مدرسه سید یزدی (نجف): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام، اصلاح املا)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱۹]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363}}
{{در دست ویرایش|ماه=[[مهر]]|روز=[[۱۹]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363}}


'''مدرسه سید یزدی'''، معروف به‌'''مدرسه سید'''، در نجف، محله حُویش قرار دارد.  
'''مدرسه سید یزدی'''، معروف به‌'''مدرسه سید'''، در [[نجف]]، نزدیک [[حرم امام علی(ع)]] محله حُویش قرار دارد.  


== مکان ==
==مکان==
مدرسه سید یزدی، معروف به مدرسه سید، در [[نجف]]، نزدیک [[آستان مقدس امام علی(ع)|حرم امام علی (ع)]]، در محله حُویش قرار دارد. درب اصلی آن، از شرق به کوچه‌ای که بیت [[سید عبدالهادی شیرازی]] واقع است، باز می‌شود؛ این کوچه از سمت جنوب، به شارع الرسول می‌رسد. درب پشتی و فرعی آن، به کوچه‌ای گشوده می‌شود که در سمت جنوب آن، منزل [[سید روح‌الله خمینی]] قرار داشته و در ضلع شمالی آن کتابخانه و مقبره [[عبدالحسین امینی]] است و به بازار معروف حویش راه دارد.<ref name=":2">خاطرات حاج شیخ محمدفاضل استرآبادی، ص ٢٨.</ref>
مدرسه سید یزدی، معروف به مدرسه سید، در [[نجف]]، نزدیک [[آستان مقدس امام علی(ع)|حرم امام علی (ع)]]،<ref name=":2" /> در محله حُویش قرار دارد.<ref name=":3" /> درب اصلی آن، از شرق به کوچه‌ای که بیت [[سید عبدالهادی شیرازی]] واقع است، باز می‌شود؛ این کوچه از سمت جنوب، به شارع الرسول می‌رسد. درب پشتی و فرعی آن، به کوچه‌ای گشوده می‌شود که در سمت جنوب آن، منزل [[سید روح‌الله خمینی]] قرار داشته و در ضلع شمالی آن کتابخانه و مقبره [[عبدالحسین امینی]] است و به بازار معروف حویش راه دارد.<ref name=":2">خاطرات حاج شیخ محمدفاضل استرآبادی، ص ٢٨.</ref>


== ساخت ==
==ساخت==
این مدرسه علمیه، به دستور [[سید محمدکاظم یزدی]]، مرجع شیعی و نویسنده کتاب [[عروة الوثقی (کتاب)|عروة الوثقی]]<ref name=":0"/>توسط آستان قلی‌بیگ، وزیر سلطان عبدالاحد بخاری ساخته شد.<ref name=":0"/>  
این مدرسه علمیه، به دستور [[سید محمدکاظم یزدی]]، مرجع شیعی و نویسنده کتاب [[عروة الوثقی (کتاب)|عروة الوثقی]]<ref name=":0" />توسط آستان قلی‌بیگ، وزیر سلطان عبدالاحد بخاری ساخته شد. ساخت آن از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ق. طول کشید.<ref name=":0" />


تاریخ ساخت
== بنا ==
مدرسه سید، با مساحت ۷۵۰ متر مربع دارای ۲طبقه و ۸۰حجره است. کف مدرسه با سنگ سفید صیقل داده شده سنگ‌فرش شده و دیوارهایش با کاشی‌های لاجوردی<ref name=":4">سید محمد کاظم یزدی، ص۱۵۲؛ ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۱۳۹ و ۱۴۰.</ref> که از ایران آمده،<ref name=":2" /> آراسته شده است.<ref name=":4" /> جلوی هر حجره، ایوان کوچکی به سبک معماری دوران صفوی ساخته شده<ref name=":3" /> و اطراف درِ آن‌ها حدیثی با خط زیبا نوشته شده است.<ref name=":2" />  برای هر حجره، سرداب‌هایی نیز به شکل جذاب در نظر گرفته شده<ref name=":3" /> که در هوای گرم از آن‌ها استفاده می‌شود.<ref name=":2" /> این مدرسه، غیر از سرداب حجره‌ها، دارای ۲سرداب است؛ سرداب فوقانی و سرداب سن که زیرزمین است. سرداب‌ها کاشی‌کاری شده و تاریک است؛ پنجره‌ها طوری گذاشته شده که مقداری روشنایی را وارد سرداب کند.<ref name=":2" />


ساختن آن از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ق. طول کشید.<ref name=":0"/>


بنا
این مدرسه، از نظر استواری بنا و نقشه ساختمان و چگونگی چنیش حجره‌ها، یکی از کم‌نظیرترین مدرسه‌های حوزه نجف شمرده‌اند.<ref name=":4" />


مدرسهْ سید در زمینی به مساحت ۷۵۰ متر مربع در محلهْ «حُویش» نجف واقع است. از نظر استحکام بنا و نقشهْ ساختمان و چگونگی چنیش حجره‌ها، یکی از کم‌نظیرترین مدارس حوزهْ نجف شمرده می‌شود. در دو طبقه و دارای هشتاد حجره است. سطح زمین مدرسه با سنگ سفید صیقل داده شده مفروش گشته و دیوارهایش با کاشی‌های لاجوردی آراسته می‌باشد.<ref>سید محمد کاظم یزدی، ص۱۵۲؛ ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۱۳۹ و ۱۴۰.</ref> جلوی هر حجره، ایوان کوچکی به سبک معماری دوران صفوی ساخته شده. به‌علاوه برای هر حجره، سرداب‌هایی نیز به شکل جذاب در نظر گرفته شده که در خنکی فضای مدرسه و حجره‌ها مؤثر می‌باشد. به‌سبب معماری جذاب و ویژگی‌های باستانی این مدرسه، هر روز زائران و سیاحان بسیاری از این مدرسه دیدن می‌کنند.<ref>موسوعة النجف الاشرف، ج۶، ص۴٢٩.</ref>


