پرش به محتوا

مستحب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
خط ۸: خط ۸:


=== معنای اصطلاحی ===
=== معنای اصطلاحی ===
در اصول فقه شیعه، استحباب یکی از احكام پنج‌گانۀ تكليفى است که به طلب يا رجحان فعل با عدم منع از ترك آن، تعريف شده است. متأخّران، حكم را به اراده و خواست مولا يا آنچه از مقام ابراز و اظهار ارادۀ مولا انتزاع مى‌شود، تفسير كرده‌اند. بنابر تفسير نخست، اراده اگر شديد باشد، افادۀ وجوب و اگر ضعيف باشد، افادۀ استحباب مى‌كند و بنا بر تفسير دوم، چنانچه ارادۀ شديد منشأ انتزاع باشد، وجوب و اگر ارادۀ ضعيف منشأ آن باشد، استحباب انتزاع مى‌شود.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، صص 424-425.</ref>  
در اصول فقه شیعه، استحباب یکی از احكام پنج‌گانۀ تكليفى است که به طلب يا رجحان فعل با عدم منع از ترك آن، تعريف شده است. یعنی اگر شارع (خداوند و معصومین علیهم السلام) دستور به انجام کاری داده باشد ولی مردم را از انجام ندادن آن عمل بازنداشته باشند، آن عمل مستحب است. به عبارت دیگر، مستحب عملی است که انجام آن بهتر است و ترک آن اشکالی ندارد. متأخّران، گفته اند اگر اراده و خواست شارع نسبت به آن عمل شديد باشد، وجوب و اگر ضعيف باشد، استحباب را می رساند.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، صص 424-425.</ref>  


اگرچه فقهای اهل سنت در کتب فقهی خود در توصیف اعمال عبادی از لفظ "مستحب" استفاده کرده اند؛ ولی در کتب اصول فقه در هنگام برشمردن احکام پنجگانه تکلیفی، اصطلاح "مندوب" را به جای "مستحب"به کار برده اند؛ و در تعریف مندوب گفته اند: «آنچه که شارع انجام آن را بدون الزام طلب کرده است و بر امتثال آن مدح و ثواب مترتب کرده است و بر ترک آن مذمت و عقاب نیست.»<ref>رک: تیسیر علم اصول الفقه، ص28، الأصول من علم الأصول، ص11.</ref> محمد العثيمين (م1421ه.ق) در توضیح آن گفته است: «از اینکه شارع به آن امر کرده است، حرام و مکروه و مباح؛ و از اینکه الزامی ندارد، واجب، از تعریف خارج می شود.»<ref>رک: الأصول من علم الأصول، ص11.</ref>
اگرچه فقهای اهل سنت در کتب فقهی خود در توصیف اعمال عبادی از لفظ "مستحب" استفاده کرده اند؛ ولی در کتب اصول فقه در هنگام برشمردن احکام پنجگانه تکلیفی، اصطلاح "مندوب" را به جای "مستحب"به کار برده اند؛ و در تعریف مندوب گفته اند: «آنچه که شارع انجام آن را بدون الزام و اجبار درخواست کرده و بر اطاعت از آن مدح و ثواب قرار داده است و بر ترک آن سرزنش و عذابی نیست.»<ref>رک: تیسیر علم اصول الفقه، ص28، الأصول من علم الأصول، ص11.</ref> محمد العثيمين (م1421ه.ق) در توضیح آن گفته است: «از اینکه شارع به آن امر کرده است، حرام و مکروه و مباح؛ و از اینکه الزامی ندارد، واجب، از تعریف خارج می شود.»<ref>رک: الأصول من علم الأصول، ص11.</ref>


