ارقم بن ابیارقم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==زیستنامه== | ==زیستنامه== | ||
===نام، لقب، نسب=== | ===نام، لقب، نسب=== | ||
ارقم بن عبدمناف (<small>ابی ارقم</small>) بن اسد از تیره [[بنیمخزوم]] [[قریش]] و کنیهاش ابوعبدالله است.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ تاریخ طبری ج۱۱، ص۵۱۹، ۶۷۳؛ الاستیعاب ج۱، ص۱۳۱.</ref> در روزگار [[جاهلیت]]، کنیهاش ابوعبدمناف بود و چون مسلمان شد، به ابوعبدالرحمن تغییر یافت.<ref>انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۴.</ref> در اسلام آوردن پدرش اختلاف است. [[ابن اثیر]] به گزارش از [[ابوخیثمه]]، پدرش را مسلمان دانسته<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۰.</ref>؛ ولی [[ابن عبدالبر]] آن را نپذیرفته است.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۱۱.</ref> مادر ارقم، [[اُمَیمَه دختر حارث بن حَباله|امیمه دختر حارث بن حباله]] از [[بنیخُزاعه]] بود.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ معرفة الصحابه، ج۱، ص۳۲۲؛ اسد الغابه، ج۱، ص۸۷.</ref> بر پایه نوشته [[ذهبی]]، ارقم از خردمندان قریش بود<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۷۹.</ref> و در [[پیمان حلف الفضول]] شرکت داشت.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۱.</ref> | ارقم بن عبدمناف (<small>ابی ارقم</small>) بن اسد از تیره [[بنیمخزوم]] [[قریش]] و کنیهاش ابوعبدالله است.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ تاریخ طبری ج۱۱، ص۵۱۹، ۶۷۳؛ الاستیعاب ج۱، ص۱۳۱.</ref> در روزگار [[جاهلیت]]، کنیهاش ابوعبدمناف بود و چون مسلمان شد، به ابوعبدالرحمن تغییر یافت.<ref>انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۴.</ref> در اسلام آوردن پدرش اختلاف است. [[ابن اثیر]] به گزارش از [[ابوخیثمه]]، پدرش را مسلمان دانسته<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۰.</ref> ؛ ولی [[ابن عبدالبر]] آن را نپذیرفته است.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۱۱.</ref> مادر ارقم، [[اُمَیمَه دختر حارث بن حَباله|امیمه دختر حارث بن حباله]] از [[بنیخُزاعه]] بود.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ معرفة الصحابه، ج۱، ص۳۲۲؛ اسد الغابه، ج۱، ص۸۷.</ref> بر پایه نوشته [[ذهبی]]، ارقم از خردمندان قریش بود<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۷۹.</ref> و در [[پیمان حلف الفضول]] شرکت داشت.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۱.</ref> | ||
===فرزندان=== | ===فرزندان=== | ||
ارقم دو پسر به نامهای عبیدالله و عثمان از کنیزش داشت که بیشتر گزارشهای مربوط به ارقم از طریق آن دو رسیده است. سه دختر نیز از وی به نامهای امیمه و مریم از [[هند دختر عبدالله بن حارث اسدی]] و صفیه از کنیزش بر جای ماند.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۵.</ref> نسل ارقم از پسرش عثمان ادامه یافت.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۳.</ref> | ارقم دو پسر به نامهای عبیدالله و عثمان از کنیزش داشت که بیشتر گزارشهای مربوط به ارقم از طریق آن دو رسیده است. سه دختر نیز از وی به نامهای امیمه و مریم از [[هند دختر عبدالله بن حارث اسدی]] و صفیه از کنیزش بر جای ماند.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۵.</ref> نسل ارقم از پسرش عثمان ادامه یافت.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۳.</ref> | ||
===وفات=== | ===وفات=== | ||
ارقم پس از [[رحلت پیامبر(ص)|رحلت پیامبر]](<small>ص</small>) تا دهه۵۰ ق. زنده بود. در منابع،گزارشی از نقش سیاسی و اجتماعی او در این دوره به چشم نمیخورد. درگذشت وی را به سال ۵۳ ق. به سن ۸۳ سالگی<ref>تاریخ الاسلام، ج۴، ص۱۷۳؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۷۷.</ref> و نیز به سال ۵۵ ق.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۵؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۵؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۱۹. </ref> در ۸۵<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۹۸.</ref> یا ۸۷ سالگی<ref>المنتظم، ج۵، ص۲۸۱.