این مدرسه در دو طبقه احداث شده و زیبا و مرتب بود. تمام دیوارهایش کاشی‌کاری شده و تمییر بود. اطراف درِ اتاق‌ها حدیثی با خط زیبا نوشته شده بود. کاشی‌های آن‌جا را از ایران می‌آوردند. زمانی که هوا گرم بود، طلاب از سرداب استفاده می‌کردند. این مدرسه دارای دو سرداب بود: سرداب فوقانی و سرداب سن که زیرزمین بود. تمام سرداب‌ها هم کاشی‌کاری شده بود. البته چون روشنایی نداشت، تاریک بود، ولی پنجره‌هایش طوری تعبیه شده بود که مقداری روشنایی را وارد سرداب می‌کرد؛<ref name=":2"/>
 
 
به‌سبب معماری جذاب و ویژگی‌های باستانی این مدرسه، هر روز زائران و سیاحان بسیاری از این مدرسه دیدن می‌کنند.<ref name=":3">موسوعة النجف الاشرف، ج۶، ص۴٢٩.</ref>
 
 
این مدرسه دارای دو سرداب بود:


موقوفات
موقوفات


در همان ایام نصف مشاعِ دو حمام عمومی، یازده باب مغازه و یک مسافرخانه در بازار خلخالی نجف و هفت مغارهْ دیگر و یک کاروانسرا و چند کارگاه در بازار وسطی کوفه خریداری و جزو موقوفات این مدرسه شد که اغلب هزینه‌های آب و برق، تعمیرات و سایر مخارج متفرقه از عایدات همین موقوفات پرداخت می‌شد.<ref name=":0">موسوعة النجف الاشرف، ج۶، ص ٣٩٨.</ref>
در همان ایام نصف مشاعِ دو حمام عمومی، یازده باب مغازه و یک مسافرخانه در بازار خلخالی نجف و هفت مغاره دیگر و یک کاروانسرا و چند کارگاه در بازار وسطی کوفه خریداری و جزو موقوفات این مدرسه شد که اغلب هزینه‌های آب و برق، تعمیرات و سایر مخارج متفرقه از عایدات همین موقوفات پرداخت می‌شد.<ref name=":0">موسوعة النجف الاشرف، ج۶، ص ٣٩٨.</ref>


تولیت و مدیریت
تولیت و مدیریت


در ابتدا متولّی آن، آقا سید محمد یزدی، فرزند آیت‌الله یزدی بود.<ref name=":1"/>  
در ابتدا متولّی آن، آقا سید محمد یزدی، فرزند آیت‌الله یزدی بود.<ref name=":1" />  


در طول یکصد سال گذشته، تولیت و مدیریت این مدرسه در دست فرزندان و نوادگان مرحوم آیت‌الله سید محمدکاظم یزدی بوده است. مشهورترین آنها مرحوم حاج آقا باقر طباطبایی، نوه آیت‌الله یزدی می‌باشد که در میان علما و فضلا به سخت‌گیری و رعایت دقیق مقررات معروف بوده است.
در طول یکصد سال گذشته، تولیت و مدیریت این مدرسه در دست فرزندان و نوادگان مرحوم آیت‌الله سید محمدکاظم یزدی بوده است. مشهورترین آنها مرحوم حاج آقا باقر طباطبایی، نوه آیت‌الله یزدی می‌باشد که در میان علما و فضلا به سخت‌گیری و رعایت دقیق مقررات معروف بوده است.
خط ۳۱: خط ۳۵:
آقای حاج شیخ محمدفاضل در این باره می‌گوید: مدیر مدرسه شخصی به نام سید محمدباقر یزدی، یکی از نوادگان واقف مرحوم بود. ایشان مدیری سخت‌گیر بود و به هرکس حجره نمی‌داد. معروف بود که می‌گفتند: حاج آقا باقر مدرسه را برای طلبه‌ها نمی‌خواهد؛ بلکه طلبه‌ها را برای مدرسه می‌خواهد. نظارت در آن‌جا بسیار دقیق بود. من هم برای گرفتن حجره به این مدرسه و هم‌چنین مدیر آن‌جا مراجعه کردم.
آقای حاج شیخ محمدفاضل در این باره می‌گوید: مدیر مدرسه شخصی به نام سید محمدباقر یزدی، یکی از نوادگان واقف مرحوم بود. ایشان مدیری سخت‌گیر بود و به هرکس حجره نمی‌داد. معروف بود که می‌گفتند: حاج آقا باقر مدرسه را برای طلبه‌ها نمی‌خواهد؛ بلکه طلبه‌ها را برای مدرسه می‌خواهد. نظارت در آن‌جا بسیار دقیق بود. من هم برای گرفتن حجره به این مدرسه و هم‌چنین مدیر آن‌جا مراجعه کردم.