== کاربرد های مستحب ==
== کاربرد های مستحب ==
استحباب به هر دو تعريف اصولیون متأخر شیعه، تنها در اصطلاح فقها به كار مى‌رود، امّا در قرآن كريم و احاديث معصومان عليهم السّلام در همان معناى لغوى خود به كار رفته است. از اين عنوان در باب طهارت و صوم و نيز ساير ابواب فقهى به مناسبت و در اصول فقه، مبحث اوامر، ضدّ و مقدّمۀ واجب، سخن رفته است.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، ص425.</ref>  
استحباب به تعريف اصولیون، تنها در اصطلاح فقها به كار مى‌رود، امّا در قرآن كريم و احاديث معصومان عليهم السّلام در همان معناى لغوى خود به كار رفته است. از اين عنوان در باب طهارت و صوم و نيز ساير ابواب فقهى به مناسبت و در اصول فقه، مبحث اوامر، ضدّ و مقدّمۀ واجب، سخن رفته است.<ref>فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، ص425.</ref>  


== صیغه مستحب ==
== صیغه مستحب ==

نسخهٔ ‏۵ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۲۶

یکی از احکام پنجگانه تکلیفی استحباب است. در فقه، عملی که انجامش ثواب داشته و ترکش عقاب و گناه نداشته باشد؛ مستحب نامیده می شود که دارای اقسام و درجاتی است. مادّۀ «امر» و مشتقات آن مانند «آمرك» و نيز هيئت امر مانند «اضرب» در صورت وجود قرينه بر عدم ارادۀ وجوب از آن‌ها، بر استحباب دلالت مى‌كنند. حج و زیارت مانند سایر اعمال، دارای مستحباتی است که فقها در باب خود به آن اشاره کرده اند.

مفهوم شناسی

معنای لغوی

"مُستَحَبّ" از مصدر "استحباب" به معنای دوست داشته شده، پسندیده شده، دوست داشتنی، نیکو و پسندیده است.[۱] عناوینی همچون: سنت، مسنون، مندوب، مُستَحسَن، نافله (نفل)، تَطَوُّع و فضیلت بيانگر معناى استحباب است؛[۲]و عناوین واجب و فرض در مقابل آن قرار دارد.[۳]

معنای اصطلاحی

در اصول فقه شیعه، استحباب یکی از احكام پنج‌گانۀ تكليفى است که به طلب يا رجحان فعل با عدم منع از ترك آن، تعريف شده است. یعنی اگر شارع (خداوند و معصومین علیهم السلام) دستور به انجام کاری داده باشد ولی مردم را از انجام ندادن آن عمل بازنداشته باشند، آن عمل مستحب است. به عبارت دیگر، مستحب عملی است که انجام آن بهتر است و ترک آن اشکالی ندارد. متأخّران، گفته اند اگر اراده و خواست شارع نسبت به آن عمل شديد باشد، وجوب و اگر ضعيف باشد، استحباب را می رساند.[۴]

اگرچه فقهای اهل سنت در کتب فقهی خود در توصیف اعمال عبادی از لفظ "مستحب" استفاده کرده اند؛ ولی در کتب اصول فقه در هنگام برشمردن احکام پنجگانه تکلیفی، اصطلاح "مندوب" را به جای "مستحب"به کار برده اند؛ و در تعریف مندوب گفته اند: «آنچه که شارع انجام آن را بدون الزام و اجبار درخواست کرده و بر اطاعت از آن مدح و ثواب قرار داده است و بر ترک آن سرزنش و عذابی نیست.»[۵] محمد العثيمين (م1421ه.ق) در توضیح آن گفته است: «از اینکه شارع به آن امر کرده است، حرام و مکروه و مباح؛ و از اینکه الزامی ندارد، واجب، از تعریف خارج می شود.»[۶]

کاربرد های مستحب

استحباب به تعريف اصولیون، تنها در اصطلاح فقها به كار مى‌رود، امّا در قرآن كريم و احاديث معصومان عليهم السّلام در همان معناى لغوى خود به كار رفته است. از اين عنوان در باب طهارت و صوم و نيز ساير ابواب فقهى به مناسبت و در اصول فقه، مبحث اوامر، ضدّ و مقدّمۀ واجب، سخن رفته است.[۷]

صیغه مستحب

مادّۀ «امر» و مشتقات آن مانند «آمرك» و نيز هيئت امر مانند «اضرب» در صورت وجود قرينه بر عدم ارادۀ وجوب از آن‌ها، بر استحباب دلالت مى‌كنند.[۸]

