ابوسفیان بن حارث بن قیس بن زید: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''ابوسفیان بن حارث بن قیس بن زید'''، صحابی پیامبر اسلام(ص) و از شهدای غزوه...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
[[رده:شهدای غزوه احد]] | [[رده:شهدای غزوه احد]] | ||
[[رده:قبیله اوس]] | [[رده:قبیله اوس]] | ||
[[رده: | [[رده:صحابه]] | ||
[[رده:اشخاص قرن اول]] | |||
[[رده:اشخاص صدر اسلام]] |
نسخهٔ ۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۳۲
ابوسفیان بن حارث بن قیس بن زید، صحابی پیامبر اسلام(ص) و از شهدای غَزوه اُحُد. وی از قبیله اوس بود و به ابوالبنات هم شهرت داشت. برخی از منابع از احتمال شهادت او در غَزوه بَدر و غَزوه خیبر هم سخن گفتهاند؛ اما بیشتر منابع، به ویژه منابع متقدم او را از شهدای غزوه احد دانستهاند.
نام و نسب
ابوسفیان از قبیله اوس، تیره بنیضبیعة بن زید از بنیعمرو بن عوف است.[۱] ابن حزم در انتساب وی به بنیضبیعة بن زید تردید کرده و او را همان ابوسفیان بن حارث بن قیس بن یزید معرفی نموده است.[۲] با توجه به اینکه دیگران نام جد اعلای وی را زید گفتهاند،[۳]، ممکن است تردید ابن حزم حاصل از آمیختگی نام زید با یزید باشد. وی را ابوالبنات هم میخوانند.[۴] نام شموس دختر نعمان بن عامر، همسر ابوسفیان، همراه لیلی، تمیمه و عایشه، از دختران او، در شمار بیعتکنندگان با پیامبر اسلام دیده میشود.[۵]
وی از شهیدان صدر اسلام است. شهادتش را در غَزوه بَدر[۶]، غَزوه اُحُد[۷] یا غَزوه خیبر گفتهاند؛[۸] اما با توجه به شواهد زیر، شهادت او در احد قطعی به نظر میرسد:
- بیشتر منابع، به ویژه منابع نخستین، وی را در شمار شهیدان غزوه اُحد یاد کردهاند.[۹]
- آنجا که نام او در زمره شهیدان احد آمده است، نام نیاکان و نسب او نیز بیان شده است[۱۰]؛ اما در شمار شهیدان غَزوه خیبر تنها عنوان ابوسفیان بن الحارث دیده میشود؛ بیآنکه از نیاکان وی یاد شود.[۱۱] ۳.
شهادت
گزارش شده است که ابوسفیان بن حارث بن قیس با یکی از صحابه برای شرکت در جنگ احد همراه بود. آن صحابی چنین دعا کرد: خدایا! مرا به سوی خانوادهام بازمگردان و شهادت در راه پیامبرت را روزیام گردان. در برابر، ابوسفیان بن حارث اینگونه با معبود خویش نجوا میکرد: خدایا ! جهاد همراه پیامبرت را روزیام کن و مرا نزد همسر و دخترانم بازگردان. سپس ابوسفیان به شهادت رسید و آن صحابی زنده ماند. وقتی این خبر به پیامبر(ص) رسید، گفت: ابوسفیان در نیت صادقتر بود.[۱۲] برخی نیز گفتهاند هنگامی که ابوسفیان بن حارث شکست مسلمانان را دید، گفت: خدایا ! نمیخواهم نزد خانوادهام بازگردم؛ بلکه میخواهم در راه تو کشته شوم. سپس در همین جنگ شهید شد.[۱۳]
پانویس
- ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۰؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۳۶۴.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص۳۳۳.
- ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۱۲۳؛ تاریخ خلیفه، ص۲۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۰.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۴؛ الاصابه، ج۷، ص۱۵۴.
- ↑ الطبقات، ج۸، ص۳۴۶-۳۴۷، ۳۹۰؛ المحبّر، ص۴۱۸.
- ↑ امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۳۴۹.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۳۰۱؛السیرة النبویه، ج۲، ص۱۲۳؛ تاریخ خلیفه، ص۲۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۰.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص۱۱۳؛ الاستیعاب، ج۴، ص۳۶۴؛ اسد الغابه، ج۵، ص۲۱۵.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۱۱۳؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۳۶۴؛ تاریخ خلیفه، ص۲۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۰.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۱۱۳؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۳۶۴؛ تاریخ خلیفه، ص۲۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۰.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص۲۹؛ تاریخ الاسلام، ج۲، ص۴۳۰.
- ↑ اسد الغابه، ج۵، ص۲۱۵.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۱۱۳.
منابع
الاستیعاب: ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ امتاع الاسماع: المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش محمد حمید الله، دمشق، المؤسسة الثقافیه، ۱۹۵۹م؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ خلیفه: خلیفة بن خیاط (م.۲۴۰ق.)، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م.۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ السیرة النبویه: ابنهشام (م.۸-۲۱۳ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح و اولاده، ۱۳۸۳ق؛ الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، بیروت، دار صادر؛ المحبّر: ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛ المغازی: الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.