در آن‌جا بعضی از دوستان از من دربارهْ انتخاب مدرسه سؤال کردند؛ گفتم: مدرسهْ مرحوم یزدی و حاج آقا باقر. تا اسم حاج آقا باقر را شنیدند گفتند: منتظر او نباش؛ جواب او منفی است. او به تو حجره نمی‌دهد. از طرفی چون سن من هم زیاد نبود و پانزده، شانزده ساله بودم آنها احتمال می‌دادند که به من حجره ندهد. اما وقتی مراجعه کردم، برخلاف انتظار با جواب مثبت حاج آقا باقر مواجه شدم و او به من اتاق داد و خطاب به من گفت: من فقط به یک انگیزه به تو اتاق می‌دهم؛ آن هم برخورد خوب پدرت با ما بود. زمانی‌که پدرت در این‌جا حجره داشت و مدتی در این مدرسه ساکن بود، وقتی احساس کرد که دیگر به حجره نیاز ندارد، آمد اعلام کرد و تحویل داد و گفت: اگر کس دیگری نیاز دارد، حجره را به او بدهید و من به همین خاطر حجره در اختیار تو قرار می‌دهم.<ref>خاطرات حاج شیخ محمد فاضل استرآبادی ص ٨۵.</ref>
در آن‌جا بعضی از دوستان از من درباره انتخاب مدرسه سؤال کردند؛ گفتم: مدرسه مرحوم یزدی و حاج آقا باقر. تا اسم حاج آقا باقر را شنیدند گفتند: منتظر او نباش؛ جواب او منفی است. او به تو حجره نمی‌دهد. از طرفی چون سن من هم زیاد نبود و پانزده، شانزده ساله بودم آنها احتمال می‌دادند که به من حجره ندهد. اما وقتی مراجعه کردم، برخلاف انتظار با جواب مثبت حاج آقا باقر مواجه شدم و او به من اتاق داد و خطاب به من گفت: من فقط به یک انگیزه به تو اتاق می‌دهم؛ آن هم برخورد خوب پدرت با ما بود. زمانی‌که پدرت در این‌جا حجره داشت و مدتی در این مدرسه ساکن بود، وقتی احساس کرد که دیگر به حجره نیاز ندارد، آمد اعلام کرد و تحویل داد و گفت: اگر کس دیگری نیاز دارد، حجره را به او بدهید و من به همین خاطر حجره در اختیار تو قرار می‌دهم.<ref>خاطرات حاج شیخ محمد فاضل استرآبادی ص ٨۵.</ref>


در عین حال مدیر و متولی سخت‌گیری داشت و به هر کس حجره نمی‌داد.<ref name=":2"/>
در عین حال مدیر و متولی سخت‌گیری داشت و به هر کس حجره نمی‌داد.<ref name=":2" />


کتابخانه
کتابخانه


در ابتدا متولّی آن، آقا سید محمد یزدی، فرزند آیت‌الله یزدی بود.<ref name=":1">سید محمد کاظم یزدی، ص١۵٢.</ref> او کتابخانهْ بزرگی در طبقه دوم مدرسه ساخت و کتاب‌های منبع و خطی نفیسی را در آن گرد آورد. این کتابخانه، بزرگ‌ترین کتابخانه عمومی نجف تا اواخر دورهْ پهلوی به شمار می‌رفت و شامل کتاب‌های خطی بسیار و کتاب‌های چاپی در موضوعات گوناگون بود. در دورهْ حاکمیت صدام و اشغالگری آمریکایی‌ها در عراق، با این که بیشتر کتابخانه‌ها و موزه‌ها به غارت رفت، اما این کتابخانه در امان ماند و همچنان از منابع مهم کتابخانه‌ای در این حوزه به‌شمار می‌رود.<ref name=":1"/>
در ابتدا متولّی آن، آقا سید محمد یزدی، فرزند آیت‌الله یزدی بود.<ref name=":1">سید محمد کاظم یزدی، ص١۵٢.</ref> او کتابخانه بزرگی در طبقه دوم مدرسه ساخت و کتاب‌های منبع و خطی نفیسی را در آن گرد آورد. این کتابخانه، بزرگ‌ترین کتابخانه عمومی نجف تا اواخر دوره پهلوی به شمار می‌رفت و شامل کتاب‌های خطی بسیار و کتاب‌های چاپی در موضوعات گوناگون بود. در دوره حاکمیت صدام و اشغالگری آمریکایی‌ها در عراق، با این که بیشتر کتابخانه‌ها و موزه‌ها به غارت رفت، اما این کتابخانه در امان ماند و همچنان از منابع مهم کتابخانه‌ای در این حوزه به‌شمار می‌رود.<ref name=":1" />


مدرسه دارای دو درب اصلی و فرعی است.<ref name=":2"/>  
مدرسه دارای دو درب اصلی و فرعی است.<ref name=":2" />  


اهمیت
اهمیت


این مدرسه سال‌ها در حوزهْ نجف محوریت داشت و محل اجتماع بزرگان و اساتید بود.<ref name=":2"/>
این مدرسه سال‌ها در حوزه نجف محوریت داشت و محل اجتماع بزرگان و اساتید بود.<ref name=":2" />


