حضرت الیاس(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
اِلیاس(ع): یکی از پیامبران [[بنی‌اسرائیل]] بود، که گویا هر سال از [[حج‌‌گزاران]] [[بیت‌الله]] است. الیاس نام عبری از ایلیا بوده و در کتاب مقدس نام او «ایلیا» ضبط شده که در عربی به شکل الیاس شهرت یافته است. نام این پیامبر خدا دو بار در [[قرآن]] به کار رفته شده و او را مؤمن، از [[بندگان صالح خدا]]، و پیامبری مرسل دانسته و از تلاش وی برای مبارزه با [[بت‌پرستی]] مردم زمانش و فراخواندن آنان به تقوا و [[یکتاپرستی]] و نیز تکذیب مردم سخن گفته است. طبق منابع تفسیری و تاریخی اِلیاس از نوادگان [[عمران]]، پدر [[موسی(ع)]] و‌ [[هارون(ع)]]، و از دودمان [[ابراهیم(ع)]] است که پس از [[حزقیل]] پیامبر و پیش از شاگردش [[الیسع]] به پیامبری برانگیخته شد. در شماری از منابع اسلامی از حج‌گزاری اِلیاس سخن به میان آمده؛ برخی‌ها به استناد روایاتی به زنده بودن آن حضرت استدلال کرده‌اند و قائل‌اند هر ساله با [[حضرت خضر(ع)]] به [[حج]] مشرف می‌شود.
اِلیاس(ع): یکی از پیامبران [[بنی‌اسرائیل]] بود، که گویا هر سال از [[حج‌‌گزاران]] [[بیت‌الله]] است. الیاس نام عبری از ایلیا بوده و در کتاب مقدس نام او «ایلیا» ضبط شده که در عربی به شکل الیاس شهرت یافته است. نام این پیامبر خدا دو بار در [[قرآن]] به کار رفته شده و او را مؤمن، از [[بندگان صالح خدا]]، و پیامبری مرسل دانسته و از تلاش وی برای مبارزه با [[بت‌پرستی]] مردم زمانش و فراخواندن آنان به تقوا و [[یکتاپرستی]] و نیز تکذیب مردم سخن گفته است. طبق منابع تفسیری و تاریخی اِلیاس از نوادگان [[عمران]]، پدر [[موسی(ع)]] و‌ [[هارون(ع)]]، و از دودمان [[ابراهیم(ع)]] است که پس از [[حزقیل]] پیامبر و پیش از شاگردش [[الیسع]] به پیامبری برانگیخته شد. در شماری از منابع اسلامی از حج‌گزاری اِلیاس سخن به میان آمده؛ برخی‌ها به استناد روایاتی به زنده بودن آن حضرت استدلال کرده‌اند و قائل‌اند هر ساله با [[حضرت خضر(ع)]] به [[حج]] مشرف می‌شود.


==وجه تسمیه الیاس==
==در کتاب مقدس==


اِلیاس نامی عبری برگرفته از ایلیا است<ref>المعرب، ص13؛ واژه‌های دخیل، ‌ص127، «الیاس. </ref><ref>قاموس کتاب مقدس، ص144.</ref>که در تصرف زبانی یونانیان، حرف سین به آن افزوده شده و به همین شکل در [[زبان عربی]] نیز شهرت یافته است.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص144؛ واژه‌های دخیل، ص127؛ دراسات تاریخیه، ج3، ص232.</ref>برخی نام او را اِلیاسین و ادراسین نیز گفته‌اند.<ref>المنتظم، ج1، ص380؛ البدایة و النهایه، ج1، ص396.</ref>اِلیاس پیامبری در [[قوم بنی‌اسرائیل]] است که کتاب مقدس نام او را «ایلیا» ضبط کرده<ref>قاموس کتاب مقدس، ص144-145.</ref>و از زنده شدن یونس بن متی به دست او در پی چند روز از مرگش و نیز شفای [[الیسع]] با دعای وی و چگونگی ارتباطش با الیسع و جانشین قرار دادن وی سخن گفته است.<ref>الکامل، ج1، ص213؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص102، 112؛ قاموس کتاب مقدس، ص145.</ref>
اِلیاس نامی عبری برگرفته از ایلیا است<ref>المعرب، ص13؛ واژه‌های دخیل، ‌ص127، «الیاس. </ref><ref>قاموس کتاب مقدس، ص144.</ref>اِلیاس پیامبری در [[قوم بنی‌اسرائیل]] است که کتاب مقدس نام او را «ایلیا» ضبط کرده<ref>قاموس کتاب مقدس، ص144-145.</ref>و از زنده شدن [[یونس بن متی]] به دست او بعد از چند روز از مرگش و نیز شفای [[الیسع]] با دعای وی و چگونگی ارتباطش با الیسع و جانشین قرار دادن وی سخن گفته است.<ref>الکامل، ج1، ص213؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص102، 112؛ قاموس کتاب مقدس، ص145.</ref>