برخی اصولیون اهل سنت برای تشخیص مندوب سه راه معرفی کرده اند: 1) هر صیغه امری که بر عدم الزام به آن برهان اقامه شود، دلالتش به ندب منصرف می شود. 2) هر صیغه خبری که متضمن برانگیختن باشد و به امر برنگردد؛ مانند: صیغه ترغیب به اذکار یا تطوعات مخصوص، 3) هر فعل نبوی که از آن تشریع قصد شود.[۹]

اقسام مستحب

1-مستحب نفسى(ذاتى): عملى كه استحبابش ذاتى است، نه به خاطر عملى ديگر؛ مانند: نافله‌هاى روزانه و روزۀ عيد غدير.

مستحب غيرى: عملى كه در ذاتش استحباب ندارد، بلكه استحبابش به خاطر عملى ديگر است؛ مانند: غسل براى زيارت.[۱۰]

2-مستحب عينى: عملى كه استحبابش در هر حال بر ذمّۀ انسان ثابت است؛ مانند: نافله‌هاى يوميّه و روزه‌هاى مستحب.

مستحب كفايى: عملى كه با انجام دادن آن توسّط ديگرى، استحبابش از ذمّۀ فرد ساقط مى‌شود؛ مانند: اذان اعلام و امر به مستحب و نهى از مكروه.[۱۱]

3-مستحب تعبدِی: عمل مستحب عبادِی است که قصد قربت در آن شرط است و بدون قصد قربت صحِیح نِیست، مانند وضو، غسل و نمازهاِی مستحب.[۱۲]

مستحب توصلِی: عمل مستحب غِیر عبادِی است که قصد قربت در آن شرط نِیست، مانند ازدواج و نِیابت در حج. البته اگر مستحب توصلِی بـه قـصـد قربت انجام گِیرد، عبادت محسوب و ثواب بر آن مترتب مِی شود. بنابر اِین، ترتب ثواب بر مستحب توصلِی منوط به قصد قربت است، نه صحت آن.[۱۳]

مراتب مستحب

استحباب مراتبى دارد. انجام پاره‌اى اعمال مستحب، مورد تأكيد شارع مقدّس قرار گرفته است كه از آن به «مستحب مؤكّد» تعبير مى‌شود.[۱۴] از جمله: روزه های دحو الارض (25ذى‌قعده)؛ 1تا9 ذى حجه؛ روز عرفه؛ روز غدير(18 ذى حجه)؛ روز مباهله (24ذى حجه).[۱۵]

اهل سنت نیز مندوبات را دارای درجاتی دانسته اند:

1)سنت موکدة: آنچه که پیامبر (ص) بر امتثال آن مداومت داشته است و چه بسا همراه با دعوت قولی به آن همراه باشد؛ مثل: دورکعت نماز تطوعی قبل از نماز صبح.

2) سنت غیر موکدة: سنت هایی که پیامبر (ص) بر آن مواظبت نمی کرد؛ مانند: نماز چهار رکعتی قبل از نماز عصر.[۱۶]

مستحبات مربوط به حج و زیارت

در این جا به تعدادی از مستحبات حج و زیارت اشاره می شود:

مستحبات سفر حج

فقها برای سفر به طور کلی مستحباتی را براساس روایات بیان کرده اند:

1)      مستحبات قبل از سفر عبارتند از: 1-انتخاب روزهاى شنبه، سه شنبه و پنج شنبه براى سفر؛ 2-غسل كردن؛ 3-عمامه بر سر نهادن و تحت الحنك انداختن؛ 4-اعلام سفر به برادران دينى؛[۱۷] 5-طلب خير از خداوند؛ 6- وصيّت کردن؛ 7- صدقه دادن؛ 8- نماز چهار رکعتی وارد شده؛ 9- خواندن سه بار حمد و آیة الکرسی بر در خانۀ خود به دستور وارد شده.[۱۸]