</ref> در [[مدینه]] گزارش کردهاند. گویند: بر پایه وصیت او، [[سعد بن ابیوقاص]] بر پیکرش [[نماز میت|نماز]] گزارد و او را در [[قبرستان بقیع]] به خاک سپردند.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۰.</ref> خبری نیز از ابونعیم روایت شده که ارقم در روز وفات [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] به سال ۱۳ ق. درگذشته است. اما صاحبان شرححالنامهها این گزارش را نپذیرفتهاند.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۲؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۰؛ الاصابه، ج۱، ص۱۹۸.</ref> ابن حجر احتمال داده است در این سال پدر او درگذشته باشد.<ref>الاصابه، ج۱، ص۱۹۸.</ref> | ارقم پس از [[رحلت پیامبر(ص)|رحلت پیامبر]](<small>ص</small>) تا دهه۵۰ ق. زنده بود. در منابع،گزارشی از نقش سیاسی و اجتماعی او در این دوره به چشم نمیخورد. درگذشت وی را به سال ۵۳ ق. به سن ۸۳ سالگی<ref>تاریخ الاسلام، ج۴، ص۱۷۳؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۷۷.</ref> و نیز به سال ۵۵ ق.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۵؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۵؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۱۹. </ref> در ۸۵<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۹۸.</ref> یا ۸۷ سالگی<ref>المنتظم، ج۵، ص۲۸۱.</ref> در [[مدینه]] گزارش کردهاند. گویند: بر پایه وصیت او، [[سعد بن ابیوقاص]] بر پیکرش [[نماز میت|نماز]] گزارد و او را در [[قبرستان بقیع]] به خاک سپردند.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۰.</ref> خبری نیز از ابونعیم روایت شده که ارقم در روز وفات [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] به سال ۱۳ ق. درگذشته است. اما صاحبان شرححالنامهها این گزارش را نپذیرفتهاند.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۲؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۰؛ الاصابه، ج۱، ص۱۹۸.</ref> ابن حجر احتمال داده است در این سال پدر او درگذشته باشد.<ref>الاصابه، ج۱، ص۱۹۸.</ref> | ||
==اسلام آوردن== | ==اسلام آوردن== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
===شرکت در جنگها=== | ===شرکت در جنگها=== | ||
او در [[غزوه|غزوههای]] [[پیامبر(ص)|پیامبر]](<small>ص</small>) حضور داشت.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۵؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۵؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۱۹. </ref> در برابر، برخیگزارشها تنها به حضور او در [[غزوه بدر|بدر]] اشاره دارند.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۵۵؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۱۴.</ref> پیامبر(<small>ص</small>) به درخواست وی، شمشیری گرانبها متعلق به [[بنیعائذ بن عمرو]] از بنیمخزوم را که در شمار غنیمتهای غزوه بدر بود، به او بخشید.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۶۹؛ المغازی، ج۱، ص۱۰۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۵۸.</ref> نیز در [[سریه|سریهای]] در اواخر سال سوم ق. به سوی [[قبیله بنیاسد]] به فرماندهی [[ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی]] همراه او بود.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۱.</ref> گویند: پیامبر در [[محله بنیزریق|محله بنیزُریق]] زمینی به او بخشید و او در همان محله ساکن شد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۴.</ref> | او در [[غزوه|غزوههای]] [[پیامبر(ص)|پیامبر]](<small>ص</small>) حضور داشت.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۵؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۵؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۱۹. </ref> در برابر، برخیگزارشها تنها به حضور او در [[غزوه بدر|بدر]] اشاره دارند.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۵۵؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۱۴.</ref> پیامبر(<small>ص</small>) به درخواست وی، شمشیری گرانبها متعلق به [[بنیعائذ بن عمرو]] از بنیمخزوم را که در شمار غنیمتهای غزوه بدر بود، به او بخشید.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۶۹؛ المغازی، ج۱، ص۱۰۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۵۸.</ref> نیز در [[سریه|سریهای]] در اواخر سال سوم ق. به سوی [[قبیله بنیاسد]] به فرماندهی [[ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی]] همراه او بود.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۴۱.</ref> گویند: پیامبر در [[محله بنیزریق|محله بنیزُریق]] زمینی به او بخشید و او در همان محله ساکن شد.<ref>الطبقات، ج۳، ص۱۸۴.</ref> | ||