آیت‌الله شیخ محمد فاضل (رئیس حوزهْ علمیهْ فیضیهْ مازندران) که پدرش مرحوم آیت‌الله حاج شیخ نجفعلی استرآبادی نیز سال‌ها در مدرسه سید ساکن بود: در نجف مدارس متعددی وجود داشت. . . اما هیچ‌یک از مدارس نجف به موقعیت و شهرت مدرسهْ مرحوم سید کاظم یزدی صاحب «عروة الوثقی» نمی‌رسید.<ref name=":2"/>
آیت‌الله شیخ محمد فاضل (رئیس حوزه علمیه فیضیه مازندران) که پدرش مرحوم آیت‌الله حاج شیخ نجفعلی استرآبادی نیز سال‌ها در مدرسه سید ساکن بود: در نجف مدارس متعددی وجود داشت. . . اما هیچ‌یک از مدارس نجف به موقعیت و شهرت مدرسه مرحوم سید کاظم یزدی صاحب «عروة الوثقی» نمی‌رسید.<ref name=":2" />


این مدرسه چون بسیار زیبا و تمیز بود، گردشگران و سیاحتگران از عراق و کشورهای اروپایی می‌آمدند و از آن بازدید می‌کردند و عکس می‌گرفتند.<ref name=":2"/>
این مدرسه چون بسیار زیبا و تمیز بود، گردشگران و سیاحتگران از عراق و کشورهای اروپایی می‌آمدند و از آن بازدید می‌کردند و عکس می‌گرفتند.<ref name=":2" />


مدرسه سید در نجف همواره محل رفت و آمد و تجمع و بحث و گفت‌وگوی علمی طلاب و فضلای پرتلاش در حوزهْ علمیه این شهر، همچون مرحوم آقا ضیاء عراقی و آیت‌الله سید علی یثربی کاشانی بود. <sup>۲</sup>شخصیت‌های بزرگ و سرشناسی مانند حضرت امام خمینی، شهید مدنی و آیت‌الله بهجت به این مدرسه عنایت خاص و به آن رفت و آمد داشتند. حضرت امام خمینی (ره) همیشه از درب فرعی مدرسه که به منزل معظم‌له نزدیک بود، وارد مدرسه می‌شدند و لحظاتی را در خدمت فضلا بودند و سپس به منزل بازمی‌گشتند.<ref>به نقل از خادم مدرسه، مدرسه سید در نجف، نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، بهار ص ۹۴.</ref>
مدرسه سید در نجف همواره محل رفت و آمد و تجمع و بحث و گفت‌وگوی علمی طلاب و فضلای پرتلاش در حوزه علمیه این شهر، همچون مرحوم آقا ضیاء عراقی و آیت‌الله سید علی یثربی کاشانی بود. <sup>۲</sup>شخصیت‌های بزرگ و سرشناسی مانند حضرت امام خمینی، شهید مدنی و آیت‌الله بهجت به این مدرسه عنایت خاص و به آن رفت و آمد داشتند. حضرت امام خمینی (ره) همیشه از درب فرعی مدرسه که به منزل معظم‌له نزدیک بود، وارد مدرسه می‌شدند و لحظاتی را در خدمت فضلا بودند و سپس به منزل بازمی‌گشتند.<ref>به نقل از خادم مدرسه، مدرسه سید در نجف، نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، بهار ص ۹۴.</ref>


علما و شخصیت‌های برجستهْ دیگری چون: مرحوم شیخ عباس قمی، صاحب «مفاتیح الجنان» و مرحوم آقابزرگ تهرانی، صاحب «الذریعة» در این مدرسه با هم در یک حجره اقامت داشتند و با هم به درس مرحوم میرزا حسین نوری می‌رفتند.<ref>مفاخر اسلام، ج١١، بخش اول، ص۴٧.</ref>
علما و شخصیت‌های برجسته دیگری چون: مرحوم شیخ عباس قمی، صاحب «مفاتیح الجنان» و مرحوم آقابزرگ تهرانی، صاحب «الذریعة» در این مدرسه با هم در یک حجره اقامت داشتند و با هم به درس مرحوم میرزا حسین نوری می‌رفتند.<ref>مفاخر اسلام، ج١١، بخش اول، ص۴٧.</ref>


در سال ۱۳۴۰ قمری مرحوم آیت‌الله شیخ محمدهادی معرفت (مفسر قرآن) با مرحوم شیخ هادی مقدس قمی به مدت ۸ ماه در یک حجره با هم در این مدرسه سکونت داشتند.<ref>گلشن ابرار، ج ٨، ص ٣٩٨.</ref>
در سال ۱۳۴۰ قمری مرحوم آیت‌الله شیخ محمدهادی معرفت (مفسر قرآن) با مرحوم شیخ هادی مقدس قمی به مدت ۸ ماه در یک حجره با هم در این مدرسه سکونت داشتند.<ref>گلشن ابرار، ج ٨، ص ٣٩٨.</ref>
خط ۵۷: خط ۶۱:
آیت‌الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی که در سال ۱۳۲۶ش به نجف اشرف هجرت کرد، به مدت دو سال در یکی از حجرات این مدرسه ساکن شد.<ref>گلشن ابرار، ص ۴۵٩.</ref>
آیت‌الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی که در سال ۱۳۲۶ش به نجف اشرف هجرت کرد، به مدت دو سال در یکی از حجرات این مدرسه ساکن شد.<ref>گلشن ابرار، ص ۴۵٩.</ref>