==الیاس در قرآن==
==در قرآن==


[[قرآن کریم]] در دو آیه از اِلیاس نام برده و او را مؤمن، از [[بندگان صالح خدا]]، و پیامبری مرسل دانسته و از تلاش وی برای مبارزه با [[بت‌پرستی]] مردم زمانش و فراخواندن آنان به تقوا و [[یکتاپرستی]] و نیز تکذیب مردم سخن گفته است. (سوره صافّات، 123؛ [[سوره انعام]]، 85-86) برخی بر آنند که اِلیاسین در آیه 130 [[سوره صافّات]] نیز همین الیاس است.<ref>تفسیر بیضاوی، ج5، ص18؛ الدر المنثور، ج5، ص286.</ref>
[[قرآن کریم]] در دو آیه از اِلیاس نام برده و او را مؤمن، از [[بندگان صالح خدا]]، و پیامبری مرسل دانسته و از تلاش وی برای مبارزه با [[بت‌پرستی]] مردم زمانش و فراخواندن آنان به تقوا و [[یکتاپرستی]] و نیز تکذیب مردم سخن گفته است. (سوره صافّات، 123؛ [[سوره انعام]]، 85-86) برخی بر آنند که اِلیاسین در آیه 130 [[سوره صافّات]] نیز همین الیاس است.<ref>تفسیر بیضاوی، ج5، ص18؛ الدر المنثور، ج5، ص286.</ref>


==الیاس در منابع تفسیری و تاریخی==
==الیاس در منابع اسلامی==


منابع تفسیری<ref>جامع البیان، ج23، ص109؛ روح المعانی، ج23، ص138.</ref>و تاریخی<ref>الکامل، ج1، ص212؛ البدایة و النهایه، ج2، ص5؛ سبل الهدی، ج6، ص318.</ref>اِلیاس را از نوادگان عمران، پدر [[موسی(ع)]] و‌ [[هارون(ع)]]، دانسته و نسب او را با پنج واسطه، الیاس بن یاسین بن فنحاص بن العیزار بن‌ هارون بن عمران آورده‌اند.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461؛ الکامل، ج1، ص212؛ البدایة و النهایه، ج2، ص5.</ref>بر پایه روایات، او خردمندی از نوادگان‌ هارون<ref>الکافی، ج1، ص227.</ref>از دودمان [[ابراهیم(ع)]] است که پس از [[حزقیل]] پیامبر و پیش از شاگردش الیسع<ref>الآثار الباقیه، ص373؛ اعلام النبوه، ص54؛ تاریخ دمشق، ج9، ص206، 209.</ref>به پیامبری برانگیخته شد.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461.</ref>در روایتی از [[امام صادق(ع)]] فراوانی [[عبادت]] او مورد توجه قرار گرفته است.<ref>الکافی، ج1، ص227.</ref>پس از آن‌که بنی‌اسرائیل به رهبری یوشع وارد سرزمین [[شام]] شدند، او هم‌زمان با پادشاهی اخاب بر مردم بعلبک، منطقه‌ای از شام، مبعوث شد<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج1، ص212.</ref>و به هدایت آنان پرداخت و درباره [[پرستش]] بت بعل به آنان هشدار داد.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج1، ص212.</ref>از این‌رو، وی شکننده بت بعل دانسته شده است.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص464؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج2، ص212؛ تاریخ جامع ادیان، ص507.</ref>
منابع تفسیری<ref>جامع البیان، ج23، ص109؛ روح المعانی، ج23، ص138.</ref>و تاریخی<ref>الکامل، ج1، ص212؛ البدایة و النهایه، ج2، ص5؛ سبل الهدی، ج6، ص318.</ref>مسلمانان اِلیاس را از نوادگان عمران، پدر [[موسی(ع)]] و‌ [[هارون(ع)]]، دانسته و نسب او را با پنج واسطه، الیاس بن یاسین بن فنحاص بن العیزار بن‌ هارون بن عمران آورده‌اند.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461؛ الکامل، ج1، ص212؛ البدایة و النهایه، ج2، ص5.</ref>بر پایه روایات، او خردمندی از نوادگان‌ هارون<ref>الکافی، ج1، ص227.</ref>از دودمان [[ابراهیم(ع)]] است که پس از [[حزقیل]] پیامبر و پیش از شاگردش الیسع<ref>الآثار الباقیه، ص373؛ اعلام النبوه، ص54؛ تاریخ دمشق، ج9، ص206، 209.</ref>به پیامبری برانگیخته شد.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461.</ref>