2)      مستحبات حین سفر عبارتند از: 1-همراه داشتن مقدارى تربت امام حسين عليه السّلام؛ 2-در دست داشتن انگشتر عقيق زرد و فيروزه و عصايى از چوب بادام تلخ؛ 3-همراه داشتن سلاح، دارو و وسايل مورد نياز؛ 4-خواندن دعاى وارد شده پس از سوار شدن بر مركب؛ 5-تسبيح گفتن در سراشيبى و تكبير و تهليل در سرابالايى و بسمله در آستانه پل و قبل از گذر از روى آن؛ 6-خوش رفتارى با هم سفران و بذل توشه سفر به آنان؛ 7-برگزيدن رفيق؛[۱۹]8- مشورت کردن با هم سفران در کارها؛[۲۰] 9- خواندن دعا هنگام ورود به منزل «اللهُمَّ أنزِلَني مُنزَلاً مُبارَكاً و أنتَ خَيْرُ المُنزِلين»[۲۱]

3)       مستحبات بعد از سفر عبارتند از: 1-سوغاتى آوردن براى خانواده؛[۲۲] 2-وليمه دادن هنگام بازگشت از حج.[۲۳]

مستحبات زیارت

زیارت خانه خدا در مکه و زیارت پیامبر اکرم (ص) و ائمه بقیع (علیهم السلام) در مدینه دارای آداب مستحبی است که فقها به آن اشاره کرده اند. در ادامه به برخی از آن مستحبات اشاره می گردد:

  • مستحبات مشترک مکه و مدینه عبارتند از: 1) احترام، فروتنی و وقار، 2) غسل زیارت خانه خدا و نیز غسل ورود به شهر مکه، حرم مکی، خانه کعبه، شهر مدینه، حرم مدنی، و مسجدالنبی، 3) بیرون نیامدن از مکه و مدینه در اوقات خاصی مانند روز جمعه پیش از گزاردن نماز جمعه و بعدازظهر هر روز پیش از خواندن نماز ظهر و عصر، 4)گزاردن نمازهای واجب در مسجدالحرام و مسجدالنبی، 5) خواندن ذکرها، دعاها، نماز ها و زیارات وارد شده در اماکن مقدس مکه و مدینه
  • مستحبات مدینه عبارتند از: 1) سه روز روزه گرفتن در مدینه، 2) زیارت پیامبر (ص) و ائمه بقیع (علیهم السلام) و منتسبان به اهل بیت علیهم السلام و یادبودهای مقدس دوره صدر اسلام و مساجد معروف مدینه، 3) اعتکاف، 4) صدقه.
  • مستحبات مسجد النبی عبارتند از: 1) پوشیدن لباس‌های پاکیزه و سفید رنگ، 2) خوشبو کردن خود، 3) ورود از باب جبرئیل، 4) خواندن نماز تحیت مسجد، 5) خواندن نماز در روضه مبارک و نزد ستون ابولبابه، 6) شب زنده‌داری در مسجد.
  • مستحبات زیارت پیامبر (ص) عبارتند از: 1) لمس و بوسیدن حجره، ضریح، قبر و منبر پیامبر، 2) سلام به پیامبر گرامی(ص) از طرف خود و والدین و خانواده و دوستان و سفارش‌کنندگان، 3) توسل به ایشان و شفاعت‌خواهی از وی،  4) زیارت حضرت فاطمه(س) در روضه یا خانه خودش یا قبرستان بقیع، 5)خواندن شهادتین نزد استوانه‌ای که طرف راست قبر قرار گرفته و جایگاه سر مطهر پیامبر است، 6)  خواندن دو رکعت نماز و سجده در روضه.
  • مستحبات در مکه عبارتند از: 1) نگاه کردن به کعبه، 2)ختم قرآن، 3)نوشیدن آب زمزم، 4)جویدن گیاه اذخر، 5)تیمار بیماران، 6)تصمیم برای آمدن مجدد به حج.
  • مستحبات مسجدالحرام عبارتند از: 1) ورود از باب بنی شیبه، 2)خواندن اذن دخول، 3)خواندن نماز عید در این مسجد، 4)نگاه به حجر الاسود، 5) دست کشیدن به کعبه، حجر الاسود، رکن حجر و رکن یمانی، 6) چسبیدن به پرده کعبه و پوشش قرار دادن برای کعبه، 7)طواف نیابتی، 8) 360 طواف مستحبی، 9) ورود با پای برهنه به داخل کعبه،10) ورود به حجر اسماعیل و خواندن نماز در آن، 11) وداع با کعبه، 12) طواف وداع، 13) بیرون آمدن از باب حناطین در مقابل رکن شامی، 14) هنگام وداع چشم دوختن به کعبه تا جایی که از دیدگان پنهان شود.