مرحوم شیخ عباس قمی نیز در ایامی که به ترجمهْ کتاب «عروةالوثقی» مشغول بود، در یکی از حجره‌های نمناک و کوچک این مدرسه که در زیر پله‌ها قرار داشت، سکونت اختیار کرده بود و سرانجام ترجمهْ آن را در همین مدرسه به پایان رساند و به نام «غایةالقصوی» به چاپ رساند.<ref>مفاخر اسلام، ج۱۱، بخش اول، ص۵۱.</ref> محقق توانا مرحوم آقای علی دوانی به نقل از یکی از علمای نجف، ساکن تهران که در مدرسه سید ساکن بوده می‌نویسد:
مرحوم شیخ عباس قمی نیز در ایامی که به ترجمه کتاب «عروةالوثقی» مشغول بود، در یکی از حجره‌های نمناک و کوچک این مدرسه که در زیر پله‌ها قرار داشت، سکونت اختیار کرده بود و سرانجام ترجمه آن را در همین مدرسه به پایان رساند و به نام «غایةالقصوی» به چاپ رساند.<ref>مفاخر اسلام، ج۱۱، بخش اول، ص۵۱.</ref> محقق توانا مرحوم آقای علی دوانی به نقل از یکی از علمای نجف، ساکن تهران که در مدرسه سید ساکن بوده می‌نویسد:


مرحوم حاج‌آقا باقر طباطبایی، متولی مدرسه سید در نجف، گاهی طلبه‌ها را نصیحت می‌کرد و می‌گفت: چرا این همه اصرار به داشتن اتاق خوب و حجرهْ نورگیر مدرسه دارید و هر اتاق و حجره‌ای که به شما می‌دهیم راضی نیستید؟! بعد اضافه می‌کرد و می‌گفت: وقتی حاج شیخ عباس قمی در نجف بود، در حجره‌ای بسیار کوچک و تاریک و زیرپله‌های طبقه دوم این مدرسه سکونت داشت و در همان جای تنگ و تاریک «غایة القصوی» را در ترجمهْ «عروةالوثقی» نوشت. هر بار از آن مرحوم می‌خواستیم حجره‌اش را عوض کند و یک حجرهْ بهتر و بزرگ‌تر برگزیند، می‌گفت: نه همین‌جا کفاف کار مرا می‌کند و به راحتی می‌توانم به کارم ادامه بدهم. چرا اتاق دیگری را که سایر طلاب احتیاج به آن دارند، اشغال بکنم؟ با همهْ اصرار و خواهش ما برای تعویض حجره، او هرگز نپذیرفت و در همان‌جا به سر برد و مشغول کارش بود.<ref>مفاخر اسلام، ج۱۱، بخش اول، ص ۵١.</ref>
مرحوم حاج‌آقا باقر طباطبایی، متولی مدرسه سید در نجف، گاهی طلبه‌ها را نصیحت می‌کرد و می‌گفت: چرا این همه اصرار به داشتن اتاق خوب و حجره نورگیر مدرسه دارید و هر اتاق و حجره‌ای که به شما می‌دهیم راضی نیستید؟! بعد اضافه می‌کرد و می‌گفت: وقتی حاج شیخ عباس قمی در نجف بود، در حجره‌ای بسیار کوچک و تاریک و زیرپله‌های طبقه دوم این مدرسه سکونت داشت و در همان جای تنگ و تاریک «غایة القصوی» را در ترجمه «عروةالوثقی» نوشت. هر بار از آن مرحوم می‌خواستیم حجره‌اش را عوض کند و یک حجره بهتر و بزرگ‌تر برگزیند، می‌گفت: نه همین‌جا کفاف کار مرا می‌کند و به راحتی می‌توانم به کارم ادامه بدهم. چرا اتاق دیگری را که سایر طلاب احتیاج به آن دارند، اشغال بکنم؟ با همه اصرار و خواهش ما برای تعویض حجره، او هرگز نپذیرفت و در همان‌جا به سر برد و مشغول کارش بود.<ref>مفاخر اسلام، ج۱۱، بخش اول، ص ۵١.</ref>


وضعیت کنونی
وضعیت کنونی
خط ۶۵: خط ۶۹:
بر پایه آخرین گزارش (۱۳۸۸ش)
بر پایه آخرین گزارش (۱۳۸۸ش)


در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ در سفری که هیئت تحریریهْ مجلهْ «فرهنگ زیارت» به عتبات عالیات داشت، از این مدرسه بازدید به عمل آمد. وقتی به مدرسه مراجعه کردیم، با درب بستهْ آن مواجه شدیم. پس از اصرار بر ورود، فردی از پشت درب را باز کرد. پس از سلام و تعارف، چون فهمید زائر هستیم و از ایران آمده‌ایم، اجازه داد و داخل مدرسه شدیم. هنگام ورود معلوم شد در حال تغییرات و بازسازی اساسی هستند. معماران، بناها و کارگران مشغول کار بودند. داخل حیاط مدرسه و اطراف ستون‌ها را حفاری کرده و بتون‌ریزی می‌کردند. لحظاتی با آنان صحبت کردیم. از طبقه اول و دوم مدرسه و داخل حجرات که بسیار کوچک و یک نفری بودند دیدن کردیم. چون از تولیت، طلاب و خادم مدرسه خبری نبود و آقایان حاضر هم چندان اطلاعی از اوضاع و تاریخ مدرسه نداشتند، همین قدر می‌گفتند که این تعمیرات و بازسازی‌ها زیر نظر دفتر آیت‌الله سیستانی انجام می‌گیرد. خداحافظی کردیم و از درب فرعی که به منزل حضرت امام خمینی منتهی می‌شد، خارج شدیم<ref>مقاله مدرسه سید در نجف نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، ص۹۷.</ref>
در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ در سفری که هیئت تحریریه مجله «فرهنگ زیارت» به عتبات عالیات داشت، از این مدرسه بازدید به عمل آمد. وقتی به مدرسه مراجعه کردیم، با درب بسته آن مواجه شدیم. پس از اصرار بر ورود، فردی از پشت درب را باز کرد. پس از سلام و تعارف، چون فهمید زائر هستیم و از ایران آمده‌ایم، اجازه داد و داخل مدرسه شدیم. هنگام ورود معلوم شد در حال تغییرات و بازسازی اساسی هستند. معماران، بناها و کارگران مشغول کار بودند. داخل حیاط مدرسه و اطراف ستون‌ها را حفاری کرده و بتون‌ریزی می‌کردند. لحظاتی با آنان صحبت کردیم. از طبقه اول و دوم مدرسه و داخل حجرات که بسیار کوچک و یک نفری بودند دیدن کردیم. چون از تولیت، طلاب و خادم مدرسه خبری نبود و آقایان حاضر هم چندان اطلاعی از اوضاع و تاریخ مدرسه نداشتند، همین قدر می‌گفتند که این تعمیرات و بازسازی‌ها زیر نظر دفتر آیت‌الله سیستانی انجام می‌گیرد. خداحافظی کردیم و از درب فرعی که به منزل حضرت امام خمینی منتهی می‌شد، خارج شدیم<ref>مقاله مدرسه سید در نجف نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، ص۹۷.</ref>