برخی بدون توجه به دوران زندگانی وی، الیاس را نامی دیگر برای کسانی چون[[ادریس(ع)]]، خضر(ع)، ‌ [[ذوالکفل]]<ref>البدء و التاریخ، ج3، ص99؛ تاریخ دمشق، ج9، ص207؛ الاصابه، ج1، ص261.</ref>یا [[یحیی بن زکریا(ع)]] دانسته‌اند.<ref>نمونه، ج19، ص144.</ref>این سخن با ظاهر آیات قرآن مانند 123 سوره صافّات و 85-86 سوره انعام و برخی روایت‌ها سازگار نیست.
پس از آن‌که بنی‌اسرائیل به رهبری یوشع وارد سرزمین [[شام]] شدند، او هم‌زمان با پادشاهی اخاب بر مردم بعلبک، منطقه‌ای از شام، مبعوث شد<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج1، ص212.</ref>و به هدایت آنان پرداخت و درباره [[پرستش]] بت بعل به آنان هشدار داد.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج1، ص212.</ref>از این‌رو، وی شکننده بت بعل دانسته شده است.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص464؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج2، ص212؛ تاریخ جامع ادیان، ص507.</ref>در روایتی از [[امام صادق(ع)]] فراوانی [[عبادت]] او مورد توجه قرار گرفته است.<ref>الکافی، ج1، ص227.</ref>
 
بنا بر ‌گزارشی، الیاس پس از مبعوث شدن در گام نخست مبارزاتش توانست پادشاه زمان خویش، اخاب، را همراه خود کند و برخی مردم نیز به وی گرویدند. اما سرانجام با تلاش‌های ایزابل، همسر پادشاه، اخاب از حمایت او دست کشید و حتی در صدد کشتن وی برآمد.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج1، ص212؛ تاریخ جامع ادیان، ص506.</ref>اِلیاس برای حفاظت از جان خویش 10 سال در غاری پنهان<ref>تاریخ طبری، ج1، ص462؛ تاریخ دمشق، ج2، ص336؛ البدایة و النهایه، ج1، ص393.</ref>و پس از مرگ پادشاه از مخفیگاه خود بیرون شد.<ref>البدایة و النهایه، ج1، ص337؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص129-130؛ الکامل، ج2، ص213.</ref>به ‌گزارش شماری از منابع، وی پس از رحلت در بقاع کلب، سرزمینی میان [[دمشق]] و [[حمص]] و [[بعلبک]]، به خاک سپرده شد.<ref>معجم البلدان، ج1، ص470؛ مراصد الاطلاع، ج1، ص211.</ref>