مستحبات عمره و حج

علاوه بر ذکرها، نمازها و دعاهای وارد شده در مکان های مختلف و هنگام انجام اعمال مختلف عمره و حج می توان به مستحبات ذیل اشاره نمود:

  • مستحبات احرام عبارتند از: 1) کوتاه نکردن موی سر از یک ماه پیش از مناسک عُمره، و از آغاز ماه ذی‌قعده برای حج، 2) زدودن غبار و آلودگی بدن، 3) زدودن ‌موهای زاید و ‌کوتاه‌کردن سبیل و ناخن پیش از احرام، 4) پاکسازی بدن هنگام رسیدن به میقات، 5) غسل پیش از احرام، 6) احرام بستن پس از نماز واجب یا مستحب، 7) اشتراط تحلل هنگام احرام بستن، 8) به زبان آوردن نیت احرام، 9) پوشیدن لباس پنبه‌ای و سفید، 10) بلند گفتن تلبیه در آغاز احرام و نیز پس از آن، برای مردان.
  • مستحبات سعی عبارتند از:1) شتاب در انجام سعی بعد از طواف بدون فاصله؛ 2) نوشیدن از آب زمزم، ریختن مقداری از آن بر سر و صورت قبل از سعی، 3) هروله برای مردان در محل مشخصه با خط و چراغ سبزرنگ در مسیر سعی.
  • مستحبات نماز طواف نساء عبارتند از: 1) خواندن سوره توحید پس از حمد در رکعت اول، 2) خواندن سوره کافرون پس از حمد در رکعت دوم، 3) طلب قبولی نماز از خداوند.
  • مستحبات بین عمره تمتع تا حج تمتع عبارتند از: 1) ختم قرآن، 2) طواف مستحب، 3) نماز در مسجدالحرام و دیگر مسجدهای معتبر مکه، 4) زیارت قبور اولیای مدفون در قبرستان ابوطالب.
  • مستحبات روز هشتم ذی الحجه (یوم الترویه) عبارتند از: 1)حرام بستن برای حج در روز هشتم، برای کسی که حج تمتع انجام می‌دهد، 2) خواندن نماز ظهر روز ترویه، در منا برای سرپرست حاجیان (امیر الحاج) و در مکه برای غیر امام ، 3) بیتوته حاجی در شب نهم تا طلوع فجر در منا، 4) روزه گرفتن در روز ترویه برای غیر حاجیان، 5)  گرفتن شارب و چیدن ناخن، 6) غسل، 7) پوشیدن لباس احرام،8) رفتن به مسجدالحرام با پای برهنه با وقار و آرامش، 9) بستن احرام پس از نماز ظهر یا عصر در نزدیکی مقام ابراهیم، 10) به جا آوردن طواف و نماز آن و کوچ به منا.
  • مستحبات وقوف در عرفات عبارتند از: 1) روزه؛ 2) طهارت در حال وقوف؛ 3) غسل نزدیک به ظهر؛ 4)وقوف در سمت چپ جبل الرحمه (برای کسانی که از سمت مکه می‌آیند)؛ 5) وقوف در پایین کوه و در زمین هموار، 6) خواندن نماز ظهر و عصر در اول وقت، با يك اذان و دو اقامه، 6) اعتراف به گناه نزد خدا و درخواست توبه.
  • مستحبات وقوف در مشعرعبارتند از: 1) تأخیر نماز مغرب و عشا از عرفات و خواندن آن در مشعر؛ 2) خواندن نماز مغرب و عشا با یک اذان و دو اقامه؛ 3) مشعر را پیاده طی کردن؛ 4) حرکت به سوی منا، کمی پیش از طلوع آفتاب (تا وادی مُحسّر)؛ 5) عبادت و اطاعت الهی در شب در حد توان؛6)  گردآوریی سنگ‌ریزه‌ برای رمی جمرات در منا.
  • برخی از مستحبات رمی عبارتند از: 1) طهارت هنگام رمی، 2) فاصله ده یا پانزده ذراع میان رمی‌کننده و جمره عقبه، 3) در جمره اولی و وسطی کنار جمره بایستد، 4) پشت به قبله رمی کردنِ جمره عقبه، 5) رو به قبله رمی کردن جمره اولی و وسطی، 6) گذاشتن سنگ بر انگشت ابهام و پرتاب با ناخن سبابه، 7) تکبیر گفتن هنگام پرتاب سنگ.