== پانوشت ==
==پانوشت==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


== منابع ==
==منابع==


{{برگرفتگی
{{برگرفتگی
خط ۷۸: خط ۸۲:
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1178/1/92
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1178/1/92
}}
}}
* '''سید محمد کاظم یزدی'''، کامل سلمان الجبوری، انتشارات ذوی‌القربی، ۱۳۸۵ش.
 
* '''موسوعة النجف الاشرف'''، جعفر دجیلی،
*'''سید محمد کاظم یزدی'''، کامل سلمان الجبوری، انتشارات ذوی‌القربی، ۱۳۸۵ش.
* '''ماضی النجف و حاضرها'''، آل باقر محبوبه،
*'''موسوعة النجف الاشرف'''، جعفر دجیلی،
* '''مفاخر اسلام'''، علی دوانی،
*'''ماضی النجف و حاضرها'''، آل باقر محبوبه،
* '''گلشن ابرار'''،
*'''مفاخر اسلام'''، علی دوانی،
*'''گلشن ابرار'''،


{{پایان}}
{{پایان}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]

نسخهٔ ‏۱۱ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۰

مدرسه سید یزدی، معروف به‌مدرسه سید، در نجف، نزدیک حرم امام علی(ع) محله حُویش قرار دارد.

مکان

مدرسه سید یزدی، معروف به مدرسه سید، در نجف، نزدیک حرم امام علی (ع)،[۱] در محله حُویش قرار دارد.[۲] درب اصلی آن، از شرق به کوچه‌ای که بیت سید عبدالهادی شیرازی واقع است، باز می‌شود؛ این کوچه از سمت جنوب، به شارع الرسول می‌رسد. درب پشتی و فرعی آن، به کوچه‌ای گشوده می‌شود که در سمت جنوب آن، منزل سید روح‌الله خمینی قرار داشته و در ضلع شمالی آن کتابخانه و مقبره عبدالحسین امینی است و به بازار معروف حویش راه دارد.[۱]

ساخت

این مدرسه علمیه، به دستور سید محمدکاظم یزدی، مرجع شیعی و نویسنده کتاب عروة الوثقی[۳]توسط آستان قلی‌بیگ، وزیر سلطان عبدالاحد بخاری ساخته شد. ساخت آن از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ق. طول کشید.[۳]

بنا

مدرسه سید، با مساحت ۷۵۰ متر مربع دارای ۲طبقه و ۸۰حجره است. کف مدرسه با سنگ سفید صیقل داده شده سنگ‌فرش شده و دیوارهایش با کاشی‌های لاجوردی[۴] که از ایران آمده،[۱] آراسته شده است.[۴] جلوی هر حجره، ایوان کوچکی به سبک معماری دوران صفوی ساخته شده[۲] و اطراف درِ آن‌ها حدیثی با خط زیبا نوشته شده است.[۱] برای هر حجره، سرداب‌هایی نیز به شکل جذاب در نظر گرفته شده[۲] که در هوای گرم از آن‌ها استفاده می‌شود.[۱] این مدرسه، غیر از سرداب حجره‌ها، دارای ۲سرداب است؛ سرداب فوقانی و سرداب سن که زیرزمین است. سرداب‌ها کاشی‌کاری شده و تاریک است؛ پنجره‌ها طوری گذاشته شده که مقداری روشنایی را وارد سرداب کند.[۱]


این مدرسه، از نظر استواری بنا و نقشه ساختمان و چگونگی چنیش حجره‌ها، یکی از کم‌نظیرترین مدرسه‌های حوزه نجف شمرده‌اند.[۴]



به‌سبب معماری جذاب و ویژگی‌های باستانی این مدرسه، هر روز زائران و سیاحان بسیاری از این مدرسه دیدن می‌کنند.[۲]


این مدرسه دارای دو سرداب بود:

موقوفات

در همان ایام نصف مشاعِ دو حمام عمومی، یازده باب مغازه و یک مسافرخانه در بازار خلخالی نجف و هفت مغاره دیگر و یک کاروانسرا و چند کارگاه در بازار وسطی کوفه خریداری و جزو موقوفات این مدرسه شد که اغلب هزینه‌های آب و برق، تعمیرات و سایر مخارج متفرقه از عایدات همین موقوفات پرداخت می‌شد.[۳]

تولیت و مدیریت

در ابتدا متولّی آن، آقا سید محمد یزدی، فرزند آیت‌الله یزدی بود.[۵]

در طول یکصد سال گذشته، تولیت و مدیریت این مدرسه در دست فرزندان و نوادگان مرحوم آیت‌الله سید محمدکاظم یزدی بوده است. مشهورترین آنها مرحوم حاج آقا باقر طباطبایی، نوه آیت‌الله یزدی می‌باشد که در میان علما و فضلا به سخت‌گیری و رعایت دقیق مقررات معروف بوده است.