===کتابت وحی و نامههای پیامبر(ص)=== | ===کتابت وحی و نامههای پیامبر(ص)=== | ||
نام ارقم در شمار کارگزاران [[زکات]]<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۰.</ref>، [[کاتبان پیامبر]]<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳.</ref> و [[نگارندگان وحی]]<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳.</ref> نیز آمده است. [[قرارداد اقطاع]] برای [[عظیم بن حارثی محاربی]] در [[فخ]]<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳.</ref>، نامههای پیامبر به [[عاصم بن حارث]] و [[عبدیغوث بن وعله]] از [[بنیحارث]]<ref>الطبقات، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶.</ref> و نیز نامهای به [[أجب]]، مردی از [[بنیسلیم|بنیسُلیم]]، را او نگاشته است.<ref>الطبقات، ج۱، ص۲۱۰.</ref> | نام ارقم در شمار کارگزاران [[زکات]]<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۶۰.</ref> ، [[کاتبان پیامبر]]<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳.</ref> و [[نگارندگان وحی]]<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳.</ref> نیز آمده است. [[قرارداد اقطاع]] برای [[عظیم بن حارثی محاربی]] در [[فخ]]<ref>البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳.</ref> ، نامههای پیامبر به [[عاصم بن حارث]] و [[عبدیغوث بن وعله]] از [[بنیحارث]]<ref>الطبقات، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶.</ref> و نیز نامهای به [[أجب]]، مردی از [[بنیسلیم|بنیسُلیم]]، را او نگاشته است.<ref>الطبقات، ج۱، ص۲۱۰.</ref> | ||
===روایت حدیث از پیامبر(ص)=== | ===روایت حدیث از پیامبر(ص)=== | ||
بر پایه گزارشی، ارقم میخواست به زیارت [[بیت المقدس]] رود؛ اما چون از [[پیامبر(ص)|پیامبر]](<small>ص</small>) شنید که یک رکعت [[نماز]] در [[مسجدالنبی]]، از ۱۰۰۰ رکعت در مساجد دیگر، جز [[مسجدالحرام]]، بهتر است، از رفتن به قدس منصرف شد.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۷۴.</ref> وی از راویان حدیث پیامبر(<small>ص</small>) بوده است.<ref>مسند احمد، ج۱، ص۴۱۷؛ الآحاد و المثانی، ج۲، ص۱۹.</ref> | بر پایه گزارشی، ارقم میخواست به زیارت [[بیت المقدس]] رود؛ اما چون از [[پیامبر(ص)|پیامبر]](<small>ص</small>) شنید که یک رکعت [[نماز]] در [[مسجدالنبی]]، از ۱۰۰۰ رکعت در مساجد دیگر، جز [[مسجدالحرام]]، بهتر است، از رفتن به قدس منصرف شد.<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۷۴.</ref> وی از راویان حدیث پیامبر(<small>ص</small>) بوده است.<ref>مسند احمد، ج۱، ص۴۱۷؛ الآحاد و المثانی، ج۲، ص۱۹.</ref> | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{صحابه}} | {{صحابه}} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = شد | | شناسه = شد |
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۵
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | ارقم بن عبدمناف (ابی ارقم) بن اسد |
لقب | ابوعبدالله و ابوعبدالرحمن(بعد از اسلام)، ابوعبدمناف(قبل از اسلام) |
نسب | تیره بنی مخزوم قریش |
محل زندگی | مکه، مدینه |
تاریخ وفات | ۵۳ یا ۵۵ قمری |
محل دفن | قبرستان بقیع |
شهر وفات | مدینه النبی |
اطلاعات علمی | |
اجازه روایت از | روایت از پیامبر(ص) |
سایر | نخستین اسلام آورندگان |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | شرکت در غزوهها و سریهها، |
اجتماعی | کاتبان وحی، نوشتن نامههای پیامبر(ص)، پیمان حلف الفضول |
ارقم بن ابیارقم از نخستین مسلمانان مکه و مهاجران به مدینه و مدفون در قبرستان بقیع است. او از شرکت کنندگان در پیمان حلف الفضول است. وی در غزوهها و سرایا شرکت داشت. ارقم همچنین از کاتبان وحی و نویسندگان نامههای پیامبر(ص) بود. خانه او در مکه در سالهای نخستین اسلام، محل اجتماع مسلمانان بود.