پانویس

  1. لغت نامه دهخدا، مدخل "مستحب"؛ فرهنگ فارسی عمید، مدخل "مستحب"
  2. رک: لغت نامه دهخدا، مدخل "مستحب"؛ مترادف ها و متضاد ها، مدخل "مستحب"، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، ص425؛ ا الأصول من علم الأصول، ص11؛ تيسير علم أصول الفقه، ص29.
  3. لغت نامه دهخدا، مدخل "مستحب"
  4. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، صص 424-425.
  5. رک: تیسیر علم اصول الفقه، ص28، الأصول من علم الأصول، ص11.
  6. رک: الأصول من علم الأصول، ص11.
  7. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، ص425.
  8. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، ص425.
  9. رک: تيسير علم أصول الفقه، صص28-29.
  10. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، ص 425.
  11. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، ص 425.
  12. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج7، ص685.  
  13. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج7، ص686.  
  14. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‌1، ص426.
  15. تحریر الوسیله، ج1، صص553-554.
  16. تيسير علم أصول الفقه ، ص30.
  17. فرهنگ فقه مطابق با مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج4، ص482.
  18. مناسك عمره مفرده، صص278-279؛ مناسك جامع حج، صص405-406؛ مناسك حج و عمره، ص215.
  19. فرهنگ فقه مطابق با مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج4، ص482.
  20. فرهنگ فقه مطابق با مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج8، ص56.
  21. فرهنگ فقه مطابق با مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج8، ص314.
  22. فرهنگ فقه مطابق با مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج4، ص482.
  23. فرهنگ فقه مطابق با مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج4، ص125

منابع

  • الأصول من علم الأصول، العثيمين، محمد بن صالح، بی جا، دار ابن الجوزي، 1426ه.ق.
  • تحرير الوسيلة، خمينى، سيد روح اللّه موسوى؛ قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم‌، بی تا.
  • تیسیر علم اصول الفقه، الجدیع، عبدالله بن یوسف، بیروت، مؤسسة الريان للطباعة والنشر والتوزيع، 1418ه.ق.
  • فرهنگ فارسی عمید، عمید، حسن، تهران، بهنود، 1389 ه.ش.
  • فرهنگ فقه مطابق با مذهب اهل بیت علیهم السلام، سید محمود هاشمی شاهرودی، قم، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي، 1398ه.ش.
  • فرهنگ معین، معین، محمد، تهران، زرین، 1386ه.ش.
  • لغت نامه، دهخدا، علی اکبر، زیر نظر: محمد معین و سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات مجلس شورای ملی و دانشگاه تهران، 1335 ه.ش.
  • مناسك جامع حج، مکارم شيرازى، ناصر، قم، انتشارات مدرسة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام، 1426ه.ق.
  • مناسك حج و عمره، بهجت گيلانى فومنى، محمد تقى، قم، انتشارات شفق، 1424 ه.ق.
  • مناسك عمره مفرده، مکارم شيرازى، ناصر، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب عليه السلام، 1428ه.ق.