==ƒحج‌‌گزاری الیاس==
==ƒحج‌‌گزاری الیاس==


زندگانی و حج‌‌گزاری اِلیاس در شماری از منابع اسلامی آمده است.<ref>اخبار مکه، ج3، ص229؛ البدایة و النهایه، ج1، ص388؛ الاصابه، ج2، ص260.</ref>بر پایه برخی ‌گزارش‌ها، الیاس در زمره کسانی است که از زندگانی جاودانه برخوردارند.<ref>المنتظم، ج1، ص361؛ البدایة و النهایه، ج1، ص394-395؛ نمونه، ج19، ص144.</ref>برخی از دیدار وی با [[پیامبر گرامی(ص)]] سخن گفته‌اند.<ref>نک: تفسیر قرطبی، ج15، ص116.</ref>بر پایه برخی روایات، الیاس و خضر یک یا دو شخص دانسته شده‌اند<ref>مجمع البیان، ج4، ص510.</ref>که خضر حفاظت از دریاها و الیاس نگهداری از خشکی‌ها را بر عهده دارد.<ref>مجمع البیان، ج8، ص713؛ الاتقان، ج7، ص111؛ روح المعانی، ج15، ص325.</ref>بر پایه ‌گزارشی، الیاس با خضر هر سال به [[حج]] می‌روند و پس از انجام کامل [[مناسک حج]]، از [[آب زمزم]] می‌نوشند.<ref>المنتظم، ج1، ص361؛ البدایة و النهایه، ج1، ص394.</ref>همچنین در ‌گزارشی، از دیدار سالانه خضر و الیاس در عرفات سخن گفته شده است.<ref>البدایة و النهایه، ج1، ص394؛ قصص الانبیاء، ج2، ص242-243.</ref>شماری از منابع عهد عتیق نیز این نکته را تایید می‌کنند. ملاکی او را زنده دانسته و در کتاب خود به بازگشت دیگر بار او بشارت داده است.<ref>کتاب مقدس، ملاکی، 4: 5-6.</ref>
زندگانی و حج‌‌گزاری اِلیاس در شماری از منابع اسلامی آمده است.<ref>اخبار مکه، ج3، ص229؛ البدایة و النهایه، ج1، ص388؛ الاصابه، ج2، ص260.</ref>
 
پذیرش حج سالانه اِلیاس و دیدار وی با پیامبر(ص) بر این اساس است که او را زنده بدانیم؛ اما برخی زنده بودن وی را به نقد کشیده و سند روایات این سخن را ضعیف شمرده‌اند.<ref>الاصابه، ج2، ص252.</ref>این روایت‌ها با آن چه در تاریخ از زندگی الیاس آمده است، سازگاری ندارند. بر پایه ‌گزارش‌های تاریخی، همه فعالیت‌های او در بعلبک بوده است. بنا بر ‌گزارشی، الیاس پس از مبعوث شدن در گام نخست مبارزاتش توانست پادشاه زمان خویش، اخاب، را همراه خود کند و برخی مردم نیز به وی گرویدند. اما سرانجام با تلاش‌های ایزابل، همسر پادشاه، اخاب از حمایت او دست کشید و حتی در صدد کشتن وی برآمد.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج1، ص212؛ تاریخ جامع ادیان، ص506.</ref>اِلیاس برای حفاظت از جان خویش 10 سال در غاری پنهان<ref>تاریخ طبری، ج1، ص462؛ تاریخ دمشق، ج2، ص336؛ البدایة و النهایه، ج1، ص393.</ref>و پس از مرگ پادشاه از مخفیگاه خود بیرون شد.<ref>البدایة و النهایه، ج1، ص337؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص129-130؛ الکامل، ج2، ص213.</ref>به ‌گزارش شماری از منابع، وی پس از رحلت در بقاع کلب، سرزمینی میان [[دمشق]] و [[حمص]] و [[بعلبک]]، به خاک سپرده شد.<ref>معجم البلدان، ج1، ص470؛ مراصد الاطلاع، ج1، ص211.</ref>همه این ‌گزارش‌ها از زندگانی طبیعی او حکایت دارند. گویا ‌گزارش‌های زندگانی او<ref>الآثار الباقیه، ص373؛ مجمل التواریخ و القصص، ص435.</ref>و نیز دیدار پیامبر گرامی با وی از این اشتباه اثر پذیرفته‌اند و مفسران به گونه‌ای در صدد توجیه ‌گزارش‌های رسیده در این زمینه بوده‌اند که برخی آن‌ها را از اسرائیلیات می‌دانند.<ref>تفسیر قرطبی، ج15، ص116.</ref>


