوند.
- ↑ الطبقات، ج1، ص225؛ تاریخ طبری، ج2، ص96؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص37.
- ↑ جامع البیان، ج5، ص315-316؛ الدر المنثور، ج2، ص205-206.
- ↑ البدایة و النهایه، ج3، ص360؛ روح المعانی، ج3، ص121.
- ↑ مجمع البیان، ج3، ص152.
- ↑ البدایة و النهایه، ج3، ص360؛ الدر المنثور، ج2، ص205.
- ↑ جامع البیان، ج5، ص316؛ الدر المنثور، ج2، ص205.
- ↑ جامع البیان، ج5، ص315-316؛ تفسیر قرطبی، ج5، ص345.
- ↑ جامع البیان، ج5، ص317-318؛ الدر المنثور، ج2، ص205؛ فتح القدیر، ج1، ص504.
- ↑ التبیان، ج3، ص303؛ نور الثقلین، ج1، ص536.
- ↑ مجمع البیان، ج3، ص150؛ روض الجنان، ج6، ص78؛ فتح القدیر، ج1، ص501.
- ↑ التبیان، ج3، ص303؛ مجمع البیان، ج3، ص151؛ التفسیر الکبیر، ج11، ص12.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج5، ص345.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج2، ص345؛ الدر المنثور، ج2، ص206.
- ↑ الکشاف، ج1، ص555؛ تفسیر قرطبی، ج5، ص346؛ الصافی، ج1، ص490.
- ↑ جامع البیان، ج4، ص317-318؛ الکشاف، ج1، ص555؛ المنیر، ج5، ص229.
- ↑ تفسیر بغوی، ج1، ص469؛ الدر المنثور، ج2، ص205.
- ↑ الکشاف، ج1، ص555.
منابع
- البدایة و النهایه: ابن كثیر (م.۷۷۴ق.)، به كوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق؛
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوك): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به كوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی،۱۴۰۳ق؛
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛
- التبیان: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به كوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
- تفسیر ابن کثیر (تفسیرالقرآن العظیم): ابن كثیر (م.۷۷۴ق.)، به كوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق؛
- التفسیر الكبیر: الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق؛
- تفسیر بغوی (معالم التنزیل): البغوی (م.۵۱۰ق.)، به كوشش خالد عبدالرحمن، بیروت، دار المعرفه؛
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحكام القرآن): القرطبی (م.۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق؛
- تفسیر نور الثقلین: العروسی الحویزی (م.۱۱۱۲ق.)، به كوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش؛
- جامع البیان: الطبری (م.۳۱۰ق.)، به كوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛
- الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق؛
- روح المعانی: الآلوسی (م.۱۲۷۰ق.)، به كوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق؛
- روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به كوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی،۱۳۷۵ش؛
- الصافی: الفیض الكاشانی (م.۱۰۹۱ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ق؛
- الطبقات الكبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، بیروت، دار صادر؛ فتح القدیر: الشوكانی (م.۱۲۵۰ق.)، بیروت، دار المعرفه؛
- الكشاف: الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق؛
- مجمع البیان: الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛
- المحرر الوجیز: ابن عطیة الاندلسی (م.۵۴۶ق.)، به كوشش عبدالسلام، لبنان، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق؛ *المنیر: وهبة الزحیلی، بیروت، دار الفكر المعاصر، ۱۴۱۱ق.