زیستنامه
نام، لقب، نسب
ارقم بن عبدمناف (ابی ارقم) بن اسد از تیره بنیمخزوم قریش و کنیهاش ابوعبدالله است.[۱] در روزگار جاهلیت، کنیهاش ابوعبدمناف بود و چون مسلمان شد، به ابوعبدالرحمن تغییر یافت.[۲] در اسلام آوردن پدرش اختلاف است. ابن اثیر به گزارش از ابوخیثمه، پدرش را مسلمان دانسته[۳] ؛ ولی ابن عبدالبر آن را نپذیرفته است.[۴] مادر ارقم، امیمه دختر حارث بن حباله از بنیخُزاعه بود.[۵] بر پایه نوشته ذهبی، ارقم از خردمندان قریش بود[۶] و در پیمان حلف الفضول شرکت داشت.[۷]
فرزندان
ارقم دو پسر به نامهای عبیدالله و عثمان از کنیزش داشت که بیشتر گزارشهای مربوط به ارقم از طریق آن دو رسیده است. سه دختر نیز از وی به نامهای امیمه و مریم از هند دختر عبدالله بن حارث اسدی و صفیه از کنیزش بر جای ماند.[۸] نسل ارقم از پسرش عثمان ادامه یافت.[۹]
وفات
ارقم پس از رحلت پیامبر(ص) تا دهه۵۰ ق. زنده بود. در منابع،گزارشی از نقش سیاسی و اجتماعی او در این دوره به چشم نمیخورد. درگذشت وی را به سال ۵۳ ق. به سن ۸۳ سالگی[۱۰] و نیز به سال ۵۵ ق.[۱۱] در ۸۵[۱۲] یا ۸۷ سالگی[۱۳] در مدینه گزارش کردهاند. گویند: بر پایه وصیت او، سعد بن ابیوقاص بر پیکرش نماز گزارد و او را در قبرستان بقیع به خاک سپردند.[۱۴] خبری نیز از ابونعیم روایت شده که ارقم در روز وفات ابوبکر به سال ۱۳ ق. درگذشته است. اما صاحبان شرححالنامهها این گزارش را نپذیرفتهاند.[۱۵] ابن حجر احتمال داده است در این سال پدر او درگذشته باشد.[۱۶]
اسلام آوردن
ارقم در شمار اسلام آورندگان نخستین است. فرزندانش او را هفتمین مسلمان[۱۷] دانستهاند؛ ولی بر پایه گزارشهایی، او یازدهمین[۱۸] یا دوازدهمین[۱۹] مسلمان بوده است.گزارشی نیز اسلام آوردن وی را همهنگام با ابوعبیده جرّاح و عثمان بن عفّان در یک روز دانسته است.[۲۰]
فعالیتهای اسلامی
بر پایه سخن مشهور، در سالهای نخست بعثت و پیش از علنی شدن دعوت اسلام، خانه ارقم در دامنه کوه صفا[۲۱] مکان همایش و دیدار مخفیانه مسلمانان با پیامبر(ص) بود[۲۲] تا آنگاه که شمار مسلمانان به ۴۰ تن رسید و از آنجا بیرون شدند.[۲۳]
پیمان برادری
ارقم از مهاجران به مدینه است.[۲۴] در پیمان برادری در مدینه، پیامبر(ص) او را با ابوطلحه زید بن سهل نجاری[۲۵] (طلحة بن زید)[۲۶] و به گزارشی ضعیف، با عبدالله بن انیس[۲۷] برادر خواند.
شرکت در جنگها
او در غزوههای پیامبر(ص) حضور داشت.[۲۸] در برابر، برخیگزارشها تنها به حضور او در بدر اشاره دارند.[۲۹] پیامبر(ص) به درخواست وی، شمشیری گرانبها متعلق به بنیعائذ بن عمرو از بنیمخزوم را که در شمار غنیمتهای غزوه بدر بود، به او بخشید.[۳۰] نیز در سریهای در اواخر سال سوم ق. به سوی قبیله بنیاسد به فرماندهی ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی همراه او بود.[۳۱] گویند: پیامبر در محله بنیزُریق زمینی به او بخشید و او در همان محله ساکن شد.[۳۲]
کتابت وحی و نامههای پیامبر(ص)
نام ارقم در شمار کارگزاران زکات[۳۳] ، کاتبان پیامبر[۳۴] و نگارندگان وحی[۳۵] نیز آمده است. قرارداد اقطاع برای عظیم بن حارثی محاربی در فخ[۳۶] ، نامههای پیامبر به عاصم بن حارث و عبدیغوث بن وعله از بنیحارث[۳۷] و نیز نامهای به أجب، مردی از بنیسُلیم، را او نگاشته است.[۳۸]
روایت حدیث از پیامبر(ص)
بر پایه گزارشی، ارقم میخواست به زیارت بیت المقدس رود؛ اما چون از پیامبر(ص) شنید که یک رکعت نماز در مسجدالنبی، از ۱۰۰۰ رکعت در مساجد دیگر، جز مسجدالحرام، بهتر است، از رفتن به قدس منصرف شد.[۳۹] وی از راویان حدیث پیامبر(ص) بوده است.[۴۰]
پیوند به بیرون
خانه ارقم بن ابی ارقم، حوزه.نت
پانویس
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ تاریخ طبری ج۱۱، ص۵۱۹، ۶۷۳؛ الاستیعاب ج۱، ص۱۳۱.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۴.