آن‌چه در عهد عتیق آمده<ref>الاصنام، ص68؛ کتاب مقدس، ملاکی، 3: 19.</ref>و قرآن کریم نیز آن را تایید می‌کند (سوره صافّات، 123-129) مبارزه او با بت‌پرستی به ویژه پرستش بت بعل است که در زمانه وی رایج بوده است.<ref>تاریخ طبری، ج1، ص461؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج1، ص212.</ref>
در اخبار مکه فاکهی آمده که او اولین کسی است که البُدن به کعبه اهدا کرد.<ref>اخبار مکه، ج3، ص229؛</ref>


==پیوند به بیرون==
بر پایه برخی ‌گزارش‌ها، الیاس در زمره کسانی است که از زندگانی جاودانه برخوردارند<ref>المنتظم، ج1، ص361؛ البدایة و النهایه، ج1، ص394-395؛ نمونه، ج19، ص144.</ref> و با [[خضر|خضر نبی]] هر سال به [[حج]] می‌روند و پس از انجام کامل [[مناسک حج]]، از [[آب زمزم]] می‌نوشند.<ref>المنتظم، ج1، ص361؛ البدایة و النهایه، ج1، ص394.</ref>همچنین در ‌گزارشی، از دیدار سالانه خضر و الیاس در عرفات سخن گفته شده است.<ref>البدایة و النهایه، ج1، ص394؛ قصص الانبیاء، ج2، ص242-243.</ref>


* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1091210/)?q=حضرت  سرگذشت حضرت الیاس علیه السلام؛پایگاه مجلات تخصصی نور]
*


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۲۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۴

اِلیاس(ع): یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل بود، که گویا هر سال از حج‌‌گزاران بیت‌الله است. الیاس نام عبری از ایلیا بوده و در کتاب مقدس نام او «ایلیا» ضبط شده که در عربی به شکل الیاس شهرت یافته است. نام این پیامبر خدا دو بار در قرآن به کار رفته شده و او را مؤمن، از بندگان صالح خدا، و پیامبری مرسل دانسته و از تلاش وی برای مبارزه با بت‌پرستی مردم زمانش و فراخواندن آنان به تقوا و یکتاپرستی و نیز تکذیب مردم سخن گفته است. طبق منابع تفسیری و تاریخی اِلیاس از نوادگان عمران، پدر موسی(ع) و‌ هارون(ع)، و از دودمان ابراهیم(ع) است که پس از حزقیل پیامبر و پیش از شاگردش الیسع به پیامبری برانگیخته شد. در شماری از منابع اسلامی از حج‌گزاری اِلیاس سخن به میان آمده؛ برخی‌ها به استناد روایاتی به زنده بودن آن حضرت استدلال کرده‌اند و قائل‌اند هر ساله با حضرت خضر(ع) به حج مشرف می‌شود.

در کتاب مقدس

اِلیاس نامی عبری برگرفته از ایلیا است[۱][۲]اِلیاس پیامبری در قوم بنی‌اسرائیل است که کتاب مقدس نام او را «ایلیا» ضبط کرده[۳]و از زنده شدن یونس بن متی به دست او بعد از چند روز از مرگش و نیز شفای الیسع با دعای وی و چگونگی ارتباطش با الیسع و جانشین قرار دادن وی سخن گفته است.[۴]