آقای حاج شیخ محمدفاضل در این باره می‌گوید: مدیر مدرسه شخصی به نام سید محمدباقر یزدی، یکی از نوادگان واقف مرحوم بود. ایشان مدیری سخت‌گیر بود و به هرکس حجره نمی‌داد. معروف بود که می‌گفتند: حاج آقا باقر مدرسه را برای طلبه‌ها نمی‌خواهد؛ بلکه طلبه‌ها را برای مدرسه می‌خواهد. نظارت در آن‌جا بسیار دقیق بود. من هم برای گرفتن حجره به این مدرسه و هم‌چنین مدیر آن‌جا مراجعه کردم.

در آن‌جا بعضی از دوستان از من درباره انتخاب مدرسه سؤال کردند؛ گفتم: مدرسه مرحوم یزدی و حاج آقا باقر. تا اسم حاج آقا باقر را شنیدند گفتند: منتظر او نباش؛ جواب او منفی است. او به تو حجره نمی‌دهد. از طرفی چون سن من هم زیاد نبود و پانزده، شانزده ساله بودم آنها احتمال می‌دادند که به من حجره ندهد. اما وقتی مراجعه کردم، برخلاف انتظار با جواب مثبت حاج آقا باقر مواجه شدم و او به من اتاق داد و خطاب به من گفت: من فقط به یک انگیزه به تو اتاق می‌دهم؛ آن هم برخورد خوب پدرت با ما بود. زمانی‌که پدرت در این‌جا حجره داشت و مدتی در این مدرسه ساکن بود، وقتی احساس کرد که دیگر به حجره نیاز ندارد، آمد اعلام کرد و تحویل داد و گفت: اگر کس دیگری نیاز دارد، حجره را به او بدهید و من به همین خاطر حجره در اختیار تو قرار می‌دهم.[۶]

در عین حال مدیر و متولی سخت‌گیری داشت و به هر کس حجره نمی‌داد.[۱]

کتابخانه

در ابتدا متولّی آن، آقا سید محمد یزدی، فرزند آیت‌الله یزدی بود.[۵] او کتابخانه بزرگی در طبقه دوم مدرسه ساخت و کتاب‌های منبع و خطی نفیسی را در آن گرد آورد. این کتابخانه، بزرگ‌ترین کتابخانه عمومی نجف تا اواخر دوره پهلوی به شمار می‌رفت و شامل کتاب‌های خطی بسیار و کتاب‌های چاپی در موضوعات گوناگون بود. در دوره حاکمیت صدام و اشغالگری آمریکایی‌ها در عراق، با این که بیشتر کتابخانه‌ها و موزه‌ها به غارت رفت، اما این کتابخانه در امان ماند و همچنان از منابع مهم کتابخانه‌ای در این حوزه به‌شمار می‌رود.[۵]

مدرسه دارای دو درب اصلی و فرعی است.[۱]

اهمیت

این مدرسه سال‌ها در حوزه نجف محوریت داشت و محل اجتماع بزرگان و اساتید بود.[۱]

آیت‌الله شیخ محمد فاضل (رئیس حوزه علمیه فیضیه مازندران) که پدرش مرحوم آیت‌الله حاج شیخ نجفعلی استرآبادی نیز سال‌ها در مدرسه سید ساکن بود: در نجف مدارس متعددی وجود داشت. . . اما هیچ‌یک از مدارس نجف به موقعیت و شهرت مدرسه مرحوم سید کاظم یزدی صاحب «عروة الوثقی» نمی‌رسید.[۱]

این مدرسه چون بسیار زیبا و تمیز بود، گردشگران و سیاحتگران از عراق و کشورهای اروپایی می‌آمدند و از آن بازدید می‌کردند و عکس می‌گرفتند.[۱]

مدرسه سید در نجف همواره محل رفت و آمد و تجمع و بحث و گفت‌وگوی علمی طلاب و فضلای پرتلاش در حوزه علمیه این شهر، همچون مرحوم آقا ضیاء عراقی و آیت‌الله سید علی یثربی کاشانی بود. ۲شخصیت‌های بزرگ و سرشناسی مانند حضرت امام خمینی، شهید مدنی و آیت‌الله بهجت به این مدرسه عنایت خاص و به آن رفت و آمد داشتند. حضرت امام خمینی (ره) همیشه از درب فرعی مدرسه که به منزل معظم‌له نزدیک بود، وارد مدرسه می‌شدند و لحظاتی را در خدمت فضلا بودند و سپس به منزل بازمی‌گشتند.[۷]

علما و شخصیت‌های برجسته دیگری چون: مرحوم شیخ عباس قمی، صاحب «مفاتیح الجنان» و مرحوم آقابزرگ تهرانی، صاحب «الذریعة» در این مدرسه با هم در یک حجره اقامت داشتند و با هم به درس مرحوم میرزا حسین نوری می‌رفتند.[۸]