- ↑ اسد الغابه، ج۱، ص۶۰.
- ↑ الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۱۱.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ معرفة الصحابه، ج۱، ص۳۲۲؛ اسد الغابه، ج۱، ص۸۷.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۴۷۹.
- ↑ الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۱.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۵.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۳.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۴، ص۱۷۳؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۷۷.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۵؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۵؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۱۹.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳؛ الاصابه، ج۱، ص۱۹۸.
- ↑ المنتظم، ج۵، ص۲۸۱.
- ↑ اسد الغابه، ج۱، ص۶۰.
- ↑ الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۲؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۰؛ الاصابه، ج۱، ص۱۹۸.
- ↑ الاصابه، ج۱، ص۱۹۸.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۴؛ الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۱.
- ↑ الاستیعاب، ج۱، ص۲۱۸؛ الاصابه، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ الاستیعاب، ج۱، ص۲۱۸؛ اسد الغابه، ج۱، ص۷۴.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۰۳۱.
- ↑ اخبار مکه، ج۲، ص۲۶۰.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۳؛ الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۱؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۴۳.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۵؛ الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۲؛ اسد الغابه، ج۱، ص۶۰.
- ↑ الاستیعاب، ج۱، ص۱۳۱؛ اسد الغابه، ج۱، ص۷۴.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۵؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۵؛ المحبر، ص۷۲.
- ↑ اسد الغابه، ج۱، ص۷۵؛ ج۲، ص۴۶۷؛ عیون الاثر، ج۱، ص۲۶۷؛ سبل الهدی، ج۳، ص۳۶۶.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۲؛ تاریخ دمشق، ج۴، ص۳۲۶.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۵؛ انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۱۵؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۱۹.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۱۵۵؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۱۴.
- ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۴۶۹؛ المغازی، ج۱، ص۱۰۴؛ اسد الغابه، ج۳، ص۵۸.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ الطبقات، ج۳، ص۱۸۴.
- ↑ اسد الغابه، ج۱، ص۶۰.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۶۳.
- ↑ الطبقات، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶.
- ↑ الطبقات، ج۱، ص۲۱۰.
- ↑ اسد الغابه، ج۱، ص۷۴.
- ↑ مسند احمد، ج۱، ص۴۱۷؛ الآحاد و المثانی، ج۲، ص۱۹.
منابع
- الآحادو المثانی: الضحاک (درگذشت در ۲۸۷ق.)، به کوششاحمدالجوابره، دار الدرایه، ۱۴۱۱ق؛
- اخبار مکه: الازرقی (درگذشت در ۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، دار الثقافه، ۱۴۰۳ق؛
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (درگذشت در ۴۶۲ق.)، به کوشش علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛
- اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (درگذشت در ۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (درگذشت در ۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛
- انساب الاشراف: البلاذری (درگذشت در ۲۷۹ق.)، بهکوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (م ۷۷۴ ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق؛
- تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (درگذشت در ۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۳ق؛
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (درگذشت در ۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۸۷ق؛
- تاریخمدینةدمشق:ابن عساکر (درگذشت در ۵۷۱ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛
- جمهرة انساب العرب: ابن حزم (درگذشت در ۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۳ق؛
- سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (درگذشت در ۹۴۲ق.)، به کوشش عادل عبدالموجود و علی معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (درگذشت در ۷۴۸ق)، بهکوشش الارنؤوط، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق؛
- السیرة النبویه: ابن هشام (درگذشت در ۲۱۳/۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛
- الطبقات الکبری: ابن سعد(درگذشت در ۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق؛
- عیون الاثر: ابن سید الناس(درگذشت در ۷۳۴ق.)، به کوشش ابراهیم رمضان، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۴ق؛
- المحبّر: ابن حبیب (درگذشت در ۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛
- مسند احمد: احمد بنحنبل (درگذشت در ۲۴۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق؛
- معرفة الصحابه: ابونعیم الاصفهانی (درگذشت در ۴۳۰ق.)، به کوشش العزازی، ریاض، دار الوطن للنشر، ۱۴۱۹ق؛
- المغازی: الواقدی (درگذشت در ۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق؛
- المنتظم: ابن الجوزی (درگذشت در ۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.