در قرآن

قرآن کریم در دو آیه از اِلیاس نام برده و او را مؤمن، از بندگان صالح خدا، و پیامبری مرسل دانسته و از تلاش وی برای مبارزه با بت‌پرستی مردم زمانش و فراخواندن آنان به تقوا و یکتاپرستی و نیز تکذیب مردم سخن گفته است. (سوره صافّات، 123؛ سوره انعام، 85-86) برخی بر آنند که اِلیاسین در آیه 130 سوره صافّات نیز همین الیاس است.[۵]

الیاس در منابع اسلامی

منابع تفسیری[۶]و تاریخی[۷]مسلمانان اِلیاس را از نوادگان عمران، پدر موسی(ع) و‌ هارون(ع)، دانسته و نسب او را با پنج واسطه، الیاس بن یاسین بن فنحاص بن العیزار بن‌ هارون بن عمران آورده‌اند.[۸]بر پایه روایات، او خردمندی از نوادگان‌ هارون[۹]از دودمان ابراهیم(ع) است که پس از حزقیل پیامبر و پیش از شاگردش الیسع[۱۰]به پیامبری برانگیخته شد.[۱۱]

پس از آن‌که بنی‌اسرائیل به رهبری یوشع وارد سرزمین شام شدند، او هم‌زمان با پادشاهی اخاب بر مردم بعلبک، منطقه‌ای از شام، مبعوث شد[۱۲]و به هدایت آنان پرداخت و درباره پرستش بت بعل به آنان هشدار داد.[۱۳]از این‌رو، وی شکننده بت بعل دانسته شده است.[۱۴]در روایتی از امام صادق(ع) فراوانی عبادت او مورد توجه قرار گرفته است.[۱۵]

بنا بر ‌گزارشی، الیاس پس از مبعوث شدن در گام نخست مبارزاتش توانست پادشاه زمان خویش، اخاب، را همراه خود کند و برخی مردم نیز به وی گرویدند. اما سرانجام با تلاش‌های ایزابل، همسر پادشاه، اخاب از حمایت او دست کشید و حتی در صدد کشتن وی برآمد.[۱۶]اِلیاس برای حفاظت از جان خویش 10 سال در غاری پنهان[۱۷]و پس از مرگ پادشاه از مخفیگاه خود بیرون شد.[۱۸]به ‌گزارش شماری از منابع، وی پس از رحلت در بقاع کلب، سرزمینی میان دمشق و حمص و بعلبک، به خاک سپرده شد.[۱۹]

ƒحج‌‌گزاری الیاس

زندگانی و حج‌‌گزاری اِلیاس در شماری از منابع اسلامی آمده است.[۲۰]

در اخبار مکه فاکهی آمده که او اولین کسی است که البُدن به کعبه اهدا کرد.[۲۱]

بر پایه برخی ‌گزارش‌ها، الیاس در زمره کسانی است که از زندگانی جاودانه برخوردارند[۲۲] و با خضر نبی هر سال به حج می‌روند و پس از انجام کامل مناسک حج، از آب زمزم می‌نوشند.[۲۳]همچنین در ‌گزارشی، از دیدار سالانه خضر و الیاس در عرفات سخن گفته شده است.[۲۴]