در سال ۱۳۴۰ قمری مرحوم آیت‌الله شیخ محمدهادی معرفت (مفسر قرآن) با مرحوم شیخ هادی مقدس قمی به مدت ۸ ماه در یک حجره با هم در این مدرسه سکونت داشتند.[۹]

آیت‌الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی که در سال ۱۳۲۶ش به نجف اشرف هجرت کرد، به مدت دو سال در یکی از حجرات این مدرسه ساکن شد.[۱۰]

مرحوم شیخ عباس قمی نیز در ایامی که به ترجمه کتاب «عروةالوثقی» مشغول بود، در یکی از حجره‌های نمناک و کوچک این مدرسه که در زیر پله‌ها قرار داشت، سکونت اختیار کرده بود و سرانجام ترجمه آن را در همین مدرسه به پایان رساند و به نام «غایةالقصوی» به چاپ رساند.[۱۱] محقق توانا مرحوم آقای علی دوانی به نقل از یکی از علمای نجف، ساکن تهران که در مدرسه سید ساکن بوده می‌نویسد:

مرحوم حاج‌آقا باقر طباطبایی، متولی مدرسه سید در نجف، گاهی طلبه‌ها را نصیحت می‌کرد و می‌گفت: چرا این همه اصرار به داشتن اتاق خوب و حجره نورگیر مدرسه دارید و هر اتاق و حجره‌ای که به شما می‌دهیم راضی نیستید؟! بعد اضافه می‌کرد و می‌گفت: وقتی حاج شیخ عباس قمی در نجف بود، در حجره‌ای بسیار کوچک و تاریک و زیرپله‌های طبقه دوم این مدرسه سکونت داشت و در همان جای تنگ و تاریک «غایة القصوی» را در ترجمه «عروةالوثقی» نوشت. هر بار از آن مرحوم می‌خواستیم حجره‌اش را عوض کند و یک حجره بهتر و بزرگ‌تر برگزیند، می‌گفت: نه همین‌جا کفاف کار مرا می‌کند و به راحتی می‌توانم به کارم ادامه بدهم. چرا اتاق دیگری را که سایر طلاب احتیاج به آن دارند، اشغال بکنم؟ با همه اصرار و خواهش ما برای تعویض حجره، او هرگز نپذیرفت و در همان‌جا به سر برد و مشغول کارش بود.[۱۲]

وضعیت کنونی

بر پایه آخرین گزارش (۱۳۸۸ش)

در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ در سفری که هیئت تحریریه مجله «فرهنگ زیارت» به عتبات عالیات داشت، از این مدرسه بازدید به عمل آمد. وقتی به مدرسه مراجعه کردیم، با درب بسته آن مواجه شدیم. پس از اصرار بر ورود، فردی از پشت درب را باز کرد. پس از سلام و تعارف، چون فهمید زائر هستیم و از ایران آمده‌ایم، اجازه داد و داخل مدرسه شدیم. هنگام ورود معلوم شد در حال تغییرات و بازسازی اساسی هستند. معماران، بناها و کارگران مشغول کار بودند. داخل حیاط مدرسه و اطراف ستون‌ها را حفاری کرده و بتون‌ریزی می‌کردند. لحظاتی با آنان صحبت کردیم. از طبقه اول و دوم مدرسه و داخل حجرات که بسیار کوچک و یک نفری بودند دیدن کردیم. چون از تولیت، طلاب و خادم مدرسه خبری نبود و آقایان حاضر هم چندان اطلاعی از اوضاع و تاریخ مدرسه نداشتند، همین قدر می‌گفتند که این تعمیرات و بازسازی‌ها زیر نظر دفتر آیت‌الله سیستانی انجام می‌گیرد. خداحافظی کردیم و از درب فرعی که به منزل حضرت امام خمینی منتهی می‌شد، خارج شدیم[۱۳]

پانوشت

  1. ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ خاطرات حاج شیخ محمدفاضل استرآبادی، ص ٢٨.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ موسوعة النجف الاشرف، ج۶، ص۴٢٩.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ موسوعة النجف الاشرف، ج۶، ص ٣٩٨.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ سید محمد کاظم یزدی، ص۱۵۲؛ ماضی النجف و حاضرها، ج۱، ص۱۳۹ و ۱۴۰.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ سید محمد کاظم یزدی، ص١۵٢.
  6. خاطرات حاج شیخ محمد فاضل استرآبادی ص ٨۵.
  7. به نقل از خادم مدرسه، مدرسه سید در نجف، نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، بهار ص ۹۴.
  8. مفاخر اسلام، ج١١، بخش اول، ص۴٧.
  9. گلشن ابرار، ج ٨، ص ٣٩٨.
  10. گلشن ابرار، ص ۴۵٩.
  11. مفاخر اسلام، ج۱۱، بخش اول، ص۵۱.
  12. مفاخر اسلام، ج۱۱، بخش اول، ص ۵١.
  13. مقاله مدرسه سید در نجف نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۶، ص۹۷.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله مدرسه سید در نجف، نگاهی به مدرسه آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، عبدالرحیم اباذری، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ششم، بهار ۱۳۹۰، ص ۹۲ است.
  • سید محمد کاظم یزدی، کامل سلمان الجبوری، انتشارات ذوی‌القربی، ۱۳۸۵ش.
  • موسوعة النجف الاشرف، جعفر دجیلی،
  • ماضی النجف و حاضرها، آل باقر محبوبه،
  • مفاخر اسلام، علی دوانی،
  • گلشن ابرار،