پانویس

  1. المعرب، ص13؛ واژه‌های دخیل، ‌ص127، «الیاس.
  2. قاموس کتاب مقدس، ص144.
  3. قاموس کتاب مقدس، ص144-145.
  4. الکامل، ج1، ص213؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص102، 112؛ قاموس کتاب مقدس، ص145.
  5. تفسیر بیضاوی، ج5، ص18؛ الدر المنثور، ج5، ص286.
  6. جامع البیان، ج23، ص109؛ روح المعانی، ج23، ص138.
  7. الکامل، ج1، ص212؛ البدایة و النهایه، ج2، ص5؛ سبل الهدی، ج6، ص318.
  8. تاریخ طبری، ج1، ص461؛ الکامل، ج1، ص212؛ البدایة و النهایه، ج2، ص5.
  9. الکافی، ج1، ص227.
  10. الآثار الباقیه، ص373؛ اعلام النبوه، ص54؛ تاریخ دمشق، ج9، ص206، 209.
  11. تاریخ طبری، ج1، ص461.
  12. تاریخ طبری، ج1، ص461؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج1، ص212.
  13. تاریخ طبری، ج1، ص461؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج1، ص212.
  14. تاریخ طبری، ج1، ص464؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج2، ص212؛ تاریخ جامع ادیان، ص507.
  15. الکافی، ج1، ص227.
  16. تاریخ طبری، ج1، ص461؛ تاریخ دمشق، ج9، ص209؛ الکامل، ج1، ص212؛ تاریخ جامع ادیان، ص506.
  17. تاریخ طبری، ج1، ص462؛ تاریخ دمشق، ج2، ص336؛ البدایة و النهایه، ج1، ص393.
  18. البدایة و النهایه، ج1، ص337؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص129-130؛ الکامل، ج2، ص213.
  19. معجم البلدان، ج1، ص470؛ مراصد الاطلاع، ج1، ص211.
  20. اخبار مکه، ج3، ص229؛ البدایة و النهایه، ج1، ص388؛ الاصابه، ج2، ص260.
  21. اخبار مکه، ج3، ص229؛
  22. المنتظم، ج1، ص361؛ البدایة و النهایه، ج1، ص394-395؛ نمونه، ج19، ص144.
  23. المنتظم، ج1، ص361؛ البدایة و النهایه، ج1، ص394.
  24. البدایة و النهایه، ج1، ص394؛ قصص الانبیاء، ج2، ص242-243.

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل الیاس(ع).
  • الآثار الباقیه: ابوریحان بیرونی (م. 440ق.)، میراث مکتوب، 1422ق؛
  • الاتقان: السیوطی (م. 911ق.)، به کوشش سعید، لبنان، دار الفکر، 1416ق؛
  • اخبار مکه: الفاکهی (م. 279ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق؛
  • الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق؛
  • الاصنام (تنکیس الاصنام): هشام بن محمد کلبی (م. 204ق.)، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، 1348ش؛
  • اعلام النبوه: الماوردی (م. 450ق.)، به کوشش بغدادی، بیروت، دار الکتاب العربی، 1987م؛
  • البدء و التاریخ: المطهر المقدسی (م. 355ق.)، بیروت، دار صادر، 1903م؛
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق؛
  • تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م. 808ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408ق؛
  • تاریخ جامع ادیان: جان ناس، ترجمه: حکمت، تهران، علمی فرهنگی، 1373ش؛
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
  • تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. 571ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛
  • تفسیر بیضاوی (انوار التنزیل): البیضاوی (م. 685ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1418ق؛
  • تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق؛
  • جامع البیان: الطبری (م. 310ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛
  • الدر المنثور: السیوطی (م. 911ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1365ق؛
  • دراسات تاریخیه: محمد بیومی مهران، بیروت، دار النهضة العربیه، 1408ق؛
  • روح المعانی: الآلوسی (م. 1270ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
  • سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛
  • قاموس کتاب مقدس: مستر‌هاکس، تهران، اساطیر، 1377ش؛
  • قصص الانبیاء: ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، دار الکتب الحدیثه، 1388ق؛
  • الکافی: الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش؛
  • الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق؛
  • کتاب مقدس: ویلیام گلن، هنری مرتن، ترجمه: فاضل خان همدانی، تهران، اساطیر، 1380ش؛
  • مجمع البیان: الطبرسی (م. 548ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق؛
  • مجمل التواریخ و القصص: مهلب بن محمد بن شادی (م. قرن6)، به کوشش ملک الشعراء بهار، تهران، خاور؛
  • مراصد الاطلاع: صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (م. 739ق.)، بیروت، دار الجیل، 1412ق؛
  • معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م؛
  • المعرب من‌الکلام الاعجمی: الجوالیقی (م. 540ق.)، به کوشش خلیل عمران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق؛
  • المنتظم: ابن الجوزی (م. 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
  • نمونه: مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش؛
  • واژه‌های دخیل در قرآن مجید: آرتور جفری، ترجمه: بدره‌ای، توس، 1372ش.